دکتر سید علیرضا مرندی
فوق تخصص نوزادان، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
رئیس هیئت مدیره انجمن ترویج تغذیه با شیرمادر
نوزاد با پشت سر گذاردن مرحله تولد كه در حقیقت پر مخاطره ترین و مشكل ترین مرحله زندگی اوست ، پا به عرصه وجود می گذارد . علیرغم كوتاه بودن این دوران ، تغییرات گسترده و شگرفی در عملكرد سیستم های مختلف بدن بوجود می آید تا نوزاد را از وابستگی زندگی داخل رحمی خارج كند . بریدن بند ناف هر چند نوزاد را بطور فیزیكی از مادر جدا می كند ، ولی بقاء و سلامت نوزاد همچنان با زندگی و سلامت مادر در ارتباط تنگاتنگ باقی می ماند .
جنین و نوزاد موجودات بسیار آسیب پذیری هستند و اختلالات و آسیب هائی كه در سیر ادوار زندگی می تواند قابل تحمل باشد در ین یام ممكن است منجر به مرده زائی و یا مرگ نوزاد شده و با معلولیت جسمی و ذهنی او را به دنبال داشته باشد . به همین دلیل بسیاری از مشكلات و مسائل پزشكی در ین برهه از زمان از فوریت بالائی برخوردار بوده و در زمره فوریت های پزشكی به حساب می یند . عدم رسیدگی سریع و در عین حال دقیق به ین مسائل می تواند منجر به خسارت عمده و حتی مرگ نوزاد شود . بنابرین بری تداوم حیات و سلامت جنین و نوزاد توجه به مسائل جسمی انان از اهمیت فوق العاده ی برخوردار است . در عین حال تحقیقات گسترده چند دهه اخیر به طور روزافزون ، از یك طرف ما را متوجه توانائی های خارق العاده نوزاد می كند و از سوی دیگر وا می دارد كه هر چه بیشتر به مسائل عاطفی نوزاد و مادر توجه كنیم . كم اعتنائی به ین بعد از سلامت می تواند برخی مشكلات جدی را به دنبال داشته باشد . برعكس ، توجه به ین مسائل آثار بسیار مثبتی را در زندگی خانوادگی و روابط ینده والدین و فرزند و نهایتاَ سرنوشت كودك به همراه دارد .
شرایط و توانائی های نوزاد :
بلافاصله پس از تولد ، نوزاد هوشیار است اما پس از مدت نسبتاَ كوتاه هوشیاری او خدشه دار و دچار افت می شود . در صورتی كه زایمان مادر بدون عارضه و بی درد باشد این مرحله اختلال هوشیاری ۲۴ تا ۴۸ ساعت طول می كشد ولی اگر مادر در دوران زیمان داروئی دریافت كرده باشد این دوران تا ۳ و حتی ۴ روز طول می كشد .
خواب و هوشیاری نوزاد را می توان به شش مرحله تقسیم نمود :
مرحله اول : خواب آرام كه در آن چشم ها بطور محكم و بی حركت بسته است .
مرحله دوم : خواب فعال كه در آن حركات سریع چشم ضمن بسته بودن پلك با فواصل ده ثانیه ای به چشم می خورد .
مرحله سوم : خواب آلودگی كه در آن چشم ها می تواند باز یا نیمه باز و یا بسته باشد .
مرحله چهارم : هوشیار غیر كه چشم ها درخشان و براق است .
مرحله پنجم : سر و صدا كردن زدن كه نوزاد نسبتاَ بیقرار است و گاهی گریه می كند .
مرحله ششم : گریه كردن كه گریه تقریباَ استمرار دارد .
* نوع واكنش نوزاد نسبت به محرك های مختلف بسته به مرحله خواب یا بیداری او تفاوت دارد و اگر عكس العمل های او در شریط نامساعد و از جمله در محیط شلوغ و پرنوری بررسی شود ، ممكن است حتی ین ذهنیت را در انسان یجاد كند كه نوزاد نمی شنود و یا نمی بیند . در حالی كه این امر ممكن است ناشی از بی تفاوت شدن نوزاد نسبت به محرك های خارجی باشد .
برعكس اگر نوزاد از محركی خوشش بیاید ممكن است چشم و سر خود را به طرف آن چرخانده و حتی به آن چشم بدوزد . نوزاد نسبت به اشیاء و رنگ های مختلف واكنش های گوناگونی نشان می دهد . رنگ هائی كه با هم تضاد زیادتری دارند ، بیشتر توجه او را جلب می كنند . در بین چند مربع با اندازه های مختلف نوزاد به مربع های بزرگتر و به اشیاء با درخشندگی متوسط ، بیشتر نگاه می كند . بلافاصله پس از تولد به تصویر صورت انسان توجه می كند و با حركت چشم ها و گردش سر آنرا تا ۱۸۰ درجه دنبال می نماید . اگر تصویر صورت درهم ریخته باشد نوزاد نه آنقدر به تماشی آن علاقه نشان می دهد و نه خیلی زیاد آنرا تعقیب می كند . تجویز دارو به مادر قبل و یا در حین زایمان بر توجه نوزاد اثر می گذارد . تعقیب یك توپ قرمز با درخشش متوسط راه مناسبی بری ارزیابی نوزاد است ولی در عین حال عدم بروز واكنش نبید حتماَ ارزیابی نامناسبی را به دنبال داشته باشد ، چه این امر ممكن است به دلیل آن باشد كه نوزاد در مرحله هوشیاری نبوده است . باید توجه داشت كه برخی شریط خاص ممكن است مانع رسیدن نوزاد به مرحله هوشیاری شود و در نتیجه با انجام صحیح تست تداخل داشته باشد . از جمله این عوامل می توان از افت سیستم عصبی مركزی متعاقب زایمان ، هایپوكسی ، استرس های ناشی از زیمان ، داروهائی كه به مادر تجویز شده است ، اثرات گذری وضعیت متابولیك و یا بیماریها و نیز حالات طبیعی نظیر گرسنگی ، خستگی و محیط بیش از حد نورانی اطراف نوزاد نام برد .
* نوزاد از دوران زندگی داخل رحمی قادر است نور را از وراء شكم مادر تشخیص دهد .قدرت بینیی نوزاد حدود ۶۰۰/۲۰ یعنی حدود ۳۰ برابر كمتر از بالغین است . چشم های نوزاد عمل تطابق را انجام نمی دهد ولی اشیائی را كه بطور ثابت در فاصله كانونی ۱۹ سانتی متر از چشم او قرار گیرند ، خوب می بیند . او اشیاء متحرك را بهتر می پسندد ، بخصوص اگر آن شیئی یا تصویر شبیه چهره انسان باشد و حركت آن افقی و كند باشد .
