شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

مشاور

  1. با سلام . می خواستم بدونم وقتی برا آدم یه مشکلی پیش می یاد می خواد بره پیش مشاور یا روان شناس ، این مشاور همون متخصص اعصاب و روانه یا مشاور کارش با متخصص اعصاب فرق داره ؟
    من یه مشکلی دارم اونم اینه که نمی تونم حرفای دلمو به یکی بگم همش می ریزم تو خودم یا گریه می کنم به نظر شما صلاح هست که آدم بره مشکلاتش رو به یه روانپزشک بگه ؟ روانپزشک آقا بهتره یا خانوم ؟
    مرسی
     
  2. سلام عزيزم

    مشاور و روانشناس تخصصشون با روانپزشك فرق ميكنه.

    روانشناسها معمولا تكنيكهاي روانشناسي رو ارائه ميدن ولي روانپزشكها بيشتر درمان دارويي دارن.

    براي رفع مشكلتون به روانشناس مراجعه كنيد.

    تفاوتي نمي كنه شما به روانشناس آقا مراجعه كنيد يا خانم. ولي چون ابتداي كار هستين و گفتين براتون صحبت كردن و درد دل كردن سخته اگه به يك روانشناس خانم مراجعه كنيد  احتمالا خيلي راحت تر خواهيد بود
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  3. دوست عزیز برای حل این مشکل بهتر است به روانشناس مراجعه کنی و معمولاً اگر روانشناس رو از همجنس خودت انتخاب کنی بهتره. برای ما خانمها یه روانشناس خانم خیلی بهتره چون هم از نظر احساسی به ما نزدیکه و هم احساس راحتی بیشتری باهاش داریم
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  4. با سلام  
    دوست عزیز اصولاً هر شخص در طول زندگیش  دوست و یا آشنائی امین جهت بازگو کردن معضلات ،احساسات و کلاً راز خودش داره.لذا اگر مشکل شما صرفاً کمبود همچنین شخصی است پیشنهاد میکنم در محیط و دوستان خودتون کمی دقت کنید حتماً پیدا خواهید نمود و در غیر اینصورت  میتونیددوستی در همین سایت و در فضای مجازی با رعایت اصول متداول و عرف جامعه ، پیدا کنید.
    و اگر مشکل مشاوره ای دارید قطعاً باید به یک مشاور متخصص مراجعه کنید.
    موفق باشید
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  5. دوست عزیز ! نظر شخصی من بدون اینکه دوست داشته باشم در موردش توضیح بدم اینه که
    بخصوص اگر مشکلی که دارید به نوعی به مسائل جنسی بر می گرده بهتره به مشاور خانم مراجعه کنید .
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  6. ممنون از همگی . فقط اینو بگم مربوط به مسائل جنسی نیست
    مرگ برادرم پدرم گذشته های تلخی که داشتم که هر وقت بهشون فکر می کنم ناخودآگاه اشک تو چشام جمع می شه
     
  7. nooshin69 نوشته است: ممنون از همگی . فقط اینو بگم مربوط به مسائل جنسی نیست
    مرگ برادرم پدرم گذشته های تلخی که داشتم که هر وقت بهشون فکر می کنم ناخودآگاه اشک تو چشام جمع می شه


    نوشین جان بابت اتفاقات تلخی که برات رخ داده متاسفم اما بازهم توصیه می کنم به مشاور خانم مراجعه کنی .
    یادتم نره که متاسفانه همه ما عزیزانمون رو دیر یا زود از دست می دیم
    گاهی زندگی ، اصلا رسم خوشایندی نیست . می فهمم ...
    ولی ...
    با همین " ولی "ها باید زندگی کرد
    شاد باشی
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
  8. باسلام
    دوست عزیز منهم به سهم خودم تسلیت میگم ولی این واقعیتی است بس ناگوار ،که برای همه ما پیش آمده و خواهد آمد اما همونطور که آقای سامی گفتند تا نفس داریم باید  با خوب و بد زندگی بسازیم و این مراحل رو طی کنیم و فراموش نکنیم که روزی هم نوبت  به ما خواهد رسید پس تا زنده ایم زندگی باید کرد.از طرفی اصولاً باید در زندگی فرودی باشه تا فرازی پیدا بشه و ما قدر اونو بدونیم.لذا  پیشنهاد میکنم بیشتر به آینده فکر کنید و خودتونو با ورزش،مطالعه و حضور در جمع دوستان سرگرم کنید قطعاً بزودی از این مرحله خواهید گذشت و زندگیتان عادی خواهد شد.
    همواره موفق و بهروز باشید.
     
