ازدواج با فرد شکاک (يك عمر سوختن به خاطر يك اشتباه)

سلام دوست عزیز
منم با نظر اکثر دوستان موافقم ولی اینو بدون خلاصه بگم که 100 درصد ازدواج با چنین شخصی اشتباه است بهتر است که امروز رنج فردا را کشی سختیش حداکثر چند ماه است ولی در .... یک عمر پشیمانی است به خدا توکل کنو از صمیم قلبت ازش بخواه که کمکت کنه

با سلام
باید بگم من چون در موقعیت شما نیستم نمیتونم نظری بدم اما اینو میتونم بگم خودم در کارهام همیشه به خدا توکل میکنم پس به شما هم پیشنهاد میکنم به خدا توکل کن واز خدا تصمیم درست را بخواه اطمینان دارم که کمکتون میکنه البته بعضی از نظرات دوستان هم بد نبودن

بچه ها از همتون ممنونم به خاطر وقتي كه گذاشتبد
راستش ضربه اخر رو به من زد و با يه تهمت بزرگ خودش رو راضي كرد و به من گفت گم شو.تهمتي كه فقط از خدا ميخام جوابش رو بده.ما اصلا با هم حرف نميزديم مدام دعوا بي حرمتي.به اخاطر علاقه ام به تمام خاسته هاش بله گفتم.
روحم ازرده اس.خسته ام.به هيچ كارم نميرسم
من با زحمت زياد بدون كلاس كنكور با كمك خدا پزشكي قبول شدم.اما الان هيچ اميدي به اينده ندارم.دارم ديوونه ميشم

خوشحالم که جدا شدی...می دونم برات دردناک بوده و اصلا به صورت درستی جدا نشدید اما بدون که بهترین کار رو کردی....همونطور که دوستان گفتن و همه راهنمایی های خوبی کردن موقعیت ازدواج برات پیش خواهد اومد و با صداقت پیش برو....مطمئن باش اونی که مرد راه باشه می مونه باهات و صداقتت براش مهمتره....
دوست من...اینقدر بیتابی نکن....کسی که اینقدر سطح فکر پایینی داشته نمی تونه خوشبختت کنه...فقط به خدا بسپارش....
اگه هم روحیه ت خرابه به یه مشاور یا هرکدوم از اعضای خانواده ت که اطمینان داری مراجعه کن و درد دل کن...آرومتر می شی....
بهش دیگه فکر نکن چون ارزش فکر کردن نداره

81627 نوشته است: بچه ها از همتون ممنونم به خاطر وقتي كه گذاشتبد
راستش ضربه اخر رو به من زد و با يه تهمت بزرگ خودش رو راضي كرد و به من گفت گم شو.تهمتي كه فقط از خدا ميخام جوابش رو بده.ما اصلا با هم حرف نميزديم مدام دعوا بي حرمتي.به اخاطر علاقه ام به تمام خاسته هاش بله گفتم.
روحم ازرده اس.خسته ام.به هيچ كارم نميرسم
من با زحمت زياد بدون كلاس كنكور با كمك خدا پزشكي قبول شدم.اما الان هيچ اميدي به اينده ندارم.دارم ديوونه ميشم

می دونم شنیدن مزخرف از یک آدم سه نقطه ! چقدر دردناکه اما دوست من شک نکن یک روزی در آینده از این جدایی بعنوان نقطه عطف زندگیت یاد می کنی پس بهت تبریک می گم
به آینده هم امیدوار باش ، همه مردها قرار نیست بی شعور باشن ...
البته توصیه می کنم اون آقا رو هم بخاطر شعور کمش و بی بهره بودنش از فرهنگ و ... ببخشی ، اینجوری خودت راحتتر زندگی می کنی . ببخش و رهاش کن و به زندگی برگرد . بزودی روزهای خوب از راه می رسن . شک نداشته باش

یه چیز دیگه هیچ وقت بخاطر بکارتت خودت و دست کم نگیر و اعتماد به نفست و از دست نده.
هنوزم مستحقه بهترینایی عزیزم.
بعد دعا کن منم امسال دندون قبول شم چون دارم همه تلاشم و میکنم.
منم برات دعا میکنم از ته قبل امیدوارم همیشه شاد و خوشبخت باشی خانم دکتر(کی میشه منم دکتر شمD

