شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

ریشه های تنبلی های ناگزیر در افراد مختلف !


  1. ساكن بودن و فعالیت نكردن همیشه جزو دردسرهای ما بوده است. دردسری كه روان‌شناسان می‌گویند برایش راه‌حل‌هایی هم وجود دارد.

    "افسرده نیستم ولی اول صبح که از خواب پا می‌شم، حس انجام دادن هیچ کاری نیست."، "می‌دونم خیلی کار دارم ولی تنبلیم می‌یاد که حتی یکی‌شون رو انجام بدم."، "وای! نمی‌دونی چقدر بده! درسامو می‌ذارم لحظه آخر بخونم، بعدش اون لحظه هم یه‌ دفعه انگار همه تنبلی‌های دنیا رو ریختن رو سرم."، "دوست دارم کارام جلو بیفته‌ها ولی از اون طرف هم اگه حسش نباشه، دلم می‌خواد تمام روز رو توی رختخواب بمونم."

    شما هم مطمئنا لااقل یک دوره در زندگی‌تان از این تنبلی‌های ناگزیر نالیده‌اید. احتمالا همه ما در ذهنمان، راه‌هایی مختص خودمان برای غلبه بر تنبلی داریم، اما شاید بد نباشد نظر روان‌شناس‌ها را هم در مورد علت‌های این پدیده ی فراگیر بدانیم و پیشنهادهایشان را بشنویم. تنبلی، موضوع مورد علاقه ی نویسندگان کتاب‌های موفقیت است. به‌عنوان مثال، گذشته از آنکه برایان تریسی و راهکارهایش را قبول داشته باشیم یا نه، کتاب پرفروش "قورباغه‌ات را قورت بده!" فقط حول یک موضوع می‌چرخد؛ تنبلی. حتی نویسندگان هم دست از سر این موضوع برنداشته‌اند. داستان روسی "ابلوموف" حدیث تنبلی بی‌نهایت یک شخصیت به همین نام است.

    در این داستان تنها عاشق شدن ابلوموف است که می‌تواند او را از زندگی همیشگی در رختخواب نجات دهد. اما تنبلی‌های آدم‌های دور و بر ما معمولا به‌ شدت ابلوموف نیست. ما از تنبلی‌هایی جزئی‌تر شکایت داریم که به خاطر اینکه حسشان در موقعیت‌های خاصی به سرمان می‌زند، زندگی‌مان را موقتا فلج می‌کنند. در واقع استعاره‌ای که تنبلی را کنار رختخواب می‌گذارد، چندان هم با واقعیت جور نیست. شما ممکن است در محل کارتان، در دانشگاه، در آشپزخانه، در اتاق پذیرایی، در میانه ی راه کوه رفتن، در کتابخانه وقتی که روزهای پشت کنکور را می‌گذرانید، یکباره احساس تنبلی کنید، پشتش توجیه بیاورید که خسته‌اید و کارهایتان را انجام ندهید.

    راه‌های زیادی وجود دارد که آدم بر این تنبلی غلبه کند اما چون امتحان کردن هر کدام از این راه‌ها خودش نیاز به کنار گذاشتن تنبلی دارد، ممکن است شما در یک دور باطل تنبلی پشت تنبلی بیفتید. پس اولین پیشنهاد این است که لااقل برای امتحان کردن این پیشنهاد‌ها باید یک بار خودتان تنبلی را کنار بگذارید!

