مشکل گرم مزاجی من و سرد مزاجی همسرم

سلام، من مردی 30 ساله و متاهل هستم که 5 ساله عروسی کردیم و رابطه داریم، اما رابطه جنسیمون نه از جهت کیفیت و نه کمیت تو این 5 سال منو راضی نکرده.
من مردی گرم هستم که تقریبا از 11 سالگی بالغ شدم و شب ها محتلم میشدم. برای من در اون سن خیلی اذیت کننده بود مخصوصا که اوایل هیچ اطلاعی از بلوغ و احتلام نداشتم. حتی به گونه ای خانواده متوجه شدند زیاد جالب برخورد نکردند و من را پزشک بردند.. من به هیچ عنوان در معرض صحنه های بد قرار نداشتم. ولی نیاز جنسی از همون سن به من فشار می آورد و من از سن پایین آرزوی ازدواج داشتم. بالاخره با مخالفت های خانواده توانستم آنها را راضی کنم که در 23 سالگی ازدواج کنم.
من همسر ایده آل خود را پیدا کرده بودم  و حالا هم از همسرم راضی هستم ولی همسر من دقیقا نقطه مقابل من است!!! (ازدواج ما با عقد رسمی به صورت نامزدی آغاز شد و 2 سال بعد عروسی کردیم، یعنی قبل از ازدواج رابطه جنسی نداشتیم)
من خودم بالغ بر 5 کتاب زناشویی رو قبل و در حین ازدواج مطالعه کردم و سایت های زیادی رو مطالعه کردم و اطلاعات جنسی و عاطفی خوبی دارم و سعی میکنم همسرم رو خوب آماده کنم ولی همسرم زیاد طالب رابطه نیست و فقط این کارو برای رضایت من انجام میده نه خودش! من دوست دارم هر شب یا یک شب در میان رابطه داشته باشیم ولی عملا یکی دوبار در هفته اتفاق میوفته! درضمن ایشان سیکل پریود کوتاهی دارند و حدودا 13-14 روز پاک هستند و 10 روز پریود. یعنی در ماه حدود 4-5 بار رابطه داریم که اصلا منو ارضا نمیکنه. البته همون سال اول عروسی ایشان عمل جراحی اورژانسی داشتند که معلوم شد ایشان مبتلا به کرون روده هستند و این باعث شد ایشان ضعیف تر بشن. ایشان قرص های مزالازین و آزارام مصرف میکنند که نمیدونم آیا روی رابطه تاثیر میذاره یا نه؟ ایشان بسیار کم اشتها و لاغر هستند و در برابر اینکه من بخواهم ایشان را با داروهای گیاهی و یا مصرف مواد خوراکی انرژی بخش تقویت کنم گارد میگیرن! در ضمن حتی اگر بگویم فلان مطلب آموزش جنسی را بخوان باز هم گارد میگیرن! چه برسه بخواهم در این مورد با پزشک یا مشاور صحبت کنیم. واقعا در آماده سازی ایشان هم کار کردم ولی باز ایشان مثل من تشنه نیستند. من هر کاری میشده کردم، دیگه نمیدونم چیکار کنم. در حدی که این فشار باعث شده به این فکر کنم که مخفیانه با کس دیگری رابطه شرعی داشته باشم.
نمیدونم آیا این کار درستیه یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید؟

سلامدوست عزیز سرد مزاجی یه خصوصیات ارثی است که متاسفانه درمان انچانی ندارد ولی جدیدا قرص وچند نوع کرم برای افزایش میل جنسی خانم ها امده که میشه با مصرف انها تا حدزیادی این مشکل را رفع کرد ولی مشکل خانم شما با توجه به بیان مسائل بیان شده به نظر می رسه که ضعیف بودن خانمتان و مصرف دارو باعث بروز این مشکل شده است که پیشنهاد می کنم اگر موقعیتش را داری وامکانش برای شما است یه مدت با انجام تفریح وگردش و مسافرت سعی در افزایش اشتهای خانمتون بکنید تا قوای از دست رفته را بدست بیاره وهمچنین با توجه به تفریح ونیاز بدن خودشان مشتاق به مصرف موتد غذای وپروتینی بکنه موفق باشی