  9. بنده هم به شما دوست عزيز تسليت ميگم.انشالا هيچ وقت غم نبيني گلم.به نظر من هم به يه مشاور خانوم مراجعه كن.در ضمن داشتن دوست خوب نعمته.چون مشاور هم تا حدي ميتونه تو رو آروم كنه.ولي يه دوست واقعي هميشه در كنارته و بات همدردي ميكنه.برات آرزوي موفقيت ميكنم.
     
  10. دوست گرامی تحمل مصایب زندگی فوق العاده مشکل است ، اما ما به حکم زنده بودن باید ادامه دهیم . بنظر من هم اگر بین دوستان و آشنایان کسی هست که احساس نزدیکی و اعتماد نسبت بهش داری درد دل کردن با او ارجح تر از روانشناس است چون به هر حال او شرایط و محیط زندگی تو و احساساتت را بیشتر میشناسد و درک میکند
     
  11. سلام عزيزم

    اميدوارم اين مطالب بهت كمك كنه

    راه هاي کنار آمدن با غم از دست دادن عزيزان

    واکنشي به نام اندوه

    غم و اندوه حالتي از سيستم عاطفي است و وقتي بروز مي کند که ما فقدان و از دست دادن را تجربه کنيم. بنابراين چون فقدان ها و از دست دادن ها متنوع و متفاوت است، در بسياري از موارد غم و اندوه دامنگير ما انسان ها مي شود و مثلا بعد از طلاق، دوري پدر و مادر و يا از دست دادن شغل هم ما اندوهگين و غصه دار مي شويم. در مورد مرگ عزيزان، اندوه و غم قسمتي از فرآيند به حساب مي آيد. اين فرايند به زمان احتياج دارد و ترميم روحيه بازماندگان معمولا بتدريج صورت مي گيرد. نحوه بروز اين غم و اندوه به شرايط فرد بازمانده و رابطه او با عزيز از دست رفته و حتي شرايطي که در آن مرگ رخ داده بستگي دارد. مثلا اگر فردي مدت هاي زياد بيمار بوده يا بسيار سالخورده است، ديگران احتمال مرگ او را مي دهند. اگر چه در اين شرايط هم نزديکان اندوهگين مي شوند اما مرگ ناگهاني بسيار آسيب زننده و ناراحت کننده است و غلبه بر ناراحتي و اندوه در اين شرايط بسيار زمان بر است.


       اين نيز بگذرد  


    چند روز اول پس از مرگ يک عزيز، روزهاي سخت و پر فشاري است. اطرافيان گريه مي کنند و سعي در آرام کردن و تسلي دادن به يکديگر دارند. مراسم مختلفي که برگزار مي شود باعث تجمع آدم ها و در نتيجه افزايش فشار روحي بازماندگان مي شوند که بايد مقدمات اين مراسم را فراهم کنند. اما بودن آدم ها و انجام مراسم  کمک مي کند تا چند روز اول، بازماندگان تنها نبوده و ديگران را در غم خود شريک بدانند. اکثر بازماندگان در طي همين چند روز عواطف و احساسات خود را بروز مي دهند که علامت بسيار خوبي از شروع فرايند ترميم به حساب مي آيد، اما بعضي ها در اين روزها به هيچ وجه احساسات خود را نشان نمي دهند و ترجيح مي دهند در تنهايي و خلوت خود سوگواري کنند. به هر حال آنچه مهم است بيان و بروز احساسات ناشي از غم و اندوه است که بايد حتما انجام شود، چه در خلوت و چه در حضور جمع، تفاوتي ندارد فقط بايد از شر غم و اندوه راحت شد. در اين شرايط بعد از گذشت چند هفته فرد بازمانده احساس سبکي مي کند و حتي مي تواند تا حدي فعاليت هاي عادي خود را از سر بگيرد، اما اگر غم و اندوه به شدت همان روزهاي اول ادامه پيدا کند معلوم است که احساسات منفي  در ذهن فرد انبار شده اند.  

