چرا همسرتان زبان شما را نميفهمد
هفته نامه سلامت :اين آزمون را به دقت انجام دهيد تا علت مشكلاتتان را پيدا كنيد
او به زبان فارسي صحبت ميكند، شما هم فارسي صحبت ميكنيد. اما باز هم حرفهاي يكديگر را نميفهميد. چرا همسرتان زبان شما را نميفهمد؟ اصولاً چطور بايد صحبت كنيم تا منظور را درست به همسرمان برسانيم و او كلمه به كلمه حرفهايمان را درك كند؟ براي چندمين مرتبه به همسرتان يادآوري ميكنيد كه پاركينگ را تميز كند. اما فرداي همان روز باز ميبينيد تمام آشغالها و خرتوپرتهاي دور ريختني را روي زمين پخش كرده و جمع نكرده است... چند بار اشاره كردهايد كه از عروسكهاي كوچولوي دوست داشتني و موزيكال خوشتان ميآيد ولي باز هم براي تولدتان يك آدم آهني زمخت و خشن كه از آن نفرت داريد خريده است! در اين مواقع هميشه زنها از خود ميپرسند مگر او صداي مرا نميشنود؟ يا اينكه حرفهاي مرا نميفهمد؟
در واقع مشكل اصلي اينجاست كه لحن شما در گفتن جملات، با سبك ارتباط برقرار كردن همسرتان تفاوت دارد. دكتر لوري پان، نويسنده كتاب <لحن كلام چگونه زندگي را تغيير ميدهد> ميگويد: <مردم براي بيان حالات و درخواستهاي خود از روشهاي متفاوت استفاده ميكنند.> اگر همسر شما با رفتار و نوع گفتار شما آشنايي كافي نداشته باشد، بعد از هر گفتگويي سوءتفاهمها آغاز ميشود. براي اين كه شكاف ميان اين فاصلههاي رفتاري و گفتاري برطرف شود، اين تست را با دقت مطالعه كنيد و در هر وضعيتي كه شرح داده شده، نزديكترين پاسخ را انتخاب كنيد. سپس با توجه به پاسخهايتان، راه حلهاي مشكل را بخوانيد تا ديگر لحظههايتان را با دعوا بر سر سوءتفاهمها هدر ندهيد.
)1 وقتي از كار منزل خسته ميشويد...
الف) همسرتان را متهم ميكنيد كه بار مسوِوليت خودش را به دوش نميكشد. ب) با طعنه و كنايه نشان ميدهيد كه ديگر توان نداريد و در دل اميدواريد همسرتان متوجه منظورتان شود و در كار خانه كمكتان كند. ج) هيچ چيز نميگوييد و خودتان كارها را انجام ميدهيد. چون معتقديد اگر خودتان كارها را بكنيد، راحتتر است تا اين كه 2 ساعت وقت بگذاريد و به او ياد بدهيد چطور با ماشين ظرفشويي كار كند. د) از همسرتان خواهش ميكنيد چند روز در هفته كارها را انجام دهد تا شما هم كمي استراحت كنيد.
)2 همسرتان از شما ميخواهد روز تعطيل آخر هفته را به سينما برويد و فيلم علمي - تخيلي مورد علاقه او را ببيند، در حالي كه شما از اين نوع فيلمها متنفريد...
الف) او را سرزنش ميكنيد و ميگوييد اين بدترين پيشنهادي است كه او ميتوانسته بدهد و بهتر است به كار خودش برسد. ب) ميگوييد: <آ... نميدانم...اما اگر واقعاً دوست داري برويم،...> و در دل آرزو ميكنيد كاش نظرش عوض شود. ج) با او ميرويد. شايد فيلمش خيلي هم بد نباشد. د) به او ميگوييد هرگز اين فيلمها را دوست نداريد و بهتر است كه فيلم ديگري انتخاب كند...
)3 همسرتان عادت بدي دارد كه شما را آزار ميدهد. يكبار، وقتي كه دوباره آن عادت را انجام داد...
الف) از كوره در ميرويد. مثلا ميگوييد چند بار گفتم طوري مسواك بزن كه كف خمير دندان به آينه دستشويي نپاشد؟ ب) خود شما هر بار پس از مسواك زدن با دستمال آينه را پاك ميكنيد و اميدواريد او نيز ياد بگيرد. ج) به خود ميقبولانيد كه هيچ انساني ايدهآل نيست و بيعيب و نقص آفريده نشده است. د) صبر ميكنيد تا كارش تمام شود. سپس مشكل را مطرح ميكنيد و پيشنهاد ميدهيد وقتي شبها دوش ميگيرد، زير دوش مسواك بزند يا هر راهحل ديگري كه خودش فكر ميكند از آن راه مشكل حل ميشود، را انجام دهيد.
)4 همسرتان از شما ميپرسد براي هديه تولدتان چه هديهاي ميخواهيد؟...
