حسود هرگز نیاسود ...یا عاشق؟
عشق به بهترین وجه میتواند با گرمی محبت و نه با شدت درد اندازهگیری شود.
الهه عشق یك نیش دارد كه سم آن میتواند شور عشق را لكه دار كند. آن نیش، گزش كوچك حسادت است كه بهنظر میرسد حتی شیرینترین عشقها را نیز همراهی میكند. این نیش اگر خیلی خفیف باشد، حتی میتواند باعث پیشرفت عشق شود و حركت سریع زوجین از امنیت به یك رابطه زناشویی جذابتر شود. اما در هر حال، حسادت اگر از كنترل خارج شود میتواند سلامت روان و سلامت ازدواج شما را به مخاطره بیندازد. كجا و چگونه باید خط قرمزی بر این نیش عشق كشید؟
● خودتان را با ۴ موقعیت زیر مواجه كنید و اوضاعتان را بسنجید:
▪ من و شوهرم، ۲۰ سال است كه ازدواج كردهایم ولی اگر هنوز بهنظر برسد كه یكی از ما با شخص دیگری مثلا كمی گرم گرفته است، احساس حسادت و غیرت میكنیم. بهنظرم احساس خوبی است و تعجب میكنم وقتی زوجهایی را میبینم كه میگویند در این جور مواقع حسود نیستند. البته ممكن است معنی آن این باشد كه به یكدیگر اعتماد دارند ولی آیا نمیتواند به این معنی هم باشد كه برایشان اهمیت ندارد؟
احساس گاهگاهی مالكیت میتواند یادآور این موضوع باشد كه همسران چقدر به یكدیگر اهمیت میدهند و همدیگر را دوست دارند، ولی در مورد آنهاییكه به ندرت حسود میشوند نباید به سرعت قضاوت كرد.
ممكن است فقدان این احساس به این معنا باشد كه ازدواج نابود شده و زن و شوهر نسبت به یكدیگر بیتفاوت شدهاند، ولی برخی از زوجین حسادت را آنقدر دردناك و آزار دهنده مییابند كه موانع بسیار قدرتمندی را در برابر آن میسازند. به یاد داشته باشید كه حسادت نشانهای بر این است كه شما احساس تهدید میكنید و نه الزاما عشق.
عشق به بهترین وجه میتواند با گرمی محبت و نه با شدت درد اندازهگیری شود.تعالی عشق بر اساس محبت و اعتماد است، نه بر اساس حسادت و خود خواهی.
▪ شوهرم حلقه ازدواجش را گم كرده است و دوست ندارد حلقه دیگری بهجای آن بخرد. وقتی هم كه در مورد آن با او صحبت میكنم، ناراحت میشود و بحث را عوض میكند. این مورد مرا نگران میكند كه مبادا تغییری در روابط بوجود آمده باشد و اینكه ازدواجمان در خطر باشد. آیا ممكن است مشكلی وجود داشته باشد؟
این مورد میتواند گولزننده باشد. افراد در تضادهای احساسی، گاهی مشكل خود را بطور ناخودآگاه اعلام میكنند ولی هنگامی كه یك ازدواج در خطر است، اغلب بیش از یك نشانه برای آن وجود دارد. تمركز بر روی حلقه را متوقف كنید و به دنبال نشانههای دیگر باشید؛ نبودن روابط نزدیك زناشویی، محبت یا صحبتهای مهرآمیز، افزایش سكوت، اجتناب از یكدیگر و مخالفت. بیتوجهی شوهر شما نسبت به حلقه ازدواجش میتواند شیوهی وی برای بیان این موضوع باشد كه موارد دیگری در حال از بین رفتند. شاید منظور شوهرتان این باشد كه بگوید: < كمك! من راه نزدیك شدن به تو را گم كردهام>! حالا كه خوشبختانه این را فهمیدهاید، وقت آن است كه به او نزدیكتر شوید. شاید مشاوره در مورد روابط زناشویی برای شما موثر باشد.
