نتايج اولين مطالعه روي احساس
تغييراتي که خشم در بدن ايجاد مي‌کند
جام جم آنلاين: محققان دانشگاه والنسيا طي بررسي هاي جديد بر روي تغييرات به وجود آمده در بدن فردي خشمگين دريافتند در زمان خشم ضربان قلب، فشار خون در عروق، ميزان توليد تستسترون و فعاليت هاي نيمکره چپ افزايش پيدا کرده و کورتيزول خون هورموني که با استرس در ارتباط است ، کاهش مي يابد.
به گزارش ساينس ديلي، محققان دانشگاه والنسيا اعلام کردند تحريک احساسات تغييرات عميقي بر روي سيستم خودکار عصبي که کنترل فعاليت هاي قلبي عروقي و غدد درون تراوا را به عهده دارد به وجود مي آورد. همچنين اين رويداد بر روي فعاليت هاي مغزي به ويژه بر روي بخش هاي پيشاني و گيجگاهي تاثيرگذار است.
محققان با استفاده از روش AI خشم 30 مرد داوطلب را تحريک کردند. قبل و بلافاصله پس از تحريک خشم دانشمندان ضربان قلب و فشار خون عروقي داوطلبان را به همراه ميزان تستسترون ، کورتيزول ، ميزان فعاليت هاي نامتقارن مغز ، حالت هاي کلي ذهني و تجربه فردي و ذهني خشمگين شدن را در داوطلبان اندازه گيري کردند.
نتايج نشان دادند خشم تغييرات عميقي را در حالات ذهني داوطلب و عوامل سايکوبيولوژيکي ايجاد مي کند. افزايش در ضربان قلب ، فشار خون ، تستسترون و کاهش در ميزان توليد کورتيزول از نشانه هاي آشکار اين رويداد است.
با اين وجود با تمرکز بر روي فعاليت هاي نامتقارن در بخش هاي پيشين مغز مي توان دريافت در هنگامي که احساسات در فرد به شدت تحريک مي شوند ، دو مدل کاملا متناقض شکل مي گيرند. مدل اول ، جاذبه احساسي نشان مي دهد مناطق پيشين و چپ مغز با احساسات مثبت در ارتباط است در حالي که بخش راست بيشتر با احساسات منفي درگير است.
مدل دوم يا مسير انگيزشي بيانگر اين موضوع است بخش پيشاني و چپ مغز با تجربه احساس برقراري رابطه نزديک با ديگران در ارتباط است در حالي که منطقه مشابه در راست مغز به احساس جدايي دامن مي زند. احساسات مثبت از قبيل شادي معمولا با محرکي براي نزديک شدن به ديگران در ارتباط است و احساسات منفي از قبيل ترس يا اندوه با جدايي و دوري گزيدن.
با اين حال عملکرد تمامي احساسات بر طبق اين ارتباطات نيست. به گفته دانشمندان احساس خشم احساسي بي مانند است زيرا اغلب تجربه احساس منفي را در فرد به وجود مي آورد اما محرک نزديک شدن به ديگران را در انسان فعال مي کند.
نتايج مطالعات نشان مي دهد در هنگام خشم کارايي گوش راست بالاتر رفته و اين نشانه اي بر فعالتر شدن نيمکره چپ مغز است. به بياني ديگر زماني که فردي عصباني مي شود واکنش هاي نامتقارن مغزي به واسطه نزديک شدن به عامل اصلي انگيزش خشم شکل مي گيرند و نه به واسطه منفي بودن اين تحريک و عامل آن. به گفته محققان انسان به صورت طبيعي پس از عصبانيت خود را به عامل اصلي خشم خود نزديک مي کند تا آن را از سر راه بردارد.
اين اولين مطالعه کلي است که بر روي احساسات و به ويژه بر روي احساس خشم متمرکز شده است تا تغييرات مختلف در عوامل روانشناسانه و بيولوژيکي را تحت تاثير اين احساسات در انسان تعيين و بررسي کند.
