وقتی که گرمتان میشود و یا احساس سرما میکنید، در واقع این دمای خون است که بر اثر کم یا زیادشدن، در شما چنین احساسهایی پدید میآورد.
بدن بدون توجه به دمای محیط، پیوسته در خود دمایی برابر با 37 درجه سانتیگراد تولید میکند. البته این سخن بدان معنا نیست که دمای درون بدن هیچگاه تغییر نمیکند؛ گاهی چنین تغییری روی میدهد، و آنگاه بدن برای بازیافتن دمای عادی خود، دست به ایجاد هماهنگی میزند. فرایند هماهنگسازی از سوی مرکزی در مغز، هدایت میشود.
هرگاه دمای خون پایین بیاید، مرکز مزبور بر حرارت آن میافزاید؛ هرگاه حرارت خون بسیار بالا برود، فعالیت مرکز برای خنکسازی خون آغاز میشود.
اکنون فرض کنیم، دمای خون شما پایین آمده است:
در چنین موقعی، مغز به سلسله اعصاب سمپاتیک فرمان میدهد که بیدرنگ وارد عمل شود: غدههایی چند، آنزیمهایی ترشح میکنند تا اکسیژن را سریعتر بسوزانند.
عمل اکسایش، در عضلهها و جگر افزایش مییابد.
رگهای پوست بدن منقبض میشوند تا حرارت کمتری بر اثر تشعشع از بدن خارج شود.
در صورتی که دمای بدن بسیار پایین آمده باشد، عضلهها به تکاپوی شدید میافتند و در این هنگام لرز به انداممان مینشیند. خلاصه، اینها همه واکنشهای بدن است تا تولید حرارت کند و دما را به حد معمولی برساند.
حالا فرض کنیم دمای خون بالا رفته است:
در این هنگام اکسایش، کند میشود. رگهای پوست بدن منبسط میشوند تا حرارت اضافی به کمک تشعشع از بدن خارج شود؛ در ضمن به تبخیر عرق بدن نیز کمک میکند.
شما میدانید که بخار شدن مایع، یعنی به حالت گاز درآمدن آن، که بر اثر آن حرارت نیز دفع میشود. درست چنین چیزی در بدن ما به هنگام عرق کردن روی میدهد.
عرقی که از سوراخهای پوست بیرون میزند در واقع مانند دوشی است که سراسر بدن را از تو و بیرون، شستشو میدهد. عرق بهصورت دانههای بینهایت ریزی، از میلیونها منفذ کوچک فرو میریزد. اکنون اگر هوای مجاور پوست، «مرطوب» باشد، نمیگذارد تبخیر صورت گیرد تا شما احساس خنکی کنید. آنگاه شما بادزنی را به حرکت در میآورید. چرا؟ برای آنکه هوای مرطوب را از مجاورت پوست خود کنار برانید، و بر میزان تبخیر عرق بیفزایید.
خوب، وقتی که عرق تبخیر شد، حرارت از بدن دفع میشود و شما احساس خنکی میکنید.
منبع
بدن بدون توجه به دمای محیط، پیوسته در خود دمایی برابر با 37 درجه سانتیگراد تولید میکند. البته این سخن بدان معنا نیست که دمای درون بدن هیچگاه تغییر نمیکند؛ گاهی چنین تغییری روی میدهد، و آنگاه بدن برای بازیافتن دمای عادی خود، دست به ایجاد هماهنگی میزند. فرایند هماهنگسازی از سوی مرکزی در مغز، هدایت میشود.
هرگاه دمای خون پایین بیاید، مرکز مزبور بر حرارت آن میافزاید؛ هرگاه حرارت خون بسیار بالا برود، فعالیت مرکز برای خنکسازی خون آغاز میشود.
اکنون فرض کنیم، دمای خون شما پایین آمده است:
در چنین موقعی، مغز به سلسله اعصاب سمپاتیک فرمان میدهد که بیدرنگ وارد عمل شود: غدههایی چند، آنزیمهایی ترشح میکنند تا اکسیژن را سریعتر بسوزانند.
عمل اکسایش، در عضلهها و جگر افزایش مییابد.
رگهای پوست بدن منقبض میشوند تا حرارت کمتری بر اثر تشعشع از بدن خارج شود.
در صورتی که دمای بدن بسیار پایین آمده باشد، عضلهها به تکاپوی شدید میافتند و در این هنگام لرز به انداممان مینشیند. خلاصه، اینها همه واکنشهای بدن است تا تولید حرارت کند و دما را به حد معمولی برساند.
حالا فرض کنیم دمای خون بالا رفته است:
در این هنگام اکسایش، کند میشود. رگهای پوست بدن منبسط میشوند تا حرارت اضافی به کمک تشعشع از بدن خارج شود؛ در ضمن به تبخیر عرق بدن نیز کمک میکند.
شما میدانید که بخار شدن مایع، یعنی به حالت گاز درآمدن آن، که بر اثر آن حرارت نیز دفع میشود. درست چنین چیزی در بدن ما به هنگام عرق کردن روی میدهد.
عرقی که از سوراخهای پوست بیرون میزند در واقع مانند دوشی است که سراسر بدن را از تو و بیرون، شستشو میدهد. عرق بهصورت دانههای بینهایت ریزی، از میلیونها منفذ کوچک فرو میریزد. اکنون اگر هوای مجاور پوست، «مرطوب» باشد، نمیگذارد تبخیر صورت گیرد تا شما احساس خنکی کنید. آنگاه شما بادزنی را به حرکت در میآورید. چرا؟ برای آنکه هوای مرطوب را از مجاورت پوست خود کنار برانید، و بر میزان تبخیر عرق بیفزایید.
خوب، وقتی که عرق تبخیر شد، حرارت از بدن دفع میشود و شما احساس خنکی میکنید.
منبع