شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

حسادت بیش از حد

  1. با سلام
    سوال من در مورد حسادت هست نمی دونم چرا انقدر حسادت دارم, نه به این که فلانی فلان جیز رو خریده من حسادت کم نه من نسبت به شوهرم حسادت دارم یعنی می خوام فقط مال خودم باشه یعنی اینکه با خانوادش که تماس مگیره حسادت میکنم اگه بیشتر زمانی باید سرکار باشه, باشه بکارش حسادت میکنم کلا به هر چیزی که وقتش رو میگره وسرگرم اون چیز میشه بعد شروع میکنم به گیر دادن بهش. واقعا خودم از این وضع خسته شودم.نمیدونم دلیلش تنهایی زیاد من هست  یا تفاوت سنی حدود 20 سال یا بخاطر این که در گذاشته او رابطه های زیادی بود  میترسم تماس با اقوام یاد اور گذاشته باشه و او کشیده بشه به گذشته خود.در هر صورت نمی دونم فقط از شما راهنمایی میخوام لطفا.
     
  2. سلام دوست عزیز
    رفتار شما تا حدودی بیشتر شبیه عدم اطمینان به همسرتون هست.سعی کنید به همسرتون اطمینان کنید و او را آزاد بگذارید.انسانها موجودات بی جنبه ای هستند خدا در قرآن فرموده: الانسان منع الحریص (انسان را از هر چیزی که منع کنی نسبت به آن حریص تر میشود.سعی کنید متوجه رفتار شما نشود.در مورد خودتون هم به یک مشاور خانواده مراجعه کنید تا مشکل شما ریشه یابی شود به نظر من مشکل شما فراتر از این دو سه خط است.
    دو مقاله زیر را برای شما تهیه کردم حتما مطالعه بفرمایید:

    حسادت

    1-نکاتی پیرامون حسادت ورزی در روابط:
    شک و تردید منطقی در مقایسه با بد گمانی و سوء ظن گاهی اوقات حسادت، تجلی ترسـها و تزلزل های بـاطنی ماست و در برخی موارد دیگر شاید واقعـاً مــسئله ای در جریان است و شک و تردید ما بی پایه و اساس نیست.

    خـیـانت در زنـدگی عـاطـفی شـامـل نـمـونه های متفاوتی است:علاقه نابهنگام ظاهری بـه شخص دیـگر، جــذب انرژی پر اندازه فرد دیگری شـدن (که در تـمام حـالات زنـدگـی وجـود نـدارد و مقطـعی و گــذراست)، تماس های تلفنی مشکوک و غیبت های مکرر. چه شما با یک چنین شرایطی مواجه شوید یا نه قبل از اینکه دست به هر نوع اقدام مقتضی بزنید باید از حقیقت کلیه امور اطمینان خاطر حاصل کنید.

    برای شروع بحث و گفتگو پیرامون مسائل اینچنینی باید وقت مناسبی را پیدا کنید. هیچ یک از شما دو نفر نباید احساس اضطراب و تشویش داشته باشد؛ با مهیا شدن زمان مناسب، می توانید به راحتی در مورد دیده ها و شنیده های خود با او صحبت کنید. از او بخواهید که صادقانه نظر خود را با شما در میان بگذارد و به شما بگوید که احساس می کند رابطه در چه مسیری قرار گرفته و به کجا خواهد رفت. اگر او به راستی در حال خیانت کردن به شما باشد این امکان وجود دارد که از همان ابتدا حالت تدافعی به خود بگیرد و بگوید که احساسات شما چیزی جز فکر و خیال بی پایه و اساس نیست. سعی کنید تا جایی که می توانید اجازه ندهید بحث از مسیر اصلی خود منحرف شود و به سوی مجادله و مشاجره های بی ارزش و بی اعتبار کشیده شود. تمام حواس خود را بر روی رابطه و اینکه چگونه با کمک یکدیگر می توانید کاری برای بهبود آن انجام دهید، متمرکز کنید.

    شاید برای موفقیت در این راه نیاز به کمک های خارجی نیز پیدا کنید که در اینصورت به راحتی می توانید از مشاور و دفاتر روان درمانی بهره بگیرید. با راهکارهایی که در این مراکز به شما آموزش داده می شود به درستی روش های یک گفتگوی مسالمت آمیز را یاد می گیرید و می توانید بحث را طوری دنبال کنید که به بیراهه کشیده نشود. در تمام مراحل واقع بین باشید و چشم های خود را بر روی حقیقت نبندید؛ ممکن است برای احیای یک رابطه سالم نیاز باشد که هر دوی شما تغییراتی اساسی در روند اخلاق و رفتار خود بدهید.