    بطور كلی تنبلی از کجا می‌آید ؟

    اگر کتاب‌های روان‌شناسی و حتی زیست‌شناسی را زیرورو کنیم، می‌توانیم دلیل‌های عمیق و درازمدتی را برای تنبلی پیدا کنیم. روان‌شناسان تکاملی معتقدند که تنبلی ریشه‌ای‌تر از این حرف‌هاست. آنها می‌گویند تمام پدیده‌های ذهنی بشر که نشانه‌ای از "بی‌فعالیتی"، "ساکن بودن" و "انفعال" دارد می‌تواند به یک دلیل واحد رخ دهد. به نظر آنها علت همه این پدیده‌ها می‌تواند سبک زندگی بدوی اجداد ما باشد. این روان‌شناسان که ارادت خاصی به جناب داروین دارند، بی‌فعالیت بودن اجداد ما در زمان‌های خاصی از سال و ذخیره‌کردن انرژی برای زمان‌های دیگر را دلیل تنبلی، خستگی روانی و افسردگی بشر مدرن می‌دانند.

    آنها می‌گویند در زمان مدرن ممکن است دیگر از زمان‌های متناوب فعالیت، بی‌فعالیتی برای ذخیره انرژی خبری نباشد اما ژن‌های ما به این تنبلی نیاز دارند. اگر بخواهیم طبق نظر روان‌شناسان تکاملی عمل کنیم، باید بگذاریم ژن‌هایمان در چند صد سال‌، زندگی مدرن را تجربه کنند تا نتیجه‌ها و نبیره‌هایمان دست از تنبلی بردارند. اما گروه دیگری از روان‌شناس‌ها هم هستند که نظر متفاوتی دارند. روانکاو‌ها بیشتر در مورد نوع خاصی از تنبلی که آدم را به عقب انداختن کارها و انجام دادن‌شان در لحظه آخر وامی‌دارد، حرف دارند. به نظر آنها در این نوع از تنبلی، رگه‌هایی از خودآزاری روانی وجود دارد. در واقع ما به خاطر این کار خودمان را زجر می‌دهیم اما ناخودآگاه از این رنج لذت می‌بریم. روانکاو‌ها برای حل این مشکل راه‌ حل‌های طولانی ‌مدتی دارند.

    به نظر آنها شمایی که این نوع خاص از تنبلی را دارید، باید آنالیز روانی شوید تا معلوم شود که کی و کجا این خودآزاری روانی را در خود پرورش داده‌اید. از آنجا که این کار فقط در مطب روانکاوها انجام می‌شود و در این مقاله نمی‌شود با توضیح کامل تئوری روانکاوی راه به جایی برد، مجبوریم از خیر این گروه از روان‌شناس‌ها هم بگذریم. در مورد علت‌های تنبلی چند نظر همه‌پسند و به‌دردبخور و در عین حال علمی هم در روان‌شناسی وجود دارد. روان‌شناس‌ها معتقدند ما به علت‌هایی که در مقاله ی بعد با عنوان "خوابالوها" به ذکر و توضیح آن می پردازیم، ممکن است "اهمال کار" شویم. در مورد علت‌های تنبلی چند نظر همه‌پسند و به‌دردبخور و در عین حال علمی هم در روان‌شناسی وجود دارد. روان‌شناس‌ها معتقدند ما به علت‌هایی که در زیر می آید ممکن است "اهمال کار" شویم...

    1- حتما باید حسش بیاید تا کاری را انجام دهیم

    یکی از شایع‌ترین دلیل‌ها یا بهتر بگوییم توجیه‌های ما برای تنبلی‌مان همین است. ما می‌گوییم فعلا حال و حوصله این کار را نداریم و بهتر است بگذاریم کارمان را با انگیزه انجام دهیم. اما ممکن است با عقب انداختن کارها، این انگیزه هیچ‌وقت در ما بیدار نشود. در واقع ما یک افسانه نه‌ چندان درست در مورد انجام کارهایمان داریم؛ "اول انگیزه، بعد عمل" در صورتی که تجربه نشان داده است که شروع کارها ( فارغ از اینکه قبل از شروع آن کار را دوست داشته باشیم یا نه ) خودش می‌تواند انگیزه بوجود بیاورد. اگر خیلی کلی بخواهیم بگوییم، همیشه علاقه نیست که ما را به کاری وا می‌دارد، گاهی آشنایی بیشتر با یک فعالیت و کشف توانایی‌های فردی‌مان در انجام آن کار، ما را به فعالیتی علاقه‌مند می‌کند.

