داروهای افسردگی

سلام ، من 22 سالم هست و دچار افسردگی و اضطراب هستم و این مشکل تقریبا از بچگی با من بوده ، حالا دارم درمانش میکنم ولی با اینکه چند ماه از مصرف داروم میگذره ولی هنوز هیچ اثری روم نداشته ، دکتر از قرص doneurin 10 و citalopram 20 برام شروع کرد بعد doneurin 25 و citalopram 40 وچند هفته قبل که رفتم و بهشون گفتم که حالم اصلا بهتر نشده یه نصف citalopram 40 به قرصام اضافه کردن یعنی الآن 60 میلیگرم تو هر روز مصرف میکنم ولی هنوز هیچ تاثیری روم نذاشته فقط احساس ضعف خیلی شدید دارم که احتمالا از عوارضشه ، میخواستم بدونم با اینکه حدود 6 ماه هست که این داروها رو مصرف میکنم و هیچ اثری روم نداشته باز هم همین داروها رو ادامه بدم؟
ممنون

دوره درمان را کامل کنید و بدون نظر پزشک از قطع ناگهانی قرص ها پرهیز کنید. (دوز قرصهای ضد افسردگی به صورت تدریجی کاهش پیدا می کند)
در صورت عدم نتیجه درمان، به پزشک معالج خود مراجعه کنید تا در مورد میزان دوز مصرفی یا تغییر قرص اقدام لازم انجام گیرد.

دوست عزیز


خیلی خوبست که نسبت به روند بهبودی تان اینقدر دقیق هستید من هم چنین تجربه ای در مورد

فرزندم داشتم و چون بهبودی نداشت با مراجعه بیشتر بپزشگش و ساعت طولانی مشاوره

توانستم اعتماد به دکتر را در وی تقویت کنم و بعد از ان بود که روند بهبودی با شدت خیلی بالایی

بجریان افتاد منظورم از این توضیحات اینه که اعتماد بپزشگ معالج خیلی کمک بزرگیست به افرادی

که درگیر مسایل روحی هستند چون شروع مشگل با باورهای مختلف می باشد که اغلب

بدور از واقعیت نیست ولی خوب این را هم باید قبول کنید که تمامی مشگلات که در طول زندگی

شما تجربه کردید بنوع دیگرش را همه تجربه میکنند فقط این نوع دیدگاه ماست که قابلیت تحمل یا

عدم تحمل را ایجاد میکندواینجا ست که نقش پزشک خیلی قدرتمند میشود وبا دارو های مورد

لوزم همراه با مشاوره که نقش پر رنگی در روند بهبودی دارد به شما کمک موثری میشود لذا

اگر میتوانید زمانی بیشتر را به جلسات مشاوره تخصیص دهید تا زمانی که اعتماد کامل به

پزشگتان پیدا نکردید جلسات مشاوره را ادامه دهید تاثیری بسزا در بهبودی شما خواهد داشت

این مهم را با تجربه عینی خدمتتان عرض میکنم  به امید سلامتی وشاد کامیتان

از کمکتون ممنونم ولی من میخوام بدونم ادامه ی این قرصا با توجه به اینکه اصلا بهتر نشدم و حتی گاهی احساس میکنم بدتر هم شدم درسته؟

آخه من 6 ماه هست که این داروها رو مصرف میکنم و توی کاتالوگ دارویی که من 60 میلیگرمشو مصرف میکنم نوشته بود نباید بیشتر از 40 میلیگرم در روز مصرف بشه ، ممنون میشم اگه یه جواب تخصصی بهم بدین.
ضمنا به پزشکم هم گفتم ولی فقط دوزمو یه نصفه قرص بیشتر کرد که اونم هیچ تاثیری نداشت ، بهتر نیست دکترمو عوض کنم؟

قرص citalopram ممکن است سبب بروز برخی عوارض ناخواسته شود. سردرد، سرگیجه، خواب آلودگی، بی قراری، عصبی شدن، تحریک پذیری، اشکال در تمرکز و حافظه، خستگی یا ضعف شدید، اختلال خواب، لرزش، تهوع، استفراغ، خشکی دهان، تغییر در اشتها، ناراحتی معده، اسهال یا یبوست، تعریق شدید و مشکلات جنسی. اما اگر دچار هر یک از علایم یا نشانه های بالا شدید، بلافاصله به پزشک خود مراجعه کنید: تشدید یا عود افسردگی، حملات ترس، هیجان یا تحریک پذیری شدید، افکار خودکشی یا آسیب رساندن به خود، خلق تهاجمی، توهم، تشنج، بثورات پوستی، زردی پوست یا چشم ها.

