كنارآمدن با بچههاي لجوج
لجبازي خصلتي طبيعي براي كودكان است. روانشناسان معتقدند لجبازي نكردن و تسليم كودك در برابر خواستههاي ديگران و امر و نهي پياپي والدين ميتواند زنگ خطري براي ضعفهاي رواني، رفتاري و شخصيتي وي باشد. لجبازي از حس اعتماد به نفس، رشد فرديت و استقلالطلبي كودك ناشي ميشود و از انگيزه ناخودآگاه وي براي ابراز شخصيت در حال شكلگيري وي حكايت دارد.
با اين حال برخي كودكان لجبازترند و امتناع و اصرار مداوم آنها در مقابل خواسته والدين به مشكلي پيش روي اصول تربيتي تبديل ميشود. ممكن است والدين، اطرافيان يا ساير اعضاي خانواده ازجمله خواهر و برادران خردسال يا نوجوان كودك در مقابل لجبازيهاي مكرر وي كه به خودخواهي و بدرفتاري تعبير ميشود واكنشي نامناسب و مخرب نشان دهند يا رويهاي در پيش گيرند كه رشد فرديت و آرامش رواني و عاطفي وي را مختل كند. ديگر آن كه كودكان شرايط را مانند بزرگترها درك نميكنند و احتمالا در موقعيتي به لجبازي ميپردازند كه مناسب نيست يا واكنش تند طرف ديگر را در پي دارد. لجبازي در صورت برخورد مناسب به جاي يك معضل نزد كودكان ميتواند به فرصتي براي تربيت بهتر و رشد عاطفي وي تبديل شود. مساله اين است كه والدين اين ويژگي را طبيعي و مفيد دانسته و راههاي هدايت و تخفيف آن را بلد باشند. اگر با فرزند لجبازي سر و كار داريد توصيههاي زير را از ياد نبريد.
آنچه كودكان ميخواهند و آنچه از آنان خواسته ميشود موقعيتهاي اصلي بروز رفتارهاي لجبازانه هستند. اگر رفتار كودك را آينه رفتار بزرگترها بدانيم بايد پذيرفت لجبازي نتيجه واكنش نامناسب والدين در اين حوزههاست.
اجبار بدون انعطاف براي انجام امر و نهيها و در مقابل تسليم محض درباره آنچه كودك ميخواهد با پشتوانهاي گسترده از تجربههاي عاطفي و رفتاري نزد كودك لجبازي را به شيوهاي تدافعي يا تهاجمي براي وي تبديل ميكند. توصيه اصلي در اين باره در پيش گرفتن رفتاري ثابت و عقلاني در مقابل كودك است. اين كه خواستههاي معقولي از كودك داشته باشيم و در مقابل خواستههاي سازنده وي را تا حد امكان برآورده كنيم. لازم است كودكي را درباره خواستههايي كه از وي داريم و آنچه وي ميخواهد و انجام نشدني است توجيه كنيم.
با كودك صميمي باشيد. صميميت و اطمينان از محبت و خيرخواهي والدين حمايت عاطفي از كودك را در بردارد و تا آنجا كه به دنياي كوچك وي مربوط ميشود كليد همه مشكلات است.
حق انتخاب كودك را محدود نكنيد و از بين نبريد. لجبازي واكنشي طبيعي و بحق در مقابل ضايع شدن حق انتخاب و ناديده گرفتن استقلال نسبي كودك است.
از طريق بازي، صحبت كردن و به روشهاي غيرمستقيم به كودك بياموزيد كه هر كاري انجام دادني، هر خواستهاي برآوردني و هر چيزي به دست آوردني نيست. بلكه بايد دور برخي خواستهها را خط كشيد و براي به دست آوردن برخي چيزها بايد صبر كرد.
