با آنكه هنوز به طور قطعى درمان مشخصى براى درمان انواع بیمارى آلرژى وجود ندارد، بسیارى از بیماران مبتلا به آسم شایعترین نوع آلرژى، استشاق هواى پاكیزه و مرطوب را بهترین راه درمان بیماریشان مىدانند.
یكى از موزههاى شهر برلین پایتخت آلمان، موزهاى است به نام موزه تاریخ پزشکی كه تابستان امسال اسناد مربوط به بیمارى آلرژى را به نمایش گذاشته است. هر چند كه نشانههاى آلرژى از قرنها پیش شناخته بودند و اسناد پزشكى كه از سیصد سال پیش از میلاد مسیح باقى مانده حاكى از آنند كه پزشكى باستان براى درمان برخى از انواع آلرژى مانند آسم تجویزهاى مانند بخورهاى گیاهى را توصیه مىكرده اما كلمه آلرژى صد سال پیش براى اولین بار و به پیشنهاد كلمنس فون پركویت (Clemens von Priquet) پزشك اتریشى وارد لغتنامه پزشكى شد. آلرژى از لغت یونانى آلوس مشتق شده و آلوس یعنى بیگانه یا ناشناخته. پیشنهاد این نام بارى از دوش پزشكان برداشت، چون بالاخره مىتوانستند مجموعه عوارض این بیمارى را با لغت مشخصى تعریف كنند.
پروفسور ولفرام استری (Wolfram Sterry) مدیر یكى از مراكز درمانى برلین كه توسط كلیسا حمایت مىشوند مىگوید: ” اینطور به نظر مىرسد كه آلرژى مشكل چندان بزرگى نیست. خوب آدم عطسه مىکند، خارش دارد، بعد خودش را مىخاراند اینهم که بد نیست. اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم آلرژی مىتواند با خطر مرگ همراه باشد. آلرژى تبدیل به بیماری مزمنی مىشود که بیمار را گرفتار عذاب روزانه مىكند، توانایی را كاهش مىدهد و به زندگی روزمره به طور قابل توجهی لطمه مىزنند.“
اینکن کایتا (Inken Keiter) یكی از مراجعین درمانگاه، سالهاست كه از بیمارى آسم، یكى از شایعترین انواع آلرژى رنج مىبرد. مىگوید: ”در مورد من میوههای هستهدار هستند كه باعث حملههای آسمی مىشوند. مثلأ اگر میوههای مثل سیب یا گیلاس بخورم فوراً روی ریههام اثر مىکنند و نمىتوانم نفس بکشم. این هم خیلی سریع اتفاق میافتد.“
اولین نشانههاى آلرژی در اینكن زمانى كه شش ساله بود بروز کردند. علائمى مثل خشکى و پوسته پوسته شدن پوست، تشكیل لكههاى بزرگ اگزما، علائم سرما خوردگی و در آخرین مرحله آسم خودش را نشان مىدهد. روند شایعی که متأسفانه در بسیارى از نوزادان هم دیده مىشود. از هر ده کودک یکی از حساسیت پوستى رنج مىبرد. یوستوس (Justus) پسر پترا سامر یکی از این بچههاست. پترا مىگوید: ” از سه یا چهار ماهگیاش شروع شد، توی عکسها مىشود دید. روى تمام پوستش این قرمزى دیده مىشد. همینطورى بود که الان مىبینید، مثل وقتی آدم شروع مىکنه خودش را بخاراند.“
یوستوس تمام مدت نا آرام بود، بخصوص شبها. پترا اضافه مىكند: ” برای اینکه بخوابد باید روی تختش مىنشستیم و دستهاشو نگه میداشتیم، نه خیلی محکم ولی باید حواسش رو پرت مىکردیم، دست و پوستش رو نوازش مىکردیم تا وقتی که بالاخره خوابش مىبرد. داستانی که دو سال تمام هر شب و هر یك ساعت یکبار تكرار مىشد.“
تمام بدن بچه تاولهاى آبدار مىزدند كه گاه خونریزى مىكردند. حتى با اینكه مجاری مخاطیاش ورم مىکند هیچ کدام از پزشکانی که معاینهاش کردند نمىتوانند تشخیص درستى بدهند. پترا مىگوید:” من بعداً احساس کردم شانس نداشتم که از اول سراغ پزشک خوبى بروم.“
کم کم مشخص مىشود كه بچه به شیر و لبنیات و تخم مرغ به شدت حساس است. پترا براى درمان پسرش راههاى مختلفى را امتحان مىكند. ”وقتى بچه بودم سالى شش هفته مىرفتیم ساحل دریای شمال. این سفر را با بچهام تجربه کردم اما آب وهوای سواحل دریای شمال کمی سنگین است، ولى وقتی به جزایر قنارى رفتیم حالش خوب شد و براى اولین بار پوستش مثل همه بچههای دیگه بود.“
اما در خانه تنها کرمهای آرامبخش و ضد التهاب حاوی کورتیزولاند كه یوستوس را آرام میكنند. اوج بیمارى فصل بهار و تابستان است، زمانى كه گرده و شکوفه درهوا پخش است. از چند ماه پیش داروى تازهاى وارد بازار آلمان شده است که تا كنون پیشرفتهای خوبی در زمینه درمان آلرژى نشان داده است. دارو به صورت آمپول زیر پوست تزریق مىشود. نكته اینجاست كه تزریق آمپول باید هر چهار هفته یكبار تكرار شود و هزینه هر دوره نزدیك پانصد یورو تمام مىشود، البته این هزینه را بیمههاى درمانى در آلمان تقبل مىكنند. مطمئنأ تولید انبوه دارو در چند ماه آینده از این قیمت نجومى هم خواهد كاست.