همسر منم سال‌هاست که مزالازین و آزاروم می‌خوره ولی خیلی هم گرم مزاجه. پس فکر نکنم به این داروها وابسته باشه. البته شایدم اثرش رو خانوم‌ها فرق داشته باشه. ولی به طور کلی مصرف دارو می‌تونه عوارض عجیب غریب زیادی داشته باشه که قابل پیش‌بینی نیست و حتی خود دکترها هم از شنیدنش تعجب می‌کنن.
تا حالا نشستین در مورد مشکلتون و نیازتون با همسرتون دقیق و خوب صحبت کنید؟ حتماً شما و نیازتون برای ایشون مهم هستید و اگه ایشون از مشکل شما با خبر بشن و البته از محبت شما نسبت به خودشون هم مطمئن باشن حتما یه فکری می‌کنن

خواهش ميكنم به رابطه با فرد ديگري حتي شرعي فكر هم نكنين.مطمءن باشين كه همسرتون متوجه ميشه ومشكلات دوبرابر.بيشتر تلاش به رفع مشكل كنين.

برقراري رابطه ي جنسي با افرادی غير از همسر تان (خیانت به همسر) ، راه حل مناسبي نيست. درست است كه عشقبازي با غير مي تواند مشكلتان را حل كند، اما بدانيد كه در طولاني مدت مشكلات بيشتري نيز برايتان ايجاد مي كند و باعث خراب تر شدن ازدواج تان هم مي شود. حتي اگر ازدواجتان هم سالم باقي بماند، درد و رنجي كه همسرتان از عشقبازي شما با كس ديگري متحمل مي شود، بي اندازه است.و به نظرم سرد مزاج تر میشود