    2- فکر می‌کنیم، آنها که موفقند همیشه بر کارهایشان مسلطند

    روان‌شناس‌ها اسم این خطای ذهنی را گذاشته‌اند "الگوی تسلط". بعضی از ما تنبلی‌مان را با مقایسه با انسان‌های موفق و کارآمد توجیه می‌کنیم. ما فکر می‌کنیم که آنها همیشه با اطمینان و اعتماد به‌نفس کامل و بدون تحمل فشارهای روانی به‌ سوی هدف می‌تازند. این تصورات احتمالا به این خاطر شکل گرفته است که ما فقط یک برش از زندگی و حرف‌های آدم‌های موفق را در مصاحبه‌های تلویزیونی و مطبوعاتی می‌بینیم و می‌خوانیم.

    اگر پیش بیاید و ما یک زندگی صمیمانه و نزدیک با آدم‌های کارآمد داشته باشیم، می‌بینیم که نه، از این خبر‌ها هم نیست. آنها هم مثل همه ما پر هستند از ناکامی‌های روانی و تجربه‌های دردناک، منتها می‌دانند که چطور از پس این بحران‌ها برآیند. پس موفق‌ها آدم‌های خاصی نیستند، ما تنبل‌ها آدم‌های خاصی هستیم !

    3- کمال‌گرا هستیم

    آدم‌هایی که شخصیتی کمال‌گرا دارند، می‌خواهند کارشان را به بهترین و کامل‌ترین نحو انجام دهند. برای آنها همه چیز یا خوب خوب است یا بد. همین باور باعث می‌شود که اگر فکر کنند کارشان، کسر و کمبودی خواهد داشت، آن را به تعویق می‌اندازند تا زمانی که بتوانند به بهترین نحو انجامش دهند. خیلی جالب است؛ تنبلی می‌کنیم چون می‌خواهیم کارهایمان عالی باشند!

    4- از شکست می‌ترسیم

    تعارف نداریم که! عده‌ای از ما می‌ترسیم که به کارمان گند بزنیم و در بین عالم و آدم انگشت‌نما شویم. اما ترس ما بیشتر از آنکه به قضاوت دیگران برگردد، به قضاوت خودمان در مورد ارزش وجودمان برمی‌گردد. اگر ما ارزش خودمان را با تعداد موفقیت‌ها منهای تعداد شکست‌ها بسنجیم، همیشه از شکست خوردن و بنابر این بی‌ارزش شدن می‌ترسیم. این باور بنیادی می‌تواند باعث خیلی از تنبلی‌های ما مخصوصا در انجام کارهای بزرگی مثل ادامه تحصیل، تغییر سبک‌زندگی و حتی ازدواج شود.

    5- به خودمان جایزه نمی‌دهیم

    بالاخره ما هم آدمیم دیگر. همه ما از هدیه خوشمان می‌آید؛ مخصوصا وقتی که بعد از یک موفقیت نصیبمان شود. اما خیلی از ما از این دریغ می‌کنیم که این هدیه دادن و هدیه گرفتن را خودمان انجام دهیم؛ یعنی اینکه خودمان به خودمان هدیه بدهیم. اگر ما بعد از هر موفقیت کوچک و بزرگ، خودمان را به پاداشی کوچک مثل خوردن یک آب پرتقال مهمان کنیم، زندگی‌مان از رکود و بی‌نمکی بیرون می‌آید. اگر این هدیه، درونی باشد که دیگر بهتر. یعنی اینکه ما بعد از تمام کردن هر کاری به خودمان احسنت بگوییم و خودمان، خودمان را تحویل بگیریم.