الف) تمام مشخصات، رنگ، مدل و مارك يك قهوهجوش را به او ميدهيد و تا‡كيد ميكنيد مبادا چيزي مغاير با سليقه شما بخرد. ب) ميگوييد <هرچه خودت ميخواهي> و بعد با اشاره به او ميفهمانيد كه دوست داريد به كنسرت خواننده محبوبتان برويد. ج) ميگوييد <هر چه خودت انتخاب كني و بخري، قبول دارم> و بعد به خودتان ميگوييد كه توي اين سن و سال ديگر كادوي تولد چيز بيمزهاي است و نيازي به آن نيست. د) به او ميگوييد خواننده محبوبتان در سالن اصلي شهر كنسرت دارد و خيلي دوست داريد كه بليت كنسرت به عنوان كادوي تولد از او هديه بگيريد.
)5 شما درباره مشكلاتي كه در محلكار برايتان پيش آمده صحبت ميكنيد. همسرتان يك پيشنهاد ميدهد كه زياد مورد پسند شما نيست...
الف) او را متهم ميكنيد كه هميشه فقط مشكل را بيشتر ميكند و پيشنهادش بسيار بد است و بهتر است ديگر راجع به آن صحبت نكند. ب) در طول شام، ساكت ميمانيد و با او صحبت نميكنيد تا خودش متوجه شود اشتباه كرده است. ج) از او به خاطر پيشنهادش تشكر ميكنيد و ميكوشيد به طريقي آن پيشنهاد را عملي كنيد. د) ميگوييد پيشنهادش را انجام دادهايد، اما فايدهاي نداشته است.
)6 همسرتان با پساندازي كه از حقوقش جمع كرده، بدون مشورت با شما يك تلويزيون مدل جديد و بزرگ خريده است.
الف) به او ميگوييد برود و آن را پس بدهد. ب) شما هم يك مرتبه وقتي با او به خريد ميرويد، حسابي ولخرجي ميكنيد تا او هم به فكر فرو رود و بفهمد اسراف و ولخرجي كار بدي است. ج) چيزي نميگوييد و با خود ميانديشيد او براي پول درآوردن زحمت زيادي كشيده است وحق دارد گاهي پولش را هر طور كه دوست دارد خرج كند. د) به او ميگوييد دفعه بعد اگر خواستي چيزي بخري، با من مشورت كن و اگر پول زيادي پسانداز كردي و نميدانستي چكارش كني، بهتر است با هم برويم اوراق مشاركت بخريم.
)7 تعطيلات فرا رسيده و ميخواهيد با خانواده به مسافرت برويد. شما ميگوييد شيراز و همسرتان ميگويد كيش.
الف) پيشنهاد بدي داده است. چون در كيش بايد پول كلان خرج كرد و زياد هم خوش نميگذرد. ب) موقع راهرفتن سرتان را پايين مياندازيد و پاهايتان را طوري روي زمين ميكشيد تا نشان دهيد از رفتن به كيش ناراضي هستيد و دوست داريد به شيراز برويد. ج) به اين فكر ميكنيد كه كيش چه منظرههاي زيبا و خاطرهانگيزي دارد، ميتوانيد از ساحل زيباي آن استفاده كنيد و به خريد برويد. پس در آنجا هم خوش خواهد گذشت. د) با همسرتان قول و قرار ميگذاريد كه امسال به كيش برويد و سال بعد به شيراز.
)8 او روز تولد شما را فراموش ميكند.
الف) با ناراحتي فراوان ميگوييد به جهنم كه فراموش كرد! ب) به او ميگوييد اشكالي ندارد، اما با خودتان فكر ميكنيد ماه آينده هم من سالگرد تولد او را فراموش ميكنم تا ببينم خوشش ميآيد يا نه! ج) با خود عهد ميبنديد سال ديگر خودتان حتما به يادش بيندازيد فردا روز تولدتان است. د) به او ميگوييد بسيار ناراحت و نااميد شدهايد و براي اين كه فراموش كنيد، پيشنهاد ميدهيد به يك رستوران چيني كه در آن خاطرات زيادي داريد، برويد.
)9 همسرتان تصميم دارد براي خواهرش كه تازه ازدواج كرده، يك كادو بخرد. از صبح به بازار رفتهايد و او هنوز چيزي نخريده است. از خستگي عرقتان در آمده ...
الف) اعصابتان خرد ميشود و خودتان با عصبانيت يك چيزي ميخريد. ب) مرتب به دستهاي خالي همسرتان اشاره ميكنيد و طعنه ميزنيد تا شايد بهش بربخورد و بالاخره چيزي بخرد. ج) پشتسر او به آرامي ميآييد و صبر ميكنيد تا بالاخره چيزي پيدا كند و بخرد. د) به او ميگوييد اگر با من مشورت كرده بودي، به تو ميگفتم كه جمعهها مغازههاي بازار اكثراً تعطيل است و يك روز ديگر با هم به خريد ميرفتيم.
)10 احساس ميكنيد مدتي است روابط عاشقانه و رمانتيك در زندگيتان كمرنگ شده است...