سلام

با نطر کاربر عزیز kaivan110 کاملا موافقم (البته فقط قسمت های آخرش که در مورد تفریح وسفر و گردش و... بود) ، این رو هم بگم که رابطه با شخص دیگه چه شرعی و چه غیر شرعی اصلا خوب نیست هیچ بلکه هکه چیز رو هم خراب میکنه و من خودم به عنوان یه خانوم ای کارو یه خیانت بزرگ میدونم.
به نظر من شما یه مدت سعی کن این نیازتو یه کم نادیده بگیری و تا حدی تو این مدت کوتاه سعی کنی با همسرت رابطه های عاطفی خیلی عمیق داشته باشی و برای بهتر شدن روابطتون تلاش کنی ، این که شما میگی خانومتون در برابر حرف ها وخواسته های شما گارد میگیرن به نوع بیان مسائل و ابراز نیاز شما برمیگرده و مسلما شما خواسته هاتونو در شرایط مناسبی بیان نمیکنید و یا خیلی بد بیان میکنید یا طوری از نیازهای جنسیتون حرف میزنید که روی روحیه خانوم تاثیر بد میذاره بطوریکه ایشون فکر میکنن که شما فقط برای رابطه جنسی دارید با ایشون زندگی میکنید یا تنها هدف شما از ازدواج فقط و فقط رفع نیاز جنسیتون بوده ، اگر چنین چیزی باشه که مطمئنم هست ، بدونید خانومتون با شما لج میکنن فقط برای اینکه به شما بفهمون که هدفشون از اینکه دارن با شما زیره یه سقف زندگی میکنن خیلی بالاتر از نیاز جنسی و فکر میکنن که اینطوری اوضاع بهتر میشه در حالیکه طرز فکر خانوم ها وآقایون باهم خیلی فرق داره ، معمولا خانومها نوع نگاهشون به رابطه جنسی بیشتر جنبه عاطفی داره و وقتی که یه رابطه جنسی رو شروع میکنن بیشتر دنبال ارضای نیازهای روحی وعاطفی هستند حالا اگه بفهمند که مردشون میخواد تا ته ته!!! خودشو از لحاظ جنسی و غریزه ای خالی کنه یه کم روشون تاثیر میذاره و به مرور مثه خانوم شما تبدیل به گارد و ... میشه.
شاید شنیده باشید ویا حتی به چشم خود دیده باشید که بعضی از خانوم ها موقع رابطه جنسی و معاشقه گریه میکنن ، نه اینطوری ها  فقط در حد چن قطره!!! این مسئله دال بر همون نگاه احساسی که خانوما به رابطه جنسی دارن ، حالا اگه مردی نسبت به این چن قطره اشک نسبت به این تریپ احساسی که خانومشون برداشته هیچ واکنشی نشون ندن یا سرد برخورد کنن...
یا در حین یه رابطه مرد فقط به فکر نیازهای خودش باشه و به خانوم توجه نکنه ، به اینکه خانوم توی رابطه چه چیزی رو بیشتر میپسنده ، نسبت به انجام چه کاری اکراه داره و ... بی توجه باشه بجز سردی چیزی به بار نمیاره. پس به نظر من سردی بیشتر به نوع رابطه برمیگرده نه سن و جنس و ژن و... در واقع سرد مزاجی یا گرم مزاجی بیشتر اکتسابی میباشد نه انتسابی.
پس سعی کن یه کم توی رفتار خودت هم تجدید نظر داشته باشی ، اگر خانوم حاضر نیست به مشاوره مراجعه کنه اشکال نداره خودتون برید واول خودتونو آگاه کنید بعد شاهد این میشید که تغییر رفتار شما روی خانوم هم تاثیر میذاره.
بیشتر به فکر مسائل روحی روانی و آرامش فکری همسرت باش تا اینکه بخوای با قرص و دارو تقویتش کنی و اینو مطمئن باش که اگه از نظر روحی بتونی آرومش کنی دیگه در خودش انگیزه ایجاد میشه و خودش دنبال تقویت کردن خودش میره.
نوع معاشقتونو تغییر بدین و بیشتر به سلیقه خانوم بذارید و بذارید که ایشون هم فاعل باشن و فقط مفعول واقع نشن .
بعد از اینکه از لحاظ روحی همسرت به آرامش رسید ،پست های افزایش میل جنسی و پست هایی که به نوع معاشقه مربوط میشه رو بخونید (البته با هم ) ، من هم یه سری مبحث در مورد افزایش میل جنسی دارم که بیشتر برای خانوما مفیده ،سعی میکنم آمادش کنم و بصورت یه پست در اختیار خانوم های گل بذارم.
فقط شما فکر رابطه با شخص دیگرو از ذهنت پاک کن ویه کم تو این مدت میل جنسیت رو مهار کن و به خانومت برس (میدونم سخته ولی به نتیجش می ارزه)
ان شاا... مشکلتون حل میشه.

موفق باشید.

با سلام

با توجه به اینکه انسان منطقی  ای بنظر میرسید ؛ به این نکته توجه کنید که رابطه شما و همسرتان از نظر عاطفی حوب است و فقط هنگام رابطه جنسی مشکل دارید ؛ اینجاست که باید بدانید خدای ناکرده اگر همسرشما از رابطه شما با شخصی غیر از خودش با خبر شود ؛ رابطه عاطفی و اعتماد و بطور کلی بنیان خانواده تان که مهمترین نعمت در زندگی زناشویی است فرو میریزد
چون خانومها فوق العاده نسبت به این موضوع حساس هستند و حق هم د ارند چون دوست ندارند عشق و شریک زتدگیشون رو با کسی به هر دلیلی شریک کنند.

