سلام
لطفا کمکم کنید هر کی میاد یک سوالی میپرسه و بعد که جواب میدم دیگه ناپدید میشه!
من24سالمه.اختلاف سنیمون4ساله.شغل اونم دولتیه لیسانس داره ولی اصلا مثل مردای جوون اهل اینترنت نیست که اینجور چیزا پیدا کنه(البته اوایل که من هیچی نمیدونستم اون اطلاعاتش بالا بود!نمیدونم از کجا میدونست!)
میگه که کار زیاد دارم .و آخر هفته هر هفته بخاطر خانواده ش خودشو مجبور میدونه که برگرده شهرمون نه بخاطر من! و بهمین خاطر خسته هم هست و خواش میاد.برای بقیه بخاطر اینکه کارشو از دست نده برای بقیه خیلی کار میکنه که همین باعث میشه به اون نفرات حسودی کنم.
قبلا ها تو رختخواب به من میگفت تو ارضا نمیشی!یا همش وقتی به اصرار من برای ارضا شدن من با من رابطه برقرار میکرد همش میپرسید چقدر دیگه ارضا میشی ؟که باعث میشد خیلی عصبانی بشم.
یا اینکه خودش دراز میکشید و میگفت تو خودتو با من ارضا کن!!!هر کار میخوای بکن!
میگم شاید مشکل ازینجاست که من خودم رو زیاد از نظر جنسی وابسته نشون دادم و این باعث دوریش شده باشه.هر چند که الان که یک سال از ازدواجم میگذره فکر نکنم حتی یک بار از نظر جسمی یا روحی ارضا شده باشم!
البته اینجا که میبینم همه مردا مهمه براشون ارضای زنشون.شوهرم هم اوایل اونقدر بهش گیر میدادم که میگفت من حاضرم تو دوبار ارضا شی و لی من اصلا نشم(البته اگر راست میگفت باید تلاششو میکرد!)
فکر کنم مغرور هم باشه.چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببینید دوست عزیز رابطه ی جنسی خصوصی ترین و نزدیکترین رابطه ای که بین زوجین وجود داره و غرور و این حرفا نباید توش باشه، تقریبا زندگی منم مثل شماست یعنی محل کار همسرم یه شهر دیگه ای و محل زندگی من و خانواده هامون یه جای دیگه، اونم وقتی میرسه دیگه واقعا خسته است، اما خستگی تاثیری روی میلش نداره، به نظر من تو همین دو زور آخر هفته که پیش منه جبران یه هفته ای رو که نیست می کنه، البته ما تنها نیستیم، اما خیلی با احتیاط طوری که پیش بقیه ضایع نشیم. این که میگید ازتون سوال می کزده یا براش مهم بوده این طبیعیه من از خیلی از دوستام شنیدم که همسرشون این سوال رو ارشون می پرسه. جون مردها وقتی میبینن تونستن حسابی خانومشون رو ارضا کنن احساس غرور و اعتماد به نفس می کنند. البته یه غرور مثبت که بهشون روحیه میده و اوناره به خانومشون وابسته تر می کنه. در مورد شما اگه همسرتون واقعا هیج میلی به شما نداره، به نطر من یا جای دیگه ارضا میشه و پیش شما یا عذاب وجدان داره یا علاقه ای نداره(این مسئله برای یکی از دوستام پیش اومد که شوهرش هیچ تمایلی به رابطه نشون نمی داد در حالی که خیلی هات بوده و روزی 3 تا 5 دفعه تمابل داشته که جواب نه دوستم هم براش مهم نبوده کار خودشو می کرده تا این که معلوم شد بله آقا با یکی دیگه می گرده و .......) و یا اینکه همسر شما کلا آدم سردیه یا جسمی و یا روحی، جون انجام رابطه ی جنسی باعث کاهش استرس و اضطراب در آفایون میشه، کلا می گن آقایونی که به طور منظم سه بار در هفته ربطه ی جنسی داشته باشند، کمتر دجار اضطراب استرس و عصبانیت می شن. یه مطلب دیگه روابط دیگتون چه طوره یعنی وقتی نیستن تماس می گیرن یا بیرون می رین دیه ای؟ می خرند؟ شما سعی کنید از بحث و جدال دوری کنید.منظورم اینه یه مدت خیلی بهش گیر ندید تو هیج ضمینه ایی
میگم شاید مشکل ازینجاست که من خودم رو زیاد از نظر جنسی وابسته نشون دادم و این باعث دوریش شده باشه.هر چند که الان که یک سال از ازدواجم میگذره فکر نکنم حتی یک بار از نظر جسمی یا روحی ارضا شده باشم!