الف) از همسرتان انتقاد ميكنيد كه هيچوقت كاري نكرده تا شما احساس خاص و رمانتيكي پيدا كنيد. ب) به او ميگوييد شوهر <نازنين> بدون هيچ دليلي براي همسرش يك سبد گل خريده است و اميدواريد او منظور شما را درك كند. ج) به خودتان نهيب ميزنيد بيدار شو! رمانتيك بودن براي نوجوانان و شخصيتهاي رمانهاي دانيل استيل است، نه براي تو. د) به او ميگوييد احساس ميكنم روابطمان كمي سرد و بيروح شده است. بهتر است براي اين كه از اين كسالت بيرون بياييم، هفتهاي يك شب برويم بيرون و تفريح كنيم. پاسخهاي خود را علامت زديد؟ حالا تعداد دفعاتي كه الف، ب، ج يا د را انتخاب كردهايد، با هم جمع كنيد و ببينيد كدام بيشتر امتياز ميآورند. سپس كليد پاسخها را بخوانيد. براي هر پاسخ، يك توضيح كامل ارائه داده شده است. در هر توضيح، خصوصيات خوب و خصوصيات بد شما ارائه ميشود و نيز اين كه چطور صحبت كنيد تا همسرتان دركتان كند و حرفهايتان را بفهمد.
ارزيابي خودآزمايي:
اگر گزينه <الف> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما همسري جسور و ركگو هستيد
خصوصيات مثبت: شما ميدانيد چه ميخواهيد و از بيان خواستههايتان هيچ واهمهاي نداريد. در اظهار حرفهايتان تا‡مل نميكنيد و انتظار داريد يك مرد خوب، به خواستههاي شما احترام بگذارد. شما آنقدر جسور و بيباك هستيد كه بسيار رك حرفهايتان را به زبان ميآوريد. جسارت و پر دل و جرا‡ت بودن، خصوصيات خوبي است، در صورتي كه...
خصوصيات منفي: اگر اين قدر رك باشيد و حرفهايتان را بيپرده بيان كنيد، همسرتان احساس ميكند نميتواند هيچ كاري را درست انجام دهد. دكتر پان در اين خصوص معتقد است: <زني با اين خصوصيت، احساس ميكند با رابطه نزديكي كه با همسرش دارد، ميتواند به راحتي تمام ظرافتها و تدابير را از پنجره دور بيندازد و جسورانه تمام حرفهايش را بر زبان بياورد.> به طور مثال، در حالي كه زن ميتواند بگويد: <عزيزم امشب لطف ميكني ظرفها را بشويي؟>، ميگويد: <چند ماه است هيچكاري توي خونه نكردهاي. امشب همه ظرفها رو تو بشور>! در جواب اين دستور، مرد ميگويد چشم! اما انگيزهاش را براي انجام دادن هر كاري از دست ميدهد. مثلا موقع شستن، ظرفها را تميز نميشويد و طي چند دقيقه همه كار را تمام ميكند. اما اين، بهترين حالتي است كه ميتواند اتفاق بيفتد، چون احتمال اين هم وجود دارد كه مرد بدترين پاسخ را بدهد و بگويد: <واي كه چقدر غرغر ميكني؟ ساكت باش>!
چطور صحبت كنيم تا منظورمان را درك كنند؟ پيش از اينكه با همسرتان اين گونه صحبت كنيد، با خود فكر كنيد آيا با دوست صميميتان هم اين طور صحبت ميكنيد؟ يا اگر كسي با شما اين طور صحبت كند، ناراحت نميشويد؟ پاسخ كاملا واضح است. پس بهتر است رويهتان را تغيير دهيد و حرفهايتر برخورد كنيد. همسرتان حتما از يك درخواست بيشتر استقبال خواهد كرد تا يك دستور! مثلا به جاي اينكه به او بگوييد: <يادت نره حتما بالكن رو جارو بزن>! بهتر است بگوييد: <زحمتي نيست بالكن رو جارو بزني؟> دكتر پان ميگويد: <2> بياييد صحبتهايمان را با اين نگرش و ديدگاه تغيير دهيم و لحن كلاممان را اصلاح كنيم. ب
به برنامههاي همسرمان اهميت دهيم نيازي نيست كه صدبار به همسرتان بگوييد پاركينگ را تميز كن. كافي است يكبار به او بگوييد كي وقت داري به نظافت پاركينگ برسي؟ اين جمله نشان ميدهد كه شما براي برنامههاي همسرتان ارزش قائل هستيد و انتظار نداريد همان موقع از جا بپرد و پاركنيگ را تميز كند. او به صبر و شكيبايي شما احترام ميگذارد و حتما در برنامه اين هفتهاش تميز كردن پاركينگ را نيز قرار ميدهد و مثلا ميگويد: <الان كار ديگري دارم. اما آخر هفته حتما اين كار را انجام ميدهم.> بهتر است از او قول بگيريد. نه به خاطر اين كه ضربالاجلي براي او تعيين كرده باشيد تا به قولش عمل كند، بلكه اگر آخر هفته اين كار را انجام نداد، به او بگوييد مرد پاي قولش ميماند. مطمئن باشيد او ثابت خواهد كرد مرد است.
