دوری ونحوه ارتباط با همسر

با سلام خدمت دوستان عزیز

من وهمسرم مدت 2 سال است به دلیل اشتغال همسرم در شهری دور از هم دوریم و هر 2ماه همدیگر را میبینیم به اصرار همسرم (اجبار) من هم شغلم را ادامه دادم مدت 1 سال است همسرم نسبت به من خیلی سرد شده است مدتی حرف جدایی می زد چگونه رابطه ام را با اوگرم کنم .. از این مسئله خیلی رنج می کشم اخیرا در این دیدار های کوتاه متوجه شدم با یک خانم در ارتباط تلفنی هست از طرفی بهم میگه من تو رو بدون شغل نمی خوام ...خواهش می کنم راهنمایی ام کنید.

سلام.دوری یکی از دلایل سردی رابطه بین زوجینه.چون از قدیم هم گفتن از دل برود هر انکه از دیده برفت.همسرتون توی این دو سال کجا اقامت دارن؟شما هم برید پیشش.چاره مشکل شما اینه که این فاصله رو کم کنید.چون مسلما اقایون وقتی از سرکار میان خونه انتظار دارن که یه نفر خونه باشه و ازشون استقبال کنه و یه چای داغ بهشون بده تا خستگیشون بره و بعد بشینن باهم صحبت کنن یا بعد از استراحت اقا برن بیرون و دور بزنن.متاسفانه همسر شما در خودش همه این چیزهارو خلا حس میکنه.واقعا هم واسه یه مرد سخته.حالا اینکه انقدر اصرار داره شما بری سرکار..نمیدونم...شاید میخواد مستقل باشید و خرج خودتونو دربیارید.متاسفانه همسر شما در زمانی که همه این خلا هارو حس میکرده احتمالایه نفر پیدا شده که تونسته نیازهاشو براورده کنه و جای شمارو واسش پر کرده و اینم طبیعیه که نقش اون هر روز پررنگ تر شده و نقش شما کمرنگ تر.فقط سعی کنید این فاصله رو بردارید.یا شما برید و اونجا زندگی کنید یا همسرتون برگرده.فاصله رو بردارید و انقدر بهش محبت کنید که خودش شرمندتون بشه.البته میدونم واسه شما هم این محبت کردن به کسی که بهتون خیانت کرده سخته ولی گاهی به خاطر حفظ زندگی ادم خیلی سختی باید بکشه اگر راحت بکشید کنار یعنی هیچ تلاشی واسه زندگیتون نکردید و میدون رو خالی کردید.واسه زندگیتون بجنگید و رقیبتونو از میدون بیرون کنید.امیدوارم موفق بشید.

ممنون که جوابمو دادید .به نظر شما شوهرم  زن گرفته .به خدا نمی دونم چیکار کنم حتی اگه بهش بگم بیام اونجا سرو صدا راه میندازه تازه همه حقوق منو به زور ازم میگیره ... چیکار کنم

سلام . محبت کردن میتونه خیلی از مشکلات رو حل کنه . تا جایی که میتونید محبتتون بهش ابراز کنید اگه امکانش هست محل کارتون رو ببرید نزدیکترین جا به ایشون این مورد رو که با یه نفر دیگه در ارتباط هست به روش نیارید و اینکه با روشهای مختلف بهش ثابت کنید که برای شما اهمیت داره ببینید چی توی اون نفر دیگه دیده که تنهاییش رو باهاش پر کرده سعی کنید همونها رو براش تامین کنید آقایون بیشتر از خانومها به محبت و احترام نیاز دارن . بهش ثابت کنید که براش ارزش زیادی قائلید. با حوصله و بردباری سعی کنید دوباره جای قبلیتون رو تو قلب و ذهن بدست بیاریداین موارد که واسه بعضی از اقیون رخ میده معمولا بعد مدتی از نفر دوم سرد میشن که این بیشتر بستگی به برخورد و رفتار همسرشون در مواجهه با این شرایط داره  صحنه زندگیتون رو به رقیبتون واگذار نکین .براتون ارزوی موفقیت میکنم .

