مردان متاهل از مردان مجرد سالمتر هستند. اما برای زنان منافع ازدواج برای سلامتی به سلامت ازدواج بستگی دارد.
بررسیهابارها و بارها نشان دادهاند که ازدواج برای سلامتی مردان خوب است، اماموضوع برای زنان به این صراحت نیست و برخی از بررسیها بیانگر آنبودهاند که ازدواج اصلا تاثیری بر سلامت زنان ندارد.
بر اساس یک بررسی جدید ازدواج بر سلامت زنان اثر مثبت دارد،اما تنها برای زنانی که از ازدواج آنها خیلی رضایتبخش است. زنانی کهمیگویند ازدواجشان بسیار راضیکننده است، سلامت قلبی بهتر، سبک زندگیسالمتر و مشکلات عاطفی کمتر دارند.
دکتر لیندا گالو که با همکارانش که این تحقیق را انجام دادهاست، میگوید: "زنان با ازدواج مطلوب از متاهل بودن سود میبرند. اینزنان با احتمال کمتری در آینده دچار بیماری قلبی میشوند. و از لحاظناراحتیهای عاطفی نیز این زنان حمایت اجتماعی بیشتر و خشم، افسردگی واضطراب کمتری گزارش میکنند."
البته نتیجه این تحقیق به این معنا نیست که ازدواجی بارضایتبخشی کمتر بد است. زنان با ازدواجهای نسبتا خوب هم نسبت به زنانمطلقه،بیوه و مجرد سالمتر بودند.
تاثیر ازدواج ناشاد بر سلامت
گالو و همکارانش زنان واردشده به"مطالعه زنان سالم" دانشگاه پیتسبورگ را مورد بررسی قرار دادند. این بررسیدادههای مربوط به 490 زن در دهه 40 زندگیشان - را که تقریبا همهشانازدواج کرده بودند- جمعآوری کرد و آنها را برای 13 سال مورد پیگیری قراردادند.
زنانی که چندان رضایتی از ازدواجشان نداشتند، در این بررسیبدترین وضع از سلامتی را داشتند. وضع سلامتی این زنان در طول زمان همبهبود پیدا نکرده بود. اما زنان با ازدواج شادمان با وضع سلامتی خوبی شروعکرده بودند و با سلامتی هم سنشان افزایش یافته بود.
گالو میگوید: "زنانی که در ازدواجهای دچار اختلاف وناراحتی هستند - البته در گروه زنان مورد بررسی در این تحقیق این گروه بهمعنای زنانی بود که کمتر از زنان دیگر از ازدواجشان رضایت داشتند- از قبلدچار اثرات منفی این نوع ازدواج بر سلامتیشان شده بودند. زنان درازدواجهای شاد لاغرتر بودند، و در طول زمان وزن کمتری اضافه کرده بودند،و میزان کلسترول خونشان کمتر بود. در مقابل زنان در ازدواجهای با رضایتکمتر، فعالیت بدنی کمتری داشتند."
اما علت این اثرات چیست؟ آیا چیزی جادویی در گفتن "بله" هنگام عروسی وجود دارد.
دکتر گالو میگوید: "این اثرات لزوما به مربوط به ازدواج یکزن و مرد نیست. برقراری ارتباط انسانی یک نیاز بنیادی برای افراد است.ازدواج یا هر رابطه صمیمی و نزدیک دیگر بخش مهمی از زندگی است. هنگامی کهاین رابطه خوب و متعادل باشد، تنها باعث لذتبخش شدن زندگی نمیشود، بلکهسلامت را هم بهبود میبخشد.
" هنگامی که افراد در یک رابطه شادی آور هستند، یا احتمالبیشتری ممکن است با یکدیگر ورزش کنند، یا شاید همراه هم غذاهای سالمبخورند. این واکنشی تطبیقی است."
تفاوت اثر ازدواج بر زنان و مردان
اما هنوز این سوال باقی میماند که چرا یک ازدواج معمولی برای یک مرد معمولی سلامتبخشتر از یک زن معمولی است.
دکتر تیموتی جی لوینک استادیار بخش بومشناسی انسانی در دانشگاه تگزاس به این مسئله پرداخته است.
