شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

خواستگاري دختر از پسر

  1. با سلام و عرض تبریک مجدد سال نو به همه عزیزان
    و اما دوست عزیزم آقای m1989 ،خوشحالم که بر احساساتتون غلبه کردید و این موضوع نوید زندگی خوب و سرشار از موفقیتی رو براتون تداعی میکنه!میدونید چرا؟؟ چون بین احساس و عقلانیت ،عقلانیت رو انتخاب کردید و میدونم در سن و سال شما این انتخاب خیلی خیلی سخته!اما کسی در زندگیش موفقه که همیشه بر اساس عقل و منطق و بعد احساس ،تصمیم بگیره! نمیگم احساسات در زندگی نقشی نداره!!ابداً اینطور نیست!بلکه نقشش پر رنگ هم هست!که اگر حسی وجود نداشته باشه زندگی بی معنا میشه!اما باید همه جوانها یاد بگیرن که این حس لطیفشونو هرجایی و با هر موضوعی خرج نکنن!اینو به هردو جنس چه مرد و چه زن،توصیه میکنم!
    در پایان بازم خوشحالم که تصمیم درستی رو گرفتید و ضمناً اینو هم بگم مدتی احساسات اون دختر خوب که این موضوع رو کما بیش قبول کرده تحت تاثیر خواهد بود اما تجربه نشون داده که کم کم همه چیز روبراه میشه!و شاید در آینده واقعاً به عنوان یک دوست کاری با هم بازم ارتباط داشته باشید!پس از این بابت هم نگران نباشید
    براتون روزگاری خوش و عمری با عزت و موفقیت همراه با سلامتی آرزومندم
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  2. برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا
     
    تشکر شده توسط : 5 کاربر
  3. JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  4. m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم
     
    تشکر شده توسط : 11 کاربر
  5. sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.
     
  6. m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).



    درود

    من در مورد مد شدن صحبت نکردم.

    من در مورد درستی و نادرستی افکار صحبت کردم.

    شما پيش من روانشناس تشريف نياوردين. در اين جامعه همه شدن صاحب نظر و شما با کسانی که صحبت کردين خودشون رو صاحب نظر دونستن و شما فکر می کنين که همه درست فکر می کنن.

    برای همين نوشتم که هميشه تاييد صحبتمون رو خواهيم گرفت . برای همين نوشتم که بدون تعصب عمل کنيم. که می دونم سخته و توقعی از شما نيست.

    در مورد درستی و نادرستی موضوعی فقط کسانی می تونن نظر بدن که در گستره بزرگی مطالعه و تحقيق داشته باشند.

    جنس زن و مرد رو بشناسند، فرهنگ ها رو بشناسند ...

    در وبلاگ من می تونيد مقاله زن و مرد رو در اين مورد بخونيد.

    به هر حال خواستين شماره کلينيک رو می دم تشريف بيارید.

    شاداب باشيد

    ژاسينا
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  7. m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.


    نوشتين:

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه

    چنين چيزی نيست و اشتباه به عرضتون رسوندند.
    يا خودتون مطالعه کنيد يا به يک متخصص مراجعه کنيد.

    ببخشيد که مثل سامی زياد نمی تونم بنويسم چون وقت کافی ندارم ولی همينکه بتونم يه تلنگر بزنم که شايد مطالعه کنيد انجام وظيفه می کنم. در ضمن اميدوارم که افرادی مثل سامی کم کاری من رو جبران کنند.


    شاداب باشيد

    ژاسينا
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  8. m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.


    سلام مجدد
    و ممنون از محببتون . حقیقت اینه که من سعی می کنم در مورد موضوعی اظهار نظر نکنم تا زمانی که ازم خواسته نشده نظر بدم یا خودم ضرورتش رو حس نکنم . دوستان قدیمی و جدید سایت معمولا بخوبی راهنمایی های لازم رو انجام می دن . فقط قبلش یک توضیحی بدم که من به پستهای خصوصی کسی دسترسی ندارم . بقیه مدیرها هم بجز خود دکتر رهام فکر نمی کنم این دسترسی رو داشته باشن که ایشونم قطعا تا نیازی نباشه به پیغامهای خصوصی سر نخواهند زد .

    اما چند تا نکته

    1- بزرگتر بودن پسر البته مرسومه ومنم شخصا تا حدی بهش معتقدم اما این یک اصل نیست و اصلا اینجوری نیست که هیچ دختری حق نداره عاشق پسر کوچکتر از خودش باشه و یا به ازدواج بهش فکر کنه یا اگر کرد اشتباه کرده باشه
    نه اصلا اینجوری نیست ، بخصوص که این اختلاف به 1-2 سال محدود باشه
    اساسا اینو برای خودمون جا بندازیم که عشق و ازدواج فرمول خاصی نداره . حتما یکسری باید ها و نبایدها یی داره اما فرمولی بدین معنی که دختر نباید دست به انتخاب بزنه یا نباید بزرگتر باشه و ... نداره

    2- در مورد شما و اون خانم ، من باز هم به شما حق می دم که جواب منفی داده باشید چون منهای اینکه بقول خودتون هنوز شرایطش رو ندارید اصلا بلحاظ فکری بهم نمی خورید . تکرار می کنم که اینکه اون خانم اعتماد بنفس و بلوغ فکری خوبی داره که میاد و نظر رو می گه قابل تحسینه اما مثلا ایشون هم در انتخابشون اشتباه کرده اند و شما چه کار خوبی کردی که وقتی بلحاظ فرهنگی با شخصی در تضاد هستی ، دچار جو گرفتگی نشدی و پاسخ منفی دادی

    3- در مورد کارشناس ها من همچنان نظر خودم رو دارم . اصلا جامعه سنتی یعنی همین . یعنی یکنفر بره 130-40 واحد علوم اختصاصی روانشناسی و جامعه شناسی رو پاس کنه بعد وقتی نوبت به تجویز نسخه می رسه بره سراغ آموزهای سنتی جامعه اش ! من منکر ارزشها و سنتهای خوب جامعه نیستم . همچنین معتقدم در روشنفکرانه ترین تصمیمات هم باید نگاهی به وضع جامعه سنتی انداخت . فرضا نمیشه در یک جامعه ای ( یک بخشی از طوایف ایرانی ) که پسرعمو هم به  حکم ظن و گمان حق داره سر دختر عموش رو ببره ! بیایم و به اون دختر بنده خدا توصیه هایی از جنس سبک زندگی انسان قرن بیست و یکم بکنیم ! اما بقول حضرت امیر : آدم بهتره فرزند زمان خودش باشه !
    این مساله ای که الان مطرح شده از اون داستانها نیست . بحث بکارت و نجابت نیست که خیلی با ذهنیت سنت گرای ایرانی پیوند عمیق و ناگسستنی داشته باشه . اینجا یک دختری به یک پسر کوچکتر از خودش پیشنهاد ازدواج داده که منهای انتخاب غلطش ، کار بسیار درست و شایسته ای انجام داده . منظورمم از انتخاب غلط خدایی نکرده این نیست که شما بدی ایشون خوبن یا برعکس . منظورم صرفا عدم تناسب انتخابی که کردن با طرز فکر و فرهنگ خودشونه
    اینم که دختر اگر جواب منفی بشنوه بیشتر ضربه می خوره حرف کاملا اشتباهی هست
    اولا کسی که انقدر بالغ شده که دست به انتخاب بزنه می دونه که هر پیشنهادی لزوما با پاسخ مثبت روبرو نمیشه
    دوما کم نیستن پسرهایی که با شنیدن پاسخ منفی انقدر بهم میریزن که دست به اعمال مجرمانه ای مثل قتل و اسید پاشی و .. می زنن . پس اینجوری نیست که فقط دخترا از پاسخ منفی آسیب می بینن
    اتفاقا اون کارشناس عزیز بجای اینکه با این استدلال ضعیف بخواد طرز فکر سنتی و ایزوله خودش رو توجیه کنه باید سعی کنه به دختر و پسر ایرانی یاد بده که انتخاب کردن حق شماست و تایید کردن یا نکردن اون انتخاب از طرف مقابل هم حق اون طرف و درصورتیکه جواب منفی بود شما حق ندارید از خودتون رفتار غیرانسانی و غیر متمددنانه بروز بدید . من انتظار دارم که یک کارشناس جامعه شناسی و روانشناسی و ... بجای اینکه حق انتخاب رو از بخشی از جامعه بگیره ، بیاد و به ما یاد بده که هم ما حق انتخاب داریم هم می بایست به انتخابهای دیگران احترام بگذاریم

    4- اینکه یک دختری سیگنال بفرسته تا پسره بیاد خواستگاریش . نه بده نه خوب . اما همیشه جواب نمیده اولا ، دوما یک راهکار مطلق نیست که بگیم بهتره دخترا این کار رو بکنن . وقتی بفرمایش قرآن وقتی من نوعی از اون دسته آدمها باشم که " فی قلوبهم مرض ! " اونوقت همینطور که پیشنهاد دادن یک دختر رو ناپسند و مکروه می دونم ، سیگنال فرستادن دختره رو هم اسمش رو می گذارم " پا دادن و اتو زدن و ... "
    من مشکلی با اینکه دختر خودش آگاهانه تصمیم بگیره نظرش رو غیرمستقیم بگه و غیر مستقیم جلب نظر کنه ندارم
    اما پیشنهاد مستقیم رو بیشتر می پسندم و بیشتر شایسته دختر قرن بیست و یکم می دونم

    5-زیاد به تحصیلات داخلی و یا خارجی کارشناس ها هم توجه نکن دوست من
    ما ایرانی ها از دل یک جامعه سنتی بیرون آمدیم و زندگی با عادتها و سنتها برامون یک اصل و یک مساله علی السویه هست
    وقتی از دل چنین جامعه ای بیرون بیای اونوقت بعد از 30 سال زندگی در دل غرب هم باز موقع تصمیم گیری و ... به سنتهات و روشهای پدربزرگهات رجوع می کنی . و البته اینکه آیا هرچه در فرهنگ غرب هست صحیحه و به درد ما می خوره خودش مساله خیلی مهمی هست که پاسخش در یک کلمه قطعا خیر خواهد بود .


    در نهایت من فکر می کنم شما در قبال پیشنهاد این خانم بهترین تصمیم رو گرفتی چون سبک فکر و طرز نگاهتون به زندگی بهم نزدیک نیست و این معنیش خوب و بد بودن هیچ طرفی نیست
     
    تشکر شده توسط : 6 کاربر
  9. JaSina نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).



    درود

    من در مورد مد شدن صحبت نکردم.

    من در مورد درستی و نادرستی افکار صحبت کردم.

    شما پيش من روانشناس تشريف نياوردين. در اين جامعه همه شدن صاحب نظر و شما با کسانی که صحبت کردين خودشون رو صاحب نظر دونستن و شما فکر می کنين که همه درست فکر می کنن.

    برای همين نوشتم که هميشه تاييد صحبتمون رو خواهيم گرفت . برای همين نوشتم که بدون تعصب عمل کنيم. که می دونم سخته و توقعی از شما نيست.

    در مورد درستی و نادرستی موضوعی فقط کسانی می تونن نظر بدن که در گستره بزرگی مطالعه و تحقيق داشته باشند.

    جنس زن و مرد رو بشناسند، فرهنگ ها رو بشناسند ...

    در وبلاگ من می تونيد مقاله زن و مرد رو در اين مورد بخونيد.

    به هر حال خواستين شماره کلينيک رو می دم تشريف بيارید.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    اگه بدونيد چقد سايتاي روانشناسيو شخم زدم
    اگه بدونيد چقد به اون چيزايي كه روانشناسا تو اين كارگاههايي كه گفتم، گفتن فك كردم
    اگه بدونيد چقد با دوستاي روانشناسم اونم از نوع ارشد و دكترا از دانشگاههاي تاپ كشور صبت كردم
    اگه بدونيد چقد به فرهنگمون فك كردم
    خداييش اينجور نظري اصلا پيدا نكردم يني اينا متخصص نيستن و واقعا علوم انساني ما اينقد مشكل داره
    برام تو پيام خصوصي ادرس كلينيكتونو با شمارش بذارين فك كنم دوستي خوبي بشه. اگه وقت كنم حتما ميام پيشتون.
    يه خبر خوب برا دخترا برين دنبال انتخابتون باشين ولي جنبه نه شنيدنم در خودتون بالا ببرين. پسرا هم خواستگاراشونو ليست كنن به هم پز بدن!!!!
     
  10. sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.


    سلام مجدد
    و ممنون از محببتون . حقیقت اینه که من سعی می کنم در مورد موضوعی اظهار نظر نکنم تا زمانی که ازم خواسته نشده نظر بدم یا خودم ضرورتش رو حس نکنم . دوستان قدیمی و جدید سایت معمولا بخوبی راهنمایی های لازم رو انجام می دن . فقط قبلش یک توضیحی بدم که من به پستهای خصوصی کسی دسترسی ندارم . بقیه مدیرها هم بجز خود دکتر رهام فکر نمی کنم این دسترسی رو داشته باشن که ایشونم قطعا تا نیازی نباشه به پیغامهای خصوصی سر نخواهند زد .

