( آيا حتما بايد پدر يا مادر شدن را تجربه كنيد؟ )
براي برخي افراد اين سادهترين سوأل جهان است. آنها هميشه خود را درنقش والدين ديدهاند، زندگيشان همانطور پيش رفته است كه آرزو داشتهاند و حالا آماده عمل هستند. عدهاي ديگر از آدم ها هستند كه سال ها همه جوانب اين موضوع را سبك سنگين ميكنند، يا احساس ميكنند قبل از دست زدن به اين كار خطير، به تأمل بيشتري نياز دارند. برخي هرگز به نتيجه نميرسند. هرگاه در سوي اين تصميم سرگردان شديد، حتي اگر ميدانيد كه تصميم خود را عملي ميكنيد، بهتر است آگاهانه به تصميم خود براي پدر يا مادر شدن فكر كنيد.
اگر در تصميم گيري براي بچه دار شدن مشكل داريد يا صرفاً در اينكه بتوانيد اين پروژه مادام العمر را آغاز كنيد، با مشكل روبرو شدهايد، اميدواريم كه با مطالعه اين بخش به تصميم درست نزديك ترشويد. آنچه مسلم است، اين كه هيچ كس ملزم به بچه دار شدن نيست. جمعيت جهان كم نيست كه بخواهيد به آن اضافه كنيد و تصميم به فرزنددارشدن كاملاً به خودتان اميدها و انتظاراتي كه از زندگيتان داريد بستگي دارد.
عامل دشواري :
تصميم بزرگي است كه نبايد آن را دست كم گرفت. پدر يا مادر بودن واقعاً سرگرمكننده است و ميتواند آنقدر لذت بخش باشد كه تا بچهدار نشويد درك نخواهيد كرد. و البته بچه داشتن مستلزم كار خستگي ناپذير است، كاري بيشتر از آنچه بتوانيد تصور كنيد مگر آنكه خود آن را عملاً تجربه كرده باشيد. بچه داشتن كار سختي است، چون كه به ميزان قابل توجهي وقت و انرژي شما را به خود صرف ميكند در حالي كه به ندرت ميتوانيد استراحت كرده يا به تجديد قوا بپردازيد؛ كار سختي است چون والدين تقريباً هيچ گاه زمان كافي، حمايت عاطفي، آموزش، يا آماده شدن براي انجام كاري كه ميخواهند انجام دهند، ندارند؛ وقتي كودكانتان بيوقفه شما را با درخواستهاي خود تحت فشار ميگذارند، نقش والديني دشوار ميشود چون مجبور ميشويد احساسات خودتان را ناديده بگيريد. و اين كاري است بس دشوار زيرا اگر اشتباهاتي مرتكب شويد، و خطاهايي از شما سر زند ، بر زندگي كساني تاثير خواهد گذاشت كه بيشتر از هر چيزي دوستشان داريد، يعني فرزندانتان.
داشتن فرزند تغييري عمده در زندگي محسوب ميشود و از آنجا كه همهجا مسئوليت عمده بزرگ كردن فرزندان به عهده زنان است، اين تغيير به طور كلي زندگي زنان را بيشتر از زندگي مردان تحت تأثير قرار ميدهد. پاتي ويپفلر، بنيانگذار مؤسسه رهبري والدين در پالو آلتوي كاليفرنيا ميگويد كه از لحاظ اقتصادي فرزندپروري-كار مهم و حياتي پرورش نسل آينده- نوعي سرگرمي تلقي ميشود. "زنان از حقوق، حمايت يا قدرداني كافي بابت مشاركتشان در اجتماع و قبول مسئوليت والدي برخوردار نيستند" به طور كلي، امروزه مردان بيشتر از هر زمان ديگري به عنوان پدر در بزرگ كردن فرزندان مشاركت ميكنند، اما كار روزانه خانه، درست كردن غذا، حمايت عاطفي، مراقبت از كودك، خريد و رسيدگي به جزئيات و مديريت خانوار هنوز هم بر دوش زن خانه است (بدون مزد). اين بدان معنا نيست كه بچه دار شدن براي مردان تصميمي آسان است. هم زن و هم مرد در جامعه مدرن با دشواري هايي در برقراري توازن ميان كار و نقش والدي مواجه ميشوند كه در اين ميان زنان معمولاً بيشتر فرزندپروري را كه به بهاي شغلشان تمام ميشود، انتخاب ميكنند و مردان معمولاً كار را انتخاب ميكنند كه به نقش پدري آنها آسيب ميرساند. الگوي كار شبانه روزي كه مورد حمايت بيشتر ادارات و كارخانجات است، نيروي كار خود را از احساس مسؤليت فرد در قبال خانواده تأمين ميكند. ساعات كار طولاني احساس انزواي عاطفي را كه اغلب مردان به نوعي با آن درگيرند، افزايش داده و بسياري از آنها از اينكه نتوانستند آن پدري باشند كه آرزويش را داشته اند، دچار ياس و نا اميدي ميشوند.