نگوييد چطور
هرچه ميخواهيد، با لحن درخواستي از او بخواهيد، اما نگوييد چطور آن كار را انجام دهد. مثلا بگوييد <بيزحمت امشب ظرفها را ميشويي؟> اما به دنبال آن نگوييد <مواظب باش ليوانها نشكند يا بشقابها لب پر نشود.> مرد، احتياج به اطمينان و اعتماد شما دارد و از شما ميخواهد اگر كاري از او خواستهايد، به او اعتماد كنيد. او تمامي سعي خود را خواهد كرد تا كارش را تمام و كمال و بينقص انجام دهد. اگر گزينه <ب> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما زن اسرارآميزي هستيد ظ خصوصيات مثبت: شما علاقه داريد با روش رمز و كد و اشاره با ديگران ارتباط برقرار كنيد. مثلا وقتي ميگوييد خستهايد، منظورتان اين است كه همسرتان متوجه شود و ظرفها را بشويد. يا وقتي با ايما و اشاره ميگوييد چه چيزي دوست داريد، انتظار داريد همسرتان بفهمد و همان را براي روز تولدتان بخرد. پس او بايد به تمام حرفها و رفتار و حركات شما دقت كند تا خواستههايتان را بفهمد. اين روش براي شما جالبتر است زيرا با هديه گرفتن وسيله مورد علاقهتان، سورپريز ميشويد. خصوصيات منفي: تا هنگامي كه از او بخواهيد آرزو و خواسته شما را از ميان مه ترديد و شك متوجه شود و آن را كشف كند، كلي فرصتها را از دست ميدهد كه در اين فاصله ممكن است شما عصباني شويد و از كوره در برويد. دكتر پان ميگويد: <مردهايي كه با اين نوع زنها ازدواج ميكنند، بايد هميشه يك سپر همراه داشته باشند تا از تير كنايات و ايما و اشارههاي همسرشان در امان باشند.>
چطور صحبت كنيم تا منظورمان را درك كنند؟
)1 خواستههايتان را با سوال مطرح نكنيد. وقتي واقعاً چيزي را ميخواهيد، تعارف بيجا نكنيد. مثلا اگر دوست داريد امشب به رستوران برويد و يك غذاي چيني بخوريد، به همسرتان نگوييد: <دوست داري امشب شام برويم بيرون؟> چون احتمال دارد او بگويد: <از غذاي ظهر باقي مانده است. بهتر است همان را بخوريم تا اسراف نشود.> شما هم كه غذاي ديگري هوس كردهايد، شام نميخوريد و گرسنه ميخوابيد. اگر حرف دلتان را واضحتر بيان كنيد، حتما او به خواسته شما اهميت ميدهد...
)2 روز خود را شب نكنيد. سالگرد ازدواجتان است. اگر همسرتان گفت: <چه چيز دوست داري برايت بخرم؟> و شما پاسخ داديد: <هر چه خودت فكر ميكني...>، منتظر باشيد كه روزتان تيره و غمناك شود. چون او كدها و رمزهاي شما را نفهميده است كه اين سوال را كرده و حالا ميرود و چيزي برايتان ميخرد كه از آن متنفريد. شما با اميد سورپريز شدن، غيرمستقيم به او گفتهايد چه ميخواهيد اما او هم تقصيري ندارد كه متوجه نشده است. براي حل اين مشكل ميتوانيد چند پيشنهاد بدهيد، اما واضح بگوييد. بالاخره او ميفهمد و يكي را انتخاب ميكند. البته شما نميدانيد او كدام را انتخاب كرده است و موقع گرفتن هديه، حتما شگفتزده و سورپريز خواهيد شد. مثلا بگوييد: <5>
به جاي كنايه، يك پيشنهاد بدهيد
همسرتان يك آكواريوم ماهي خريده است. اما شما مجبوريد هر 2 هفته يكبار حسابي آن را تميز كنيد تا بوي بد نگيرد. ديگر خسته شدهايد. با كنايه و طعنه ميگوييد: <اين آكواريوم پيشنهاد خودت بود و خودت دوستداشتي آن را بگيري.> و منظورتان اين است كه خودش هم بايد آن را تميز كند نه اين كه همه كارهايش را بر دوش شما بيندازد. به جاي اين همه نيش و كنايه ميتوانيد پيشنهاد بدهيد كه <يكبار من آن را تميز ميكنم و دفعه بعد تو به نظافت آن برس. كار را نوبتي كنيم.> اگر گزينه <ج> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما همسري بردبار و با گذشت هستيد ظ خصوصيات مثبت: معمولا جمله <هرچه تو بگويي عزيزم> ورد كلام شماست! هدف شما از ازدواج، داشتن يك زندگي آرام، بيدغدغه و شاد بوده است. به همين دليل، صرف شام در رستوراني كه شما دوستش داريد يا هر چيز بياهميت ديگر باعث نميشود از كوره در برويد، غرغر كنيد يا طعنه و كنايه بزنيد. همسر شما از اين كه به خاطر مسائل پيش پا افتاده اوقاتتان را تلخ نميكنيد، بسيار خوشحال است .