    اما چند تا نکته

    1- بزرگتر بودن پسر البته مرسومه ومنم شخصا تا حدی بهش معتقدم اما این یک اصل نیست و اصلا اینجوری نیست که هیچ دختری حق نداره عاشق پسر کوچکتر از خودش باشه و یا به ازدواج بهش فکر کنه یا اگر کرد اشتباه کرده باشه
    نه اصلا اینجوری نیست ، بخصوص که این اختلاف به 1-2 سال محدود باشه
    اساسا اینو برای خودمون جا بندازیم که عشق و ازدواج فرمول خاصی نداره . حتما یکسری باید ها و نبایدها یی داره اما فرمولی بدین معنی که دختر نباید دست به انتخاب بزنه یا نباید بزرگتر باشه و ... نداره

    2- در مورد شما و اون خانم ، من باز هم به شما حق می دم که جواب منفی داده باشید چون منهای اینکه بقول خودتون هنوز شرایطش رو ندارید اصلا بلحاظ فکری بهم نمی خورید . تکرار می کنم که اینکه اون خانم اعتماد بنفس و بلوغ فکری خوبی داره که میاد و نظر رو می گه قابل تحسینه اما مثلا ایشون هم در انتخابشون اشتباه کرده اند و شما چه کار خوبی کردی که وقتی بلحاظ فرهنگی با شخصی در تضاد هستی ، دچار جو گرفتگی نشدی و پاسخ منفی دادی

    3- در مورد کارشناس ها من همچنان نظر خودم رو دارم . اصلا جامعه سنتی یعنی همین . یعنی یکنفر بره 130-40 واحد علوم اختصاصی روانشناسی و جامعه شناسی رو پاس کنه بعد وقتی نوبت به تجویز نسخه می رسه بره سراغ آموزهای سنتی جامعه اش ! من منکر ارزشها و سنتهای خوب جامعه نیستم . همچنین معتقدم در روشنفکرانه ترین تصمیمات هم باید نگاهی به وضع جامعه سنتی انداخت . فرضا نمیشه در یک جامعه ای ( یک بخشی از طوایف ایرانی ) که پسرعمو هم به  حکم ظن و گمان حق داره سر دختر عموش رو ببره ! بیایم و به اون دختر بنده خدا توصیه هایی از جنس سبک زندگی انسان قرن بیست و یکم بکنیم ! اما بقول حضرت امیر : آدم بهتره فرزند زمان خودش باشه !
    این مساله ای که الان مطرح شده از اون داستانها نیست . بحث بکارت و نجابت نیست که خیلی با ذهنیت سنت گرای ایرانی پیوند عمیق و ناگسستنی داشته باشه . اینجا یک دختری به یک پسر کوچکتر از خودش پیشنهاد ازدواج داده که منهای انتخاب غلطش ، کار بسیار درست و شایسته ای انجام داده . منظورمم از انتخاب غلط خدایی نکرده این نیست که شما بدی ایشون خوبن یا برعکس . منظورم صرفا عدم تناسب انتخابی که کردن با طرز فکر و فرهنگ خودشونه
    اینم که دختر اگر جواب منفی بشنوه بیشتر ضربه می خوره حرف کاملا اشتباهی هست
    اولا کسی که انقدر بالغ شده که دست به انتخاب بزنه می دونه که هر پیشنهادی لزوما با پاسخ مثبت روبرو نمیشه
    دوما کم نیستن پسرهایی که با شنیدن پاسخ منفی انقدر بهم میریزن که دست به اعمال مجرمانه ای مثل قتل و اسید پاشی و .. می زنن . پس اینجوری نیست که فقط دخترا از پاسخ منفی آسیب می بینن
    اتفاقا اون کارشناس عزیز بجای اینکه با این استدلال ضعیف بخواد طرز فکر سنتی و ایزوله خودش رو توجیه کنه باید سعی کنه به دختر و پسر ایرانی یاد بده که انتخاب کردن حق شماست و تایید کردن یا نکردن اون انتخاب از طرف مقابل هم حق اون طرف و درصورتیکه جواب منفی بود شما حق ندارید از خودتون رفتار غیرانسانی و غیر متمددنانه بروز بدید . من انتظار دارم که یک کارشناس جامعه شناسی و روانشناسی و ... بجای اینکه حق انتخاب رو از بخشی از جامعه بگیره ، بیاد و به ما یاد بده که هم ما حق انتخاب داریم هم می بایست به انتخابهای دیگران احترام بگذاریم

    4- اینکه یک دختری سیگنال بفرسته تا پسره بیاد خواستگاریش . نه بده نه خوب . اما همیشه جواب نمیده اولا ، دوما یک راهکار مطلق نیست که بگیم بهتره دخترا این کار رو بکنن . وقتی بفرمایش قرآن وقتی من نوعی از اون دسته آدمها باشم که " فی قلوبهم مرض ! " اونوقت همینطور که پیشنهاد دادن یک دختر رو ناپسند و مکروه می دونم ، سیگنال فرستادن دختره رو هم اسمش رو می گذارم " پا دادن و اتو زدن و ... "
    من مشکلی با اینکه دختر خودش آگاهانه تصمیم بگیره نظرش رو غیرمستقیم بگه و غیر مستقیم جلب نظر کنه ندارم
    اما پیشنهاد مستقیم رو بیشتر می پسندم و بیشتر شایسته دختر قرن بیست و یکم می دونم

    5-زیاد به تحصیلات داخلی و یا خارجی کارشناس ها هم توجه نکن دوست من
    ما ایرانی ها از دل یک جامعه سنتی بیرون آمدیم و زندگی با عادتها و سنتها برامون یک اصل و یک مساله علی السویه هست
    وقتی از دل چنین جامعه ای بیرون بیای اونوقت بعد از 30 سال زندگی در دل غرب هم باز موقع تصمیم گیری و ... به سنتهات و روشهای پدربزرگهات رجوع می کنی . و البته اینکه آیا هرچه در فرهنگ غرب هست صحیحه و به درد ما می خوره خودش مساله خیلی مهمی هست که پاسخش در یک کلمه قطعا خیر خواهد بود .


    در نهایت من فکر می کنم شما در قبال پیشنهاد این خانم بهترین تصمیم رو گرفتی چون سبک فکر و طرز نگاهتون به زندگی بهم نزدیک نیست و این معنیش خوب و بد بودن هیچ طرفی نیست



    سلام دوباره
    يه جايي از صحبتاتون به تناقض رسيدم شما ميگين كه بزرگتر بودن پسر از دختر يه اصل ني و دختر ميتونه پسر كوچيكتر از خودشم انتخاب كنه و يه جاي ديگه ميگين بايد به سنت هاي جامعه هم توجه كنيم خب سنت جامعه هم ميگه پسر بايد بزرگتر از دختر باشه و جامعه واقعا نميتونه قبول كنه كه پسر كوچيكتره با كوچيكترين اشتباهي كه پسر بكنه ميگن بچه بود حتي خود همين دختر خانم.

    به نظر خودم ايشون يه تصميم احساسي گرفتن اخه شما اگه بدونين ملاكاي انتخابش چي بود شاخ در ميارين فقط سربسته بگم ايشون ظاهر و تيپ پسر واسشون مهم بود كه به نظرم ملاك عقلاني اي برا يه همچي انتخابي نمياد.

    در مورد واكنش دختر به جواب نه پسر من خودم شخصا چن تا نمونه ديدم كه منجر به خودزني شده. حالا اميدوارم كه همكلاسي من همچي فكرايي به سرش نزنه ولي خبرشو بعد عيد براتون ميارم.

    ممنون از وقتي كه گذاشتين.
     
  11. m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.


    سلام مجدد
    و ممنون از محببتون . حقیقت اینه که من سعی می کنم در مورد موضوعی اظهار نظر نکنم تا زمانی که ازم خواسته نشده نظر بدم یا خودم ضرورتش رو حس نکنم . دوستان قدیمی و جدید سایت معمولا بخوبی راهنمایی های لازم رو انجام می دن . فقط قبلش یک توضیحی بدم که من به پستهای خصوصی کسی دسترسی ندارم . بقیه مدیرها هم بجز خود دکتر رهام فکر نمی کنم این دسترسی رو داشته باشن که ایشونم قطعا تا نیازی نباشه به پیغامهای خصوصی سر نخواهند زد .

    اما چند تا نکته

    1- بزرگتر بودن پسر البته مرسومه ومنم شخصا تا حدی بهش معتقدم اما این یک اصل نیست و اصلا اینجوری نیست که هیچ دختری حق نداره عاشق پسر کوچکتر از خودش باشه و یا به ازدواج بهش فکر کنه یا اگر کرد اشتباه کرده باشه
    نه اصلا اینجوری نیست ، بخصوص که این اختلاف به 1-2 سال محدود باشه
    اساسا اینو برای خودمون جا بندازیم که عشق و ازدواج فرمول خاصی نداره . حتما یکسری باید ها و نبایدها یی داره اما فرمولی بدین معنی که دختر نباید دست به انتخاب بزنه یا نباید بزرگتر باشه و ... نداره

    2- در مورد شما و اون خانم ، من باز هم به شما حق می دم که جواب منفی داده باشید چون منهای اینکه بقول خودتون هنوز شرایطش رو ندارید اصلا بلحاظ فکری بهم نمی خورید . تکرار می کنم که اینکه اون خانم اعتماد بنفس و بلوغ فکری خوبی داره که میاد و نظر رو می گه قابل تحسینه اما مثلا ایشون هم در انتخابشون اشتباه کرده اند و شما چه کار خوبی کردی که وقتی بلحاظ فرهنگی با شخصی در تضاد هستی ، دچار جو گرفتگی نشدی و پاسخ منفی دادی

    3- در مورد کارشناس ها من همچنان نظر خودم رو دارم . اصلا جامعه سنتی یعنی همین . یعنی یکنفر بره 130-40 واحد علوم اختصاصی روانشناسی و جامعه شناسی رو پاس کنه بعد وقتی نوبت به تجویز نسخه می رسه بره سراغ آموزهای سنتی جامعه اش ! من منکر ارزشها و سنتهای خوب جامعه نیستم . همچنین معتقدم در روشنفکرانه ترین تصمیمات هم باید نگاهی به وضع جامعه سنتی انداخت . فرضا نمیشه در یک جامعه ای ( یک بخشی از طوایف ایرانی ) که پسرعمو هم به  حکم ظن و گمان حق داره سر دختر عموش رو ببره ! بیایم و به اون دختر بنده خدا توصیه هایی از جنس سبک زندگی انسان قرن بیست و یکم بکنیم ! اما بقول حضرت امیر : آدم بهتره فرزند زمان خودش باشه !
    این مساله ای که الان مطرح شده از اون داستانها نیست . بحث بکارت و نجابت نیست که خیلی با ذهنیت سنت گرای ایرانی پیوند عمیق و ناگسستنی داشته باشه . اینجا یک دختری به یک پسر کوچکتر از خودش پیشنهاد ازدواج داده که منهای انتخاب غلطش ، کار بسیار درست و شایسته ای انجام داده . منظورمم از انتخاب غلط خدایی نکرده این نیست که شما بدی ایشون خوبن یا برعکس . منظورم صرفا عدم تناسب انتخابی که کردن با طرز فکر و فرهنگ خودشونه
    اینم که دختر اگر جواب منفی بشنوه بیشتر ضربه می خوره حرف کاملا اشتباهی هست
    اولا کسی که انقدر بالغ شده که دست به انتخاب بزنه می دونه که هر پیشنهادی لزوما با پاسخ مثبت روبرو نمیشه
    دوما کم نیستن پسرهایی که با شنیدن پاسخ منفی انقدر بهم میریزن که دست به اعمال مجرمانه ای مثل قتل و اسید پاشی و .. می زنن . پس اینجوری نیست که فقط دخترا از پاسخ منفی آسیب می بینن
    اتفاقا اون کارشناس عزیز بجای اینکه با این استدلال ضعیف بخواد طرز فکر سنتی و ایزوله خودش رو توجیه کنه باید سعی کنه به دختر و پسر ایرانی یاد بده که انتخاب کردن حق شماست و تایید کردن یا نکردن اون انتخاب از طرف مقابل هم حق اون طرف و درصورتیکه جواب منفی بود شما حق ندارید از خودتون رفتار غیرانسانی و غیر متمددنانه بروز بدید . من انتظار دارم که یک کارشناس جامعه شناسی و روانشناسی و ... بجای اینکه حق انتخاب رو از بخشی از جامعه بگیره ، بیاد و به ما یاد بده که هم ما حق انتخاب داریم هم می بایست به انتخابهای دیگران احترام بگذاریم

    4- اینکه یک دختری سیگنال بفرسته تا پسره بیاد خواستگاریش . نه بده نه خوب . اما همیشه جواب نمیده اولا ، دوما یک راهکار مطلق نیست که بگیم بهتره دخترا این کار رو بکنن . وقتی بفرمایش قرآن وقتی من نوعی از اون دسته آدمها باشم که " فی قلوبهم مرض ! " اونوقت همینطور که پیشنهاد دادن یک دختر رو ناپسند و مکروه می دونم ، سیگنال فرستادن دختره رو هم اسمش رو می گذارم " پا دادن و اتو زدن و ... "
    من مشکلی با اینکه دختر خودش آگاهانه تصمیم بگیره نظرش رو غیرمستقیم بگه و غیر مستقیم جلب نظر کنه ندارم
    اما پیشنهاد مستقیم رو بیشتر می پسندم و بیشتر شایسته دختر قرن بیست و یکم می دونم

    5-زیاد به تحصیلات داخلی و یا خارجی کارشناس ها هم توجه نکن دوست من
    ما ایرانی ها از دل یک جامعه سنتی بیرون آمدیم و زندگی با عادتها و سنتها برامون یک اصل و یک مساله علی السویه هست
    وقتی از دل چنین جامعه ای بیرون بیای اونوقت بعد از 30 سال زندگی در دل غرب هم باز موقع تصمیم گیری و ... به سنتهات و روشهای پدربزرگهات رجوع می کنی . و البته اینکه آیا هرچه در فرهنگ غرب هست صحیحه و به درد ما می خوره خودش مساله خیلی مهمی هست که پاسخش در یک کلمه قطعا خیر خواهد بود .


    در نهایت من فکر می کنم شما در قبال پیشنهاد این خانم بهترین تصمیم رو گرفتی چون سبک فکر و طرز نگاهتون به زندگی بهم نزدیک نیست و این معنیش خوب و بد بودن هیچ طرفی نیست



    سلام دوباره
    يه جايي از صحبتاتون به تناقض رسيدم شما ميگين كه بزرگتر بودن پسر از دختر يه اصل ني و دختر ميتونه پسر كوچيكتر از خودشم انتخاب كنه و يه جاي ديگه ميگين بايد به سنت هاي جامعه هم توجه كنيم خب سنت جامعه هم ميگه پسر بايد بزرگتر از دختر باشه و جامعه واقعا نميتونه قبول كنه كه پسر كوچيكتره با كوچيكترين اشتباهي كه پسر بكنه ميگن بچه بود حتي خود همين دختر خانم.

    به نظر خودم ايشون يه تصميم احساسي گرفتن اخه شما اگه بدونين ملاكاي انتخابش چي بود شاخ در ميارين فقط سربسته بگم ايشون ظاهر و تيپ پسر واسشون مهم بود كه به نظرم ملاك عقلاني اي برا يه همچي انتخابي نمياد.

    در مورد واكنش دختر به جواب نه پسر من خودم شخصا چن تا نمونه ديدم كه منجر به خودزني شده. حالا اميدوارم كه همكلاسي من همچي فكرايي به سرش نزنه ولي خبرشو بعد عيد براتون ميارم.

    ممنون از وقتي كه گذاشتين.


