نامزدي قانون هاي خودش را دارد
کاش زمان برمي گشت عقب. کاش يک روز قبل بود، وقتي که هنوز حرفي نزده بودم... .
ديروز خيلي منتظرش شدم. قرار بود صبح زود براي برنامه فردا قرار بگذاريم اما تا غروب خبري نشد. فکر کردم قرارمان به هم خورده است. بغض کرده بودم اما جلوي خودم را گرفتم. تلفن که زد از او درباره کارش توضيح خواستم. به او گفتم که اگر برايش اهميت داشتم، مي بايست زودتر اطلاع مي داد که بايد به تمام کارهايش برسد و از سرسيري، وقتي هيچ کاري نداشت ياد من و قرارمان بيفتد. اولش عذرخواهي کرد اما من قانع نشدم و بحث را ادامه دادم، او هم بي خداحافظي گوشي را گذاشت.
همه چيز خراب شد. من فقط مي خواستم با گله کردن محبتم را نشان بدهم و بگويم چقدر دوستش دارم و منتظرش هستم اما مثل اينکه زياده روي کردم. نمي دانم من حرف زدن بلد نبودم يا او دليل حرف ها و دلخوري هاي من را نفهميد. حتما براي همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه يک ساعت که يک دقيقه عقب ببريم و همه چيز را جبران کنيم. گاهي هم خواسته ايم زمان زود تر بگذرد و روز و ساعتي که انتظارش را مي کشيم برسد و ما همه حرف هايمان را به هم بگوييم. اين دلواپسي ها ويژگي دوران آشنايي(نامزدي) است.
اما اگر هوشيار نباشيم، يک اشتباه به راحتي مي تواند همه چيز را نابود کند و مسير زندگي هر دوي ما را تغيير بدهد. در واقع گاهي تاوان يک خطا يک معذرت خواهي ساده است اما هستند خطاهايي که بايد براي جبران آن تاوان سنگيني بپردازيم؛ تاواني مثل جدايي. اما نکته ظريف اينجاست که گاهي رفتار منطقي، درست همان رفتاري است که باعث گسستن رابطه مي شود؛ به انتها رسيدن يک رابطه ناقص.
خيلي وقت ها انگار با خودمان لجبازي مي کنيم، نشانه هاي بدي را که از رفتار و گفتار طرف مقابل مي فهميم ناديده مي گيريم و آن قدر رمانتيک بازي درمي آوريم و همه چيز را عالي تصور مي کنيم که با سر به زمين مي خوريم يا برعکس آن قدر تلخ و سياه به همه چيز نگاه مي کنيم که به مرز جنون مي رسيم. اما اين لجبازي از کجا مي آيد؟ تجربه هاي تلخ عاطفي، توجه زياد به حرف ديگران، بي توجهي به حرف و رفتارهاي طرف مقابل به عمد، تفسير رفتارها به شکلي که دوست داريم (خوب يا بد)، خوش باوري يا ناباوري، مقايسه کردن رابطه خودمان با ديگران و حس انتقام جويي اي که گاهي دليل آن را هم نمي دانيم، مهم ترين دلايل بي اعتمادي يا اعتماد بيش از حد به طرف مقابل و احساسات اوست که همين باعث به هم خوردن رابطه يا ادامه غيرمنطقي آن است.
? بت پرستي مدرن
وقتي از طرف مقابل بت مي سازيم و او را موجودي بي عيب و نقص و مقدس تصور مي کنيم، خودمان را فراموش مي کنيم و فکر مي کنيم در مقابل اين انسان برتر هيچ هستيم! ولي او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصيت هاي خوب و بد يک آدم؛ مثل خود ما. بنابراين طرف مقابل را بايد آن طور که هست و با همه خوبي ها و بدي هايش ببينيم و بعد هر تصميمي که خواستيم بگيريم. يادمان باشد ما هم حتما ويژگي هايي داشته ايم که او جذب ما شده است. تصميم گيري با چشم باز، يکي از مهم ترين نکات براي شروع و تداوم يک رابطه خوب و پايدار است.