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سلامت ایرانیان
هفته نامه سلامت :اين آزمون را به دقت انجام دهيد تا علت مشكلاتتان را پيدا كنيد
او به زبان فارسي صحبت ميكند، شما هم فارسي صحبت ميكنيد. اما باز هم حرفهاي يكديگر را نميفهميد. چرا همسرتان زبان شما را نميفهمد؟ اصولاً چطور بايد صحبت كنيم تا منظور را درست به همسرمان برسانيم و او كلمه به كلمه حرفهايمان را درك كند؟ براي چندمين مرتبه به همسرتان يادآوري ميكنيد كه پاركينگ را تميز كند. اما فرداي همان روز باز ميبينيد تمام آشغالها و خرتوپرتهاي دور ريختني را روي زمين پخش كرده و جمع نكرده است... چند بار اشاره كردهايد كه از عروسكهاي كوچولوي دوست داشتني و موزيكال خوشتان ميآيد ولي باز هم براي تولدتان يك آدم آهني زمخت و خشن كه از آن نفرت داريد خريده است! در اين مواقع هميشه زنها از خود ميپرسند مگر او صداي مرا نميشنود؟ يا اينكه حرفهاي مرا نميفهمد؟
در واقع مشكل اصلي اينجاست كه لحن شما در گفتن جملات، با سبك ارتباط برقرار كردن همسرتان تفاوت دارد. دكتر لوري پان، نويسنده كتاب <لحن كلام چگونه زندگي را تغيير ميدهد> ميگويد: <مردم براي بيان حالات و درخواستهاي خود از روشهاي متفاوت استفاده ميكنند.> اگر همسر شما با رفتار و نوع گفتار شما آشنايي كافي نداشته باشد، بعد از هر گفتگويي سوءتفاهمها آغاز ميشود. براي اين كه شكاف ميان اين فاصلههاي رفتاري و گفتاري برطرف شود، اين تست را با دقت مطالعه كنيد و در هر وضعيتي كه شرح داده شده، نزديكترين پاسخ را انتخاب كنيد. سپس با توجه به پاسخهايتان، راه حلهاي مشكل را بخوانيد تا ديگر لحظههايتان را با دعوا بر سر سوءتفاهمها هدر ندهيد.
)1 وقتي از كار منزل خسته ميشويد...
الف) همسرتان را متهم ميكنيد كه بار مسوِوليت خودش را به دوش نميكشد. ب) با طعنه و كنايه نشان ميدهيد كه ديگر توان نداريد و در دل اميدواريد همسرتان متوجه منظورتان شود و در كار خانه كمكتان كند. ج) هيچ چيز نميگوييد و خودتان كارها را انجام ميدهيد. چون معتقديد اگر خودتان كارها را بكنيد، راحتتر است تا اين كه 2 ساعت وقت بگذاريد و به او ياد بدهيد چطور با ماشين ظرفشويي كار كند. د) از همسرتان خواهش ميكنيد چند روز در هفته كارها را انجام دهد تا شما هم كمي استراحت كنيد.
)2 همسرتان از شما ميخواهد روز تعطيل آخر هفته را به سينما برويد و فيلم علمي - تخيلي مورد علاقه او را ببيند، در حالي كه شما از اين نوع فيلمها متنفريد...
الف) او را سرزنش ميكنيد و ميگوييد اين بدترين پيشنهادي است كه او ميتوانسته بدهد و بهتر است به كار خودش برسد. ب) ميگوييد: <آ... نميدانم...اما اگر واقعاً دوست داري برويم،...> و در دل آرزو ميكنيد كاش نظرش عوض شود. ج) با او ميرويد. شايد فيلمش خيلي هم بد نباشد. د) به او ميگوييد هرگز اين فيلمها را دوست نداريد و بهتر است كه فيلم ديگري انتخاب كند...
)3 همسرتان عادت بدي دارد كه شما را آزار ميدهد. يكبار، وقتي كه دوباره آن عادت را انجام داد...
الف) از كوره در ميرويد. مثلا ميگوييد چند بار گفتم طوري مسواك بزن كه كف خمير دندان به آينه دستشويي نپاشد؟ ب) خود شما هر بار پس از مسواك زدن با دستمال آينه را پاك ميكنيد و اميدواريد او نيز ياد بگيرد. ج) به خود ميقبولانيد كه هيچ انساني ايدهآل نيست و بيعيب و نقص آفريده نشده است. د) صبر ميكنيد تا كارش تمام شود. سپس مشكل را مطرح ميكنيد و پيشنهاد ميدهيد وقتي شبها دوش ميگيرد، زير دوش مسواك بزند يا هر راهحل ديگري كه خودش فكر ميكند از آن راه مشكل حل ميشود، را انجام دهيد.
)4 همسرتان از شما ميپرسد براي هديه تولدتان چه هديهاي ميخواهيد؟...