البته اینجا که میبینم همه مردا مهمه براشون ارضای زنشون.شوهرم هم اوایل اونقدر بهش گیر میدادم که میگفت من حاضرم تو دوبار ارضا شی و لی من اصلا نشم(البته اگر راست میگفت باید تلاششو میکرد!)
فکر کنم مغرور هم باشه.چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا کسی جوابمو نمیدهههههههههه
hasting_m نوشته است:
سلام
لطفا کمکم کنید هر کی میاد یک سوالی میپرسه و بعد که جواب میدم دیگه ناپدید میشه!
من24سالمه.اختلاف سنیمون4ساله.شغل اونم دولتیه لیسانس داره ولی اصلا مثل مردای جوون اهل اینترنت نیست که اینجور چیزا پیدا کنه(البته اوایل که من هیچی نمیدونستم اون اطلاعاتش بالا بود!نمیدونم از کجا میدونست!)
میگه که کار زیاد دارم .و آخر هفته هر هفته بخاطر خانواده ش خودشو مجبور میدونه که برگرده شهرمون نه بخاطر من! و بهمین خاطر خسته هم هست و خواش میاد.برای بقیه بخاطر اینکه کارشو از دست نده برای بقیه خیلی کار میکنه که همین باعث میشه به اون نفرات حسودی کنم.
قبلا ها تو رختخواب به من میگفت تو ارضا نمیشی!یا همش وقتی به اصرار من برای ارضا شدن من با من رابطه برقرار میکرد همش میپرسید چقدر دیگه ارضا میشی ؟که باعث میشد خیلی عصبانی بشم.
یا اینکه خودش دراز میکشید و میگفت تو خودتو با من ارضا کن!!!هر کار میخوای بکن!
میگم شاید مشکل ازینجاست که من خودم رو زیاد از نظر جنسی وابسته نشون دادم و این باعث دوریش شده باشه.هر چند که الان که یک سال از ازدواجم میگذره فکر نکنم حتی یک بار از نظر جسمی یا روحی ارضا شده باشم!
البته اینجا که میبینم همه مردا مهمه براشون ارضای زنشون.شوهرم هم اوایل اونقدر بهش گیر میدادم که میگفت من حاضرم تو دوبار ارضا شی و لی من اصلا نشم(البته اگر راست میگفت باید تلاششو میکرد!)
فکر کنم مغرور هم باشه.چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
دوست عزیز، در تاپیک هایی که برای شما لینک دادم و چند خطی که در بالاتر نوشتم به مشکلات شما کم و بیش اشاره کردم ابتدا باید از خودت شروع کنی تا این مشکلتو بتونی حل کنی
الوعده وفا اومدم سرتو بخورم
قضاوت خاصی رو در مورد همسرتون نمی کنم چون روزگار به من یاد داده تا صحبت های دو طرف رو نشنیدی حکم صادر نکن
در حال حاضر به شما دسترسی داریم و اگه قراره اتفاق خاصی بیفته و این شرایط یه کمی عوض شه ابتدا باید در شما یه روزنه های امیدی رو من ببینم تا انگشتام یاری نوشتن بده اما ... این اما زیاد مهم نیست چون قول دادم، می نویسم اگه خواستی به این حرفام و حرفای قبلیم گوش کن و روشون دقیق شو تا مشکلاتت رو پیدا کنی بعضی هاش واقعا زنگ خطره
شروع زندگی مشترک خودش یه تغییر بزرگیه که هر فردی عکس العمل خودشو نسبت به این جریان نشون میده
حالا شرایط همسرتون طوریه که تقریبا از شما دوره و در هفته یه بار میاد شهرتون و در این تایم محدود هم باید خانواده ی خودشو ببینه، هم خانواده ی شما رو ببینه و هم به شما برسه
دوست و رفیق و برنامه های شخصیش هم بماند ...