پس بنظر بنده بهتر است کلیه تمرکز خود را به حل مشکل داخلی زندگیتون بکنید و بدنبال راه حل های مقطعی و گاها زیانبار نباشید ، با همسرتان در مورد خواسته هایتان و اینکه گرم مزاج هستید و نیازهای مردانه تان صحبت کنید
اولین گام در آمادگی برقراری رابطه ایده ال ؛ داشتن توان جسمی کافی و سلامت روانی است
قوای جسمی همسرتان را بااضافه کردن غذاهای با طبع گرم (موز- خرما - عسل - و...) در برنامه غذایی تقویت کنید.
از ادویه جات مثل فلفل در نهار و شام بهره بگیرید. از مولتی ویتامین ها و حتی مکمل های جنسی ما مشاوره پزشک بهره بگیرید.
مشاوره درمانی هم در آماده سازی ذهنی و روحی موثر است

در آخر بگویم تمام تلاش خود رابیش از پیش با انگیزه بیشتر در حل مشکل خود و همسرتان بکار بگیرید چراکه ارزشش را دارد.
راه های فرعی و میان بر جز از دست دادن هر آنچه با زحمت , سالها بدست آورده اید مثل اعتماد و احساس و عشق ،و گسستن ÷یوند عاطفی و فروریختن بنیان خانواده تان  نتیجه دیگری درپی ندارد.

خوش باشید

باسلام به دوست عزیز با نظر تمام دوستان کاملا موافقم. اگر همسرتون اعتمادشون رو به شما از دست بدن دیگه هیچ وقت نمیتونید اعتمادشون رو به خودتون جلب کنید . درمورد روابط با کس دیگه ای بعنوان یه دوست میگم کاملا از ذهنتون پاکش کنید .اگر همسرتون و زندگی مشترکتون رو دوست دارید. تو زندگی این همه چیزهای قشنگ وجود داره مسایل جنسی یکی از هزاران موارد موجود در زندگیه پس بایک مورد نمیشه سرپوش روی تمام مسایل گذاشت . شما با خوردن غذاهای دارای طبع سرد می تونید این مورد روکنترل کنید. با tanha کاملا موافقم اصولا خانوما اگه فکر کنند به صورت یه برطرف کننده نیاز بهشون نگاه میشه درمقابل افعال صحیح هم واکنش نشون میدن ومقاومت میکنند چون می خوان اعتراض کنن . بهترین راه حل رفتن به مشاوره بذارید خانومتون ببینه که شما زندگیتون رودوست دارید وبرای بقای اون تلاش می کنید و بیشتر به خانومتون محبت کنید ودرمقابلش روابط جنسی نخواهید حتی اگر او خواست . اینطوری خانومتون دست از مقاومتش برمیداره .

