نوجوان در دوران بلوغ علاوه بر تغييرات جسمي ، دستخوش يکسري تغييرات و علائم رواني مي شود که شناخت اين علائم به والدين و مربيان براي درک بهتر نوجوان ، برخورد صحيح و منطقي با وي و رفتار مناسب با شرايط رواني و رفتاري آنان کمک زيادي مي کند .
* بلوغ به چهار مرحله تقسيم مي شود :
مرحله قبل از بلوغ که بين ۱۲-۱۰ سالگي قرار دارد . ولي گاهي بلوغ جسمي نيز در اين مرحله اتفاق مي افتد .
مرحله ۱۳ تا ۱۴ سالگي که معمولاً مرحله بلوغ جسمي است .
مرحله بعد از بلوغ يا مرحله اواسط نوجواني که مرحله ۱۶-۱۵ سالگي است .
مرحله ۱۷ تا ۱۹ سالگي که اواخر بلوغ و مرحله تکامل رشد جسمي است .
ويژگيهاي رواني و رفتاري بلوغ در دختران ۱۴ - ۱۰ ساله :
اين ويژگيها عبارتند از : ميل به گوشه گيري ، حساسيت بسيار نسبت به انتقاد ديگران ، بي قراري ، بي ثباتي ، تحريک پذيري ، نوسان در خلق و خو ، مخالفت با خانواده و دوستان و به طور کلي جامعه ، در رؤيا فرو رفتن ، شرم و حياي مربوط به تغييرات ناشي از بلوغ جنسي ، تنبلي و سستي ، نافرماني از بزرگترها ، خيره سري و خودرأيي ، نداشتن احساس امنيت و اعتماد به نفس ، مقاومت در برابر پند و اندرز والدين ، تمايل شديد به ارتباط نزديک با دوستان و گفتگوهاي پنهاني و طولاني با آنها ، حساسيت نسبت به آراستگي ظاهر خود و صرف وقت جلوي آينه . نوجوانان در اين سنين ، لباس پوشيدن به شيوه اي متفاوت با معيارهاي خانواده و همسان ،با گروه هم سن و سال خود را ترجيح مي دهند .
اين علائم که حدود يک سال پيش از بلوغ آغاز مي شود ، در مرحله جنسي رو به شدت مي گذارد و در مراحل پاياني بلوغ بتدريج کاهش مي يابد . بايد به تفاوتهاي فردي بين نوجوانان توجه داشت ، يعني اينکه ممکن است اين علائم به صورت يکسان در همه نوجوانان ظاهر نشود ، ضمن آنکه اغلب نوجوانان احساسات و عواطف خود را در اين مرحله از رشد بروز نمي دهند .
ويژگي هاي رواني و رفتاري بلوغ در دختران ۱۹-۱۵ ساله :
بيشتر دختران در سنين ۱۹-۱۵ بالغ شده اند . دختران حدود ۲ سال زودتر از پسران بالغ مي شوند .
تعدادي از دختران رشد جنسي را که مهمترين تغيير در اين دوره است ، خوشايند و برخي آن را موجب ناراحتي و دستپاچگي خود مي دانند .
معيارهاي رفتار و لباس پوشيدن را گروه هم سن و سالش براي او تعيين مي کند . کنجکاوي رو به افزايش درباره جنس مخالف ، در رؤياهاي عاشقانه فرو رفتن و اشتغال ذهني از ويژگي هاي رواني اين دوره است . علاوه بر اينها تفکر نوجوان به صورت انتزاعي در مي آيد که مرحله تازه ايي از هويت يابي ( شناخت خويش ) و رشد و شکوفايي اوست . جهت گيري آينده و انديشيدن درباره تصميمات مهم زندگي مانند تحصيل ، اشتغال ، انتخاب همسر و ازدواج ، بخش مهمي از رؤياهاي او را تشکيل مي دهند . به طور خلاصه مي توان گفت در اين گذرگاه ، زندگي آينده نوجوان پايه ريزي مي شود . رابطه او با والدين و مربيان از شکل رابطه کودک با پدر و مادر يا مربي ، به رابطه يک نوجوان در آستانه بزرگسالي با بزرگسالان ديگر از قبيل والدين و مربيان تبديل مي شود و همين امر توقعات زيادي را در او به وجود مي آورد . لذا نوجوانان در اين سنين به برخورد بزرگسالان با خود بسيار حساس هستند . نقش مهم و حساس والدين و مربيان در برخورد با نوجوانان در اين مرحله قابل توجه و تأمل است .