دوست عزیزم آهو جان....به نظر من شکاکی بدترین بیماریه...شک کردن به طرف مقابل اگه از راه درست و با دیدن شواهد نباشه هم خودتو آزار می ده و هم طرف مقابلتو...البته باید بگم وقتی شواهد رو دیده باشی دیگه شک نیست و اطمینان هست!!!!!.دلیلی نداره وقتی از طرف مقابل بی وفایی ندیدی بهش شک داشته باشی...البته باید بگم در روابط دوستی اینجور مسایل پیش می آد چون از برقراری و پایداری رابطه مطمئن نیستی و وقتی امید به ازدواج داری که معمولا 99 درصد دختران جامعه ما به همین منظور با پسری دوست می شن و به ازدواج فکر می کنن،و این ازدواج هم پیشنهادش مطرح نمی شه و همیشه ترس از این داری که آیا واقعا کار درستی کردی...آیا واقعا اون پسر به شما علاقه داره و یا فقط قصدش دوستی مدت دار بوده و شما رو به بازی گرفته و ....
این حالت ها ادامه داره که مقدار کمش طبیعی هست و برای همه پیش می آد ولی اگه بخوای به صورت وسواسی ادامه ش بدی هم به روحت آسیب می زنه و هم به جسمت و هم به رابطه...و حالا تو خودت هم آسیب دیدی و اثراتش رو دیدی...بهت پیشنهاد می کنم به یه مشاور مراجعه کن...مطمئنا راههایی رو بهت نشون می ده که کمتر به این مسایل فکر کنی....وقتی از طرف مقابلت دور هستی، خودت رو سرگرم کن...سعی کن بهش فکر نکنی...اگه تا به حال ازش خیانت ندیدی پس به خودت تلقین کن که بازیت نمی ده....خودت رو دست کم نگیر و کمتر از اون ندون...معمولا بیشتر این حساسیت ها زمانی اتفاق می افته که فرد حس می کنه ازطرف مقابلش کمتره و نمی تونه نیازهای طرف مقابل رو رفع کنه....و مطمئن باش وقتی به خودت اطمینان نداشته باشی و فکر کنی که چیزی کم داری این حس و انرژی به طرف مقابلت هم منتقل می شه و اون هم در موردت همین فکر رو می کنه....به عشق ایمان داشته باش و بدون یه عشق واقعی هیچ وقت خیانت نمی کنه....
و یه مورد دیگه:حتما طرف مقابلت رو بشناس و وقتی شخصیتش رو خوب شناختی می تونی مطمئن باشی که یه فرد سالم و عاقل هیچ وقت از بازی دادن دیگران لذت نمی بره...پس می شه بهش اطمینان کرد و هر شکی رو کنار گذاشت

هر چند که حرف من زیاد ربطی به این تاپیک نداره اما نمی توانم این را نگم که جالبه که

مردی پیدا می شود که با دختری که بکارت ندارد و قبلا با کسی بوده ازدواج کنه اما من می بینم که دخترای سالم با آبرو همین جور می مونند تو خانه سال تا سال هم کسی در خانه اشان را نمی زند و همین مسیله هست که باعث چنین مشکلاتی که در بالا گفتید می شود.
چقدر جالب که این دخترای که با خودشون اینجور کردند از دخترای سالم و بدون مشکل و حتی تحصیلکرده ی جامعه ما خوش شانستر و خوشبخت ترند.خوبه!

yellowapple نوشته است: هر چند که حرف من زیاد ربطی به این تاپیک نداره اما نمی توانم این را نگم که جالبه که

مردی پیدا می شود که با دختری که بکارت ندارد و قبلا با کسی بوده ازدواج کنه اما من می بینم که دخترای سالم با آبرو همین جور می مونند تو خانه سال تا سال هم کسی در خانه اشان را نمی زند و همین مسیله هست که باعث چنین مشکلاتی که در بالا گفتید می شود.
چقدر جالب که این دخترای که با خودشون اینجور کردند از دخترای سالم و بدون مشکل و حتی تحصیلکرده ی جامعه ما خوش شانستر و خوشبخت ترند.خوبه!

