خشم حالت هیجانی ناخوشایندی است كه با برانگیختگی فیزیولوژیكی بالا، افزایش ضربان قلب، افزایش تنفس ، كوچك شدن مردمك چشم، انقباض ماهیچه ها و ترشح آدرنال همراه است.
علاوه بر برانگیختگی فیزیولوژیكی، به هنگام خشم عقایدی نظیر او نباید با من این طور حرف بزند یا فكركرده كیست؟ یا دیگر نمی توانم تحمل كنم، و در سطح هوشیاری آشكارمی شود. خشم دو نوع است.، خشم آشكار، كه فرد از آن آگاه است و خشم نهفته كه به سطح ناهوشیار وا پس زده می شود و در افسردگی نقش مهمی دارد.خشم می تواند گذرا یا مزمن باشد. تقریباً همه افراد خشم گذرا را بعنوان یك هیجان طبیعی تجربه می كنند. این هیجان معمولاً واكنشی به یك ناكامی بوده و در كوتاه مدت خود به خود از بین میرود.
خشم مزمن دارای ٣ ویژگی است : بیمارگونه، افراطی و غیر منطقی. علائم و نشانه های همراه با خشم مزمن عبارتند از : 1١ - كم حوصلگی 2- شتابزدگی دائمی 3 - عجولانه حرف زدن و قطع كردن حرف دیگران4 - رفتار خود محورانه 5 - ناتوانی رد آرام بودن 6 - فشار خون بالا 7-ناتوانی در لذت بردن از اوقات 8 - پرخاشگری كلامی 9- خشم شناور
سبب شناسی :
خشم مزمن احتمالاً ریشه در دوران كودكی دارد. ازدیدگاه روان تحلیلی نهاد و فراخود منبع پرخاشگری هستند. فراخود همان خود اخلاقی است كه طی فرایند اجتماعی شدن شكل می گیرد و گاهی ممكن است به دلیل برخورداری از والدین نا كار آمد به اندازه كافی رشد نكند. در چنین موردی نهاد تأثیر بسیار زیادی بر شخصیت برزگسالی فرد می گذارد . از دیدگاه روان تحلیل خشم مزمن ، هیجانی بازداری شده است. به اعتقاد هورنای، (روان تحلیل گر) احتمالا نیازهای هیجانی قربانیان خشم مزمن در دوران كودكی و نوپایی برآورده نشده است. این موضوع باعث می شود كه آنها از اضطراب اساسی رنج ببرند. در واقع آنها به شیوه غیر كلامی اعلام می كنند كه دنیا ناامن و تهدید كننده است. فرد عصبی، در مقابل اضطرابی كه از آن رنج میبرد، با پس زدن و تبدیل آن به خشم ، از خود دفاع میكند.
از دیدگاه روانشناسان رشد ، برخی از كودكان بطور فطری پرخاشگرتر از سایرین هستند و این ویژگی می تواند در تعامل با دیگران بروز كرده و به صورت خشم مزمن متجلی شود.
از دیدگاه یادگیری مشاهده ای اگر فرد در خانواده ای پرورش یابد كه والدین او یا خواهر و برادرهایش بدون كنترل و محدودیت تكانه های پرخاشگرانه از خود نشان می دهند، او نیز، رفتار آنان را تقلید می كند.
ویلیام گلاسر، پدر رویكرد واقعیت درمانی، خشم را تا حدود زیادی، خود تلقینی می داند. به نظر وی خشم تنها یك واكنش نسبت به موقعیت نیست بلکه یک عمل داوطلبانه است و فرد با ارزیابی هایش خشم را انتخاب می كند. بنابراین باید مسئولیت این واكنش را بعهده گیرد.
شیوه های مقابله با خشم :
چنانچه از خشم مزمن رنج می برید، راهبردهای عملی زیر می تواند برای شما مفید باشد:
احتمالا شما بیش از حد حالت هیجانی خود را ارزیابی می كنید و به اندازه كافی به مسئولیت خود بعنوان فردی مسئول و بالغ اهمیتی قائل نشده اید، در ذهن خود این تصوریر را مجسم كنید كه در موقعیت های هیجانی باید مسئولانه برخورد كنم.