برای درمان افسردگی باید علت اصلی آنرا بررسی کنید و اینکه سابقه چنین بیماری در اعضای خانواده دارید یا خیر
آیا موضوع خاصی ذهن شما رو درگیر کرده که باعث ناراحتی اعصاب و افسردگی شده یا نه در حالت عادی هم افسردگی دارید؟
قبل از مصرف این قرص آیا باز هم احساس ضعف شدید می کردید؟ گاهی اوقات پرکاری غده تیروئید با افسردگی و احساس ضعف همراه خواهد بود.
بیماری های اعصاب و روان، افسردگی، مشکلات یا چالش های زندگی در طولانی مدت در افراد مستعد باعث اختلال هورمون تیروئید می شود.
با توجه به اینکه مدت زیادی از افسردگی شما میگذره لذا پیشنهاد میشود یک آزمایش تیروئید هم ناشتا انجام دهید.
در صورت عدم نتیجه درمان و عدم اختلال تیروئید پس از اخذ نتیجه آزمایش، بنا به پیشنهاد خودتون می توانید پزشک خود را تغییر دهید.

daamoon نوشته است: سلام ، من 22 سالم هست و دچار افسردگی و اضطراب هستم و این مشکل تقریبا از بچگی با من بوده ، حالا دارم درمانش میکنم ولی با اینکه چند ماه از مصرف داروم میگذره ولی هنوز هیچ اثری روم نداشته ، دکتر از قرص doneurin 10 و citalopram 20 برام شروع کرد بعد doneurin 25 و citalopram 40 وچند هفته قبل که رفتم و بهشون گفتم که حالم اصلا بهتر نشده یه نصف citalopram 40 به قرصام اضافه کردن یعنی الآن 60 میلیگرم تو هر روز مصرف میکنم ولی هنوز هیچ تاثیری روم نذاشته فقط احساس ضعف خیلی شدید دارم که احتمالا از عوارضشه ، میخواستم بدونم با اینکه حدود 6 ماه هست که این داروها رو مصرف میکنم و هیچ اثری روم نداشته باز هم همین داروها رو ادامه بدم؟
ممنون

درود بر شما

دو روش برای درمان مسائل روانی وجود دارد

1- روان پزشکی (دارو)
2- روان شناسی (مشاوره)

شما روش اول را پيش گرفته ايد. برخی از پزشکان توانايی آن را دارند که روانشناسی نيز انجام دهند و اين دو روش را با هم به کار گيرند.

اما به طور معمول روان پزشک توان مشاوره خوب را ندارد و بهتر است که شما همزمان به مشاور روانشناس نيز رجوع کنيد.


شاداب باشيم

ژاسينا

daamoon نوشته است: از کمکتون ممنونم ولی من میخوام بدونم ادامه ی این قرصا با توجه به اینکه اصلا بهتر نشدم و حتی گاهی احساس میکنم بدتر هم شدم درسته؟

آخه من 6 ماه هست که این داروها رو مصرف میکنم و توی کاتالوگ دارویی که من 60 میلیگرمشو مصرف میکنم نوشته بود نباید بیشتر از 40 میلیگرم در روز مصرف بشه ، ممنون میشم اگه یه جواب تخصصی بهم بدین.
ضمنا به پزشکم هم گفتم ولی فقط دوزمو یه نصفه قرص بیشتر کرد که اونم هیچ تاثیری نداشت ، بهتر نیست دکترمو عوض کنم؟

سلام دوست عزیز


ضمن تایید مطالب ارسالی دیگر عزیزان


توجه شما را باین مطلب در پست قبلی جلب می کنم در ناراحتی ها که توام با افسردگی میباشد اعتماد بپزشگ کمک خیلی