الف) تمام مشخصات، رنگ، مدل و مارك يك قهوهجوش را به او ميدهيد و تا‡كيد ميكنيد مبادا چيزي مغاير با سليقه شما بخرد. ب) ميگوييد <هرچه خودت ميخواهي> و بعد با اشاره به او ميفهمانيد كه دوست داريد به كنسرت خواننده محبوبتان برويد. ج) ميگوييد <هر چه خودت انتخاب كني و بخري، قبول دارم> و بعد به خودتان ميگوييد كه توي اين سن و سال ديگر كادوي تولد چيز بيمزهاي است و نيازي به آن نيست. د) به او ميگوييد خواننده محبوبتان در سالن اصلي شهر كنسرت دارد و خيلي دوست داريد كه بليت كنسرت به عنوان كادوي تولد از او هديه بگيريد.
)5 شما درباره مشكلاتي كه در محلكار برايتان پيش آمده صحبت ميكنيد. همسرتان يك پيشنهاد ميدهد كه زياد مورد پسند شما نيست...
الف) او را متهم ميكنيد كه هميشه فقط مشكل را بيشتر ميكند و پيشنهادش بسيار بد است و بهتر است ديگر راجع به آن صحبت نكند. ب) در طول شام، ساكت ميمانيد و با او صحبت نميكنيد تا خودش متوجه شود اشتباه كرده است. ج) از او به خاطر پيشنهادش تشكر ميكنيد و ميكوشيد به طريقي آن پيشنهاد را عملي كنيد. د) ميگوييد پيشنهادش را انجام دادهايد، اما فايدهاي نداشته است.
)6 همسرتان با پساندازي كه از حقوقش جمع كرده، بدون مشورت با شما يك تلويزيون مدل جديد و بزرگ خريده است.
الف) به او ميگوييد برود و آن را پس بدهد. ب) شما هم يك مرتبه وقتي با او به خريد ميرويد، حسابي ولخرجي ميكنيد تا او هم به فكر فرو رود و بفهمد اسراف و ولخرجي كار بدي است. ج) چيزي نميگوييد و با خود ميانديشيد او براي پول درآوردن زحمت زيادي كشيده است وحق دارد گاهي پولش را هر طور كه دوست دارد خرج كند. د) به او ميگوييد دفعه بعد اگر خواستي چيزي بخري، با من مشورت كن و اگر پول زيادي پسانداز كردي و نميدانستي چكارش كني، بهتر است با هم برويم اوراق مشاركت بخريم.
)7 تعطيلات فرا رسيده و ميخواهيد با خانواده به مسافرت برويد. شما ميگوييد شيراز و همسرتان ميگويد كيش.
الف) پيشنهاد بدي داده است. چون در كيش بايد پول كلان خرج كرد و زياد هم خوش نميگذرد. ب) موقع راهرفتن سرتان را پايين مياندازيد و پاهايتان را طوري روي زمين ميكشيد تا نشان دهيد از رفتن به كيش ناراضي هستيد و دوست داريد به شيراز برويد. ج) به اين فكر ميكنيد كه كيش چه منظرههاي زيبا و خاطرهانگيزي دارد، ميتوانيد از ساحل زيباي آن استفاده كنيد و به خريد برويد. پس در آنجا هم خوش خواهد گذشت. د) با همسرتان قول و قرار ميگذاريد كه امسال به كيش برويد و سال بعد به شيراز.
)8 او روز تولد شما را فراموش ميكند.
الف) با ناراحتي فراوان ميگوييد به جهنم كه فراموش كرد! ب) به او ميگوييد اشكالي ندارد، اما با خودتان فكر ميكنيد ماه آينده هم من سالگرد تولد او را فراموش ميكنم تا ببينم خوشش ميآيد يا نه! ج) با خود عهد ميبنديد سال ديگر خودتان حتما به يادش بيندازيد فردا روز تولدتان است. د) به او ميگوييد بسيار ناراحت و نااميد شدهايد و براي اين كه فراموش كنيد، پيشنهاد ميدهيد به يك رستوران چيني كه در آن خاطرات زيادي داريد، برويد.
)9 همسرتان تصميم دارد براي خواهرش كه تازه ازدواج كرده، يك كادو بخرد. از صبح به بازار رفتهايد و او هنوز چيزي نخريده است. از خستگي عرقتان در آمده ...
الف) اعصابتان خرد ميشود و خودتان با عصبانيت يك چيزي ميخريد. ب) مرتب به دستهاي خالي همسرتان اشاره ميكنيد و طعنه ميزنيد تا شايد بهش بربخورد و بالاخره چيزي بخرد. ج) پشتسر او به آرامي ميآييد و صبر ميكنيد تا بالاخره چيزي پيدا كند و بخرد. د) به او ميگوييد اگر با من مشورت كرده بودي، به تو ميگفتم كه جمعهها مغازههاي بازار اكثراً تعطيل است و يك روز ديگر با هم به خريد ميرفتيم.
)10 احساس ميكنيد مدتي است روابط عاشقانه و رمانتيك در زندگيتان كمرنگ شده است...