? عشق تحميلي
اگر احساس کنيم کسي مي خواهد خودش را به ما تحميل کند، چه مي کنيم؟ اولين واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ فرقي هم نمي کند رابطه ما چقدر دور يا نزديک است؛ مهم اين است که از رفتار طرف مقابل احساس خوبي نداريم. بنابراين به جاي «تحميل کردن» خودمان به طرف مقابل، خيلي عادي رفتار کنيم؛ نه آن قدر بي اعتنا و نه آن قدر احساساتي که او را پشيمان کنيم و فراري بدهيم؛ خودمان باشيم و بگذاريم گذر زمان و رفتار منطقي هر دوي ما، عشق و علاقه پايدار و محکمي را بينمان ايجاد کند؛ عشق ناشي از يک حس خوب.
? نه کوچک نه بزرگ
نقطه مقابل بزرگ بيني طرف مقابل، خودبزرگ بيني است. اطمينان و اعتماد بيش از حد به خود، بين ما فاصله مي اندازد و نمي گذارد احساسات يکديگر را درک کنيم. از طرفي گاهي وقتي دچار خودبزرگ بيني مي شويم، نمي توانيم يا بهتر بگوييم، عمدا نمي خواهيم احساسات مان را به طرف مقابل نشان بدهيم و همين «فاصله» به تدريج باعث دوري و سپس جدايي مي شود.
? رؤياپردازي ممنوع!
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظي تا ديدار يا تلفن بعدي، چشم مان را روي واقعيت ها ببنديم و رؤيابافي کنيم و حرف ها و رفتارهاي طرف مقابل را آن طور که دوست داريم تعبير و تفسير کنيم، قافيه را باخته ايم. سرخوشي و شادي هم حدي دارد. با چشم و گوش باز - باز باز - حرف ها و رفتارهاي طرف مقابل را ببينيم و بشنويم و با چشم بسته تصميم نگيريم. چشم بسته چاه را نمي بيند.
? او مي فهمد
گاهي وقت ها درباره تصميم هايي که مي گيريم يا قرار است بگيريم، دچار دودلي مي شويم. دروغ گفتن و تظاهر کردن بي فايده است؛ چون طرف مقابل به راحتي احساس ما را مي فهمد. بنابراين «صداقت» اولين و مهم ترين نکته براي شروع يک زندگي مشترک سالم و موفق است. حتي اگر صداقت ما باعث قطع پيوندمان در همان دوران نامزدي شود نبايد بترسيم؛ چون مطمئنا رابطه معيوب بوده و دير يا زود اين رشته پاره مي شده است.
? جاي مقايسه نيست
زندگي، شخصيت، رفتار و گفتار، خانواده و فرهنگ خانوادگي هر کدام از ما با ديگري متفاوت است و درست به همين دليل «انتخاب» و «ارتباط» ما با طرف موردنظرمان نيز با ديگران فرق مي کند. درست به دليل همين تفاوت ها، «مقايسه کردن»، يکي از رفتارهاي اشتباهي است که به شدت به رابطه ?نفر آسيب مي رساند. اگر به اين رفتار، حس انتقام جويي هم اضافه شود، پايان ماجرا معلوم است.
خيلي از ما عادت کرده ايم زندگي و روابط شخصي مان را با رابطه و زندگي ديگران مقايسه کنيم و به دنبال اين مقايسه هم، يا از طرف مقابل توقع هاي خاصي داشته باشيم يا انتقام ناکامي هاي قبلي مان را از نامزدمان بگيريم! مقايسه کردن را فراموش کنيم و به خاطر بسپاريم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهاي ويژه خود ما هستند.