بهداشت رواني دوران بلوغ و نوجواني در دختران :
بهداشت رواني نوجوانان اهميت قابل ملاحظه اي دارد ؛ زيرا وضعيت و سلامت رواني آنان در اين دروه ،اثرات زيادي بر الگوهاي سازگاري رفتاري در بزرگسالي خواهد داشت . در مواردي مشاهده مي شود که بزرگسالاني که مسئوليت بهداشت و سلامت رواني نوجوانان را در جامعه برعهده دارند ، توجه لازم را نسبت به اين امر مهم نشان نمي دهند . در زير چند توصيه در زمينه بهداشت رواني نوجوانان ارائه مي شود :
براي ورود به دنياي پرتلاطم نوجواني ، لازم است والدين و مربيان براي تفاهم با نوجوان ، درک شرايط و وضعيت رشد جسمي ، جنسي ، رواني و اجتماعي نوجوان و ايجاد يک رابطه عاطفي ، صميمانه و احترام آميز با او تلاش کنند .
هر اندازه دانش و آگاهي والدين - که مهمترين منابع اطلاعاتي و کمک به نوجوانان هستند - در زمينه بلوغ و دوران نوجواني بيشتر باشد ، از نگراني هاي و مشکلات نوجوانان در اين دوره بحراني کاسته مي شود .
با فرزند نوجوان بايد درباره تغييرات جسمي ، زيستي ، جنسي ، رواني و اجتماعي بلوغ به گفتگوي صادقانه و صميمانه نشست .
اين کار بايد در زمانهاي مقتضي پيش از وقوع بلوغ انجام پذيرد .
گفتگوي والدين با نوجوان بايد جدي و در عين حال همدلانه و با محبت باشد .
نوجوان بايد با بلوغ و تغييرات جسمي ، زيستي و جنسي ناشي از آن و عملکرد سيستم باروري کاملاً آشنا شود و سپس با اثرات بلوغ بر تغيير وضعيت رواني و اجتماعي نوجوانان آشنايي يابد.
با پذيرش نوجوان و کمک به او در جهت شناخت ماهيت نوجواني و ابعاد گوناگون جسمي ، رواني ، اجتماعي ، بايد نوجوانان را در کنار آمدن با تغييرات سريع و پيچيده ناشي از بلوغ و سازگاري آنان با شرايط و تحولات پيش آمده ياري کرد .
به نوجوانان بايد در زمينه شناسايي خويشتن و پذيرش آن و همچنين استفاده حداکثر از توانايي ها و استعدادهايش کمک شود .
دختران و پسران در پايان اين دوره ( بلوغ ) هويت جنسي و اجتماعي خود را مي يابند و براي مسئوليت هاي فردي ، خانوادگي و اجتماعي آمادگي پيدا مي کنند . با واگذاري مسئوليت هاي در حد توان نوجوان به او ، به رشد حس مسئوليت پذيري و افزايش اعتمادبنفس وي کمک مي شود . نوجواناني که از رشد جمسي و رواني متعادل و مطلوبي برخوردارند ، هويت خويش را مي يابند و مسئوليت هاي اواخر دوران نوجواني را بهتر مي پذيرند و از اعتماد به نفس بيشتري نيز برخوردارند . داشتن انتظارات و توقعات بيش از حد توان نوجوان ،ممکن است منجر به احساس سرخوردگي و عدم کفايت فردي و اجتماعي او شود .
با توجه به تفاوتهاي فردي نوجوانان بايد با آنان رفتار شود .