من اینجوری فکر نمی کنم
هنوزم مردایی هستند که تا پزشکی قانونی صحت بکارت رو تایید نکنه ، به هیچوجه به ذات انسانی یک زن ، توجهی ندارند . تعدادشون اصلا کم هم نیست و شما می تونید به وجودشون افتخار کنید
ولی خب در کنارش هم افرادی هستند که موقع ازدواج به خیلی چیزای دیگه نگاه می کنند .
نظر شخصی من هم برخلاف نظر شما اینه که سالم بودن یک دختر با بود و نبود این قطعه فیزیکی ثابت نمیشه و اگر معیار سلامت اخلاقی و انسانی یک خانم ، وجود بکارت باشه اونوقت کی تضمین میده باکره ها و مریم مقدسها از 1001 راه دیگه نیاز جنسیشون رو برطرف نکرده باشند ؟

بنظر من بجای قبطه خوردن به شانس دخترای ناسالم ! ( از دید شما البته ) بهتره به این فکر کنید که چرا کسی درخانه اون دختره مدنظر شما رو نمی زنه و همه چیزم گردن شانس نندازیم . خدا اون بالا حواسش به همه بنده هاش هست ...

ای کاش کمی دقیقتر متن مرا می خواندید تا بهتر متو جه منظور من می شدید.
من برای چنین مردان بی فرهنگ و شعوری که شما توصیف کردید متاسفم.خواستن برگه تایید سلامت نوعی توهین به زن است.
اگر ارتباط داشتن با مردان دیگر و از بین بکارت معیار سلامت نیست و عیب هم نیست پس شما چه چیزی را معیار سلامت اخلاقی می دانید؟؟
چند تا مرد در اران وجود دارند که حاضر به ازدواج با چنین دخترانی شوند و اگر چنین چیزی به یک مسیله عادی تبدیل شده پس چرا این خانم دکتر نگرانند.

دوست عزیز من بهتر به جای رد کردن یکدیگر این فرهنگ خود دار بودن و خویشتن داری را بیاموزیم.برای جلو گیری از خود ارضایی و مسایل جنسی چه چیزی بالا تر و بهتر از خویشتن داری است؟؟؟؟؟؟

دوست عزیزم آقای سامی مگر شما نمی گویید آن بالا خدا حواسش به همه چیز هست ؟پس ما هم باید مواظب اعمالمان باشیم نه؟

yellowapple نوشته است: ای کاش کمی دقیقتر متن مرا می خواندید تا بهتر متو جه منظور من می شدید.
من برای چنین مردان بی فرهنگ و شعوری که شما توصیف کردید متاسفم.خواستن برگه تایید سلامت نوعی توهین به زن است.
اگر ارتباط داشتن با مردان دیگر و از بین بکارت معیار سلامت نیست و عیب هم نیست پس شما چه چیزی را معیار سلامت اخلاقی می دانید؟؟
چند تا مرد در اران وجود دارند که حاضر به ازدواج با چنین دخترانی شوند و اگر چنین چیزی به یک مسیله عادی تبدیل شده پس چرا این خانم دکتر نگرانند.

دوست عزیز من بهتر به جای رد کردن یکدیگر این فرهنگ خود دار بودن و خویشتن داری را بیاموزیم.برای جلو گیری از خود ارضایی و مسایل جنسی چه چیزی بالا تر و بهتر از خویشتن داری است؟؟؟؟؟؟

دوست عزیزم آقای سامی مگر شما نمی گویید آن بالا خدا حواسش به همه چیز هست ؟پس ما هم باید مواظب اعمالمان باشیم نه؟

دوست ندارم بحث رو شخصی کنم . تمام حرف من اینست که اولا کار درستی نیست که شما دختری که باکره نیست رو ناسالم بدونی و اونی که باکره هست رو سالم ، کی تضمین میده خود شما که باکره هستید ، هیچوقت هیچ تجربه جنسی نداشته اید ؟ دوما اگر برای کسی خواستگار نمی آید ، باید به خودش بپردازد نه به اینکه چرا برای فلانی که اخلاقشم جالب نبوده اینهمه خواستگار می اومد . ما ایرانی ها عادت داریم مدام توی زندگی دیگران سرک بکشیم . به من چه که چرا برای اون خواستگار اومده ! من باید زندگی خودمو بکنم و براساس اصول انسانی و اعتقادی خودم سعی کنم به معنی واقعی انسان باشم

