sami28 نوشته است:unforgiven نوشته است: خب اين موضوع جالبيه كه اكثر دخترا ازش خبر ندارن ولي مطمئنم همه ي پسرا معنيه حرفيو كه الان ميخام بزنمو ميفهمن !
پسر به خاطر 2 چيز با دختر دوست ميشه حالت اول اين هست كه واقعا عاشقش شده در غير اين صورت فقط به خاطر كاميابي دوست شده كه هميشه هم با هزاران فيلم و سيانس همراه هست كه هميشه هم مورد قبول دخترا قرار ميگيره.
ولي حقيقت اينه كه پسري كه عاشق دختري شده حتي راجب رابطه جنسي فكر هم نميكنه ! تا جايي كه حتي اگه درخواست از طرف دختر هم باشه بازم ممانعت ميكنه.چه برسه به اين كه بخاد حرفشو بزنه و به مرحله ي عمل برسونه.
واين چيزيه كه 99 درصد دخترا نميدونن , اون 1 درصدم وقتي پا خوردن فهميدن
در كل پسر از رابطه با تمام دخترا خوشش مياد بجز دختري كه دوسش داره .
نمونشم هم خودم هستم و بعضي از دوستام كه چنين حالتي دارن.
هر چند قبول كردن اين مسائل واسه دخترا سخته ولي تاييدي بود براي حرفاي جناب maepc.
sami28 عزيز ميدونستيد از بين ازدواجهايي كه ادامه پيدا ميكنه(منجر به طلاق نميشه)80 درصدشون طلاقهاي ثبت نشده هستن؟!
و اينكه تو اين 80 درصد علت اصلي سرديشون رابطه ي جنسي هست؟
ايني كه گفتم نتيجه ي 1 تحقيق بود كه به وسيله ي چن تا از اورولوژيستها و مشاورها و وكيل ها انجام شده بود.
سلام
کی می گه اگر پسر عاشق دختر باشه اصلا حرفی از رابطه جنسی نمی زنه و اگر پیشنهاد شد در میره و ... ؟
تکرار می کنم رابطه پیش از ازدواج رو نه تایید می کنم نه تکذیب چون به خیلی چیزا ازجمله فرهنگ آدما بستگی داره
و مراعات کردن و به فکر منافع طرف مقابل بودن در یک رابطه عاشقانه غیر قابل انکار هست
اما اینکه فکر کنیم اونایی که عاشق هم هستند میل جنسی ندارند یا تحریک نمی شوند یا هیچ علاقه ای به لمس یکدیگر ندارند اگر 100% اشتباه نباشه حتما 120% اشتباه هست .
و در مورد اینکهه80 درصد ازدواجها ...
البته درصدش رو کسی نمی دونه ولی واقعا همینطوره درصد بالایی از ازدواجها طلاقهای اعلام نشده هستند ( دیالوگ فیلم زن دوم )
و من هم تاکید کردم تفاهم جنسی 100% مهمه
اما معنیش این نیست که تا یکی هورمونا یقه اش رو گرفتند بدون در نظر گرفتن هزار تا شرط مهم دیگه بره ازدواج کنه
اتفاقا این دقیقا تایید همون مهم بودن تفاهم جنسی هست
زن یا مرد امروز میل جنسی یقه اش رو گرفته و فرطی می ره ازدواج می کنه ، 2 روز دیگه که میل جنسی دست از سرش برداشت تازه می بینه ای بابا اینی که شبا توی تخت خوابه اصلا اونی که می خواسته نیست . بعد سر خورده میشه . بعد همون میل جنسیه دیگه با اون آدم هم ارضا نمیشه . بعد هورمونا بهش می گن دو تا راه داری
1- بسوزی و بسازی ( که اغلب اینکار رو می کنن و یک عمر زندگی بدون علاقه رو که بنظرم با جهنم فرقی نداره تحمل می کنند )
2- زیر آبی بری . یعنی مادر خوب باشی اما میل جنسی رو یکجای دیگه ... پدر فداکار بنظر برسی اما قاچاقی ... ( که درصدی از جامعه به اینکار مشغولند و درسته که کار به هیچوجه اخلاقی نیست اما گاهی قابل درکه )
البته نظر شخصی من اینه که اینجور وقتا طلاق اصلا هم بد نیست و از خیلی از جرم وجنایتها پیشگیری می کنه
خلاصه اولا
رابطه جنسی با عشق هیچ منافاتی نداره
دوما تفاهم جنسی خیلی مهمه اما هرگز صرفا بدلیل فشار جنسی ازدواج نکنید
سلام دوستان کاملا در تعجبم که من تا حالا کجا بودم که در این بحث شرکت نکردم؟
اما فکر میکنم که باز بموقع رسیدم و خیلی دیر نشده که نظری بدهم
در ابتدا عرض کنم که اگر ادامه ی این بحث نیازی نبوده اما خالی از لطف نیست تا بتونیم دیدگاههای مختلف را بدونیم و این باعث میشه که خانم رها خیلی ناراحت نباشند که مجبور شوند عذر بخواهند چون این تاپیک مثل همه تایپکها قوانین درش اجرا شده
