روشهاي صحيح بحث كردن زوجين

سلام لی لی جان مسئله ای که شما مطرح کردین یکی از مسائل مهم زندگی همه ی افراده...چون همه ی افراد دارای تفاوتهای فردی هستن و این تفاوتها مخصوصا با جنس مخالف بیشتر به نظر میاد ..من با روشهایی که شما و دوستان مطرح کردین موافقم ...چون این بحث کردنا و این توافق نظرات که زندگی رو برا زوجین اسون میکنه ...همیشه بهترین روش برای اینکه یه بحث به دعوا نکشه سکوت کردنه تا وقتی که طرفین اروم شده و در مورد مسئله همه ی جوانبو در نظر بگیرن ولی مسئله رو تموم شده فرض نکرده و در بهترین شرایط باید همدیگر و قانع کنن ...خوشحال میشم که این تایپیک ادامه پیدا کنه...چون مسئله خیلی مهمی مطرح شده .

سلام دوستان
اميدوارم حال همتون خوب باشه

بچه ها ميخواهم يك بحثي رو الان باز كنم دوست دارم توش شركت كنيد و به من كمك كنيد مثل هميشه

فرض كنيد با همسرتون رفتيد خريد مثلا خريد مبلمان يا وسايل خونه كه واسه هردو مهمه
سليقه شما با همسرتون فرق ميكنه.شما خيلي در مورد ديزاين خونتون فكر كرديد و اون الان ميگه من اين رنگ يا چيدمانو دوست ندارم
شما مسلما خيلي بهم ميريزيد.چكار ميكنيد؟چجوري باهاش حرف ميزنيد؟
الان وسط خيابونيد وقت نداريد با قربونت برم و عزيزم متقاعدش كنيد.از سليقتون ميگذريد يا پافشاري ميكنيد؟
خواهش ميكنم خودتونو تو اين وضعيت تصور كنيد و جواب دهيد

سلام ليلي عزيز
من مشكل شما رو به شخصه تجربه كردم چون تازه ازدواج كردم ، اينو بگم كه اول از همه بايد با ايشون طي مي كردي كه مثلا مسئوليت كارهاي مالي خونه (البته اگه به اين نتيجه رسيدي و قبول داري) با ايشون باشه و مديريت مسائل خونه با شما . اينجوري مسئوليت ها رو مشخص مي كني و در نتيجه شما يه امتياز از ايشون جلوتري . البته مسلما عقيده دو طرف تو تصميم گيري ها مهمه و بايد تبادل نظر صورت بگيره ولي وقتي يه همچين مواردي پيش مياد نظري قطعي با مدير مربوطست .
بعد يه كمي هم گذشت كن نميگم مبل رو طبق ايده ايشون انتخاب كن چون حساسيت اين موضوع رو مي دونم ولي دنبال اين باش كه ببينين تو كدوم وجه باهم موافقيد مثلا مي گم اول به اين نتيجه برسيد كه مبل راحتي مي خواين انتخاب كنين يا مبل استيل .
بعد ايراني باشه يا تركي يا ...
بعد رنگ و طرح پارچه
مي دوني بايد مرحله به مرحله حركت كنين بالاخره يه مبلي پيدا مي كنين كه هردوتون خوشتون بياد .

سلام بچه ها
راستش از نظر من وقتي يه بحثي شروع ميشه دو تا كار رو نبايد انجامش داد :
1-ادامه بحث
2-با هم بودن تا زماني كه عصباني هستيد( يا به قول معروف دورو بر هم نپلكيد)