Jahangard نوشته است: سلام، من مردی 30 ساله و متاهل هستم که 5 ساله عروسی کردیم و رابطه داریم، اما رابطه جنسیمون نه از جهت کیفیت و نه کمیت تو این 5 سال منو راضی نکرده.
من مردی گرم هستم که تقریبا از 11 سالگی بالغ شدم و شب ها محتلم میشدم. برای من در اون سن خیلی اذیت کننده بود مخصوصا که اوایل هیچ اطلاعی از بلوغ و احتلام نداشتم. حتی به گونه ای خانواده متوجه شدند زیاد جالب برخورد نکردند و من را پزشک بردند.. من به هیچ عنوان در معرض صحنه های بد قرار نداشتم. ولی نیاز جنسی از همون سن به من فشار می آورد و من از سن پایین آرزوی ازدواج داشتم. بالاخره با مخالفت های خانواده توانستم آنها را راضی کنم که در 23 سالگی ازدواج کنم.
من همسر ایده آل خود را پیدا کرده بودم  و حالا هم از همسرم راضی هستم ولی همسر من دقیقا نقطه مقابل من است!!! (ازدواج ما با عقد رسمی به صورت نامزدی آغاز شد و 2 سال بعد عروسی کردیم، یعنی قبل از ازدواج رابطه جنسی نداشتیم)
من خودم بالغ بر 5 کتاب زناشویی رو قبل و در حین ازدواج مطالعه کردم و سایت های زیادی رو مطالعه کردم و اطلاعات جنسی و عاطفی خوبی دارم و سعی میکنم همسرم رو خوب آماده کنم ولی همسرم زیاد طالب رابطه نیست و فقط این کارو برای رضایت من انجام میده نه خودش! من دوست دارم هر شب یا یک شب در میان رابطه داشته باشیم ولی عملا یکی دوبار در هفته اتفاق میوفته! درضمن ایشان سیکل پریود کوتاهی دارند و حدودا 13-14 روز پاک هستند و 10 روز پریود. یعنی در ماه حدود 4-5 بار رابطه داریم که اصلا منو ارضا نمیکنه. البته همون سال اول عروسی ایشان عمل جراحی اورژانسی داشتند که معلوم شد ایشان مبتلا به کرون روده هستند و این باعث شد ایشان ضعیف تر بشن. ایشان قرص های مزالازین و آزارام مصرف میکنند که نمیدونم آیا روی رابطه تاثیر میذاره یا نه؟ ایشان بسیار کم اشتها و لاغر هستند و در برابر اینکه من بخواهم ایشان را با داروهای گیاهی و یا مصرف مواد خوراکی انرژی بخش تقویت کنم گارد میگیرن! در ضمن حتی اگر بگویم فلان مطلب آموزش جنسی را بخوان باز هم گارد میگیرن! چه برسه بخواهم در این مورد با پزشک یا مشاور صحبت کنیم. واقعا در آماده سازی ایشان هم کار کردم ولی باز ایشان مثل من تشنه نیستند. من هر کاری میشده کردم، دیگه نمیدونم چیکار کنم. در حدی که این فشار باعث شده به این فکر کنم که مخفیانه با کس دیگری رابطه شرعی داشته باشم.
نمیدونم آیا این کار درستیه یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید؟

با درود
من نظر بقيه ي كاربرا رو مطالعه كردم. همه ميگفتند كه سعي كنيد همسرتون رو تقويت كنيد يا همه فكر ميكردند كه شما مقصريد. من به هيچ وجه خيانت رو توصيه نمي كنم پس بايد بهتون بگم تنها راه حلتون كنار اومدن با اين مشكله. هر چقدر بيشتر به مشكلتون فكر كنيد و دنبال پيدا كردن راه حل باشيد حريص تر ميشيد و تحمل مشكل براتون سخت تر ميشه. من اين مشكل رو تجربه كردم خيلي هم تلاش كردم اما نتونستم نتيجه اي رو كه انتظار داشتم بگيرم. اينكه بعضي ها تصور ميكنند كه مشاورها ميتونند معجزه كنند و راه حل هر مشكلي رو ميدونند هم اشتباهه. همونطور كه دوستمون اشاره كردند سرد مزاجي و گرم مزاجي وراثتيه و كاريش نمي شه كرد. تنها راه حل اين مشكلات اينه كه قبل از ازدواج دو نفر ببينند كه از نظر احساسي مشابه هم هستند يا نه. من اگر قبل از ازدواج ميدونستم همسرم اينطوره هرگز باهاش ازدواج نمي كردم اما الان اونقدر دوستش دارم و بهش وابستم و ميبينم كه در مقايسه با خيلي از مردهايي كه در اطرافم ميبينم چقدر خوب و مهربون و دوست داشتنيه كه نه ميتونم بهش خيانت كنم و نه ميتونم ازش جدا شم. با توجه به اينكه هيچ كس صد در صد ايده آل نيست تصميم گرفتم با اين مشكل كنار بيام. چون مصرف قرص هاي افزايش ميل جنسي باعث نمي شه كيفيت رابطه تغيير كنه بلكه فقط ممكنه كمي تعداد دفعاتش رو بيشتر كنه و من ميدونم براي كسي كه طبيعت گرمي داره اين راضي كننده نيست.

