با سلام به دوستان عزیز یه سوال دارم سطح تحصیلات من لیسانس هست اما همسرم دیپلم ناقص ازاین رو بعضی وقتا از لحاظ روانی و روحی دچار فکر و استرس میشم و خودمو با اطرافیان مقایسه میکنم.
به ایشون گفتم که باید ادامه تحصیل بدهند اما درسته این قول رو به من داده اما حس میکنم با توجه به مشغله کاری انگیزه نداره. با این حال اصرار دارم که ادامه تحصیل بدهند؟ لطفا منو راهنمایی کنید؟
kimia_213 نوشته است:
با سلام به دوستان عزیز یه سوال دارم سطح تحصیلات من لیسانس هست اما همسرم دیپلم ناقص ازاین رو بعضی وقتا از لحاظ روانی و روحی دچار فکر و استرس میشم و خودمو با اطرافیان مقایسه میکنم.
به ایشون گفتم که باید ادامه تحصیل بدهند اما درسته این قول رو به من داده اما حس میکنم با توجه به مشغله کاری انگیزه نداره. با این حال اصرار دارم که ادامه تحصیل بدهند؟ لطفا منو راهنمایی کنید؟
با سلام
دوست عزیز من فکر میکنم که شما باید همسر خود را در شرایط فعلی و همین الان الانش را بپذیرید حالا اگر تونستند خواسته های شما از جمله ادامه تحصیل را جامه عمل بپوشانند فبهاالمراد
شما باید روی خودتون خیلی کار کنید میدونید شرایط شما کاملا قابل رک است اما باید اونقدر قوی روحیه باشید که همسرتون را خوب بشناسید ویژگی ها و برتری هاشون را نسبت به مردهای دیگه بسنجید و به اونها فخر بفروشید و افتخار کنید سعی کنید خودتون را با کسی مقایسه نکنید شاید این کار در عمل انجامش سخت باشه اما میتونید اینگونه به ارامش برسید چون امکانات و پیشرفتها نسواهیم خودمان را هر لحظه با کسی مقایسه کنیم ممکن است بارها و بارها کم بیاریم
من به شما پیشنهاد میکنم اگر همسر خوبی دارید که برای زندگی اش زحمت میکشد و قدر شناس شما هم است حتما سعی کنید تا خوشبختش کنید
اینگونه خودتون هم خوشبخت خواهید شد اگر همسرتون را خوب بفهمید و کمکش کنید تا اگر نتونست درس بخونه اما اطلاعاتشو با مطالعه بالا ببره یا خودتون کتاب بخونید و براش تعریف کنید تا او هم مثل شما بشه اما بدون داشتن مدرک معتبر
خلاصه راه زیاده خودتون را در مقایسه قرار ندهید پای حرف خاله زنکها هم نشینید
سکان زندگیتون را خودتون در دست بگیرید داشتن مردی که عاشقانه دوستتون داشته باشه برای زندگیش که شمایید برود سر کار و خسته بیاید خانه تا لبلسهاشو شما بشورید بعد باز فردا به عشق شما بره سر کار خیلی خییل شیرین تر از داشتن مردی است که تحصیلات داره اما عشقی به شما نتونه ببخشه
در پناه حق شاد باشید زیاد فکرشم نکنید همه ما توی زندگیمون کم و کسری داریم اما متاسفانه همیشه کسری های دیگرون را نمیبینیم و برای همین قضاوتی یکطرفه و اشتباه داریم
kimia_213 نوشته است:
با سلام به دوستان عزیز یه سوال دارم سطح تحصیلات من لیسانس هست اما همسرم دیپلم ناقص ازاین رو بعضی وقتا از لحاظ روانی و روحی دچار فکر و استرس میشم و خودمو با اطرافیان مقایسه میکنم.
به ایشون گفتم که باید ادامه تحصیل بدهند اما درسته این قول رو به من داده اما حس میکنم با توجه به مشغله کاری انگیزه نداره. با این حال اصرار دارم که ادامه تحصیل بدهند؟ لطفا منو راهنمایی کنید؟
سلام
وقتی می فرمایید همسرم یعنی ازدواج کردید دیگه
سوال اینجاست که چرا همون موقع خواستگاری چنین فکری نکردید ؟
روی کاغذ صرف اینکه شما لیسانس داری ایشون نداره مشکلی نیست اما در عمل هست
این مشکل دو جنبه داره
1- گاهی واق - فقط گاهی - عا تحصیلات تاثیر خاصی روی طرز فکر و دیدگاهها و افق اندیشه های یک فرد می گذاره و از این جهت ممکنه دنیای یک فرد لیسانسه با یک فرد دیپلمه متفاوت باشه
2- که بنظرم در مورد شما بیشتر این صادقه . حرفهای مردم و چشم و همچشمی های مرسوم جامعه ما و ...