اگه در این یه سال بخوایم حساب کنیم شاید حدود دو سه ماه بیشتر کنار هم نبودید و این اصلا زمان زیادی نه فقط برای شما بلکه برای هیچ زوجی نیست بنابراین
اینکه از این دو سه ماه فرضا نصفشو با شما می گرده و نصفشو با خانواده ش و همه ی این مدت در اختیار شما نیست! نباید دلخورتون کنه
از طرفی شما با مردی طرف هستی که به دهه ی چهارم زندگیش نزدیک میشه و امید به اینکه تغییر خاصی بخواد در عقایدش رخ بده تقریبا بیهوده س
اون الان احساس پختگی میکنه (فرای درست یا غلط بودن این احساس) و اینکه شما می خوای چیزی به ایشون یاد بدی! اونم با این طرز یاد دادن!! ولو در مورد مسائل جنسی، دقیقا و دقیقا نتیجه ی عکس دریافت می کنی
و مادامی که بخوای اینطوری رفتار کنی من خودم بهت تضمین میدم اوضاع بدتر از این هم خواهد شد اگه اینطور نشد من مهدی نیستم و میگ میگ هستم!
مقابله با یه مرد، مرد ایرونی، خصوصا در زمینه ی مسائل جنسی و اتاق خواب عواقب خوبی رو نخواهد داشت می خوای امتحان کن و همینجوری ادامه بده تا به حرفام برسی
به گفته ی خودتون ایشون همه ی روابط رو پیش قدم شدن حتی تمایل به رابطه ی مقعدی و دهانی هم دارن که شما مخالفتت رو نشون دادی
پس اگه همسرتون بخوان مانند شما فکر کنن بنابراین شما هم از نظر ایشون سردی
و اون غرور کاذبی که گفتم به هیچ کدومتون اجازه ی کوتاه اومدن از موضع خودتون رو نخواهد داد و هر کدوم معتقدن "حق با منه و تو مشکل داری یا خودتو اصلاح کن یا برو بمیر!"
این اصرار عجیب شما برای مقایسه ی همسرتون با مرد های دیگه منو کشته
شما فکر می کنی هر مردی به محض اینکه همسرشو می بینه میگه وای تو چقدر معرکه ای، تو چقدر فوق العاده ای عزیزم بیا بریم تو اتاق خواب!
نه دوست من ابدا اینطور نیست اشتباه بهت رسوندن! این ابدا ملاکی برای نرمال نبودن همسرتون و نرمال بودن دیگران! نیست
همسر شما هم مانند هر مرد دیگری به ازاله شدن بکارت در دوران عقد به خاطر نوع فرهنگ و اعتقاداتی که در اون بزرگ شده ممکنه راضی نباشه
و از این که در جمع فامیل و آشنا بخواد بیاد تو اتاق خواب! خجالت بکشه و اینو درست ندونه شاید هر مرد دیگه ای هم در این جمع قرار بگیره اینطور رفتار کنه یعنی اگه بخوایم مانند شما فکر کنیم مردهایی که در اون جمع هستن و دارن گپ می زنن و به قول شما نرمال هستن باید برن اتاق بغلی پیش همسرشون! دیگه اون که نمیشه جمع که؛ پس دلیلی نداره شما خودخوری کنی و بگی اون منو دوست نداره چون از تو جمع پا نشد و نیومد پیشم!