× نوزاد مزه ها را درك می كند و نسبت به طعم های مختلف و از جمله شوری و شیرینی و حتی شیر گاو و شیر مادر واكنش های متفاوت نشان می دهد . حس لامسه او هم نسبت به محرك های مختلف واكنش های گوناگون نشان می دهد . مثلاَ ماساژ ملایم بدن برای او آرامش بخش و حركت سریع بیشتر تحریك آمیز است . همچنین تعداد ضربات بر روی بدن نوزاد در هر ثانیه آثار متفاوتی را در او یجاد می كند مثلاَ اگر تعداد ضربات ۳ بار در ثانیه باشد ، آرامش بخش بوده ولی اگر ۶ – ۵ بار در ثانیه باشد ، هوشیار كننده است .
* نوزاد قادر است بو را خوب تشخیص دهد و بین بوی دستمالی كه در داخل سینه بند مادرش ( كه بری جذب شیر اضافی گذاشته می شود . ) با سیر مادران تفاوت قائل شود . اومی تواند در روز پنجم عمر بوی مادر را تمیز دهد .
نوزاد از داخل رحم قادر است صداها را بشنود . كما اینكه با صدای قلب مادر معمولاَ آن چنان مأنوس می شود كه پس از به دنیا آمدن هنوز شنیدن آن صدا برایش آرامش بخش است . نوزاد این توانمندی را دارد افرادی را كه از او مراقبت می كنند به خود جلب كند و آنان را تا حدی راهنمائی كند تا در امر بهبود رشد و تكامل وی از او حمایت كنند .
روز تولد :
دقائق و ساعت اول پس از تولد كه نوزاد در اوج هوشیاری بسر می برد و چشم های او كاملاَ باز است ، فرصت بی بدیلی برای برقراری ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندشان به شمار می رود . ۴۱% از مادران در دوران بارداری نسبت به فرزند متولد نشده خویش عشق می ورزند ولی ۲۴% از آنان در موقع تولد عاشق وی می شوند. تحقیقات گسترده حاكی از نقش خارق العاده عواملی همچون تلاقی نگاه نوزاد و والدین ، برقراری تماس پوستی مادر و نوزاد و تغذیه زود هنگام با شیر مادر در تحكیم روابط عاطفی والدین و بخصوص مادر و نوزاد می باشد. مادر علاقه خاص به چشم های فرزند خود دارد و در صورتی كه در ساعت اول عمر نوزاد با وی تنها باشد، ۸۵% آنچه به زبان می آورد راجع به چشم های نوزاد است . نوزاد هم اگر در ساعت اول زندگی روی سینه مادر قرار گیرد به چهره مادر و بخصوص به چشمان وی علاقه زیادی نشان می دهد. فقط ظرف چند ساعت اولیه پس از تولد نوزاد می تواند صدای مادر را تشخیص دهد و از چهره او خاطره داشته باشد .
در دقایق و ساعات اول عمر نوزاد می تواند شكلك درآوردن انسان را تقلید كند و همراه با ریتم صدا و گفته های مادر حركات موزون بدن از خود نشان دهد. نوزاد با نگاه های خود ، مادر خسته را دنبال و با او ارتباط برقرار می كند و عواطف او را بر می انگیزد. با شنیدن صدای گریه فرزند ، خون به پستان مادر هجوم می آورد و با مكیدن پستان او توسط نوزاد ، مقدار قابل ملاحظه ای ازهورمون های پرولاكتین و اكسی توسین در بدن مادر ترشح می شود. پس از پنج ساعت تماس مادر و فرزند صد در صد مادران می توانند بوی فرزند خود را تشخیص دهند و از طریق لمس ،او را شناسایی كنند.
شناخت بیشتر واكنش های فیزیولوژیك و رفتاری مادر و نوزاد موجب شده تا توجه و علاقه به دقایق و ساعات اول زندگی زیادتر شود و این خود منجر به تغییراتی در نحوه مراقبت از مادر و نوزاد در دوران حول زایمان گردیده است . این یافته ها همچنین انسان را هدایت می كند كه به مادر و نوزاد به صورت یك جفت (dyad )نگاه كند.
زمان مهم:
پستانداران برای اینكه بتوانند در امر شیردادن به نوزادان خود موفق شوند ، باید نوزاد را بلافاصله پس از تولد در كنار خود داشته باشند . هر یك از گونه های مختلف با استفاده از روش های خاصی نظیر لیسیدن نوزاد و یا حتی خوردن جفت و غیره فرزند خود را به نوعی شناسائی نموده و با او ارتباط برقرار می كنند . اگر نوزاد پستانداری از مادر خود دور نگه داشته شود ، این ارتباط مختل شده و حتی در بعضی از رده ها ممكن است پس از برگرداندن او به مادر ، دیگر مادر فرزند خود را نپذیرد و یا حتی او را معدوم كند . در بعضی از گونه ها اگر نوزاد را در این زمان با فرزند دیگری تعویض كنند ، مادر چه بسا نوزاد تعویض شده را به فرزندی بپذیرد ، حتی اگر این فرزند از نوع و گونه خود حیوان نباشد . طول زمانی كه باید فرزند در كنار مادر باشد تا مورد شناسائی ، پذیرش و ادامه مراقبت قرار گیرد ، در گونه های مختلف پستانداران متفاوت است . برای مثال این زمان برای بزها حدود ۵ دقیقه است . در مورد انسان به دلیل پیچیدگی های شخصیتی و ویژگی های خاص ، ذكر یك زمان دقیق كار مشكلی است ولی بعضی معتقدند كه شاید این زمان حدود ۱۲ ساعت باشد .
مطالعات در مورد نوزادان نارس و نیز نوزادان ترم نشان داده است كه تماس زود هنگام مادر و فرزند موجب تفاوت محسوس رفتاری آنان شده و علاوه بر این طول مدت تغذیه و توفیق در امر تغذیه را هم افزایش می دهد . همچنین كودكان از رشد بیشتری برخوردار شده و شیوع عفونت در بین آنان به مراتب كمتر می شود .
در كشور سوئد در گذشته همه مادران به طور معمول نوزاد خود را از ۲ ساعت پس از تولد تحویل گرفته و او را تا زمان ترخیص در كنار خود نگاه می داشتند . طی یك تحقیق به تعدادی از مادران فرصت اضافی داده شد كه در طی ۲ ساعت اول هم به مدت ۳۰ دقیقه نوزاد را در كنار خود داشته باشند . همین امر موجب شد تا متوسط طول مدت تغذیه در بین این گروه از مادران به حدود دو برابر افزایش یابد و در رفتار آنان هم تغییراتی ایجاد شود به طوری كه به فرزندان خود بیشتر توجه می نمودند آنان را بیشتر می بوسیدند و بیشتر نوازش می كردند .