در دوره نوجواني ، ترسها و نگرانيها ، معمولاً با احساس بي کفايتي اجتماعي و عدم اطمينان در تصميم گيري همراه است . بايد به نوجوان کمک کرد تا با کسب مهارتهاي اجتماعي و دريافت راهنمايي هاي تحصيلي و شغلي مناسب ، بر ترس ها و نگراني هاي خود غلبه کند يا آنها را کاهش دهد . يکي از مسئوليت هاي مهم والدين اين است که با ايجاد فضايي آرام و به دور از تشنج ، فرصت ها و امکاناتي براي نوجوانان در فعاليت هاي ورزشي ، هنري و ... فراهم آورند تا در رشد استعدادها و کسب مهارتهاي مختلف ، به آنان کمک کنند .
با برخورد احترام آميز با نوجوان ، بايد عزت نفس او را افزايش دهيد و به او برخي از نقشهاي بزرگسالي را با نظارت و راهنمايي واگذار کرد و از اين طريق مسئوليت پذيري را بتدريج دراو پرورش داد .
خشم و احساس ناراحتي و بدخلقي در نوجوانان ، بيشتر در نتيجه تعارض و درگيري با والدين و مربيان در مورد وظائف و تکاليفي است که در خانه و مدرسه و فعاليتهاي اجتماعي از او انتظار مي رود . براي کاهش اين مشکلات ، ايجاد يک رابطه عاطفي ، صميمانه ، و احترام آميز براي تفاهم با نوجوان و درک شرايط جسمي و رواني او و همچنين ارائه يک الگوي مسئوليت پذيري مناسب براي او ،لازم و مؤثر است .
بسياري از اختلافهاي بين والدين و نوجوان غيرضروري و قابل پيشگيري است . بايد دانست که منشأ اين اختلافها ، تلاش نوجوان براي رهايي از وابستگي کودکي و آماده شدن براي زندگي مستقل بزرگسالي است . بايد به آنان اطمينان داده شود که بالاخره بزرگسال و مستقل خواهند شد . هر قدر والدين بيشتر بدانند که تغييرات خلقي ، رواني و رفتاري نوجوان تا حد زيادي منشأ زيستي و فيزيولوژيکي دارد ، بيشتر با آنان همدردي و همدلي کنند و تلاش و مبارزه نوجوان براي بزرگ شدن را بهتر و بيشتر درک کنند .
با رفع تبعيض ، حسادت در نوجوانان ريشه کن مي شود ، چرا که پيدايش حسادت در نوجوان به طور عمده ناشي از تبعيص والدين و مربيان است .
ابعاد مختلف رشد در دوره نوجواني ( جسمي ، زيستي ، جنسي ، رواني ، اجتماعي ) به يکديگر مربوط و درهم تنيده اند .
بنابراين مشکل عاطفي نوجوان ممکن است در سازگاري اجتماعي او خلل ايجاد کند . بايد سعي شود بين فرزندان تبعيض جنسيتي وجود نداشته باشد . بويژه در گفتگوهاي خصوصي مربوط به مسائل جنسي ، بر رابطه متقابل پدر با پسر و مادر با دختر تأکيد مي شود .
ايجاد فضاي امن و محبت آميز توأم با احترام در خانواده به نوجوان کمک کند تا اين دوران دشوار را راحت تر بگذراند ، بايد بر نهاد خانواده تأکيد شود . دانستن اين مسئله که ازدواج تنها راه تأمين نياز جنسي و تشکيل خانواده است ، نيز ضروري است .
به نوجوانان بايد تأکيد شود که با رسيدن به سن بلوغ احتمال حاملگي وجود دارد تا در صورت ازدواج زودهنگام کاملاً از خود مراقبت کنند .
والدين مطمئن ترين افراد در زندگي نوجوان هستند . آنها مي توانند با ايجاد رابطه مطلوب با او و نا ديده گرفتن بسياري از اختلالات خلقي ، رفتاري و عاطفي و نظارت مداوم توآم با همدلي ، در پيشگيري از بسياري از مشکلات و بزهکاريها نقشي مؤثر ايفا کنند . بنابراين توجه شود که اگر نوجوانان با والدين به هر دليلي مشکلي دارند و يا نياز به اطلاعات بيشتري دارند ،حتماً با مشاوران مورد اطمينان نظير معلمان و مشاوران مدرسه و خارج از مدرسه مشورت کنند يا از خودآموز و جزوات مربوطه استفاده کنند تا از راهنمايي هاي لازم برخوردار شوند ..