سلام دوست عزیز
به نظرم زندگی شمابسیارشبیه زندگی من وهمسرمه!به همین خاطر فکرمیکنم احساسات ایشونو خیلی خوب درک میکنم وبایدبهتون بگم شایدشمابه خاطراینکه نمیتونید نیازهای جنسی خودتونو همونطورکه دوست دارید ارضا کنید ناراضی هستید امامطمئن باشید عذابی که همسرتون تواین شرایط میکشه بسیاربیشترازشماست!من خودم سالهاست که بااین مشکل درگیرم اماچون مثل همسرشما به زندگی وهمسرم علاقه داشتم این شرایط سخت تحمل کردم یه وقتایی آدم حاضره به خاطرکسی که بهش علاقه داره هرکاری انجام بده امااین یکی خیلی فرق میکنه!خودمن یه وقتایی حاظربودم بمیرم اما باهمسرم رابطه جنسی نداشته باشم!برای خلاص شدن ازاین عذاب الان دو سه ساله که به شدت پیگیر حل این مشکل هستم باچندین پزشک روانپزشک وروانشناس خیلی مجرب هم مشورت کردم به یه نتایجی هم رسیدم یکی اینکه اینطورکه به من گفتندبرعکس نظربعضی دوستان این مشکل اصلا ارثی نیست وکاملا جنبه روانی داره وبایدریشه های اونوشناسایی کنیم بعدباروشهای مختلف روانشناختی اوناروحل کنیم مثلا درمورد خودمن مقاومتهای شدیدولی پنهانی نسبت به رابطه جنسی وجودداشت یکی اینکه من وقتی بی قراری وخواهشهای زیادهمسرم رابرای برقراری رابطه میدیدم میترسیدم که خودم هم درشرایطی قراربگیرم که بخواهم این جوری ابراز نیازکنم!(فکرمیکنم این موضوع درمورد همسرشماهم صدق میکندجون همسرمن هم مثل شمابسیارگرم هستند)ویااینکه میترسیدم بیدارشدن غریزه جنسی باعث نامتعادل شدن رفتارم در محیط کارم بشود(!)ویااینکه همسرم درصورت بروزتمایلات جنسی من نسبت به من احساس بی اعتمادی پیداکند!وموارد دیگر .من فعلا فقط تونستم مقاومتهای خودموبشکنم امااینکه چجوری بتونم ازاین رابطه لذت ببرم چیزیه که هنوز دنبالشم!به نظرمن شمااول باید اعتمادهمسرتونوجلب کنید وبهش ثابت کنید که اگه لازم باشه حاظرید به خاطراون نیازهای جنسیتونو نادیده بگیرید!میدونم کارخیلی سختیه اماهمسرمن بااینکه مثل شما هیجانات خیلی زیادی داشت اما به خاطرمن دو ماه رابطه جنسی را کنارگذاشت!فکرمیکنم برای این مدت معاشقه بدون دخول خیلی کمک کنه!به احتمال زیادهمسرتون بعدازمدتی خودش دنبال راه حل خواهدافتاد اون موقع میتوانید مشاوره راشروع کنید!اماپیشنهادمیکنم به هیچ وجه دنبال رابطه مخفیانه نباشید چون دراین صورت مطمئن باشید بعدازمدت کوتاهی افسوس روزهایی راخواهیدخوردکه باارامش پیش همسرتون زندگی میکردید!
درموردطولانی بودن مدت پریود همسرتون باید بگم این مشکل را هم من یه زمانی داشتم!امامصرف قرص ال دی که برای جلوگیری ازبارداری استفاده میکردم به همراه قرص آهن که برای معالجه کمخونی استفاده میکردم این مشکل منوکاملا برطرف کرد به طوری که زمان پریود من از8الی9روزباخونریزی شدیدبه5الی6روزباخونریزی بسیار کم رسیده است!نمیدانم این قضیه مبنای علمی دارد یافقط درمورد من اتفاق افتاده اما به هرحال تجربه بی خطری است!موفق باشید!

