چگونه عادت های بد خود را تغییر دهیم؟!
تکرار عادت موجب سکون می شود و خلاقیت و پیشرفت را از بین می برد، هرگاه که ماکاری را بدون دقت و انگیزه کافی انجام می دهیم یا عقاید، عادت ها و تجارب خود را با تعصب زیاد در کاری اعمال می کنیم، کم تر به این فکر هستیم که تغییر مثبتی در روند اجرای کار به وجود آوریم و ایراد و اشکال آن را برطرف سازیم. در واقع ما بدون توجه به پیشرفت های جدید و پیشنهادها و تجربه های مفید دیگران، به روش سنتی با افکار دیرینه خود به انجام آن کار می پردازیم بدون این که نکته جدیدی در رابطه با آن موضوع بیاموزیم یا تجربه کنیم. هر فرآیندی در زندگی ما می تواند مغلوب تکرار شود. هنگامی که ما می دانیم شغل مناسبی نداریم اما همچنان بدون هیچگونه تغییر در شرایط و موقعیت خود به کارمان ادامه می دهیم مغلوب تکرار شده ایم. با این که می دانیم تغییر می تواند ما را از این وضعیت ناخوشایند تکرار، رهایی دهد بازهم از تغییرگریزانیم و آن را غیر ممکن می دانیم یا از عواقب آن هراس داریم.
سال های سال با مشقت زندگی می کنیم اما به علت تصورات و باورهای نادرست و پیشگویی های خیالی، راضی به پذیرش تغییر نمی شویم.
بعضی ها فکر می کنند گذشت زمان خود به خود مشکل ها را رفع می کند اما تا زمانی که کسی یا چیزی تغییر نکند، مشکل حل نخواهد شد. والدینی که فرزندان جوان خود را در ابتدای زندگی زناشویی به اشتباه! راهنمایی می کنند که با گذشت زمان و به دنیا آمدن بچه مشکلات حل خواهد شد، در واقع این تغییر است که خواسته و ناخواسته بین طرفین بوجود می آید و مشکلات را حل می کند نه گذشت زمان! به همین دلیل زوجی که با تغییر میانه خوبی ندارند حتی با گذشت زمان و به دنیا آمدن یک پادگان بچه ! بازهم با یکدیگر مشکل خواهند داشت.
بعضی ها هم تصور می کنند که تغییر به معنی پشت پا زدن به سنت و اعتقادات گذشته یا نادیده گرفتن آداب و رسوم دیرینه و از دست دادن اصالت و بی احترامی به گذشتگان خویش است. البته، کاملا صحیح است که ما به اعتقاد و باورهای پیشینیان خود احترام بگذاریم و به آداب و رسوم آن ها توجه کنیم، اما ما در دنیایی زندگی می کنیم که روزبه روز در حال تغییر و دگرگونی است و علم با سرعتی پیشرفت می کند و روابط، اطلاعات و آگاهی افراد به گونه ای راحت تر و بیشتر و قضاوت ها عاقلانه تر و منطقی تر می شود که می توان هرگونه ایراد و اشکال در انجام امور گذشته را به سرعت برملا کرد و مانع از تکرار آن ها شد، بنابراین برای این که مورد حمایت اجتماعی و تشویق اذهان عمومی قرار بگیریم باید تغییرپذیر باشیم زیرا که تغییر در افکار و کردار و برنامه ها، بسیاری از اشتباهات و عادت های نادرست گذشته را از بین می برد و اطلاعات ما را به روز می کند و بهره وری را به همان نسبت افزایش می دهد.