دوران حساس
زمان دردهای زایمانی ، وضع حمل ، تولد و چندین روز بعد را"َ دوران بسیار حساس" َنامیده اند . در این دوران مادر و احتمالاَ حتی پدر به شدت تحت تأثیر نوع برخورد و مراقبتی هستند كه خود دریافت می كنند . هر چه مراقبت و توجهی كه از مادر می شود ، مناسب تر و انسانی تر باشد تأثیر آن در مراقبت هائی كه او در طی هفته های بعد از فرزندش می كند بیشتر است . مطالعات برازلتون و دیگران نشان داده است كه اگر پستانداران فقط ده دقیقه وقت صرف كنند و به مادر جهت كشف پاره ای از توانائی های فرزند خود نظیر چرخیدن به طرف صدای مادر ، تعقیب چهره مادر و تقلید كردن كودك توضیحاتی بدهند و یا به مادر یاد دهند كه چگونه فرزند خود را آرام كند ، این قبیل مادران در برخورد چهره به چهره و نیز در زمان تغذیه رفتار مناسب تری با فرزند خود خواهند داشت .
ارتباط عاطفی پس از تولد می تواند به آسانی خدشه دار شود و برای همیشه تغییر كند . بیماری های بالنسبه خفیف نوزاد نظیر زردی مختصر ، كندی تغذیه ، نیاز به اكسیژن اضافی حتی برای یكی دو ساعت و نیاز به انكوباتور به دلیل دیسترس خفیف تنفسی به نظر می رسد بر روابط مادر و كودك اثر سو’ داشته باشد . حتی اگر وضعیت نوزاد قبل از ترخیص از بیمارستان و حتی ظرف چند ساعت اول كاملاَ بهبود یافته باشد ، باز هم رفتار مادر اغلب در سال اول و شاید مدت طولانی تری دچار اختلال می شود .
اضطراب مادر در روزهای اول پس از زایمان حتی در مورد مشكلاتی كه به سادگی حل می شود بر روابط مادر و كودك برای مدت های طولانی اثر می گذارد .
مطالعه در مورد َدوره حساس َنشان می دهد كه افزایش مدت تماس مادر و نوزاد و نیز افزایش مدت مكیدن پستان موجب بهبود نحوه مراقبت مادر می شود . چندین مطالعه در مورد مادرانی كه در ساعت اول تولد ، نوزاد خود را شیر دادند ، در مقایسه با آنان كه ظرف ۳ ساعت تغذیه نمودند نشان داد تعداد مادرانی كه موفق شدند تغذیه با شیر خود را ادامه دهند در دسته اول خیلی بیشتر بود . مطالعه انجام شده در امریكا نشان داد كه تماس های طولانی تر بین مادر و فرزند موجب كاهش شدید مواردی از قبیل كودك آزاری ، رها كردن فرزند و اختلال رشد آنان می شود . هر كجا كه بخش های نوزادان تعطیل و هم اتاقی مادر و نوزاد جایگزین شد ، موارد كودك آزاری به شدت كاهش یافت .
مطالعه در مورد پدران نیز نشان میدهد اگر آنان هم بتوانند ظرف چند ساعت اول عمر به مدت یك ساعت با نوزاد خود صرف وقت و تلاقی نگاه داشته باشند ، مراقبت های پدرانه آنان به شدت افزایش می یابد . مطالعات انجام شده در تایلند ، فیلیپین ، كاستاریكا و روسیه نشان داد كه برقراری تماس های اولیه مادر و فرزند و تداوم آن به صورت هم اتاقی مادر و نوزاد موجب می شود كه رها كردن فرزند حتی در جوامعی كه این امر به صورت یك فرهنگ متداول بود ، بشدت كاهش یابد . تجربه مشابهی نیز در بین زنان فقیر فرانسه در قرن گذشته همین امر را نشان داده است .
یافتن پستان مادر توسط نوزاد :
در كشورهای صنعتی اغلب بلافاصله پس از تولد ، نوزاد را نزدیك و یا روی پستان مادر قرار می دهند . بعضی از نوزادان شروع به مكیدن می كنند ولی اكثر آنان فقط به نوك پستان لیس می زنند و یا به مادر خیره می شوند به نظر می رسد اغلب نوزادان بیشتر علاقمند نگاه كردن به چهره مادر و بخصوص چشمان او هستند . اگر نوزادان به حال خود رها شوند ، اكثراَ ۳۰ تا ۴۰ دقیقه پس از تولد مكیدن پستان را شروع می كنند .
از هیجان انگیزترین مشاهدات عصر حاضر كشف توان نوزاد در یافتن پستان مادر و تصمیم گیری برای زمان شروع اولین تغذیه است . برای انجام این مطالعه باید از شستن دست های نوزاد و پستان مادر اجتناب نمود تا بوی مایع آمنیوتیك از دست نوزاد زدوده نشود . ظاهراَ به دلیل وجود ماده چربی خاصی كه هم در ترشحات غدد اطراف نوك پستان و هم در مایع آمنیوتیك وجود دارد ، نوزاد با ارتباط دادن بین مزه و بوی دست خود و نوك پستان مادر برای یافتن نوك پستان به آن سو حركت كرده و آنرا می یابد
احتمالاَ علت علاقه زیاد نوزاد به مكیدن زود هنگام دست هایش پس از تولد ، وجود مایع آمنیوتیك است . چه او عادت داشته كه در داخل رحم آنرا ببلعد . كما اینكه اگر دست های او شسته شود ، مكیدن دست ها كمتر اتفاق می افتد .
وقتی نوزاد پس از تولد روی شكم مادر قرار می گیرد در ابتدا استراحتی توأم با هوشیاری و آرامش دارد . در این زمان به ندرت گریه می كند و به نظر می رسد از تماشای چهره مادر خود لذت می برد . بطور معمول پس از حدود ۳۰ تا ۴۰ دقیقه از زمان تولد و گاهی خیلی زودتر و بعضی اوقات دیرتر حركات دهان نوزاد شروع می شود كه گاهی توأم با مكیدن لب ها است . به زودی بزاق او جاری می شود و سعی می كند خود را به پستان مادر برساند . تلاش می كند تا با استفاده از پاها خود را به طرف جلو بكشد و یا در حركت افقی به طرف نوك پستان برود . این حركات با استراحت های كوتاه قطع و گاهی در بین راه مسیر خود را به طرف پستان دیگر تغییر می دهد . حركات نوزاد اغلب با حركات مكرر دهان و مكیدن دست ها و انگشتان توأم است . او در نهایت بدون كمك ، خود را به پستان مادر می رساند و دهان خود را روی آرئول گذاشته و به درستی پستان را به دهان می گیرد و آن را خوب می مكد و این در حالی است كه از نزدیك به تماشای چهره مادر خود می پردازد . در صورتی كه یكی از پستان ها در جریان حركت نوزاد شسته شود ، او مسیر خود را تغییر داده به طرف پستان دیگر حركت می كند و اگر هر دو شسته شود به طرف پستانی می رود كه به مایع آمنیوتیك آغشته شده باشد .