سلام دوستان عزیز!
نظرات همه دوستان را خواندم و تامل کردم!
ولی جالب اینجاست که همه نظرات توسط خانم ها است و همه متحد فرموده اند خیانت ممنوع!( بجز نظر کیوان جان)
متاسفانه خانم های محترم در مواجهه با چنین مسائلی بدون اینکه بتوانند روی مساله تمرکز کنند و آن را به درستی درک کنند سعی میکنند مساله را احساسی کنند و خود را جای آن همسر مثلا بیچاره بگذارند! البته من به عنوان یک مرد توقع ندارم یک زن خودش را جای شخصیت مرد داستان بگذارد چرا که اصولا یک زن نمیتواند مثل یک مرد فکر کند! حرف های زیادی زن ها راجع به مرد ها میزنند مثل اینکه مردها فقط به فکر شهوت هستند و ... ولی آیا تا به حال یک زن توانسته است فقط یک روز مرد باشد؟!
من اعتقاداتی دارم که شاید جامعه امروز زیاد طرفدار آن نباشد! توجه کنید بحث من اصلا این نیست که من میخواهم در زندگی اینگونه باشم! فقط میخواهم از اعتقادم دفاع کنم:
من اعتقاد دارم زن و مرد به لحاظ جسمی و احساسی کاملا متفاوت هستند و نمیتوان برای این ۲ جنس حقوق و وظایف یکسانی را تعریف کرد! من به عدالت در حقوق اعتقاد دارم! ( لطفا جامعه شناختی ببینید نه سیاسی مذهبی)
حال مساله اینجاست اصلا مساله نیست)
اگر مردی با زنی ازدواج کرد و در این رابطه نتوانست به رابطه جنسی مطلوب خود دست بیابد به شرطی که در اینجا زن به دلیل ضعف بدنی که غیر عامدانه است یا دلایل عامدانه که در برخی کیس ها دیده میشود آیا این مجوز صادر میشود که این مرد با شخص دیگری رابطه برقرار کند؟
اگر این سوال به طور خصوصی در ۲ جامعه آماری غیر ایرانی پرسیده شود که اولی ۱۰۰ زن باشند و دومی ۱۰۰ مرد نتیجه حاصل از این گزارش چیزی شبیه این خواهد بود:
زنان: هر ۱۰۰ نفر مخالف ایجاد رابطه با شخصی دیگر هستند ولو اینکه زن مقصر باشد
مردان: ۹۸ نفر موافق هستند به شرطی که زن از رابطه بویی نبرد
۲ نفر مخالف هم یا میترسند یا تریپ عاطفی هستند!(هرمن های زنانه آنها غالب است)
این که من میگویم به خاطر این است که من در جمع بسیاری از مردان مطرح کردم و چنین جوابی شنیدم!!!
حال اعتقاد من چیست؟
در پست بعدی مطرح خواهم کرد!