الف) از همسرتان انتقاد ميكنيد كه هيچوقت كاري نكرده تا شما احساس خاص و رمانتيكي پيدا كنيد. ب) به او ميگوييد شوهر <نازنين> بدون هيچ دليلي براي همسرش يك سبد گل خريده است و اميدواريد او منظور شما را درك كند. ج) به خودتان نهيب ميزنيد بيدار شو! رمانتيك بودن براي نوجوانان و شخصيتهاي رمانهاي دانيل استيل است، نه براي تو. د) به او ميگوييد احساس ميكنم روابطمان كمي سرد و بيروح شده است. بهتر است براي اين كه از اين كسالت بيرون بياييم، هفتهاي يك شب برويم بيرون و تفريح كنيم. پاسخهاي خود را علامت زديد؟ حالا تعداد دفعاتي كه الف، ب، ج يا د را انتخاب كردهايد، با هم جمع كنيد و ببينيد كدام بيشتر امتياز ميآورند. سپس كليد پاسخها را بخوانيد. براي هر پاسخ، يك توضيح كامل ارائه داده شده است. در هر توضيح، خصوصيات خوب و خصوصيات بد شما ارائه ميشود و نيز اين كه چطور صحبت كنيد تا همسرتان دركتان كند و حرفهايتان را بفهمد.
ارزيابي خودآزمايي:
اگر گزينه <الف> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما همسري جسور و ركگو هستيد
خصوصيات مثبت: شما ميدانيد چه ميخواهيد و از بيان خواستههايتان هيچ واهمهاي نداريد. در اظهار حرفهايتان تا‡مل نميكنيد و انتظار داريد يك مرد خوب، به خواستههاي شما احترام بگذارد. شما آنقدر جسور و بيباك هستيد كه بسيار رك حرفهايتان را به زبان ميآوريد. جسارت و پر دل و جرا‡ت بودن، خصوصيات خوبي است، در صورتي كه...
خصوصيات منفي: اگر اين قدر رك باشيد و حرفهايتان را بيپرده بيان كنيد، همسرتان احساس ميكند نميتواند هيچ كاري را درست انجام دهد. دكتر پان در اين خصوص معتقد است: <زني با اين خصوصيت، احساس ميكند با رابطه نزديكي كه با همسرش دارد، ميتواند به راحتي تمام ظرافتها و تدابير را از پنجره دور بيندازد و جسورانه تمام حرفهايش را بر زبان بياورد.> به طور مثال، در حالي كه زن ميتواند بگويد: <عزيزم امشب لطف ميكني ظرفها را بشويي؟>، ميگويد: <چند ماه است هيچكاري توي خونه نكردهاي. امشب همه ظرفها رو تو بشور>! در جواب اين دستور، مرد ميگويد چشم! اما انگيزهاش را براي انجام دادن هر كاري از دست ميدهد. مثلا موقع شستن، ظرفها را تميز نميشويد و طي چند دقيقه همه كار را تمام ميكند. اما اين، بهترين حالتي است كه ميتواند اتفاق بيفتد، چون احتمال اين هم وجود دارد كه مرد بدترين پاسخ را بدهد و بگويد: <واي كه چقدر غرغر ميكني؟ ساكت باش>!
چطور صحبت كنيم تا منظورمان را درك كنند؟ پيش از اينكه با همسرتان اين گونه صحبت كنيد، با خود فكر كنيد آيا با دوست صميميتان هم اين طور صحبت ميكنيد؟ يا اگر كسي با شما اين طور صحبت كند، ناراحت نميشويد؟ پاسخ كاملا واضح است. پس بهتر است رويهتان را تغيير دهيد و حرفهايتر برخورد كنيد. همسرتان حتما از يك درخواست بيشتر استقبال خواهد كرد تا يك دستور! مثلا به جاي اينكه به او بگوييد: <يادت نره حتما بالكن رو جارو بزن>! بهتر است بگوييد: <زحمتي نيست بالكن رو جارو بزني؟> دكتر پان ميگويد: <2> بياييد صحبتهايمان را با اين نگرش و ديدگاه تغيير دهيم و لحن كلاممان را اصلاح كنيم. ب
به برنامههاي همسرمان اهميت دهيم نيازي نيست كه صدبار به همسرتان بگوييد پاركينگ را تميز كن. كافي است يكبار به او بگوييد كي وقت داري به نظافت پاركينگ برسي؟ اين جمله نشان ميدهد كه شما براي برنامههاي همسرتان ارزش قائل هستيد و انتظار نداريد همان موقع از جا بپرد و پاركنيگ را تميز كند. او به صبر و شكيبايي شما احترام ميگذارد و حتما در برنامه اين هفتهاش تميز كردن پاركينگ را نيز قرار ميدهد و مثلا ميگويد: <الان كار ديگري دارم. اما آخر هفته حتما اين كار را انجام ميدهم.> بهتر است از او قول بگيريد. نه به خاطر اين كه ضربالاجلي براي او تعيين كرده باشيد تا به قولش عمل كند، بلكه اگر آخر هفته اين كار را انجام نداد، به او بگوييد مرد پاي قولش ميماند. مطمئن باشيد او ثابت خواهد كرد مرد است.