    قدرت  متقاعد ساختن شخصی

    مانند تمام چیزهای دیگر، اگر در متقاعد ساختن خود نیز اصل اعتدال و میانه روی را رعایت کنید به نتایج مفیدی دست پیدا خواهید کرد. به احتمال زیاد با چشمهای خود افراد بسیار زیادی را دیده اید که دیوانه وار "عاشق" کسانی هستند که چهره های بسیار معمولی دارند. جالب اینجاست که اینگونه افراد معشوقه های خود را به چشم جذاب ترین و زیباترین فرد روی کره زمین هم می بینند. اگر شما هم اینگونه بتوانید خودتان را متقاعد سازید، مطمئن باشید که تا پایان عمر زندگی شاد و سعادتمندی را در پیش رو خواهید داشت.

    زمانیکه شما و یا شریک زندگی تان در حال سپری کردن دوران پر استرسی هستید و یا زمانیکه مضطرب و ناامید بوده و احساس نا امنی می کنید، خیلی خوب است که خودتان را با چیزهای دیگر متقاعد کنید و سعی کنید تا جایی که می توانید از مسائل و مشکلاتی که واقعا در حال اتفاق افتادن هستند کناره گیری کنید.

    البته افراط و تفریط در این فرایند عواقب خاص خود را به همراه دارد؛ برخی افراد به طور کامل چشم هایشان را بر روی تمام حقایق می بندند و حتی از آشکارترین مشکلات زندگی نیز چشم پوشی می کنند و بالطبع همیشه جزء آخرین افرادی هستند که از ماجراهای اطراف با خبر می شوند. گروه دیگری نیز وجود دارند که بیش از اندازه گوش به زنگ هستند و زمانیکه حتی کوچکترین دلیلی برای شک و تردید وجود ندارد، نسبت به شریگ زندگی خود بد گمان شده و به او سوء ظن پیدا می کنند.

    در هر دو حالت کسی که خودش را گول می زند لطمه خواهد دید؛ چه کسی که نسبت به کارهای شریک زندگی اش بی اهمیت است و چه کسی که شریک صادق و وفادار خود را با حسادت های بی موردش کلافه می سازد.

    روش های کنترل حسادت

    حسادت های غیر منطقی ریشه در احساست و عواطف درونی شخص دارند. البته ممکن است مربوط به قضایای خاصی که بین شما و شریک زندگیتان اتفاق افتاده نیز بشوند. اما شما تنها در صورتی قادر به فائق آمدن بر آنها هستید که با تزلزل ها و تشویش های درونی تان روبرو شوید و با آنها مقابله کنید.

    گاهی اوقات استرس های خارجی ( موقعیت شغلی دشوار، جابجایی، مرگ نزدیکان) می تواند باعث به وجود آمدن اضطراب هایی در شما بشود که در نهایت خود را به صورت حس حسادت در شما بروز دهند. اما اگر احساس کردید که حس حسادت شما به یکباره بیش از اندازه معمول بالا رفته و هیچ دلیل مشخصی هم برای اثبات آن وجود ندارد بد نیست تعادل مواد شیمیایی بدن خود را آزمایش کنید. نمونه رایج در این باب خانم ها هستند که در زمان پیش قاعدگی و حین دوران حاملگی به دلیل تغییر هورمونی استرس و تشویش فراوانی را متحمل می شوند. درمان با دارو و یا روان درمانی می تواند به شما کمک کند تا به حس حسادت خود فائق آمده و از منبع تغذیه آن آگاه شوید.

    کارگاه شخصی روابط

    در یک ارتباط سالم احساساتی نظیر شک، حسادت، فریب و نیرنگ وجود ندارد. دو طرف به یکدیگر اعتماد کامل دارند و مطابق با اطمینان دو جانبه با یکدیگر برخورد میکنند. هر یک از آنها قوانین خاص خود را برای بقای رابطه وضع می کند و با کمال میل از آنها پیروی نموده و بر این باور است که ارتباط ارزش دارد تا برای حفظ آن تلاش کند.

    البته ناگفته نماند که یک ارتباط سالم همواره با حس کنجکاوی و پرسش همراه است. هنگامیکه دو نفر به هم علاقمند هستند و عاشقانه یکدیگر را دوست می داند همیشه از اینکه بتوانند چیزهای جدیدی در مورد طرف مقابل خود کشف کنند خوشحال میشوند، حتی اگر مدت زمان بسیار زیادی باشد که در حال زندگی کردن با هم باشند. یاد گرفتن چیزهای جدید در مورد یکدیگر -"کارگاه شخصی روابطه" بودن- جزئی از فرایند رو به جلو برای قبول و احترام گذاشتن به یکدیگر است.