1- از نظر من معیار سلامت اخلاقی یکنفر ، رفتار و کردار و طرز فکر اون آدم هست .
من به آدمی که مفهوم درستی از تعهد داره می گم سالم . آدمی که تا وقتی با یکنفر هست ، تنها به اون آدم فکر می کنه و با اون آدم وقت می گذرونه . اگر شخصی فهم درستی از تعهد نداشته باشه ، 120 سال هم باکره بمونه ، جای یک غشای نازک اگر دیوار بتون آرمه هم بعنوان بکارت داشته باشه ، اگر ضمن باکره موندن هزار جور تجربه جور واجور با 100 نفر نداشته باشه ، فردای روزی که بکارتش رو بطور قانونی و رسمی از دست داد ، میره دنبال زیرآبی رفتن . نگه داشتن بکارت تنها چیزی رو که ثابت نمی کنه صحت اخلاقی هست . بنظر من زیرآبی رفتن بعد از ازدواج و تعهده که فاجعه هست و فکر می کنم در این مورد باکره بودن یا نبودن در شب عروسی ، هیچ تاثیری نداره و دقیقا به سلامت اخلاقی طرف بر می گرده و فهمش از تعهد
البته این نظر شخصی منه و اصرار ندارم شما باورش کنید یا بهش اعتقاد داشته باشید

2- اگر تمام مردهای دنیا ( ایران که بماند ) به اصلی پای بند باشن ، دلیل نمیشه من هم به همون اصل اعتقاد داشته باشم . ببخشید اما نویسنده مورد علاقه من می گه : اگر 100 میلیون نفر به یک موضوع احمقانه اعتقاد داشته باشند ، باز هم ذره ای از احمقانه بودن اون موضوع کاسته نمیشه !

3- شما کجا و کی دیدی من فرهنگ رایج در جامعه رو انکار کنم و یا خلافش رو ترویج کنم ؟
اتفاقا من بهتر از شما این فرهنگ رو می شناسم و به همین خاطر هیچوقت به هیچ خانمی رابطه پیش از ازدواج رو توصیه نمی کنم چون دردسرهاش رو در این فرهنگ بخوبی می دونم . نظر شخصی من ، نظر شخصیه منه و قطعا با درصد قابل توجهی از مردهای ایرانی متفاوته . به همین دلیل

به کسانی که بکارتشون رو حفظ کرده اند هرگز توصیه رابطه پیش از ازدواج نکردم و نمی کنم . این رو می تونید در تمام مشاوره ها ببینید و البته می تونید در همین مشاوره ها هم ببینید که چند خانم باکره از ترس همین فرهنگ روابط جنسی از طرق دیگر رو تجربه می کنند و شب حجله هم سربلند هستند و داماد هم فکر می کنه اولین مرد زندگی خانمه هست و خلاصه همه خوشحال هستند !!
اما
به کسانی که بکارتشون رو از دست دادند یادآوری می کنم که این آخر دنیا نیست و هرگز بخاطر نداشتن بکارت خودشون رو کم نبینن و ضعفهای طرف مقابل رو نادیده نگیرن

4- بله ، خدا اون بالا ناظر همه کارهای ماست
من نباید دروغ بگم
شما نباید به دیگرانی که مثل شما نیستند تهمت ناسالم بودن بزنید
او هم باید مراقب رفتار خودش باشد که هرکس مسئول رفتار خودش است و بس

بهترین کار به نظر من جدا شدن از این افراد است

اینجوری هم اون کمتر اذیت میشه و هم شما

شاید سخت باشه اولش اما بهتر از سر کردن با اینجور آدمهاست

دوست عزیز  
شما همیشه پست های مشاورهی خوبی ارسال می کنید و من هم همیشه از خواندنش لذت می برم اما فکر نمی کردم با این پست من اینطور برخورد بشه!
اول اینکه من قصد تهمت نداشتم.و از این خانم دکتر هم با شجاعت معذرت خواهی می کنم اگر بهشون تو هینی کردم.من یک حرف کلی را زدم و قصدم با این خانم نبوده.در متن بالای که داستانی تعریف شده دقیقا هم گفته شده که خانمی که چنین مشکلی داشته به راحتی چند سال بعد ازدواج کرده .خب این برای من مایه تعجب بوده.این چیز عجیبی است؟من دقیقا به آن داستانی که تعرف کرده اند اشاره کردم.
شما هم حق این سوال را که از کجا معلوم تجربه جنسی نداشته ام را ندارید که بپرسید. چون من با مردی نبوده ام و همیشه سعی می کنم از این مسایل تا بعد از ازدواج دوری کنم.

