شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

قطعه‌هاي گمشده پازل خوشبختي

  1. قطعه‌هاي گمشده پازل خوشبختي

    پدر خود را به آب و آتش مي‌زند كه براي فرزندش شهريه يك مدرسه غيرانتفاعي را فراهم كند. مادر تمام برنامه‌هاي آشپزي تلويزيون را نگاه مي‌كند و هر چه كم و كسري باشد هم از روي كتاب آشپزي و سي‌دي فرا مي‌گيرد كه شايد در ميان دسر‌ها و غذاهاي تمام ملل چيزي باشد كه به مذاق بچه‌اش خوش بيايد.

    بچه با اين رو مي‌خوام و اون رو نمي‌خوام قد مي‌كشد و بزرگ مي‌شود. آنقدر بزرگ كه يك سر و گردن هم از والدينش بالا مي‌زند. دكتر‌ها مي‌گويند در اثر تغذيه خوب و كلاس‌هاي ورزشي است كه از بچگي استفاده كرده است. مامان و بابا اما از نسل جنگ هستند. از نسل احترام به بزرگ‌ترها و لم ندادن جلوي آنها. پدر و مادر توي دلشان مي‌گويند وقتي ما به والدينمان كه ما را در سختي بزرگ كردند اينقدر وفادار بوديم بچه‌هاي ما كه در ناز و نعمت بزرگ شده‌اند حتما خيلي در حق ما فرزندي مي‌كنند. غافل از اين‌كه بچه‌ها براي اين كارها تربيت نشده‌اند.

    چند هفته تا كنكور مانده است و مادر سخت مريض شده. به دخترش مي‌گويد: ‌مادر جان يك سوپ مرغ مي‌تواني درست كني كه يك كم جان بگيرم؟ البته اگر از درست عقب نمي‌ماني‌ها!‌

    دخترك مي‌گويد: مامان حالا كه نزديك كنكور شده آه و ناله‌هاي تو هم شروع شده. من كه آشپزي بلد نيستم. مي‌روم از سر كوچه يك سوپي نودليتي چيزي برايت مي‌گيرم بخوري اما لطفا دوباره نگويي كه برو ظرف بشور و برو براي بابا غذا درست كن‌ ها. خودتان يك فكري بكنيد. من يك عمر درس نخوانده‌ام كه سوپ درست كنم!

    پسر يك خانواده ديگر هم هست كه از نظر خلق و خو به اين دختر خانم بي‌شباهت نيست. پدر او از همان كودكي پسرش را در ناز و نعمت بزرگ كرده و به او وعده داده بود براي 18 سالگي‌اش يك خودرو به او هديه بدهد، اما دست قسمت نگذاشت و او در تصادفي زمينگير شد. حالا كار پسر به جاي كمك به خانواده نق زدن به جان مادر است.

    ـ اين درمان‌ها و صرفه‌جويي‌ها همه‌اش بهانه بود كه براي من ماشين نخريد. من حداقل يك موتور مي‌خوام. تازه خرج دانشگاه را هم بايد بدهيد. من كه نمي‌توانم عمرم را هدر بدهم براي دانشگاه دولتي. دلم نمي‌خواهد وقتي همه دارند از جواني‌شان لذت مي‌برند من جور شما‌ها را بكشم. من هنوز بچه‌ام، مگر چه گناهي كرده‌ام و خطاب به مادر مي‌گويد: بعد از بابا شما بايد نان‌آور خانه باشيد. اگر قرار باشد من خرج شما را درآورم خب مستقل مي‌شوم و مي‌روم با دوستانم زندگي مي‌كنم. چرا جور شما را من بايد بكشم؟

    و مادر باز همه تقصير‌ها را گردن خودش مي‌اندازد. دكتر شجاعي مدرس و مشاور خانواده در اين مورد مي‌گويد: هر كسي براي خوشبختي در درجه اول بايد به انسانيت برسد. رسيدن به انسانيت و خوشبختي فقط به دو عامل زيبايي و بالندگي ظاهري و بالا بردن هوش بستگي ندارد.