    بايد زندگي کرد  

    اکثر افراد پس از مرگ عزيز فکر مي کنند ديگر نمي توانند ادامه دهند که اين واکنشي طبيعي است اما بايد زندگي کرد و با مسئله کنار آمد. اگر به نکات زير توجه شود تطابق با شرايط تازه راحت تر مي شود.  
      -  يادتان باشد اندوه يک احساس طبيعي است و مطمئن باشيد که مي توانيد و بايد از شر آن راحت شويد.  
    -    درمراسم ويژه سوگواري فرد از دست رفته شرکت کنيد چون در ترميم روحيه آسيب ديده شما بسيار موثر است.  
    -  با ديگران باشيد. اگر در کنار فاميل يا دوستان باشيد احساس امنيت بيشتري مي کنيد.  
    -  هر زمان که قادر هستيد در مورد اين موضوع صحبت کنيد. صحبت در مورد فرد از دست رفته، خاطرات و احساسات خودتان بسيار کمک کننده است. البته هيچ وقت فرد بازمانده نبايد براي اين کار تحت فشار قرار بگيرد.  
    -  اگر در اين دوران صحبت کردن برايتان مشکل است، هر آنچه که مايليد بنويسيد.  
    -  مطمئن باشيد واکنش هاي شما در اين دوران طبيعي است و با گذر زمان از شدت آنها کاسته مي شود.  
    -  در مورد اوقات خوشي که با فرد از دست رفته داشته ايد فکر کنيد .  
    -  سعي کنيد حواستان را پرت کنيد. بودن در کنار دوستان و بستگان دراين امر به شما کمک مي کند.  
    -  بهتر است از طرف فرد از دست رفته کار خيري انجام دهيد. مثلا هر سال در روز تولد يا فوت او به موسسه اي خاص به نام او کمک کنيد.  
    -  اگر حس مي کنيد اخبار و حوادث ناگوار تلويزيون و مطبوعات باعث تشديد غم و غصه و يا استرس شما مي شوند اصلا به آنها گوش نکنيد.  
    -  به جاي دوري از بستگان و دوستان به آنها نزديک شويد. استفاده از گروه هاي مذهبي و اجتماعي مختلف در اين زمينه کمک کننده است (مثل موسسات خيريه و...) به اين جمله توجه داشته باشيد که ما درخلوت خود اندوهگين مي شويم اما در اجتماع است که اين اندوه التيام پيدا مي کند. افرادي که بدون قضاوت، شنونده خوبي هستند بهترين ها هستند تا با آنها معاشرت کنيد.  
    -  در اين دوران تصميمات بزرگ نگيريد. غم و اندوه مانع از تصميم گيري صحيح مي شود.   تصميمات بزرگ و مهم را به   4   تا   6   ماه بعد موکول کنيد.  
    -  ورزش کنيد چون خلق شما را بهتر مي کند. ممکن است اشتها و خواب شما هم تحت تاثير قرار بگيرد و بايد مواظب خودتان باشيد. مواد مغذي و کم حجم در اين دوران بسيار مفيد هستند.  -هر چقدر دوست داريد گريه کنيد. اگر موزيک يا موضوع خاصي شما را به ياد او مي اندازد و باعث ناراحتي و حتي گريه شما مي شود تعجب نکنيد چون طبيعي است. به مرور زمان اين حالات تضعيف مي شود.  
    -  زمان کمک کننده  است  اما درما نگر نيست. از قديم گفته اند گذر زمان التيام بخش تمام دردهاست اما اين مسئله کاملا هم صدق نمي کند. زمان به تنهايي کاري از پيش نمي برد، مگر خودتان به التيام درد کمک کنيد. اگر دائم احساسات منفي را تجديد کنيد و يا آنها را بروز ندهيد مشکل چند برابر مي شود. البته فراموش نکنيد ناراحتي شما هيچ وقت کاملا از بين نمي رود اما با کمک خودتان بسيار کمرنگ مي شود.  


    وقتي ماجرا بيخ پيدا مي کند  
    اگر غم و اندوه شما بعد از مدتي کمتر نشد، افسرده شده ايدو بايد از يک مشاور کمک بگيريد. اما از کجا بفهميم که مشکلي بروز کرده است:  
    -  براي مدت چهار ماه يا بيشتر اندوهگين هستيد و اصلا بهتر نشده ايد.  
    -  آنقدر غم و اندوه شما شديد است که اصلا نمي توانيد فعاليت هاي عادي را از سر بگيريد.
    -  اندوه بر روي تمرکز، خواب، خوراک و اجتماعي بودن شما تاثير شديدي گذاشته است.
    -احساس مي کنيد نمي توانيد به زندگي ادامه دهيد و حتي به خودکشي و آسيب به خود فکر مي کنيد.  
    -  يادتان باشد بازگشت به زندگي طبيعي به اين معنا نيست که عزيزتان را فراموش کرده ايد. عشق به او در وجود شماست و خودتان به آن واقفيد، پس اصلا مهم نيست ديگران چه مي گويند. هر چه زودتر به زندگي عادي برگرديد و خوشحالي طبيعي خود را بدست بياوريد. مطمئن باشيد که عميق ترين غم ها با کمک خود افراد به خوبي سپري شده اند و آدم ها همچنان به زندگي ادامه مي دهند.

    سايت ايران سلامت
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.36 ثانیه (83)