گر چه فکر نمی کنم ادامه دادن این موضوع ما را به جایی برساند.

پس می گم که خانم دکتر عزیز شاید ما گاهی مرتکب خطایی بشویم اما من تجربه کردهام که خداوند تمام خطا های ما را می بخشد.به شرطی با خودت این عهد را ببندی که دیگر هیچوقت یک اشتباه را دوبار تکرار نکنیم.شاید خیلی از چیزها خوشایند ما نباشد اما ما مجبوریم این را قبول کنیم که ما در دنیای زندگی می کنیم که تمتم رفتارهای مان تقسیم بندی می شوند.
بعضی وقتها هم خداوند به ماد تو جهاتی می کند که فقط به خاطر ترک اشتباهاتمان است.
من هیچوقت گناهانم را کوچک نمی کنم اما این را خوب می دونم که وقتی ترکشون می کنم سهم بیشتری از زندگی نصیبم می شود.

سلام دوستان
وقتی اولین پست رو خوندم به خودم گفتم : همون مشکل همیشگی.......البته کمی جا خوردم که یه خانوم دکتر دچار چنین مشکلیه.......ولی به هر حال دنبال کردم و حالا خوشحالم از شر اون موجود راحت شدی
اما خانوم دکتر من.......دوست من........ملوسک.....گور پدر هر چی پرده و بکارت.......
بکارت چیه مگه؟؟؟؟؟؟
چرا باید خودتو ببازی.........
تو پاکی.........تا وقتی پایبند اصول اخلاقی هستی..........
تا وقتی دروغ نمیگی و حق کسی رو نمیخوری
ببینم کسی رو کشتی یا زیر اب دیگری رو زدی؟؟؟؟؟
به دختری تهمت زدی یا سر پسری رو شیره مالیدی؟؟؟؟؟؟
مهم نیست..........مهم نیست که مردی اینطوری پست از اب درومده.......اولیش نیست اخریش هم نخواهد بود........
تو پاکی......پاک تر از برگ گل.........مهم نیست دیگران بگن باکره نیستی......مهم خودتی....خودتو نباز.......
پزشکی........مستقل باش........کار کن و ادامه تحصیل بده.....فکرتو عوض کن.........
تو گناهی مرتکب نشدی.........عشق بوده و رضایت......تمام شد و رفت.......
اون بدبخت رو هم ببخش......اون موجود بی ارزشی که ارزش اینو حتی نداره بهش فحش بدی.......اونقدر ابله که نفهمیده چه نازنینی رو از دست داده
===============
از این به بعد مواظب باش......به کسی نزدیک نشو........
نزار کسی بهت نزدیک شه..........
میدونم تنهایی.........به مردایی که با کلماتی چون درکت میکنم......میفهممت.......مهم نیست بهت میخوان نزدیک شن اجازه ورود نده
این موجودات دو پا فقط و فقط برای سواستفاده از احساسات پاک زنانه آموزش دیدن.......میان و مثل دستمالت میکنن........
یه مدتی که گذشت.....روحیتو که بدست اوردی...........مردی رو پیدا کن که مرد باشه........حمایتت کنه........و ازت نپرسه چی شد......براش عادی باشه......و اصلا اهمیت نده
بزار یه خاطره برات بگم تا موضوع رو بگیری
======================
رفیقی دارم که مرد فوق العاده ای.......با هم یک مدتی شریک بودیم.......خیلی پایبند اصول زندگی و اخلاق.......یه دوست دختر فابریک داشت که 16 سالی میشد با هم بودن........
اینا از وقتی 20 سالشون بود با هم بودن........همسایه بودن و بعدش همکار.........
رفیق ما عاشق خانوم بود........وقتی 25 سالش میشه میره خواستگاری......جواب بله رو هم میگیره......ولی بعد از مدتی سر بحث احمقانه ای بینشون شکراب میشه.......
3 سال بعد وقتی پسر دخترو دوباره پیدا میکنه دوباره عشقشون روشن میشه.....با هم از نو شروع میکنن.........
رفیقم وقتی برای اولین بار کنار دوست دخترش میخوابه متوجه میشه دختر نیست....ولی جالب اینجا بود که وقتی خاطره زندگیشو برام میگفت بهم گفت:  .... خوشحال بودم دوباره پیش منه...........کنارمه........
ازش پرسیدم چرا ازدواج نکردن بعد از اینهمه سال دوستی.....
خندید و گفت: چون هنوز آمادگیشو نداشتیم........ازدواج پایان عشق و ازادی ......ازدواج تعهد میاره.......
خندیدم و گفتم مگه الان که دوستید بهم پایبند نیستید/؟؟؟؟؟؟
گفت: من عاشقشم......عشقه که نمیزاره بهش شک کنم.........عشقه که نمیزاره به یکی دیگه فکر کنم......من نمیخوام ناراحتیشو ببینم........
الان اونا چندین سال ازدواج کردن........یه پسر توپول و ملوس دارن......هنوز عاشقن......و هنوز که هنوز........رفیق من خوشحاله که الهام کنارشه......
اون زن و شوهر اونقدر بهم ایمان داشتن......اونقدر اعتماد.......که الهام در رفاقت من نسبت به خودشو و همسرش شک نداشت......... باورت میشد من خودم نگران بودم الهام چی درباره شراکت من و دوست پسرش فکر میکنه.ولی الهام مطمئن بود.......از پسر مطمئن بود
من........هر وقت بخوام یه زندگی نمونه رو مثال بزنم یاد اون دو تا میافتم........
شاید اشتباهاتی هم کردن در زندگیشون...........ولی مهم الانه........الان کنار هم هستن.....بدون ذره ای شک و تردید....
=================
با کسی باش که نخواد بدونه چطوری شد زن شدی........
با کسی باش که بخواد کنارش باشی............خوشحال باشه که هستی......
با کسی باش که روحتو ببینه........
با کسی باش که بدونه مالک نیست........همسر..........شریک..........
====================
سخت نگیر دختر........برو از زندگیت لذت ببر........
و هرگز.......هرگز..........برای هیچ مردی تعریف نکن چی شده........حتی برای عشقت......نزار ازت بپرسه.......
پرسید : بگو جوونی بود و تموم شد.......تو جوونی نکردی.......؟؟؟؟؟؟
======================