▪ من با یك مرد خوش قیافه و موفق ازدواج كردهام كه از دید بقیه خانمها هم مرد جذابی است و وقتی میبینیم چطور زنان دیگر حتی در حضور من با او راحت صحبت میكنند، ناراحت میشوم. به خودم میگویم نباید حسادت كنم ولی میدانم كه حسود هستم. آیا اشتباه میكنم؟ آیا این به معنی این است كه ازدواجم در خطر است؟ یا اینكه حسادت یك خصوصیت سالم و طبیعی است؟
حسادت وقتی به معنی این باشد كه شخصی دارد تلاش میكند تا فردی را كه شما دوست دارید از شما بگیرد، احساس ترسناك و كشندهای است. هر چه بیشتر احساس كنید كه شخصی میتواند یا میخواهد شوهرتان را از شما بگیرد، بیشتر مستعد به حسادت خواهید بود و در این صورت، حسادت وسیلهای برای سنجش امنیت كم ازدواج است. ولی برخی از شرایط اجتماعی و آدمهای اطراف میتوانند رابطه محكم از دواج را به خطر بیندازند. هر وقت احساس كردید در چنین شرایطی هستید، آن وقت است كه حسادت مثل یك سیستم اعلام خطر عمل میكند و به شما میگوید: <مواظب باش>! به نظر میرسد شما و شوهرتان در محیطی زندگی میكنید كه خیلی امن نیست. احساس خطر شما، احتمالا از تركیبی از خطرات حقیقی اطرافتان و عدم ثبات زندگی زناشویی خودتان ریشه میگیرد.
میتوانید برای كاهش اضطرابتان، با شوهرتان صحبت كرده و یك سری قوانین رفتاری جدید بین خودتان وضع كنید. مثلا میتوانید راههایی پیدا كنید كه به فردی كه به همسرتان نزدیك میشود، نشان دهید كه باید حریم خاصی را حفظ كند. مثلا وقتی در یك جمع هستید و زنان دیگر با او صحبت میكنند، او میتواند از شما دعوت كند تا وارد جمع آنها شوید. او میتواند دست شما را بگیرد و نظرتان را راجع به موردی بپرسد و به این ترتیب استقرار رابطه زناشوییتان را اعلام كند. مطمئن باشید كه با این روش، زنان اطراف متوجه پیام شما خواهند شد.
▪ شوهرمن برای تجارت اكثر اوقات در حال سفر است. وقتی كه در سفر است، ما هر روز با هم صحبت نمیكنیم و وقتی با او حرف نمیزنم ،عصبی میشوم. اخیرا كنجكاو شدهام و هنگامی كه از سفر برمیگردد در وسائل او بهدنبال نشانههایی میگردم كه در نبود من چه كار میكرده است. من بخاطر این كارم از خودم خجالت میكشم ولی نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم زیرا نگران هستم. آیا این رفتارم خیلی بد است؟
خیر ولی شما فرد بسیار حسودی هستید و این برای هر همسری به قدر كافی عذاب آور است. سوال این است كه چرا این حملات دردناك حسادت به شما رو میكنند؟ آیا قبلا نیز این احساسات را داشتهاید؟ بعضی افراد تمام عمرشان را در جنگ با حسادت هستند. آنها وقتی حس میكنند دیگران دوستشان ندارند، احساس خیلی بدی پیدا میكنند. گاهی حتی به دلیل اضافه وزنشان، یا به دلیل از دست دادن شغل مورد علاقهشان یا حتی یك افسردگی ساده، فكر میكنند دیگران به آنها اهمیت نمیدهند.
اگر شما سابقه دورههای حسادت را دارید، ممكن است حالت كنونی شما توسط برخی از احساسات عمیقتر شما نسبت به خودتان بوجود آمده باشد و نه احساسات مربوط به زندگی مشتركتان. ولی اگر حسادت شما جدید است، از خودتان بپرسید كه چرا به یكباره اعتمادتان را از دست دادهاید. آیا سفرهای شوهرتان خیلی تهدید كننده است؟ آیا ممكن است مشكلات زناشویی زمینهای داشته باشید كه در غیاب همسرتان به ذهنتان میآیند؟ آیا نشانههای خطری وجود دارد كه شما آنها را انكار میكنید؟
دلیل حسادت شما هرچه كه باشد، شما معذب هستید. بدون اقرار به جستجوهایی كه در وسائل شوهرتان كردهاید، به او بگویید كه از این حسادت در رنج و عذاب هستید، ولی او را به خیانت متهم نكنید. شما هیچ شواهدی ندارید و متهم كردن رابطه شما را بهتر نخواهد كرد. بهجای آن با او در مورد اضطرابهایتان صحبت كنید و از آن بهعنوان مقدمهای برای صحبت در مورد مسائل زناشویی كه باعث ترس شما میشوند، استفاده كنید. با كمك یكدیگر میتوانید راههایی پیدا كنید تا مواقعی كه او در سفر است، بیشتر با هم در ارتباط باشید. شاید دیدن توجه او به احساسات شما همان اطمینان بخشیای باشد كه شما در شبهای تنهایی به آن نیاز دارید.