او میگوید: "مردان همسرانشان را به عنوان حمایتکنندهاصلیشان در نظر میگیرند، کسی که همیشه میتواند با او درباره مشکلاتشانصحبت کنند. اما زنان شبکه حمایتی بزرگتری دارند. آنها میتوانند از سایرروابط برای کسب حمایت عاطفی استفاده کنند. به این ترتیب حمایتی که زنان باازدواج در سطح روانی- اجتماعی به دست می آورند، به اندازه حمایتی که مردانکسب میکنند، نیست."
دکتر دبورا بل روانشناس از دانشگاه بوستون هم این نظر راتایید میکند. دکتر بل بیش از 20 سال است که اثرات سلامتبخش روابط عاطفیرا بررسی میکند. او نیز دریافته است که تنها زنان با ازدواجهای شاد ازاز لحاظ بهبود سلامتی ازدواج سود میبرند، اما مردان متاهل چه ازدواجشانرضایتبخش باشد و چه نه، از لحاظ بهبود سلامتی از آن نفع میبرند.
اما چرا این اینگونه است؟ به گفته دکتر بل یک دلیل آن استکه ظاهرا زنان به جنبههای منفی روابطشان حساستر از مردان هستند. دلیلدیگر این است که زنان حمایت بهتری نسبت به مردان از همسرشان انجام میدهند.
دکتر بل میگوید:"نکته جالبتوجه این است که مردان عمدتاحمایت عاطفی را از همسرشان دریافت میکنند. اما زنان متخصص فراهمآوردنحمایت عاطفی برای خودشان هستند. اجتماعی شدن زنان و موقعیت اجتماعیغیرمسلط آنها به زنان آموخته است به نیازهای دیگران توجه کنند- و بیشتر ازمردان اعتقاد دارند که باید نیازهای دیگران برآورده شود. زنان اغلبزندگیشان برای فراهم آوردن حمایت از دیگران صرف میکنند."
این امر به معنای آن نیست که مردانی همسرانی حمایتکنندهنیستند یا نمیتوانند باشند. شکی نیست که آنها هم میتواند اینگونه باشندو زنان هم ممکن است همسرانی بد باشند. اما به طور میانگین زنان به عنوانهمسر گرایش دارند، که نقش حمایتی را ایفا کنند. یک مرد معمولی حمایتبیشتری از همسرش کسب میکند تا یک زن معمولی از همسرش.
شواهد در این مورد از بررسی در مورد چگونگی روابط زنان ومردان به دست آمده است. دکتر بل میگوید مردان "و زنان" هنگامی وقتشان رابا دیگر زنان میگذرانند، احساس تنهایی کمتری میکنند. در مقابل زمانی کهبه همراه به مردان صرف میشود، اثری در کاهش احساس تنهایی ندارد. هم زنانو هم مردان در هنگام استرس به زنان برای حمایت عاطفی روی میآورند.
دکتر بل میگوید: "خود من پس از ازدواجی طولانی با یک مردفوقالعاده، بیوه شدم. یک ماه پیش دوباره ازدواج کردم. الان هم شوهری عالیدارم. فکر نمیکنم که مردان توانایی ارائه حمایت عاطفی را نداشته باشند.مسئله این است که همه آنها در انجام این کار موفق نمیشوند."
آیا زنان مجرد سرنوشت بدی دارند؟
گرچه بررسی دکتر گالو نشان داد که زنان با ازدواج رضایتبخشنسبت به زنان مجرد سالمتر هستند، او معتقد نیست که همه زنان یا بایدازدواج کنند یا محکوم به دچار شدن به بیماریها باشند.
او میگوید: "اگر ما توانسته بودیم گروه زنان مجرد دربررسیمان را تقسیمبندی کنیم، احتمالا درمییافتیم که زیرگروهی از زنانمجرد وجود دارند که بسیار راضی هستند. آنها دوستان خوب و شغل موفقی دارند.آنها برخی از چیزهایی را که زنان با ازدواجهای بسیار رضایتبخش به دستمیآورند،کسب میکنند. حدس من این است که این نیازها را بتوان از راهیدیگر هم برطرف کرد. تنها مسئله این است که ازدواج کردن بیشتر یک هنجاراجتماعی به حساب میآید."
البته ازدواج امری جادویی نیست که همه مشکلات را به یکبارهحل کند. گالو هشدار میدهد که ازدواج شاد برای یک زن خوب است، اما ازدواجناشاد موضوع دیگری است.
او میگوید: "زنانی که ازدواج راضیکنندهای ندارند، درمعرض بیشترین خطر هستند. بنابراین نفس ازدواج کردن آنقدر مهم نیست کهیافتن همسری خوب اهمیت دارد."