عوضش اينكار رو انجام بديد:
اگه تو خونه ايد و با همسرتون بحثتون شده سعي كنيد هر چه سريعتر از اون محيط دور بشيد حتي الامكان از خونه بريد بيرون...بريد جايي كه پر از درخت باشه و ... خلاصه نريد وسط خيابون با كلي آلودگي و بوقها مختلف .... بريد پارك نزديك خونتون ... يه كم قدم بزنيد ... روي نيمكت پارك بشينيد ... به صداي آب فواره گوش كنيد... به صداي گنجشكها... باد رو روي صورتتون حس كنيد... بذاريد درون شما پر بشه از احساس آرامش و رهايي...تمركز كنيد ... اما به دليل بحثتون يا برخورد همسرتون و... فكر نكنيد... درحقيقت بايد سعي كنيد كه به هيچ چيز فكر نكنيد... تا مطمئن نشديد كه به اندازه كافي آرام نشديد به خانه برنگرديد... قبل از برگشتن به خانه با تلفن با همسرتان يك صحبت كوتاه داشته باشيد تا بفهميد آيا اون هم به اندازه كافي زمان داشته تا آرامشش رو به دست بياره يا نه.
اگر احيانا وسط دعوا اين همسرتون بود كه يكهو گذاشت و از خونه رفت بيرون عصباني نشيد شايد اون هم داره از همين روش براي به دست آوردن آرامشش استفاده مي كنه اگه محيط خونه عصبيتون مي كنه لزومي نداره شما هم توي خونه بمونيد.
فقط يه  چيزي رو كاملا فراموش كنيد... اون هم شماره تلفن مادر و خواهر يا دوستانتونه... ترجيحا سعي كنيد از مشكلات بين خودتون كس ديگري باخبر نشه وگرنه ممكنه بعدها دخالتهاي اون شخص يا سركوفت هاش واقعا آزارتون بده. واقعا 10 دقيقه دردل كردن به دردسرهاي بعدش نميارزه.

حتي براي چيزهايي كه ميشه قبلا از طرف مقابلتون نظر خواهي كنيد و به قول معروف نذاريمش براي دقيقه نود و لحظه آخر. ليلي جان اگر مي دوني كه اختلاف سليقه شما و همسرتون زياده سعي كنيد از قبل به يك نتيجه قابل قبول براي هر دو نفر برسيد. اگه شما چيزي رو مي پسنديد كه همسرتون ازش خوشش نمياد دليل بر خوش سليقگي شما و بد سليقگي همسرتون نيست و البته برعكس. مي تونيد از اين اختلاف سليقه طوري استفاده كنيد كه چيز جديد از آب در بياد ، مثلا تركيب خواسته شما با نظر همسرتون... چيزي كه هر دو نفر به يك رضايت نسبي ازش برسيد.
باور كن دختر خوب مشكلي نيست كه نشه با آرامش حلش كرد تازه خيلي از اين جور چيزها اصلا مشكل نيستند فقط اختلاف سليقه اند اما اگر ما لجبازي كنيم يا يكدنده باشيم اين مسايل كوچيك بعدها خودشون رو تو مسايل بزرگتر زندگي به شكلي بدتر نشون ميده.
وقتي هم كه مشكلي پيش مياد رهاش نكنيد فكر نكنيد كه فراموش ميشه سعي كنيد حلش كنيد.
باز هم براتون آرزوي موفقيت مي كنم.

lili_b نوشته است: سلام دوستان
اميدوارم حال همتون خوب باشه

بچه ها ميخواهم يك بحثي رو الان باز كنم دوست دارم توش شركت كنيد و به من كمك كنيد مثل هميشه

فرض كنيد با همسرتون رفتيد خريد مثلا خريد مبلمان يا وسايل خونه كه واسه هردو مهمه
سليقه شما با همسرتون فرق ميكنه.شما خيلي در مورد ديزاين خونتون فكر كرديد و اون الان ميگه من اين رنگ يا چيدمانو دوست ندارم
شما مسلما خيلي بهم ميريزيد.چكار ميكنيد؟چجوري باهاش حرف ميزنيد؟
الان وسط خيابونيد وقت نداريد با قربونت برم و عزيزم متقاعدش كنيد.از سليقتون ميگذريد يا پافشاري ميكنيد؟
خواهش ميكنم خودتونو تو اين وضعيت تصور كنيد و جواب دهيد