تماس پوست به پوست و پوشاندن مادر و نوزاد با پتوی نازك از نظر حفظ گرما شبیه دستگاه های گرم كننده با تكنولوژی بالا است . در این مطالعه در مدت ۹۰ دقیقه ای كه نوزاد روی سینه مادر است به ندرت گریه می كند در حالی كه اگر در تخت قرار گیرذ ، اغلب گریه می كند .
اثرات مكیدن پستان :
وقتی كه نوزاد پستان مادر را می مكد ، اكسی توسین در خون مادر ترشح می شود كه انقباض رحم ، خروج جفت و كاهش خونریزی را به دنبال دارد . همچنین پرو لاكتین در بدن مادر و اكسی توسین در مغز مادر و كودك ترشح می شود . اكسی توسین یا هورمون عشق موجب خواب آلودگی خفیف ، حالت خوشی ، بالا رفتن آستانه درد و افزایش احساس عشق نسبت به فرزند و ارتقاء روابط مادر و فرزند می گردد .
اكسی توسین مترشحه در مغز ، هسته حركتی عصب واگ را تحریك می كند كه خود موجب ترشح ۱۹ هورمون گوارشی و از جمله انسولین ، كوله سیستوكینین و گاسترین می شود . پنج هورمون از نوزده هورمون مورد اشاره ، رشد ویلوزیته های روده های مادر را تحریك می كند و سطح جذب روده را افزایش می دهد در نتیجه ، جذب انرژی را با هر تغذیه هم در مادر و هم در نوزاد افزایش می دهد .
نوزاد نارس یا بیمار :
مادرانی كه در بخش نوزادان ، فرزندان خود را بیشتر لمس می كنند و به عبارتی با آنان ور می روند ،نوزادانشان بیشتر چشمهایشان را باز می كنند . نوزادان نارس كوچكی كه در بخش مراقبت های ویژه نوزادان نگهداری می شوند اگر لمس شوند ، حركت داده و مورد ناز و نوازش قرار گیرند ، ممكن است حملات وقفه تنفسی ( آپنه ) در آنها به مراتب كمتر و افزایش وزن بیشتر و پیشرفت تكاملی بیشتر و سریع تری از خود نشان دهند . اگر مراقبت های پرستاری نوزاد مطابق ویژگی ها و سلیقه و خواست او انجام شود ، تعداد روزهائی كه نوزاد به دستگاه تنفس مصنوعی ( رسپیراتور ) نیاز پیدا می كند و نیز احتیاج او به اكسیژن خیلی كمتر و ساعات بیداری او خیلی بیشتر خواهد بود . احتمال بروز عفونت های بیمارستانی بسیار كمتر و ترخیص او زودتر امكان پذیر می شود . بعد از ترخیص هم تكامل او طبیعی تر و كار والدین در ارتباط با او آسان تر است .
در صورتی كه ( قبل از زایمان ) احتمال برود كه نوزاد نیاز به انتقال خواهد داشت باید قبل از تولد نوزاد ، مادر را منتقل نمود تا پس از زایمان نزد فرزند خود باشد . اگر نوزادی بعد از تولد نیاز به انتقال پیدا كرد ، باید حتی المقدور به اتفاق مادر منتقل شود . این روزها توصیه می شود كه در مورد نوزاد نارس و یا بیمار ، صرف نظر از شدت بیماری وی از همان ساعات اول و در صورت امكان بلافاصله پس از انجام زایمان ، مادران را به بخش نوزادان بیاورند تا در كنار نوزادان خود باشند و پرستاران از هر دو نفر مراقبت كنند . پدرها هم می توانند شبها بمانند و خواهر ها و برادرها هم در صورتی كه بیماری واگیردار نداشته باشند هر وقت بخواهند می توانند ملاقات داشته باشند . تجربه ثابت كرده است كه میزان عفونت اضافه نمی شود . در ضمن چون احساس عشق و علاقه از طریق مبادله نگاه منتقل می شود . اگر نوزاد زیر فتوتراپی است باید هر چند یك بار چشم بند او را باز كرد .
توصیه های اجرائی :
بیش از ۹۵% نوزادان ترم در موقع تولد طبیعی هستند و ظرف چند لحظه می توانند ارزیابی شوند . بعد از خشك كردن كامل نوزاد ، اگر رنگ او خوب است و فعال و طبیعی به نظر می رسد باید وی را ظرف یك تا پنج دقیقه از زمان تولد به مادر داد تا او را به صورت عریان روی شكم و بین پستان های خود قرار دهد و یا در كنار خودش بگذارد . این امر انتقال زندگی داخل رحمی را به خارج از رحم برای مادر و نوزاد خیلی آسان تر می كند . نوزاد بو و صدای مادر را می شناسد و از بدن مادر مناسب ترین مقدار گرما را دریافت نموده و درجه حرارت بدن خود را حفظ می كند و احساس او خیلی شبیه تر به احساس داخل رحم می شود
طبیعی است كه باید تزریق ویتامین K ، مصرف پماد چشمی ، شستشو ، اندازه گیری قد و وزن و دور سر نوزاد برای حداقل یك ساعت به تعویق افتد .
هر گاه نوزاد نارس با وزن بین ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ گرم متولد شود و خوب به نظر برسد و ناله و تو كشیدن سینه نداشته باشد ، در ساعت اول باید او را در كنار مادر بگذارند و یك وسیله گرم كننده بالای سر هر دو قرار دهند . طبیعتاَ این در صورتی است كه نوزاد سالم به نظر برسد و یك پرستار ماهر هم حضور داشته باشد . بدیهی است تماس های زود هنگام مادر و فرزند باید مقدمه ای برای ادامه هم اتاقی مادر و نوزاد در تمام طول اقامت آنان در بیمارستان باشد . به عبارت دیگر مادر و نوزاد در تمام مدتی كه در بیمارستان هستند نباید از هم جدا شوند . مجموعه این اقدامات علاوه بر سایر محاسن نقش بی بدیلی در موفقیت امر تغذیه با شیر مادر خواهد داشت .