    سلام

    تناقضی وجود نداره . شما فکر می کنی من چرا گفتم بهترین کار رو کردی که به این خانم پاسخ منفی دادی ؟ دقیقا به دلیل احترام گذاشتن به فرهنگ و سنتی که در اون قرار داری . البته گاهی موضوع فرهنگ وسنت موضوع بغرنجی مثل بکارت هست که در این صورت توصیه من به خانمهای ایرانی اینه که حواسشون به این موضوع باشه و راحت باهاش شوخی نکنن ( فرای اعتقاد یا عدم اعتقاد من به این موضوع ) . یعنی گاهی موضوعی که ما در موردش بحث می کنیم انقدر در جامعه ما سالید و غیرقابل نقد هست و خلاف جریانش قدم برداشتن انقدر هزینه های وحشتناکی می تونه داشته باشه که من به خودم اجازه نمی دم هیچوقت به کسی در این مورد تز بدم یا ازش بخوام که مخالف سنت ها عمل کنه ( اینو توی تمام پاسخ هام هم می تونید ببینید ) و البته اینجا هم برای هر پسر و دختری که مثل یک انسان متمدن قرن بیست و یکم فکر کنه بسیار احترام قائل هستم .
    اما گاهی هم مساله ای که در موردش صحبت می کنیم اگرچه در تضاده با فرهنگ و سنت ما اما نقد کردنش و بقول سیا.س.یون ورود بهش هزینه خاصی نداره . از جمله همین موضوعی که الان موضوع بحث ماست . بله جامعه سنتی ما می پسنده که در یک ازدواج زن کوچکتر از مرد باشه اما در همین جامعه سنتی هم مثالهای نقض کم نیستند . اساسا حضرت رسول هم کوچکتر از خدیجه (س) بودند و از این حیث ما با یک تابو طرف نیستیم که اگر نقضش کنیم جونمون به خطر بیوفته
    پس اینجا میشه یک نیم نگاهی به سنتها داشت ولی راسا تصمیم گرفت و توانانشم فوقش 4 تا حرف خاله زنکی هست که چه اهمیتی داره ؟
    حالا گاهی همین موضوع نسبتا بدیهی ممکنه در یک طایقه یک جامعه یا یک خانواده انقدر نکوهیده و منفی تلقی بشه که اگرچه بابتش خون ریخته نمیشه اما دیگه توانانش 4 تا حرف خاله زنکی هم نیست و با چنین ازدواجی زندگی واقعا جهنم میشه !! اینجاست که باید به سنت توجه کرد مگر اینکه واقعا مرد یا زن به چنان استقلالی رسیده باشند که بتونن دور کل گذشته و خانواده و ... رو خط بکشن که در اغلب موارد اینجوری نیست .
    اینجاست که دقیقا به یکی مثل شما من تبریک می گم بخاطر رد کردن پیشنهاد اون خانم
    ولی فرضا اگر یکی از دوستای خودم بیاد بگه فلانی از من بزرگتره و بهم پیشنهاد ازدواج داده اما من دودلم ،  اونوقت من بهش می گم بیشتر فکر کن چون بزرگتر بودن و پیشنهاد دادن نمی تونه دلیل خوبی برای رد کردن پیشنهادش باشه

    و اما دو نکته

    1- اینکه ملاکهای این خانم چی بوده ؟ خب از اونجایی که بکل انتخابشون اشتباه بوده ( ر.ک نوشته های قبلی ) پس طبیعیه که خیلی جامع به همه چیز نگاه نکردن و انتخاب کردن . من دارم از حق انتخاب کردن یک دختر دفاع می کنم و اصلا منظورم این نیست که هر دختری که دست به انتخاب می زنه درست انتخاب می کنه ! کما اینکه هر پسری هم دست به انتخاب می زنه درست انتخاب نمی کنه . بحث درست انتخاب کردن بحث جداگانه و طولانی هست . من اینجا فقط سعی کردم بگم که بزرگتر بودن دختر و یا اینکه خودش انتخاب می کنه نکات منفی نبوده و نیست .

    2- من از صبح سعی می کنم بگم لزوما ما نباید همه چیز رو زنونه مردونه بکنیم ولی شما همچنان مثالهایی در این رابطه می زنید . اینکه شما دخترهایی رو دیدی که بعد از جواب منفی خود زنی کرده اند رو نمیشه به جامعه زنان تامیم تعمیم طعمیم طامیم !! خلاصه یکی از اینا داد . همینطور که اخبار روزانه ی رسانه های مملکت رو که پسری به دلیل نه شنیدن در پل مدیر.یت دختر مردم رو قصابی کرد یا پسری بصورت آمنه بهرامی اسید پاشید رو نمیشه گذاشت به حساب کلیه جامعه مردان
    البته اگر از زاویه دید شما بخوایم به قضیه نگاه کنیم . همون بهتر که دخترا نه بشنون چون فوقش خودشون رو میزنن !! پسرا که نه بشنون یک دفعه دراکولا میشن می افتن به جان جامعه !!
    اما اینطوری نیست دوست من . شنیدن نه از کسی که دوست داری باهاش ازدواج کنی تلخه . برای دختر تلخه برای پسر هم تلخه . یکجورم تلخه . اتفاقا ما پسرهای ایرانی از فرط خود برادپیت پنداری که داریم و از بس که حق خودمون می دونیم همه چیز رو وقتی نه می شنویم بیشتر جا می خوریم !
    اما در این مملکت جای زنونه - مردونه زیاد داریم . بجای این چیزا بهتره برای خودمون جا بندازیم که هم دختر هم پسر حق دارن انتخاب کنن و طرف مقابلشون هم حق داره فکر کنه و حالا جوابش منفی یا مثبت باشه . این یک جمله رو باید برای خودمون جا بندازیم .

    پ.ن : در مورد ضعف علوم انسانی و ... هم گفتم که ذات جامعه ایرانی و سنتی اینه که آموزه های علمی رو بعد از باورها و سنتهای خانوادگیش قرار بده . خیلی هم سخته از این ذات فاصله بگیری . به همین خاطره که بساط عطاری ها در مملکت ما از پررونق تر از مطب پزشکهامون نباشه کم رونق تر هم نیست ! اینم که شما فکر کنی هرکس یک مطبی زد و لیسانسی گرفت خیلی کارش درسته ابدا اینجوری نیست . شما مهندسی . مهندس بی سواد ندیدی ؟ تازه اونجا بحث دو دو تا چهارتاس . وقتی بحث علوم تجربی و انسانی میشه که دیگه واویلاس . خود من یکی - دو باری که به اینجور جاها مراجعه کردم به خودم گفتم سامی تو اگر مطب بزنی ، هر روز واسه متفرق کردن مراجعینت کار به گاز اشکاور می کشه !
    البته قطعا اینجا هم مثل هر جای دیگه ای آدمهای باسواد و شایسته وجود دارند

    موفق باشی
     
    تشکر شده توسط : 7 کاربر
  12. sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.


    سلام مجدد
    و ممنون از محببتون . حقیقت اینه که من سعی می کنم در مورد موضوعی اظهار نظر نکنم تا زمانی که ازم خواسته نشده نظر بدم یا خودم ضرورتش رو حس نکنم . دوستان قدیمی و جدید سایت معمولا بخوبی راهنمایی های لازم رو انجام می دن . فقط قبلش یک توضیحی بدم که من به پستهای خصوصی کسی دسترسی ندارم . بقیه مدیرها هم بجز خود دکتر رهام فکر نمی کنم این دسترسی رو داشته باشن که ایشونم قطعا تا نیازی نباشه به پیغامهای خصوصی سر نخواهند زد .

    اما چند تا نکته

    1- بزرگتر بودن پسر البته مرسومه ومنم شخصا تا حدی بهش معتقدم اما این یک اصل نیست و اصلا اینجوری نیست که هیچ دختری حق نداره عاشق پسر کوچکتر از خودش باشه و یا به ازدواج بهش فکر کنه یا اگر کرد اشتباه کرده باشه
    نه اصلا اینجوری نیست ، بخصوص که این اختلاف به 1-2 سال محدود باشه
    اساسا اینو برای خودمون جا بندازیم که عشق و ازدواج فرمول خاصی نداره . حتما یکسری باید ها و نبایدها یی داره اما فرمولی بدین معنی که دختر نباید دست به انتخاب بزنه یا نباید بزرگتر باشه و ... نداره

    2- در مورد شما و اون خانم ، من باز هم به شما حق می دم که جواب منفی داده باشید چون منهای اینکه بقول خودتون هنوز شرایطش رو ندارید اصلا بلحاظ فکری بهم نمی خورید . تکرار می کنم که اینکه اون خانم اعتماد بنفس و بلوغ فکری خوبی داره که میاد و نظر رو می گه قابل تحسینه اما مثلا ایشون هم در انتخابشون اشتباه کرده اند و شما چه کار خوبی کردی که وقتی بلحاظ فرهنگی با شخصی در تضاد هستی ، دچار جو گرفتگی نشدی و پاسخ منفی دادی

    3- در مورد کارشناس ها من همچنان نظر خودم رو دارم . اصلا جامعه سنتی یعنی همین . یعنی یکنفر بره 130-40 واحد علوم اختصاصی روانشناسی و جامعه شناسی رو پاس کنه بعد وقتی نوبت به تجویز نسخه می رسه بره سراغ آموزهای سنتی جامعه اش ! من منکر ارزشها و سنتهای خوب جامعه نیستم . همچنین معتقدم در روشنفکرانه ترین تصمیمات هم باید نگاهی به وضع جامعه سنتی انداخت . فرضا نمیشه در یک جامعه ای ( یک بخشی از طوایف ایرانی ) که پسرعمو هم به  حکم ظن و گمان حق داره سر دختر عموش رو ببره ! بیایم و به اون دختر بنده خدا توصیه هایی از جنس سبک زندگی انسان قرن بیست و یکم بکنیم ! اما بقول حضرت امیر : آدم بهتره فرزند زمان خودش باشه !
    این مساله ای که الان مطرح شده از اون داستانها نیست . بحث بکارت و نجابت نیست که خیلی با ذهنیت سنت گرای ایرانی پیوند عمیق و ناگسستنی داشته باشه . اینجا یک دختری به یک پسر کوچکتر از خودش پیشنهاد ازدواج داده که منهای انتخاب غلطش ، کار بسیار درست و شایسته ای انجام داده . منظورمم از انتخاب غلط خدایی نکرده این نیست که شما بدی ایشون خوبن یا برعکس . منظورم صرفا عدم تناسب انتخابی که کردن با طرز فکر و فرهنگ خودشونه
    اینم که دختر اگر جواب منفی بشنوه بیشتر ضربه می خوره حرف کاملا اشتباهی هست
    اولا کسی که انقدر بالغ شده که دست به انتخاب بزنه می دونه که هر پیشنهادی لزوما با پاسخ مثبت روبرو نمیشه
    دوما کم نیستن پسرهایی که با شنیدن پاسخ منفی انقدر بهم میریزن که دست به اعمال مجرمانه ای مثل قتل و اسید پاشی و .. می زنن . پس اینجوری نیست که فقط دخترا از پاسخ منفی آسیب می بینن
    اتفاقا اون کارشناس عزیز بجای اینکه با این استدلال ضعیف بخواد طرز فکر سنتی و ایزوله خودش رو توجیه کنه باید سعی کنه به دختر و پسر ایرانی یاد بده که انتخاب کردن حق شماست و تایید کردن یا نکردن اون انتخاب از طرف مقابل هم حق اون طرف و درصورتیکه جواب منفی بود شما حق ندارید از خودتون رفتار غیرانسانی و غیر متمددنانه بروز بدید . من انتظار دارم که یک کارشناس جامعه شناسی و روانشناسی و ... بجای اینکه حق انتخاب رو از بخشی از جامعه بگیره ، بیاد و به ما یاد بده که هم ما حق انتخاب داریم هم می بایست به انتخابهای دیگران احترام بگذاریم

    4- اینکه یک دختری سیگنال بفرسته تا پسره بیاد خواستگاریش . نه بده نه خوب . اما همیشه جواب نمیده اولا ، دوما یک راهکار مطلق نیست که بگیم بهتره دخترا این کار رو بکنن . وقتی بفرمایش قرآن وقتی من نوعی از اون دسته آدمها باشم که " فی قلوبهم مرض ! " اونوقت همینطور که پیشنهاد دادن یک دختر رو ناپسند و مکروه می دونم ، سیگنال فرستادن دختره رو هم اسمش رو می گذارم " پا دادن و اتو زدن و ... "
    من مشکلی با اینکه دختر خودش آگاهانه تصمیم بگیره نظرش رو غیرمستقیم بگه و غیر مستقیم جلب نظر کنه ندارم
    اما پیشنهاد مستقیم رو بیشتر می پسندم و بیشتر شایسته دختر قرن بیست و یکم می دونم

    5-زیاد به تحصیلات داخلی و یا خارجی کارشناس ها هم توجه نکن دوست من
    ما ایرانی ها از دل یک جامعه سنتی بیرون آمدیم و زندگی با عادتها و سنتها برامون یک اصل و یک مساله علی السویه هست
    وقتی از دل چنین جامعه ای بیرون بیای اونوقت بعد از 30 سال زندگی در دل غرب هم باز موقع تصمیم گیری و ... به سنتهات و روشهای پدربزرگهات رجوع می کنی . و البته اینکه آیا هرچه در فرهنگ غرب هست صحیحه و به درد ما می خوره خودش مساله خیلی مهمی هست که پاسخش در یک کلمه قطعا خیر خواهد بود .


    در نهایت من فکر می کنم شما در قبال پیشنهاد این خانم بهترین تصمیم رو گرفتی چون سبک فکر و طرز نگاهتون به زندگی بهم نزدیک نیست و این معنیش خوب و بد بودن هیچ طرفی نیست



    سلام دوباره
    يه جايي از صحبتاتون به تناقض رسيدم شما ميگين كه بزرگتر بودن پسر از دختر يه اصل ني و دختر ميتونه پسر كوچيكتر از خودشم انتخاب كنه و يه جاي ديگه ميگين بايد به سنت هاي جامعه هم توجه كنيم خب سنت جامعه هم ميگه پسر بايد بزرگتر از دختر باشه و جامعه واقعا نميتونه قبول كنه كه پسر كوچيكتره با كوچيكترين اشتباهي كه پسر بكنه ميگن بچه بود حتي خود همين دختر خانم.

    به نظر خودم ايشون يه تصميم احساسي گرفتن اخه شما اگه بدونين ملاكاي انتخابش چي بود شاخ در ميارين فقط سربسته بگم ايشون ظاهر و تيپ پسر واسشون مهم بود كه به نظرم ملاك عقلاني اي برا يه همچي انتخابي نمياد.

    در مورد واكنش دختر به جواب نه پسر من خودم شخصا چن تا نمونه ديدم كه منجر به خودزني شده. حالا اميدوارم كه همكلاسي من همچي فكرايي به سرش نزنه ولي خبرشو بعد عيد براتون ميارم.

    ممنون از وقتي كه گذاشتين.


