ابراز احساسات ممنوع
پدر و مادر. به سادگی از کنار این دو واژه عبور نکنید. ظاهرش بسیار ساده اما مسئولیتش بسیار خطیر. بسیار شنیده اید که به شما بگویند " تا مادر نشی نمی تونی درک کنی " نقش ها و وظائفی که والدین در امر تربیت فرزندان بر عهده دارند آنقدر ظریف و ریز است که به نظر می آید آمادگی های لازم برای کسب مهارت های مرتبط با آن بسیار با اهمیت باشد. پدر و مادر شدن دنیایی از تجارب و ایفای نقش است همراه با عشق. بنابراین اگر حداقل بدون داشتن اهمیت آن وارد این دنیای پر رمز و راز بشویم کم لطفی کرده ایم، چه رسد به آنکه پیش از اقدام به بچه دار شدن مقداری از فوت و فن آن با خبر نشویم و آن را تماماً به دست روزگار و شانس بسپاریم.
از آنجاییکه بسیاری از عادات و رویه ها در فرزندان به صورت ناخودآگاه و در اثر عدم آگاهی والدین ایجاد می شود لازم است تا هر چه بیشتر بر دانش و آگاهی خود در این زمینه بیفزاییم تا بتوانیم دقیق تر و با ظرافت های اصیل تر در تربیت موفق موثر باشیم. در مقالات قبل ( قربانی شو چون من نگرانم - کودکانی که پدر و مادرند) از حکم هایی صحبت شد که کودک در سنین کودکی اولیه بر اثر رخ دادن اتفاقاتی دریافت و درون خود نهادینه می کند و پس از آن ماجراهای بعدی زندگی را بر آن اساس طرح ریزی می نماید. البته در اثر اطلاع از این طرح واژه های ذهنی و کشف آنها که یکی از اهداف مقاله همین است، می توانید به تغییر آنها بپردازید و این حکم ها را به حکم های برانگیزاننده برای تحولات بهتر و موفق تر تبدیل کنید.
در ادامه حکم های دیگری را برای شما شرح می دهیم.
1- مهم نباش: حتماً افرادی را دیده اید که در جمع علاقه ای به بروز عقاید و مطرح کردن خود ندارند. انگیزه ای برای کسب مسئولیت های گروهی نشان نمی دهند. از رهبری ،جمع صحبت در میان یک گروه، پذیرش مسئولیت های گروهی بزرگ و هر عاملی که سبب مطرح ساختن آنها می شود هراس دارند. این افراد والدینی داشته اند که در کودکی آنها را به صورت آگاهانه یا ناخود آگاه طرد کرده اند و یا به دلیل تواضع و مناعت طبع خود کودکان دیگر را مورد توجه قرار داده اند و آنها را مهم تر دانسته اند. آنها با کودکان چنین رفتاری می کنند: خسیس نباش و وسائلت رو به همبازی بده، خواهرت رو اذیت نکن، بگذار کارم رو بکنم. در حقیقت آنها به کودک خود القا می کنند که باید زیاد وقتشان را نگیرد. ایثار زیادی داشته باشد و خود را دست کم بگیرد. بخشنده باشد و خودخواهی نداشته باشد.
کمال طلبی در حدی که به تلاش افراد بیانجامد بسیار مناسب و بجاست اما اگر باعث توقف افراد به دلیل انتظارات بالا باشد در مسیر حرکت مانع محسوب می شود .
2- مریض باش: والدینی که مشغله زیادی دارند و در اثر این اشتغال زیاد زمان لازم را برای رسیدگی به فرزند خود ندارند و تنها کودک زمانی مورد توجه قرار می گیرد که بیمار شود و یا در وضعیت نیازمندی باشد، این حکم را به کودک القا می کنند که مریض باش تا دیگران به تو محبت و توجه کنند. لذا کودک در می یابد برای اینکه بتوانم توجه دیگران را جلب کنم خوب است که مدام خود را به مریضی بزنم و یا دردهای خود را بزرگ جلوگر کنم. بنابراین این نکته قابل توجه است که باید روح تشنه کودک را در مواقع عادی و معمول از محبت و توجه سیراب نمود .
