سلام
خسته نباشيد
دختر خانومی 25 ساله و مجرد از تهران هست و پدرش 13 سال پيش فوت کرده و در حال حاضر با مادر و خواهرش زندگی ميکنند دانشجويه ترمه 4 رشته کارگردنی بود.
در اذرماه ساله 1386 به ما گفت که تو دانشگاه يک پسری اونو تعقيب ميکنه و ميخواد اونو بکشه بد گفت اون پسر با يه پسره ديگه که دوسته من بود و يه آقا ديگه هرسه يه نفر هستن و گريم ميکنند و ميگفت که بازی از افراد فکرشو ميخوانند و بد از مدتی قران ميخواند و ميگفت کسی به او ميگه بايد مردم رو هدايت کنه و راجع به جو و اب و هوا ميگفت. اين موارد حدوده 2 يا 3 هفته طول کشيد.
بد نصفه شب خواب ديد که مادرش روح پدرش را با چاقو ميزند و خون آمد هراسان با جيق زدن از خواب بيدار شد از مادرش ميترسيد صبح که شد از خانه خارج شد من باهاش بودم بد به منم شک کرد که شايد همدسته مادر هستم عمويش او را به خانه خودش برد اما از آنجا هم بيرون آمد و بيخبر به شهر ديگری رفت . از آنجا به ما زنگ زد و گفت انجست ..
حدوده 1.5 ماه در بيمارستنه آنجا بستری بود بد به بيمارستنه تهران آورديم
کلاً 8 تا ECT گرفت اواسط بهمن که از بيمارستان مرخص شد تحت نظره پزشک
داروهایی که بد از مرخص شدن مصرف ميکند tiotextin – propranol – artan بود تا اينکه در عادت ماهیانه اختلال ايجاد شد با دادنه آزمايشه خون متوجه شدن پرولاکتين به 1277 رسيده تيتکستين را قطع کردن ورسپریدون مصرف ميکرد و برموکريپتين الان دوستينکس جايگزينه برمکريپتين کردن و آلپرازولام او خيلی ساکت شده اصلا حرف نميزنه ميگه چيزی به ذهنم نميرسه که حرف بزنم ولی خيلی دلش ميخواد حرف بزنه ميگه درس و را نميتونه امتحان بده ديگه دانشگاه نميره پوسته صورتش خشک شده خشکيه چشم گرفته قطره اشکه مصنوعی ميريزه نيرويه بدنيش خيلی کم شده اصلاً حالته قبليو رو نداره خيلی مظلوم شده تنهایی جایی نميره اعتماد به نفسشو از دست داده وقتی فيلم ميبينه همون لحظه ازش بپرسی چی شد خوب نميتونه بگه و حتی گفتارش با منو من شده روان حرف نميزنه
MRI از مغز شده سالم بوده...
اون تا قبل از خوردنه اين داروها و شخصا اين مشکلت رو در حرف زدن درس خواندن نداشت
الانم حرارته بدنش زياده فشارخون متغير داره ضربان قلبش تا 90 تا در دقيقه هم ميرسه با عرضه معذرت يبوست هم گرفته
تشخيصه بيماريه اين دختر خوانوم چی هست؟
آيا داروی وجود درد که پرولاکتين را زياد نکند الان 2 ماهه پريد نميشه دکتر گفته اگه اينطوری باشه بده ازدواج بچه دار نميشه
آيا ميتوان اين داروها را قطع کرد؟ اصلاً به اين داروها با توجه به اينکه ECT شده بازم نياز هست؟ عوارض اونا خيلی بده اون گهی مثله يه آدمه بيروح ميشه
خانواده چه کاری برايه اون بايد انجام بدن؟
بجز دارو درمانی چه بايد کرد؟
با توجه به اينکه حالته هزينه سابق را ندارد آيا باز هم بايد درو بخورد؟تا چه مدتبيد درو مصرف کند؟
آيا او خوب ميشود؟
با تشکر از شما
خسته نباشيد
دختر خانومی 25 ساله و مجرد از تهران هست و پدرش 13 سال پيش فوت کرده و در حال حاضر با مادر و خواهرش زندگی ميکنند دانشجويه ترمه 4 رشته کارگردنی بود.