نه عزیزم ایشون زن نگرفته ولی با یه نفر دوسته.نمیدونم.بشینید باهاش صحبت کنید و بگید نمیخواید برید سرکار چون به زندگیتون لطمه میخوره.بگید میخوام پیش تو باشم و مهم نیست کجا چون با تو بودن مهمه.شما از اولم نباید اجازه میدادید که ایشون جدا زندگی کنن.اصلا به روش نیارید کهذمیدونید با یه نفر در ارتباطه.فقط محبتتون رو بیشتر کنید.و بگید دیگه صبرم تموم شده و نمیتونم دوریت رو تحمل کنم و دلم واست تنگ میشه پس منم با خودت ببر.هرچی فاصلتون بیشتر باشه مشکلاتتون بیشتره.فقط به هر ترفندی که شده راضیش کنید ببردتون.انشاالله مشکلتون زودتر حل شه.به خدا ما سوتفاهم نشه ولی ما هرچی میکشیم از هم جنسای خودمون میکشیم.

منم فکر نمیکنم که همسر دوم گرفته چون ازدواج دوم برابره با مسئولیت بیشتر تعهد بیشتر و اینکه درسته که حالا با یه نفر دیگه ارتباط داره ولی بنظرم فقط واسه پر کردن زمانهایی هست که به بخاطر بعضی از نیازها بهش فشار میاد حالا نه فقط رابطه جنسی خیلی چیزهای دیگه هم میشه و اینکه خود اقایون خودشون هم معمولا به اینجور رابطه ها زیاد اعتمادی ندارن که حالا بخوان با ازدواج رسمی و قطعی بکنن . فقط واسه رفع کردن برخی از نیازهاست که خود شما بهتر از هر کس دیگه ای میتونید این نیازهاشون رو تامین کنین و مطمئنا واسه ایشون هم لذت بخش تر خواهد بود . حرف های هنگامه خانوم درسته بالاخره ما خانوما بهتر میدونیم که چیکار کنیم . اگه شدسرکار نرید برید پیشش  چیزهایی که خوشش میاد براش فراهم کنید نذارید بیشتر از این بینتون فاصله بیافته . براتون دعا میکنم که مشکلتون حل بشه چون خودم هم متاهلم میدونم چه احساسی دارید. شاید حرف هایی که ردم زیادربکارتون نیاد و یا خودتون بلد باشید ولی امیدوارم که یه ذره بهتون اعتماد بنفس بیشتر و دلداری داده باشه. موفق باشید .

MARYAM1391 نوشته است: با سلام خدمت دوستان عزیز

من وهمسرم مدت 2 سال است به دلیل اشتغال همسرم در شهری دور از هم دوریم و هر 2ماه همدیگر را میبینیم به اصرار همسرم (اجبار) من هم شغلم را ادامه دادم مدت 1 سال است همسرم نسبت به من خیلی سرد شده است مدتی حرف جدایی می زد چگونه رابطه ام را با اوگرم کنم .. از این مسئله خیلی رنج می کشم اخیرا در این دیدار های کوتاه متوجه شدم با یک خانم در ارتباط تلفنی هست از طرفی بهم میگه من تو رو بدون شغل نمی خوام ...خواهش می کنم راهنمایی ام کنید.

سلام دوست عزیز
خب دوستان اظهارات متین و جالبی رو مطرح کردن که همشون درسته الا یکی! و اون خیانت کردنه! چون هنوز چیزی ثابت نشده که بخوایم انگ خیانت به ایشون بزنیم! و... حال فرض کنیم خدای ناکرده ایشون با خانمی رابطه دارند! اگر اینچنین باشه با توضیحات شما من بهش میگم تامین نیازهای غریزی اعم از عاطفی،جنسی و محبت و نه خیانت!! همونطور که دوستان هم گفتن آقایون جدای از مسائل جنسی، به تامین روابط عاطفی و ابراز محبت هم نیاز دارند! خب وقتی کسی در کنارشون نیست که از این ابعاد تامین ذهنی و حسیشون بکنه این طبیعیست که کم کم فردی جایگزین شخص جاری بشه! که بتونه در فقدان همسر شخص، این نیاز رو بپوشونه!لذا منم معتقدم نزدیک بودنه شما بهم میتونه  کمک  بسیار شایانی برای گرمی کانون خانواده اتون باشه! از طرفی از مسائل جنبی هم نمیشه راحت گذشت آیا در زمانیکه ایشون میامدند منزل، شما کاری نکردید که موجبات دلزدگیشون بشه؟؟شاید چیزی ازشما دیدن که اینطور عکس العملی از خودشون نشون دادن! در هرصورت توصیه میکنم بنشینید و با خودتون صادق باشید تمامه ارتباطهای خودتونو با ایشون بسنجید و ببینید ریشه مشکل کجاست!اما موردی که در این قضیه پررنگ تراز همه بنظر میاد دوری زوجین از هم هست!
انشالله معضلتون بزودی حل بشه
موفق باشید

aliyan نوشته است:

MARYAM1391 نوشته است: با سلام خدمت دوستان عزیز

من وهمسرم مدت 2 سال است به دلیل اشتغال همسرم در شهری دور از هم دوریم و هر 2ماه همدیگر را میبینیم به اصرار همسرم (اجبار) من هم شغلم را ادامه دادم مدت 1 سال است همسرم نسبت به من خیلی سرد شده است مدتی حرف جدایی می زد چگونه رابطه ام را با اوگرم کنم .. از این مسئله خیلی رنج می کشم اخیرا در این دیدار های کوتاه متوجه شدم با یک خانم در ارتباط تلفنی هست از طرفی بهم میگه من تو رو بدون شغل نمی خوام ...خواهش می کنم راهنمایی ام کنید.

سلام دوست عزیز
خب دوستان اظهارات متین و جالبی رو مطرح کردن که همشون درسته الا یکی! و اون خیانت کردنه! چون هنوز چیزی ثابت نشده که بخوایم انگ خیانت به ایشون بزنیم! و... حال فرض کنیم خدای ناکرده ایشون با خانمی رابطه دارند! اگر اینچنین باشه با توضیحات شما من بهش میگم تامین نیازهای غریزی اعم از عاطفی،جنسی و محبت و نه خیانت!! همونطور که دوستان هم گفتن آقایون جدای از مسائل جنسی، به تامین روابط عاطفی و ابراز محبت هم نیاز دارند! خب وقتی کسی در کنارشون نیست که از این ابعاد تامین ذهنی و حسیشون بکنه این طبیعیست که کم کم فردی جایگزین شخص جاری بشه! که بتونه در فقدان همسر شخص، این نیاز رو بپوشونه!لذا منم معتقدم نزدیک بودنه شما بهم میتونه  کمک  بسیار شایانی برای گرمی کانون خانواده اتون باشه! از طرفی از مسائل جنبی هم نمیشه راحت گذشت آیا در زمانیکه ایشون میامدند منزل، شما کاری نکردید که موجبات دلزدگیشون بشه؟؟شاید چیزی ازشما دیدن که اینطور عکس العملی از خودشون نشون دادن! در هرصورت توصیه میکنم بنشینید و با خودتون صادق باشید تمامه ارتباطهای خودتونو با ایشون بسنجید و ببینید ریشه مشکل کجاست!اما موردی که در این قضیه پررنگ تراز همه بنظر میاد دوری زوجین از هم هست!
انشالله معضلتون بزودی حل بشه
موفق باشید

سلام.من عذر میخوام جناب.خیلی کوچیک تر از اونم که بخوام از شما ایرادی بگیرم ولی خواهش میکنم کم لطفی نکنید.اگر این اقا با کس دیگه ای در ارتباطه میشه خیانت دیگه.حالا چرا خودمونو گول بزنیم که رفع نیازهای مختلفه.البته منم موافقم و همون طور که گفتم به خاطر رفع خلا های زندگیش بوده ولی دیگه اسمش خیانته دیگه.ایشون باید به حرمت تعهدی که به همسرش داشت سالم زندگی میکرد اگر نمیتونست واقعا همسرش رو با خودش میبرد و چون همسر شرعی و قانونیشه کسی هم نمیتونست بهش خرده بگیره.البته وقتی کار به اینجاها میرسه همیشه دو طرف مقصرن ولی بازم نمیشه این اقا رو تبرعه کرد.خواهش میکنم اشتباهشون رو کوچیک نشمارید.

hengameh561 نوشته است:

aliyan نوشته است:

MARYAM1391 نوشته است: با سلام خدمت دوستان عزیز

من وهمسرم مدت 2 سال است به دلیل اشتغال همسرم در شهری دور از هم دوریم و هر 2ماه همدیگر را میبینیم به اصرار همسرم (اجبار) من هم شغلم را ادامه دادم مدت 1 سال است همسرم نسبت به من خیلی سرد شده است مدتی حرف جدایی می زد چگونه رابطه ام را با اوگرم کنم .. از این مسئله خیلی رنج می کشم اخیرا در این دیدار های کوتاه متوجه شدم با یک خانم در ارتباط تلفنی هست از طرفی بهم میگه من تو رو بدون شغل نمی خوام ...خواهش می کنم راهنمایی ام کنید.