اما مطلب مهتر این هست که اگر کمی دقت کنید میبیند که جواب همه شما خیلی به هم نزدیک و حتی در جاهایی شبیه است فقط با زبانهای مختلف نوشته شده
اما در مورد رابطه جنسی چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج و نیز دوستی و ارتباط جنسی ایا خوبه یا بد:
باید بگم انسان به صورت غریزی و فطری نیاز به ارتباط به غیر همجنس خود دارد و این امر انکار ناپذیر است و بهتر است که بدونید دانشمندان اروپایی جدای از اعتقاداتشون اولین دلیل اشنایی و ابراز دوستی و علاقه را در زن و مرد غریزه و میل جنسی دانستن اما شاید این حس پنهان باشه و اول کار خودش رو نشان نده اما همون هورمون ها که اقای maepcبهش اشاره کرد وجود دارند البته اسمشون را الان نمیدونم اما این هورمونها موقع شروع عشق و احساس ترشح میشوند و به ادامه حس کمک میکنند
و اگر هر نوع دوستی در زن ومرد در ابتدا به دلیل دیگری باشه در صورت ادامه و تداوم، مطمئنن به جایی میرسه که به قول اقای سامی به علاقه لمس یا تحریک هم میکشه و اگر غیر از این باشه میشه به سلامت دو طرف شک کرد چون ادم سالم غریزه جنسی داره اما ادم سالمتر به موقع از این غریزه استفاده میکنه
اینکه باید در این مواقع چه کرد میشه همون جواب اصلی در این تاپیک:
من این حرف رو قبول دارم که عشق اونقدر پاک و مقدس است که اگر واقعی باشه ادم دوست نداره بهش دست بزنه و اینم خوب میدونم که ادامه دادن به عشق به عشق بازی منتهی میشه و ادامه عشق بازی هم به ازدواج منتهی میشه و گاهی هم نه؟
اما چاره چیست؟
عشق بازی یا رابطه جنسی در دوران قبل از ازدواج و بعد از ازدواج تفاوتهای زیادی داره چون دنیای مجردی با تاهل خیلی تفاوت داره و تعهد ها و نیازها و مشکلاتشم خیلی متفاوت است که روی شخصیت فرد بی تاثیر نیست
و میشه گفت فردی که با کسی قبل از ازدواج ارتباط داشته ممکنه تغییرات منفی یا مثبتی در بعد از ازدواج از خودش نشون بده برای همین چون این تغیرات دورنی است و غیر قابل پیش بینی و منشا مختلفی داره معمولا ازدواج با کسی که قبلا رابطه جنسی باهاش وجود داشته به راحتی توصیه نمیشه معمولا در زمان قبل از ازدواج خطر کردن و تن به هر شرایطی دادن اثبات عشق است اما در بعد از ازدواج تقریبا این حالت اثبات، نشان دهنده تزلزل است
در زمانی بی اجازه با دوست غیر همجنس بودن خوبه و نشان دهنده اثبات عشق اما بعد از ازدواج رفتار بی اجازه و مشکوک نشان دهنده عدم تعهد است و شک و ظنین در این ازدواجها کشنده و مخرب است
برای همین است که خیلی از ازدواج هایی با سابقه دوستی دچار مشکل میشوند مخصوصا در فرهنگی که در خون افراد، این کار خیلی ناپسند تزریق شده باشه. کها لبته بی دلیل نیست
در کل من این حرف رو قبول دارم که عشق از بس پاکه کسی بهش نگاه بد نمیکنه اما زمانی نیاز به ارتباط بیشتر هم میشه و ادامه اش دیگه به نیاز مربوط نیست به شناخت مربوط میشه و اگاهی از ارتباط ابدی و ازدواج
که اگر شناخت از این ابدی بودنش کافی نباشه میشه حکایت راههایی که اقای سامی برشمردند که یا سوختن و ساختن یا خیانت پنهانی چه ذهنی چه جسمی
بنابراین باید اولا یاد بگیریم خوش بینی با براحتی اعتماد کردن متفاوت است
عشق با هوس متفاوت است همه عاشق واقعی نیستند گاهی هم ممکنه طرف هوس باز باشه پس باید براحتی دست یافتنی نبود
دوستی های قبل ازازدواج براحتی برای بعد از ازدواج مناسب نیستند و نیازی نیست به قیمت بدبخت شدنمون عشقمون را به یک هوس باز اثبات کنیم چه زنش و چه مردش
لذتی که در حسرت، انتظار و شوق وصال است در زمان وصال نیست