چرا خانم ها نبايد با آقايون متاهل ارتباط برقرار كنند؟
برخي از خانم ها تمايل دارند كه با مردهاي متاهل ارتباط برقرار كنند و اين كار را تنها به خاطر ريسك و هيجاني كه در بردارد انجام مي دهند. واقعاً تاسف آور است. گاهي اوقات اين افراد اصلاً متوجه نيستند كه تا چه اندازه ضرر و زيان به بار مي آورند. بعضي وقت ها يك چنين خانم هايي تنها به برقراري رابطه ي جنسي و پول فكر مي كنند. در برخي موارد ديگر هم كار به جايي مي رسد كه يكي از طرفين نسبت به ديگري احساس پيدا كرده و به او علاقمند مي شود. اين براي همسر اول انصاف نيست كه يك نفر ديگر از راه برسد و شوهر او را با خود ببرد. همسر اول در كل اين ارتباط بي گناه است.
اين حق خانم نيست كه آسيب هاي عاطفي شديدي را تحمل كند و شاهد آن باشد كه همسرش با زن ديگري ارتباط برقرار كرده. زمانيكه يك زن با احتساب به اين امر كه طرف مقابل داراي زن و زندگي مي باشد، باز هم با او ارتباط برقرار مي كند، فقط در پي رسيدن به نيات پليد و شيطاني خودش است. اصلاً برايش اهميتي ندارد كه ممكن است همسر اول اين آقا چه آسيب هايي را متحمل شود. اين زن فقط نيتش اين است كه زندگي او را از هم بپاشاند. يك چنين زن هايي معمولاً سعي مي كنند رفتارهاي خودشان را به طرق مختلف توجيه كنند و خيانت موجود را پيش برده و زندگي زن و شوهر را از هم بپاشند.
اكثر خانم هايي كه خيانت پيشه مي كنند و با مردهايي كه داراي همسر هستند ارتباط برقرار مي كنند اين كار را تنها به دليل احساس قدرت انجام مي دهند. با اين كار احساس مي كنند كه قدرت آن را دارند تا مرد را از همسرش جدا سازند. البته گاهي اوقات اين كار جواب نمي دهد و در اكثر موارد مرد از همسر اولش جدا نمي شود. در چنين حالتي معمولاً مرد دوباره با احساس شرمندگي به سوي همسر اولش باز ميگردد و سعي مي كند كه رابطه اي را كه خراب نموده مجدداً بازسازي كرده و روابط خود را با همسرش بهبود بخشد. البته در برخي موارد هم ديده شده است كه وقتي خانم با مردي متاهل ارتباط برقرار كرده، خودش هم نمي دانسته كه اين مرد متاهل است. برخي از مردهاي متاهل در مورد وضعيت تاهل خود به خانم هاي ديگر دروغ ميگويند.
به هر حال اين امكان وجود دارد كه چه مرد و چه زن هر كدام به نقطه اي برسند كه احساس گناه به آنها دست بدهد و از خيانت كردن خود پشيمان بشوند. اگر اين احساس گناه شدت پيدا كند، يكي از طرفين به اين ارتباط پايان مي دهد. برخي از آقايون تنها به اين دليل كه قادر به تحمل تعارض و دوگانگي در زندگي خود نيستند به يك چنين ارتباطي پايان مي دهند. احساس گناه مانند كنه به جانشان مي افتد و آنها را رها نمي كند. البته در اين ميان مردهايي هم وجود دارند كه به هيچ وجه احساس گناه نمي كنند و هيچ تمايلي هم به بهبود رابطه از خود نشان نمي دهند. اين قبيل افراد معمولاً از همسر اول خود جدا مي شوند و سپس با معشوقه ي خود ازدواج ميكنند. البته زمانيكه هيچ اميدي براي بهبودي رابطه به چشم نمي خورد، شايد طلاق بهترين گزينه ي انتخابي باشد.
همسر اول معمولاً در يك چنين شرايطي احساس خشم، و عصبانيت مي كند و اغلب اين حس را پيدا مي كند كه شايد تقصير او بوده كه همسرش به او خيانت كرده و به اين امر فكر ميكند كه چه خطايي از او سر زده است؛ اما حقيقت اينجاست كه همسر اين آقا هيچ كار اشتباهي انجام نداده، خيانت به اين دليل اتفاق افتاده است كه آقا تصميم گرفته به همسر خود خيانت كند. مردي كه خيانت مي كند اين كار را عليرغم ميل باطني همسر خود انجام مي دهد.
اگر يك مردي از زندگي خود احساس رضايت نمي كند، بايد درخواست طلاق بدهد نه اينكه به همسر خود خيانت كند. واقعاً جاي تاسف است كه چرا برخي از آقايون زندگي مشترك خود را آنقدرها كه بايد و شايد جدي نمي گيرند.
آسيب زماني به حد اعلاي خود مي رسد كه شوهر، زن دوم را باردار مي كند. بارداري مشكلات را هزار مرتبه پيچيده تر مي كند. اين مسئله براي همسر اول غير قابل تحمل است.
خيانت را تنها زماني مي توان بخشيد كه هر دو نفر تصميم بگيرند كه واقعاً به صورت صميمانه بر روي از بين بردن آن كار كنند. براي اينكه فرد بتواند طرف مقابل را ببخشد، زمان لازم دارد. بازسازي اعتماد و اطمينان مستلزم گذر زمان است. اگر كسي كه يك بار خيانت كرده بود، مجدداً اين كار را انجام دهد، واقعاً جاي تامل وجود دارد چرا كه يك مرتبه از خطاي او چشم پوشي شده و اين بار دومي است كه مجدداً يك چنين خطاي نابخشودني را تكرار مي كند
http://www.yozarsif.com