زن و شوهرها نبايد از اختلافات خود فرار کنند و بايد با هم گفتگو کنند تا بتوانند مشکل را به بهترين شکل حل و فصل کنند. اما جنگ زن و شوهرها هم قاعده و قانوني دارد که مانند مسابقات ورزشي دوستانه بايد آنها را رعايت کرد تا هر دو طرف برنده از زمين خارج شوند.
10 قانون جنگ دوستانه زن و شوهرها به قرار زير هستند؛
1- تفاوت هاي همسرتان را با خودتان بپذيريد و آنها را عميقاً در نظر داشته باشيد.
2- در ارتباط بودن با همسرتان خيلي مهم تر از اين است که حق با شما باشد.
3- هرچه بکاريد همان را برداشت مي کنيد.
4- هر چند وقت يک بار از عادات روزمره خود دست بکشيد.
5- احساساتتان را بيان کنيد و به همسرتان بگوييد چقدر برايتان مهم است.
6- دوستانه بجنگيد.
7- اولويت را به رابطه تان بدهيد.
8- هر روز از زندگي تان لذت ببريد.
9- درباره آينده تان با هم صحبت کنيد.
10- به جنبه هاي افسانه اي عشق ايمان داشته باشيد.
مهم نيست موضوع اختلاف با همسرتان چيست، مهم نيست که شما فکر مي کنيد صد درصد حق با شماست، مهم نيست چقدر عصباني هستيد،
هميشه و هميشه با همسرتان با احترام و متانت رفتار کنيد، تا مي توانيد با افتخار و سربلندي نسبت به همسرتان رفتار کنيد حتي اگر او در پاسخ چنين رفتاري پيش نگيرد. شما مسوول رفتار و کردار همسرتان نيستيد، فقط و فقط مسوول خودتان هستيد. زبان ارعاب يا تحقير در پيش نگيريد. هيچ گاه همسرتان را نزنيد يا او را هل ندهيد. افسوس هاي گذشته را دوباره زنده نکنيد. بر لحظه متمرکز بشويد، همين جا و همين لحظه و عکس العملتان را براي اتفاقي که همين الان مي افتد تنظيم کنيد. حرفي نزنيد که مجبور بشويد آن را پس بگيريد. کردار و گفتار خود را به دست احساساتتان نسپاريد
متاسفانه، بخشي از هر رابطه اي فهم نادرست و اختلا ف نظر است. از اختلاف گريزي نيست چون تجربيات زندگي و توقعاتي که هر يک از زن و شوهر از زندگي مشترک دارد، به هر حال با هم منطبق نيستند. در کنار اين تجربيات و توقعات طبيعت زندگي که روزهاي بد و حالات روحي بد را گاه به گاه به ارمغان مي آورد، باعث مي شود که هر از چندي حتي در بهترين و عاشقانه ترين زندگي ها هم دعوا و اختلاف پيش بيايد. در دست داشتن ابزار درست براي جنگيدن باعث مي شود جنگ دوستانه را بتوان از جنگ مخرب و مغرضانه تمييز داد.علاوه بر توصيه هاي متعارف که در بالا گفته شد، ابزار عيني زير نيز کمک مي کند که اختلاف و درگيري به نتيجه سازنده برسد؛
جملات خود را با فاعل «من» بيان کنيد نه با فاعل «تو».
مثلاً اين دو جمله را مقايسه کنيد؛
«من ناراحت شدم» و «تو مرا ناراحت کردي».
با جمله دوم همسر خود را در موضع تدافعي قرار مي دهيد. جملات با فاعل «تو» معمولاً توهين آميز و شايد ارعاب آميز باشند در حالي که جملاتي که فاعل «من» دارند، فقط احساس شما را بيان مي کنند و حس مسووليت پذيري شما را بر اساس فکر يا احساس مشخصي نشان مي دهند.در ادامه همين روش به جاي «تو آدمي هستي که...» بگوييد «احساس کردم که تو...». فرق اين دو جمله اين است که وقتي مي گوييد من اين طور دريافتم، قضاوت نمي کنيد که همسرتان از نظر شما واقعاً آن طور است، فقط احساس خود را از رفتار او در آن لحظه خاص بيان مي کنيد.