منبع http://www.vista.ir/?view=context&id=256660
عشق به بهترین وجه میتواند با گرمی محبت و نه با شدت درد اندازهگیری شود.
الهه عشق یك نیش دارد كه سم آن میتواند شور عشق را لكه دار كند. آن نیش، گزش كوچك حسادت است كه بهنظر میرسد حتی شیرینترین عشقها را نیز همراهی میكند. این نیش اگر خیلی خفیف باشد، حتی میتواند باعث پیشرفت عشق شود و حركت سریع زوجین از امنیت به یك رابطه زناشویی جذابتر شود. اما در هر حال، حسادت اگر از كنترل خارج شود میتواند سلامت روان و سلامت ازدواج شما را به مخاطره بیندازد. كجا و چگونه باید خط قرمزی بر این نیش عشق كشید؟
● خودتان را با ۴ موقعیت زیر مواجه كنید و اوضاعتان را بسنجید:
▪ من و شوهرم، ۲۰ سال است كه ازدواج كردهایم ولی اگر هنوز بهنظر برسد كه یكی از ما با شخص دیگری مثلا كمی گرم گرفته است، احساس حسادت و غیرت میكنیم. بهنظرم احساس خوبی است و تعجب میكنم وقتی زوجهایی را میبینم كه میگویند در این جور مواقع حسود نیستند. البته ممكن است معنی آن این باشد كه به یكدیگر اعتماد دارند ولی آیا نمیتواند به این معنی هم باشد كه برایشان اهمیت ندارد؟
احساس گاهگاهی مالكیت میتواند یادآور این موضوع باشد كه همسران چقدر به یكدیگر اهمیت میدهند و همدیگر را دوست دارند، ولی در مورد آنهاییكه به ندرت حسود میشوند نباید به سرعت قضاوت كرد.
ممكن است فقدان این احساس به این معنا باشد كه ازدواج نابود شده و زن و شوهر نسبت به یكدیگر بیتفاوت شدهاند، ولی برخی از زوجین حسادت را آنقدر دردناك و آزار دهنده مییابند كه موانع بسیار قدرتمندی را در برابر آن میسازند. به یاد داشته باشید كه حسادت نشانهای بر این است كه شما احساس تهدید میكنید و نه الزاما عشق.
عشق به بهترین وجه میتواند با گرمی محبت و نه با شدت درد اندازهگیری شود.تعالی عشق بر اساس محبت و اعتماد است، نه بر اساس حسادت و خود خواهی.
▪ شوهرم حلقه ازدواجش را گم كرده است و دوست ندارد حلقه دیگری بهجای آن بخرد. وقتی هم كه در مورد آن با او صحبت میكنم، ناراحت میشود و بحث را عوض میكند. این مورد مرا نگران میكند كه مبادا تغییری در روابط بوجود آمده باشد و اینكه ازدواجمان در خطر باشد. آیا ممكن است مشكلی وجود داشته باشد؟
این مورد میتواند گولزننده باشد. افراد در تضادهای احساسی، گاهی مشكل خود را بطور ناخودآگاه اعلام میكنند ولی هنگامی كه یك ازدواج در خطر است، اغلب بیش از یك نشانه برای آن وجود دارد. تمركز بر روی حلقه را متوقف كنید و به دنبال نشانههای دیگر باشید؛ نبودن روابط نزدیك زناشویی، محبت یا صحبتهای مهرآمیز، افزایش سكوت، اجتناب از یكدیگر و مخالفت. بیتوجهی شوهر شما نسبت به حلقه ازدواجش میتواند شیوهی وی برای بیان این موضوع باشد كه موارد دیگری در حال از بین رفتند. شاید منظور شوهرتان این باشد كه بگوید: < كمك! من راه نزدیك شدن به تو را گم كردهام>! حالا كه خوشبختانه این را فهمیدهاید، وقت آن است كه به او نزدیكتر شوید. شاید مشاوره در مورد روابط زناشویی برای شما موثر باشد.