بنظر من اگر همسرت مرد روشنی هست و سطح شعور و آگاهی خوبی داره اونوقت با 100 تا دکتر هم مقایسه اش نکن چون واقعا رابطه معنا داری بین شعور و تحصیلات وجود نداره . خیلی از تحصیلکرده ها به کامپیوتر و دنیای سایبر و اصول ترمودینامیک و شومینه و پیتزا و فیس بوک و ... مسلط می شوند و بظاهر خیلی به روز هستند اما دریغ از ذره ای شعور ! و بنظر من ارزش انسانها به اندازه سطح شعورشون هست و بس
کم ندیدم افرادی که به زور می تونستن اسم خودشون رو بنویسن اما طبع انسانی والا و ارزشمندی داشتند
این از این
اما
اینکه ایشون ادامه تحصیل بدهند هم برای خودشون خوبه هم برای زندگی زناشوییشون هم برای فرزندان آینده تون
در یک محیط آرام و با زبانی خوش و با دادن این حس که من از تو حمایت می کنم ایشون رو تشویق به ادامه تحصیل بکنید و پیگیر این داستان باشید اما هرگز و هرگز اگر همسر خوبی دارید اونو بخاطر مدرکش تحقیر نکنید و از سیاست مضره رفتن روی اعصاب و مقایسه کردن جهت تحریک برای ادامه تحصیل استفاده نکنید
هیچ مردی مقایسه شدن رو تحمل نمی کنه . اصلا هیچ انسانی ...
پس تشویقشون کنید و ازشون بخواید بخاطر خودش و فرزندش برنامه ریزی منسجمی برای ادامه تحصیل داشته باشه
از راهش وارد بشید مطمئن باشید ایشون تا دکتری هم پیش می ره
فقط امروز جوری رفتار کنید که فردای روزی که فوق لیسانسش رو گرفت شما رو بخاطر مدرکتون تحقیر نکنه
موفق باشید
دوست عزیز خیلی از خانمها هستند که تحصیلاتشون بیشتر ازهمسرشونه به نظر من هم ربطی به ادامه یک زندگی نداره مگر اینکه شما خودتون این مساله خیلی براتون مهم باشه
میتونین در مورد نگرانیتون راحت باهمسرتون صحبت کنید و نگرانیتونو براشون بگین تا با هم به نتیجه برسین
موفق باشین
ممكنه پايين تر بودن سطح تحصيلات مرد ، باعث بشه كه اون دچار نوعي خودكم بيني و حس حقارت بشه و بخاطر مبارزه با اين ذهنيت ، دچار اختلالات رفتاري ديگري براي اثبات برتري يا انكار كمتري خود در برابر همسرش بشه. من راه حل اين حالت رو نميدونم و فقط ميدونم كه درمانش اصرار بر ادامه تحصيل نيست و ذهنيتش بايد تغيير كنه و زن هم نبايد با مانور دادن روي تحصيلات ، همسرش رو حساس تر و موضوع رو بحراني تر كنه. بايد به شوهرش نشون بده كه اين سطح تحصيلات نيست كه جايگاه اونو در زندگي زناشويي مشخص ميكنه.
از طرفي ممكنه خود شما بدليل اين اختلاف ، دچار خودبرتربيني شده باشين و يا همسرتون و با ديگران مقايسه كنيد كه در اين صورت شما نيازمند تغيير نگرش هستيد و بقول دوستان چه بسا آقايوني كه از نظر تحصيلات پايين تر از همسرانشون هستن ولي طرز تفكر و برخورد و رفتار و منش اونها در زندگي زناشويي موجبات خرسندي و خوشبختي و گرمي كانون خانوادگي رو فراهم ميكنه وكمتر بودن تحصيلات باعث مشكلي در زندگي نميشه.
بايد ديد اين پايين تر بودن سطح تحصيلات اصولا ً باعث بروز مشكل خاصي در زندگي تون شده كه لزوما ً بخواهيد اصلاحش كنيد؟
و اگر هم دوست داريد طرز تفكر و ديد همسرتون نسبت به مسائل تغيير و ارتقاء پيدا كنه ميتونيد اونو به مطالعه (كتاب ، مجله ، روزنامه...)و استفاده از برنامه هاي مفيد رسانه ها و برقراري ارتباط با افراد خوش فكر تشويق كنيد. در كل ادامه تحصيل نيازمند انگيزه قوي و همت و اراده شخصي است كه بايد در ايشان (و ديگران) وجود داشته باشد و گرنه صرف توصيه ديگران و قول گرفتن بي فايده است.
سلام دوست عزيز
با اين نظر كه خيلي ها اين طوري هستند موافقم و خيلي هم خوشبختن چون سراغ دارم.
خود من هم مي خوام با همچين شرايطي جواب مثبت بدم و اميدوارم كه آدم خوشبختي بشم.