Jahangard نوشته است: سلام دوستان عزیز!
نظرات همه دوستان را خواندم و تامل کردم!
ولی جالب اینجاست که همه نظرات توسط خانم ها است و همه متحد فرموده اند خیانت ممنوع!( بجز نظر کیوان جان)
متاسفانه خانم های محترم در مواجهه با چنین مسائلی بدون اینکه بتوانند روی مساله تمرکز کنند و آن را به درستی درک کنند سعی میکنند مساله را احساسی کنند و خود را جای آن همسر مثلا بیچاره بگذارند! البته من به عنوان یک مرد توقع ندارم یک زن خودش را جای شخصیت مرد داستان بگذارد چرا که اصولا یک زن نمیتواند مثل یک مرد فکر کند! حرف های زیادی زن ها راجع به مرد ها میزنند مثل اینکه مردها فقط به فکر شهوت هستند و ... ولی آیا تا به حال یک زن توانسته است فقط یک روز مرد باشد؟!
من اعتقاداتی دارم که شاید جامعه امروز زیاد طرفدار آن نباشد! توجه کنید بحث من اصلا این نیست که من میخواهم در زندگی اینگونه باشم! فقط میخواهم از اعتقادم دفاع کنم:
من اعتقاد دارم زن و مرد به لحاظ جسمی و احساسی کاملا متفاوت هستند و نمیتوان برای این ۲ جنس حقوق و وظایف یکسانی را تعریف کرد! من به عدالت در حقوق اعتقاد دارم! ( لطفا جامعه شناختی ببینید نه سیاسی مذهبی)
حال مساله اینجاست اصلا مساله نیست)
اگر مردی با زنی ازدواج کرد و در این رابطه نتوانست به رابطه جنسی مطلوب خود دست بیابد به شرطی که در اینجا زن به دلیل ضعف بدنی که غیر عامدانه است یا دلایل عامدانه که در برخی کیس ها دیده میشود آیا این مجوز صادر میشود که این مرد با شخص دیگری رابطه برقرار کند؟
اگر این سوال به طور خصوصی در ۲ جامعه آماری غیر ایرانی پرسیده شود که اولی ۱۰۰ زن باشند و دومی ۱۰۰ مرد نتیجه حاصل از این گزارش چیزی شبیه این خواهد بود:
زنان: هر ۱۰۰ نفر مخالف ایجاد رابطه با شخصی دیگر هستند ولو اینکه زن مقصر باشد
مردان: ۹۸ نفر موافق هستند به شرطی که زن از رابطه بویی نبرد
۲ نفر مخالف هم یا میترسند یا تریپ عاطفی هستند!(هرمن های زنانه آنها غالب است)
این که من میگویم به خاطر این است که من در جمع بسیاری از مردان مطرح کردم و چنین جوابی شنیدم!!!
حال اعتقاد من چیست؟
در پست بعدی مطرح خواهم کرد!

با درود
من نميخوام اين انجمن ها رو درگير مسائل اعتقادي كنم يا به نوعي كل كل راه بندازم چون اينجا محلي براي تبادل اطلاعات پزشكيه، هر چند احساسات و روانشناسي هم خودش شاخه اي از علم پزشكيه اما پرسش اصلي اين تاپيك از طرف آقايي بود كه دنبال راهي براي حل مشكلش ميگشت. منم چون اين مشكل رو تجربه كردم تجربياتمو بيان كردم. در واقع همه همين كارو كردند. اما با نهايت احترام بايد چند نكته رو به عرض شما كه بحث رو عوض كرديد برسونم.
دوست عزيز دليل اين ديدگاه خانمها چيزييه كه از كودكي در ذهنشون به زور فرو ميكنند. البته من منكر اين نميشم كه اصولا خانمها وفادارتر از آقايون هستند و به هيچ وجه نمي تونند با مردي كه دوستش ندارند رابطه جنسي برقرار كنند. (البته بجز موارد استثنا كه ما در مورد اون دسته از افراد صحبت نميكنيم.) اما ميشه به من بگيد وقتي نياز شديد جنسي به من فشار مياره، شخصيتم يا حالا همون افكاري كه تو ذهنم فرو شده اجازه ي خود ارضايي رو بهم نميده، به همسرم وابسته هستم پس نميتونم ازش جدا شم، در محيط تحصيلي و محيط كارم به خاطر اينكه به سر و وضعم اهميت ميدم مرداي زيادي بهم توجه ميكنن اما به خاطر عشق به همسرم نمي تونم حتي فكرشم بكنم كه باهاشون رابطه داشته باشم، جامعه ما هم اجازه داشتم همسر دوم رو به من به عنوان يك خانم نميده، با تمام وجود تحت فشارم اما خيانت نميكنم، چرا بايد خودمو جاي يك مرد بگذارم و با خيانت كردن به همسرش موافقت كنم؟ مگر هيچ مردي خودش رو جاي من ميگذاره؟ حالا فرض كنيد من اين ملاحضات اخلاقي رو نداشتم و به همسرم خيانت ميكردم، همسرم اين اجازه رو داشت كه تا پاي سنگسار من پيش بره. اما برعكس اين مسئله نهايتش طلاقه. پس شما هم لطفا خودتون رو جاي خانمها بگذاريد تا متوجه بشيد چرا همه خانمها ميگند خيانت ممنوع.