    ریشه های حسادت

    حسادت یک احساس ناخوشایند است که ریشه آن در احساس ناامنی و تزلزل نهفته است. چه دلیلی برای بروز حسادت وجود داشته باشد چه نداشته باشد به هر حال فرد حسود با استرس و تشویش روبروست و حتی به مسائل بسیار جزئی که اصلا هیچ گونه ارتباطی با زندگیشان ندارد، غبطه می خورند! برای بسیاری از افراد حسادت به دلیل ترس از رها شدن و تنها ماندن به وجود می آید. این امر زمانی معنا پیدا می کند که از نظر اقتصادی، اجتماعی، جنسی، و احساسی و ... همسانی در یک رابطه وجود نداشته باشد. شخصی که قدرت کمتری دارد بی اختیار و ناآگاهانه از شک و تردید و یا حسادت استفاده می کند و تصور می کند که با این کار می تواند بر کمبودهای خود غلبه نموده و همطراز شریک زندگی خود شود.

    مانند خشونت، حسادت نیز نمی تواند کاری از پیش برد و فقط رابطه بین دو نفر را تیره و تار می کند و باعث از بین رفتن صمیمیت هاست. اگر بتوانید منبع اصلی بروز حسادت را پیدا کرده و با آن مقابله کنید می توانید به ادامه رابطه خود امیدوار باشید.

    حریم شخصی در روابط

    همانطور که قبلا هم اشاره کردیم،  فریب و نیرنگ در یک ارتباط سالم جایی ندارد؛ اما با این وجود باز هم نیاز نیست که شما همسرتان را در جریان جزء به جزء تمام کارهایتان قرار دهید و به طور کلی زندگی شخصی خود را فراموش کرده و با خلوت و تنهایی خود برای همیشه خداحافظی کنید.

    به عنوان مثال اگر با شریک زندگی خود ارتباط جنسی برقرار می کنید، مسلما او باید بداند که آیا از قرص های ضد بارداری استفاده می کنید و یا اینکه مبتلا به بیماری های آمیزشی هستید یا خیر. اما لازم نیست حتما بداند که تا کنون شما با چند نفر همبستر شده اید. این کاملا منطقی است که دور این مسائل یک خط قرمز بکشید و حد و مرز خودتان را حفظ کنید. می توانید به راحتی در پاسخ به چنین پرسش هایی بگویید: "من راحت نیستم در مورد این مسائل صحبت کنم، هر چه بوده مربوط به گذشته است و دیگر تمام شده؛ حالا من با تو هستم و ترجیح می دهم که در مورد خودمان صحبت کنیم." اگر شما فکر ازدواج و یا باردار شدن از شریک زندگی فعلیتان را در سر می پرورانید باید بگوییم که حتما در پی کسب اطلاعاتی در مورد گذشته و خانواده او باشید. این امکان وجود دارد که شخص مورد نظر شما ازدواج قبلی داشته باشد، سابقه محکومیت کیفری در پرونده اش ثبت شده باشد، و یا اینکه اصلا در مورد هویت خود به شما دروغ گفته باشد.

    هر چقدر که مدت زمان بیشتری از شروع یک رابطه می گذرد حد و مرزهای افراد مشخص تر شده و هر یک حدود شخصی خود را به روشنی درک می کند؛ مثلا خانم و آقا با هم توافق می کنند که e-mail یکدیگر را نخوانند و یا به یکدیگر اعتماد کنند که حرف های هم را قبول کنند در مورد چیزهایی که دانستن آنها هنوز برایشان زود است، پافشاری نکنند. نکته بسیار مهمی که در تمام این مراحل باید به آن توجه داشت این است که تمامی تصمیم ها باید با رضایت کامل هر دو طرف اتخاذ شود.