منبع:
http://www.hamshahrionline.ir/news-113684.aspx
بررسیهابارها و بارها نشان دادهاند که ازدواج برای سلامتی مردان خوب است، اماموضوع برای زنان به این صراحت نیست و برخی از بررسیها بیانگر آنبودهاند که ازدواج اصلا تاثیری بر سلامت زنان ندارد.
بر اساس یک بررسی جدید ازدواج بر سلامت زنان اثر مثبت دارد،اما تنها برای زنانی که از ازدواج آنها خیلی رضایتبخش است. زنانی کهمیگویند ازدواجشان بسیار راضیکننده است، سلامت قلبی بهتر، سبک زندگیسالمتر و مشکلات عاطفی کمتر دارند.
دکتر لیندا گالو که با همکارانش که این تحقیق را انجام دادهاست، میگوید: "زنان با ازدواج مطلوب از متاهل بودن سود میبرند. اینزنان با احتمال کمتری در آینده دچار بیماری قلبی میشوند. و از لحاظناراحتیهای عاطفی نیز این زنان حمایت اجتماعی بیشتر و خشم، افسردگی واضطراب کمتری گزارش میکنند."
البته نتیجه این تحقیق به این معنا نیست که ازدواجی بارضایتبخشی کمتر بد است. زنان با ازدواجهای نسبتا خوب هم نسبت به زنانمطلقه،بیوه و مجرد سالمتر بودند.
تاثیر ازدواج ناشاد بر سلامت
گالو و همکارانش زنان واردشده به"مطالعه زنان سالم" دانشگاه پیتسبورگ را مورد بررسی قرار دادند. این بررسیدادههای مربوط به 490 زن در دهه 40 زندگیشان - را که تقریبا همهشانازدواج کرده بودند- جمعآوری کرد و آنها را برای 13 سال مورد پیگیری قراردادند.
زنانی که چندان رضایتی از ازدواجشان نداشتند، در این بررسیبدترین وضع از سلامتی را داشتند. وضع سلامتی این زنان در طول زمان همبهبود پیدا نکرده بود. اما زنان با ازدواج شادمان با وضع سلامتی خوبی شروعکرده بودند و با سلامتی هم سنشان افزایش یافته بود.
گالو میگوید: "زنانی که در ازدواجهای دچار اختلاف وناراحتی هستند - البته در گروه زنان مورد بررسی در این تحقیق این گروه بهمعنای زنانی بود که کمتر از زنان دیگر از ازدواجشان رضایت داشتند- از قبلدچار اثرات منفی این نوع ازدواج بر سلامتیشان شده بودند. زنان درازدواجهای شاد لاغرتر بودند، و در طول زمان وزن کمتری اضافه کرده بودند،و میزان کلسترول خونشان کمتر بود. در مقابل زنان در ازدواجهای با رضایتکمتر، فعالیت بدنی کمتری داشتند."
اما علت این اثرات چیست؟ آیا چیزی جادویی در گفتن "بله" هنگام عروسی وجود دارد.
دکتر گالو میگوید: "این اثرات لزوما به مربوط به ازدواج یکزن و مرد نیست. برقراری ارتباط انسانی یک نیاز بنیادی برای افراد است.ازدواج یا هر رابطه صمیمی و نزدیک دیگر بخش مهمی از زندگی است. هنگامی کهاین رابطه خوب و متعادل باشد، تنها باعث لذتبخش شدن زندگی نمیشود، بلکهسلامت را هم بهبود میبخشد.
" هنگامی که افراد در یک رابطه شادی آور هستند، یا احتمالبیشتری ممکن است با یکدیگر ورزش کنند، یا شاید همراه هم غذاهای سالمبخورند. این واکنشی تطبیقی است."
تفاوت اثر ازدواج بر زنان و مردان
اما هنوز این سوال باقی میماند که چرا یک ازدواج معمولی برای یک مرد معمولی سلامتبخشتر از یک زن معمولی است.
دکتر تیموتی جی لوینک استادیار بخش بومشناسی انسانی در دانشگاه تگزاس به این مسئله پرداخته است.
او میگوید: "مردان همسرانشان را به عنوان حمایتکنندهاصلیشان در نظر میگیرند، کسی که همیشه میتواند با او درباره مشکلاتشانصحبت کنند. اما زنان شبکه حمایتی بزرگتری دارند. آنها میتوانند از سایرروابط برای کسب حمایت عاطفی استفاده کنند. به این ترتیب حمایتی که زنان باازدواج در سطح روانی- اجتماعی به دست می آورند، به اندازه حمایتی که مردانکسب میکنند، نیست."