نگوييد چطور
هرچه ميخواهيد، با لحن درخواستي از او بخواهيد، اما نگوييد چطور آن كار را انجام دهد. مثلا بگوييد <بيزحمت امشب ظرفها را ميشويي؟> اما به دنبال آن نگوييد <مواظب باش ليوانها نشكند يا بشقابها لب پر نشود.> مرد، احتياج به اطمينان و اعتماد شما دارد و از شما ميخواهد اگر كاري از او خواستهايد، به او اعتماد كنيد. او تمامي سعي خود را خواهد كرد تا كارش را تمام و كمال و بينقص انجام دهد. اگر گزينه <ب> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما زن اسرارآميزي هستيد ظ خصوصيات مثبت: شما علاقه داريد با روش رمز و كد و اشاره با ديگران ارتباط برقرار كنيد. مثلا وقتي ميگوييد خستهايد، منظورتان اين است كه همسرتان متوجه شود و ظرفها را بشويد. يا وقتي با ايما و اشاره ميگوييد چه چيزي دوست داريد، انتظار داريد همسرتان بفهمد و همان را براي روز تولدتان بخرد. پس او بايد به تمام حرفها و رفتار و حركات شما دقت كند تا خواستههايتان را بفهمد. اين روش براي شما جالبتر است زيرا با هديه گرفتن وسيله مورد علاقهتان، سورپريز ميشويد. خصوصيات منفي: تا هنگامي كه از او بخواهيد آرزو و خواسته شما را از ميان مه ترديد و شك متوجه شود و آن را كشف كند، كلي فرصتها را از دست ميدهد كه در اين فاصله ممكن است شما عصباني شويد و از كوره در برويد. دكتر پان ميگويد: <مردهايي كه با اين نوع زنها ازدواج ميكنند، بايد هميشه يك سپر همراه داشته باشند تا از تير كنايات و ايما و اشارههاي همسرشان در امان باشند.>
چطور صحبت كنيم تا منظورمان را درك كنند؟
)1 خواستههايتان را با سوال مطرح نكنيد. وقتي واقعاً چيزي را ميخواهيد، تعارف بيجا نكنيد. مثلا اگر دوست داريد امشب به رستوران برويد و يك غذاي چيني بخوريد، به همسرتان نگوييد: <دوست داري امشب شام برويم بيرون؟> چون احتمال دارد او بگويد: <از غذاي ظهر باقي مانده است. بهتر است همان را بخوريم تا اسراف نشود.> شما هم كه غذاي ديگري هوس كردهايد، شام نميخوريد و گرسنه ميخوابيد. اگر حرف دلتان را واضحتر بيان كنيد، حتما او به خواسته شما اهميت ميدهد...
)2 روز خود را شب نكنيد. سالگرد ازدواجتان است. اگر همسرتان گفت: <چه چيز دوست داري برايت بخرم؟> و شما پاسخ داديد: <هر چه خودت فكر ميكني...>، منتظر باشيد كه روزتان تيره و غمناك شود. چون او كدها و رمزهاي شما را نفهميده است كه اين سوال را كرده و حالا ميرود و چيزي برايتان ميخرد كه از آن متنفريد. شما با اميد سورپريز شدن، غيرمستقيم به او گفتهايد چه ميخواهيد اما او هم تقصيري ندارد كه متوجه نشده است. براي حل اين مشكل ميتوانيد چند پيشنهاد بدهيد، اما واضح بگوييد. بالاخره او ميفهمد و يكي را انتخاب ميكند. البته شما نميدانيد او كدام را انتخاب كرده است و موقع گرفتن هديه، حتما شگفتزده و سورپريز خواهيد شد. مثلا بگوييد: <5>
به جاي كنايه، يك پيشنهاد بدهيد
همسرتان يك آكواريوم ماهي خريده است. اما شما مجبوريد هر 2 هفته يكبار حسابي آن را تميز كنيد تا بوي بد نگيرد. ديگر خسته شدهايد. با كنايه و طعنه ميگوييد: <اين آكواريوم پيشنهاد خودت بود و خودت دوستداشتي آن را بگيري.> و منظورتان اين است كه خودش هم بايد آن را تميز كند نه اين كه همه كارهايش را بر دوش شما بيندازد. به جاي اين همه نيش و كنايه ميتوانيد پيشنهاد بدهيد كه <يكبار من آن را تميز ميكنم و دفعه بعد تو به نظافت آن برس. كار را نوبتي كنيم.> اگر گزينه <ج> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما همسري بردبار و با گذشت هستيد ظ خصوصيات مثبت: معمولا جمله <هرچه تو بگويي عزيزم> ورد كلام شماست! هدف شما از ازدواج، داشتن يك زندگي آرام، بيدغدغه و شاد بوده است. به همين دليل، صرف شام در رستوراني كه شما دوستش داريد يا هر چيز بياهميت ديگر باعث نميشود از كوره در برويد، غرغر كنيد يا طعنه و كنايه بزنيد. همسر شما از اين كه به خاطر مسائل پيش پا افتاده اوقاتتان را تلخ نميكنيد، بسيار خوشحال است .
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سلامت ایرانیان