    وي مي‌افزايد: متاسفانه بيشتر خانواده‌ها و جوانان امروز تربيت و ارزش‌هاي خود را روي همين دو عامل متوقف مي‌كنند و نتيجه‌اش چيزي است كه امروز با آن مواجه هستيم؛ فقدان عاطفه و افزايش طلاق‌ زوج‌هاي جوان. او تاكيد مي‌كند: براي خوشبختي لازم است تمام عوامل پازل خوشبختي دور هم چيده شود. اين عوامل عبارت است بالندگي معنوي، هوشي، عقلي، ظاهري، عاطفي و اقتصادي.

    نبود هر يك از موارد زير سبب مي‌شود كه از قافله خوشبختي عقب بمانيم و نتوانيم به كمال مطلوب انسانيت خود برسيم.

    زوج‌هايي كه از هم جدا مي‌شوند و همسران و فرزنداني كه مسووليت‌پذيري ندارند از عواقب تربيت تك‌بعدي است و فرزند يك روز همان چيزي كه آموخته به شما و جامعه تحويل مي‌دهد.

    خانواده‌اي كه از لحاظ عاطفي فرزند خود را تعليم نداده و مسووليت‌هاي عاطفي‌ را به او آموزش نداده ‌يا از نظر معنوي چيزي به او نياموخته و عقل معاش را در فرزند خود تربيت نكرده است، اگر از او يك فارغ‌التحصيل بلند مرتبه نيز بسازد نمي‌تواند خوشبختي او را تامين و تضمين كند.

    اين مشاور خانواده زندگي مشترك را يك مهارت مي‌داند كه بايد آموخته شود و انسان رشد يافته از شادي و آرامش شناخته مي‌شود.

    اين مهارت به ما كمك مي‌كند تا ميان عواملي كه خوشبختي به آنها بستگي دارد تعادل برقرار كنيم. اولين عامل، اقتصاد است كه شخص بايد به مدد مديريت اقتصادي درست معاش خود و خانواده را تامين كند. زياده روي در اين بخش به تقويت شهوت و تجملات مي‌انجامد.

    مهارت بعدي به تعادل رساندن عشق و عاطفه در خانواده است. اگر در خانواده به تلاش اقتصادي زياد بها داده شود و خانواده از لحاظ عاطفي تامين نشود تعادل برهم مي‌خورد و اشكال ايجاد مي‌كند.

    بچه‌ها و زن و شوهر‌ها از نظر عاطفي از هم جدا مي‌افتند و نسبت به هم احساس مسووليت عاطفي و وابستگي نمي‌كنند.مهم‌ترين موضوع، معنويات است. اين عامل انسانيت انسان را تقويت مي‌كند. انسان را در وفاداري پايدارتر مي‌كند و به او نجابت مي‌بخشد.

    وي تاكيد مي‌كند: ارتباطات، انتخاب‌ها و رفتارها و افكار ما حال ما را مي‌سازند و آينده‌مان را رقم مي‌زنند. اينها وقتي درست خواهد بود كه ما خودمان را بشناسيم. نه فقط بخشي از خود را بلكه به همان قد و قامتي كه آفريده شده‌ايم.

    اين مدرس مهارت‌هاي زندگي معتقد است براي اين‌كه انسان خوشبخت باشد بايد برنامه‌اي براي تمام طول حياتش داشته باشد. انسان را بايد به همان بلندايي كه هست ديد نه فقط بخشي از حيات او را كه شامل تولد تا مرگ مي‌شود. هركاري عواقبي فراتر از اين زندگي مي‌تواند داشته باشد.

    وي تاكيد مي‌كند: تمام جنبه‌هاي زندگي و خوشبختي يك فرزند كه مسوول به دنيا آوردن او هستيم را بايد در نظر داشته باشيم و گرنه انسان تك‌بعدي و ناتواني وارد عرصه زندگي مي‌كنيم كه بايد در پيشگاه خدا در مقابل او پاسخگو باشيم.

    دكتر شجاعي سلامت، عقل، دين و اخلاق را لازمه زندگي بالنده مي‌داند.

    منبع : http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100894132477
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.18 ثانیه (39)