تفاوت سني معيار فراموش شده ازدواج
جام جم آنلاين: طي چند سال اخير بيشتر از پيش زوجهايي را ميبينيم كه با تفاوت سني نامتعارف با هم ازدواج كردهاند كه نشان ميدهد، اختلاف سني مناسب زوجين از معيارهاي فراموششده در ميان بعضي جوانان براي ازدواج است.
تفاوت سني بين زوجين، تشابه در سن نيست، زيرا اين تفاوت در آفرينش مرد و زن در زمينه زمان بلوغ آن دو است؛ اگر به ازدواجهايي كه در اين چند سال اخير رخ ميدهد توجه كنيم، يكي از مواردي كه در فرهنگ سنتي ازدواج تغيير كرده، سن ازدواج بين جوانان و نيز فاصله سني بين زوجهاست كه بزرگتر بودن عروس از داماد هم از پديدههاي نوظهور چند سال اخير است كه در بعضي از موارد مشكلاتي را به همراه داشته است.
اختلاف سني دختر و پسر نبايد آنقدر زياد باشد كه دوره رشدي آنها متفاوت شود و در علاقهها، سرگرميها، طرز نگرش و بينش و انرژيهاي رواني با هم متفاوت يا احتمالا درگير شوند. مثلا ازدواج دختر 16 سالهاي را با پسر30 ساله در نظر بگيريد. در حالي كه دختر در آغاز راه هيجانات، علاقهمند به شطينتهاي نوجواني، كوهنوري و مهماني و... است، همسرش كار و تفكر و مطالعه، فيلم و موسيقي و گوشه ساكت خانه جهت استراحت را بيشتر ميپسندد؛ همچنين ديدگاه مرد توام با تجربه و احتياط است و ديدگاه دختر نوجوان ريسك و فعاليتهاي نو و بديع است.
فاصله سني زياد و از 10 سال به بالا به دليل اين كه تفاوت زماني و يك دهه فاصله زندگي كردن بين 2 فرد وجود داشته، مشكلاتي براي هر دو زوج به وجود خواهد آورد، مشكل عدم درك مطلوب يكديگر، عدم تناسب در تواناييهاي جسمي، انعطافپذيري كمتر فرد بزرگتر، عدم ارضاي غرايز، امر و نهي كردن فرد بزرگتر، كمرويي با همسر، احساس پشيماني و بروز مشكلات غيرمنتظره از عواملي است كه در بين زوجها با فاصله سني زياد ديده ميشود.
فاصله سني مناسب ميان زن و شوهر را ميتوان 2 تا 4سال و در برخي منابع 2 تا 7 سال يا 4 تا 7 سال در نظر گرفت؛ البته اين به آن معنا نيست كه اگر يكي دو سال به اين سنين افزوده يا از آن كاسته شود، نبايد ازدواجي انجام گيرد، شايد بتوان گفت، اگر تمام زمينهها بررسي شده باشد و مشكل خاصي ديده نشود، ميتوان فاصله سني را به ديده اغماض نگريست، ولي در عينحال بهترين و مناسب ترين فاصله سني 2 تا 4 سال است.
نكته مهم بعدي اين است كه علاوه بر سن شناسنامهاي بايد به سن و بلوغ عقلي، اجتماعي، فرهنگي و ظاهر نيز توجه كرد. بعضي وقتها دختري ممكن است 1 سال از پسري بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژي است و علاقهمنديها و تمايلات مشتركي با پسر دارد،لذا علاوه بر سن تقويمي، لازم است كه به ظاهر، طرز فكر و نگرش هم توجه عميق شود.
بر اساس تحقيقاتي كه توسط دانشگاه شهيد بهشتي روي 2هزار و 167پرونده طلاق انجام شده، حاكي از آن است كه يكي از مهمترين دلايل طلاق در ميان زوجين، همين تفاوتهاي سني، بويژه بزرگتر بودن زن از مرد است، زيرا اين پديده، چه از نظر فرهنگي و چه از نظر اجتماعي، در جامعه ما پذيرفته شده نيست. در برخي موارد، اين ازدواجها ممكن است به طلاق منجر نشود، ولي همواره با پشيماني همراه است، زيرا مشكلات ناشي از اين نوع ازدواجها به قدري زياد و غيرقابل تحمل است كه در اكثر موارد موجبات پشيماني را فراهم ميكند و زندگياي سراسر مشاجره و دعوا به وجود ميآورد كه گاهي تاثيرات آن روي زوجين و بويژه روي فرزندان آنها كمتر از طلاق نيست.