    سلام

    تناقضی وجود نداره . شما فکر می کنی من چرا گفتم بهترین کار رو کردی که به این خانم پاسخ منفی دادی ؟ دقیقا به دلیل احترام گذاشتن به فرهنگ و سنتی که در اون قرار داری . البته گاهی موضوع فرهنگ وسنت موضوع بغرنجی مثل بکارت هست که در این صورت توصیه من به خانمهای ایرانی اینه که حواسشون به این موضوع باشه و راحت باهاش شوخی نکنن ( فرای اعتقاد یا عدم اعتقاد من به این موضوع ) . یعنی گاهی موضوعی که ما در موردش بحث می کنیم انقدر در جامعه ما سالید و غیرقابل نقد هست و خلاف جریانش قدم برداشتن انقدر هزینه های وحشتناکی می تونه داشته باشه که من به خودم اجازه نمی دم هیچوقت به کسی در این مورد تز بدم یا ازش بخوام که مخالف سنت ها عمل کنه ( اینو توی تمام پاسخ هام هم می تونید ببینید ) و البته اینجا هم برای هر پسر و دختری که مثل یک انسان متمدن قرن بیست و یکم فکر کنه بسیار احترام قائل هستم .
    اما گاهی هم مساله ای که در موردش صحبت می کنیم اگرچه در تضاده با فرهنگ و سنت ما اما نقد کردنش و بقول سیا.س.یون ورود بهش هزینه خاصی نداره . از جمله همین موضوعی که الان موضوع بحث ماست . بله جامعه سنتی ما می پسنده که در یک ازدواج زن کوچکتر از مرد باشه اما در همین جامعه سنتی هم مثالهای نقض کم نیستند . اساسا حضرت رسول هم کوچکتر از خدیجه (س) بودند و از این حیث ما با یک تابو طرف نیستیم که اگر نقضش کنیم جونمون به خطر بیوفته
    پس اینجا میشه یک نیم نگاهی به سنتها داشت ولی راسا تصمیم گرفت و توانانشم فوقش 4 تا حرف خاله زنکی هست که چه اهمیتی داره ؟
    حالا گاهی همین موضوع نسبتا بدیهی ممکنه در یک طایقه یک جامعه یا یک خانواده انقدر نکوهیده و منفی تلقی بشه که اگرچه بابتش خون ریخته نمیشه اما دیگه توانانش 4 تا حرف خاله زنکی هم نیست و با چنین ازدواجی زندگی واقعا جهنم میشه !! اینجاست که باید به سنت توجه کرد مگر اینکه واقعا مرد یا زن به چنان استقلالی رسیده باشند که بتونن دور کل گذشته و خانواده و ... رو خط بکشن که در اغلب موارد اینجوری نیست .
    اینجاست که دقیقا به یکی مثل شما من تبریک می گم بخاطر رد کردن پیشنهاد اون خانم
    ولی فرضا اگر یکی از دوستای خودم بیاد بگه فلانی از من بزرگتره و بهم پیشنهاد ازدواج داده اما من دودلم ،  اونوقت من بهش می گم بیشتر فکر کن چون بزرگتر بودن و پیشنهاد دادن نمی تونه دلیل خوبی برای رد کردن پیشنهادش باشه

    و اما دو نکته

    1- اینکه ملاکهای این خانم چی بوده ؟ خب از اونجایی که بکل انتخابشون اشتباه بوده ( ر.ک نوشته های قبلی ) پس طبیعیه که خیلی جامع به همه چیز نگاه نکردن و انتخاب کردن . من دارم از حق انتخاب کردن یک دختر دفاع می کنم و اصلا منظورم این نیست که هر دختری که دست به انتخاب می زنه درست انتخاب می کنه ! کما اینکه هر پسری هم دست به انتخاب می زنه درست انتخاب نمی کنه . بحث درست انتخاب کردن بحث جداگانه و طولانی هست . من اینجا فقط سعی کردم بگم که بزرگتر بودن دختر و یا اینکه خودش انتخاب می کنه نکات منفی نبوده و نیست .

    2- من از صبح سعی می کنم بگم لزوما ما نباید همه چیز رو زنونه مردونه بکنیم ولی شما همچنان مثالهایی در این رابطه می زنید . اینکه شما دخترهایی رو دیدی که بعد از جواب منفی خود زنی کرده اند رو نمیشه به جامعه زنان تامیم تعمیم طعمیم طامیم !! خلاصه یکی از اینا داد . همینطور که اخبار روزانه ی رسانه های مملکت رو که پسری به دلیل نه شنیدن در پل مدیر.یت دختر مردم رو قصابی کرد یا پسری بصورت آمنه بهرامی اسید پاشید رو نمیشه گذاشت به حساب کلیه جامعه مردان
    البته اگر از زاویه دید شما بخوایم به قضیه نگاه کنیم . همون بهتر که دخترا نه بشنون چون فوقش خودشون رو میزنن !! پسرا که نه بشنون یک دفعه دراکولا میشن می افتن به جان جامعه !!
    اما اینطوری نیست دوست من . شنیدن نه از کسی که دوست داری باهاش ازدواج کنی تلخه . برای دختر تلخه برای پسر هم تلخه . یکجورم تلخه . اتفاقا ما پسرهای ایرانی از فرط خود برادپیت پنداری که داریم و از بس که حق خودمون می دونیم همه چیز رو وقتی نه می شنویم بیشتر جا می خوریم !
    اما در این مملکت جای زنونه - مردونه زیاد داریم . بجای این چیزا بهتره برای خودمون جا بندازیم که هم دختر هم پسر حق دارن انتخاب کنن و طرف مقابلشون هم حق داره فکر کنه و حالا جوابش منفی یا مثبت باشه . این یک جمله رو باید برای خودمون جا بندازیم .

    پ.ن : در مورد ضعف علوم انسانی و ... هم گفتم که ذات جامعه ایرانی و سنتی اینه که آموزه های علمی رو بعد از باورها و سنتهای خانوادگیش قرار بده . خیلی هم سخته از این ذات فاصله بگیری . به همین خاطره که بساط عطاری ها در مملکت ما از پررونق تر از مطب پزشکهامون نباشه کم رونق تر هم نیست ! اینم که شما فکر کنی هرکس یک مطبی زد و لیسانسی گرفت خیلی کارش درسته ابدا اینجوری نیست . شما مهندسی . مهندس بی سواد ندیدی ؟ تازه اونجا بحث دو دو تا چهارتاس . وقتی بحث علوم تجربی و انسانی میشه که دیگه واویلاس . خود من یکی - دو باری که به اینجور جاها مراجعه کردم به خودم گفتم سامی تو اگر مطب بزنی ، هر روز واسه متفرق کردن مراجعینت کار به گاز اشکاور می کشه !
    البته قطعا اینجا هم مثل هر جای دیگه ای آدمهای باسواد و شایسته وجود دارند

    موفق باشی




    ممنون سامي عزيزم

    دوستان حال كنين بعد چن وقت سامي عزيزو اوردم ببينين چه كولاكي كرده. من شخصا خيلي خوشحالم با اين سايت اشنا شدم. پس چرا تو قوانين سايت گفتين كه مباحث روانشناسي مطرح نشه من خودم فك ميكردم همون پست اولم حذف شه ولي الان خيلي خوشحالم. واقعا ممنونم ازتون.

    من اصلا چيزيو به جامعه اي تعميم ندادم اگه دقت كنين ميبين همش از نظر خودمو به عقيده منو اينجور الفاظ استفاده ميكنم و فقط نظر شخصيمو ميگم با توجه به همين تجربه ي كوچولويي كه اگه بشه اسمشو گذاش تجربه.

    مجددا تاكيد ميكنم ميخواين باور كنين يا نه مختارين، بعد اين همه مشاوره اي كه تقريبا از اهلشم گرفتم اين صبتا برام جديده و تا الان نمونه ي اينجوري مشاوره نگرفتم. چرا زودتر نيومدين؟؟؟؟

    البته من كه حق انتخابو از دخترا سلب نكرده بودم فقط گفتم با سيگنال باشه از مستقيم بهتره (با توجه به مشاوره هايي كه گرفته بودم).
    تا به حال ازين زاويه به قضيه نيگا نكرده بودم بهم حق بدين اخه مشاوره هايي كه گرفتم دقيقا مخالف حرفاي شما بوده. به شخصه قصد دارم مطالعمو تو اين قضيه بيشتر كنم و دنبال مشاوره هاي بيشتري ازين زاويه باشم. برام ادرستون و شماره مطبتونو بذارين.

    مهندس بيسواد كه زياد ديدم تو مهندسي چون به قول شما حساب دو دو تا چارتاس تشخيص اينكه كي يبسواده كي باسواده خيلي راحتتره اما يه حوزه اي مثه روانشناسي نميدونم ملاك چيه؟؟؟ اخه به نظر خودم تا الان تقريبا از اليت هاي جامعه مشاوره مي گرفتم.

    خيلي خوشحال ميشم بقيه دوستان اگه نظري دارن بگن تا ببينيم اوضاع چه جوريه؟ مخصوصا از خانما خواهش ميكنم حداقل يكي بياد نظرشو بگه. تا ببينيم ميتونيم نرخ ازدواجو بالا ببريم يا نه!!! از دست ما دهه 60 ي ها اونم نيمه دومش همه چي بر مياد به اندازه كافي نسل غير قابل پيش بيني اي هستيم!!!   


    البته از ظهر اومدين نه صبح!
    سامي جون از لطفتون ممنونم.
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  13. sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.


    سلام مجدد
    و ممنون از محببتون . حقیقت اینه که من سعی می کنم در مورد موضوعی اظهار نظر نکنم تا زمانی که ازم خواسته نشده نظر بدم یا خودم ضرورتش رو حس نکنم . دوستان قدیمی و جدید سایت معمولا بخوبی راهنمایی های لازم رو انجام می دن . فقط قبلش یک توضیحی بدم که من به پستهای خصوصی کسی دسترسی ندارم . بقیه مدیرها هم بجز خود دکتر رهام فکر نمی کنم این دسترسی رو داشته باشن که ایشونم قطعا تا نیازی نباشه به پیغامهای خصوصی سر نخواهند زد .

    اما چند تا نکته

    1- بزرگتر بودن پسر البته مرسومه ومنم شخصا تا حدی بهش معتقدم اما این یک اصل نیست و اصلا اینجوری نیست که هیچ دختری حق نداره عاشق پسر کوچکتر از خودش باشه و یا به ازدواج بهش فکر کنه یا اگر کرد اشتباه کرده باشه
    نه اصلا اینجوری نیست ، بخصوص که این اختلاف به 1-2 سال محدود باشه
    اساسا اینو برای خودمون جا بندازیم که عشق و ازدواج فرمول خاصی نداره . حتما یکسری باید ها و نبایدها یی داره اما فرمولی بدین معنی که دختر نباید دست به انتخاب بزنه یا نباید بزرگتر باشه و ... نداره

    2- در مورد شما و اون خانم ، من باز هم به شما حق می دم که جواب منفی داده باشید چون منهای اینکه بقول خودتون هنوز شرایطش رو ندارید اصلا بلحاظ فکری بهم نمی خورید . تکرار می کنم که اینکه اون خانم اعتماد بنفس و بلوغ فکری خوبی داره که میاد و نظر رو می گه قابل تحسینه اما مثلا ایشون هم در انتخابشون اشتباه کرده اند و شما چه کار خوبی کردی که وقتی بلحاظ فرهنگی با شخصی در تضاد هستی ، دچار جو گرفتگی نشدی و پاسخ منفی دادی

    3- در مورد کارشناس ها من همچنان نظر خودم رو دارم . اصلا جامعه سنتی یعنی همین . یعنی یکنفر بره 130-40 واحد علوم اختصاصی روانشناسی و جامعه شناسی رو پاس کنه بعد وقتی نوبت به تجویز نسخه می رسه بره سراغ آموزهای سنتی جامعه اش ! من منکر ارزشها و سنتهای خوب جامعه نیستم . همچنین معتقدم در روشنفکرانه ترین تصمیمات هم باید نگاهی به وضع جامعه سنتی انداخت . فرضا نمیشه در یک جامعه ای ( یک بخشی از طوایف ایرانی ) که پسرعمو هم به  حکم ظن و گمان حق داره سر دختر عموش رو ببره ! بیایم و به اون دختر بنده خدا توصیه هایی از جنس سبک زندگی انسان قرن بیست و یکم بکنیم ! اما بقول حضرت امیر : آدم بهتره فرزند زمان خودش باشه !
    این مساله ای که الان مطرح شده از اون داستانها نیست . بحث بکارت و نجابت نیست که خیلی با ذهنیت سنت گرای ایرانی پیوند عمیق و ناگسستنی داشته باشه . اینجا یک دختری به یک پسر کوچکتر از خودش پیشنهاد ازدواج داده که منهای انتخاب غلطش ، کار بسیار درست و شایسته ای انجام داده . منظورمم از انتخاب غلط خدایی نکرده این نیست که شما بدی ایشون خوبن یا برعکس . منظورم صرفا عدم تناسب انتخابی که کردن با طرز فکر و فرهنگ خودشونه
    اینم که دختر اگر جواب منفی بشنوه بیشتر ضربه می خوره حرف کاملا اشتباهی هست
    اولا کسی که انقدر بالغ شده که دست به انتخاب بزنه می دونه که هر پیشنهادی لزوما با پاسخ مثبت روبرو نمیشه
    دوما کم نیستن پسرهایی که با شنیدن پاسخ منفی انقدر بهم میریزن که دست به اعمال مجرمانه ای مثل قتل و اسید پاشی و .. می زنن . پس اینجوری نیست که فقط دخترا از پاسخ منفی آسیب می بینن
    اتفاقا اون کارشناس عزیز بجای اینکه با این استدلال ضعیف بخواد طرز فکر سنتی و ایزوله خودش رو توجیه کنه باید سعی کنه به دختر و پسر ایرانی یاد بده که انتخاب کردن حق شماست و تایید کردن یا نکردن اون انتخاب از طرف مقابل هم حق اون طرف و درصورتیکه جواب منفی بود شما حق ندارید از خودتون رفتار غیرانسانی و غیر متمددنانه بروز بدید . من انتظار دارم که یک کارشناس جامعه شناسی و روانشناسی و ... بجای اینکه حق انتخاب رو از بخشی از جامعه بگیره ، بیاد و به ما یاد بده که هم ما حق انتخاب داریم هم می بایست به انتخابهای دیگران احترام بگذاریم

    4- اینکه یک دختری سیگنال بفرسته تا پسره بیاد خواستگاریش . نه بده نه خوب . اما همیشه جواب نمیده اولا ، دوما یک راهکار مطلق نیست که بگیم بهتره دخترا این کار رو بکنن . وقتی بفرمایش قرآن وقتی من نوعی از اون دسته آدمها باشم که " فی قلوبهم مرض ! " اونوقت همینطور که پیشنهاد دادن یک دختر رو ناپسند و مکروه می دونم ، سیگنال فرستادن دختره رو هم اسمش رو می گذارم " پا دادن و اتو زدن و ... "
    من مشکلی با اینکه دختر خودش آگاهانه تصمیم بگیره نظرش رو غیرمستقیم بگه و غیر مستقیم جلب نظر کنه ندارم
    اما پیشنهاد مستقیم رو بیشتر می پسندم و بیشتر شایسته دختر قرن بیست و یکم می دونم

    5-زیاد به تحصیلات داخلی و یا خارجی کارشناس ها هم توجه نکن دوست من
    ما ایرانی ها از دل یک جامعه سنتی بیرون آمدیم و زندگی با عادتها و سنتها برامون یک اصل و یک مساله علی السویه هست
    وقتی از دل چنین جامعه ای بیرون بیای اونوقت بعد از 30 سال زندگی در دل غرب هم باز موقع تصمیم گیری و ... به سنتهات و روشهای پدربزرگهات رجوع می کنی . و البته اینکه آیا هرچه در فرهنگ غرب هست صحیحه و به درد ما می خوره خودش مساله خیلی مهمی هست که پاسخش در یک کلمه قطعا خیر خواهد بود .


    در نهایت من فکر می کنم شما در قبال پیشنهاد این خانم بهترین تصمیم رو گرفتی چون سبک فکر و طرز نگاهتون به زندگی بهم نزدیک نیست و این معنیش خوب و بد بودن هیچ طرفی نیست



    سلام دوباره
    يه جايي از صحبتاتون به تناقض رسيدم شما ميگين كه بزرگتر بودن پسر از دختر يه اصل ني و دختر ميتونه پسر كوچيكتر از خودشم انتخاب كنه و يه جاي ديگه ميگين بايد به سنت هاي جامعه هم توجه كنيم خب سنت جامعه هم ميگه پسر بايد بزرگتر از دختر باشه و جامعه واقعا نميتونه قبول كنه كه پسر كوچيكتره با كوچيكترين اشتباهي كه پسر بكنه ميگن بچه بود حتي خود همين دختر خانم.

    به نظر خودم ايشون يه تصميم احساسي گرفتن اخه شما اگه بدونين ملاكاي انتخابش چي بود شاخ در ميارين فقط سربسته بگم ايشون ظاهر و تيپ پسر واسشون مهم بود كه به نظرم ملاك عقلاني اي برا يه همچي انتخابي نمياد.