از خودتان بپرسید آیا خشم تنها راه مقابله با اضطراب اساسی است. اگر علت خشم مزمن شما یك اضطراب نهفته یا سركوب شده باشد باید شیوه های مقابله با اضطراب را بكار بگیرید.
بین موقعیتی كه شما را عصبانی می كند و پاسخ به آن موقعیت، فاصله بیاندازید. به افرادی كه بیش از حد در موقعیت های خشم قرار دارند و زود از كوره در می روند توصیه می شود تا ١٠ بشمارید.
برای به تأخیر انداختن پاسخ ، مدت زمان وقفه را بیشتر كنید. در طول این مدت با عقاید بوجود آورنده خشم كه در ذهن شما می گذرد به مجادله بپردازید، مثلاً اگر فكر می كنید دوست تان همیشه شما را منتظر می گذارد از خودتان بپرسید آیا واقعاً همینطور است؟ آیا حق با من است؟
شاید متوجه شوید كه ارزیابی شما بیش از حد بوده و برخوردتان منصفانه نبوده است.
حتی اگر پرخاشگری یكی از ویژگی های شخصیتی شما باشد، به جای اینكه خودتان را قربانی آن بدانید، سعی كنید با ایجاد تغییر در خود تأثیر منفی آنرا به حداقل برسانید.
شاید علت رفتار پرخاشگرانه شما، الگوهایی بوده كه از والدین خود یاد گرفته اید. در اینصورت از خود بپرسید آیا چون در كودكی الگوی خوبی نداشتم مجبورم همیشه واكنش نا مناسبی نشان دهم؟ پاسخهایی كه به این قبیل پرسشها می دهید احتمالاً به شما كمك می كند تا خود را از اسارت یادگیری مشاهده ای رها كنید.
گاهی در معرض تهدیدهای روانشناختی قرار می گیریم و به شیوه های مختلف با آن مقابله می كنیم. یكی از آن شیوه ها شیوه مذاكره ای است. با افراد مهم زندگی تان تبادل نظر و صحبت كنید.
اگر فكر می كنید تا اندازه ای بیش فعال هستید، لازم است به كمك شیوه هایی این برانگیختگی فیزیولوژیكی را به حداقل برسانید. افراد مبتلا به خشم مزمن در حد افراطی از الكل یا مواد خواب آور استفاده می كنند. وابستگی به داروها راهبرد مقابله ای كارآمدی نیست.
اگر احساس می كنید باید خشم خود را تخلیه كنید، می توانید با ضربه زدن به بالش یا مشت زدن به یك كیسه خشم خود را خالی كنید. انجام حركات جسمانی به شما كمك می كند تا خشم را رها كنید و شدت آنرا بكاهید.
كمك حرفه ای :
اگر متوجه شدید كه نمی توانید به شیوه مؤثری با خشم مزمن كنار بیایید. راههای دیگری وجود دارد كه با كمك متخصصان روانپزشك و روان شناسان بالینی این مشكل را به حداقل برسانید.
درمانگر می تواند به شما كمك كند تا انگیزه های ناهشیاری نهفته در پشت این خشم را بشناسید. ممكن است در دوران كودكی والدین شما نسبت به احاسات شما حساس نبوده و یا بیش از حد كنترل كننده بوده اند. این احساس، خشم شما را تداوم می بخشد و تقریباً آنرا به هر كس كه كوچكترین اقتداری نسبت به شما داشته باشد تعمیم می دهید. مثلاً نسبت به همسر ، معلم یا كارفرمای خود .