    6- زندگی‌مان سرشار از بایدهاست

    روان‌شناسان با آنچه در کتاب‌های عامه‌پسند موفقیت تبلیغ می‌شود، موافق نیستند. کتاب‌های موفقیت می‌گویند، به خودتان بگویید: "من باید این کار را انجام دهم" تا آن کار انجام بگیرد. اما روان‌شناسان می‌گویند استفاده از کلماتی مثل باید باعث می‌شود که ما به خاطر انجام ندادن کار بیشتر احساس گناه کنیم؛ یعنی ما با کلمه‌ای مثل باید، انجام یک کار ساده را تا حد رعایت یک ایدئولوژی یا عملی اخلاقی بالا می‌بریم. بالا بردن ارزش یک کار همان و سخت‌تر شدن انجامش همان و تنبلی بیشتر به خاطر کار سخت‌تر همان!

    7- با تنبلی‌مان پرخاشگری می‌کنیم

    بله! درست خواندید. بعضی وقت‌ها ما کم‌کاری و تنبلی می‌کنیم، به این خاطر که می‌خواهیم حرص صاحبکارمان درآید. در واقع ما داریم پرخاشگری‌مان را به صورت غیرمستقیم، سر طرف خالی می‌کنیم؛ پرخاشگری تنبلانه یا به قول روان‌شناس‌ها پرخاشگری منفعل.


    شکستن شاخ غول خوابالو

    همان‌طور که در مقدمه هم گفتیم، انجام هر کدام از پیشنهادهای زیر مستلزم این است که برای یک بار هم که شده تنبلی‌تان را کنار بگذارید؛ پس قدم اول با شما و این هم گام‌های بعدی :

    1- لقمه‌ها را کوچک کنید

    برایان تریسی در "قورباغه‌ات را قورت بده" می‌گوید که اول کار گنده‌ای را که حالش را نداری، انجام بده اما روان‌شناس‌ها معتقدند که این راه مناسب نیست. به نظر آنها باید همه کارهای وقت‌گیر را تبدیل به کارهای کوچک‌تری کرد که در مدت زمان کمتری قابل انجام باشند. این‌طوری هم کار‌ها راحت‌تر به نظر می‌رسند و هم شروع به انجام آنها نیاز به زمان معین و مشخصی ندارد. هر روز یک جزء را انجام می‌دهید و اصراری ندارید که همه را همین الان تمام کنید.

    2- باحس و بی‌حس استارت بزنید

    اینکه بنشینید منتظر که حس یک کاری خودش با پای خودش بیاید در وجودتان، معمولا باعث می‌شود کارها در آخرین زمان و به بدترین نحو انجام شوند. استارت بزنید، ما قول می‌دهیم حسش بیاید!

    3- محیط خودتان را عوض کنید

    بعضی وقت‌ها آدم بعضی از جاها را می‌بیند و خودبه‌خود تنبلی‌اش می‌آید. اگر دست خودتان است، سعی کنید طراحی محیطی که در آن زندگی می‌کنید، شبیه اتاق خواب نباشد. استفاده از رنگ‌ها و طرح‌های مهیج‌تر می‌تواند به این کار کمک کند. کلا محیطی بسازید که برای زندگی و فعالیت باشد، نه برای مردن آرام.

    4- با خودتان عهد ببندید

    این پیشنهاد به درد کسانی می‌خورد که لااقل با خودشان روراست هستند. می‌توانید به خودتان قول بدهید که کارهایتان را بدون تنبلی انجام دهید. برای اینکه یک کنترل بیرونی هم داشته باشید، می‌توانید با کسی که همکار یا هم‌هدف شماست همراه شوید، تا نه او بگذارد شما اهمال کاری کنید و نه شما بگذارید او تنبلی كند. کلا بد نیست که تنوعی به دوستان‌تان بدهید. نمی‌گویم دوستان معمولا تنبل را کنار بگذارید، فقط اگر چند تا دوست با انرژی هم بگذارید كنارشان، بد نیست.