? مثل يک راه بي پايان
با کمي دقت و تيزهوشي مي توانيم طوري رفتار کنيم که هميشه براي هم حرفي براي گفتن داشته باشيم و از هم خسته نشويم. مطالعه، آگاهي از آنچه در اطراف ما مي گذرد، آگاهي از علايق و نيازهاي طرف مقابل و... همگي راهکارهايي است که ?نفر را هميشه براي هم دوست داشتني و نو نگه مي دارد. در يک کلام اگر از همديگر «عقب بمانيم»، زندگي مان نابود مي شود؛ مثل ترازويي که هميشه يک کفه آن سنگين تر از ديگري است. زن و مرد بايد هم پاي هم حرکت کنند تا هميشه همراه هم باشند.
? ساده اما نه مثل بچه ها
بچه ها را ديده ايد که چطور بي پروا و آزاد ابراز احساسات مي کنند. هرچند قرار نيست ما هم مثل کودکان رفتار کنيم اما بايد صداقت و آزادي در نشان دادن احساسات را از آنها ياد بگيريم. وقتي احساسات مان را صادقانه بيان مي کنيم، همان طور هم جواب مي گيريم. بنابراين به جاي اينکه با تکلف رفتار کنيم و از ابراز احساسات بترسيم، راحت و آزاد ابراز محبت کنيم. حتي با گفتن دلخوري هايمان، به طرف مقابل فرصت دفاع مي دهيم و همين فرصت، کدورت هاي بين ما را از بين مي برد؛ پس از حرف زدن نترسيم.
? آنها نشانه او هستند
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آن قدر تکراري و نخ نماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنيم. فقط يادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمي از زندگي و حتي شخصيت او هستند و آزردن آنها مساوي است با آزردن کسي که خيلي دوستش داريم. از طرفي همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بي اعتنايي و کم اعتنايي به عزيزان اش را ندارد. بنابراين اگر تلافي هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدريج از ما متنفر مي شود.
و در نهايت اينکه نامزدي مي تواند شيرين ترين دوران پيش از شروع زندگي مشترک باشد؛ اگر توقع ها، خواسته ها و محبت ها خالص و دوست داشتني و همراه با عقل و منطق باشد.
منبع : گروه اینترنتی garonkish
کاش زمان برمي گشت عقب. کاش يک روز قبل بود، وقتي که هنوز حرفي نزده بودم... .
ديروز خيلي منتظرش شدم. قرار بود صبح زود براي برنامه فردا قرار بگذاريم اما تا غروب خبري نشد. فکر کردم قرارمان به هم خورده است. بغض کرده بودم اما جلوي خودم را گرفتم. تلفن که زد از او درباره کارش توضيح خواستم. به او گفتم که اگر برايش اهميت داشتم، مي بايست زودتر اطلاع مي داد که بايد به تمام کارهايش برسد و از سرسيري، وقتي هيچ کاري نداشت ياد من و قرارمان بيفتد. اولش عذرخواهي کرد اما من قانع نشدم و بحث را ادامه دادم، او هم بي خداحافظي گوشي را گذاشت.
همه چيز خراب شد. من فقط مي خواستم با گله کردن محبتم را نشان بدهم و بگويم چقدر دوستش دارم و منتظرش هستم اما مثل اينکه زياده روي کردم. نمي دانم من حرف زدن بلد نبودم يا او دليل حرف ها و دلخوري هاي من را نفهميد. حتما براي همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه يک ساعت که يک دقيقه عقب ببريم و همه چيز را جبران کنيم. گاهي هم خواسته ايم زمان زود تر بگذرد و روز و ساعتي که انتظارش را مي کشيم برسد و ما همه حرف هايمان را به هم بگوييم. اين دلواپسي ها ويژگي دوران آشنايي(نامزدي) است.
اما اگر هوشيار نباشيم، يک اشتباه به راحتي مي تواند همه چيز را نابود کند و مسير زندگي هر دوي ما را تغيير بدهد. در واقع گاهي تاوان يک خطا يک معذرت خواهي ساده است اما هستند خطاهايي که بايد براي جبران آن تاوان سنگيني بپردازيم؛ تاواني مثل جدايي. اما نکته ظريف اينجاست که گاهي رفتار منطقي، درست همان رفتاري است که باعث گسستن رابطه مي شود؛ به انتها رسيدن يک رابطه ناقص.