تغییر کردن آن قدر هم کار پیچیده و عجیبی نیست! این که ما توانایی انجام کارهای جدید یا رفتار و افکار نو را داشته باشیم و آن را به مرحله اجرا برسانیم در خود تغییر ایجاد کرده ایم. اگر ما افکار و عقاید و باورهای خود را به صورت دوره ای مورد بازبینی عمیق قرار دهیم و در مورد "اما و اگرهای" آن حساس باشیم و به راحتی چشم پوشی نکنیم تا به نتیجه درستی برسیم بازهم نوعی تغییر در وجود خود ایجاد کرده ایم. ما می توانیم نوع نگرش و زاویه دید خود را عوض کنیم تا تغییری در رفتار خود داده باشیم یا این که رفتارهای نادرست خود را دریابیم و آن ها را ترک کنیم. برای تغییر تنها این نکته کافی است که بپذیریم، "وقتی با مشکلی برمی خوریم برای حل آن نیاز به استفاده از روش دیگری داریم." و بهتر است همیشه این جمله یادمان باشد: " ما زنده ایم که تغییر کنیم. اصلا مگر بدون تغییر می شود پیشرفت کرد و بدون پیشرفت می توان زندگی نمود؟"
فردی که امسال دیپلم دارد و چهار سال دیگر مدرک کارشناسی می گیرد و پیشرفت می کند مگر تغییر نکرده است؟ حال همان فرد چهار سال پیش عقایدی داشت که اکنون با آموختن علوم مختلف، دایره دید خود را وسیع تر کرده است و دنیا و مسایل آن را روشن تر و آگاهانه تر می بیند و عقاید گذشته خود را در آن زمان صحیح و بی نقص می دانست، ناقص یا باطل می داند و از آن ها انتقاد می کند.
انعطاف اولین شرط تغییر پذیری است، ما برای این که تغییر کنیم باید انعطاف داشته باشیم، تعصب خشک و سرسختانه بر عقاید و باورهای خود نداشته باشیم و وقتی با مشکل و انتقاد یا سرزنشی مواجه می شویم، همیشه و همه حال آن را جدی بگیریم و در موردش تامل کینم. شاید گوشه ای از کار ما اشتباه باشد و با توجه به آن انتقاد وداشتن انعطاف منطقی نسبت به آن موضوع تغییر روش دهیم. بهتر است که "مرغ یک پا" نباشیم، گاهی وقت ها یک کودک خردسال یا یک فرد نا آگاه و بی تجربه، کلامی را بر زبان جاری می سازد که تاکنون از زبان افراد باتجربه و متخصص شنیده نشده است. بنابراین خوب است که به پیشنهاد و نظر دیگران بدون غرور و نگاهی مثبت بیاندیشم و با نرمی در رفتار و تصمیمات خود از آن ها کمال استفاده را ببریم.
بعد از انعطاف روراستی با خودمان و پذیرش اشتباهات می تواند ما را به موفقیت در تغییر نزدیک تر کند. هرگاه انتقادی از ما شد یا با مشکلی روبه رو شدیم بهتر است که در خلوت با خود رو راست باشیم و با پذیرش اشتباهات خود نسبت به تغییر آن ها اقدام کنیم.
مقایسه کنیم، موقعیت خود را با افرادی که از روش ها مدرن تر و بهتر استفاده می کنند صادقانه مقایسه کنیم. همه جوانب را در نظر بگیریم و مزایا و معایب آن را با مزایا و روش موقعیت خود(بازهم صادقانه) مقایسه کنیم. با این کار، واقع بینانه مزایا روش و قدیم و جدید را بررسی کرده ایم که اگر خوشایند بود، راغب به تغییر روش خواهیم شد.
از پیشرفت های روز غافل نشویم و سطح آگاهی خود را بازبینی کنیم، با داشتن اطلاعات جدید از هر علمی که به آن علاقه داریم یا از آن استفاده می کنیم موجب می شود تا از هرگونه بهبود روش ها که در جهت تسریع، تسهیل و کاهش هزینه ها ایجاد می شود با خبر شویم و از آن ها بهره ببریم.
برای تغییر لازم است که مشکلات و معایب را بشناسیم و همواره برای رفع آن ها تلاش کنیم، سعی کنیم آن قدر هوشیاری و خلاقیت خود را تقویت نماییم تا به راحتی بتوانیم ایراد و اشکال کارمان را شناسایی و برای آن راهکار مناسب ارایه دهیم.
با افراد موفق و مثبت اندیش مشورت کنیم و به نظر افراد منفی بین و ناامید بی توجه باشیم، افراد منفی بین مانع بزرگی برای تحول خود دیگران به حساب می آیند که نه تنها نمی توانندکمکی به شما بکنند، حتی موجب سردرگمی و ناامیدی تان هم خواهند شد.
ناامید نشویم! اگر چندین روش کارساز نبود، روش های دیگر و جدیدتر را انتخاب کنیم، نقاط ضعف را یافته و آن ها را تقویت کنیم، با نا امیدی تغییر میسر نمی شود.