منبع:www.shiremadar.com
فوق تخصص نوزادان، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
رئیس هیئت مدیره انجمن ترویج تغذیه با شیرمادر
نوزاد با پشت سر گذاردن مرحله تولد كه در حقیقت پر مخاطره ترین و مشكل ترین مرحله زندگی اوست ، پا به عرصه وجود می گذارد . علیرغم كوتاه بودن این دوران ، تغییرات گسترده و شگرفی در عملكرد سیستم های مختلف بدن بوجود می آید تا نوزاد را از وابستگی زندگی داخل رحمی خارج كند . بریدن بند ناف هر چند نوزاد را بطور فیزیكی از مادر جدا می كند ، ولی بقاء و سلامت نوزاد همچنان با زندگی و سلامت مادر در ارتباط تنگاتنگ باقی می ماند .
جنین و نوزاد موجودات بسیار آسیب پذیری هستند و اختلالات و آسیب هائی كه در سیر ادوار زندگی می تواند قابل تحمل باشد در ین یام ممكن است منجر به مرده زائی و یا مرگ نوزاد شده و با معلولیت جسمی و ذهنی او را به دنبال داشته باشد . به همین دلیل بسیاری از مشكلات و مسائل پزشكی در ین برهه از زمان از فوریت بالائی برخوردار بوده و در زمره فوریت های پزشكی به حساب می یند . عدم رسیدگی سریع و در عین حال دقیق به ین مسائل می تواند منجر به خسارت عمده و حتی مرگ نوزاد شود . بنابرین بری تداوم حیات و سلامت جنین و نوزاد توجه به مسائل جسمی انان از اهمیت فوق العاده ی برخوردار است . در عین حال تحقیقات گسترده چند دهه اخیر به طور روزافزون ، از یك طرف ما را متوجه توانائی های خارق العاده نوزاد می كند و از سوی دیگر وا می دارد كه هر چه بیشتر به مسائل عاطفی نوزاد و مادر توجه كنیم . كم اعتنائی به ین بعد از سلامت می تواند برخی مشكلات جدی را به دنبال داشته باشد . برعكس ، توجه به ین مسائل آثار بسیار مثبتی را در زندگی خانوادگی و روابط ینده والدین و فرزند و نهایتاَ سرنوشت كودك به همراه دارد .
شرایط و توانائی های نوزاد :
بلافاصله پس از تولد ، نوزاد هوشیار است اما پس از مدت نسبتاَ كوتاه هوشیاری او خدشه دار و دچار افت می شود . در صورتی كه زایمان مادر بدون عارضه و بی درد باشد این مرحله اختلال هوشیاری ۲۴ تا ۴۸ ساعت طول می كشد ولی اگر مادر در دوران زیمان داروئی دریافت كرده باشد این دوران تا ۳ و حتی ۴ روز طول می كشد .
خواب و هوشیاری نوزاد را می توان به شش مرحله تقسیم نمود :
مرحله اول : خواب آرام كه در آن چشم ها بطور محكم و بی حركت بسته است .
مرحله دوم : خواب فعال كه در آن حركات سریع چشم ضمن بسته بودن پلك با فواصل ده ثانیه ای به چشم می خورد .
مرحله سوم : خواب آلودگی كه در آن چشم ها می تواند باز یا نیمه باز و یا بسته باشد .
مرحله چهارم : هوشیار غیر كه چشم ها درخشان و براق است .
مرحله پنجم : سر و صدا كردن زدن كه نوزاد نسبتاَ بیقرار است و گاهی گریه می كند .
مرحله ششم : گریه كردن كه گریه تقریباَ استمرار دارد .
* نوع واكنش نوزاد نسبت به محرك های مختلف بسته به مرحله خواب یا بیداری او تفاوت دارد و اگر عكس العمل های او در شریط نامساعد و از جمله در محیط شلوغ و پرنوری بررسی شود ، ممكن است حتی ین ذهنیت را در انسان یجاد كند كه نوزاد نمی شنود و یا نمی بیند . در حالی كه این امر ممكن است ناشی از بی تفاوت شدن نوزاد نسبت به محرك های خارجی باشد .
برعكس اگر نوزاد از محركی خوشش بیاید ممكن است چشم و سر خود را به طرف آن چرخانده و حتی به آن چشم بدوزد . نوزاد نسبت به اشیاء و رنگ های مختلف واكنش های گوناگونی نشان می دهد . رنگ هائی كه با هم تضاد زیادتری دارند ، بیشتر توجه او را جلب می كنند . در بین چند مربع با اندازه های مختلف نوزاد به مربع های بزرگتر و به اشیاء با درخشندگی متوسط ، بیشتر نگاه می كند . بلافاصله پس از تولد به تصویر صورت انسان توجه می كند و با حركت چشم ها و گردش سر آنرا تا ۱۸۰ درجه دنبال می نماید . اگر تصویر صورت درهم ریخته باشد نوزاد نه آنقدر به تماشی آن علاقه نشان می دهد و نه خیلی زیاد آنرا تعقیب می كند . تجویز دارو به مادر قبل و یا در حین زایمان بر توجه نوزاد اثر می گذارد . تعقیب یك توپ قرمز با درخشش متوسط راه مناسبی بری ارزیابی نوزاد است ولی در عین حال عدم بروز واكنش نبید حتماَ ارزیابی نامناسبی را به دنبال داشته باشد ، چه این امر ممكن است به دلیل آن باشد كه نوزاد در مرحله هوشیاری نبوده است . باید توجه داشت كه برخی شریط خاص ممكن است مانع رسیدن نوزاد به مرحله هوشیاری شود و در نتیجه با انجام صحیح تست تداخل داشته باشد . از جمله این عوامل می توان از افت سیستم عصبی مركزی متعاقب زایمان ، هایپوكسی ، استرس های ناشی از زیمان ، داروهائی كه به مادر تجویز شده است ، اثرات گذری وضعیت متابولیك و یا بیماریها و نیز حالات طبیعی نظیر گرسنگی ، خستگی و محیط بیش از حد نورانی اطراف نوزاد نام برد .
* نوزاد از دوران زندگی داخل رحمی قادر است نور را از وراء شكم مادر تشخیص دهد .قدرت بینیی نوزاد حدود ۶۰۰/۲۰ یعنی حدود ۳۰ برابر كمتر از بالغین است . چشم های نوزاد عمل تطابق را انجام نمی دهد ولی اشیائی را كه بطور ثابت در فاصله كانونی ۱۹ سانتی متر از چشم او قرار گیرند ، خوب می بیند . او اشیاء متحرك را بهتر می پسندد ، بخصوص اگر آن شیئی یا تصویر شبیه چهره انسان باشد و حركت آن افقی و كند باشد .