منبع : http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100890475762
جام جم آنلاين: طي چند سال اخير بيشتر از پيش زوجهايي را ميبينيم كه با تفاوت سني نامتعارف با هم ازدواج كردهاند كه نشان ميدهد، اختلاف سني مناسب زوجين از معيارهاي فراموششده در ميان بعضي جوانان براي ازدواج است.
تفاوت سني بين زوجين، تشابه در سن نيست، زيرا اين تفاوت در آفرينش مرد و زن در زمينه زمان بلوغ آن دو است؛ اگر به ازدواجهايي كه در اين چند سال اخير رخ ميدهد توجه كنيم، يكي از مواردي كه در فرهنگ سنتي ازدواج تغيير كرده، سن ازدواج بين جوانان و نيز فاصله سني بين زوجهاست كه بزرگتر بودن عروس از داماد هم از پديدههاي نوظهور چند سال اخير است كه در بعضي از موارد مشكلاتي را به همراه داشته است.
اختلاف سني دختر و پسر نبايد آنقدر زياد باشد كه دوره رشدي آنها متفاوت شود و در علاقهها، سرگرميها، طرز نگرش و بينش و انرژيهاي رواني با هم متفاوت يا احتمالا درگير شوند. مثلا ازدواج دختر 16 سالهاي را با پسر30 ساله در نظر بگيريد. در حالي كه دختر در آغاز راه هيجانات، علاقهمند به شطينتهاي نوجواني، كوهنوري و مهماني و... است، همسرش كار و تفكر و مطالعه، فيلم و موسيقي و گوشه ساكت خانه جهت استراحت را بيشتر ميپسندد؛ همچنين ديدگاه مرد توام با تجربه و احتياط است و ديدگاه دختر نوجوان ريسك و فعاليتهاي نو و بديع است.
فاصله سني زياد و از 10 سال به بالا به دليل اين كه تفاوت زماني و يك دهه فاصله زندگي كردن بين 2 فرد وجود داشته، مشكلاتي براي هر دو زوج به وجود خواهد آورد، مشكل عدم درك مطلوب يكديگر، عدم تناسب در تواناييهاي جسمي، انعطافپذيري كمتر فرد بزرگتر، عدم ارضاي غرايز، امر و نهي كردن فرد بزرگتر، كمرويي با همسر، احساس پشيماني و بروز مشكلات غيرمنتظره از عواملي است كه در بين زوجها با فاصله سني زياد ديده ميشود.
فاصله سني مناسب ميان زن و شوهر را ميتوان 2 تا 4سال و در برخي منابع 2 تا 7 سال يا 4 تا 7 سال در نظر گرفت؛ البته اين به آن معنا نيست كه اگر يكي دو سال به اين سنين افزوده يا از آن كاسته شود، نبايد ازدواجي انجام گيرد، شايد بتوان گفت، اگر تمام زمينهها بررسي شده باشد و مشكل خاصي ديده نشود، ميتوان فاصله سني را به ديده اغماض نگريست، ولي در عينحال بهترين و مناسب ترين فاصله سني 2 تا 4 سال است.
نكته مهم بعدي اين است كه علاوه بر سن شناسنامهاي بايد به سن و بلوغ عقلي، اجتماعي، فرهنگي و ظاهر نيز توجه كرد. بعضي وقتها دختري ممكن است 1 سال از پسري بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژي است و علاقهمنديها و تمايلات مشتركي با پسر دارد،لذا علاوه بر سن تقويمي، لازم است كه به ظاهر، طرز فكر و نگرش هم توجه عميق شود.
بر اساس تحقيقاتي كه توسط دانشگاه شهيد بهشتي روي 2هزار و 167پرونده طلاق انجام شده، حاكي از آن است كه يكي از مهمترين دلايل طلاق در ميان زوجين، همين تفاوتهاي سني، بويژه بزرگتر بودن زن از مرد است، زيرا اين پديده، چه از نظر فرهنگي و چه از نظر اجتماعي، در جامعه ما پذيرفته شده نيست. در برخي موارد، اين ازدواجها ممكن است به طلاق منجر نشود، ولي همواره با پشيماني همراه است، زيرا مشكلات ناشي از اين نوع ازدواجها به قدري زياد و غيرقابل تحمل است كه در اكثر موارد موجبات پشيماني را فراهم ميكند و زندگياي سراسر مشاجره و دعوا به وجود ميآورد كه گاهي تاثيرات آن روي زوجين و بويژه روي فرزندان آنها كمتر از طلاق نيست.
منبع : http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100890475762