    در مورد واكنش دختر به جواب نه پسر من خودم شخصا چن تا نمونه ديدم كه منجر به خودزني شده. حالا اميدوارم كه همكلاسي من همچي فكرايي به سرش نزنه ولي خبرشو بعد عيد براتون ميارم.

    ممنون از وقتي كه گذاشتين.


    سلام

    تناقضی وجود نداره . شما فکر می کنی من چرا گفتم بهترین کار رو کردی که به این خانم پاسخ منفی دادی ؟ دقیقا به دلیل احترام گذاشتن به فرهنگ و سنتی که در اون قرار داری . البته گاهی موضوع فرهنگ وسنت موضوع بغرنجی مثل بکارت هست که در این صورت توصیه من به خانمهای ایرانی اینه که حواسشون به این موضوع باشه و راحت باهاش شوخی نکنن ( فرای اعتقاد یا عدم اعتقاد من به این موضوع ) . یعنی گاهی موضوعی که ما در موردش بحث می کنیم انقدر در جامعه ما سالید و غیرقابل نقد هست و خلاف جریانش قدم برداشتن انقدر هزینه های وحشتناکی می تونه داشته باشه که من به خودم اجازه نمی دم هیچوقت به کسی در این مورد تز بدم یا ازش بخوام که مخالف سنت ها عمل کنه ( اینو توی تمام پاسخ هام هم می تونید ببینید ) و البته اینجا هم برای هر پسر و دختری که مثل یک انسان متمدن قرن بیست و یکم فکر کنه بسیار احترام قائل هستم .
    اما گاهی هم مساله ای که در موردش صحبت می کنیم اگرچه در تضاده با فرهنگ و سنت ما اما نقد کردنش و بقول سیا.س.یون ورود بهش هزینه خاصی نداره . از جمله همین موضوعی که الان موضوع بحث ماست . بله جامعه سنتی ما می پسنده که در یک ازدواج زن کوچکتر از مرد باشه اما در همین جامعه سنتی هم مثالهای نقض کم نیستند . اساسا حضرت رسول هم کوچکتر از خدیجه (س) بودند و از این حیث ما با یک تابو طرف نیستیم که اگر نقضش کنیم جونمون به خطر بیوفته
    پس اینجا میشه یک نیم نگاهی به سنتها داشت ولی راسا تصمیم گرفت و توانانشم فوقش 4 تا حرف خاله زنکی هست که چه اهمیتی داره ؟
    حالا گاهی همین موضوع نسبتا بدیهی ممکنه در یک طایقه یک جامعه یا یک خانواده انقدر نکوهیده و منفی تلقی بشه که اگرچه بابتش خون ریخته نمیشه اما دیگه توانانش 4 تا حرف خاله زنکی هم نیست و با چنین ازدواجی زندگی واقعا جهنم میشه !! اینجاست که باید به سنت توجه کرد مگر اینکه واقعا مرد یا زن به چنان استقلالی رسیده باشند که بتونن دور کل گذشته و خانواده و ... رو خط بکشن که در اغلب موارد اینجوری نیست .
    اینجاست که دقیقا به یکی مثل شما من تبریک می گم بخاطر رد کردن پیشنهاد اون خانم
    ولی فرضا اگر یکی از دوستای خودم بیاد بگه فلانی از من بزرگتره و بهم پیشنهاد ازدواج داده اما من دودلم ،  اونوقت من بهش می گم بیشتر فکر کن چون بزرگتر بودن و پیشنهاد دادن نمی تونه دلیل خوبی برای رد کردن پیشنهادش باشه

    و اما دو نکته

    1- اینکه ملاکهای این خانم چی بوده ؟ خب از اونجایی که بکل انتخابشون اشتباه بوده ( ر.ک نوشته های قبلی ) پس طبیعیه که خیلی جامع به همه چیز نگاه نکردن و انتخاب کردن . من دارم از حق انتخاب کردن یک دختر دفاع می کنم و اصلا منظورم این نیست که هر دختری که دست به انتخاب می زنه درست انتخاب می کنه ! کما اینکه هر پسری هم دست به انتخاب می زنه درست انتخاب نمی کنه . بحث درست انتخاب کردن بحث جداگانه و طولانی هست . من اینجا فقط سعی کردم بگم که بزرگتر بودن دختر و یا اینکه خودش انتخاب می کنه نکات منفی نبوده و نیست .

    2- من از صبح سعی می کنم بگم لزوما ما نباید همه چیز رو زنونه مردونه بکنیم ولی شما همچنان مثالهایی در این رابطه می زنید . اینکه شما دخترهایی رو دیدی که بعد از جواب منفی خود زنی کرده اند رو نمیشه به جامعه زنان تامیم تعمیم طعمیم طامیم !! خلاصه یکی از اینا داد . همینطور که اخبار روزانه ی رسانه های مملکت رو که پسری به دلیل نه شنیدن در پل مدیر.یت دختر مردم رو قصابی کرد یا پسری بصورت آمنه بهرامی اسید پاشید رو نمیشه گذاشت به حساب کلیه جامعه مردان
    البته اگر از زاویه دید شما بخوایم به قضیه نگاه کنیم . همون بهتر که دخترا نه بشنون چون فوقش خودشون رو میزنن !! پسرا که نه بشنون یک دفعه دراکولا میشن می افتن به جان جامعه !!
    اما اینطوری نیست دوست من . شنیدن نه از کسی که دوست داری باهاش ازدواج کنی تلخه . برای دختر تلخه برای پسر هم تلخه . یکجورم تلخه . اتفاقا ما پسرهای ایرانی از فرط خود برادپیت پنداری که داریم و از بس که حق خودمون می دونیم همه چیز رو وقتی نه می شنویم بیشتر جا می خوریم !
    اما در این مملکت جای زنونه - مردونه زیاد داریم . بجای این چیزا بهتره برای خودمون جا بندازیم که هم دختر هم پسر حق دارن انتخاب کنن و طرف مقابلشون هم حق داره فکر کنه و حالا جوابش منفی یا مثبت باشه . این یک جمله رو باید برای خودمون جا بندازیم .

    پ.ن : در مورد ضعف علوم انسانی و ... هم گفتم که ذات جامعه ایرانی و سنتی اینه که آموزه های علمی رو بعد از باورها و سنتهای خانوادگیش قرار بده . خیلی هم سخته از این ذات فاصله بگیری . به همین خاطره که بساط عطاری ها در مملکت ما از پررونق تر از مطب پزشکهامون نباشه کم رونق تر هم نیست ! اینم که شما فکر کنی هرکس یک مطبی زد و لیسانسی گرفت خیلی کارش درسته ابدا اینجوری نیست . شما مهندسی . مهندس بی سواد ندیدی ؟ تازه اونجا بحث دو دو تا چهارتاس . وقتی بحث علوم تجربی و انسانی میشه که دیگه واویلاس . خود من یکی - دو باری که به اینجور جاها مراجعه کردم به خودم گفتم سامی تو اگر مطب بزنی ، هر روز واسه متفرق کردن مراجعینت کار به گاز اشکاور می کشه !
    البته قطعا اینجا هم مثل هر جای دیگه ای آدمهای باسواد و شایسته وجود دارند

    موفق باشی

    با سلام به همه دوستان
    اول از همه باید به همه دوستان بگم بهتره افکار همدیگرو با عنوان قدیمی و جدید دسته بندی نکنید این بزرگترین اشتباه،افکار هر کس حاصل تفکرات برداشتها و ذهنیت اون از خانواده و جامعه شه که باهاش بزرگ شده و اصلا قدیمی و جدید نداره.مثلا دوست عزیز آقای سامی نمیشه با توجه به نظراتتون گفت حتما افکار شما جدیده چون ممکن در موضوع دیگه یا تو بخش دیگه ای کاملا قدیمی بشه به قول خودتون و دوستان مثلا اونجا که میگید معتقدید پسر بزرگتر باشه،درسته!!
    از این بحث که بیایم بیرون شما افراد زیادی رو دیدید و مشاوره های زیادی انجام دادید و کسی هرگز نمیگه چیزهایی که  شما میگید غلط هستن .بله درست دخترها حق انتخاب دارن  و پسر هم حق داره بگه بله یا نه.اما وارد زندگی که میشیم تقی به توقی که میخوره دختر بنده خدا حرف میزنه این آقای رشد کرده جامعه ما شروع میکنه به اینکه خودت خواستی،من نیومدم،مگه اخلاقمو ندیدی و...که میدونم شما  هم کم ندید از این موارد.تا خانم میاد نظر بده سر 1 موضوع مخالف آقا باز شروع میشه و اونوقته که حالا هی میرن پیش مشاوره مگه آقا کوتاه میاد.مدام 1 جمله تو ذهنشه :خودش خواست اومد جلو
    خوبه به اینجاها هم فکر بشه.بنده مثل شما مشاور نیستم اما با زوجین کار کردم و کم ندیدم این جور بحث هارو  و البته بگم بین چیزایی که من دیدم  و شما 1 فرق بزرگ هست.وقتی به شما مراجعه میکنن دیکه معمولا کار از آستانه تحمل خارج شده اما وقتی تو محل کارم زوجین میان تا آموزشهای مختلف مثلا تنظیم خانواده و....بدیم این بحث ها شروع میشه و در واقع بیشتر حالت دلخوری جزئی داره اما کم کم رو هم جمع میشه و کار به جاهای باریکتر میکشه.مثلا از نمونه های مردای بسیار به روز ما اینکه وقتی همسرشون که ازشون درخواست قبلا خواستگاری کردن ،چیزی مخالف ایشون میگن به راحتی دیگه باهاشون رابطه جنسی ندارن یا قسمت معاشقه رو حذف میکنن و به خودشون میرسن و دقیقا اینجا اون فرهنگه که نیمه دومش چون تکمیل نشده ،باعث میشه آدم رو نیمه اولش خط بطلان بکشه و بگه بهتره صورت نگیره.این نمونه خیلی کوچیک از محبت مردایی که بنظرشون اونان که انتخاب شدن ویادشون رفته که خودشون هم جواب بله دادن.
    ببینید استثنا همیشه پیش میاد و هرگز دلیل بر غلط بودن نیست اما واقعا پیشنهاد خانم به آقا بنظرم صورت نگیره خیلی خیلی بهتره چون خانم ها واقعا باید به دلیل فکرشون،عقایدشون،شایستگیشون ...انتخاب بشن تا همیشه احساس رضایت رو از این قضیه که کسی عاشق اونهاست رو کسب کنن.محبت برای خانم ها خیلی حیاتیه و به نظرم علت اینکه این خانم هم پا پیش گذاشتن اینه که احساس کردن آقای 1989 به پیامهای ایشون پاسخ نمیدن و ایشون در واقع گزینش نشدن اما خودشدن خیلی این دوستمون رو میخوان پس اقدام کردن.قول میدم اگر از 99% زنهایی که پا پیش گذاشتن بپرسید میگن خیلی واقعا دلشون میخواسته که اقا پیشقدم بشه و ازشون درخواست کنه و به هر دلیلی که این قضیه صورت نگرفته اونا پیشقدم شدن و واقعا دوست هم ندارن نه بشنون چون تا اینجا مدام اونا ابراز کردن و براشون کمی سخت خواهد بود.
    اما درمورد بزرگ بودن آقا هم هر کس میتونه با هر سنی با هر کسی ازدواج کنه،اصلا ملاک شناسنامه نیست بلکه شخصیت و رشد فکری افراده که معمولا با تجربه و...کسب میشه به نظر بنده اما وقتی 1 خانم بزرگتره خیلی پیش میاد که خانم حالت ناظر و حامی بر آقا پیدا میکنه مثل 1 معلم یا پرستار یا مادر.اونوقت دیگه زندگی زناشویی نیست البته اینی که میگم صد در صد نیست ولی کم هم نیست.اما در نهایت من هم معتقدم آقا باید بزرگتر باشه.
    بعدشم این خانم که از دوست ما خواستگاری کردن اصلا ملاکهایی کاملا سطحی برا انتخاب داشتن و به قضیه سن هم اصلا بها ندادن.در واقع به نظر من دوستمون رو در نظر نگرفتن چون به راحتی با توجه به بازخوردهای آقای 1989 میتونستن به نظرشون پی ببرن یا حتی قبلش از طریق صحبتهای دوستانه سعی در شناخت عقاید ایشون داشته باشن  وبعد تصمیم  میگرفتن.
    اما درمورد جامعه سنتی: 1 اصل در زمینه بهداشت برای همه تو primary health careسال 189...(کنفرانس آلماتا)هست که تمام اون قوانین بهداشتی وضع شده که باید تا سال 2000 بهش دست پیدا میشد در هر کشور به شرطی قابل دسترسی بود که با فرهنگ هر جامعه تطبیق داده میشد تا مردم بپذیرن و این رو سازمان جهانی بهداشت به عنوان یک اصل مهم در مورد هر امر انسانی لحاظ کرده.تغییر در افکار و عقاید کاملا بجا و قابل پذیرشه و اصلا باید صورت بگیره تا جامعه رشد کنه اما زمانی که بدون شناخت  و آماده کردن جامعه و دادن آگاهی صورت بگیره منجر به مقاومت در گروهی و اشتباه در گروه دیگه و انجام بوسیله گروه دیگه میشه و جامعه دچار اختلاف در باید  نباید میشه مثل همین قضیه اینکه که خواستگاری کنه،اما آیا همه ابعادش در همون دو نفر اون هم به روشنی ساخته شده.به نظر من نه.
    دوستان عزیز هر چیزی که بر مبنای گذشته روش نظر داده بشه بد نیست حتما،حتی همون عطاری.البته خوبه بگم تا چند سال دیگه تبدیل به مطبهای طب سنتی خواهد شد و مدرک کمتر از ارشد رو هم نمی پذیرن براش.
    در جامعه و دانشگاه ما در چندین ساله اخیر خیلی دقیق به امر ازدواج وغیره رسیدگی میکنن اما برا اونایی که به این مراکز نمیرن چی؟با مردم یا بهتر بگم پدر  و مادر همین بچه ها چی؟بعد عقاید میشه قدیمی و جدید و هر کی ساز خودشو میزنه.1مثال ساده میزنم امیدوارم جسارت به هیچ یک از دوستان نشه.الان پستهایی که میبینید تو زمینه های تنظیم خانواده بنظرتون خیلی ساده نیست!!!چرا پس باید پیش بیاد با اینکه میگن کلی یاد دادیم و محیط عالی شده و..علتش ورود ناقص فرهنگ اینکاره،آموزش تنظیم به تمامی اقشار.