روان تحلیل گر به شما كمك می كند تا متوجه شوید كه چگونه با بكارگیری مكانیسم دفاعی ریشه های نا هوشیار خشم خود را انكار می كنید. در واقع شما با بكارگیری مكانیسم فرافكنی، دیگران را مورد خشم خود قرار می دهید و به جای بررسی علت خشم، دیگران را منشا آن می دانید.
در رویكرد رفتار گرایی، درمانگر به شما كمك می كند تا با استفاده از شیوه های عملی از موقعیت ها و افراد خشم برانگیز اجتناب كیند و پیا مدهای روانشناختی همراه با خشم مزمن را بشناسید.
در رویكرد بین فردی، درمانگر به شما كمك خواهد كرد تا با استفاده از شیوه هایی نظیر آموزش مهارتهای ارتباطی و جرأتمندی روابط بین فردی خود را بهبود بخشید. توجه داشته باشید كه بین رفتار جرأتمند و پرخاشگری تفاوت وجود دارد رفتار جرأتمند به شما اجازه می دهد كه بدون خراب شدن رابطه از حقوق خود دفاع كنید در حالیكه پاسخ پرخاشگرانه پاسخی هیجانی است و به نادیده گرفتن خود منجر می شود.
در رویكرد شناختی، درمانگر، شما را بعنوان یك انسان متفكر و هوشیار در نظر می گیرد بر اساس این رویكرد علت خشم مزمن شما ، عقاید تحریف شده است. درمانگر به شما كمك می كند تا این تحریفها را بشناسید.
گرچه داروی ضد خشم وجود ندارد اما گاهی اوقات خشم مزمن همراه با برانگیختگی بالا در سیستم اعصاب مركزی است. در چنین مواردی ، روانپزشك با تجویز یك آرام بخش خفیف، تنش و آشفتگی را كاهش می دهد اما دارو تنها راه درمان خشم مزمن نیست. مصرف دارو در كنار روان درمانی، شرایط مناسبی برای سازگاری بهتر فراهم می كند. گاهی لازم است با توجه به نوع و شدت مشكل بطور موقت و زیر نظر پزشك از دارو استفاده كرد. در نهایت هدف ترك دارو و پذیرفتن مسئولیت اعمال و رفتار خود است.
منبع : ورلد نیوز
علاوه بر برانگیختگی فیزیولوژیكی، به هنگام خشم عقایدی نظیر او نباید با من این طور حرف بزند یا فكركرده كیست؟ یا دیگر نمی توانم تحمل كنم، و در سطح هوشیاری آشكارمی شود. خشم دو نوع است.، خشم آشكار، كه فرد از آن آگاه است و خشم نهفته كه به سطح ناهوشیار وا پس زده می شود و در افسردگی نقش مهمی دارد.خشم می تواند گذرا یا مزمن باشد. تقریباً همه افراد خشم گذرا را بعنوان یك هیجان طبیعی تجربه می كنند. این هیجان معمولاً واكنشی به یك ناكامی بوده و در كوتاه مدت خود به خود از بین میرود.
خشم مزمن دارای ٣ ویژگی است : بیمارگونه، افراطی و غیر منطقی. علائم و نشانه های همراه با خشم مزمن عبارتند از : 1١ - كم حوصلگی 2- شتابزدگی دائمی 3 - عجولانه حرف زدن و قطع كردن حرف دیگران4 - رفتار خود محورانه 5 - ناتوانی رد آرام بودن 6 - فشار خون بالا 7-ناتوانی در لذت بردن از اوقات 8 - پرخاشگری كلامی 9- خشم شناور
سبب شناسی :
خشم مزمن احتمالاً ریشه در دوران كودكی دارد. ازدیدگاه روان تحلیلی نهاد و فراخود منبع پرخاشگری هستند. فراخود همان خود اخلاقی است كه طی فرایند اجتماعی شدن شكل می گیرد و گاهی ممكن است به دلیل برخورداری از والدین نا كار آمد به اندازه كافی رشد نكند. در چنین موردی نهاد تأثیر بسیار زیادی بر شخصیت برزگسالی فرد می گذارد . از دیدگاه روان تحلیل خشم مزمن ، هیجانی بازداری شده است. به اعتقاد هورنای، (روان تحلیل گر) احتمالا نیازهای هیجانی قربانیان خشم مزمن در دوران كودكی و نوپایی برآورده نشده است. این موضوع باعث می شود كه آنها از اضطراب اساسی رنج ببرند. در واقع آنها به شیوه غیر كلامی اعلام می كنند كه دنیا ناامن و تهدید كننده است. فرد عصبی، در مقابل اضطرابی كه از آن رنج میبرد، با پس زدن و تبدیل آن به خشم ، از خود دفاع میكند.