در اذرماه ساله 1386 به ما گفت که تو دانشگاه يک پسری اونو تعقيب ميکنه و ميخواد اونو بکشه بد گفت اون پسر با يه پسره ديگه که دوسته من بود و يه آقا ديگه هرسه يه نفر هستن و گريم ميکنند و ميگفت که بازی از افراد فکرشو ميخوانند و بد از مدتی قران ميخواند و ميگفت کسی به او ميگه بايد مردم رو هدايت کنه و راجع به جو و اب و هوا ميگفت. اين موارد حدوده 2 يا 3 هفته طول کشيد.
بد نصفه شب خواب ديد که مادرش روح پدرش را با چاقو ميزند و خون آمد هراسان با جيق زدن از خواب بيدار شد از مادرش ميترسيد صبح که شد از خانه خارج شد من باهاش بودم بد به منم شک کرد که شايد همدسته مادر هستم عمويش او را به خانه خودش برد اما از آنجا هم بيرون آمد و بيخبر به شهر ديگری رفت . از آنجا به ما زنگ زد و گفت انجست ..
حدوده 1.5 ماه در بيمارستنه آنجا بستری بود بد به بيمارستنه تهران آورديم
کلاً 8 تا ECT گرفت اواسط بهمن که از بيمارستان مرخص شد تحت نظره پزشک
داروهایی که بد از مرخص شدن مصرف ميکند tiotextin – propranol – artan بود تا اينکه در عادت ماهیانه اختلال ايجاد شد با دادنه آزمايشه خون متوجه شدن پرولاکتين به 1277 رسيده تيتکستين را قطع کردن ورسپریدون مصرف ميکرد و برموکريپتين الان دوستينکس جايگزينه برمکريپتين کردن و آلپرازولام او خيلی ساکت شده اصلا حرف نميزنه ميگه چيزی به ذهنم نميرسه که حرف بزنم ولی خيلی دلش ميخواد حرف بزنه ميگه درس و را نميتونه امتحان بده ديگه دانشگاه نميره پوسته صورتش خشک شده خشکيه چشم گرفته قطره اشکه مصنوعی ميريزه نيرويه بدنيش خيلی کم شده اصلاً حالته قبليو رو نداره خيلی مظلوم شده تنهایی جایی نميره اعتماد به نفسشو از دست داده وقتی فيلم ميبينه همون لحظه ازش بپرسی چی شد خوب نميتونه بگه و حتی گفتارش با منو من شده روان حرف نميزنه
MRI از مغز شده سالم بوده...
اون تا قبل از خوردنه اين داروها و شخصا اين مشکلت رو در حرف زدن درس خواندن نداشت
الانم حرارته بدنش زياده فشارخون متغير داره ضربان قلبش تا 90 تا در دقيقه هم ميرسه با عرضه معذرت يبوست هم گرفته
تشخيصه بيماريه اين دختر خوانوم چی هست؟
آيا داروی وجود درد که پرولاکتين را زياد نکند الان 2 ماهه پريد نميشه دکتر گفته اگه اينطوری باشه بده ازدواج بچه دار نميشه
آيا ميتوان اين داروها را قطع کرد؟ اصلاً به اين داروها با توجه به اينکه ECT شده بازم نياز هست؟ عوارض اونا خيلی بده اون گهی مثله يه آدمه بيروح ميشه
خانواده چه کاری برايه اون بايد انجام بدن؟
بجز دارو درمانی چه بايد کرد؟
با توجه به اينکه حالته هزينه سابق را ندارد آيا باز هم بايد درو بخورد؟تا چه مدتبيد درو مصرف کند؟
آيا او خوب ميشود؟
با تشکر از شما