اشتباهات انسان در ابتدا رهگذرند، سپس مهمان مي شوند و بعد صاحبخانه
آيا شنيده ايد كه مي گويند شكست مقدمه پيروزي است؟ يا براي رسيدن به پيروزي بايد شكست را تجربه كرد؟ به نظر شما همان كه انسان در راه رسيدن به هدفش شكستي را تجربه كند، طلسم شكسته مي شود؟ و از آن زمان به بعد او راه هموارتري براي رسيدن به خواسته اش در پيش خواهد داشت؟ يا اينكه رازي در دل آن شكست نهفته است و تا زماني كه كشف نگردد وضعيت به همان منوال خواهد ماند؟
انسان هاي موفق زماني كه در كاري موفق نمي شوند يا اصطلاحا شكست مي خورند، با جديت تمام به كشف نقاط ضعف خود مي پردازند و بعد از شناسايي آنها با بررسي و تحليل نسبت به برطرف كردنشان مي كوشند.
اصولا "شكست موفق " زماني است كه ما پي به اشتباه خود ببريم و در صدد رفع آن بكوشيم. اشتباهات يا نقاط ضعف اغلب مواقع در زماني كه منجر به شكست مي شوند، نمايان شده و بر ما آشكار مي شوند، آن وقت با بررسي و انديشيدن تدابير لازم مي توان آنها را از بين برد. اما برخي اوقات پيش مي آيد كه ما بدون آنكه متوجه علت شويم شكست مي خوريم. معمولا در اين مواقع ما به دنبال كسي يا چسزي هستيم تا او را مقصر بدانيم يا اين كه در نهايت يقين مي يابيم كه از بدشانسي ما و خوش اقبالي ديگران اين اتفاق افتاده است.
اما واقعيت در اين است كه مشكل در وجود خود ما نهفته است و آن قدر به ما نزديك شده كه به عنوان يك عادت يا ويژگي در ما به استتار رسيده است. آن را نمي بينيم، احساس نمي كنيم و از وجود آن كاملا بي خبريم.
مانند مرد پرتوقعي كه همسرش به خاطر داشتن توقعات بسيار او را از خود راند و هيچ گاه نتوانست به اين نتيجه برسد كه آدم پرتوقعي بوده و همين امر موجب جدايي همسرش از او شده است.
گاهي پيش مي آيد كه بعضي از اشتباهات و نقاط ضعف از نظر ما پنهان مي مانند و به صورت مخفيانه ( آن طور كه ما متوجه نمي شويم) موجب تخريب شخصيت و موقعيت ما مي شوند. ما كم وبيش با اثرات آن مواجه مي شويم اما باز هم متوجه نمي شويم كه چه چيز موجب اين عواقب مي شود. اما افراد واقع گرا اين نشانه و اثرات را به سرعت درك مي كنند و از آنها به سرعت به نفع خود استفاده مي كنند، در واقع قبل از اينكه اشتباه "صاحبخانه" شود از وجود خود بيرونش مي كنند. اين نشانه ها به هر صورتي مي تواند باشد. در قالب يك انتقاد، عكس العمل رفتاري، نتيجه عملكرد، اتفاقات بدي كه در زندگي فرد رخ مي دهد، حوادث و خيلي چيزهاي ديگر. مهم اين است كه ما هشيار باشيم و علت ها را بر حسب اتفاق و شانس نشماريم و سعي كنيم تا آن شكست يا پيش آمد دوباره تكرار نشود.
بله دوباره تكرار نشود!! قديمي ها مي گويند آزموده را آزمودن خطاست. وقتي اتفاق ناخوشايندي براي ما رخ مي دهد حتما علتي دارد. اگر مي خواهيد دوباره آن اتفاق بد برايتان تكرار نشود تنها يك راه داريد و آن اين است كه اشتباه را در وجود خود پيدا كنيد.
وقتي كاري انجام مي دهيد كه در آن مشكلي پيش مي آيد، حتي اگر مقصر اصلي شما نباشيد باز هم مقصريد كه اجازه داديد آن مشكل به كاري كه شما در انجامش شريك بوده ايد صدمه بزند. پس ابتدا بايد نقطه ضعف خود را پيدا كنيد. اگر مقصر خودتان هستيد، بايد به دنبال رفع نقطه ضعف و اشتباه خود باشيد. اما اگر اشتباه از شخص ديگري است در درجه اول شما محكوم به اين هستيد كه چرا اعتماد بيش از حد داشته ايد و احتمالات را گوش زد نكرده ايد يا تدابير لازم جهت اشتباهات ديگران يا نقص وسايل را مد نظر نداشته ايد.
براي رسيدن به موفقيت بهترين راه، حركت در مسير اهداف است. شكست ها مانند موانع نامريي در راه مي مانند كه با ممارست و تلاش فراوان مي توان آنها را پيدا كرد و از بين برد. مهم اين است كه شما با نگاه واقع بينانه به دنبال كشف و رفع واقعي مشكلات باشيد.
منبع: سايت مردمان
با آرزوي شادي براي تمام هم ميهنانم