اين كه ميگويند ما در برابر نسل آيندهمان مسئوليم، يك شعار نيست، دامنهاش هم روز به روز وسيعتر ميشود.
يعني ديگر فقط به اين برنميگردد كه تغذيه و تحصيل فرزندتان چطور باشد.
تحقيقات جديد نشان ميدهد وضعيت والدين هم ميتواند بر سلامت بچهها مؤثر باشد.
اين بار نتايج يكي از اين تحقيقات را بشنويد كه درباره خطر ابتلا به سرطان سينه در دختران است.
محققان انگليسي و فنلاندي در يك طرح مشترك به اين نتيجه رسيدهاند كه استخوانبندي مادران ميتواند روي احتمال ابتلا به
اين بيماري در دختران آنها، تأثير بگذارد.
به گزارش پايگاه اينترنتي ScienceDaily، گزارش اين محققان نشان ميدهد اندازه استخوان لگن مادران ميتواند شاخص مهمي
در تعيين احتمال ابتلا محسوب شود؛
طوري كه زناني كه بزرگترين قطر لگن آنها بيشتر از 30 سانتيمتر باشد، دخترانشان تا 3 برابر بيشتر ممكن است به سرطان
سينه دچار شوند.
شكل لگن هم در اين مورد مؤثر است.
به اين ترتيب كه لگنهاي گردتر، ميتواند تا 5/2 برابر اين احتمال را بالا ببرد.
حتما اين سؤال برايتان پيش آمده كه اندازه لگن مادر چطور ميتواند روي بيماري سرطان دخترش تأثير بگذارد؟
محققان مجري اين طرح، كه از دانشگاه ساوتهمپتون انگلستان و نيز مؤسسه تحقيقات پزشكي فنلاند هستند، موضوع را اين
طور توجيه ميكنند كه در زمان بلوغ دختران، يكي از تغييراتي كه در بدن آنها اتفاق ميافتد، رشد دهانه لگن آنهاست.
(كه دليل آن هم روشن است؛ آماده شدن دختر براي زايمان در آينده) ميزان اين رشد، وابستگي تام دارد به ميزان هورمون
زنانهای كه در زمان بلوغ ترشح آن به صورت جهشي بالا ميرود.
هرچه ميزان اين هورمونهاي زنانه مسئول تغييرات در بلوغ بالاتر رود، قطر لگن هم بيشتر خواهد شد.
به گفته اين محققان، مهمترين شكل بيوشيميايي مؤثر در اينباره، هورموني است به نام «كاتكول استروژن».
اما رابطه اين سطح هورموني بالا در مادر با فرزند دخترش چطور شكل ميگيرد؟
محققان ميگويند البته اين مطالعه روي جنبههای مولكولي قضيه كار نكرده است و تنها يك كار اپيدميولوژيك بوده است.
يعني آنها اطلاعات بيش از 6 هزار زن باردار را كه اندازه لگن آنها بهطور معمول براي مراقبتهاي پيش از زايمان اندازه گرفته شده،
جمعآوري كردهاند و در يك مطالعه طولانيمدت آيندهنگر، وضعيت ابتلا به بيماري دختران آنها را بررسي كردهاند.
تحليل اين اطلاعات، محققان را به سمت شكلدهي اين فرضيه هدايت كرده است؛
اين كه احتمالا اين خانمها در زمان بارداري هم سطح هورموني بالاتر از ديگران دارند و اين سطح بالا، روي بافت پستان جنين آنها
تأثير ميگذارد و باعث به وجود آمدن تغييراتي در مولكول DNA سلولهاي اين ناحيه ميشود و به اين ترتيب احتمال سرطاني
شدن آنها را بالا ميبرد.
نتايج اين مطالعه در نشريه «زيستشناسي انساني» چاپ شده و تأكيد دوبارهای است بر نقش والدين در سلامت
فرزندانشان.
ابعاد ديگری از اين نقش، پيش از اين هم شناخته شده بود.
اين موضوع ديگر تقريبا به اثبات رسيده كه وراثت، بهخصوص از طرف مادري، ميتواند تا حد زيادي عامل انتقال بيماري باشد.
از طرف ديگر، نقش چاقي هم در بالا بردن احتمال ابتلابه سرطان سينه، بسيار پررنگ است.
تحقيقات نشان ميدهد زناني كه نمايه توده بدني بالاتر از حد طبيعي دارند، يعني به اضافهوزن و چاقي مبتلا هستند، در معرض
خطر درگير شدن با اين بيماري هستند.
از جمع اين 2نكته ميتوان نتيجه گرفت كه مادراني كه اضافهوزن دارند، خيلي زود بايد براي كنترل اين مشكل خود اقدام كنند،
چرا كه سلامت دخترانشان را در معرض تهديد قرار دادهاند.
پزشكان توصيه ميكنند دختران و خانمهايي كه به هر دليل در معرض احتمال بالاتر ابتلا به سرطان سينه هستند، بهموقع جهت
انجام اقدامات تشخيص مراجعه كنند؛
چرا كه تشخيص به موقع اين بيماري ميتواند عامل تعيينكننده در اثربخشي درمان آن باشد.