به ضرث قاطع بهت می گم که تعاریفت از مرد نرمال اشتباهه و اولین قدم اینه که اصلاحشون کنی
بعد در مورد رابطه های Outer Course بیشتر فکر کن و از اینکه با بدن همسرت بازی می کنی بدت نیاد و فکر نکن که شما مردی و اون زنه! اصلا ربطی نداره کلا نقش مفعول بودن رو از ذهنت پاک کن تا با این موضوع کنار بیای گاهی اوقات مرد ها از فاعل بودن همسرشون و دادن اختیار کل رابطه به اون ها، لذت بیشتری می برن شما هم از این قضیه استفاده کن و هر کاری که خودت دوست داری رو انجام بده اینجوری میتونی رابطه رو دو طرفش هم بکنی
برای اینکه بتونی به یه رابطه ی ایده آل برسی ارزشش رو داره دو سه سال وقت بذاری نه اینکه هنوز یه سال نشده اونم در دوران عقد کاسه ی چه کنم چه کنم دستت بگیری. این کم صبر بودن رو همین جا هم به من اثبات کردی با وجود اینکه بهت گفتم منتظر بمون من محدودیت ارسال روزانه دارم و سرور سایت هم در حال تغییره و دسترسی به سایت سخته اما باز اومدی مدام پست تکراری ارسال کردی. پس بیا و حوصله ی بیشتری به خرج بده تا همه جا (اینجا، اتاق خوابت، زندگیت و ...) موفق تر باشی
من همچنان اینجا هستم و به شما اطمینان میدم خانم هایی که از سیاست زنانه شون استفاده می کنن و از راهش وارد میشن سر سخت ترین مرد ها در دست اون ها رام شدنی هستن و همسرانشون کمتر از نصف روز!! به اون ها کولی نخواهند داد و به این ماجرا مشعوف هم خواهند بود و صد البته پیدا کردن این راه، کار آسونی نیست و از اون هوشی که گفتم در زندگی باید داشته باشی که ربط خاصی به هوش درسی و کاری نداره، باید کمک شدیدی بگیری
خداییش انگشتام درد گرفت، خسته شدم از بس گفتم خود خوری نکن؛ مشمول ذمه ی منی اگه این متن رو سه چهار بار نخونی! و صبر و حوصله ت رو بیشتر نکنی و به جای خود خوری،صبور تر نباشی
با سلام.
بنظر بنده شاید منطقی تر قضاوت کنیم. شاید شوهرتون سرد مزاج نیست شما حشری هستید (جسارته ها).
در ضمن این که شوهرتون رعایت جمع رو میکنه و... بد نیست . نمیخواد نوار پشت سرتون باشه.
کمی هم شما عجله دارین تو زمان عقد خواهان روابط عادی (بعد ماه عسل ) رودارین!
اینکه از شما میپرسه انزال شدین شاید از اهمیتی است که به شما و رضایتتون میده . میتونین تذکر بدین که بیخیال رضایت شما بشه.
در روابط با حوصله باشین . همه چیز رابطه جنسی نیست.
hasting_m نوشته است:
سلام
لطفا کمکم کنید هر کی میاد یک سوالی میپرسه و بعد که جواب میدم دیگه ناپدید میشه!
من24سالمه.اختلاف سنیمون4ساله.شغل اونم دولتیه لیسانس داره ولی اصلا مثل مردای جوون اهل اینترنت نیست که اینجور چیزا پیدا کنه(البته اوایل که من هیچی نمیدونستم اون اطلاعاتش بالا بود!نمیدونم از کجا میدونست!)
میگه که کار زیاد دارم .و آخر هفته هر هفته بخاطر خانواده ش خودشو مجبور میدونه که برگرده شهرمون نه بخاطر من! و بهمین خاطر خسته هم هست و خواش میاد.برای بقیه بخاطر اینکه کارشو از دست نده برای بقیه خیلی کار میکنه که همین باعث میشه به اون نفرات حسودی کنم.
قبلا ها تو رختخواب به من میگفت تو ارضا نمیشی!یا همش وقتی به اصرار من برای ارضا شدن من با من رابطه برقرار میکرد همش میپرسید چقدر دیگه ارضا میشی ؟که باعث میشد خیلی عصبانی بشم.