3- نزدیک نشو: این حکم در افراد با والدینی وجود دارد که به ندرت فرزندشان را لمس می کنند و احساس خود را کمتر بروز می دهند. این والدین بزرگ ترین تنبیه شان قهر است. لذا این گونه افراد در بزرگسالی احساس سوء ظن دارند و حتی در قبال استقبال دیگران در جستجوی پیدا کردن نشانه های طرد شدگی هستند تا جایی که ممکن است خود، رابطه را تخریب کنند.
4- احساس نکن:
این پیام از والدینی دریافت می شود که خود احساساتشان را مسدود می کنند و ابراز عواطف و احساسات را در خانواده ممنوع می دانند و شاید این گونه رفتارها را جلف و سبکی می دانند. و این در حالی است که همه ما خوب می دانیم که انسان ها گاه با ابراز احساسات می توانند روحیات خود را تقویت کنند و با بازسازی روحی بپردازند .
5- کامل باش: (دیگران را خشنود کن) افرادی این پیام را در نهان خود دارند که والدین به آنها آموخته اند باید همواره در عالی ترین وضعیت باشند و تمامی معیارهای ارزشی را در بهترین وضع از کودک انتظار دارند. این افراد در روابط متقابل برای خشنود ساختن دیگران به افراط در صفات ارزشمند خود می پردازند مثلاً مهربانی های یک طرفه نشان می دهند و همواره کمال طلبی داشته و به هر امری تنها در سطوح عالی رضایت می دهند. کمال طلبی در حدی که به تلاش افراد بیانجامد بسیار مناسب و بجاست اما اگر باعث توقف افراد به دلیل انتظارات بالا باشد در مسیر حرکت مانع محسوب می شود .
منبع : کتابخانه آریا
پدر و مادر. به سادگی از کنار این دو واژه عبور نکنید. ظاهرش بسیار ساده اما مسئولیتش بسیار خطیر. بسیار شنیده اید که به شما بگویند " تا مادر نشی نمی تونی درک کنی " نقش ها و وظائفی که والدین در امر تربیت فرزندان بر عهده دارند آنقدر ظریف و ریز است که به نظر می آید آمادگی های لازم برای کسب مهارت های مرتبط با آن بسیار با اهمیت باشد. پدر و مادر شدن دنیایی از تجارب و ایفای نقش است همراه با عشق. بنابراین اگر حداقل بدون داشتن اهمیت آن وارد این دنیای پر رمز و راز بشویم کم لطفی کرده ایم، چه رسد به آنکه پیش از اقدام به بچه دار شدن مقداری از فوت و فن آن با خبر نشویم و آن را تماماً به دست روزگار و شانس بسپاریم.
از آنجاییکه بسیاری از عادات و رویه ها در فرزندان به صورت ناخودآگاه و در اثر عدم آگاهی والدین ایجاد می شود لازم است تا هر چه بیشتر بر دانش و آگاهی خود در این زمینه بیفزاییم تا بتوانیم دقیق تر و با ظرافت های اصیل تر در تربیت موفق موثر باشیم. در مقالات قبل ( قربانی شو چون من نگرانم - کودکانی که پدر و مادرند) از حکم هایی صحبت شد که کودک در سنین کودکی اولیه بر اثر رخ دادن اتفاقاتی دریافت و درون خود نهادینه می کند و پس از آن ماجراهای بعدی زندگی را بر آن اساس طرح ریزی می نماید. البته در اثر اطلاع از این طرح واژه های ذهنی و کشف آنها که یکی از اهداف مقاله همین است، می توانید به تغییر آنها بپردازید و این حکم ها را به حکم های برانگیزاننده برای تحولات بهتر و موفق تر تبدیل کنید.