سلام دوست عزیز
خب دوستان اظهارات متین و جالبی رو مطرح کردن که همشون درسته الا یکی! و اون خیانت کردنه! چون هنوز چیزی ثابت نشده که بخوایم انگ خیانت به ایشون بزنیم! و... حال فرض کنیم خدای ناکرده ایشون با خانمی رابطه دارند! اگر اینچنین باشه با توضیحات شما من بهش میگم تامین نیازهای غریزی اعم از عاطفی،جنسی و محبت و نه خیانت!! همونطور که دوستان هم گفتن آقایون جدای از مسائل جنسی، به تامین روابط عاطفی و ابراز محبت هم نیاز دارند! خب وقتی کسی در کنارشون نیست که از این ابعاد تامین ذهنی و حسیشون بکنه این طبیعیست که کم کم فردی جایگزین شخص جاری بشه! که بتونه در فقدان همسر شخص، این نیاز رو بپوشونه!لذا منم معتقدم نزدیک بودنه شما بهم میتونه  کمک  بسیار شایانی برای گرمی کانون خانواده اتون باشه! از طرفی از مسائل جنبی هم نمیشه راحت گذشت آیا در زمانیکه ایشون میامدند منزل، شما کاری نکردید که موجبات دلزدگیشون بشه؟؟شاید چیزی ازشما دیدن که اینطور عکس العملی از خودشون نشون دادن! در هرصورت توصیه میکنم بنشینید و با خودتون صادق باشید تمامه ارتباطهای خودتونو با ایشون بسنجید و ببینید ریشه مشکل کجاست!اما موردی که در این قضیه پررنگ تراز همه بنظر میاد دوری زوجین از هم هست!
انشالله معضلتون بزودی حل بشه
موفق باشید

سلام.من عذر میخوام جناب.خیلی کوچیک تر از اونم که بخوام از شما ایرادی بگیرم ولی خواهش میکنم کم لطفی نکنید.اگر این اقا با کس دیگه ای در ارتباطه میشه خیانت دیگه.حالا چرا خودمونو گول بزنیم که رفع نیازهای مختلفه.البته منم موافقم و همون طور که گفتم به خاطر رفع خلا های زندگیش بوده ولی دیگه اسمش خیانته دیگه.ایشون باید به حرمت تعهدی که به همسرش داشت سالم زندگی میکرد اگر نمیتونست واقعا همسرش رو با خودش میبرد و چون همسر شرعی و قانونیشه کسی هم نمیتونست بهش خرده بگیره.البته وقتی کار به اینجاها میرسه همیشه دو طرف مقصرن ولی بازم نمیشه این اقا رو تبرعه کرد.خواهش میکنم اشتباهشون رو کوچیک نشمارید.

سلام دوست گرامی
چرا عذر خواهی؟؟احتیاجی به این کار نیست! هممون کاربریم و میتونیم نظراته خودمونو داشته باشیم که همشون هم محترمند!منم ایشونو تبرعه نکرده و نمیکنم! اما منم مثل شما میگم  هردلیلی که وجود داشته،دوری از همسر قانونیشون موجب این امر شده!اما در وهله اول باید یقین داشت که ایشون با خانومی دیگه ارتباط دارند!!بعد بطور قاطع گفت که ایشون خیانت کردن!!والا این میشه قضاوت عجولانه! وشاید این گفتار ما، بدون تحقیق و یقین،در ذهن سئوال کننده تاثیر منفی داشته باشه! برای همین بهتر دیدم تا چیزی به اثبات نرسیده اینطور قاطعانه درمورد همسر ایشون قضاوت نکرده و مشکل این خانم رو  حاد تر از قبل نکنیم
ازطرفی من و شما دور از ماجرا هستیم اگر به مابقی نوشتارم دقت کرده باشید میبینید که سئوال کردم که آیا چیزی بین شما و همسرتون رخ نداده که اینگونه مشکلی حادث شده؟؟چون من بعضاً زوجهای رو دیدم که هر شش ماه همو میبینن اما هیچ مشکلی بینشون نیست! چرا؟؟چون برخوردهای نامناسبی نداشتن! لذا احتمال دادم شاید این زوج ،در زمانهایکه باهم هستند موردی بینشون رخ داده که باعث این مطلب شده و  از نظر پنهان هست! و اگر فرد اونو پیدا کنه چه بسا بتونه براحتی حلش کنه!!در ضمن هیچ گناهی کوچک نیست اینکه دیگه خیلی بزرگه! منم به این معتقدم ولی نمیشه بایک نظر شخص رو محکوم کرد اینم بهش معتقدم!
در هرحال قضاوت با شما
موفق باشید