    5- خودتان را تنبیه و تشویق کنید

    تشویق‌ها خیلی وابسته به شخصیت و علایق فرد هستند. انجام کاری که برایمان با بیشترین لذت همراه است، می‌تواند بهترین تشویق باشد. این کار برای یکی ممکن است رفتن به سینما و برای دیگری خوردن بستنی سنتی باشد. به قول یکی از روان‌شناسان کشورمان ما اگر تا وقتی که در خانه تنها بوده‌ایم، از خودمان پذیرایی نکرده‌ایم، ارزشی برای خودمان قائل نیستیم.

    غیر از این، ما می‌توانیم خودمان را تنبیه کنیم. بهترین نوع تنبیه که یک‌جورهایی شیره مالیدن به سر خودمان است، انجام دادن کارهایی است که لازم است انجام شوند ولی ما از آنها بدمان می‌آید. این‌جوری هم کارمان انجام شده و هم تنبیه شده‌ایم. راه‌های بی‌رحمانه‌تری هم وجود دارد؛ مثلا انجام ندادن اجباری کاری که دوستش داشته‌ایم. چند باری که خودتان را تنبیه و تشویق کنید، این ذهن تنبلتان شرطی می‌شود تا دست از بی‌خیالی بردارد.

    منبع : همشهری جوان



    داشتن خواب كافی اما باز هم احساس خستگی ؟! به نظر شما دلیل چیست؟ قبل از اینكه به خاطر سبك زندگی، داشتن فعالیت های متنوع و ... خود را سرزنش كنید، بهتر است در مورد علل و ریشه خستگی های مبهم و بی دلیل مطالب زیر را مطالعه فرمایید.

    اگر شما مانند بسیاری از زنان، صدای خمیازه های كشدار و بلند هر روز و هر ساعته آزارتان می دهد بهتر است به دنبال دلیل بگردید. به گفته پزشكی از مركز قلب زنان، بیشترین شكوه و شكایت بیماران از خستگی می باشد. البته در بعضی موارد فعالیت بیش از اندازه و عدم خواب كافی می تواند تنها دلیل محكم و مستدل باشد . اگر شما تنها 5 الی 6 ساعت در شب می خوابید مسلما خستگی بر شما غلبه خواهد كرد. اما اگر شما به طور نورمال 7 الی 8 ساعت خواب سالم در شب داشته باشید ولی همچنان احساس خستگی كنید، این زمانی است كه باید به پزشك مراجعه كنید تا دلیل اصلی آن آشكار شود و در اغلب موارد این زمانی است كه خستگی شما دلیل و نشانه ای از یك بیماری جدی است البته اغلب متخصصان دلیل آن را مشكلات خفیفی می دانند كه به راحتی قابل درمان است.

    و اما 7 دلیل اصلی خستگی

    1- كم خونی : اگر شما در سالهای باروری بسر می برید و به خصوص اگر شما دچار قاعدگی های شدید می شوید یا دارای تومور فیبروئید و یا پولیپ رحمی هستید و یا اگر اخیرا به دلیل زایمان خون زیادی از دست داده اید همه این دلایل می توند باعث كم خونی شود، یعنی دلیل اصلی خستگی در خانمها. زمانی كه به دلیل خونریزی دچار كمبود و نقصان هموگلوبین می شوید مشكلات بروز می كند. همو گلوبین یك نوع پروتئین غنی از آهن در گلوبول قرمز خون است كه مسئول حمل اكسیژن از ریه ها به سایر بخش ها و ارگان های بدن است. زمانیكه بافت ها و ارگانها اكسیژن كافی دریافت نكنند نتیجه آن بروز خستگی خواهد بود. دلیل كم خونی همچنین می تواند خونریزی داخلی یا كمبود آهن، فولیك اسید و یا ویتامین 12 B باشد. كم خونی همچنین ممكن است بدلیل بیماریهای مزمنی همچون ناراحتی های كلیوی باشد كه علائم آن به صورت گیجی، احساس سردی و بی حوصلگی بروز كند. برای تشخیص دقیق كم خونی با مراجعه به پزشك و انجام تست خون تشخیص امكان پذیر خواهد شد. درمان نیز با استفاده از قرص های حاوی آهن می باشد و یا مصرف كافی غذاهای آهن داری چون اسفناج، بروكلی و گوشت قرمز. كه در صورت مداوای صحیح، احساس خستگی شما نیز تا بعد از 30 روز حتما مرتفع می شود.