× نوزاد مزه ها را درك می كند و نسبت به طعم های مختلف و از جمله شوری و شیرینی و حتی شیر گاو و شیر مادر واكنش های متفاوت نشان می دهد . حس لامسه او هم نسبت به محرك های مختلف واكنش های گوناگون نشان می دهد . مثلاَ ماساژ ملایم بدن برای او آرامش بخش و حركت سریع بیشتر تحریك آمیز است . همچنین تعداد ضربات بر روی بدن نوزاد در هر ثانیه آثار متفاوتی را در او یجاد می كند مثلاَ اگر تعداد ضربات ۳ بار در ثانیه باشد ، آرامش بخش بوده ولی اگر ۶ – ۵ بار در ثانیه باشد ، هوشیار كننده است .
* نوزاد قادر است بو را خوب تشخیص دهد و بین بوی دستمالی كه در داخل سینه بند مادرش ( كه بری جذب شیر اضافی گذاشته می شود . ) با سیر مادران تفاوت قائل شود . اومی تواند در روز پنجم عمر بوی مادر را تمیز دهد .
نوزاد از داخل رحم قادر است صداها را بشنود . كما اینكه با صدای قلب مادر معمولاَ آن چنان مأنوس می شود كه پس از به دنیا آمدن هنوز شنیدن آن صدا برایش آرامش بخش است . نوزاد این توانمندی را دارد افرادی را كه از او مراقبت می كنند به خود جلب كند و آنان را تا حدی راهنمائی كند تا در امر بهبود رشد و تكامل وی از او حمایت كنند .
روز تولد :
دقائق و ساعت اول پس از تولد كه نوزاد در اوج هوشیاری بسر می برد و چشم های او كاملاَ باز است ، فرصت بی بدیلی برای برقراری ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندشان به شمار می رود . ۴۱% از مادران در دوران بارداری نسبت به فرزند متولد نشده خویش عشق می ورزند ولی ۲۴% از آنان در موقع تولد عاشق وی می شوند. تحقیقات گسترده حاكی از نقش خارق العاده عواملی همچون تلاقی نگاه نوزاد و والدین ، برقراری تماس پوستی مادر و نوزاد و تغذیه زود هنگام با شیر مادر در تحكیم روابط عاطفی والدین و بخصوص مادر و نوزاد می باشد. مادر علاقه خاص به چشم های فرزند خود دارد و در صورتی كه در ساعت اول عمر نوزاد با وی تنها باشد، ۸۵% آنچه به زبان می آورد راجع به چشم های نوزاد است . نوزاد هم اگر در ساعت اول زندگی روی سینه مادر قرار گیرد به چهره مادر و بخصوص به چشمان وی علاقه زیادی نشان می دهد. فقط ظرف چند ساعت اولیه پس از تولد نوزاد می تواند صدای مادر را تشخیص دهد و از چهره او خاطره داشته باشد .
در دقایق و ساعات اول عمر نوزاد می تواند شكلك درآوردن انسان را تقلید كند و همراه با ریتم صدا و گفته های مادر حركات موزون بدن از خود نشان دهد. نوزاد با نگاه های خود ، مادر خسته را دنبال و با او ارتباط برقرار می كند و عواطف او را بر می انگیزد. با شنیدن صدای گریه فرزند ، خون به پستان مادر هجوم می آورد و با مكیدن پستان او توسط نوزاد ، مقدار قابل ملاحظه ای ازهورمون های پرولاكتین و اكسی توسین در بدن مادر ترشح می شود. پس از پنج ساعت تماس مادر و فرزند صد در صد مادران می توانند بوی فرزند خود را تشخیص دهند و از طریق لمس ،او را شناسایی كنند.
شناخت بیشتر واكنش های فیزیولوژیك و رفتاری مادر و نوزاد موجب شده تا توجه و علاقه به دقایق و ساعات اول زندگی زیادتر شود و این خود منجر به تغییراتی در نحوه مراقبت از مادر و نوزاد در دوران حول زایمان گردیده است . این یافته ها همچنین انسان را هدایت می كند كه به مادر و نوزاد به صورت یك جفت (dyad )نگاه كند.
زمان مهم:
پستانداران برای اینكه بتوانند در امر شیردادن به نوزادان خود موفق شوند ، باید نوزاد را بلافاصله پس از تولد در كنار خود داشته باشند . هر یك از گونه های مختلف با استفاده از روش های خاصی نظیر لیسیدن نوزاد و یا حتی خوردن جفت و غیره فرزند خود را به نوعی شناسائی نموده و با او ارتباط برقرار می كنند . اگر نوزاد پستانداری از مادر خود دور نگه داشته شود ، این ارتباط مختل شده و حتی در بعضی از رده ها ممكن است پس از برگرداندن او به مادر ، دیگر مادر فرزند خود را نپذیرد و یا حتی او را معدوم كند . در بعضی از گونه ها اگر نوزاد را در این زمان با فرزند دیگری تعویض كنند ، مادر چه بسا نوزاد تعویض شده را به فرزندی بپذیرد ، حتی اگر این فرزند از نوع و گونه خود حیوان نباشد . طول زمانی كه باید فرزند در كنار مادر باشد تا مورد شناسائی ، پذیرش و ادامه مراقبت قرار گیرد ، در گونه های مختلف پستانداران متفاوت است . برای مثال این زمان برای بزها حدود ۵ دقیقه است . در مورد انسان به دلیل پیچیدگی های شخصیتی و ویژگی های خاص ، ذكر یك زمان دقیق كار مشكلی است ولی بعضی معتقدند كه شاید این زمان حدود ۱۲ ساعت باشد .
مطالعات در مورد نوزادان نارس و نیز نوزادان ترم نشان داده است كه تماس زود هنگام مادر و فرزند موجب تفاوت محسوس رفتاری آنان شده و علاوه بر این طول مدت تغذیه و توفیق در امر تغذیه را هم افزایش می دهد . همچنین كودكان از رشد بیشتری برخوردار شده و شیوع عفونت در بین آنان به مراتب كمتر می شود .
در كشور سوئد در گذشته همه مادران به طور معمول نوزاد خود را از ۲ ساعت پس از تولد تحویل گرفته و او را تا زمان ترخیص در كنار خود نگاه می داشتند . طی یك تحقیق به تعدادی از مادران فرصت اضافی داده شد كه در طی ۲ ساعت اول هم به مدت ۳۰ دقیقه نوزاد را در كنار خود داشته باشند . همین امر موجب شد تا متوسط طول مدت تغذیه در بین این گروه از مادران به حدود دو برابر افزایش یابد و در رفتار آنان هم تغییراتی ایجاد شود به طوری كه به فرزندان خود بیشتر توجه می نمودند آنان را بیشتر می بوسیدند و بیشتر نوازش می كردند .