* بلوغ به چهار مرحله تقسيم مي شود :
مرحله قبل از بلوغ که بين ۱۲-۱۰ سالگي قرار دارد . ولي گاهي بلوغ جسمي نيز در اين مرحله اتفاق مي افتد .
مرحله ۱۳ تا ۱۴ سالگي که معمولاً مرحله بلوغ جسمي است .
مرحله بعد از بلوغ يا مرحله اواسط نوجواني که مرحله ۱۶-۱۵ سالگي است .
مرحله ۱۷ تا ۱۹ سالگي که اواخر بلوغ و مرحله تکامل رشد جسمي است .
ويژگيهاي رواني و رفتاري بلوغ در دختران ۱۴ - ۱۰ ساله :
اين ويژگيها عبارتند از : ميل به گوشه گيري ، حساسيت بسيار نسبت به انتقاد ديگران ، بي قراري ، بي ثباتي ، تحريک پذيري ، نوسان در خلق و خو ، مخالفت با خانواده و دوستان و به طور کلي جامعه ، در رؤيا فرو رفتن ، شرم و حياي مربوط به تغييرات ناشي از بلوغ جنسي ، تنبلي و سستي ، نافرماني از بزرگترها ، خيره سري و خودرأيي ، نداشتن احساس امنيت و اعتماد به نفس ، مقاومت در برابر پند و اندرز والدين ، تمايل شديد به ارتباط نزديک با دوستان و گفتگوهاي پنهاني و طولاني با آنها ، حساسيت نسبت به آراستگي ظاهر خود و صرف وقت جلوي آينه . نوجوانان در اين سنين ، لباس پوشيدن به شيوه اي متفاوت با معيارهاي خانواده و همسان ،با گروه هم سن و سال خود را ترجيح مي دهند .
اين علائم که حدود يک سال پيش از بلوغ آغاز مي شود ، در مرحله جنسي رو به شدت مي گذارد و در مراحل پاياني بلوغ بتدريج کاهش مي يابد . بايد به تفاوتهاي فردي بين نوجوانان توجه داشت ، يعني اينکه ممکن است اين علائم به صورت يکسان در همه نوجوانان ظاهر نشود ، ضمن آنکه اغلب نوجوانان احساسات و عواطف خود را در اين مرحله از رشد بروز نمي دهند .
ويژگي هاي رواني و رفتاري بلوغ در دختران ۱۹-۱۵ ساله :
بيشتر دختران در سنين ۱۹-۱۵ بالغ شده اند . دختران حدود ۲ سال زودتر از پسران بالغ مي شوند .
تعدادي از دختران رشد جنسي را که مهمترين تغيير در اين دوره است ، خوشايند و برخي آن را موجب ناراحتي و دستپاچگي خود مي دانند .
معيارهاي رفتار و لباس پوشيدن را گروه هم سن و سالش براي او تعيين مي کند . کنجکاوي رو به افزايش درباره جنس مخالف ، در رؤياهاي عاشقانه فرو رفتن و اشتغال ذهني از ويژگي هاي رواني اين دوره است . علاوه بر اينها تفکر نوجوان به صورت انتزاعي در مي آيد که مرحله تازه ايي از هويت يابي ( شناخت خويش ) و رشد و شکوفايي اوست . جهت گيري آينده و انديشيدن درباره تصميمات مهم زندگي مانند تحصيل ، اشتغال ، انتخاب همسر و ازدواج ، بخش مهمي از رؤياهاي او را تشکيل مي دهند . به طور خلاصه مي توان گفت در اين گذرگاه ، زندگي آينده نوجوان پايه ريزي مي شود . رابطه او با والدين و مربيان از شکل رابطه کودک با پدر و مادر يا مربي ، به رابطه يک نوجوان در آستانه بزرگسالي با بزرگسالان ديگر از قبيل والدين و مربيان تبديل مي شود و همين امر توقعات زيادي را در او به وجود مي آورد . لذا نوجوانان در اين سنين به برخورد بزرگسالان با خود بسيار حساس هستند . نقش مهم و حساس والدين و مربيان در برخورد با نوجوانان در اين مرحله قابل توجه و تأمل است .
