در مورد كودكان پرخاشگر و خشن كه ساير كودكان را كتك ميزنند، نبايد با خشونت عكس العمل نشان داده و آنها را كتك زد بلكه به او بگوييد:"نبايد دوستت را كتك بزني، اگر از دست او عصباني هستي، به او بگو از دستش عصباني هستي ولي او را نزن ". در واقع از او بخواهيد احساساتش را بازبان و نه با مشت و لگد بيان نمايد.
يكي از راههاي آرام نمودن غريزههاي ضد اجتماعي كودك اين است كه " عروسكهاي كتك خور" در اختيارش قرار دهيد. اين عروسكها را خودتان ميتوانيد در اندازه نسبتا بزرگي درست كنيد و آماده سازيد تا كودك بتواند غرايز اجتماع ستيز و احساسات آشفته خود را توسط آنها بيرون بريزد.
يكي ديگر از راههاي آزاد سازي اين غرايز كه به سادگي قابل اجراست، بازي با عوض كردن نقشهاست. به اين ترتيب به كودكتان بگوئيد:"امروز يك بازي جديد ميكنيم. تو بابا يا مامان ميشوي و من جاي تو را ميگيرم و كودك ميشوم. هرچه بگويي من گوش كرده و اطاعت ميكنم."اين بازي جهت آزاد سازي احساسات آشفته بدون هيچ خطري ميباشد.
روش آخر، در مورد آزاد سازي اين غرايز، فرستادن كودك به مهدكودك از سن 3سالگي است.در آنجا هم محركات جديدي براي يادگيري بهتر در اختيار كودك قرار ميگيرد و با كمك يك مربي خوب، موقعيتهاي زيادي جهت آزادسازي احساسات آشفته خواهد داشت.
اگر فرزندانتان متوجه شوند كه شما هميشه عالي و بيكم وكاست نيستيد، بلكه به هنگام ارتكاب به اشتباه عذر خواهي ميكنيد و در رفتارتان تجديد نظر مينمائيد، در زندگي خود موضع آرامتري ميگيرند. آنهانيز عذر خواهي كردن و اصلاح اشتباهات خود را ميآموزند.
توقعات خود را از كودك ، تدريجا اضافه كنيد. انتظارات زياده از حد، مشكلات جديدي را از قبيل: بهانهگيري در غذا خوردن، ترس از تاريكي و حيوانات، كندي در كارها، ناخن جويدن و ديدن خوابهاي ترسناك براي كودك به وجود ميآورد.
يك كودك داراي استعداد غريزي براي دوست داشتن، اطاعت و احترام گذاشتن به شما نيست. اين شما هستيد كه از بدو تولدش و با گذراندن زمان لازم، بايستي محبّت، اطمينان، احترام و دوست داشتن را در او به وجود آوريد.
به فرزندتان بياموزيد كه "درست "و "غلط"،"خوب "و "بد"،ربطي به احساسات ندارد. احساسات "خوب و بد" وجود ندارد، عمل "خوب و بد " وجود دارد. بعضي از والدين اجازه بيان احساسات منفي را به فرزندان خود نميدهند و با اين كار در مقابل بيان احساسات مثبت آنها نيز سدي ميبندند و نتيجه كلّي اين كار، سركوبي احساسات توسط كودكان خواهد شد.
در سنين پائينتر، بايستي كودكان را تشويق نمود تا تمام احساسات، چه خوشايند و چه ناخوشايند را براي والدين بيان نمايند، اما كودك از شش سالگي بايستي متوجّه شود كه ديگران نيز داراي احساسات هستند واو اجازه ندارد با بيان نظرات ناخوشايند خود، احساسات آنها را جريحهدار كند.
ممكن است رفتار نامناسب كودكي ما را عصباني كند. اما اگر بروز اين رفتارهاي نامناسب را نتيجه بي اطّلاعي و ناداني او بدانيم، در آن صورت شيوه سخن گفتن و برخورد ما با كودك در رويارويي با چنين موقعيتهايي تغيير خواهد كرد و در كودك نيز احساسهاي خوشايندتري برانگيخته خواهد شد.
هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد"اين جمله به گوش ما آشناست و منظور آن را درك ميكنيم. اما آيا كودكان نيز مانند ما معني و مفهوم آن را ميدانند؟ كودكان زمان و مكان مناسب براي رفتاري را نخواهند دانست مگر اينكه به آنها آموزش لازم در اين زمينه داده شود.
گاهي كودكان به اين سبب ملامت ميشوند كه مقررات مربوط به بزرگسالان را رعايت نميكنند. اما بيشتر وقتها علت اين نافرماني اين است كه كودكان به درستي نميدانند كه بزرگسالان از آنان چه ميخواهند. روش ما در آموزش و پرورش نبايد چنان باشد كه اطلاعات را كوركورانه به كودكان ياد بدهد. كودكان بايد بتوانند علّت برقراري مقررات و علت لزوم اطاعت از آنها را ياد بگيرند.
