طی دوران مدرسه، اندامهای جنسی بچهها بدون تغییر باقی میمانند (۶ تا ۹ سالگی) اما با گذشت زمان و نزدیک شدن به زمان بلوغ، علاقه بچهها به کشف تفاوتهای جنسی افزایش مییابد. یادتان باشد که نقش و هویت جنسی بچهها با برخوردهای گوناگون والدین و البته جامعه شکل واضحتری به خود میگیرد. تاثیر محیط مدرسه در بچهها نیز بسیار قابل توجه است. آنچه لازم میدانم دوباره یادآوری و تاکید کنم، این است که بچهها به اطلاعات صحیح نیازمندند و سوالهای خود را تا رسیدن به جواب قطعی و به بهانههای متعدد تکرار میکنند. به طور معمول والدین ناآگاه در این مورد به دو شیوه برخورد میکنند: یا جوابی به این سوالها نمیدهند و یا ذهن کودک را با انبوهی از اطلاعات پر میکنند.
دو قاعده کلی برای ارایه اطلاعات جنسی و یا اطلاعاتی درباره مرگ و طلاق یا موارد مشابه به کودکان صدق میکند:
۱) کشف و درک آنچه بچهها میدانند و شیوه نگرش آنها به آن موضوع
۲) صداقت در بیان مطلب
اگرچه شما نمیتوانید در بسیاری از موارد به کودک خود که سوال جنسی خود را در این سن میپرسد اطلاعات دقیق بدهید ولی میتوانید آنها را از تصورات و افکار غلط رهایی ببخشید. مثالی را که پیش از این برایتان گفته بودم، بازگو میکنم. خیلی از کودکان فکر میکنند بچهها از خوردن چیزی از سوی مادر و بزرگ شدن آن در شکم مادر ایجاد میشوند و وقتی والدین اطلاعات درستی در این باره به کودک ارایه کنند، این تصور غلط در ذهن آنها از بین خواهد رفت.
بسیاری از اطلاعات و آگاهیهای ارایه شده از سوی والدین ممکن است به وسیله کودکان فراموش شده و یا به درستی درک نشود اما مهم این است که در طول سالهای رشد، درک او از این مسایل نیز افزایش مییابد و به ارایه اطلاعات صحیح عادت میکند. برای مثال، اگرچه یاد گرفتن نامهای تشریحی دستگاه تناسلی برای بسیاری از کودکان دشوار است اما زمینهای را برای دریافت اطلاعات صحیح بعدی او فراهم میکند. نیازی نیست به کودک هشت ساله خود جواب سوالاتی را بدهید که او هنوز نپرسیده است! تنها باید جواب همان سوال را به آنها داد و نکته بعدی اینکه بهترین زمان برای آموزش مسایل جنسی به کودک زمانی است که خود او سوالی را میپرسد. فهم این مطلب که به دنیا آمدن بچه ربطی به خوردن و دستگاه گوارش ندارد ولی از جایی نزدیک محل دفع رخ میدهد (نه از محل ادرار کردن یا مدفوع کردن)، خیال او را آسوده میکند و تا این حد کافی است.
دو قاعده کلی برای ارایه اطلاعات جنسی و یا اطلاعاتی درباره مرگ و طلاق یا موارد مشابه به کودکان صدق میکند:
۱) کشف و درک آنچه بچهها میدانند و شیوه نگرش آنها به آن موضوع
۲) صداقت در بیان مطلب
اگرچه شما نمیتوانید در بسیاری از موارد به کودک خود که سوال جنسی خود را در این سن میپرسد اطلاعات دقیق بدهید ولی میتوانید آنها را از تصورات و افکار غلط رهایی ببخشید. مثالی را که پیش از این برایتان گفته بودم، بازگو میکنم. خیلی از کودکان فکر میکنند بچهها از خوردن چیزی از سوی مادر و بزرگ شدن آن در شکم مادر ایجاد میشوند و وقتی والدین اطلاعات درستی در این باره به کودک ارایه کنند، این تصور غلط در ذهن آنها از بین خواهد رفت.
بسیاری از اطلاعات و آگاهیهای ارایه شده از سوی والدین ممکن است به وسیله کودکان فراموش شده و یا به درستی درک نشود اما مهم این است که در طول سالهای رشد، درک او از این مسایل نیز افزایش مییابد و به ارایه اطلاعات صحیح عادت میکند. برای مثال، اگرچه یاد گرفتن نامهای تشریحی دستگاه تناسلی برای بسیاری از کودکان دشوار است اما زمینهای را برای دریافت اطلاعات صحیح بعدی او فراهم میکند. نیازی نیست به کودک هشت ساله خود جواب سوالاتی را بدهید که او هنوز نپرسیده است! تنها باید جواب همان سوال را به آنها داد و نکته بعدی اینکه بهترین زمان برای آموزش مسایل جنسی به کودک زمانی است که خود او سوالی را میپرسد. فهم این مطلب که به دنیا آمدن بچه ربطی به خوردن و دستگاه گوارش ندارد ولی از جایی نزدیک محل دفع رخ میدهد (نه از محل ادرار کردن یا مدفوع کردن)، خیال او را آسوده میکند و تا این حد کافی است.