در صورت اسرار ... من از سیلقم به راحتی میگذرم...
حتی قبل از اینکه سلیقه خودم را بگم از ایشون سلیقش را میپرسم...خیلی راحت میشه تشخیص داد روی سیلقه خودش تاکید داره یا دو دل هست....اگه در انتخابش شک نداشته باشه من سلیقه خودم را عنوان هم نمیکنم
البته فعلا که مجردم...ولی اخلاق خودم را که میدونم چی هست  با عین حال حرفهام جدی بود

سينا جان فكر نميكنم به اين راحتي ها بشه گذشت
يك موقعي هست كه بعضي چيزها واست مهمن! ميشه به يك حد وسطي از هر دو سليقه رسيد اما وقتي كه زمان نداري عكس العملت خيلي مهمه

در هر صورت نظرت برايم جالب بود

سلام منم با نظر سارا جون جونی موافقم ..باید یه چیزی انتخاب بشه که مورد پسند طرفین باشه ...در جواب اقا سینا باید بگم بعضی اقایون رو این مسائل حتی بیشتر از خودمون حساسن...من خودم  با همسرم بعضی موقعها سر این مسائل اختلاف پیدا میکنیم ولی یا همدیگرو قانع میکنیم یا میریم دنبال چیزی که روش توافق داریم

Sina2000 نوشته است:

lili_b نوشته است: سلام دوستان
اميدوارم حال همتون خوب باشه

بچه ها ميخواهم يك بحثي رو الان باز كنم دوست دارم توش شركت كنيد و به من كمك كنيد مثل هميشه

فرض كنيد با همسرتون رفتيد خريد مثلا خريد مبلمان يا وسايل خونه كه واسه هردو مهمه
سليقه شما با همسرتون فرق ميكنه.شما خيلي در مورد ديزاين خونتون فكر كرديد و اون الان ميگه من اين رنگ يا چيدمانو دوست ندارم
شما مسلما خيلي بهم ميريزيد.چكار ميكنيد؟چجوري باهاش حرف ميزنيد؟
الان وسط خيابونيد وقت نداريد با قربونت برم و عزيزم متقاعدش كنيد.از سليقتون ميگذريد يا پافشاري ميكنيد؟
خواهش ميكنم خودتونو تو اين وضعيت تصور كنيد و جواب دهيد

در صورت اسرار ... من از سیلقم به راحتی میگذرم...
حتی قبل از اینکه سلیقه خودم را بگم از ایشون سلیقش را میپرسم...خیلی راحت میشه تشخیص داد روی سیلقه خودش تاکید داره یا دو دل هست....اگه در انتخابش شک نداشته باشه من سلیقه خودم را عنوان هم نمیکنم
البته فعلا که مجردم...ولی اخلاق خودم را که میدونم چی هست  با عین حال حرفهام جدی بود