لجبازي ممكن است به يك رفتار مخرب منجر شود. براي مثال كودك فرياد بزند، سرش را به ديوار بكوبد، اشياء مختلف را پرت كند يا در گوشهاي پناه گيرد و بر زمين پا بكوبد. بالطبع مقابله با چنين رفتارهايي كه لجبازي تنها يكي از دلايل آن است به هر شكل ممكن از انگيزه لجبازي نزد كودكان نميكاهد.
نظام پاداش و تنبيه يكساني براي كودك در نظر بگيريد. وي را براي انجام كارهاي خوب تشويق كنيد و هنگامي كه رفتار نادرستي داشت تنبيهي مناسب برايش در نظر بگيريد. بالطبع تنبيه بدني به هر دليل و شيوهاي مطرود و ناپسند است. در مقابل تنبيه از طريق ايجاد محدوديت شيوهاي كارآمد و عقلاني محسوب ميشود. البته اگر اين شيوه ساده با تهديد و ارعاب گزنده مخدوش نشود.
بياعتنايي راهكاري هوشمندانه براي مقابله با لجبازي كودك و تشويق وي به پايان آن است. البته لازمه موثر بودن اين شيوه اعتنا و توجه به كودك در مواقع عادي است.
لجبازي كودك ممكن است دليلي منطقي داشته باشد. وجود دردها و ناراحتيهاي جسمي، بياشتهايي، ترس، ناخشنودي از مواجهه با برخي افراد و انجام برخي كارها، تاثير گروه همسالان، تصوري كه كودك نسبت به برخي امور دارد و ميتواند دليل لجبازي وي در حوزههاي مختلف باشد و بالطبع بايد به شيوه مناسب برطرف شود. براي مثال كودك گرسنهاي كه اشتها دارد در مقابل خوردن غذاها مقاومت نميكند، اما بياشتهايي ناشي از تغذيه با تنقلات چرب، شور و پرادويه امتناع طبيعي وي از خوردن غذا يا به قدر كافي خوردن را در پي دارد.
لجبازي را با لجبازي جواب ندهيد. اين كار زشتي لجبازي را در نظر كودك از بين ميبرد.
منبع : جام جم آنلاین
لجبازي خصلتي طبيعي براي كودكان است. روانشناسان معتقدند لجبازي نكردن و تسليم كودك در برابر خواستههاي ديگران و امر و نهي پياپي والدين ميتواند زنگ خطري براي ضعفهاي رواني، رفتاري و شخصيتي وي باشد. لجبازي از حس اعتماد به نفس، رشد فرديت و استقلالطلبي كودك ناشي ميشود و از انگيزه ناخودآگاه وي براي ابراز شخصيت در حال شكلگيري وي حكايت دارد.
با اين حال برخي كودكان لجبازترند و امتناع و اصرار مداوم آنها در مقابل خواسته والدين به مشكلي پيش روي اصول تربيتي تبديل ميشود. ممكن است والدين، اطرافيان يا ساير اعضاي خانواده ازجمله خواهر و برادران خردسال يا نوجوان كودك در مقابل لجبازيهاي مكرر وي كه به خودخواهي و بدرفتاري تعبير ميشود واكنشي نامناسب و مخرب نشان دهند يا رويهاي در پيش گيرند كه رشد فرديت و آرامش رواني و عاطفي وي را مختل كند. ديگر آن كه كودكان شرايط را مانند بزرگترها درك نميكنند و احتمالا در موقعيتي به لجبازي ميپردازند كه مناسب نيست يا واكنش تند طرف ديگر را در پي دارد. لجبازي در صورت برخورد مناسب به جاي يك معضل نزد كودكان ميتواند به فرصتي براي تربيت بهتر و رشد عاطفي وي تبديل شود. مساله اين است كه والدين اين ويژگي را طبيعي و مفيد دانسته و راههاي هدايت و تخفيف آن را بلد باشند. اگر با فرزند لجبازي سر و كار داريد توصيههاي زير را از ياد نبريد.