بهداشت رواني دوران بلوغ و نوجواني در دختران :
بهداشت رواني نوجوانان اهميت قابل ملاحظه اي دارد ؛ زيرا وضعيت و سلامت رواني آنان در اين دروه ،اثرات زيادي بر الگوهاي سازگاري رفتاري در بزرگسالي خواهد داشت . در مواردي مشاهده مي شود که بزرگسالاني که مسئوليت بهداشت و سلامت رواني نوجوانان را در جامعه برعهده دارند ، توجه لازم را نسبت به اين امر مهم نشان نمي دهند . در زير چند توصيه در زمينه بهداشت رواني نوجوانان ارائه مي شود :
براي ورود به دنياي پرتلاطم نوجواني ، لازم است والدين و مربيان براي تفاهم با نوجوان ، درک شرايط و وضعيت رشد جسمي ، جنسي ، رواني و اجتماعي نوجوان و ايجاد يک رابطه عاطفي ، صميمانه و احترام آميز با او تلاش کنند .
هر اندازه دانش و آگاهي والدين - که مهمترين منابع اطلاعاتي و کمک به نوجوانان هستند - در زمينه بلوغ و دوران نوجواني بيشتر باشد ، از نگراني هاي و مشکلات نوجوانان در اين دوره بحراني کاسته مي شود .
با فرزند نوجوان بايد درباره تغييرات جسمي ، زيستي ، جنسي ، رواني و اجتماعي بلوغ به گفتگوي صادقانه و صميمانه نشست .
اين کار بايد در زمانهاي مقتضي پيش از وقوع بلوغ انجام پذيرد .
گفتگوي والدين با نوجوان بايد جدي و در عين حال همدلانه و با محبت باشد .
نوجوان بايد با بلوغ و تغييرات جسمي ، زيستي و جنسي ناشي از آن و عملکرد سيستم باروري کاملاً آشنا شود و سپس با اثرات بلوغ بر تغيير وضعيت رواني و اجتماعي نوجوانان آشنايي يابد.
با پذيرش نوجوان و کمک به او در جهت شناخت ماهيت نوجواني و ابعاد گوناگون جسمي ، رواني ، اجتماعي ، بايد نوجوانان را در کنار آمدن با تغييرات سريع و پيچيده ناشي از بلوغ و سازگاري آنان با شرايط و تحولات پيش آمده ياري کرد .
به نوجوانان بايد در زمينه شناسايي خويشتن و پذيرش آن و همچنين استفاده حداکثر از توانايي ها و استعدادهايش کمک شود .
دختران و پسران در پايان اين دوره ( بلوغ ) هويت جنسي و اجتماعي خود را مي يابند و براي مسئوليت هاي فردي ، خانوادگي و اجتماعي آمادگي پيدا مي کنند . با واگذاري مسئوليت هاي در حد توان نوجوان به او ، به رشد حس مسئوليت پذيري و افزايش اعتمادبنفس وي کمک مي شود . نوجواناني که از رشد جمسي و رواني متعادل و مطلوبي برخوردارند ، هويت خويش را مي يابند و مسئوليت هاي اواخر دوران نوجواني را بهتر مي پذيرند و از اعتماد به نفس بيشتري نيز برخوردارند . داشتن انتظارات و توقعات بيش از حد توان نوجوان ،ممکن است منجر به احساس سرخوردگي و عدم کفايت فردي و اجتماعي او شود .
با توجه به تفاوتهاي فردي نوجوانان بايد با آنان رفتار شود .
در دوره نوجواني ، ترسها و نگرانيها ، معمولاً با احساس بي کفايتي اجتماعي و عدم اطمينان در تصميم گيري همراه است . بايد به نوجوان کمک کرد تا با کسب مهارتهاي اجتماعي و دريافت راهنمايي هاي تحصيلي و شغلي مناسب ، بر ترس ها و نگراني هاي خود غلبه کند يا آنها را کاهش دهد . يکي از مسئوليت هاي مهم والدين اين است که با ايجاد فضايي آرام و به دور از تشنج ، فرصت ها و امکاناتي براي نوجوانان در فعاليت هاي ورزشي ، هنري و ... فراهم آورند تا در رشد استعدادها و کسب مهارتهاي مختلف ، به آنان کمک کنند .