آقا سينا
حرفهاي شما فقط تا زماني كه مجردين مصداق داره !!!!يا حداكثر تو دوران نامزدي
مطمئن باش هرچقدر هم باگذشت و مهربون باشي وقتي قرار باشه دائما در مقابل خواسته هاي همسرت كوتاه بياي و از خودت بگذري (حتي از ته دل) بعد از يه مدت حس بدي نسبت به خودت پيدا مي كني! چون از بس كه بخشيدي احساس مي كني ديگه چيزي نداري ببخشي و از درون خالي مي شي .
فكر نمي كنم ما آدمهاي معمولي بتونيم اينقدر بزرگوار باشيم كه هميشه بدون هيچ توقع و چشم داشتي از خواسته هامون بگذريم !
پس چون خودمون رو مي شناسيم (خود واقعي ، نه اوني كه دلمون مي خواد باشيم) بهتره راهي پيدا كنيم كه دونفر از هم راضي باشن ، در اين زمينه اول بايد سعي كنيم قدم اول رو خودمون برداريم .
مثال مي زنم : اگه من از چيزي خوشم بياد و شوهرم نه ، اگه وقتي من نظرش رو در مورد چيزي كه انتخاب كردم بپرسم و اون خيلي رك و راست بگه نه اصلا قشنگ نيست ، يا نه من از اين مدل خوشم نمي آد ، فكر مي كني من چه جوري برخورد مي كنم ؟
100% بهم برمي خوره و حتي اگه حرفي هم نزنم ، صبر مي كنم تا اون چيزي رو انتخاب كنه و وقتي اون نظر من رو خواست من هم حالشو مي گيرم !
خوب فرض كن اگه لجبازي به همين منوال ادامه داشته باشه چه اتفاق بدي مي افته ....
حالا دوباره فرض كن من از همسرم نظرش رو در مورد چيزي بپرسم كه ايشون ازش خوشش نيومده ، يه برخورد ديگه مي تونه اين باشه كه بگه آره عزيزم خوبه ولي به اين دليل و اون دليل اگه فلان چيز ديگه رو انتخاب كنيم بهتر نيست ؟
تو اين جور مواقع من ديگه حالت تدافعي بهم دست نمي ده و به دنبال چيزي مي گردم كه نظر مثبت همسرم رو هم جلب كنم ضمن اينكه اون مشخصه اي كه خودم مي خوام تاحد ممكن داشته باشه .

خوب همه اینا درست...اما من فکر میکنم آقایون کمتر به مدل و رنگ اهمیت میدن..نه اینکه بگم اصلا اهمیت نمیدن ... به همین دلیل راحتر از خواسته خودشون در مورد رنگ و مدل میگذرن
اکثر آقایون فکر میکنند که خانمها بهتر از اونا رنگ و مدل را انتخاب میکنند..به این دلایل من فکر میکنم وقتی دو نظر مختلف باشه خودم کوتاه میام ...البته از این کوتاه اومدن هم راضی هستم نه اینکه با دلخوری کوتاه اومده باشم

سلام، نمي دونم بازم سري به اينجا مي زنيد يا نه؟ خواستم بگم به موارد جالبي اشاره كردين. اما بيشتر نظرتون اين بود كه بهتره وقتي مثلا شوهر آدم عصباني ميشه و داد و قال راه ميندازه، سكوت كنيم تا اوضاع از ايني كه هست بدتر نشه و بعد كه آروم شديم در كمال آرامش با هم صحبت كنيم.
حالا مي خوام بگم من كه شوهرم طاقت سكوتمو نداره چكار كنم. راستش من يه عادت بدي دارم كه از بچگي باهامه و نمي تونم تركش كنم. اونم اينه كه وقتي عصباني ميشم اصلا حرف نمي زنم. بعضي وقتها هم بعد از اينكه حرفهامو خيلي مختصر زدم سكوت مي كنم و ديگه اصلا حرفم نمياد تا چند ساعتي بگذره و كمكم از ناراحتي در بيام و اين شوهرمو عصباني مي كنه و از اين اخلاقم حرصش مي گيره.
اون دوست داره هر وقتي عصبانيه، هر چي ميگه من بگم چشم، ببخشيد، تقصير من بود.
اگه اينها رو بگم لحنش از عصبانيت به سمت نصيحت تغيير مي كنه و شروع مي كنه يه ساعت منو نصيحت كردن كه من احساس بدي راجع به خودم بهم دست ميده.
اگه حرفي نزنم كلي عصبانيتر ميشه و ميگه به من بي محلي ميكني.
اگر هم از خودم دفاع كنم و باهاش بحث كنم كه ديگه بدتر. ميگه دوست ندارم اينطوري جوابمو بدي.
من موندم چه كار كنم. احساس مي كنم بعد از ازدواج عزت نفسمو از دست دادم.
مي دونم خودمم مقصرم. من خيلي حساسم و زود ناراحت ميشم بخصوص از دست شوهرم.
شوهرم عصباني كه ميشه يه حرفهايي ميزنه مثلا ميگه از اينكه ازدواج كردم پشيمونم و... ولي انتظار داره كمي بعد از تموم شدن حرفهاش دوباره با هم بگيم و بخنديم و از من عذر خواهي مي كنه و ميگه حرفهاشو جدي نگيرم. خودش كه اينطوريه و اصولا اصلا كينه اي نيست. ولي اين حرفها رو من تاثير بدي ميذاره و نمي تونم فورا فراموششون كنم. خواهش مي كنم اگه راه حلي براي اين مشكل دارين، بهم بگين. مرسي.