موثری در روند بهبودی بیمار دارد لذا توصئه من بشما اینست که بهر روشی که برایتان ارامشی در ارتباط با پزشگ معالج ایجاد میکند

متوسل شوید ومسیر معالجه خودتان را با اصل اطمینان قلبی به درمانگر خود پیگیر باشید با ارزوی بهبودیتان

سلام....
نمی دونستم کجا میتونم این مشکل رو مطرح کنم چون امکان ایجاد پست جدید نبود و به نظرم حداقل میتونم از کسی بپرسم...
مشکل من مربوط به خودم نیست...
بعد از فوت داییم برادر شوهرم(پسر داییم ) که اون موقع 17 سالش بود دچار افسردگی میشه.... هیچ وقت هم تا الان که 20 سالشه اقدام به رفتن پیش یک روانشناس نمیکنه... حرف هیچ کسی رو هم گوش نمیده.... به نظرم شخصیتش متفاوت شده... یک روزی میبینی خیلی شاده و میگه میخنده یک روز دیگه به زور باهات صحبت میکنه... گاهی کارهایی میکنه که دست خودش نیست...دچار وسواس به تمیزی شده...اینی که دربند نبود...
پارسال به هر صرت دانشگاه آزاد قبول شد ولی بعد با موفقیت پشت سر گذاشتن ترم اولش توی امتحانات ترم دومش شرکت نکرد. ترم سوم هم مرخصی گرفت به هوای اینکه میخواد دوباره کنکور بده.. اما هنوز که 3ماه از شروع ترم جدید میگذره شروع به درس خوندن نکرد. آها در ضمن ازدواج من و شوهرم 1 سال بعد فوت پدرشون بوده ... اون با مادرش با هم توی خونشون که مقداری از خونه ما فاصله داره زندگی میکنن... شب ها تا 5 صبح نمیتونه بخوابه.. بعدش تا ظهر میخوابه و جدیدا بعد از نهار میره توی یک پارک تا 11-12 شب میشینه.... به تازگی از دوستاش هم بریده مثل اینکه...
توی دوران دانشجوییش عاشق میشه... اولی به خاطر وضعیتش قبولش نمیکنه...دومی که قبولش میکنه بعد یک مدت به دلایلی که من نمیدونم عشقشون تبدیل به دوستی یا در حد پایینتر از اون میشه....
رفتار اون توی زندگی ما همه تاثیر داره... توی روابطمون توی روحیه مادرش توی روحیه شوهرم...به طوری که شوهر منم همیشه یک استرس دائمی همراهشه... منم گاهی نمیتونم فکر کردن به اینکه آینده اون چی میشه رو متوقف کنم...
نمیدونم در موردش دیگه باید چی بگم... یکی از دوستای خودش هم وضعیت اونو داشت و با مراجعه به روانشنس و حتی چند ماه توی آسایشگاه بودن خوب شده .... ولی اون نمیره.... در ضمن خیلی بیشتر از سنش میفهمه... یه جورایی در حد و انداره یه جوون 30-35 ساله هست...
ما باهاش چیکار کنیم ؟
کسی میتونه راهنماییمون کنه؟...
ممنون........

سلام من فکر میکنم تنها راه درمان رفتن پیش پزشکه...
خود شما پیش یه مشاور برید ... حتما راهنماییتون میکنه (لازم نیست اونو ببرید) ولی اگه دیر کنید ممکنه حالش بدتر بشه تا جایی که حتی ممکنه به خدکشی یا جنون برسه!!!!
فقط زودتر از یه مشاور کمک بگیرید که آیا میشه بدون بردن خود بیمار میتونه کمکتون کن ؟ یا اینکه بهتون بگه چطور میشه بیمار رو راضی کرد تا بره دکنر.