منبع:
http://www.mardoman.net
تکرار عادت موجب سکون می شود و خلاقیت و پیشرفت را از بین می برد، هرگاه که ماکاری را بدون دقت و انگیزه کافی انجام می دهیم یا عقاید، عادت ها و تجارب خود را با تعصب زیاد در کاری اعمال می کنیم، کم تر به این فکر هستیم که تغییر مثبتی در روند اجرای کار به وجود آوریم و ایراد و اشکال آن را برطرف سازیم. در واقع ما بدون توجه به پیشرفت های جدید و پیشنهادها و تجربه های مفید دیگران، به روش سنتی با افکار دیرینه خود به انجام آن کار می پردازیم بدون این که نکته جدیدی در رابطه با آن موضوع بیاموزیم یا تجربه کنیم. هر فرآیندی در زندگی ما می تواند مغلوب تکرار شود. هنگامی که ما می دانیم شغل مناسبی نداریم اما همچنان بدون هیچگونه تغییر در شرایط و موقعیت خود به کارمان ادامه می دهیم مغلوب تکرار شده ایم. با این که می دانیم تغییر می تواند ما را از این وضعیت ناخوشایند تکرار، رهایی دهد بازهم از تغییرگریزانیم و آن را غیر ممکن می دانیم یا از عواقب آن هراس داریم.
سال های سال با مشقت زندگی می کنیم اما به علت تصورات و باورهای نادرست و پیشگویی های خیالی، راضی به پذیرش تغییر نمی شویم.
بعضی ها فکر می کنند گذشت زمان خود به خود مشکل ها را رفع می کند اما تا زمانی که کسی یا چیزی تغییر نکند، مشکل حل نخواهد شد. والدینی که فرزندان جوان خود را در ابتدای زندگی زناشویی به اشتباه! راهنمایی می کنند که با گذشت زمان و به دنیا آمدن بچه مشکلات حل خواهد شد، در واقع این تغییر است که خواسته و ناخواسته بین طرفین بوجود می آید و مشکلات را حل می کند نه گذشت زمان! به همین دلیل زوجی که با تغییر میانه خوبی ندارند حتی با گذشت زمان و به دنیا آمدن یک پادگان بچه ! بازهم با یکدیگر مشکل خواهند داشت.
بعضی ها هم تصور می کنند که تغییر به معنی پشت پا زدن به سنت و اعتقادات گذشته یا نادیده گرفتن آداب و رسوم دیرینه و از دست دادن اصالت و بی احترامی به گذشتگان خویش است. البته، کاملا صحیح است که ما به اعتقاد و باورهای پیشینیان خود احترام بگذاریم و به آداب و رسوم آن ها توجه کنیم، اما ما در دنیایی زندگی می کنیم که روزبه روز در حال تغییر و دگرگونی است و علم با سرعتی پیشرفت می کند و روابط، اطلاعات و آگاهی افراد به گونه ای راحت تر و بیشتر و قضاوت ها عاقلانه تر و منطقی تر می شود که می توان هرگونه ایراد و اشکال در انجام امور گذشته را به سرعت برملا کرد و مانع از تکرار آن ها شد، بنابراین برای این که مورد حمایت اجتماعی و تشویق اذهان عمومی قرار بگیریم باید تغییرپذیر باشیم زیرا که تغییر در افکار و کردار و برنامه ها، بسیاری از اشتباهات و عادت های نادرست گذشته را از بین می برد و اطلاعات ما را به روز می کند و بهره وری را به همان نسبت افزایش می دهد.