منبع: http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100876773568
تغييراتي که خشم در بدن ايجاد مي‌کند
جام جم آنلاين: محققان دانشگاه والنسيا طي بررسي هاي جديد بر روي تغييرات به وجود آمده در بدن فردي خشمگين دريافتند در زمان خشم ضربان قلب، فشار خون در عروق، ميزان توليد تستسترون و فعاليت هاي نيمکره چپ افزايش پيدا کرده و کورتيزول خون هورموني که با استرس در ارتباط است ، کاهش مي يابد.
به گزارش ساينس ديلي، محققان دانشگاه والنسيا اعلام کردند تحريک احساسات تغييرات عميقي بر روي سيستم خودکار عصبي که کنترل فعاليت هاي قلبي عروقي و غدد درون تراوا را به عهده دارد به وجود مي آورد. همچنين اين رويداد بر روي فعاليت هاي مغزي به ويژه بر روي بخش هاي پيشاني و گيجگاهي تاثيرگذار است.
محققان با استفاده از روش AI خشم 30 مرد داوطلب را تحريک کردند. قبل و بلافاصله پس از تحريک خشم دانشمندان ضربان قلب و فشار خون عروقي داوطلبان را به همراه ميزان تستسترون ، کورتيزول ، ميزان فعاليت هاي نامتقارن مغز ، حالت هاي کلي ذهني و تجربه فردي و ذهني خشمگين شدن را در داوطلبان اندازه گيري کردند.
نتايج نشان دادند خشم تغييرات عميقي را در حالات ذهني داوطلب و عوامل سايکوبيولوژيکي ايجاد مي کند. افزايش در ضربان قلب ، فشار خون ، تستسترون و کاهش در ميزان توليد کورتيزول از نشانه هاي آشکار اين رويداد است.
با اين وجود با تمرکز بر روي فعاليت هاي نامتقارن در بخش هاي پيشين مغز مي توان دريافت در هنگامي که احساسات در فرد به شدت تحريک مي شوند ، دو مدل کاملا متناقض شکل مي گيرند. مدل اول ، جاذبه احساسي نشان مي دهد مناطق پيشين و چپ مغز با احساسات مثبت در ارتباط است در حالي که بخش راست بيشتر با احساسات منفي درگير است.
مدل دوم يا مسير انگيزشي بيانگر اين موضوع است بخش پيشاني و چپ مغز با تجربه احساس برقراري رابطه نزديک با ديگران در ارتباط است در حالي که منطقه مشابه در راست مغز به احساس جدايي دامن مي زند. احساسات مثبت از قبيل شادي معمولا با محرکي براي نزديک شدن به ديگران در ارتباط است و احساسات منفي از قبيل ترس يا اندوه با جدايي و دوري گزيدن.
با اين حال عملکرد تمامي احساسات بر طبق اين ارتباطات نيست. به گفته دانشمندان احساس خشم احساسي بي مانند است زيرا اغلب تجربه احساس منفي را در فرد به وجود مي آورد اما محرک نزديک شدن به ديگران را در انسان فعال مي کند.
نتايج مطالعات نشان مي دهد در هنگام خشم کارايي گوش راست بالاتر رفته و اين نشانه اي بر فعالتر شدن نيمکره چپ مغز است. به بياني ديگر زماني که فردي عصباني مي شود واکنش هاي نامتقارن مغزي به واسطه نزديک شدن به عامل اصلي انگيزش خشم شکل مي گيرند و نه به واسطه منفي بودن اين تحريک و عامل آن. به گفته محققان انسان به صورت طبيعي پس از عصبانيت خود را به عامل اصلي خشم خود نزديک مي کند تا آن را از سر راه بردارد.
اين اولين مطالعه کلي است که بر روي احساسات و به ويژه بر روي احساس خشم متمرکز شده است تا تغييرات مختلف در عوامل روانشناسانه و بيولوژيکي را تحت تاثير اين احساسات در انسان تعيين و بررسي کند.
منبع: http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100876773568
شرح موضوع