آنچه كودكان ميخواهند و آنچه از آنان خواسته ميشود موقعيتهاي اصلي بروز رفتارهاي لجبازانه هستند. اگر رفتار كودك را آينه رفتار بزرگترها بدانيم بايد پذيرفت لجبازي نتيجه واكنش نامناسب والدين در اين حوزههاست.
اجبار بدون انعطاف براي انجام امر و نهيها و در مقابل تسليم محض درباره آنچه كودك ميخواهد با پشتوانهاي گسترده از تجربههاي عاطفي و رفتاري نزد كودك لجبازي را به شيوهاي تدافعي يا تهاجمي براي وي تبديل ميكند. توصيه اصلي در اين باره در پيش گرفتن رفتاري ثابت و عقلاني در مقابل كودك است. اين كه خواستههاي معقولي از كودك داشته باشيم و در مقابل خواستههاي سازنده وي را تا حد امكان برآورده كنيم. لازم است كودكي را درباره خواستههايي كه از وي داريم و آنچه وي ميخواهد و انجام نشدني است توجيه كنيم.
با كودك صميمي باشيد. صميميت و اطمينان از محبت و خيرخواهي والدين حمايت عاطفي از كودك را در بردارد و تا آنجا كه به دنياي كوچك وي مربوط ميشود كليد همه مشكلات است.
حق انتخاب كودك را محدود نكنيد و از بين نبريد. لجبازي واكنشي طبيعي و بحق در مقابل ضايع شدن حق انتخاب و ناديده گرفتن استقلال نسبي كودك است.
از طريق بازي، صحبت كردن و به روشهاي غيرمستقيم به كودك بياموزيد كه هر كاري انجام دادني، هر خواستهاي برآوردني و هر چيزي به دست آوردني نيست. بلكه بايد دور برخي خواستهها را خط كشيد و براي به دست آوردن برخي چيزها بايد صبر كرد.
لجبازي ممكن است به يك رفتار مخرب منجر شود. براي مثال كودك فرياد بزند، سرش را به ديوار بكوبد، اشياء مختلف را پرت كند يا در گوشهاي پناه گيرد و بر زمين پا بكوبد. بالطبع مقابله با چنين رفتارهايي كه لجبازي تنها يكي از دلايل آن است به هر شكل ممكن از انگيزه لجبازي نزد كودكان نميكاهد.
نظام پاداش و تنبيه يكساني براي كودك در نظر بگيريد. وي را براي انجام كارهاي خوب تشويق كنيد و هنگامي كه رفتار نادرستي داشت تنبيهي مناسب برايش در نظر بگيريد. بالطبع تنبيه بدني به هر دليل و شيوهاي مطرود و ناپسند است. در مقابل تنبيه از طريق ايجاد محدوديت شيوهاي كارآمد و عقلاني محسوب ميشود. البته اگر اين شيوه ساده با تهديد و ارعاب گزنده مخدوش نشود.
بياعتنايي راهكاري هوشمندانه براي مقابله با لجبازي كودك و تشويق وي به پايان آن است. البته لازمه موثر بودن اين شيوه اعتنا و توجه به كودك در مواقع عادي است.
لجبازي كودك ممكن است دليلي منطقي داشته باشد. وجود دردها و ناراحتيهاي جسمي، بياشتهايي، ترس، ناخشنودي از مواجهه با برخي افراد و انجام برخي كارها، تاثير گروه همسالان، تصوري كه كودك نسبت به برخي امور دارد و ميتواند دليل لجبازي وي در حوزههاي مختلف باشد و بالطبع بايد به شيوه مناسب برطرف شود. براي مثال كودك گرسنهاي كه اشتها دارد در مقابل خوردن غذاها مقاومت نميكند، اما بياشتهايي ناشي از تغذيه با تنقلات چرب، شور و پرادويه امتناع طبيعي وي از خوردن غذا يا به قدر كافي خوردن را در پي دارد.
لجبازي را با لجبازي جواب ندهيد. اين كار زشتي لجبازي را در نظر كودك از بين ميبرد.
منبع : جام جم آنلاین