81627 نوشته است: بچه ها از همتون ممنونم به خاطر وقتي كه گذاشتبد
راستش ضربه اخر رو به من زد و با يه تهمت بزرگ خودش رو راضي كرد و به من گفت گم شو.تهمتي كه فقط از خدا ميخام جوابش رو بده.ما اصلا با هم حرف نميزديم مدام دعوا بي حرمتي.به اخاطر علاقه ام به تمام خاسته هاش بله گفتم.
روحم ازرده اس.خسته ام.به هيچ كارم نميرسم
من با زحمت زياد بدون كلاس كنكور با كمك خدا پزشكي قبول شدم.اما الان هيچ اميدي به اينده ندارم.دارم ديوونه ميشم

دوست عزيزم . آزردگي حق توست. خستگي هم واسه آدمي زاده. ولي خوشحال باش. خوشحال و شاد كه از دست چنين آدمي راحت ميشي. واقعا جهنمو اذابه. ولي درباره آيندت. چرا نا اميدي گلم. شما يه پزشكي. ميدوني به چقدر آدم ميتوني كمك كني؟ چقدر آدما رو نجات بدي. مي توني عاشق همه مردم دنيا باشي. با تلاشت با سختي كه به اين جايگاه رسيدي از كمك كردن به مردم لذت ببري. چيزي كه منم آرزوشو داشتم.گر چه دكتر نشدم.  ولي بدون و مطمئن باش آينده خيلي خيلي خوبي ميتوني داشته باشي. تو خيلي توانايي هاي زيادي داري كه تونستي به اينجا برسي پس اونارو قدر بدون عزيزم.اين موضوع و اشتباه را هم پايان زندگي ندون.