    2- كم كاری تیروئید : اگر شما عموما تنبل، كم فعالیت و یا حتی به مقدار خفیف افسرده هستید، دلیل آن می تواند كم كاری تیروئید باشد. تیروئید غده ای پروانه ای شكل و كوچك است كه در ابتدای ابتدای گلو قرار دارد و متابولیسم بدن را كنترل می كند. به گفته یك مركز تیروئید امریكایی در سن 60 سالگی 17 درصد از كل زنان دچار اختلال عملكرد تیروئید هستند و بیشتر آنها نمی دانند. و دلیل عمده آن نوعی اختلال خود ایمنی به نام هاشیموتوز تیروئیدتیز (hashimoto thyroiditis ) است.
    این وضعیت سبب می شود كه بدن سلولهای مسئول تولید تیروكسین و سایر هورمون های مترشحه توسط غده تیروئید را تخریب كند و نتیجه آن كم كاری غده تیروئید یا هیپوتیروئیدیسم یا كاهش متابولیسم خواهد شد. تست خون با عنوان T3 و T4 به بررسی مقدار هورمون تیروئید می پردازد. اگر این هورمون ها به مقدار كم باشد مصرف هورمون های سنتتیك سرعت شما را بالا برده و در نتیجه احساس بهتری خواهید داشت.

    3- عفونت دستگاه ادرار : اگر چه اغلب زنان عفونت دستگاه ادرار را با علائمی همچون سوزش و یا تكرر ادرار متوجه می شوند اما در بعضی موارد خستگی می تواند تنها نشانه و علامت آن باشد. تمام زنان علائم مشخص و بارزی برای این بیماری ندارند و خستگی می تواند تنها نشانه آن باشد. در اكثر مواقع عفونت دستگاه ادرار به دلیل وجود باكتری در این دستگاه است كه اغلب نتیجه عدم رعایت بهداشت در هنگام طهارت (مثلا شستشو از عقب به جلو) و یا آمیزش جنسی كه می تواند خطر را افزایش دهد زیرا باعث وارد كردن باكتری از واژن به درون مجرای پیشاب یا میزراه می شود. اگر پزشك شما به وجود این بیماری مظنون شد با دادن تست ادرار تشخیص راحت تر می شود. مداوای این بیماری نیز به نسبت سریع و آسان است و با مصرف آنتی بیوتیك خوراكی مداوا می شود و در صورت مداوا تا بعد از یك هفته احساس خستگی نیز از بین می رود. اگر علائم مجددا برگشت دوباره تست دهید زیرا در بعضی زنان این عفونت بصورت مزمن وجود دارد. در این حالت با پزشك خود در مورد روشهای پیشگیری مثل مصرف آنتی بیوتیك با دوز پایین مشورت كنید.

    4- مصرف بیش از اندازه كافئین : اغلب افراد برای رفع خستگی و كسب انرژی دوباره به خوردن قهوه و یا نوشیدنی های دیگر می پردازند. اما در بعضی از زنان و دختران مصرف كافئین نتیجه عكس خواهد داشت. گزارش شده است كه كافئین محرك است اما در صورت مصرف زیاد نتیجه عكس خواهد داشت. در بعضی بیماران زیاده روی در مصرف كافئین، خستگی را به همراه دارد و اگر فكر می كنید این بدین معنا است كه شما نیاز به كافئین بیشتر دارید تا خستگی را برطرف كند اشتباه می كنید. هر نوع تلاش برای حل معضل خستگی با مصرف بیشتر كافئین وضعیت را بدتر می كند. و اما راه حل: كافئین را تا حد ممكن از برنامه غذایی خود حذف كنید. نه تنها كافئین بلكه شكلات، چایی و بعضی از داروهای حاوی كافئین نیز می تواند باعث خستگی مبهم شود.