و از خدا مي خوام كه شما هم آدم خوشبختي بشيد
زندگي رو سخت نگيريد تا از اون لذت ببريد
سلام
کیمیا هستم از راهنمایی های خوبتون خیلی متشکرم
شوهر من از همه لحاظ خوبه و مرد کاملیه اما بالا بودن سطح تحصیلات من و اینکه میخوام ادامه تحصیل بدم باعث نگرانیه خودم شده و میترسم در آینده ایجاد اختلاف کنه واسه همین اصرار دارم که اون هم ادامه تحصیل بده با توجه به اینکه علاقه زیادی به درس خوندن نداره.
البته اون با درس خوندن من مخالف نیست اتفاقا خیلی موافقه
اما خودم احساس خود برتر بینی میکنم.
راهنماییم کنید که چگونه اونو به درس خوندن ترغیب کنم تا زوج تحصیلکرده و خوشبختی باشیم؟
kimia_213 نوشته است:
سلام
کیمیا هستم از راهنمایی های خوبتون خیلی متشکرم
شوهر من از همه لحاظ خوبه و مرد کاملیه اما بالا بودن سطح تحصیلات من و اینکه میخوام ادامه تحصیل بدم باعث نگرانیه خودم شده و میترسم در آینده ایجاد اختلاف کنه واسه همین اصرار دارم که اون هم ادامه تحصیل بده با توجه به اینکه علاقه زیادی به درس خوندن نداره.
البته اون با درس خوندن من مخالف نیست اتفاقا خیلی موافقه
اما خودم احساس خود برتر بینی میکنم.
راهنماییم کنید که چگونه اونو به درس خوندن ترغیب کنم تا زوج تحصیلکرده و خوشبختی باشیم؟
کیمیا جون سلام
شما سوالت کمی ایراد داره الحمدلله که خوشبخت هستی فقط تحصیلکرده باید باشید درست میگم
اما من با توجه به تجربه ام میدونم اگر شما ادامه تحصیلات بدهید ممکن است همین برتر بینی توی وجودتون راه پیدا کنه و زمانی برسه که پشیمون بشید از ادامه تحصیل شاید هم نشه اما باید همه احتمالات را در نظر گرفت
اما اینجا یک حقیقتی هم است من یک سوال از شما دارم ایا شما از اون دسته افرادی هستید که دلتون میخواد ادامه تحصیل بدید و هنوز جایی قبول نشدید و دارید فکر میکنید اگر قبول بشم ایا همسرم میگذاره و ایا دردسر نمیشه
اگر اینه که پس تا زمانی که قبول نشدید با خیالبافی خودتون را ازار ندهید و از همسرتون فاصله نگیرید
اما نه اگر از اون بپه مثبتهای روزگارید که خیلی خیلی شانس دارید و میتونید مطمئن باشید فوق قبولید پس حساب کار جداست
و باید بدونید که این هم راه داره که یا همسرتون هم ادامه تحصیل بد ه یا اگر ندادند با ادامه تحصیل شما بتونید باز خوشبخت باشید که این اماکنش کمی سخت است چون اگر شما هم خوب رفتار کنید ایشون ممکن است خودش فکر کنه ادم حقیری است یا اینکه اطرافیانش تو گوشش بخونند و خوارش کنند
فقط در صورتی که تحصیلات موجب مقایسه شما با دیگران نشه و همسرتون از لحاظ فهم و کمالات و شخصیت رده بالا باشند میتونه ادامه تحصیلتون مشکلی ایجاد نکنه
اما خوب درس خودن هم سخته مخصوصا برای ادمی که سالهاست درس نخونده و کار میکنه باید اول انگیزه مطالعه را در ایشون زیاد کنید اگر خودش فرصت و علاقه مطالعه نداره خودتون بخونید و براش تعریف کنید
وقتی تشنه ی دونستن کریدنش میتونیئ پیشنهاد یدی درس بخونه شاید تا اون موقع خودش هم علاقه مند بشه
اما تنها راهش مطالعه است نباید مطالعه هم کتابهای علمی و سخت باشه از روزنامه مجله و اخبار میتونید توانایی علمی ایشون را تشخیص بدید تا بره دنبال علاقش شاید هم هنر را دوست داشته باشند تا ادامه تحصیل بدهند
با سلام
باز هم ممنون از راهنماییتون
در مورد سوالی که پرسیده بودید من لیسانس دارم و در حال آماده شدن برای امتحان فوق هستم
نسبت به این موضوع خیلی حساس شدم و خودمو با فامیل و آشنا مقایسه میکنم
دائما میخوام نداشته هامونو به رخ شوهرم بکشم و خودمم از این وضعیت خسته شدم
البته اینها عمدی نیست. افکار دائما آزارم میده
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید
.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریتو با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.