دختر
23ساله ام.
2 ساله که رابطه دارم.
1- تو اين 2 سال رابطه، هيچ اتفاقی برای بکارت من نيفتاده، نه خون نه تغيير شکل. در حدی که اين دوست پسر من شک کرده! منم با وجود اينکه فقط با همين آدم رابطه داشتم و دارم، ميترسم برم دکتر. يک بار هم رفتم، دکتره دست بسرم کرد.
2-ميل جنسيمو حدود یکسال و نيمه که از دست دادم. مدام ميخوام از رابطه و نزديکی فرار کنم.طرفم خيلی خوب سعی ميکنه من رو تحريک کنه، من هم تحريک ميشم ولی لذتی که بايد رو نميبرم و مدام منتظر تموم شدن رابطه هستم.
اصلاً با دخول ارضا نميشم، و قبلاً فقط با مالش و دهانی ارگاسم ميشدم. و الان تقريباً امکان ارگاسمم 0 شده. 1 دقيقه هم نميتونم هم خوابگی رو تحمل کنم و فقط به بهونه های مختلف ميخوام که فرار کنم و حتی تحمل نوازش هم ندارما!
چيکار کنم تا بتونم مثل گذشته از نزديکی لذت ببرم؟
قبلاً تمام مدت احساس نياز داشتم، طوری که حتی با وجود دوست پسرم مجبور بودم، روزی چند بار خود ارضايی کنم. و الان به طور عجيبی از اون حالت اومدم پايين، و فقط و فقط دلم ميخواد که فرار کنم، حتی بارها به بهونه های مختلف خواستم بهم بزنم سر انزجاری که سر اين جريان داشتم.
نکته: 2 ساله که قرصایه ضد افسردگی و اختلال شخصيت و اين چيزا مصرف ميکنم.البته دکترم ميگه بي ميليت ميتونه ناشی از افسردگی باشه.ولی من ميگم شايد مال قرصايی که مصرف ميکنمه! البته کلی قرص عوض کردم تو اين مدت و حتی يه مدت نخوردم قرصمو ولی تغيير نکردم.افسردگيم هم تو اين 2 سال تغيير نکرده!!!! و اين موضوع داره منو افسرده تر و عصبی تر ميکنه.
شرمنده اگه طولانی شد.
23ساله ام.
2 ساله که رابطه دارم.
1- تو اين 2 سال رابطه، هيچ اتفاقی برای بکارت من نيفتاده، نه خون نه تغيير شکل. در حدی که اين دوست پسر من شک کرده! منم با وجود اينکه فقط با همين آدم رابطه داشتم و دارم، ميترسم برم دکتر. يک بار هم رفتم، دکتره دست بسرم کرد.
2-ميل جنسيمو حدود یکسال و نيمه که از دست دادم. مدام ميخوام از رابطه و نزديکی فرار کنم.طرفم خيلی خوب سعی ميکنه من رو تحريک کنه، من هم تحريک ميشم ولی لذتی که بايد رو نميبرم و مدام منتظر تموم شدن رابطه هستم.
اصلاً با دخول ارضا نميشم، و قبلاً فقط با مالش و دهانی ارگاسم ميشدم. و الان تقريباً امکان ارگاسمم 0 شده. 1 دقيقه هم نميتونم هم خوابگی رو تحمل کنم و فقط به بهونه های مختلف ميخوام که فرار کنم و حتی تحمل نوازش هم ندارما!
چيکار کنم تا بتونم مثل گذشته از نزديکی لذت ببرم؟
قبلاً تمام مدت احساس نياز داشتم، طوری که حتی با وجود دوست پسرم مجبور بودم، روزی چند بار خود ارضايی کنم. و الان به طور عجيبی از اون حالت اومدم پايين، و فقط و فقط دلم ميخواد که فرار کنم، حتی بارها به بهونه های مختلف خواستم بهم بزنم سر انزجاری که سر اين جريان داشتم.
نکته: 2 ساله که قرصایه ضد افسردگی و اختلال شخصيت و اين چيزا مصرف ميکنم.البته دکترم ميگه بي ميليت ميتونه ناشی از افسردگی باشه.ولی من ميگم شايد مال قرصايی که مصرف ميکنمه! البته کلی قرص عوض کردم تو اين مدت و حتی يه مدت نخوردم قرصمو ولی تغيير نکردم.افسردگيم هم تو اين 2 سال تغيير نکرده!!!! و اين موضوع داره منو افسرده تر و عصبی تر ميکنه.
شرمنده اگه طولانی شد.