از دیدگاه روانشناسان رشد ، برخی از كودكان بطور فطری پرخاشگرتر از سایرین هستند و این ویژگی می تواند در تعامل با دیگران بروز كرده و به صورت خشم مزمن متجلی شود.
از دیدگاه یادگیری مشاهده ای اگر فرد در خانواده ای پرورش یابد كه والدین او یا خواهر و برادرهایش بدون كنترل و محدودیت تكانه های پرخاشگرانه از خود نشان می دهند، او نیز، رفتار آنان را تقلید می كند.
ویلیام گلاسر، پدر رویكرد واقعیت درمانی، خشم را تا حدود زیادی، خود تلقینی می داند. به نظر وی خشم تنها یك واكنش نسبت به موقعیت نیست بلکه یک عمل داوطلبانه است و فرد با ارزیابی هایش خشم را انتخاب می كند. بنابراین باید مسئولیت این واكنش را بعهده گیرد.
شیوه های مقابله با خشم :
چنانچه از خشم مزمن رنج می برید، راهبردهای عملی زیر می تواند برای شما مفید باشد:
احتمالا شما بیش از حد حالت هیجانی خود را ارزیابی می كنید و به اندازه كافی به مسئولیت خود بعنوان فردی مسئول و بالغ اهمیتی قائل نشده اید، در ذهن خود این تصوریر را مجسم كنید كه در موقعیت های هیجانی باید مسئولانه برخورد كنم.
از خودتان بپرسید آیا خشم تنها راه مقابله با اضطراب اساسی است. اگر علت خشم مزمن شما یك اضطراب نهفته یا سركوب شده باشد باید شیوه های مقابله با اضطراب را بكار بگیرید.
بین موقعیتی كه شما را عصبانی می كند و پاسخ به آن موقعیت، فاصله بیاندازید. به افرادی كه بیش از حد در موقعیت های خشم قرار دارند و زود از كوره در می روند توصیه می شود تا ١٠ بشمارید.
برای به تأخیر انداختن پاسخ ، مدت زمان وقفه را بیشتر كنید. در طول این مدت با عقاید بوجود آورنده خشم كه در ذهن شما می گذرد به مجادله بپردازید، مثلاً اگر فكر می كنید دوست تان همیشه شما را منتظر می گذارد از خودتان بپرسید آیا واقعاً همینطور است؟ آیا حق با من است؟
شاید متوجه شوید كه ارزیابی شما بیش از حد بوده و برخوردتان منصفانه نبوده است.
حتی اگر پرخاشگری یكی از ویژگی های شخصیتی شما باشد، به جای اینكه خودتان را قربانی آن بدانید، سعی كنید با ایجاد تغییر در خود تأثیر منفی آنرا به حداقل برسانید.
شاید علت رفتار پرخاشگرانه شما، الگوهایی بوده كه از والدین خود یاد گرفته اید. در اینصورت از خود بپرسید آیا چون در كودكی الگوی خوبی نداشتم مجبورم همیشه واكنش نا مناسبی نشان دهم؟ پاسخهایی كه به این قبیل پرسشها می دهید احتمالاً به شما كمك می كند تا خود را از اسارت یادگیری مشاهده ای رها كنید.