تغییر کردن آن قدر هم کار پیچیده و عجیبی نیست! این که ما توانایی انجام کارهای جدید یا رفتار و افکار نو را داشته باشیم و آن را به مرحله اجرا برسانیم در خود تغییر ایجاد کرده ایم. اگر ما افکار و عقاید و باورهای خود را به صورت دوره ای مورد بازبینی عمیق قرار دهیم و در مورد "اما و اگرهای" آن حساس باشیم و به راحتی چشم پوشی نکنیم تا به نتیجه درستی برسیم بازهم نوعی تغییر در وجود خود ایجاد کرده ایم. ما می توانیم نوع نگرش و زاویه دید خود را عوض کنیم تا تغییری در رفتار خود داده باشیم یا این که رفتارهای نادرست خود را دریابیم و آن ها را ترک کنیم. برای تغییر تنها این نکته کافی است که بپذیریم، "وقتی با مشکلی برمی خوریم برای حل آن نیاز به استفاده از روش دیگری داریم." و بهتر است همیشه این جمله یادمان باشد: " ما زنده ایم که تغییر کنیم. اصلا مگر بدون تغییر می شود پیشرفت کرد و بدون پیشرفت می توان زندگی نمود؟"
فردی که امسال دیپلم دارد و چهار سال دیگر مدرک کارشناسی می گیرد و پیشرفت می کند مگر تغییر نکرده است؟ حال همان فرد چهار سال پیش عقایدی داشت که اکنون با آموختن علوم مختلف، دایره دید خود را وسیع تر کرده است و دنیا و مسایل آن را روشن تر و آگاهانه تر می بیند و عقاید گذشته خود را در آن زمان صحیح و بی نقص می دانست، ناقص یا باطل می داند و از آن ها انتقاد می کند.
انعطاف اولین شرط تغییر پذیری است، ما برای این که تغییر کنیم باید انعطاف داشته باشیم، تعصب خشک و سرسختانه بر عقاید و باورهای خود نداشته باشیم و وقتی با مشکل و انتقاد یا سرزنشی مواجه می شویم، همیشه و همه حال آن را جدی بگیریم و در موردش تامل کینم. شاید گوشه ای از کار ما اشتباه باشد و با توجه به آن انتقاد وداشتن انعطاف منطقی نسبت به آن موضوع تغییر روش دهیم. بهتر است که "مرغ یک پا" نباشیم، گاهی وقت ها یک کودک خردسال یا یک فرد نا آگاه و بی تجربه، کلامی را بر زبان جاری می سازد که تاکنون از زبان افراد باتجربه و متخصص شنیده نشده است. بنابراین خوب است که به پیشنهاد و نظر دیگران بدون غرور و نگاهی مثبت بیاندیشم و با نرمی در رفتار و تصمیمات خود از آن ها کمال استفاده را ببریم.
بعد از انعطاف روراستی با خودمان و پذیرش اشتباهات می تواند ما را به موفقیت در تغییر نزدیک تر کند. هرگاه انتقادی از ما شد یا با مشکلی روبه رو شدیم بهتر است که در خلوت با خود رو راست باشیم و با پذیرش اشتباهات خود نسبت به تغییر آن ها اقدام کنیم.
مقایسه کنیم، موقعیت خود را با افرادی که از روش ها مدرن تر و بهتر استفاده می کنند صادقانه مقایسه کنیم. همه جوانب را در نظر بگیریم و مزایا و معایب آن را با مزایا و روش موقعیت خود(بازهم صادقانه) مقایسه کنیم. با این کار، واقع بینانه مزایا روش و قدیم و جدید را بررسی کرده ایم که اگر خوشایند بود، راغب به تغییر روش خواهیم شد.
از پیشرفت های روز غافل نشویم و سطح آگاهی خود را بازبینی کنیم، با داشتن اطلاعات جدید از هر علمی که به آن علاقه داریم یا از آن استفاده می کنیم موجب می شود تا از هرگونه بهبود روش ها که در جهت تسریع، تسهیل و کاهش هزینه ها ایجاد می شود با خبر شویم و از آن ها بهره ببریم.
برای تغییر لازم است که مشکلات و معایب را بشناسیم و همواره برای رفع آن ها تلاش کنیم، سعی کنیم آن قدر هوشیاری و خلاقیت خود را تقویت نماییم تا به راحتی بتوانیم ایراد و اشکال کارمان را شناسایی و برای آن راهکار مناسب ارایه دهیم.
با افراد موفق و مثبت اندیش مشورت کنیم و به نظر افراد منفی بین و ناامید بی توجه باشیم، افراد منفی بین مانع بزرگی برای تحول خود دیگران به حساب می آیند که نه تنها نمی توانندکمکی به شما بکنند، حتی موجب سردرگمی و ناامیدی تان هم خواهند شد.
ناامید نشویم! اگر چندین روش کارساز نبود، روش های دیگر و جدیدتر را انتخاب کنیم، نقاط ضعف را یافته و آن ها را تقویت کنیم، با نا امیدی تغییر میسر نمی شود.
منبع:
http://www.mardoman.net