دوران حساس
زمان دردهای زایمانی ، وضع حمل ، تولد و چندین روز بعد را"َ دوران بسیار حساس" َنامیده اند . در این دوران مادر و احتمالاَ حتی پدر به شدت تحت تأثیر نوع برخورد و مراقبتی هستند كه خود دریافت می كنند . هر چه مراقبت و توجهی كه از مادر می شود ، مناسب تر و انسانی تر باشد تأثیر آن در مراقبت هائی كه او در طی هفته های بعد از فرزندش می كند بیشتر است . مطالعات برازلتون و دیگران نشان داده است كه اگر پستانداران فقط ده دقیقه وقت صرف كنند و به مادر جهت كشف پاره ای از توانائی های فرزند خود نظیر چرخیدن به طرف صدای مادر ، تعقیب چهره مادر و تقلید كردن كودك توضیحاتی بدهند و یا به مادر یاد دهند كه چگونه فرزند خود را آرام كند ، این قبیل مادران در برخورد چهره به چهره و نیز در زمان تغذیه رفتار مناسب تری با فرزند خود خواهند داشت .
ارتباط عاطفی پس از تولد می تواند به آسانی خدشه دار شود و برای همیشه تغییر كند . بیماری های بالنسبه خفیف نوزاد نظیر زردی مختصر ، كندی تغذیه ، نیاز به اكسیژن اضافی حتی برای یكی دو ساعت و نیاز به انكوباتور به دلیل دیسترس خفیف تنفسی به نظر می رسد بر روابط مادر و كودك اثر سو’ داشته باشد . حتی اگر وضعیت نوزاد قبل از ترخیص از بیمارستان و حتی ظرف چند ساعت اول كاملاَ بهبود یافته باشد ، باز هم رفتار مادر اغلب در سال اول و شاید مدت طولانی تری دچار اختلال می شود .
اضطراب مادر در روزهای اول پس از زایمان حتی در مورد مشكلاتی كه به سادگی حل می شود بر روابط مادر و كودك برای مدت های طولانی اثر می گذارد .
مطالعه در مورد َدوره حساس َنشان می دهد كه افزایش مدت تماس مادر و نوزاد و نیز افزایش مدت مكیدن پستان موجب بهبود نحوه مراقبت مادر می شود . چندین مطالعه در مورد مادرانی كه در ساعت اول تولد ، نوزاد خود را شیر دادند ، در مقایسه با آنان كه ظرف ۳ ساعت تغذیه نمودند نشان داد تعداد مادرانی كه موفق شدند تغذیه با شیر خود را ادامه دهند در دسته اول خیلی بیشتر بود . مطالعه انجام شده در امریكا نشان داد كه تماس های طولانی تر بین مادر و فرزند موجب كاهش شدید مواردی از قبیل كودك آزاری ، رها كردن فرزند و اختلال رشد آنان می شود . هر كجا كه بخش های نوزادان تعطیل و هم اتاقی مادر و نوزاد جایگزین شد ، موارد كودك آزاری به شدت كاهش یافت .
مطالعه در مورد پدران نیز نشان میدهد اگر آنان هم بتوانند ظرف چند ساعت اول عمر به مدت یك ساعت با نوزاد خود صرف وقت و تلاقی نگاه داشته باشند ، مراقبت های پدرانه آنان به شدت افزایش می یابد . مطالعات انجام شده در تایلند ، فیلیپین ، كاستاریكا و روسیه نشان داد كه برقراری تماس های اولیه مادر و فرزند و تداوم آن به صورت هم اتاقی مادر و نوزاد موجب می شود كه رها كردن فرزند حتی در جوامعی كه این امر به صورت یك فرهنگ متداول بود ، بشدت كاهش یابد . تجربه مشابهی نیز در بین زنان فقیر فرانسه در قرن گذشته همین امر را نشان داده است .
یافتن پستان مادر توسط نوزاد :
در كشورهای صنعتی اغلب بلافاصله پس از تولد ، نوزاد را نزدیك و یا روی پستان مادر قرار می دهند . بعضی از نوزادان شروع به مكیدن می كنند ولی اكثر آنان فقط به نوك پستان لیس می زنند و یا به مادر خیره می شوند به نظر می رسد اغلب نوزادان بیشتر علاقمند نگاه كردن به چهره مادر و بخصوص چشمان او هستند . اگر نوزادان به حال خود رها شوند ، اكثراَ ۳۰ تا ۴۰ دقیقه پس از تولد مكیدن پستان را شروع می كنند .
از هیجان انگیزترین مشاهدات عصر حاضر كشف توان نوزاد در یافتن پستان مادر و تصمیم گیری برای زمان شروع اولین تغذیه است . برای انجام این مطالعه باید از شستن دست های نوزاد و پستان مادر اجتناب نمود تا بوی مایع آمنیوتیك از دست نوزاد زدوده نشود . ظاهراَ به دلیل وجود ماده چربی خاصی كه هم در ترشحات غدد اطراف نوك پستان و هم در مایع آمنیوتیك وجود دارد ، نوزاد با ارتباط دادن بین مزه و بوی دست خود و نوك پستان مادر برای یافتن نوك پستان به آن سو حركت كرده و آنرا می یابد
احتمالاَ علت علاقه زیاد نوزاد به مكیدن زود هنگام دست هایش پس از تولد ، وجود مایع آمنیوتیك است . چه او عادت داشته كه در داخل رحم آنرا ببلعد . كما اینكه اگر دست های او شسته شود ، مكیدن دست ها كمتر اتفاق می افتد .
وقتی نوزاد پس از تولد روی شكم مادر قرار می گیرد در ابتدا استراحتی توأم با هوشیاری و آرامش دارد . در این زمان به ندرت گریه می كند و به نظر می رسد از تماشای چهره مادر خود لذت می برد . بطور معمول پس از حدود ۳۰ تا ۴۰ دقیقه از زمان تولد و گاهی خیلی زودتر و بعضی اوقات دیرتر حركات دهان نوزاد شروع می شود كه گاهی توأم با مكیدن لب ها است . به زودی بزاق او جاری می شود و سعی می كند خود را به پستان مادر برساند . تلاش می كند تا با استفاده از پاها خود را به طرف جلو بكشد و یا در حركت افقی به طرف نوك پستان برود . این حركات با استراحت های كوتاه قطع و گاهی در بین راه مسیر خود را به طرف پستان دیگر تغییر می دهد . حركات نوزاد اغلب با حركات مكرر دهان و مكیدن دست ها و انگشتان توأم است . او در نهایت بدون كمك ، خود را به پستان مادر می رساند و دهان خود را روی آرئول گذاشته و به درستی پستان را به دهان می گیرد و آن را خوب می مكد و این در حالی است كه از نزدیك به تماشای چهره مادر خود می پردازد . در صورتی كه یكی از پستان ها در جریان حركت نوزاد شسته شود ، او مسیر خود را تغییر داده به طرف پستان دیگر حركت می كند و اگر هر دو شسته شود به طرف پستانی می رود كه به مایع آمنیوتیك آغشته شده باشد .