    درنهایت همه انسانها حق انتخاب دارن اما باید همه بدونن خودشون هم باید تا آخر پاسخگوی این انتخاب باشن ،حالا هر اتفاقی که بیوفته و  صد البته به طرف مقابل هم حق انتخاب کامل بدن مثل خودشون،چه دختر و چه پسر

    توصیه میکنم همه دوستان کتاب ارتباط موفق از باربارا دی آنجلس رو بخونن خصوصا خانمها واقعا جای تامل داره.خود من با خوندن اون کتاب تونستم چند اشتباه بزرگ تو روابطم رو پبدا کنم پس بهتره مطالعه اش کنید
     
    تشکر شده توسط : 4 کاربر
  14. منم نظرات دوستان رو خوندم و به نظرم نتایجی که با تجربه بدست بیاد می تونه از خیلی مطالب پزشکی هم بهتر باشه نمونش هم روش های طب سنتی که جدیدا خیلی هم مد شده!
    اما در مورد سوال دوستمون باید بگم که منم با نظر دوستان موافقم که شما بهترین کار رو کردید و تحت تاثیر احساساتتون قرار نگرفتید و ایتکه به خودتون بگید حالا که اون از من خواستگاری کرده پس من هم می تونم بهش جواب مثبت بدم و هر جور خواستم باهاش تا کنم!

    اینکه در زندگی امروز ما تابوهای گذشته شکسته بشه خیلی اتفاق خوبیه نمونه اش هم می تونم خانوم خودم رو مثال بزنم که 2 سال از من بزرگتر هستش
    اگه بنده می خواستم طبق سنت جامعه پیش برم هیچ وقت نمی تونستم با ایشون ازدواج کنم و شاید اطرافیان من هم به این موضوع اشاره کردم اما من این سنت رو زیر پا گذاشتم و انجامش دادم و خدا رو شکر هیچ مشکلی هم ندارم
    شما هم دوست عزیز بهترین کار اینه که خوب به موضوع فکر کنید و اگه واقعا هیچ تمایل و احساساتی به ایشون ندارید خیلی راحت بهش بگید که فعلا تصمیم ازدواج ندارید و موقعیتش هم براتون جور نیست و بعد از این جواب هم جوری وانمود نکنید که به احساسات ایشون هم بر یخوره
    مثلا بخواین به روش بیارین به دیگران بگید که ایشون رو مسخره کنند یا...............
    به هر حال شاید یه دختر خانوم از یه پسر خوشش بیاد اما نتونه بگه اما خیلی از خانوما برای به دست آوردن هدفشون دست به ناز و عشوه های مختلف میزنن اما این خانوم به نظر میاد که خواسته روش دیگه ای به کار ببره و مستقیم به شخص شما پیشنهاد داده
    و در آخر این رو هم اضافه کنم دلیلی وجود نداره که چون ایشون سنت شکنی کردند شما باید حتما جواب مثبت بدید
    شاد و پیروز باشید
     
    تشکر شده توسط : 4 کاربر
  15. sepideh90 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    sami28 نوشته است:
    m1989 نوشته است:
    JaSina نوشته است: برای هر کدوم از دوستان که فکر می کنند بايد مرد پا پيش بزاره و اگه زن پا پيش بزاره اشتباهه متاسفم.

    شما دوست عزيز چون اين تصور رو داشتين که

    " اين مرده كه عشق بازه و زن بايد نقش خودش يني عشق ورزيو داشته باشه"

    نتونستين قبولش کنين وگرنه شما هم به نظر می ياد که می تونستين دوستش داشته باشيد.

    اين تفکرات قديمی رو از سرتون بيرون کنيد و به دو جنس به طور برابر نگاه کنيد.

    دنبال تاييد تفکرات قديميتون هم در کتاب ها نگرديد چرا که می تونيد در هر کتابی که می خونيد تاييد تفکراتتون رو پيدا کنيد در حالی که ممکنه منظور آن کتاب برعکس اون موضوع بوده باشه.

    تعصب ، کوری می ياره و فقط تاييد افکارتون رو می تونيد برداشت کنيد.

    هر دو جنس می توانند عشق ورز باشند و بهتر هست که هر دو اين رو ياد بگيرند و تمرين کنند.

    کتاب های اشو رو بخونيد چون نمی تونيد برداشت خودتون رو از کتاب های اون داشته باشيد به خاطر اينکه با مثال های روشن ، روشنتون می کنه.

    شاداب باشيد

    ژاسينا




    نظرتون برا من محترمه ولي هر كسي برا خودش يه اصولي داره كه حاضر ني ازشون بگذره ربطي به قديميو جديد بودن نداره تازه به نظر من هر چيزي كه مد شد نميتونه خوب باشه.
    شما كه از زندگي من و جزئيات اين قضيه خبر نداري از كجا فهميدي من دوسش دارم؟؟؟؟ اگه خوشم ميومد خب خودم ميرفتم جلو.
    تو دوران كارشناسيم اينقد ازين كارگاه هاي قبل ازدواجو بعد ازدواجو خود ازدواجو و ... رفتم كه انواع مهارتارو ياد گرفتم.  محض اطلاعتون من موقع پيشنهادش به احساساتش احترام گذاشتم و گفتم فك ميكنم و بهتون جواب ميدم و گذشته از بزرگتر بودن ايشون واقعا ميديدم من اصلا امادگيشو ندارم. من تقريبا با هر كسي (روانشناس، دكتر، مهندس، كارشناس خانواده و ..) صحبت كردم همشون مخالف پيشقدم شدن دختر بودن. به نظر خود من دختر با فرستادن سيگنال هايي ميتونه به طرف منظورشو بفهمونه و اگه پسر علاقه اي داشت خودش جلو ميره و تقريبا همه مخالف اينن كه دختر جلو بياد حتي خود خانما (من جمله سپيده خانم).


    سلام

    اینکه شخص شما یا 4 نفر دیگه یا 40 میلیون دیگه با اینکه یک دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بده مخالف هستید و هستند مسلما قابل احترامه و قرار نیست نظرتون عوض بشه اما بقول یک بزرگی اگر 30 میلیون نفر هم به یک مسئله اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون مساله اشتباه هست !
    لذا قطعا فردی با طرز فکر شما نباید به چنین پیشنهادی پاسخ مثبت بده چون به فرمایش خودتون با اصول شما در تناقض هست
    من هم با تصمیمی که گرفتید کاملا موافقم ، چون نه شما با نگرشی که به زندگی دارید و نه ایشون با نگرشی که به مسائل دارند در کنار هم خوشبخت نخواهید شد . تا اینجا مساله ای نیست و منم با همه چیز موافقم

    اما یه چیز شخصی بگم
    وای به جامعه ای که به فرمایش شما ( روانشناس و دکتر و مهندس و کارشناس خانواده اش ! ) با اینکه یک دختر دست به انتخاب بزنه مخالف باشند . حالا با دکتر و مهندسش کار ندارم . اینا علوم کاربردی خوندن . اما کارشناس خانواده و روانشناسی که قرار بوده علوم انسانی بخونن و خوندن و باز هم انقدر ایزوله باقیموندن عجیبه ! اینکه طرف لیسانس روانشناسی بگیره و باز هم با اعتقادات مادربزرگهاش برای جامعه نسخه بپیچه جای تعجب داره ! انتظار ندارم شما بعد از خوندن این متن دچار تحول بشید چون ما معمولا با اصولی که داریم زندگی می کنیم و به انتها می رسیم اما برای بقیه ای که شاید گذری خواننده باشن می نویسم که

    یکی از دلایل به بن بست رسیدن ازدواج های ما ایرانی ها همینه که در بهترین شرایط یک طرف انتخاب کرده و طرف دیگه انتخاب شده . بگذریم از درصدی که هر دو طرف انتخاب شدن ! و دختر و پسر تا شب حجله اصلا نمی دونم کی به کیه !! به این کار ندارم اما در بهترین شرایطش معمولا دختر انتخاب میشه . حالا ممکنه بفرمایید در پروسه خواستگاری این دختره که انتخاب می کنه اما این مساله من رو یاد یک جمله معروف می اندازه " تو مختاری زنجیرت رو خودت انتخاب کنی ! " بله فرضا یک دختر خانم با بر و روی خوب و ... 4-5 تا خواستگار داره در شرایط ایده آل ولی در نهایت مجبوره یکی از این 4-5 تا رو انتخاب کنه .
    اینجاست که زندگی های ما ایرانی ها خالی از عشق میشه . که شده
    ممکنه بفرمایید زمان مادرهای ما که ازدواجها سنتی تر بود زندگی ها دوام بیشتری داشت
    درسته
    و این نکته خیلی مهم هست
    امیدوارم و استدعا دارم که صادقانه به زندگی پدر و مادر و عمو و عمه و ... نگاه کنید . چند تا زوج هم سن و سال پدر مادر تون رو می تونید پیدا کنید که عاشق هم باشن ؟ که بدون هم نتونن زندگی کنن ؟
    صادقانه اش در اطراف من به اینصورته که اغلب زن ها عاشق فرزندانشون هستند نه همسرانشون ! یعنی زندگی خالی از عشق درحال ادامه بوده که بچه ای به مجموعه اضافه شده و اینبار زن به ناچار همه عشقی که توی زندگی دنبالش بوده رو به بچه اش داده . من اگر صادقانه به اطرافم نگاه کنم زوجهای 50-60 ساله ای رو می بینم که به هم و به زندگی عادت کرده اند . عشقی وجود نداشته و نداره اما هرکدوم به دلیلی که عمدتا دلیلش فرزندان هست ادامه دادن و میدن
    بقول معروف طلاقهای اعلام نشده ای رو می بینم که اسمش رو گذاشتن زندگی .
    چرا این زندگی ها دوام بیشتری داشت ؟
    خب این بر می گرده به طرز فکر نسل مادر هامون . اونجایی که تحمل آدمها بالاتر بود . اونجایی که طلاق انقدر نکوهیده بود و کسی که طلاق می گرفت انقدر انگشت نما می شد که زن ایرانی حتی توی خوابش هم به طلاق فکر نمی کرد و ترجیح می داد به عشق فرزندش زندگی کنه . زمان مادرهای ما کسی که طلاق می گرفت عملا شانس مجددی نداشت و به همین دلیل کمتر زنی حاضر بود این ریسک رو بکنه . البته طلاق فی ذاته امر خوبی هم نیست اما در شرایط خودش گاهی از تداوم یک زندگی بسیار بهتر و انسانی تره
    تا 15-10 سال پیش هم همین منوال بود اما کم کم آستانه تحمل نسل جدید پایین اومد و این شد که می بینید . یعنی بدون کمترین صبر و تحمل و گذشتی - که لازم زندگی سختن هست - با بروز اولین مشکلات می رن دادگاه و تقاضای طلاق می کنن

    البته در شروع گفتم که یکی از دلایل طلاق همین زندگی خالی از عشق و علاقه ست که باز هم یکی از دلایل این موضوع همینه که انسانها خودشون آگاهانه دست به انتخاب نمی زنن
    100% دلایل کوچک و بزرگ دیگری وجود داره از جمله اینکه آیا انتخابی که می کنیم ( چه مرد و چه زن ) درست هست ؟ مثلا من شخصا یه این خانمی که خودش برای زندگیش تصمیم گرفته و رفته به یک آقایی پیشنهاد ازدواج داده بسیار احترام می گذارم اما بنظرم انتخابی که کرده 100% اشتباه بوده ! ایشون رفته سراغ یک پسری که اصولش بهش می گه اصلا دختر حق نداره بیاد جلو و ابراز احساسات کنه و ... ، این فقط یک اختلاف ساده نیست . بلکه به من می گه که خانم متعلق به یک فرهنگ و نگرش دیگه ای هست و آقا متعلق به فرهنگ و منش دیگری ( به درست و غلطش هم کاری نداریم ) این دونفر اگر باهم ازدواج کنند در سایر ابعاد زندگی هم همین تفاوت رو حس خواهند کرد و آخرش هم ختم به خیر نخواهد شد .

    متوجه منظورم هستید ؟ یعنی اینجوری هم نیست که هرکس خودش انتخاب کرد لزوما زندگی موفقی داره یا اونی که انتخاب میشه لزوما زندگی ناموفقی خواهد داشت . نه اصلا اینجوری نیست . ولی اگر درست انتخاب کنیم - اگر درست انتخاب کنیم - وقتی زندگیمون انتخاب خودمون باشه اونوقت هم تحمل و صبر و گذشتمون برای اون زندگی بالاتره هم احتمال موفقیتمون بیشتره . باز هم می گم اگر درست انتخاب کنیم .


    پس در نهایت
    دوست عزیز شما حق دارید که فرضا دختری رو که خودش سرنوشتش رو به دست گرفته و انتخاب کرده رو لااقل شایسته زندگی با خودتون ندونید ( این حق شماست و من کاری بهش ندارم ) اما بهتره بدونید که این کار اشتباه که نیست بلکه یک رفتار صحیح و انسانی هست . حالا یک دختری دوست داره بشینه خونه تا انتخابش کنن . یا انقدر عشوه و کرشمه و سیگنال بفرسته تا طرف مربوطه رو قانع کنه که بیاد جلو . شما هم اینا رو می پسندی اما یک دختری هم هست که انقدر بلوغ فکری و اعتماد بنفس داره که وقتی حس کنه طرف مقابلش می تونه مکمل خوبی براش باشه ، بره جلو و اینو به طرف مقابلش هم بگه . فرضا من این یکی رو ترجیح می دم

    از نظر من دختر تیپ اول هم موجود عجیبی نیست . بخصوص در جامعه ای که بقول شما دکتر و مهندس و روانشناسشم ! هنوز فکر می کنن دختر و زن حق انتخاب نداره ! اما به رفتار اون خانمی که خودش دست به انتخاب می زنه با احترام بیشتر نگاه می کنم
    و فرقش با نگاه شما اینه که فکر می کنی فقط تیپ اول دخترهای سالم و شایسته ای هستند و دختری که خودش انتخاب می کنه در حال اشتباهه و احتمالا یکجای کارش می لنگه !

    زیادم به اینکه همه می گن اشتباهه دل خوش نکن . همونطور که گفتم اگر میلیونها نفر هم به یک طرز فکر اشتباه اعتقاد داشته باشند باز هم اون تفکر اشتباهه . بیش از یک میلیارد نفر به کمونیسم هم اعتقاد داشتند و دارند ! اصلا به تعداد نیست ...


    پ.ن : ببخشید سرتون رو  خوردم




    سلام سامي جون
    باعث افتخاره منه كه شما هم يه پست برام گذاشتين.
    نميدونم بقيه پستاي منم خوندين يا نه فهميدين كه طرف بزرگتر از منه يا نه؟ اين در حاليه كه اون ميدونست من كوچيكترم جلو اومد. راجع به اين قضيه چيزي نگفتين اخه اين چه جور بلوغ فكري ايه. من بيشتر ازين قضيه هنگم!!!

    خدا وكيلي من خيلي به ايشون احترام گذاشتم و حق انتخابم دادم و خيلي فك كردم ديدم واقعا اصلا خودم اماده نيستم. گذشته ازين كه ايشون بزرگترن و ايشون پيشنهاد دادن (صادقانه بگم حتي اينارم در نظر نگرفتم).

    اين كارشناسام دليل خودشونو دارن كه ميگن دختر نبايد پيشقدم شه. مثلا يكيش اينه كه پسر ميتونه جواب نه رو راحت تر هضم كنه ولي دختر نه حتي در برخي موارد مجرد بودن تا اخر عمر، خودزني و خود كشي هم رخ ميده.

    مگه ما پسرا چقدر حق انتخاب داريم نهايتش همكلاسيمونو همسايه مونو فاميلمون (برا اوناييكه به ازدواج فاميلي اعتقاد دارن) فك نكنم زيادم دامنه وسيعي تو انتخاب داشته باشيم.

