كشمكش ها و دعواهاي زناشويي زن ها را بيشتر اذيت مي كند يا مردها را ؟!
احتمالاً اين موضوع به اين دليل است كه در انسانهاي نخستين، مردها به دنبال شكار ميرفتند و آمادگي و هشياري در آنها براي بقا ضروري بوده است. در زنان...
در 85 درصد ازدواج ها، این مردها هستند که به دور خود دیواری از سکوت می کشند. دلیل آن، نقایصی در شوهران نیست. دلیل در وراثت تکامل یافته ماست.
بطور کلی سیستم قلبی_ عروقی مردان نسبت به زنان در مقابل استرس بیشتر واکنش نشان می دهد و پس از استرس، دیرتر به حالت عادی باز می گردد، بر اساس تحقیقاتی در دانشگاه کالیفرنیا، اگر مرد و زنی ناگهان صدای بسیار بلند و کوتاه مدتی را مثل ترکیدن لاستیک بشنوند، به احتمال زیاد ضربان قلب مرد سریعتر از ضربان قلب زن تند خواهد شد و این شتاب، مدت بیشتری بالا می ماند.
احتمالاً این موضوع به این دلیل است که در انسانهای نخستین، مردها به دنبال شکار می رفتند و آمادگی و هشیاری در آنها برای بقا ضروری بوده است. در زنان نیز آرامش و خویشتن داری برای افزایش شیر و تغذیه کودکان اهمیت داشته است.
معمولاً مردها تا تلافی نکنند آرام نمی گیرند اما زنان می توانند خود را آرام کنند ولی اگر از آنها خواسته شود که تلافی کنند، فشار خونشان دوباره بالا می رود!
بنابراین:
این یک اصل زیستی است که : کشمکش های زناشویی، مردها را بیشتر از همسرانشان از توان می اندازد.
این تفاوت جنسیتی در چگونگی پاسخ فیزیولوژیکی بدن ما، در گرایشات فکری زنان و مردان در هنگام رویارویی با استرس زناشویی اثر می گذارد. مردها غالباً در هنگام مشاجره هایشان افکار منفی تر و پریشان سازتری دارند. در حالی که زنان اغلب افکار آرام کننده و آشتی جویانه دارند. مردها، عموماً به این فکر هستند که چقدر احساس برآشفتگی و نیز حق مداری می کنند(تلافی می کنم، مجبور نیستم بپذیرم) که به بی احترامی یا ستیزه جویی می انجامد. یا خود را قربانی بی گناه خشم یا شکایت همسرانشان می دانند( چرا همیشه سرزنش می کند؟) که به حالت دفاعی منجر می شود.
روشن است که این قوانین درباره همه مردان و زنان صادق نیست. اما باید بگوییم اکثریت زوج ها در واکنش های جسمانی و روانی با استرس از این تفاوت های جنسیتی پیروی می کنند.
و به این دلیل ، اغلب تعارضات از این الگو پیروی می کند که زن که از نظر جسمانی بهتر توان مقابله با استرس را دارد، موضوعات حساس را مطرح می سازد. شوهر که توانایی زن را در مقابله با آن ندارد، می کوشد از درگیری در موضوع دوری کند. او ممکن است برای ساکت کردن زن پرخاشگری یا سکوت کند.
البته باید بدانیم که این الگو حتی در ازدواج های با ثبات نیز ممکن است تکرار شود و به تنهایی به معنای شکست در ازدواج نیست.
Hi Persian
احتمالاً اين موضوع به اين دليل است كه در انسانهاي نخستين، مردها به دنبال شكار ميرفتند و آمادگي و هشياري در آنها براي بقا ضروري بوده است. در زنان...
در 85 درصد ازدواج ها، این مردها هستند که به دور خود دیواری از سکوت می کشند. دلیل آن، نقایصی در شوهران نیست. دلیل در وراثت تکامل یافته ماست.
بطور کلی سیستم قلبی_ عروقی مردان نسبت به زنان در مقابل استرس بیشتر واکنش نشان می دهد و پس از استرس، دیرتر به حالت عادی باز می گردد، بر اساس تحقیقاتی در دانشگاه کالیفرنیا، اگر مرد و زنی ناگهان صدای بسیار بلند و کوتاه مدتی را مثل ترکیدن لاستیک بشنوند، به احتمال زیاد ضربان قلب مرد سریعتر از ضربان قلب زن تند خواهد شد و این شتاب، مدت بیشتری بالا می ماند.
احتمالاً این موضوع به این دلیل است که در انسانهای نخستین، مردها به دنبال شکار می رفتند و آمادگی و هشیاری در آنها برای بقا ضروری بوده است. در زنان نیز آرامش و خویشتن داری برای افزایش شیر و تغذیه کودکان اهمیت داشته است.
معمولاً مردها تا تلافی نکنند آرام نمی گیرند اما زنان می توانند خود را آرام کنند ولی اگر از آنها خواسته شود که تلافی کنند، فشار خونشان دوباره بالا می رود!
بنابراین:
این یک اصل زیستی است که : کشمکش های زناشویی، مردها را بیشتر از همسرانشان از توان می اندازد.
این تفاوت جنسیتی در چگونگی پاسخ فیزیولوژیکی بدن ما، در گرایشات فکری زنان و مردان در هنگام رویارویی با استرس زناشویی اثر می گذارد. مردها غالباً در هنگام مشاجره هایشان افکار منفی تر و پریشان سازتری دارند. در حالی که زنان اغلب افکار آرام کننده و آشتی جویانه دارند. مردها، عموماً به این فکر هستند که چقدر احساس برآشفتگی و نیز حق مداری می کنند(تلافی می کنم، مجبور نیستم بپذیرم) که به بی احترامی یا ستیزه جویی می انجامد. یا خود را قربانی بی گناه خشم یا شکایت همسرانشان می دانند( چرا همیشه سرزنش می کند؟) که به حالت دفاعی منجر می شود.
روشن است که این قوانین درباره همه مردان و زنان صادق نیست. اما باید بگوییم اکثریت زوج ها در واکنش های جسمانی و روانی با استرس از این تفاوت های جنسیتی پیروی می کنند.
و به این دلیل ، اغلب تعارضات از این الگو پیروی می کند که زن که از نظر جسمانی بهتر توان مقابله با استرس را دارد، موضوعات حساس را مطرح می سازد. شوهر که توانایی زن را در مقابله با آن ندارد، می کوشد از درگیری در موضوع دوری کند. او ممکن است برای ساکت کردن زن پرخاشگری یا سکوت کند.
البته باید بدانیم که این الگو حتی در ازدواج های با ثبات نیز ممکن است تکرار شود و به تنهایی به معنای شکست در ازدواج نیست.
Hi Persian