یكى از موزههاى شهر برلین پایتخت آلمان، موزهاى است به نام موزه تاریخ پزشکی كه تابستان امسال اسناد مربوط به بیمارى آلرژى را به نمایش گذاشته است. هر چند كه نشانههاى آلرژى از قرنها پیش شناخته بودند و اسناد پزشكى كه از سیصد سال پیش از میلاد مسیح باقى مانده حاكى از آنند كه پزشكى باستان براى درمان برخى از انواع آلرژى مانند آسم تجویزهاى مانند بخورهاى گیاهى را توصیه مىكرده اما كلمه آلرژى صد سال پیش براى اولین بار و به پیشنهاد كلمنس فون پركویت (Clemens von Priquet) پزشك اتریشى وارد لغتنامه پزشكى شد. آلرژى از لغت یونانى آلوس مشتق شده و آلوس یعنى بیگانه یا ناشناخته. پیشنهاد این نام بارى از دوش پزشكان برداشت، چون بالاخره مىتوانستند مجموعه عوارض این بیمارى را با لغت مشخصى تعریف كنند.
پروفسور ولفرام استری (Wolfram Sterry) مدیر یكى از مراكز درمانى برلین كه توسط كلیسا حمایت مىشوند مىگوید: ” اینطور به نظر مىرسد كه آلرژى مشكل چندان بزرگى نیست. خوب آدم عطسه مىکند، خارش دارد، بعد خودش را مىخاراند اینهم که بد نیست. اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم آلرژی مىتواند با خطر مرگ همراه باشد. آلرژى تبدیل به بیماری مزمنی مىشود که بیمار را گرفتار عذاب روزانه مىكند، توانایی را كاهش مىدهد و به زندگی روزمره به طور قابل توجهی لطمه مىزنند.“
اینکن کایتا (Inken Keiter) یكی از مراجعین درمانگاه، سالهاست كه از بیمارى آسم، یكى از شایعترین انواع آلرژى رنج مىبرد. مىگوید: ”در مورد من میوههای هستهدار هستند كه باعث حملههای آسمی مىشوند. مثلأ اگر میوههای مثل سیب یا گیلاس بخورم فوراً روی ریههام اثر مىکنند و نمىتوانم نفس بکشم. این هم خیلی سریع اتفاق میافتد.“
اولین نشانههاى آلرژی در اینكن زمانى كه شش ساله بود بروز کردند. علائمى مثل خشکى و پوسته پوسته شدن پوست، تشكیل لكههاى بزرگ اگزما، علائم سرما خوردگی و در آخرین مرحله آسم خودش را نشان مىدهد. روند شایعی که متأسفانه در بسیارى از نوزادان هم دیده مىشود. از هر ده کودک یکی از حساسیت پوستى رنج مىبرد. یوستوس (Justus) پسر پترا سامر یکی از این بچههاست. پترا مىگوید: ” از سه یا چهار ماهگیاش شروع شد، توی عکسها مىشود دید. روى تمام پوستش این قرمزى دیده مىشد. همینطورى بود که الان مىبینید، مثل وقتی آدم شروع مىکنه خودش را بخاراند.“
یوستوس تمام مدت نا آرام بود، بخصوص شبها. پترا اضافه مىكند: ” برای اینکه بخوابد باید روی تختش مىنشستیم و دستهاشو نگه میداشتیم، نه خیلی محکم ولی باید حواسش رو پرت مىکردیم، دست و پوستش رو نوازش مىکردیم تا وقتی که بالاخره خوابش مىبرد. داستانی که دو سال تمام هر شب و هر یك ساعت یکبار تكرار مىشد.“
تمام بدن بچه تاولهاى آبدار مىزدند كه گاه خونریزى مىكردند. حتى با اینكه مجاری مخاطیاش ورم مىکند هیچ کدام از پزشکانی که معاینهاش کردند نمىتوانند تشخیص درستى بدهند. پترا مىگوید:” من بعداً احساس کردم شانس نداشتم که از اول سراغ پزشک خوبى بروم.“
کم کم مشخص مىشود كه بچه به شیر و لبنیات و تخم مرغ به شدت حساس است. پترا براى درمان پسرش راههاى مختلفى را امتحان مىكند. ”وقتى بچه بودم سالى شش هفته مىرفتیم ساحل دریای شمال. این سفر را با بچهام تجربه کردم اما آب وهوای سواحل دریای شمال کمی سنگین است، ولى وقتی به جزایر قنارى رفتیم حالش خوب شد و براى اولین بار پوستش مثل همه بچههای دیگه بود.“
اما در خانه تنها کرمهای آرامبخش و ضد التهاب حاوی کورتیزولاند كه یوستوس را آرام میكنند. اوج بیمارى فصل بهار و تابستان است، زمانى كه گرده و شکوفه درهوا پخش است. از چند ماه پیش داروى تازهاى وارد بازار آلمان شده است که تا كنون پیشرفتهای خوبی در زمینه درمان آلرژى نشان داده است. دارو به صورت آمپول زیر پوست تزریق مىشود. نكته اینجاست كه تزریق آمپول باید هر چهار هفته یكبار تكرار شود و هزینه هر دوره نزدیك پانصد یورو تمام مىشود، البته این هزینه را بیمههاى درمانى در آلمان تقبل مىكنند. مطمئنأ تولید انبوه دارو در چند ماه آینده از این قیمت نجومى هم خواهد كاست.
منبع : Deutsche Welle