شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

با احساس گناه و رنجش چه كنيم؟


  1. احساس گناه و رنجش حالت‌هايي رواني هستند كه عشق و محبت را تخريب كرده و درد ورنج به بار مي‌آورند. در ظاهر امر آنها توسط رخدادها ايجاد مي‌شوند ولي در واقع اينطور نيست. رنجش و گناه حاصل شيوة ارتباط شما با رخدادهاست ( يعني چگونگي ارتباط دادن حوادث با خود).خوشبختانه چون خودتان آنها را ايجاد كرده‌ايد، خودتان نيز قادر به ترك آنها هستيد. اين نوشته به شما ياد مي‌دهد كه چگونه خود را از دست آنها خلاص كنيد.


          احساس گناه
    وقتي احساس گناه مي‌كنيد، در واقع تائيد نكردن خود را تقويت مي‌كنيد. شما اعتماد به نفس و احترام به خود را از دست مي‌دهيد. احساس ناشايستگي كرده و خود را گير مي‌اندازيد .
    نكته كليدي براي رهايي از احساس گناه بازشناسي اين واقعيت است كه ما همه در زندگي مي‌كوشيم تا كارها را به بهترين وجه انجام دهيم، اما ممكن است در هر زمان  از مهارتها آگاهي‌هاي محدودي داشته باشيم.
    متاسفانه، آگاهي‌هاي ما بندرت كافي است. در نتيجه ما اشتباه مي‌كنيم. بعضي مواقع ممكن است اشتباهات بزرگي داشته باشيم.
    اشتباه كردن بخشي از ماهيت انسان است. اشتباه به ما مي‌آموزد كه چگونه ( شيوه درست) را ياد بگيريم.
    هرگاه كه اشتباه مي‌كنيد، چيزي در مورد زندگي ياد مي‌گيريد. بنابراين با هر اشتباه عاقل‌تر و آگاه‌تر مي‌گرديد. پنج سال بعد   نسبت به امروز داناتر خواهيد بود اما دانايي پنج سال بعدشما به درد امروزتان نمي‌خورد. زيرا همين الان شما آن را نداريد.
    همين طور دانايي كه امروز از آن برخورداريد را نمي‌توانيد به گذشته، يعني زماني كه اشتباهي را انجام داده‌ايد ببريد. زيرا شما آنچه را كه امروز مي‌دانيد در آن زمان نمي‌دانستيد. شما در آن زمان فقط آنچه را كه مي‌دانستيد، از آن آگاه بوديد.
    براي لمس اين واقعيت در زندگي خودتان، به زماني برگرديدكه در آن اشتباهي را مرتكب شده‌ايد. توجه كنيد كه در آن دوران شما حالت رواني خاصي داشته و به شيوه‌اي خاص به زندگي نگاه مي‌كرديد. توجه كنيد كه شما در آن لحظه متناسب با آنچه كه در آن قرار داشتيد عمل كرده‌ايد.
    اگر شما ازآنچه كه  امروز ه مي‌دانيد با خبر بوديد، احتمالا به شيوه‌هاي ديگر عمل مي‌كرديد، اما با خبر نبوديد. حتي اگر فكر مي‌كنيد كه بهتر مي‌دانستيد، باز هم قادر نبوديد به مانند امرو ز نتايج را پيش بيني كنيد.
    بنابراين، در اينجا سؤالي بزرگ مطرح مي‌شود: آيا حاضريد خود را به خاطر آنچه كه نمي‌دانستيد، بيخشيد؟
    آيا حاضريد خود را به خاطر اينكه داناتر و آگاه‌تر نبوديد ببخشيد؟ شما قادر به انجام اين كار هستيد. اگر دقت كنيد، مي‌بينيد كه در هر لحظه از زمان و در هر جايي از مكان مي‌توانيد بهترين كار را انجام دهيد.
    به خود اجازه انسان بودن بدهيد!


    رنجش

    وقتي از كسي مي‌رنجيد، خود را در بن بست قرار مي دهيد. زبانتان تندو طعنه آميز شده و قادر به ابراز عشق و علاقه نمي‌گرديد. سرزنده بودن و لذت را از دست مي‌دهيد. مثل اينكه در اطراف خود ديوار كشيده و زندگي را براي خود مشكل‌تر مي‌سازيد.
    ترك و رها كردن رنجش براي ديگران سودي ندارد. سود رها كردن رنجش مال خود شماست زماني كه از كسي مي رنجيد با قدرت مي گوئيد كه اشكال از فلان كس است نه از شما و شما با قدرت ديگران را سرزنش كرده و فرصت پرداختن به خود را از دست مي دهيد.
    اگر به خودتان نگاه كنيد، تمام آسيب ناشي از اتفاق رخ داده را تجربه خواهيد كرد .شما در اين صورت تمامي آسيب  و ناراحتي ناشي از به اندازة كافي خوب نبود ، ارزش محبت نداشتن يا ساير اشكال تائيد نكردن خود را ، احساس خواهيد كرد. براي اجتناب از اين آسيب وناراحتي ، شما مي رنجيد.
    اولين قدم در كاهش رنجش اين است كه حاضر به احساس اين آسيب و ناراحتي باشيد. احساس رنجش را بررسي كرده و آسيب و ناراحتي را پيدا كنيد. احساس خوب نبود‌ن يا ارزش محبت نداشتن را كه تا حال از آن اجتناب مي‌كرديد، پيدا نمائيد. سپس به ابراز آن بپردازيد. اگر مي‌توانيد گريه كنيد. اگر قادر به احساس اين ناراحتي باشيد، نيازي به رنجش نخواهيد داشت.
    با شناسايي و التيام مسائل دروني كه زندگي شما را در بر گرفته، دلتان را شفا دهيد.
    گام بعدي توجه به اين نكته است كه كسي كه شما از او رنجيده‌ايد، حالت روان شناختي خاص خود را داشته و دنيا و زندگي را به شيوه‌اي خاص مي‌بيند. توجه كنيد كه آن شخص آگاهي‌هاي محدودي داشته ومتناسب با توانايي‌ها و مهارتهاي محدود خود عمل مي‌كند.اكنون به اين موضوع دقت كنيد كه اگر اين شخص عاقل‌تر وآگاه‌تر بود، شايد طور ديگري عمل مي‌كرد. اما او داناتر و آگاه‌تر نيست. اين شخص فقط آگاهي‌هاي محدودي از آنچه كه هست، دارد.
    توجه كنيد كه او بر اساس توانايي محدودش به بهترين وجه ( ازديدگاه خودش ) رفتار مي‌كند. به اين نكته توجه كنيد كه چقدر او به دليل محدوديت در توانايي‌هايش رنج مي‌كشد.اكنون از خود بپرسيد، آيا حاضريد او را به خاطر آن كه داناتر وآگاه‌تر نيست ببخشيد؟ آيا حاضريد او را به خاطر اين كه متناسب با توانايي هاي محدودش رفتار كرده‌، ببخشيد؟ آيا حاضريد او رابه خاطر آسيبي كه باعث شده است، ببخشيد؟
    فراموشي نكنيد كه (سود ) بخشيدن براي شماست نه براي ديگران. بخشش يك انتخاب است. رنجش را به كنار گذاشته وبه زندگي بپردازيد.

    http://www.msrt.ir/
     
    تشکر شده توسط : 6 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.18 ثانیه (39)