بيماراني که در معرض خطر بالاي اولسراسيون معده و روده (GI) هستند و به داروهاي غيراستروئيدي ضدالتهابي NSAID نياز دارند غالباً يا از سلکوکسيب استفاده ميکنند که يک مهارکنندهي انتخابي سيکلواکسيژناز2 (Cox-2) است و با از يک NSAID غيرانتخابي و يک مهارکنندهي پمپ پروتون (PPI) استفاده مينمايند. اين دو رويکرد طي يک کارآزمايي غير انتخابي دوسوناآگاه با حمايت مالي سازندهي Celecoxib در 4500 بيمار دچار آرتريت مورد مقايسه قرار گرفته است.
بيماران يا از سله کوکسيب (200 ميليگرم دو بار در روز) يا ترکيبي از ديکلوفناک (75 ميليگرم 2 بار در روز) و اومپرازول (روزي 20 ميلي گرم) استفاده نمودند. از آنجا که مصرف NSAIDها در تمام لولهي GI با اولسراسيون همراه است، پژوهشگران از نقطهي پاياني مرکبي استفاده نمودند که شامل خونروي بخش بالايي GI، خونروي بخش پاياني GI و کم خوني (2 گرم در دسيليتر کاهش هموگلوبين يا کاهش 10 درصدي هماتوکريت) به علت از دست دادن مفروض خون از GI بود. در صورتي که کمخوني داراي توجيه ديگري نبود، فرض ميشد علت کم خوني از GI است.
بعد از 6 ماه، ميزان شيوع نقطهي پاياني اوليه اساساً در گروه سلهکوکسيب کمتر از گروه ديکلوفناک اومپرازول بود. اين اختلاف اصولاً کمتر از مقدار مفروض کمخوني به علت از دست رفتن خون در گروه سلهکوکسيب بود.
بيماران يا از سله کوکسيب (200 ميليگرم دو بار در روز) يا ترکيبي از ديکلوفناک (75 ميليگرم 2 بار در روز) و اومپرازول (روزي 20 ميلي گرم) استفاده نمودند. از آنجا که مصرف NSAIDها در تمام لولهي GI با اولسراسيون همراه است، پژوهشگران از نقطهي پاياني مرکبي استفاده نمودند که شامل خونروي بخش بالايي GI، خونروي بخش پاياني GI و کم خوني (2 گرم در دسيليتر کاهش هموگلوبين يا کاهش 10 درصدي هماتوکريت) به علت از دست دادن مفروض خون از GI بود. در صورتي که کمخوني داراي توجيه ديگري نبود، فرض ميشد علت کم خوني از GI است.
بعد از 6 ماه، ميزان شيوع نقطهي پاياني اوليه اساساً در گروه سلهکوکسيب کمتر از گروه ديکلوفناک اومپرازول بود. اين اختلاف اصولاً کمتر از مقدار مفروض کمخوني به علت از دست رفتن خون در گروه سلهکوکسيب بود.
منبع: هفته نامه پزشکی امروز