تماس پوست به پوست و پوشاندن مادر و نوزاد با پتوی نازك از نظر حفظ گرما شبیه دستگاه های گرم كننده با تكنولوژی بالا است . در این مطالعه در مدت ۹۰ دقیقه ای كه نوزاد روی سینه مادر است به ندرت گریه می كند در حالی كه اگر در تخت قرار گیرذ ، اغلب گریه می كند .
اثرات مكیدن پستان :
وقتی كه نوزاد پستان مادر را می مكد ، اكسی توسین در خون مادر ترشح می شود كه انقباض رحم ، خروج جفت و كاهش خونریزی را به دنبال دارد . همچنین پرو لاكتین در بدن مادر و اكسی توسین در مغز مادر و كودك ترشح می شود . اكسی توسین یا هورمون عشق موجب خواب آلودگی خفیف ، حالت خوشی ، بالا رفتن آستانه درد و افزایش احساس عشق نسبت به فرزند و ارتقاء روابط مادر و فرزند می گردد .
اكسی توسین مترشحه در مغز ، هسته حركتی عصب واگ را تحریك می كند كه خود موجب ترشح ۱۹ هورمون گوارشی و از جمله انسولین ، كوله سیستوكینین و گاسترین می شود . پنج هورمون از نوزده هورمون مورد اشاره ، رشد ویلوزیته های روده های مادر را تحریك می كند و سطح جذب روده را افزایش می دهد در نتیجه ، جذب انرژی را با هر تغذیه هم در مادر و هم در نوزاد افزایش می دهد .
نوزاد نارس یا بیمار :
مادرانی كه در بخش نوزادان ، فرزندان خود را بیشتر لمس می كنند و به عبارتی با آنان ور می روند ،نوزادانشان بیشتر چشمهایشان را باز می كنند . نوزادان نارس كوچكی كه در بخش مراقبت های ویژه نوزادان نگهداری می شوند اگر لمس شوند ، حركت داده و مورد ناز و نوازش قرار گیرند ، ممكن است حملات وقفه تنفسی ( آپنه ) در آنها به مراتب كمتر و افزایش وزن بیشتر و پیشرفت تكاملی بیشتر و سریع تری از خود نشان دهند . اگر مراقبت های پرستاری نوزاد مطابق ویژگی ها و سلیقه و خواست او انجام شود ، تعداد روزهائی كه نوزاد به دستگاه تنفس مصنوعی ( رسپیراتور ) نیاز پیدا می كند و نیز احتیاج او به اكسیژن خیلی كمتر و ساعات بیداری او خیلی بیشتر خواهد بود . احتمال بروز عفونت های بیمارستانی بسیار كمتر و ترخیص او زودتر امكان پذیر می شود . بعد از ترخیص هم تكامل او طبیعی تر و كار والدین در ارتباط با او آسان تر است .
در صورتی كه ( قبل از زایمان ) احتمال برود كه نوزاد نیاز به انتقال خواهد داشت باید قبل از تولد نوزاد ، مادر را منتقل نمود تا پس از زایمان نزد فرزند خود باشد . اگر نوزادی بعد از تولد نیاز به انتقال پیدا كرد ، باید حتی المقدور به اتفاق مادر منتقل شود . این روزها توصیه می شود كه در مورد نوزاد نارس و یا بیمار ، صرف نظر از شدت بیماری وی از همان ساعات اول و در صورت امكان بلافاصله پس از انجام زایمان ، مادران را به بخش نوزادان بیاورند تا در كنار نوزادان خود باشند و پرستاران از هر دو نفر مراقبت كنند . پدرها هم می توانند شبها بمانند و خواهر ها و برادرها هم در صورتی كه بیماری واگیردار نداشته باشند هر وقت بخواهند می توانند ملاقات داشته باشند . تجربه ثابت كرده است كه میزان عفونت اضافه نمی شود . در ضمن چون احساس عشق و علاقه از طریق مبادله نگاه منتقل می شود . اگر نوزاد زیر فتوتراپی است باید هر چند یك بار چشم بند او را باز كرد .
توصیه های اجرائی :
بیش از ۹۵% نوزادان ترم در موقع تولد طبیعی هستند و ظرف چند لحظه می توانند ارزیابی شوند . بعد از خشك كردن كامل نوزاد ، اگر رنگ او خوب است و فعال و طبیعی به نظر می رسد باید وی را ظرف یك تا پنج دقیقه از زمان تولد به مادر داد تا او را به صورت عریان روی شكم و بین پستان های خود قرار دهد و یا در كنار خودش بگذارد . این امر انتقال زندگی داخل رحمی را به خارج از رحم برای مادر و نوزاد خیلی آسان تر می كند . نوزاد بو و صدای مادر را می شناسد و از بدن مادر مناسب ترین مقدار گرما را دریافت نموده و درجه حرارت بدن خود را حفظ می كند و احساس او خیلی شبیه تر به احساس داخل رحم می شود
طبیعی است كه باید تزریق ویتامین K ، مصرف پماد چشمی ، شستشو ، اندازه گیری قد و وزن و دور سر نوزاد برای حداقل یك ساعت به تعویق افتد .
هر گاه نوزاد نارس با وزن بین ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ گرم متولد شود و خوب به نظر برسد و ناله و تو كشیدن سینه نداشته باشد ، در ساعت اول باید او را در كنار مادر بگذارند و یك وسیله گرم كننده بالای سر هر دو قرار دهند . طبیعتاَ این در صورتی است كه نوزاد سالم به نظر برسد و یك پرستار ماهر هم حضور داشته باشد . بدیهی است تماس های زود هنگام مادر و فرزند باید مقدمه ای برای ادامه هم اتاقی مادر و نوزاد در تمام طول اقامت آنان در بیمارستان باشد . به عبارت دیگر مادر و نوزاد در تمام مدتی كه در بیمارستان هستند نباید از هم جدا شوند . مجموعه این اقدامات علاوه بر سایر محاسن نقش بی بدیلی در موفقیت امر تغذیه با شیر مادر خواهد داشت .
منبع:www.shiremadar.com