ببخشيد يادم رفت بپرسم:
من از كجا مي تونم بفهمم چرا اخطار گرفتم؟

سلام

اول اينكه با هر اخطار يك ايميل واستون مياد (يه ادرس ايميل شخصيتون نه اين سايت)

دوم :
خيلي خوبه كه ميتوني سكوت كني.تو و شوهرت كاملا برعكس ما هستيد.سكوت خوبه اما نه خيلي!
من پيشنهاد ميكنم جفتتون يك قدم به طرف هم برداريد يعني شما يككم از سكوتتون كم كنيد ايشون هم از داد و بيداد.البته اول باهاش صحبت كن.بهش بگو كه اين مسئله داره ازارت ميده و دنبال راه حلي.
اصولا اقايون تو دعوا همه چي ميگن اصلا به دل نگير و واقعا درستش هم همينه كه بعدش بگي و بخندي ولي قبل از خنده مشكلتونو حل كنيد دلخوريها رو مطرح كنيد .

من يك چيز خيلي خوب از يك دوست خيلي خيلي خوب ياد گرفتم:
با مهربوني كردن و با ارامش صحبت كردن بدترين اختلاف ها رو ميشه  حل كرد.اقايون با محبت نرم ميشن هر انساني اگه محبت ببينه نرم ميشه نميشه؟؟!!!
نگذار كارتون به دعوا بكشه وقتي ميشه دوستانه همه چيو حل كرد چرا دادو بيداد

باور كن من الان 2 هفته اي هست كه متدد زندگيمو اينجوري تغيير دادم معجزه كرد
همه چيز ارومه.من ارومم شوهرم ارومه زندگيم شيرينه و اينا رو مديون دوست خوبم هستم

اگه خواستي واست بيشتر در اين مورد صحبت ميكنم
رو حرفهام فكر كن

nnnr عزيز
سلام
اينكه شما سكوت مي كنيد توي دعوا و همسرت هم ادامه ميده ...

باهاش حرف بزن ، موقعي كه هر دو نفرتون آروم هستيد بشين پيشش و بهش بگو كه مي خواهم در اين باره باهات حرف بزنم ... و ازش بخواه تا حرفت تموم نشده گوش كنه و بعد نظرش رو بگه ... خيلي اوقات ماتو روابطمون معمولا با هم خوبيم ولي تو بعضي موارد نه دليل كار طرف رو مي فهميم ونه خودمون مي دونيم كه درستترين كار چيه .