اين دو جمله را با هم مقايسه کنيد؛
«احساس کردم که تو مثل يک بادکنک هستي که زيادي باد شده و پر از خشم هستي» و «خيلي عصباني هستي».
فکر مي کنيد همسرتان چه واکنشي به جمله دوم نشان مي دهد. احتمالاً جواب مي دهد؛ «نه، اصلاً هم اين طور نيست، چطور جرات مي کني چنين حرفي بزني» که باعث گرم تر شدن آتش دعوا مي شود. از طرفي جمله اي که فاعل «من» دارد اين پرسش را در خود دارد که «چرا چنين احساسي داري» و بر اين اساس مي توانيد بحث را در راه درستي پيش ببريد.مسلم است که دوستانه جنگيدن کار مشکلي است به خصوص وقتي که در ميانه اختلاف و کشمکش هستيد اما به ياد داشته باشيد هنگامي که مي خواهيد حرف ناراحت کننده يا مغرضانه اي بزنيد حتماً عقب نشيني کنيد.
کسي که اکنون روبه روي شما ايستاده و مي خواهيد او را هدف حملات بي رحمانه خود قرار دهيد، همان کسي است که او را انتخاب کرده ايد که عاشقش باشيد و يک عمر با او بمانيد.
به اين فرد و رابطه تان احترام بگذاريد و اين کار را با شريک کردن او در احساساتتان انجام بدهيد. سهم مسووليت خود را بپذيريد و تا جايي که امکان دارد راه حل هاي برنده برنده پيشنهاد کنيد که باعث شود هر دو پيشرفت کنيد. بالاخره همسر شما همان کسي است که يک عمر برايتان باقي مي ماند و مي خواهيد روزها و شب هايتان را با او بگذرانيد پس حتي در لحظات سخت با او با احترام رفتار کنيد.
http://mosbateman.blogfa.com
10 قانون جنگ دوستانه زن و شوهرها به قرار زير هستند؛
1- تفاوت هاي همسرتان را با خودتان بپذيريد و آنها را عميقاً در نظر داشته باشيد.
2- در ارتباط بودن با همسرتان خيلي مهم تر از اين است که حق با شما باشد.
3- هرچه بکاريد همان را برداشت مي کنيد.
4- هر چند وقت يک بار از عادات روزمره خود دست بکشيد.
5- احساساتتان را بيان کنيد و به همسرتان بگوييد چقدر برايتان مهم است.
6- دوستانه بجنگيد.
7- اولويت را به رابطه تان بدهيد.
8- هر روز از زندگي تان لذت ببريد.
9- درباره آينده تان با هم صحبت کنيد.
10- به جنبه هاي افسانه اي عشق ايمان داشته باشيد.