دکتر دبورا بل روانشناس از دانشگاه بوستون هم این نظر راتایید میکند. دکتر بل بیش از 20 سال است که اثرات سلامتبخش روابط عاطفیرا بررسی میکند. او نیز دریافته است که تنها زنان با ازدواجهای شاد ازاز لحاظ بهبود سلامتی ازدواج سود میبرند، اما مردان متاهل چه ازدواجشانرضایتبخش باشد و چه نه، از لحاظ بهبود سلامتی از آن نفع میبرند.
اما چرا این اینگونه است؟ به گفته دکتر بل یک دلیل آن استکه ظاهرا زنان به جنبههای منفی روابطشان حساستر از مردان هستند. دلیلدیگر این است که زنان حمایت بهتری نسبت به مردان از همسرشان انجام میدهند.
دکتر بل میگوید:"نکته جالبتوجه این است که مردان عمدتاحمایت عاطفی را از همسرشان دریافت میکنند. اما زنان متخصص فراهمآوردنحمایت عاطفی برای خودشان هستند. اجتماعی شدن زنان و موقعیت اجتماعیغیرمسلط آنها به زنان آموخته است به نیازهای دیگران توجه کنند- و بیشتر ازمردان اعتقاد دارند که باید نیازهای دیگران برآورده شود. زنان اغلبزندگیشان برای فراهم آوردن حمایت از دیگران صرف میکنند."
این امر به معنای آن نیست که مردانی همسرانی حمایتکنندهنیستند یا نمیتوانند باشند. شکی نیست که آنها هم میتواند اینگونه باشندو زنان هم ممکن است همسرانی بد باشند. اما به طور میانگین زنان به عنوانهمسر گرایش دارند، که نقش حمایتی را ایفا کنند. یک مرد معمولی حمایتبیشتری از همسرش کسب میکند تا یک زن معمولی از همسرش.
شواهد در این مورد از بررسی در مورد چگونگی روابط زنان ومردان به دست آمده است. دکتر بل میگوید مردان "و زنان" هنگامی وقتشان رابا دیگر زنان میگذرانند، احساس تنهایی کمتری میکنند. در مقابل زمانی کهبه همراه به مردان صرف میشود، اثری در کاهش احساس تنهایی ندارد. هم زنانو هم مردان در هنگام استرس به زنان برای حمایت عاطفی روی میآورند.
دکتر بل میگوید: "خود من پس از ازدواجی طولانی با یک مردفوقالعاده، بیوه شدم. یک ماه پیش دوباره ازدواج کردم. الان هم شوهری عالیدارم. فکر نمیکنم که مردان توانایی ارائه حمایت عاطفی را نداشته باشند.مسئله این است که همه آنها در انجام این کار موفق نمیشوند."
آیا زنان مجرد سرنوشت بدی دارند؟
گرچه بررسی دکتر گالو نشان داد که زنان با ازدواج رضایتبخشنسبت به زنان مجرد سالمتر هستند، او معتقد نیست که همه زنان یا بایدازدواج کنند یا محکوم به دچار شدن به بیماریها باشند.
او میگوید: "اگر ما توانسته بودیم گروه زنان مجرد دربررسیمان را تقسیمبندی کنیم، احتمالا درمییافتیم که زیرگروهی از زنانمجرد وجود دارند که بسیار راضی هستند. آنها دوستان خوب و شغل موفقی دارند.آنها برخی از چیزهایی را که زنان با ازدواجهای بسیار رضایتبخش به دستمیآورند،کسب میکنند. حدس من این است که این نیازها را بتوان از راهیدیگر هم برطرف کرد. تنها مسئله این است که ازدواج کردن بیشتر یک هنجاراجتماعی به حساب میآید."
البته ازدواج امری جادویی نیست که همه مشکلات را به یکبارهحل کند. گالو هشدار میدهد که ازدواج شاد برای یک زن خوب است، اما ازدواجناشاد موضوع دیگری است.
او میگوید: "زنانی که ازدواج راضیکنندهای ندارند، درمعرض بیشترین خطر هستند. بنابراین نفس ازدواج کردن آنقدر مهم نیست کهیافتن همسری خوب اهمیت دارد."
منبع:
http://www.hamshahrionline.ir/news-113684.aspx