    5- آلرژی غذایی : در حالیكه هدف از خوردن غذا كسب انرژی است پزشكان معتقدند بعضی از غذاها نیز می تواند آلرژی زا باشد و نتیجه عكس داشته باشد. بنابر این غذاهایی با این خاصیت می تواند سبب خستگی شما شود. شواهد نشان می دهد كه غذاهای آلرژی زا سبب خستگی می شود و حتی این خستگی ممكن است اولین علامت هشداردهنده در مورد این غذاها باشد. بنابر این اگر تا 30 دقیقه بعد از خوردن هر نوع غذا شروع به خمیازه كشیدن كردید بهتر است كه آن غذا را از رژیم غذایی خود حذف كنید. همچنین می توانید در مورد هر غذایی تست آلرژی بدهید.

    6- احساس خفگی در خواب : اگر شما به اندازه كافی و لازم نمی خوابید حتما احساس خستگی می كنید. اما چه چیزی می تواند باعث عدم خواب راحت شود؟ در یك مورد احساس تنگی نفس در خواب كه یك نوع اختلال خواب است سبب می شود كه شما مداومتا دچار قطع خواب شوید و این اتفاق اغلب در شب می افتد و در هر بار تنگی نفس شما برا ی مدت طولانی بیدار مانده و چرخه منظم خواب شما دچار اختلال خواهد شد. تنها نشان این اختلال نیز خستگی مداوم است كه به همراه دارد. در این اختلال مجرای فوقانی تنفس دچار انسداد می شود و در زنان چاق و با اضافه وزن پبیش می آید. خرو پف كردن یكی از نشانه های این اختلال است. برای تشخیص این بیماری نیاز به آزمایشات مخصوص به خود است. اگر شما دچار این اختلال هستید پزشك شما به شما پیشنهاد خواهد كرد كه وزن خود را كم نمایید و سیگار را نیز ترك كنید. در مراقبت های پزشكی با استفاده از وسایلی این مجرای تنفسی را در هنگام خواب باز می كنند. در موارد حاد جراحی لازم است تا از بازشدن مجرا و سلامت آن اطمینان حاصل شود. عدم درمان این اختلال احتمال حمله قلبی را افزایش می دهد.

    7- بیماری های قلبی تشخیص داده نشده : اگر بعد از فعالیت های سبك كه معمولا خستگی به همراه ندارد احساس خستگی كردید بهتر است با پزشك خود در این مورد صحبت كنید. طبق مطالعات ، خستگی مفرط بعد از انجام كارهای معمولی مثل جارو زدن خانه یا مواردی از این قبیل ممكن است به دلیل نوعی ناراحتی قلبی باشد. اما این بدان معنا نیست كه هر بار خمیازه كشیدید نگران شوید كه شاید مبتلا به بیماری قلبی هستید. در اكثر مواقع خستگی نشان اولیه بیماری قلبی نیست بلكه ارتباط با چیزهای دیگر دارد. در عین حال بیماری های قلبی سر دسته علل مرگ در زنان است و لذا توجه به آن ضرورت دارد. بنابر این اگر خستگی به دنبال هر فعالیت بروز كرد بهتر است برای آزمایشات قلبی به پزشك مراجعه كنید. اگر خستگی شما مربوط به فعالیت قلب شما بود داروها و تولیداتی وجود دارد كه در این زمینه به شما كمك می كند و احساس خستگی شما را رفع نموده و انرژی شما را احیا می نماید.

    منبع : ایرانیان انگلستان
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.33 ثانیه (39)