مهم نيست موضوع اختلاف با همسرتان چيست، مهم نيست که شما فکر مي کنيد صد درصد حق با شماست، مهم نيست چقدر عصباني هستيد،
هميشه و هميشه با همسرتان با احترام و متانت رفتار کنيد، تا مي توانيد با افتخار و سربلندي نسبت به همسرتان رفتار کنيد حتي اگر او در پاسخ چنين رفتاري پيش نگيرد. شما مسوول رفتار و کردار همسرتان نيستيد، فقط و فقط مسوول خودتان هستيد. زبان ارعاب يا تحقير در پيش نگيريد. هيچ گاه همسرتان را نزنيد يا او را هل ندهيد. افسوس هاي گذشته را دوباره زنده نکنيد. بر لحظه متمرکز بشويد، همين جا و همين لحظه و عکس العملتان را براي اتفاقي که همين الان مي افتد تنظيم کنيد. حرفي نزنيد که مجبور بشويد آن را پس بگيريد. کردار و گفتار خود را به دست احساساتتان نسپاريد
متاسفانه، بخشي از هر رابطه اي فهم نادرست و اختلا ف نظر است. از اختلاف گريزي نيست چون تجربيات زندگي و توقعاتي که هر يک از زن و شوهر از زندگي مشترک دارد، به هر حال با هم منطبق نيستند. در کنار اين تجربيات و توقعات طبيعت زندگي که روزهاي بد و حالات روحي بد را گاه به گاه به ارمغان مي آورد، باعث مي شود که هر از چندي حتي در بهترين و عاشقانه ترين زندگي ها هم دعوا و اختلاف پيش بيايد. در دست داشتن ابزار درست براي جنگيدن باعث مي شود جنگ دوستانه را بتوان از جنگ مخرب و مغرضانه تمييز داد.علاوه بر توصيه هاي متعارف که در بالا گفته شد، ابزار عيني زير نيز کمک مي کند که اختلاف و درگيري به نتيجه سازنده برسد؛
جملات خود را با فاعل «من» بيان کنيد نه با فاعل «تو».
مثلاً اين دو جمله را مقايسه کنيد؛
«من ناراحت شدم» و «تو مرا ناراحت کردي».
با جمله دوم همسر خود را در موضع تدافعي قرار مي دهيد. جملات با فاعل «تو» معمولاً توهين آميز و شايد ارعاب آميز باشند در حالي که جملاتي که فاعل «من» دارند، فقط احساس شما را بيان مي کنند و حس مسووليت پذيري شما را بر اساس فکر يا احساس مشخصي نشان مي دهند.در ادامه همين روش به جاي «تو آدمي هستي که...» بگوييد «احساس کردم که تو...». فرق اين دو جمله اين است که وقتي مي گوييد من اين طور دريافتم، قضاوت نمي کنيد که همسرتان از نظر شما واقعاً آن طور است، فقط احساس خود را از رفتار او در آن لحظه خاص بيان مي کنيد.
اين دو جمله را با هم مقايسه کنيد؛
«احساس کردم که تو مثل يک بادکنک هستي که زيادي باد شده و پر از خشم هستي» و «خيلي عصباني هستي».
فکر مي کنيد همسرتان چه واکنشي به جمله دوم نشان مي دهد. احتمالاً جواب مي دهد؛ «نه، اصلاً هم اين طور نيست، چطور جرات مي کني چنين حرفي بزني» که باعث گرم تر شدن آتش دعوا مي شود. از طرفي جمله اي که فاعل «من» دارد اين پرسش را در خود دارد که «چرا چنين احساسي داري» و بر اين اساس مي توانيد بحث را در راه درستي پيش ببريد.مسلم است که دوستانه جنگيدن کار مشکلي است به خصوص وقتي که در ميانه اختلاف و کشمکش هستيد اما به ياد داشته باشيد هنگامي که مي خواهيد حرف ناراحت کننده يا مغرضانه اي بزنيد حتماً عقب نشيني کنيد.
کسي که اکنون روبه روي شما ايستاده و مي خواهيد او را هدف حملات بي رحمانه خود قرار دهيد، همان کسي است که او را انتخاب کرده ايد که عاشقش باشيد و يک عمر با او بمانيد.
به اين فرد و رابطه تان احترام بگذاريد و اين کار را با شريک کردن او در احساساتتان انجام بدهيد. سهم مسووليت خود را بپذيريد و تا جايي که امکان دارد راه حل هاي برنده برنده پيشنهاد کنيد که باعث شود هر دو پيشرفت کنيد. بالاخره همسر شما همان کسي است که يک عمر برايتان باقي مي ماند و مي خواهيد روزها و شب هايتان را با او بگذرانيد پس حتي در لحظات سخت با او با احترام رفتار کنيد.
http://mosbateman.blogfa.com