با برخورد احترام آميز با نوجوان ، بايد عزت نفس او را افزايش دهيد و به او برخي از نقشهاي بزرگسالي را با نظارت و راهنمايي واگذار کرد و از اين طريق مسئوليت پذيري را بتدريج دراو پرورش داد .
خشم و احساس ناراحتي و بدخلقي در نوجوانان ، بيشتر در نتيجه تعارض و درگيري با والدين و مربيان در مورد وظائف و تکاليفي است که در خانه و مدرسه و فعاليتهاي اجتماعي از او انتظار مي رود . براي کاهش اين مشکلات ، ايجاد يک رابطه عاطفي ، صميمانه ، و احترام آميز براي تفاهم با نوجوان و درک شرايط جسمي و رواني او و همچنين ارائه يک الگوي مسئوليت پذيري مناسب براي او ،لازم و مؤثر است .
بسياري از اختلافهاي بين والدين و نوجوان غيرضروري و قابل پيشگيري است . بايد دانست که منشأ اين اختلافها ، تلاش نوجوان براي رهايي از وابستگي کودکي و آماده شدن براي زندگي مستقل بزرگسالي است . بايد به آنان اطمينان داده شود که بالاخره بزرگسال و مستقل خواهند شد . هر قدر والدين بيشتر بدانند که تغييرات خلقي ، رواني و رفتاري نوجوان تا حد زيادي منشأ زيستي و فيزيولوژيکي دارد ، بيشتر با آنان همدردي و همدلي کنند و تلاش و مبارزه نوجوان براي بزرگ شدن را بهتر و بيشتر درک کنند .
با رفع تبعيض ، حسادت در نوجوانان ريشه کن مي شود ، چرا که پيدايش حسادت در نوجوان به طور عمده ناشي از تبعيص والدين و مربيان است .
ابعاد مختلف رشد در دوره نوجواني ( جسمي ، زيستي ، جنسي ، رواني ، اجتماعي ) به يکديگر مربوط و درهم تنيده اند .
بنابراين مشکل عاطفي نوجوان ممکن است در سازگاري اجتماعي او خلل ايجاد کند . بايد سعي شود بين فرزندان تبعيض جنسيتي وجود نداشته باشد . بويژه در گفتگوهاي خصوصي مربوط به مسائل جنسي ، بر رابطه متقابل پدر با پسر و مادر با دختر تأکيد مي شود .
ايجاد فضاي امن و محبت آميز توأم با احترام در خانواده به نوجوان کمک کند تا اين دوران دشوار را راحت تر بگذراند ، بايد بر نهاد خانواده تأکيد شود . دانستن اين مسئله که ازدواج تنها راه تأمين نياز جنسي و تشکيل خانواده است ، نيز ضروري است .
به نوجوانان بايد تأکيد شود که با رسيدن به سن بلوغ احتمال حاملگي وجود دارد تا در صورت ازدواج زودهنگام کاملاً از خود مراقبت کنند .
والدين مطمئن ترين افراد در زندگي نوجوان هستند . آنها مي توانند با ايجاد رابطه مطلوب با او و نا ديده گرفتن بسياري از اختلالات خلقي ، رفتاري و عاطفي و نظارت مداوم توآم با همدلي ، در پيشگيري از بسياري از مشکلات و بزهکاريها نقشي مؤثر ايفا کنند . بنابراين توجه شود که اگر نوجوانان با والدين به هر دليلي مشکلي دارند و يا نياز به اطلاعات بيشتري دارند ،حتماً با مشاوران مورد اطمينان نظير معلمان و مشاوران مدرسه و خارج از مدرسه مشورت کنند يا از خودآموز و جزوات مربوطه استفاده کنند تا از راهنمايي هاي لازم برخوردار شوند ..