یا اینکه خودش دراز میکشید و میگفت تو خودتو با من ارضا کن!!!هر کار میخوای بکن!
میگم شاید مشکل ازینجاست که من خودم رو زیاد از نظر جنسی وابسته نشون دادم و این باعث دوریش شده باشه.هر چند که الان که یک سال از ازدواجم میگذره فکر نکنم حتی یک بار از نظر جسمی یا روحی ارضا شده باشم!
البته اینجا که میبینم همه مردا مهمه براشون ارضای زنشون.شوهرم هم اوایل اونقدر بهش گیر میدادم که میگفت من حاضرم تو دوبار ارضا شی و لی من اصلا نشم(البته اگر راست میگفت باید تلاششو میکرد!)
فکر کنم مغرور هم باشه.چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام خانم هستی. راستش بنده محدودیت ارسال در روز دارم. هنوزم نتونستم سوال خودمو بپرسم!! بگذریم. این که میگید خودخواهه میتونه دخیل باشه ولی به نظرم این موضوعی هست که شرایط دیگه رو تشدید میکنه. در هر حال هرقدر هم خودخواه باشه نمیتونه از همبستری مناسب که منجر به ارضا شدن شما هم بشه طفره بره. حالا در مورد خستگی خوب به جز حالات کلی که ایشون مدام کار داره و مدام خوابش میاد یا وقتی شهر دیگه ای هست کارهای اضافه هم انجام میده، پیش اومده که چند روزی سفر برید یا مثلا ایام عید که تعطیلات پشت هم هست و پیش همید یا به هرحال تعطیلی پیش اومده رابطتون هرچند کم اما تغییر کنه؟ بالاخره این خستگی جسمانی یه جایی تموم میشه دیگه...
اگر سفر نرفتید اینم در یک برنامه تعطیلی مناسب و چند روزه میتونه خوب باشه و بیشتر وقت دارید با هم صحبت کنید و از شلوغی جمع و خستگی روزمره هم دور هستید. بعد توقعاتتون رو با آرامشو بدون سرزنش بهشون بگید. شما در همین جزییات تغییر ایجاد کنید و منتظر نتیجه جدید هم باشید
اصلا زیاد به مسئله جنسی(فعلا) بها ندید. یه کم بیخیال شید و به خودش واگذار کنید ببینید چطور پیش میره به نظر میاد شما براش مهم هستید ولی شاید زیاد بهش پیله کردید یه کم از این مسئله به هم ریخته و شاید در مورد خودش و عملکردش دچار تردید شده! اعتماد بنفسشو ازش نگیرید. با آرزوی موفقیت
سلام خواهر خوبم
ببین من یه جایی خوندم مردها به زن هایی گرایش بیشتری دارند که بهشون کمتر محل بذارن، اما در ادامه نوشته بود بی محلی زیاد هم مردها رو سرخورده می کنه(اگه طرف همسرش باشه یا عاشقش باشه نه زن غریبه). به نظر من اینکه خیلی خودتو گرم و وایسته نشون دادی کار اشتباهی بود، چون کردها نیاز دارند که برتر و سرتر باشند و همه چیز رو خودشون به زنشون یاد بدن یعنی تو رایطه ی جنسی دست زنشون رو بگیرن و از تاتی تاتا برسوننش به دویدن.
ضمنا بهتره بدونی درسته که مردها بعد از رابطه ی جنسی خیلی احساس خستگی می کنند اما اگر این طور که شما میگی و همسرت رو فقط هفته ای یه بار می بینی به نظر من خستگی نباید دلیل بی میلیش به شما باشه بر عکس داشتن یه رابطه ی گرم و پر انرژی خستگی های روحی رو کم می کنه، کلا ثابت شده افرادی که سه بار در هفته به طور منظم رابطه دارند آدم های سرحال تری هستند چون این کار خصوصا اضظراب و استرس رو در آقایون کم می کنه.