اين يعني هنوز شناخت شما از همسرتون و شناخت ايشون از شما كامل نيست پس حرف بزنيد، دليل بياريد، احساستون رو بيان كنيد ... اما لجبازي نكنيد و مراقب لحنتون هم باشيد ... اگه يه مشكل وقتي كه پيدا ميشه سعي كني اول دليل به وجود اومدن مشكل رو بفهمي و بعد پيش خودت چندتا راه حل براش بذاري ... خلاصه سعي كني كه مشكلاتت رو همون موقعي كه هنوز خيلي بزرگ نشدند رو حل كني هم خودت رو راحت ميكني هم طرف مقابلت رو.
وقتي تو يه شناخت خوب و جامع رو از خودت به طرف مقابلت ارائه ميدي خيلي از مشكلات خود به خود حل ميشند. خيلي از مشكلات ما آدمها با هم ديگه به خاطر ناآگاهي ما نسبت به همديگه است ، فكر نكن اگه مثلا چند ساله كه داري با همسرت زندگي مي كني اون بايد از تمام احساسات و افكار تو باخبر باشه،بعضي از اين اطلاعات رو ميشه با گذشت زمان به دست آورد اما باقي چيزهايي كه همسرمون بايد درباره ما بدونه رو خود ما بايد بهش بگيم.
بهش بگو وقتي با هم بحثتون ميشه از چه كاري متنفري يا از چه حرفي ... بهش بگو كه ميخواي وقتي آروم شدي درباره بحثتون صحبت كنيد ... وازش بپرس چرا اينقدر اصرار داره كه همون موقع شما بهش بگيد ببخشيد تو حق داري... آيا با اين حرف احساس رضايت مي كنه يا چيز ديگه اي باعث شده كه اون همچين رويه اي رو پيش بگيره ... يا همسرت آدم معقولي و با حرف منطقي راهش رو اصلاح مي كنه يا كلا آدم لجبازيه كه باز هم اگه خودت نتونستي با حرف متقاعدش كني برو پيش يه مشاور ... اگه تونستي اون رو هم با خودت ببر ... نميدونم همسرت چه جور آدميه ... از رفتن پيش مشاور استقبال مي كنه يا مي گه مشاور و روانشناس مال ادمهاي خل و چله ... حتما مي دوني نظرش تو اين زمينه چه طوريه ... اگه ديدي نظرش مثبته كه چه بهتر با هم بريد و اگر ديدي كه خيلي جبهه گيرانه با اين مسايل برخورد مي كنه خودت به تنهايي برو و بهش نگي بهتر وگرنه احتمال داره سر اين قضيه دوباره يه مشكل ديگه هم پيش بياد.
در كل سعي نكن كه فكر كني هميشه اون مقصر يا تو هميشه مي توني درستش كني ... نه به اون فشار بيا نه به خودت ... با آرامش جلو برو، تو آرامش هركسي مي تونه بهتر فكر وعمل كنه.

برات آرزوي موفقيت و شادي رو در كنار همسرت مي كنم.

سلام.
از همتون بخاطر تاپيك و توصيه هاي مثبت و آموزندتون ممنونم.ولي خواستم بگو كه نتيجه گيري پاياني ليلي جان عاليه.

من خودم يكي اذ افرادي هستم كه راهكارهاي آخر رو بكار بردم.البته بايد بگم كسي كه باعث

مشاجره و بحث ميشد خود من بودم و همسرم سعي ميكرد با دعوت كردن من به آرامش و

گفتگو همه چيز رو حل و فصل كنه و من اين رفتار رو از همسرم ياد گرفتم .

ولي بعضي مردها بخاطر غرور يا بي تجربگي نميتونن اين فرصت رو واسه همسرشون ايجاد كنن

پس بجاي بحث شما اين فرصت رو به همسرتون بدبن تا متوجه بشه راههايي جز بحث و

مشاجره هم وجود داره. بزرگ منشي رفتاري بود كه همسرم باعث شد من متوجهش بشم و الان حرفها و نظراتش در نظرم

خيلي خيلي محترم تر و با ارزش تر شدن.

سعي كنيد بزرگي كنيد تا بزرگ و ارزشمند جلوه كنيد(خودتون و نظراتتون)نه با

لجبازي (دليد عمده  مشاجره هاي زناشويي)خودتون رو بي تجربه و بچه نشون

بدين.

براي همه دوستان عزيزم آرزوي خوشبتي بي نهايت دارم...