گاهی در معرض تهدیدهای روانشناختی قرار می گیریم و به شیوه های مختلف با آن مقابله می كنیم. یكی از آن شیوه ها شیوه مذاكره ای است. با افراد مهم زندگی تان تبادل نظر و صحبت كنید.
اگر فكر می كنید تا اندازه ای بیش فعال هستید، لازم است به كمك شیوه هایی این برانگیختگی فیزیولوژیكی را به حداقل برسانید. افراد مبتلا به خشم مزمن در حد افراطی از الكل یا مواد خواب آور استفاده می كنند. وابستگی به داروها راهبرد مقابله ای كارآمدی نیست.
اگر احساس می كنید باید خشم خود را تخلیه كنید، می توانید با ضربه زدن به بالش یا مشت زدن به یك كیسه خشم خود را خالی كنید. انجام حركات جسمانی به شما كمك می كند تا خشم را رها كنید و شدت آنرا بكاهید.
كمك حرفه ای :
اگر متوجه شدید كه نمی توانید به شیوه مؤثری با خشم مزمن كنار بیایید. راههای دیگری وجود دارد كه با كمك متخصصان روانپزشك و روان شناسان بالینی این مشكل را به حداقل برسانید.
درمانگر می تواند به شما كمك كند تا انگیزه های ناهشیاری نهفته در پشت این خشم را بشناسید. ممكن است در دوران كودكی والدین شما نسبت به احاسات شما حساس نبوده و یا بیش از حد كنترل كننده بوده اند. این احساس، خشم شما را تداوم می بخشد و تقریباً آنرا به هر كس كه كوچكترین اقتداری نسبت به شما داشته باشد تعمیم می دهید. مثلاً نسبت به همسر ، معلم یا كارفرمای خود .
روان تحلیل گر به شما كمك می كند تا متوجه شوید كه چگونه با بكارگیری مكانیسم دفاعی ریشه های نا هوشیار خشم خود را انكار می كنید. در واقع شما با بكارگیری مكانیسم فرافكنی، دیگران را مورد خشم خود قرار می دهید و به جای بررسی علت خشم، دیگران را منشا آن می دانید.
در رویكرد رفتار گرایی، درمانگر به شما كمك می كند تا با استفاده از شیوه های عملی از موقعیت ها و افراد خشم برانگیز اجتناب كیند و پیا مدهای روانشناختی همراه با خشم مزمن را بشناسید.
در رویكرد بین فردی، درمانگر به شما كمك خواهد كرد تا با استفاده از شیوه هایی نظیر آموزش مهارتهای ارتباطی و جرأتمندی روابط بین فردی خود را بهبود بخشید. توجه داشته باشید كه بین رفتار جرأتمند و پرخاشگری تفاوت وجود دارد رفتار جرأتمند به شما اجازه می دهد كه بدون خراب شدن رابطه از حقوق خود دفاع كنید در حالیكه پاسخ پرخاشگرانه پاسخی هیجانی است و به نادیده گرفتن خود منجر می شود.
در رویكرد شناختی، درمانگر، شما را بعنوان یك انسان متفكر و هوشیار در نظر می گیرد بر اساس این رویكرد علت خشم مزمن شما ، عقاید تحریف شده است. درمانگر به شما كمك می كند تا این تحریفها را بشناسید.
گرچه داروی ضد خشم وجود ندارد اما گاهی اوقات خشم مزمن همراه با برانگیختگی بالا در سیستم اعصاب مركزی است. در چنین مواردی ، روانپزشك با تجویز یك آرام بخش خفیف، تنش و آشفتگی را كاهش می دهد اما دارو تنها راه درمان خشم مزمن نیست. مصرف دارو در كنار روان درمانی، شرایط مناسبی برای سازگاری بهتر فراهم می كند. گاهی لازم است با توجه به نوع و شدت مشكل بطور موقت و زیر نظر پزشك از دارو استفاده كرد. در نهایت هدف ترك دارو و پذیرفتن مسئولیت اعمال و رفتار خود است.
منبع : ورلد نیوز