خيلي وقت ها انگار با خودمان لجبازي مي کنيم، نشانه هاي بدي را که از رفتار و گفتار طرف مقابل مي فهميم ناديده مي گيريم و آن قدر رمانتيک بازي درمي آوريم و همه چيز را عالي تصور مي کنيم که با سر به زمين مي خوريم يا برعکس آن قدر تلخ و سياه به همه چيز نگاه مي کنيم که به مرز جنون مي رسيم. اما اين لجبازي از کجا مي آيد؟ تجربه هاي تلخ عاطفي، توجه زياد به حرف ديگران، بي توجهي به حرف و رفتارهاي طرف مقابل به عمد، تفسير رفتارها به شکلي که دوست داريم (خوب يا بد)، خوش باوري يا ناباوري، مقايسه کردن رابطه خودمان با ديگران و حس انتقام جويي اي که گاهي دليل آن را هم نمي دانيم، مهم ترين دلايل بي اعتمادي يا اعتماد بيش از حد به طرف مقابل و احساسات اوست که همين باعث به هم خوردن رابطه يا ادامه غيرمنطقي آن است.
? بت پرستي مدرن
وقتي از طرف مقابل بت مي سازيم و او را موجودي بي عيب و نقص و مقدس تصور مي کنيم، خودمان را فراموش مي کنيم و فکر مي کنيم در مقابل اين انسان برتر هيچ هستيم! ولي او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصيت هاي خوب و بد يک آدم؛ مثل خود ما. بنابراين طرف مقابل را بايد آن طور که هست و با همه خوبي ها و بدي هايش ببينيم و بعد هر تصميمي که خواستيم بگيريم. يادمان باشد ما هم حتما ويژگي هايي داشته ايم که او جذب ما شده است. تصميم گيري با چشم باز، يکي از مهم ترين نکات براي شروع و تداوم يک رابطه خوب و پايدار است.
? عشق تحميلي
اگر احساس کنيم کسي مي خواهد خودش را به ما تحميل کند، چه مي کنيم؟ اولين واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ فرقي هم نمي کند رابطه ما چقدر دور يا نزديک است؛ مهم اين است که از رفتار طرف مقابل احساس خوبي نداريم. بنابراين به جاي «تحميل کردن» خودمان به طرف مقابل، خيلي عادي رفتار کنيم؛ نه آن قدر بي اعتنا و نه آن قدر احساساتي که او را پشيمان کنيم و فراري بدهيم؛ خودمان باشيم و بگذاريم گذر زمان و رفتار منطقي هر دوي ما، عشق و علاقه پايدار و محکمي را بينمان ايجاد کند؛ عشق ناشي از يک حس خوب.
? نه کوچک نه بزرگ
نقطه مقابل بزرگ بيني طرف مقابل، خودبزرگ بيني است. اطمينان و اعتماد بيش از حد به خود، بين ما فاصله مي اندازد و نمي گذارد احساسات يکديگر را درک کنيم. از طرفي گاهي وقتي دچار خودبزرگ بيني مي شويم، نمي توانيم يا بهتر بگوييم، عمدا نمي خواهيم احساسات مان را به طرف مقابل نشان بدهيم و همين «فاصله» به تدريج باعث دوري و سپس جدايي مي شود.
? رؤياپردازي ممنوع!
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظي تا ديدار يا تلفن بعدي، چشم مان را روي واقعيت ها ببنديم و رؤيابافي کنيم و حرف ها و رفتارهاي طرف مقابل را آن طور که دوست داريم تعبير و تفسير کنيم، قافيه را باخته ايم. سرخوشي و شادي هم حدي دارد. با چشم و گوش باز - باز باز - حرف ها و رفتارهاي طرف مقابل را ببينيم و بشنويم و با چشم بسته تصميم نگيريم. چشم بسته چاه را نمي بيند.
