سلام
قبل از هر چیزی از تلاش بی وقف شما تشکر میکنم .
از حضورتان راهنمایی میخواستم .
قبل از هر صحبتی قبل از اینکه سوالم رو بیان کنم میخواستم بگم من فوق العاده به دوستم علاقمندم به طوریکه حتی من یک روز نمیتونم با دوستم صحبت نکنم یعنی من چندین بار با ایشان تماس میگیرم یا پیغام میدم اما هر دفعه میگم چرا شما زنگ نمیزنی یا پیغام نمیدی میگه کار داشته یا فراموش کردم البته این رو هم بگم من آنقدر کم طاقتم که نمیتونم منتظر تماس یا پیغام اون بمونم خودم زودتر تماس یا پیغام میدم و الان من در درونم احساس رضایت ندارم اما از طرفی هم نمیتونم بی توجه باشم به این مسئله یا صبر کنم اون زنگ بزنه و اینکه من تمام احساساتم رو به دوستم میگم میگم از این رفتارش ناراحت شدم و اون هم مپذیر از اینکه فراموش میکنه به من زنگ بزنه و معذرت میخواد و میگه سر م خیلی شلوغه و تکرار نمیکنم اما همیشه بدقولی میکنه میخواستم ببینم با این بد قولی او چکار کنم راهنمایی فرمائید . با سپاس فراوان
قبل از هر چیزی از تلاش بی وقف شما تشکر میکنم .
از حضورتان راهنمایی میخواستم .
قبل از هر صحبتی قبل از اینکه سوالم رو بیان کنم میخواستم بگم من فوق العاده به دوستم علاقمندم به طوریکه حتی من یک روز نمیتونم با دوستم صحبت نکنم یعنی من چندین بار با ایشان تماس میگیرم یا پیغام میدم اما هر دفعه میگم چرا شما زنگ نمیزنی یا پیغام نمیدی میگه کار داشته یا فراموش کردم البته این رو هم بگم من آنقدر کم طاقتم که نمیتونم منتظر تماس یا پیغام اون بمونم خودم زودتر تماس یا پیغام میدم و الان من در درونم احساس رضایت ندارم اما از طرفی هم نمیتونم بی توجه باشم به این مسئله یا صبر کنم اون زنگ بزنه و اینکه من تمام احساساتم رو به دوستم میگم میگم از این رفتارش ناراحت شدم و اون هم مپذیر از اینکه فراموش میکنه به من زنگ بزنه و معذرت میخواد و میگه سر م خیلی شلوغه و تکرار نمیکنم اما همیشه بدقولی میکنه میخواستم ببینم با این بد قولی او چکار کنم راهنمایی فرمائید . با سپاس فراوان