منبع
يعني ديگر فقط به اين برنميگردد كه تغذيه و تحصيل فرزندتان چطور باشد.
تحقيقات جديد نشان ميدهد وضعيت والدين هم ميتواند بر سلامت بچهها مؤثر باشد.
اين بار نتايج يكي از اين تحقيقات را بشنويد كه درباره خطر ابتلا به سرطان سينه در دختران است.
محققان انگليسي و فنلاندي در يك طرح مشترك به اين نتيجه رسيدهاند كه استخوانبندي مادران ميتواند روي احتمال ابتلا به
اين بيماري در دختران آنها، تأثير بگذارد.
به گزارش پايگاه اينترنتي ScienceDaily، گزارش اين محققان نشان ميدهد اندازه استخوان لگن مادران ميتواند شاخص مهمي
در تعيين احتمال ابتلا محسوب شود؛
طوري كه زناني كه بزرگترين قطر لگن آنها بيشتر از 30 سانتيمتر باشد، دخترانشان تا 3 برابر بيشتر ممكن است به سرطان
سينه دچار شوند.
شكل لگن هم در اين مورد مؤثر است.
به اين ترتيب كه لگنهاي گردتر، ميتواند تا 5/2 برابر اين احتمال را بالا ببرد.
حتما اين سؤال برايتان پيش آمده كه اندازه لگن مادر چطور ميتواند روي بيماري سرطان دخترش تأثير بگذارد؟
محققان مجري اين طرح، كه از دانشگاه ساوتهمپتون انگلستان و نيز مؤسسه تحقيقات پزشكي فنلاند هستند، موضوع را اين
طور توجيه ميكنند كه در زمان بلوغ دختران، يكي از تغييراتي كه در بدن آنها اتفاق ميافتد، رشد دهانه لگن آنهاست.
(كه دليل آن هم روشن است؛ آماده شدن دختر براي زايمان در آينده) ميزان اين رشد، وابستگي تام دارد به ميزان هورمون
زنانهای كه در زمان بلوغ ترشح آن به صورت جهشي بالا ميرود.
هرچه ميزان اين هورمونهاي زنانه مسئول تغييرات در بلوغ بالاتر رود، قطر لگن هم بيشتر خواهد شد.
به گفته اين محققان، مهمترين شكل بيوشيميايي مؤثر در اينباره، هورموني است به نام «كاتكول استروژن».
اما رابطه اين سطح هورموني بالا در مادر با فرزند دخترش چطور شكل ميگيرد؟
محققان ميگويند البته اين مطالعه روي جنبههای مولكولي قضيه كار نكرده است و تنها يك كار اپيدميولوژيك بوده است.
يعني آنها اطلاعات بيش از 6 هزار زن باردار را كه اندازه لگن آنها بهطور معمول براي مراقبتهاي پيش از زايمان اندازه گرفته شده،
جمعآوري كردهاند و در يك مطالعه طولانيمدت آيندهنگر، وضعيت ابتلا به بيماري دختران آنها را بررسي كردهاند.
تحليل اين اطلاعات، محققان را به سمت شكلدهي اين فرضيه هدايت كرده است؛
اين كه احتمالا اين خانمها در زمان بارداري هم سطح هورموني بالاتر از ديگران دارند و اين سطح بالا، روي بافت پستان جنين آنها
تأثير ميگذارد و باعث به وجود آمدن تغييراتي در مولكول DNA سلولهاي اين ناحيه ميشود و به اين ترتيب احتمال سرطاني
شدن آنها را بالا ميبرد.
نتايج اين مطالعه در نشريه «زيستشناسي انساني» چاپ شده و تأكيد دوبارهای است بر نقش والدين در سلامت
فرزندانشان.
ابعاد ديگری از اين نقش، پيش از اين هم شناخته شده بود.
اين موضوع ديگر تقريبا به اثبات رسيده كه وراثت، بهخصوص از طرف مادري، ميتواند تا حد زيادي عامل انتقال بيماري باشد.
از طرف ديگر، نقش چاقي هم در بالا بردن احتمال ابتلابه سرطان سينه، بسيار پررنگ است.
تحقيقات نشان ميدهد زناني كه نمايه توده بدني بالاتر از حد طبيعي دارند، يعني به اضافهوزن و چاقي مبتلا هستند، در معرض
خطر درگير شدن با اين بيماري هستند.
از جمع اين 2نكته ميتوان نتيجه گرفت كه مادراني كه اضافهوزن دارند، خيلي زود بايد براي كنترل اين مشكل خود اقدام كنند،
چرا كه سلامت دخترانشان را در معرض تهديد قرار دادهاند.
پزشكان توصيه ميكنند دختران و خانمهايي كه به هر دليل در معرض احتمال بالاتر ابتلا به سرطان سينه هستند، بهموقع جهت
انجام اقدامات تشخيص مراجعه كنند؛
چرا كه تشخيص به موقع اين بيماري ميتواند عامل تعيينكننده در اثربخشي درمان آن باشد.
منبع