ببخشید این رو می گم اما اگه همسرت واقعا خیلی بهت نداره شاید پای کس دیگه ای وسط باشه که اون حالا از شرمندگی خجالت از شما یا شاید هم اون!!!!!! خیلی خودشو به شما نزدیک نمی کنه. چون اگه گرم باشه و واقعا یه هفته رابطه ای نداشته باشه هزاریم که مشکل و اختلاف داشته باشین میاد سمت شما. چون هیچ مردی حتی با وجود بدترین جنگ و دعوا خودشو از برقراری رابطه با رن شرعی اش محروم نمی کنه!!!!!! البته اگه سرد باشه باید مداوا بشه ممکنه مشکل هرمونی داشته باشه مثلا تستسترونش کم باشه حتی مشکل دیابت و فشار خون هم میل جنسی رو کم کی کنه.
ببین عزیزم من دو تا پیشنهاد می دم 1. از داروخانه ازین قطره های خوراکی ضد افسرگی و افزایش میل جنسی بگیر یه مدت پنهانی بهش بده بخوره مثلا تو چای یا آبمیوه بریز بی ضرر هم هست. خودت نخور به نظر میاد گرم هستی.
2. ضمنا سعی کن تا این مسئله حل نشده بکارتت رو حفظ کنی به خیلی از دلایل که تو فرهنگ و عرف ما هست و توضیح دادن نداره.
ممنون از جواباتون.شوهرم به قول خانواده ش همیشه کار داره و تا حالا هیچ باری پیش نیومده که چند روز تعطیل با هم و دوتایی باشیم.فقط تو این یک سال یکبار بخاطر خاناوده ش مرخصی گرفت و یک هفته با قبیله اش رفتیم مسافرت
ازین که متفاوته و اصلا مثل مردای دیگه نیست که دوتایی با زنش بره جایی یا خلوت کنه (نه فقط رابطه جنسی) منو ناراحت میکنه.
فکر کنم مشکل تیروئید داره اما الان نمیتونم بفهمم کم کاری یا پرکاری چون بعد 10ماه حالا شنیدم!!و خودشو لو نمیده.لاغرو قد بلنده.سرکارش زیاد تحرک داره.اما از ظهر که برمیگرده تا روز بعد ک سرکار بره تو خونش همش دراز کشیده و بی تحرکه.اینا علامی پرکاری هست یا کم کاری؟؟تورمی هست تو ناحیه گلوش نداره؟؟
فقط میدونم غذاهای پرکالری هم نمیخوره همش آشغال میخوره .چون تنهاست اونجا و رژیم غذاییشون زیاد گرم نیست!
کم خونی هم شنیدم داره اما جوری نبود که تو آزمایش قبل ازدواج مشخث باشه.قسمت (پوست)پایین ناخنهای انگشت های دستش یکم متورم و قرمزه که میگه از کم خونیه.
خیلی یا خونسرده یا خودشو کنترل میکنه.اما شنیدم سرکارش دعوا میکنه با همکاراش البته زبون بازم زیاد هست.شنیدم عصبی میشه سرش درد میگیره
خیلی موقع ها بهم میگفت سرم درد گرفته.اینا علایم بیماری خاصی؟یا سردمزاجی نیست؟؟
ضمنا من هم به قول شما شاید ظاهرا گرم مزاج باشم البته تو گفتارم و اینکه زیاد تو این موارد صحبت میکنم.اما باورم نمیشد روزی ازدواج کنم و شوهرم به بدنم دست بزنه و من هیچ حس لذتی نداشته باشم و بعد 5ماه برام طبیعی بشه.
همسرم میگه شوهرتو شهوتی کن!!!بنظورتون من چجوری باید شهوتیش کنم؟؟بجز لباس و آرایش؟مآخه مردی که کلی آرایش و لباس خشگلو ..از زن نیاز داشته باشه که شهوتی بشه که مرد نیست!!!
بازم ممننون جواباتونو من چند بار میخونم!
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید
.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریتو با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.