سردی همسرم (خرابی ارزوهام)

سلام دوست عزیز

خوب این خیلی طبیعیه که شما نمی تونید در مورد مسائل جنسی جلسه ی اول صحبت کنید
چون این ربطی به حیا نداره ، بلکه به این ربط داره که دختر خانوم با این سوال بهش بر می خوره و  قضاوتش این می شه که شما فقط برای این مساله می خواین ازدواج کنید !!!!
بهتره این مسئولیت رو به مشاور بسپرین
و دیگه این که ،خجالت کشیدن از گفتن علت رد کردن دختر خانوم ، خیلی بهتر از اینه که بعد از ازدواج مجبور باشید بگید خانومتون این مشکل رو داره

به خدا توکل کنید ، انشالله بخت خوبی پیدا می کنید

mohammad_reza29 نوشته است: سلام
ممنون از راهنمایی هایی که بمن کردید
ولی اگر همه چی خوب پیش رفت ولی بعد از چند جلسه که ازش پرسیدم درباره این مسئله و اونم بمن گفت که مثلا ادمه سرد مزاجیه.خوب اون موقع باور کنید خیلی سخته که ادم به همه بگه این دختر رو نمیخواد.همه میپرسن چیشد که نخواستیش و اونوقته که من روم نمیشه واقعیت رو به خانواده ام بگم.اگر همون اول میشد فهمید که طرف چه جور با این مسئله برخورد میکنه خیلی خوب میشد...از اونجایی که بیشتر دخترای ایرانی ادمهای با حیایی هستن باور کنید خیلی سخت میشه ازشون سوال پرسید.البته تقصیری هم ندارن.به همه ما اینطوری یاد دادن که باشیم.بدون هیچ سوال و جوابی

دوست عزيز ...
در مورد انتخاب شريك لحظه لحظه يك عمر زندگي بايد كمي با جسارت و قاطعيت بيشتري برخورد كرد و گرفتار بند هاي دست و پا گير عرف نبود ....
در اين مورد گذر كمي زمان هم لازمه !!! فكر نميكنم نتيجه بحثي كه گفتم در جلسه اول ديدار نتيجه مطلوبي داشته باشه!!! و يا حتي در برخورد هاي اوليه بشه از عكس العمل هاي غير كلامي كسي او رو شناخت!!!!!
حرف شما رو كاملا ميپذيرم كه اين گونه رفتار كردن سخته ...ولي بهتره به هر مسئله اي بلند مدت فكر كنيد !!!
"""خیلی سخته که ادم به همه بگه این دختر رو نمیخواد""" -------> تحمل فشار روحي يه زندگي بي طراوت و بي شور چطور ؟؟ سخت نيست ؟؟(در طولاني مدت و بعد از عادي شدن تازگي هاي زندگي مشترك فكر كنيد!!! ) آيا ميشه تحمل كرد ؟؟ و اصلا چرا بايد زندگي رو به جايي رسوند كه بشه تحملش كرد ؟؟ از زندگي بايد لذت برد و به اون عشق ورزيد(از شرايط موجود راضي بود  !!!
""همه میپرسن چیشد که نخواستیش و اونوقته که من روم نمیشه واقعیت رو به خانواده ام بگم."""------> اين "همه" ميتونن جواب خداي نكرده خراب شدن زندگي ما رو بدن ؟؟ ميتونن ؟؟ در ضمن دوست عزيز براي احترام گذاشتن به عرف و برخي ضوابط سنتي فرهنگ ما لازم نيست علت روشن و واضح رو بگيد !!! ما در خيلي از مواقع مقصود اصليمون رو از راههاي ديگه به جز ابراز مقصود اصلي ميرسونيم !!!به راحتي !! اينطور نيست ؟؟؟ در اين مورد با اهميت... اگه بيانش براتون راحت نيست نميشه از راه ديگه اي ابراز مخالفت كرد ؟؟؟!
وقتي وارد زندگي مشترك بشين حرفاي امروز منو بهتر متوجه ميشين !!! حرف و حديث ها ...مناسبات و روابط خانواده پدري ...سنت ها (هر چند كه براي هممون محترم هستن  ! ) ..... پس از مدتي كنار ميرن و در خلوت شما ...فقط شما ميمونين و روحي كه همسرتون شده ..همدم لحظه هاتونه!!! عمق ضرورت وجود تناسب و همساني دو انسان در اين موقعيت به قدري مهم ميشه كه روي همه زندگي سايه ميندازه ...
پس به دور از رودربايستيها ...با قاطعيت ( و با احترام به شخصيت ديگران-دختري كه طرف صحبت شماست - و اخلاقيات ) تصميم بگيريد!!!
اين مسائل خيلي مهمه!!!
و من واقعا متاسفم كه گستره محدوديت هاي عرفي و فرهنگي ما باعث پيوند خوردن آدمهاي نا متناسبي ميشه كه اگر كمي جسارت لازم رو به خرج ميدادن از زندگي راضي تر بودن !!!!
پس خواهرانه خواهش ميكنم :
خواسته هاتون اول با خودتون شفاف كنين ...
درجه تحمل و آداپتيشن خودتون رو بسنجيد ...(شايد بعضي آدمها بتونن از برخي موارد در زندگي چشم پوشي كنن ..اين به تفاوتهاي فردي ما برميگرده ! )
و در كمال احترام همه اونچه رو كه از ادامه راه زندگي ميخواين بيان كنيد ....
زندگي خوب حق همه ماست ...پس خودتون بسازينش!!!
مويد و شاد باشيد ./.