    ميدونم شما به پستاي خصوصي كاربرا دسرسي دارين اگه وقت داشتين و دوس داشتين به پستايي كه بين منو aliyan عزيز و سپيده خانم رد و بدل شد يه نيگا بندازين تا ريز موضوع دستتون بياد يا اگه خواستين دوباره برا شمام ميفرستم.

    اينكه ميگم دختر سيگنال بفرسته راهكاريه كه بهتر از پيشنهاد مستقيمه (طبق گفته كارشناسايي كه حتي تحصيلات خارجه دارن). هم انتخابشو ميگه هم كمتر ضربه ميخوره. اين خودش حق انتخابه ديگه.  

    خداييش زندگي هاي عاشقانه هم تو ايران كم نيستن ها به نظرم بيشتر به محيطاي زندگيمون ربط داره.
    از جسارتم عذر ميخوام.


    سلام مجدد
    و ممنون از محببتون . حقیقت اینه که من سعی می کنم در مورد موضوعی اظهار نظر نکنم تا زمانی که ازم خواسته نشده نظر بدم یا خودم ضرورتش رو حس نکنم . دوستان قدیمی و جدید سایت معمولا بخوبی راهنمایی های لازم رو انجام می دن . فقط قبلش یک توضیحی بدم که من به پستهای خصوصی کسی دسترسی ندارم . بقیه مدیرها هم بجز خود دکتر رهام فکر نمی کنم این دسترسی رو داشته باشن که ایشونم قطعا تا نیازی نباشه به پیغامهای خصوصی سر نخواهند زد .

    اما چند تا نکته

    1- بزرگتر بودن پسر البته مرسومه ومنم شخصا تا حدی بهش معتقدم اما این یک اصل نیست و اصلا اینجوری نیست که هیچ دختری حق نداره عاشق پسر کوچکتر از خودش باشه و یا به ازدواج بهش فکر کنه یا اگر کرد اشتباه کرده باشه
    نه اصلا اینجوری نیست ، بخصوص که این اختلاف به 1-2 سال محدود باشه
    اساسا اینو برای خودمون جا بندازیم که عشق و ازدواج فرمول خاصی نداره . حتما یکسری باید ها و نبایدها یی داره اما فرمولی بدین معنی که دختر نباید دست به انتخاب بزنه یا نباید بزرگتر باشه و ... نداره

    2- در مورد شما و اون خانم ، من باز هم به شما حق می دم که جواب منفی داده باشید چون منهای اینکه بقول خودتون هنوز شرایطش رو ندارید اصلا بلحاظ فکری بهم نمی خورید . تکرار می کنم که اینکه اون خانم اعتماد بنفس و بلوغ فکری خوبی داره که میاد و نظر رو می گه قابل تحسینه اما مثلا ایشون هم در انتخابشون اشتباه کرده اند و شما چه کار خوبی کردی که وقتی بلحاظ فرهنگی با شخصی در تضاد هستی ، دچار جو گرفتگی نشدی و پاسخ منفی دادی

    3- در مورد کارشناس ها من همچنان نظر خودم رو دارم . اصلا جامعه سنتی یعنی همین . یعنی یکنفر بره 130-40 واحد علوم اختصاصی روانشناسی و جامعه شناسی رو پاس کنه بعد وقتی نوبت به تجویز نسخه می رسه بره سراغ آموزهای سنتی جامعه اش ! من منکر ارزشها و سنتهای خوب جامعه نیستم . همچنین معتقدم در روشنفکرانه ترین تصمیمات هم باید نگاهی به وضع جامعه سنتی انداخت . فرضا نمیشه در یک جامعه ای ( یک بخشی از طوایف ایرانی ) که پسرعمو هم به  حکم ظن و گمان حق داره سر دختر عموش رو ببره ! بیایم و به اون دختر بنده خدا توصیه هایی از جنس سبک زندگی انسان قرن بیست و یکم بکنیم ! اما بقول حضرت امیر : آدم بهتره فرزند زمان خودش باشه !
    این مساله ای که الان مطرح شده از اون داستانها نیست . بحث بکارت و نجابت نیست که خیلی با ذهنیت سنت گرای ایرانی پیوند عمیق و ناگسستنی داشته باشه . اینجا یک دختری به یک پسر کوچکتر از خودش پیشنهاد ازدواج داده که منهای انتخاب غلطش ، کار بسیار درست و شایسته ای انجام داده . منظورمم از انتخاب غلط خدایی نکرده این نیست که شما بدی ایشون خوبن یا برعکس . منظورم صرفا عدم تناسب انتخابی که کردن با طرز فکر و فرهنگ خودشونه
    اینم که دختر اگر جواب منفی بشنوه بیشتر ضربه می خوره حرف کاملا اشتباهی هست
    اولا کسی که انقدر بالغ شده که دست به انتخاب بزنه می دونه که هر پیشنهادی لزوما با پاسخ مثبت روبرو نمیشه
    دوما کم نیستن پسرهایی که با شنیدن پاسخ منفی انقدر بهم میریزن که دست به اعمال مجرمانه ای مثل قتل و اسید پاشی و .. می زنن . پس اینجوری نیست که فقط دخترا از پاسخ منفی آسیب می بینن
    اتفاقا اون کارشناس عزیز بجای اینکه با این استدلال ضعیف بخواد طرز فکر سنتی و ایزوله خودش رو توجیه کنه باید سعی کنه به دختر و پسر ایرانی یاد بده که انتخاب کردن حق شماست و تایید کردن یا نکردن اون انتخاب از طرف مقابل هم حق اون طرف و درصورتیکه جواب منفی بود شما حق ندارید از خودتون رفتار غیرانسانی و غیر متمددنانه بروز بدید . من انتظار دارم که یک کارشناس جامعه شناسی و روانشناسی و ... بجای اینکه حق انتخاب رو از بخشی از جامعه بگیره ، بیاد و به ما یاد بده که هم ما حق انتخاب داریم هم می بایست به انتخابهای دیگران احترام بگذاریم

    4- اینکه یک دختری سیگنال بفرسته تا پسره بیاد خواستگاریش . نه بده نه خوب . اما همیشه جواب نمیده اولا ، دوما یک راهکار مطلق نیست که بگیم بهتره دخترا این کار رو بکنن . وقتی بفرمایش قرآن وقتی من نوعی از اون دسته آدمها باشم که " فی قلوبهم مرض ! " اونوقت همینطور که پیشنهاد دادن یک دختر رو ناپسند و مکروه می دونم ، سیگنال فرستادن دختره رو هم اسمش رو می گذارم " پا دادن و اتو زدن و ... "
    من مشکلی با اینکه دختر خودش آگاهانه تصمیم بگیره نظرش رو غیرمستقیم بگه و غیر مستقیم جلب نظر کنه ندارم
    اما پیشنهاد مستقیم رو بیشتر می پسندم و بیشتر شایسته دختر قرن بیست و یکم می دونم

    5-زیاد به تحصیلات داخلی و یا خارجی کارشناس ها هم توجه نکن دوست من
    ما ایرانی ها از دل یک جامعه سنتی بیرون آمدیم و زندگی با عادتها و سنتها برامون یک اصل و یک مساله علی السویه هست
    وقتی از دل چنین جامعه ای بیرون بیای اونوقت بعد از 30 سال زندگی در دل غرب هم باز موقع تصمیم گیری و ... به سنتهات و روشهای پدربزرگهات رجوع می کنی . و البته اینکه آیا هرچه در فرهنگ غرب هست صحیحه و به درد ما می خوره خودش مساله خیلی مهمی هست که پاسخش در یک کلمه قطعا خیر خواهد بود .


    در نهایت من فکر می کنم شما در قبال پیشنهاد این خانم بهترین تصمیم رو گرفتی چون سبک فکر و طرز نگاهتون به زندگی بهم نزدیک نیست و این معنیش خوب و بد بودن هیچ طرفی نیست



    سلام دوباره
    يه جايي از صحبتاتون به تناقض رسيدم شما ميگين كه بزرگتر بودن پسر از دختر يه اصل ني و دختر ميتونه پسر كوچيكتر از خودشم انتخاب كنه و يه جاي ديگه ميگين بايد به سنت هاي جامعه هم توجه كنيم خب سنت جامعه هم ميگه پسر بايد بزرگتر از دختر باشه و جامعه واقعا نميتونه قبول كنه كه پسر كوچيكتره با كوچيكترين اشتباهي كه پسر بكنه ميگن بچه بود حتي خود همين دختر خانم.

    به نظر خودم ايشون يه تصميم احساسي گرفتن اخه شما اگه بدونين ملاكاي انتخابش چي بود شاخ در ميارين فقط سربسته بگم ايشون ظاهر و تيپ پسر واسشون مهم بود كه به نظرم ملاك عقلاني اي برا يه همچي انتخابي نمياد.

    در مورد واكنش دختر به جواب نه پسر من خودم شخصا چن تا نمونه ديدم كه منجر به خودزني شده. حالا اميدوارم كه همكلاسي من همچي فكرايي به سرش نزنه ولي خبرشو بعد عيد براتون ميارم.

    ممنون از وقتي كه گذاشتين.


    سلام

    تناقضی وجود نداره . شما فکر می کنی من چرا گفتم بهترین کار رو کردی که به این خانم پاسخ منفی دادی ؟ دقیقا به دلیل احترام گذاشتن به فرهنگ و سنتی که در اون قرار داری . البته گاهی موضوع فرهنگ وسنت موضوع بغرنجی مثل بکارت هست که در این صورت توصیه من به خانمهای ایرانی اینه که حواسشون به این موضوع باشه و راحت باهاش شوخی نکنن ( فرای اعتقاد یا عدم اعتقاد من به این موضوع ) . یعنی گاهی موضوعی که ما در موردش بحث می کنیم انقدر در جامعه ما سالید و غیرقابل نقد هست و خلاف جریانش قدم برداشتن انقدر هزینه های وحشتناکی می تونه داشته باشه که من به خودم اجازه نمی دم هیچوقت به کسی در این مورد تز بدم یا ازش بخوام که مخالف سنت ها عمل کنه ( اینو توی تمام پاسخ هام هم می تونید ببینید ) و البته اینجا هم برای هر پسر و دختری که مثل یک انسان متمدن قرن بیست و یکم فکر کنه بسیار احترام قائل هستم .
    اما گاهی هم مساله ای که در موردش صحبت می کنیم اگرچه در تضاده با فرهنگ و سنت ما اما نقد کردنش و بقول سیا.س.یون ورود بهش هزینه خاصی نداره . از جمله همین موضوعی که الان موضوع بحث ماست . بله جامعه سنتی ما می پسنده که در یک ازدواج زن کوچکتر از مرد باشه اما در همین جامعه سنتی هم مثالهای نقض کم نیستند . اساسا حضرت رسول هم کوچکتر از خدیجه (س) بودند و از این حیث ما با یک تابو طرف نیستیم که اگر نقضش کنیم جونمون به خطر بیوفته
    پس اینجا میشه یک نیم نگاهی به سنتها داشت ولی راسا تصمیم گرفت و توانانشم فوقش 4 تا حرف خاله زنکی هست که چه اهمیتی داره ؟
    حالا گاهی همین موضوع نسبتا بدیهی ممکنه در یک طایقه یک جامعه یا یک خانواده انقدر نکوهیده و منفی تلقی بشه که اگرچه بابتش خون ریخته نمیشه اما دیگه توانانش 4 تا حرف خاله زنکی هم نیست و با چنین ازدواجی زندگی واقعا جهنم میشه !! اینجاست که باید به سنت توجه کرد مگر اینکه واقعا مرد یا زن به چنان استقلالی رسیده باشند که بتونن دور کل گذشته و خانواده و ... رو خط بکشن که در اغلب موارد اینجوری نیست .
    اینجاست که دقیقا به یکی مثل شما من تبریک می گم بخاطر رد کردن پیشنهاد اون خانم
    ولی فرضا اگر یکی از دوستای خودم بیاد بگه فلانی از من بزرگتره و بهم پیشنهاد ازدواج داده اما من دودلم ،  اونوقت من بهش می گم بیشتر فکر کن چون بزرگتر بودن و پیشنهاد دادن نمی تونه دلیل خوبی برای رد کردن پیشنهادش باشه

    و اما دو نکته

    1- اینکه ملاکهای این خانم چی بوده ؟ خب از اونجایی که بکل انتخابشون اشتباه بوده ( ر.ک نوشته های قبلی ) پس طبیعیه که خیلی جامع به همه چیز نگاه نکردن و انتخاب کردن . من دارم از حق انتخاب کردن یک دختر دفاع می کنم و اصلا منظورم این نیست که هر دختری که دست به انتخاب می زنه درست انتخاب می کنه ! کما اینکه هر پسری هم دست به انتخاب می زنه درست انتخاب نمی کنه . بحث درست انتخاب کردن بحث جداگانه و طولانی هست . من اینجا فقط سعی کردم بگم که بزرگتر بودن دختر و یا اینکه خودش انتخاب می کنه نکات منفی نبوده و نیست .

    2- من از صبح سعی می کنم بگم لزوما ما نباید همه چیز رو زنونه مردونه بکنیم ولی شما همچنان مثالهایی در این رابطه می زنید . اینکه شما دخترهایی رو دیدی که بعد از جواب منفی خود زنی کرده اند رو نمیشه به جامعه زنان تامیم تعمیم طعمیم طامیم !! خلاصه یکی از اینا داد . همینطور که اخبار روزانه ی رسانه های مملکت رو که پسری به دلیل نه شنیدن در پل مدیر.یت دختر مردم رو قصابی کرد یا پسری بصورت آمنه بهرامی اسید پاشید رو نمیشه گذاشت به حساب کلیه جامعه مردان
    البته اگر از زاویه دید شما بخوایم به قضیه نگاه کنیم . همون بهتر که دخترا نه بشنون چون فوقش خودشون رو میزنن !! پسرا که نه بشنون یک دفعه دراکولا میشن می افتن به جان جامعه !!
    اما اینطوری نیست دوست من . شنیدن نه از کسی که دوست داری باهاش ازدواج کنی تلخه . برای دختر تلخه برای پسر هم تلخه . یکجورم تلخه . اتفاقا ما پسرهای ایرانی از فرط خود برادپیت پنداری که داریم و از بس که حق خودمون می دونیم همه چیز رو وقتی نه می شنویم بیشتر جا می خوریم !
    اما در این مملکت جای زنونه - مردونه زیاد داریم . بجای این چیزا بهتره برای خودمون جا بندازیم که هم دختر هم پسر حق دارن انتخاب کنن و طرف مقابلشون هم حق داره فکر کنه و حالا جوابش منفی یا مثبت باشه . این یک جمله رو باید برای خودمون جا بندازیم .