در ادامه حکم های دیگری را برای شما شرح می دهیم.
1- مهم نباش: حتماً افرادی را دیده اید که در جمع علاقه ای به بروز عقاید و مطرح کردن خود ندارند. انگیزه ای برای کسب مسئولیت های گروهی نشان نمی دهند. از رهبری ،جمع صحبت در میان یک گروه، پذیرش مسئولیت های گروهی بزرگ و هر عاملی که سبب مطرح ساختن آنها می شود هراس دارند. این افراد والدینی داشته اند که در کودکی آنها را به صورت آگاهانه یا ناخود آگاه طرد کرده اند و یا به دلیل تواضع و مناعت طبع خود کودکان دیگر را مورد توجه قرار داده اند و آنها را مهم تر دانسته اند. آنها با کودکان چنین رفتاری می کنند: خسیس نباش و وسائلت رو به همبازی بده، خواهرت رو اذیت نکن، بگذار کارم رو بکنم. در حقیقت آنها به کودک خود القا می کنند که باید زیاد وقتشان را نگیرد. ایثار زیادی داشته باشد و خود را دست کم بگیرد. بخشنده باشد و خودخواهی نداشته باشد.
کمال طلبی در حدی که به تلاش افراد بیانجامد بسیار مناسب و بجاست اما اگر باعث توقف افراد به دلیل انتظارات بالا باشد در مسیر حرکت مانع محسوب می شود .
2- مریض باش: والدینی که مشغله زیادی دارند و در اثر این اشتغال زیاد زمان لازم را برای رسیدگی به فرزند خود ندارند و تنها کودک زمانی مورد توجه قرار می گیرد که بیمار شود و یا در وضعیت نیازمندی باشد، این حکم را به کودک القا می کنند که مریض باش تا دیگران به تو محبت و توجه کنند. لذا کودک در می یابد برای اینکه بتوانم توجه دیگران را جلب کنم خوب است که مدام خود را به مریضی بزنم و یا دردهای خود را بزرگ جلوگر کنم. بنابراین این نکته قابل توجه است که باید روح تشنه کودک را در مواقع عادی و معمول از محبت و توجه سیراب نمود .
3- نزدیک نشو: این حکم در افراد با والدینی وجود دارد که به ندرت فرزندشان را لمس می کنند و احساس خود را کمتر بروز می دهند. این والدین بزرگ ترین تنبیه شان قهر است. لذا این گونه افراد در بزرگسالی احساس سوء ظن دارند و حتی در قبال استقبال دیگران در جستجوی پیدا کردن نشانه های طرد شدگی هستند تا جایی که ممکن است خود، رابطه را تخریب کنند.
4- احساس نکن:
این پیام از والدینی دریافت می شود که خود احساساتشان را مسدود می کنند و ابراز عواطف و احساسات را در خانواده ممنوع می دانند و شاید این گونه رفتارها را جلف و سبکی می دانند. و این در حالی است که همه ما خوب می دانیم که انسان ها گاه با ابراز احساسات می توانند روحیات خود را تقویت کنند و با بازسازی روحی بپردازند .
5- کامل باش: (دیگران را خشنود کن) افرادی این پیام را در نهان خود دارند که والدین به آنها آموخته اند باید همواره در عالی ترین وضعیت باشند و تمامی معیارهای ارزشی را در بهترین وضع از کودک انتظار دارند. این افراد در روابط متقابل برای خشنود ساختن دیگران به افراط در صفات ارزشمند خود می پردازند مثلاً مهربانی های یک طرفه نشان می دهند و همواره کمال طلبی داشته و به هر امری تنها در سطوح عالی رضایت می دهند. کمال طلبی در حدی که به تلاش افراد بیانجامد بسیار مناسب و بجاست اما اگر باعث توقف افراد به دلیل انتظارات بالا باشد در مسیر حرکت مانع محسوب می شود .
منبع : کتابخانه آریا