? او مي فهمد
گاهي وقت ها درباره تصميم هايي که مي گيريم يا قرار است بگيريم، دچار دودلي مي شويم. دروغ گفتن و تظاهر کردن بي فايده است؛ چون طرف مقابل به راحتي احساس ما را مي فهمد. بنابراين «صداقت» اولين و مهم ترين نکته براي شروع يک زندگي مشترک سالم و موفق است. حتي اگر صداقت ما باعث قطع پيوندمان در همان دوران نامزدي شود نبايد بترسيم؛ چون مطمئنا رابطه معيوب بوده و دير يا زود اين رشته پاره مي شده است.
? جاي مقايسه نيست
زندگي، شخصيت، رفتار و گفتار، خانواده و فرهنگ خانوادگي هر کدام از ما با ديگري متفاوت است و درست به همين دليل «انتخاب» و «ارتباط» ما با طرف موردنظرمان نيز با ديگران فرق مي کند. درست به دليل همين تفاوت ها، «مقايسه کردن»، يکي از رفتارهاي اشتباهي است که به شدت به رابطه ?نفر آسيب مي رساند. اگر به اين رفتار، حس انتقام جويي هم اضافه شود، پايان ماجرا معلوم است.
خيلي از ما عادت کرده ايم زندگي و روابط شخصي مان را با رابطه و زندگي ديگران مقايسه کنيم و به دنبال اين مقايسه هم، يا از طرف مقابل توقع هاي خاصي داشته باشيم يا انتقام ناکامي هاي قبلي مان را از نامزدمان بگيريم! مقايسه کردن را فراموش کنيم و به خاطر بسپاريم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهاي ويژه خود ما هستند.
? مثل يک راه بي پايان
با کمي دقت و تيزهوشي مي توانيم طوري رفتار کنيم که هميشه براي هم حرفي براي گفتن داشته باشيم و از هم خسته نشويم. مطالعه، آگاهي از آنچه در اطراف ما مي گذرد، آگاهي از علايق و نيازهاي طرف مقابل و... همگي راهکارهايي است که ?نفر را هميشه براي هم دوست داشتني و نو نگه مي دارد. در يک کلام اگر از همديگر «عقب بمانيم»، زندگي مان نابود مي شود؛ مثل ترازويي که هميشه يک کفه آن سنگين تر از ديگري است. زن و مرد بايد هم پاي هم حرکت کنند تا هميشه همراه هم باشند.
? ساده اما نه مثل بچه ها
بچه ها را ديده ايد که چطور بي پروا و آزاد ابراز احساسات مي کنند. هرچند قرار نيست ما هم مثل کودکان رفتار کنيم اما بايد صداقت و آزادي در نشان دادن احساسات را از آنها ياد بگيريم. وقتي احساسات مان را صادقانه بيان مي کنيم، همان طور هم جواب مي گيريم. بنابراين به جاي اينکه با تکلف رفتار کنيم و از ابراز احساسات بترسيم، راحت و آزاد ابراز محبت کنيم. حتي با گفتن دلخوري هايمان، به طرف مقابل فرصت دفاع مي دهيم و همين فرصت، کدورت هاي بين ما را از بين مي برد؛ پس از حرف زدن نترسيم.
? آنها نشانه او هستند
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آن قدر تکراري و نخ نماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنيم. فقط يادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمي از زندگي و حتي شخصيت او هستند و آزردن آنها مساوي است با آزردن کسي که خيلي دوستش داريم. از طرفي همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بي اعتنايي و کم اعتنايي به عزيزان اش را ندارد. بنابراين اگر تلافي هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدريج از ما متنفر مي شود.
و در نهايت اينکه نامزدي مي تواند شيرين ترين دوران پيش از شروع زندگي مشترک باشد؛ اگر توقع ها، خواسته ها و محبت ها خالص و دوست داشتني و همراه با عقل و منطق باشد.
منبع : گروه اینترنتی garonkish