▪ من با یك مرد خوش قیافه و موفق ازدواج كردهام كه از دید بقیه خانمها هم مرد جذابی است و وقتی میبینیم چطور زنان دیگر حتی در حضور من با او راحت صحبت میكنند، ناراحت میشوم. به خودم میگویم نباید حسادت كنم ولی میدانم كه حسود هستم. آیا اشتباه میكنم؟ آیا این به معنی این است كه ازدواجم در خطر است؟ یا اینكه حسادت یك خصوصیت سالم و طبیعی است؟
حسادت وقتی به معنی این باشد كه شخصی دارد تلاش میكند تا فردی را كه شما دوست دارید از شما بگیرد، احساس ترسناك و كشندهای است. هر چه بیشتر احساس كنید كه شخصی میتواند یا میخواهد شوهرتان را از شما بگیرد، بیشتر مستعد به حسادت خواهید بود و در این صورت، حسادت وسیلهای برای سنجش امنیت كم ازدواج است. ولی برخی از شرایط اجتماعی و آدمهای اطراف میتوانند رابطه محكم از دواج را به خطر بیندازند. هر وقت احساس كردید در چنین شرایطی هستید، آن وقت است كه حسادت مثل یك سیستم اعلام خطر عمل میكند و به شما میگوید: <مواظب باش>! به نظر میرسد شما و شوهرتان در محیطی زندگی میكنید كه خیلی امن نیست. احساس خطر شما، احتمالا از تركیبی از خطرات حقیقی اطرافتان و عدم ثبات زندگی زناشویی خودتان ریشه میگیرد.
میتوانید برای كاهش اضطرابتان، با شوهرتان صحبت كرده و یك سری قوانین رفتاری جدید بین خودتان وضع كنید. مثلا میتوانید راههایی پیدا كنید كه به فردی كه به همسرتان نزدیك میشود، نشان دهید كه باید حریم خاصی را حفظ كند. مثلا وقتی در یك جمع هستید و زنان دیگر با او صحبت میكنند، او میتواند از شما دعوت كند تا وارد جمع آنها شوید. او میتواند دست شما را بگیرد و نظرتان را راجع به موردی بپرسد و به این ترتیب استقرار رابطه زناشوییتان را اعلام كند. مطمئن باشید كه با این روش، زنان اطراف متوجه پیام شما خواهند شد.
▪ شوهرمن برای تجارت اكثر اوقات در حال سفر است. وقتی كه در سفر است، ما هر روز با هم صحبت نمیكنیم و وقتی با او حرف نمیزنم ،عصبی میشوم. اخیرا كنجكاو شدهام و هنگامی كه از سفر برمیگردد در وسائل او بهدنبال نشانههایی میگردم كه در نبود من چه كار میكرده است. من بخاطر این كارم از خودم خجالت میكشم ولی نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم زیرا نگران هستم. آیا این رفتارم خیلی بد است؟
خیر ولی شما فرد بسیار حسودی هستید و این برای هر همسری به قدر كافی عذاب آور است. سوال این است كه چرا این حملات دردناك حسادت به شما رو میكنند؟ آیا قبلا نیز این احساسات را داشتهاید؟ بعضی افراد تمام عمرشان را در جنگ با حسادت هستند. آنها وقتی حس میكنند دیگران دوستشان ندارند، احساس خیلی بدی پیدا میكنند. گاهی حتی به دلیل اضافه وزنشان، یا به دلیل از دست دادن شغل مورد علاقهشان یا حتی یك افسردگی ساده، فكر میكنند دیگران به آنها اهمیت نمیدهند.
اگر شما سابقه دورههای حسادت را دارید، ممكن است حالت كنونی شما توسط برخی از احساسات عمیقتر شما نسبت به خودتان بوجود آمده باشد و نه احساسات مربوط به زندگی مشتركتان. ولی اگر حسادت شما جدید است، از خودتان بپرسید كه چرا به یكباره اعتمادتان را از دست دادهاید. آیا سفرهای شوهرتان خیلی تهدید كننده است؟ آیا ممكن است مشكلات زناشویی زمینهای داشته باشید كه در غیاب همسرتان به ذهنتان میآیند؟ آیا نشانههای خطری وجود دارد كه شما آنها را انكار میكنید؟
دلیل حسادت شما هرچه كه باشد، شما معذب هستید. بدون اقرار به جستجوهایی كه در وسائل شوهرتان كردهاید، به او بگویید كه از این حسادت در رنج و عذاب هستید، ولی او را به خیانت متهم نكنید. شما هیچ شواهدی ندارید و متهم كردن رابطه شما را بهتر نخواهد كرد. بهجای آن با او در مورد اضطرابهایتان صحبت كنید و از آن بهعنوان مقدمهای برای صحبت در مورد مسائل زناشویی كه باعث ترس شما میشوند، استفاده كنید. با كمك یكدیگر میتوانید راههایی پیدا كنید تا مواقعی كه او در سفر است، بیشتر با هم در ارتباط باشید. شاید دیدن توجه او به احساسات شما همان اطمینان بخشیای باشد كه شما در شبهای تنهایی به آن نیاز دارید.
منبع http://www.vista.ir/?view=context&id=256660