سلام
مثل همه خانمها قبل از قاعدگی مشکل پراشتهائی و حرارت بالا بدن و به شدت مودم بد میشه.. الان که چند روز مونده به شروع مجدد،دیشب خیلی بد خوابیدم و تعرق در خواب داشتم صبح هم بغض داشتم و به شدت افسرده و خشمگین بودم با مراجعه به دوست داروسازم، قرص فلوکستین 10 خوردم بعد از 1ساعت کمی آرومم..میخوام بدونم تا کی باید این قرص رو بخورم و اگر فقط در این زمانها استفاده و قطع کنم مشکلی پیش میاد یا خیر..چون بهر حال هر داروئی یک روشی برای استفاده داره... ممنون میشم راهنمائی کنید.

zozijoon نوشته است: سلام
مثل همه خانمها قبل از قاعدگی مشکل پراشتهائی و حرارت بالا بدن و به شدت مودم بد میشه.. الان که چند روز مونده به شروع مجدد،دیشب خیلی بد خوابیدم و تعرق در خواب داشتم صبح هم بغض داشتم و به شدت افسرده و خشمگین بودم با مراجعه به دوست داروسازم، قرص فلوکستین 10 خوردم بعد از 1ساعت کمی آرومم..میخوام بدونم تا کی باید این قرص رو بخورم و اگر فقط در این زمانها استفاده و قطع کنم مشکلی پیش میاد یا خیر..چون بهر حال هر داروئی یک روشی برای استفاده داره... ممنون میشم راهنمائی کنید.

میزان مصرف قرص فلوکستین برای درمان اختلالات روحی قبل از قاعدگی، اغلب اولین دوز دارو با شروع قاعدگی یا 14 روز قبل تر مصرف می شود تا علائم افسردگی و مشکلات روحی ناشی از شروع قاعدگی کاهش یابد. ولی مقدار مصرف آن باید طبق نظر پزشک باشد و خودسرانه مصرف آنرا ادامه ندهید. در این خصوص با پزشک داروساز خود مشورت نمائید.

دوستان یک سوال آیا قرصهای ضد افسردگی تاثیری رو دستگاه تولید مثل دارند ؟
یکی از دوستانم زیاد از این داروها مصرف میکنه خیلی بهش گفتم این کارو نکن ولی میگه آرومم میکنه الانم در شرف ازدواجه من احساس میکنم این قرصا رو رابطه جنسیش تاثیر بذاره اگه کسی اطلاعاتی در این زمینه داره کمک کنه ؟

adel62 نوشته است: دوستان یک سوال آیا قرصهای ضد افسردگی تاثیری رو دستگاه تولید مثل دارند ؟
یکی از دوستانم زیاد از این داروها مصرف میکنه خیلی بهش گفتم این کارو نکن ولی میگه آرومم میکنه الانم در شرف ازدواجه من احساس میکنم این قرصا رو رابطه جنسیش تاثیر بذاره اگه کسی اطلاعاتی در این زمینه داره کمک کنه ؟

در مورد قرص هایی مثل سیتالوپرام، گفته شده که در عملکرد جنسی اختلال ایجاد می کنند، اما این اثرات تا زمانی دیده میشن که قرص مصرف میشه و اکثرا بعد از قطع مصرف، اثراتش هم از بین میره.
البته این وضعیت بسته به نوع دارو و زمان عادت به دارو متغیره.

سلام
خانم من یک ساله به علت استرس تحت درمان متخصص اعصاب وروان می باشد و در این مدت از قرصهای فلوکسیتین و ایمی پرامین و کلرودیازپوکساید استفاده می کنه ما قصد بچه دار شدن داریم به نظر شما آیا مصرف این داروها باعث نازایی میشه؟

با سلام
من خودم مدتي داراي افسردگي بودم.دارو هم مصرف كردم فلوكستين.ترازادون.و....اين داروها فقط اثر ارام بخشي دارند مثلا دارويي مثل فلوكستين روي ميل جنسي هم تاثير ميزاره.اما افسردگي علت داره علتش برطرف بشه نياز به هيچ دارويي نيست.بعضي مواقع توي باورهامون.توي شخصيتمون.يا اتفاقاتي كه برامون افتاده.البته من روان شناس نيستم نظر شخصي خودم رو بيان ميكنم.عدم اعتماد به نفس دليل عمدش هست اينكه خودمون رو در مقابل مشكلات ضعيف ميبينيم.راهت ترين راه رو انتخاب ميكنيم چيزي قابل تغيير نيست پس به غم پناه ببريم.به من هيچكدون از داروها اثري نكرد وقتي ديم رو به مسائل تغيير دادم همه چيز حل شد