يك ارزيابي واقع بينانه :
با اين همه تصوير رمانتيك كه درباره بچهها و نقش والدي در محيط پيرامون ما به چشم ميخورد، به ندرت كسي بتواند قبل از آن كه در حقيقت پدر يا مادر شده باشد تصوري واقع بينانه از چندوچون فرزندداشتن پيدا كند. اگر هيچ گاه مجبور نبوده ايد يك گوني 5 پاوندي آرد را را به مدت يك هفته در دبيرستان حمل كنيد، در آن صورت كتابِ رقص مادر: چگونه بچهها شما را تغيير ميدهند نوشته روانشناس هريت لرنرِ را بخوانيد تا با نمونهاي از زندگي با مسئوليت فرزندان آشنا شويد، يا ميتوانيد با مراقبت از نوزاد يك دوست يا يكي از اقوام تصويري واقعي از بچهداشتن به دست بياوريد. يا فرض كنيد كه تصميم گرفتهايد بچهدار شويد، آنگاه يك هفته را با اين فكر كه اين رويداد بر احساس شما چه تاثيري خواهد گذاشت و تامل در تمام راههايي كه زندگي شما را دستخوش تغيير ميكند بگذرانيد؛ سپس فرض كنيد كه تصميم گرفتهايد بچه دار نشويد و يك هفته با اين تصميم زندگي كنيد.
همه قرار نيست روزي نقش والديني را بر عهده بگيرند. شايد شما هيچ وقت بچه نخواستهايد؛ شايد براي خود آرزوهايي در سر داريد كه مراقبت از فرزندان رسيدن به آنها را غير ممكن بسازد. ميندي تومي، نويسنده داستان و آشپز و معلم كه كاملاً از تصميمش مبني بر بچه دارنشدن راضي و خرسند است ميگويد "ما به طرز شگفت انگيزي موجودات خلاقي هستيم. اما خيلي از افراد نميتوانند پتانسيل خلاق يا معنوي خود را كشف كنند بدين دليل كه مطالبات خانواده بر سر راهشان قرار مي گيرد. من احساس ميكردم كه خانواده مانعي براي من است، همانطور كه براي بسياري از مردم و به ويژه زنان چنين بوده است." و مسلماً نمونههايي از افراد وجود دارند كه پدر يا مادر شده اند و در نهايت از تصميم خود پشيمان گشته اند. از طرف ديگر بعضي از افراد تعجب ميكنند از اينكه ميفهمند چقدر دلشان ميخواسته پدر يا مادر شوند. سالي وب كه اكنون مادر دو پسر كوچك است ميگويد "من در دبيرستان براي فرار از نگهداري كودك، غذا سرو ميكردم. اما متوجه شدم كه واقعاً مادر شدن را دوست دارم."
اغلب مردم و به ويژه زنان طوري بزرگ شدهاند كه انتظار داشته باشند روزي پدر يا مادر شوند. دختران و زنان از عروسكهاي نوزاد گرفته تا مادران بچهبه بغل با تصاوير و انتظاراتي احاطه شدهاند كه والدين، همسالان، مذهب، تبليغات و رسانهها براي آنها ساختهاند. اما تصميم گيري در خصوص اينكه مادر يا پدر شويد ربطي به مادر، پدر، دوستانتان يا حتي هر انتظاري كه ممكن است با آن بزرگ شده باشيد، ندارد. اين زندگي شما است و فقط به خودتان ربط دارد.
آيا اين آمادگي را داريد كه بچه دار شويد؟
مجموعه سؤالات خود را با همسر خود مطرح كنيد و خودتان خوب به آنها فكر كنيد. در باره اين سؤالات در دفترچه خاطرات روزانه خود بنويسيد، آنها را نزد دكتر و يا مشاورتان ببريد. هر كاري كه باعث شود به خوبي آنها را ارزيابي كنيد، انجام دهيد. اگر قرار است بچه دار شويد، اين سؤالات را به همسرتان نشان دهيد. سپس ببينيد آيا پاسخ هاي او خوشايند شما هست يا خير. اين سؤالات طوري طراحي شدهاند كه هم توسط زنان و هم مردان پاسخ داده شوند.
ديويد مان رهبري گروه هاي حمايت گر زنان و مردان را تحت عنوان "مادر شدن: آيا بايد تجربه اش كنم؟" و "پدر شدن: آيا بايد تجربه اش كنم؟" به عهده دارد كه هدفش كمك به مردم است تا به تصميم گيري در خصوص اين موضوع مهم نزديكتر شوند. ديويد مان ميگويد "بخش اعظم كار ما اين است كه به مردم كمك كنيم به ترديدهاي خود پي ببرند تا بتوانند به گام بعدي براي تصميم گرفتن برسند. ما پي برده¬ايم كه تريد و دو دولي ميتواند نتيجه مسائل عاطفي باشد كه فرد به طور كامل از آنها آگاه نيست، مسائلي همچون اندوه لاينحل."
آنها پيشنهاد ميكنند كه كار خود را با اين پرسش آغاز كنيد براي خود چه ميخواهيد؟ اين سؤال كاري به وضعيت فعليتان ندارد همچنين كاري به اين ندارد كه چگونه ميخواهيد به هدفتان برسيد، مثلاً پيدا كردن همسر براي بچه دار شدن. اگر فكر مي كنيد دلتان بچه ميخواهد، در اين لحظه هيچ از خود نپرسيد كه چگونه به آن تحقق ببخشيد،چه از طريق ازدواج، فرزند خواندگي يا هرچيز ديگري كه ميخواهد باشد. تنها بر روي آرزوها و خواست¬هاي شخصي خود تمركز كنيد.
منبع : نی نی سایت