    پ.ن : در مورد ضعف علوم انسانی و ... هم گفتم که ذات جامعه ایرانی و سنتی اینه که آموزه های علمی رو بعد از باورها و سنتهای خانوادگیش قرار بده . خیلی هم سخته از این ذات فاصله بگیری . به همین خاطره که بساط عطاری ها در مملکت ما از پررونق تر از مطب پزشکهامون نباشه کم رونق تر هم نیست ! اینم که شما فکر کنی هرکس یک مطبی زد و لیسانسی گرفت خیلی کارش درسته ابدا اینجوری نیست . شما مهندسی . مهندس بی سواد ندیدی ؟ تازه اونجا بحث دو دو تا چهارتاس . وقتی بحث علوم تجربی و انسانی میشه که دیگه واویلاس . خود من یکی - دو باری که به اینجور جاها مراجعه کردم به خودم گفتم سامی تو اگر مطب بزنی ، هر روز واسه متفرق کردن مراجعینت کار به گاز اشکاور می کشه !
    البته قطعا اینجا هم مثل هر جای دیگه ای آدمهای باسواد و شایسته وجود دارند

    موفق باشی

    با سلام به همه دوستان
    اول از همه باید به همه دوستان بگم بهتره افکار همدیگرو با عنوان قدیمی و جدید دسته بندی نکنید این بزرگترین اشتباه،افکار هر کس حاصل تفکرات برداشتها و ذهنیت اون از خانواده و جامعه شه که باهاش بزرگ شده و اصلا قدیمی و جدید نداره.مثلا دوست عزیز آقای سامی نمیشه با توجه به نظراتتون گفت حتما افکار شما جدیده چون ممکن در موضوع دیگه یا تو بخش دیگه ای کاملا قدیمی بشه به قول خودتون و دوستان مثلا اونجا که میگید معتقدید پسر بزرگتر باشه،درسته!!
    از این بحث که بیایم بیرون شما افراد زیادی رو دیدید و مشاوره های زیادی انجام دادید و کسی هرگز نمیگه چیزهایی که  شما میگید غلط هستن .بله درست دخترها حق انتخاب دارن  و پسر هم حق داره بگه بله یا نه.اما وارد زندگی که میشیم تقی به توقی که میخوره دختر بنده خدا حرف میزنه این آقای رشد کرده جامعه ما شروع میکنه به اینکه خودت خواستی،من نیومدم،مگه اخلاقمو ندیدی و...که میدونم شما  هم کم ندید از این موارد.تا خانم میاد نظر بده سر 1 موضوع مخالف آقا باز شروع میشه و اونوقته که حالا هی میرن پیش مشاوره مگه آقا کوتاه میاد.مدام 1 جمله تو ذهنشه :خودش خواست اومد جلو
    خوبه به اینجاها هم فکر بشه.بنده مثل شما مشاور نیستم اما با زوجین کار کردم و کم ندیدم این جور بحث هارو  و البته بگم بین چیزایی که من دیدم  و شما 1 فرق بزرگ هست.وقتی به شما مراجعه میکنن دیکه معمولا کار از آستانه تحمل خارج شده اما وقتی تو محل کارم زوجین میان تا آموزشهای مختلف مثلا تنظیم خانواده و....بدیم این بحث ها شروع میشه و در واقع بیشتر حالت دلخوری جزئی داره اما کم کم رو هم جمع میشه و کار به جاهای باریکتر میکشه.مثلا از نمونه های مردای بسیار به روز ما اینکه وقتی همسرشون که ازشون درخواست قبلا خواستگاری کردن ،چیزی مخالف ایشون میگن به راحتی دیگه باهاشون رابطه جنسی ندارن یا قسمت معاشقه رو حذف میکنن و به خودشون میرسن و دقیقا اینجا اون فرهنگه که نیمه دومش چون تکمیل نشده ،باعث میشه آدم رو نیمه اولش خط بطلان بکشه و بگه بهتره صورت نگیره.این نمونه خیلی کوچیک از محبت مردایی که بنظرشون اونان که انتخاب شدن ویادشون رفته که خودشون هم جواب بله دادن.
    ببینید استثنا همیشه پیش میاد و هرگز دلیل بر غلط بودن نیست اما واقعا پیشنهاد خانم به آقا بنظرم صورت نگیره خیلی خیلی بهتره چون خانم ها واقعا باید به دلیل فکرشون،عقایدشون،شایستگیشون ...انتخاب بشن تا همیشه احساس رضایت رو از این قضیه که کسی عاشق اونهاست رو کسب کنن.محبت برای خانم ها خیلی حیاتیه و به نظرم علت اینکه این خانم هم پا پیش گذاشتن اینه که احساس کردن آقای 1989 به پیامهای ایشون پاسخ نمیدن و ایشون در واقع گزینش نشدن اما خودشدن خیلی این دوستمون رو میخوان پس اقدام کردن.قول میدم اگر از 99% زنهایی که پا پیش گذاشتن بپرسید میگن خیلی واقعا دلشون میخواسته که اقا پیشقدم بشه و ازشون درخواست کنه و به هر دلیلی که این قضیه صورت نگرفته اونا پیشقدم شدن و واقعا دوست هم ندارن نه بشنون چون تا اینجا مدام اونا ابراز کردن و براشون کمی سخت خواهد بود.
    اما درمورد بزرگ بودن آقا هم هر کس میتونه با هر سنی با هر کسی ازدواج کنه،اصلا ملاک شناسنامه نیست بلکه شخصیت و رشد فکری افراده که معمولا با تجربه و...کسب میشه به نظر بنده اما وقتی 1 خانم بزرگتره خیلی پیش میاد که خانم حالت ناظر و حامی بر آقا پیدا میکنه مثل 1 معلم یا پرستار یا مادر.اونوقت دیگه زندگی زناشویی نیست البته اینی که میگم صد در صد نیست ولی کم هم نیست.اما در نهایت من هم معتقدم آقا باید بزرگتر باشه.
    بعدشم این خانم که از دوست ما خواستگاری کردن اصلا ملاکهایی کاملا سطحی برا انتخاب داشتن و به قضیه سن هم اصلا بها ندادن.در واقع به نظر من دوستمون رو در نظر نگرفتن چون به راحتی با توجه به بازخوردهای آقای 1989 میتونستن به نظرشون پی ببرن یا حتی قبلش از طریق صحبتهای دوستانه سعی در شناخت عقاید ایشون داشته باشن  وبعد تصمیم  میگرفتن.
    اما درمورد جامعه سنتی: 1 اصل در زمینه بهداشت برای همه تو primary health careسال 189...(کنفرانس آلماتا)هست که تمام اون قوانین بهداشتی وضع شده که باید تا سال 2000 بهش دست پیدا میشد در هر کشور به شرطی قابل دسترسی بود که با فرهنگ هر جامعه تطبیق داده میشد تا مردم بپذیرن و این رو سازمان جهانی بهداشت به عنوان یک اصل مهم در مورد هر امر انسانی لحاظ کرده.تغییر در افکار و عقاید کاملا بجا و قابل پذیرشه و اصلا باید صورت بگیره تا جامعه رشد کنه اما زمانی که بدون شناخت  و آماده کردن جامعه و دادن آگاهی صورت بگیره منجر به مقاومت در گروهی و اشتباه در گروه دیگه و انجام بوسیله گروه دیگه میشه و جامعه دچار اختلاف در باید  نباید میشه مثل همین قضیه اینکه که خواستگاری کنه،اما آیا همه ابعادش در همون دو نفر اون هم به روشنی ساخته شده.به نظر من نه.
    دوستان عزیز هر چیزی که بر مبنای گذشته روش نظر داده بشه بد نیست حتما،حتی همون عطاری.البته خوبه بگم تا چند سال دیگه تبدیل به مطبهای طب سنتی خواهد شد و مدرک کمتر از ارشد رو هم نمی پذیرن براش.
    در جامعه و دانشگاه ما در چندین ساله اخیر خیلی دقیق به امر ازدواج وغیره رسیدگی میکنن اما برا اونایی که به این مراکز نمیرن چی؟با مردم یا بهتر بگم پدر  و مادر همین بچه ها چی؟بعد عقاید میشه قدیمی و جدید و هر کی ساز خودشو میزنه.1مثال ساده میزنم امیدوارم جسارت به هیچ یک از دوستان نشه.الان پستهایی که میبینید تو زمینه های تنظیم خانواده بنظرتون خیلی ساده نیست!!!چرا پس باید پیش بیاد با اینکه میگن کلی یاد دادیم و محیط عالی شده و..علتش ورود ناقص فرهنگ اینکاره،آموزش تنظیم به تمامی اقشار.


    درنهایت همه انسانها حق انتخاب دارن اما باید همه بدونن خودشون هم باید تا آخر پاسخگوی این انتخاب باشن ،حالا هر اتفاقی که بیوفته و  صد البته به طرف مقابل هم حق انتخاب کامل بدن مثل خودشون،چه دختر و چه پسر

    توصیه میکنم همه دوستان کتاب ارتباط موفق از باربارا دی آنجلس رو بخونن خصوصا خانمها واقعا جای تامل داره.خود من با خوندن اون کتاب تونستم چند اشتباه بزرگ تو روابطم رو پبدا کنم پس بهتره مطالعه اش کنید


    ممنون از شرکتتون در بحث
    من فقط دو مطلب رو نیاز می دونم پاسخ بدم

    1- من جایی نگفتم عقاید من به روز هست اما همه جا قطعا از عقاید به روز استقبال می کنم . در مورد بزرگتر بودن پسر هم اتفاقا شاید ظاهر مساله شبیه یک تفکر سنتی باشه اما مطمئنا اگر من دلایل خودم رو ذکر کنم متوجه می شید که چقدر با طرز فکر سنتی در تضاده ( کاری به درست و غلط بودنش ندارم فقط دارم می گم که من با دلایل خودم که اتفاقا خیلی هم مورد قبول بخش سنتی جامعه ما نیست به این نتیجه رسیدم که بهتره پسر بزرگتر باشه )
    اما باز روی اینم خیلی اصرار ندارم . حرف من صبح تا حالا یا بقول دوستمون ظهر تا حالا اینه که ممکنه ما به هردلیلی خوشمون نیاد دختری بیاد جلو و نظرش رو بگه یا اظهار نظر کنه و ... اما این دلیل نمیشه که نفس این کار مشکل داشته باشه
    یعنی سامی ترجیح می دم همسرش ازش کوچکتر باشه اما این یک ترجیه هست نه یک اصل و سامی هیچ دختری رو صرفا به دلیل بزرگتر بودن رد نمیکنه .

    2- اینکه شما می فرمایید اگر دختر بیاد جلو و انتخاب بکنه فردا فلان میشه ! این همون درست انتخاب کردن یا نکردنه من روش خیلی خیلی تاکید دارم
    دختری که در این جامعه انقدر به بلوغ فکری و اعتماد بنقس رسیده باشه که بیاد و به طرفش بگه من فکر می کنم ما برای زندگی مشترک مناسبیم ، قاعدتا نباید سراغ یک مرد سنتی یا سنتی مخفی ! رفته باشه (از این نمونه ها که شما مثال زدید ) قاعدتا انتخاب درست این دختر هم یک نفر باید باشه مثل خودش دارای تفکر امروزی و بلوغ فکری و اعتماد بنفس
    لزوما هیچکدوم این مسائل نمی تونه تضمین کنه که این دو نفر در آینده به مشکل می خورن یا نه اما اگر درست انتخاب کرده باشه فردایی هم که به مشکل بخورند پسره جای اینکه بگه خودت انتخاب کردی ! و چشمت چهارتا و ... حتما رفتار انسانی و متمدنانه ای از خودش بروز میده

    اما مهم این درست انتخاب کردنه . یکبار دیگه تکرار می کنم اینکه دختری بیاد و پیشنهاد دوستی و ازدواج بده لزوما معنیش این نیست که درست انتخاب کرده یا لزوما خیلی به بلوغ فکری خوبی رسیده . نه . لزوما اینجوری نیست اما لزوما هم معنی بدی نمیده . یک دختر مثل هر انسان دیگری می تونه دست به انتخاب بزنه و اگر بتونه درست هم انتخاب کنه خیلی عالی میشه

    بله پیش نهاد دادن یک دختر به یک پسر سنتی همونقدر اشتباهه که فرضا ما زنگ بزنیم خونه آنجلینا جولی بگیم برای امر خیر می خوایم مزاحمتون بشیم ! نه میشه به یک پسر سنتی پیشنهاد ازدواج داد چون بد تعبیر می کنه و درک نمی کنه و نه میشه با یک دختر مستقل امروزی ، مراسم سنتی خواستگاری برگزار کرد
    هرچیزی باید تناسب داشته باشه
    قطعا اگر یک دختر درست انتخاب کرده باشه و پسر به اصطلاح هم کفو اون دختر باشه . اینکه بیاد جلو و پیشنهاد دوستی و ازدواج بده مساله خاصی در آینده پیش نمیاره و اگر اشتباه انتخاب کرده باشه میشه همونی که شما مثال زدی و در بهترین حالتش طرف پیش خودش می گه این اگر یک جای کارش ایراد نداشت نمیومد آویزون من بشه ! اصلا خودت خواستی و چشمت کور و ...

    ............

    و اما یک مساله کاملا شخصی در مورد عطاری ها بگم
    البته من مرده و شما زنده . اگر عطاری ها ساماندهی شد من سامی نیستم و تنسی تاکسیدو هستم !
    هنوز مطب پزشکامون سر و سامون نداره چه برسه به عطاری که بیسش و اساسا بر سنت و گاها خرافه نهاده شده . چیزهایی که از جامعه من پاک نمی شن به این راحتی چه برسه به اینکه ساماندهی بشن و ارشد لازم باشه !!
    دوست عزیز ؛ وزارت بهداشت این مملکت یک روزی - نه چندان دور - بدلایل کاملا علمی اعلام کرد که حجامت هیچ فایده ای که نداره هیچ ! بلکه باعث انتقال بیماری هم ممکنه بشه . بعد از اون نمی گم از کجا ولی خودتون برید تحقیق کنید که کیا و به چه دلایلی فشار آوردند تا بیانیه رسمی وزرات خونه رو ملغی کنن ! و یک عمل بی فایده علمی رو تبدیل کنن به درمان 1001 بیماری لاعلاج !
    حالا شما در این مملکت یعنی فکر می کنی روزی برسه که عطاری ها ساماندهی بشن ؟! اونم وقتی که تخصصی ترین مراجع علمی به سنت و خرافه آمیخته هستند
    بهرحال
    این مساله کاملا شخصی هست و انقدر شخصی که اصلا نه دوست دارم به دیگران القا کنم که شما هم مثل من فکر کنید و نه اصلا دوست دارم توضیح بدم که چرا اینجوری فکر می کنم . چون مثنوی هفتاد من میشه و به این فاروم ارتباط پیدا نمی کنه . این نظر شخصی من هست و شما و دیگران می تونید 100% مخالفش باشید و منم هیچ اعتراضی ندارم

    اما من معتقدم که قدیمی ترین چیز ها هم می تونه امروز کاربرد داشته باشه به شرطی که ما با دلیل امروزی لزومشون رو حس کنیم نه اینکه چون مادربزرگم می گفت ! چون پدر بزرگم اینجوری دوست داشت و چون قدیما بهتر بود !
    به همین دلیل من از هرچیزی که سنتی باشه بدم میاد
    طب سنتی
    بستنی سنتی
    رستوران سنتی
    موسیقی سنتی
    ازدواج سنتی
    و الی آخر
    این یک نظر شخیصی هست و صرفا برای اینکه خودم رو توضیح داده باشم گفتم . قطعا هر 7 میلیارد نفر دیگه حق دارند با این قضیه مخالف باشن
     
    تشکر شده توسط : 6 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 2 از 3
رفتن به صفحه    2   


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 1.34 ثانیه (99)