منبع:http://www.tebyan-hamedan.ir/danestaniha/archives/post_320.php
_________________
وقتي ساده و بي پيرايه ام و دلي گشاده دارم هيچكس مرا بد تفسير نمي كند ........
يكي از راههاي آرام نمودن غريزههاي ضد اجتماعي كودك اين است كه " عروسكهاي كتك خور" در اختيارش قرار دهيد. اين عروسكها را خودتان ميتوانيد در اندازه نسبتا بزرگي درست كنيد و آماده سازيد تا كودك بتواند غرايز اجتماع ستيز و احساسات آشفته خود را توسط آنها بيرون بريزد.
يكي ديگر از راههاي آزاد سازي اين غرايز كه به سادگي قابل اجراست، بازي با عوض كردن نقشهاست. به اين ترتيب به كودكتان بگوئيد:"امروز يك بازي جديد ميكنيم. تو بابا يا مامان ميشوي و من جاي تو را ميگيرم و كودك ميشوم. هرچه بگويي من گوش كرده و اطاعت ميكنم."اين بازي جهت آزاد سازي احساسات آشفته بدون هيچ خطري ميباشد.
روش آخر، در مورد آزاد سازي اين غرايز، فرستادن كودك به مهدكودك از سن 3سالگي است.در آنجا هم محركات جديدي براي يادگيري بهتر در اختيار كودك قرار ميگيرد و با كمك يك مربي خوب، موقعيتهاي زيادي جهت آزادسازي احساسات آشفته خواهد داشت.
اگر فرزندانتان متوجه شوند كه شما هميشه عالي و بيكم وكاست نيستيد، بلكه به هنگام ارتكاب به اشتباه عذر خواهي ميكنيد و در رفتارتان تجديد نظر مينمائيد، در زندگي خود موضع آرامتري ميگيرند. آنهانيز عذر خواهي كردن و اصلاح اشتباهات خود را ميآموزند.
توقعات خود را از كودك ، تدريجا اضافه كنيد. انتظارات زياده از حد، مشكلات جديدي را از قبيل: بهانهگيري در غذا خوردن، ترس از تاريكي و حيوانات، كندي در كارها، ناخن جويدن و ديدن خوابهاي ترسناك براي كودك به وجود ميآورد.
يك كودك داراي استعداد غريزي براي دوست داشتن، اطاعت و احترام گذاشتن به شما نيست. اين شما هستيد كه از بدو تولدش و با گذراندن زمان لازم، بايستي محبّت، اطمينان، احترام و دوست داشتن را در او به وجود آوريد.
به فرزندتان بياموزيد كه "درست "و "غلط"،"خوب "و "بد"،ربطي به احساسات ندارد. احساسات "خوب و بد" وجود ندارد، عمل "خوب و بد " وجود دارد. بعضي از والدين اجازه بيان احساسات منفي را به فرزندان خود نميدهند و با اين كار در مقابل بيان احساسات مثبت آنها نيز سدي ميبندند و نتيجه كلّي اين كار، سركوبي احساسات توسط كودكان خواهد شد.
در سنين پائينتر، بايستي كودكان را تشويق نمود تا تمام احساسات، چه خوشايند و چه ناخوشايند را براي والدين بيان نمايند، اما كودك از شش سالگي بايستي متوجّه شود كه ديگران نيز داراي احساسات هستند واو اجازه ندارد با بيان نظرات ناخوشايند خود، احساسات آنها را جريحهدار كند.
ممكن است رفتار نامناسب كودكي ما را عصباني كند. اما اگر بروز اين رفتارهاي نامناسب را نتيجه بي اطّلاعي و ناداني او بدانيم، در آن صورت شيوه سخن گفتن و برخورد ما با كودك در رويارويي با چنين موقعيتهايي تغيير خواهد كرد و در كودك نيز احساسهاي خوشايندتري برانگيخته خواهد شد.
هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد"اين جمله به گوش ما آشناست و منظور آن را درك ميكنيم. اما آيا كودكان نيز مانند ما معني و مفهوم آن را ميدانند؟ كودكان زمان و مكان مناسب براي رفتاري را نخواهند دانست مگر اينكه به آنها آموزش لازم در اين زمينه داده شود.
گاهي كودكان به اين سبب ملامت ميشوند كه مقررات مربوط به بزرگسالان را رعايت نميكنند. اما بيشتر وقتها علت اين نافرماني اين است كه كودكان به درستي نميدانند كه بزرگسالان از آنان چه ميخواهند. روش ما در آموزش و پرورش نبايد چنان باشد كه اطلاعات را كوركورانه به كودكان ياد بدهد. كودكان بايد بتوانند علّت برقراري مقررات و علت لزوم اطاعت از آنها را ياد بگيرند.
منبع:http://www.tebyan-hamedan.ir/danestaniha/archives/post_320.php
_________________
وقتي ساده و بي پيرايه ام و دلي گشاده دارم هيچكس مرا بد تفسير نمي كند ........