    خیانت به چه امری اطلاق می شود؟

    غیر ممکن است که بتوانید ارتباط شریک زندگی خود را با محیط خارج قطع نموده و تا پایان عمر او را در خانه حبس کنید. همانطور که می دانید انسان یک موجود اجتماعی است؛ هم شما و هم شریک زندگیتان در طول روز با افراد بسیار زیادی در ارتباط هستید و این نوع روابط روزمره اجتناب ناپذیر هستند. بنابراین باید علاج واقعه را قبل از وقوع شناسایی کنید. یکی از روش هایی که می توانید اضطراب و تشویش را از میان بردارید، وضع قوانین بنیادین برای شرایط متفاوت به شرح زیر است:

    شاید احساس کنید که نیاز دارید برخی سوالات را از یکدیگر بپرسید،

    -- از نظر فیزیکی بر روی چه نوع ارتباطی نام خیانت می گذارید؟ آیا بوسیدن دیگری خیانت محسوب می شود؟ در آغوش گرفتن و دست دادن چطور؟

    -- چه مدت وقت برای هر یک از شما لازم است تا با دوستان و به دور از شریک خود باشد؟

    -- در چه زمانی و چه مکانی می توانید با یک نفر جنس مخالف تنها باشید؟

    -- زمانیکه یکی از شما دو نفر در سفر تجاری است به چه طریق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنید؟

    -- چه نوع فعالیت های اینترنی از نظر شما اشکال ندارد و شریکتان می تواند آنها را انجام دهد؟ چت روم؟ سایت های همسر یابی؟

    قوانین هر کس فرق می کند و نمی توان گفت که فقط یک راه "صحیح" وجود دارد که همه ملزم به پیروی از آن هستند. برای مثال زیبا و آرش معتقدند که برقراری رابطه دوستی با افراد دیگر اشکال ندارد به شرط اینکه ارتباط صمیمانه خودشان به همان صورت حفظ گردد. بیشتر زوج ها با یک چنین چیزی موافق نیستند اما این مسئله ای است که زوجین خودشان باید در مورد آن تصمیم نهایی را اتخاذ نمایند. اگر یکی از آنها بعدها ناراضی شد می توانند دوباره در مورد قانونگذاری های گذشته تجدید نظر کرده و به توافق مجدد دست پیدا کنند.

    بازجویی و پرسش

    گاهی اوقات اضطراب و حسادت خود را در غالب بازجویی آشکار می سازد. شخص مضطرب مانند یک بازپرس عمل کرده و شریک زندگی خود را تحت فشار شدید قرار داده و او را محاکمه می کند.

    پیش از اینکه سوزن ها را داغ کنید، نور های روشن بر سر متهم خود بیندازید، و آماده برقراری جلسه بعدی محاکمه شوید به تاثیراتی که پرسش های شما می تواند برروی شریک زندگیتان داشته باشد فکر کنید. آیا مطرح کردن این سوالات کمکی به بهبود رابطه می کند؟ یا باعث می شود در مورد خودتان احساس بهتری پیدا کنید؟ پرسش و پاسخ بخش طبیعی هر گونه ارتباطی است، اما زمانیکه پرسش های شما تبدیل میشود به اتهام زدن و با مطرح کردن سوال قصد دارید تا مچ شریک خود را بگیرید، طبیعی است که طرف مقابل در برابر شما حالت تدافعی به خود می گیرد. در بسیاری از موارد دیده شده که طرفی که به هیچ وجه کار اشتباهی مرتکب نشده تحت تاثیر بیش از اندازه قرار می گیرد، نسبت به رابطه بی میل شده، احساس خود را به طرف دیگر از دست می دهد و موجبات خیانت کردن به راحتی فراهم می گردد. هر چه سوال ها بدتر و توهین آمیز تر باشند ترس و وحشت شدیدتری را به همراه خواهند داشت.

    به همین دلیل همیشه اول سعی کنید که نگاهی به خودتان بیندازید. زمانیکه سوال می پرسید آیا هدف اصلی شما رسیدن به پاسخ مناسب است؟ آیا به دقت به پاسخ های او گوش می دهید؟ برای احساسات شریکتان ارزش قائل می شوید و به پیام های ناگفته ای که می توان از کلمات استنباط کرد توجه می کنید؟

    یک تاکتیک بهتر این است که به جای اینکه بیایید و در مورد حقایق با هم بحث کنید از احساسات و عواطفتان سخن بگویید. مکالـمـه را بـا جـمله ای شبیه به این آغاز کنید: "احساست در مورد.........چگونه است؟" یا " من احساس می کنم که............"  بدون اینکه بخواهید از فرصت استفاده کرده و سوال بعدی را در ذهنتان آماده کنید به پاسخ های طرف مقابل توجه کنید. سعی کنید از کوچکترین فرصت ها برای بدست آوردن شناخت بیشتر در مورد شریکتان استفاده کنید .




    2-روشهای غلبه بر حسادت
    هر دوی شما به میهمانی رفته اید. او مثـل همیشه زیبا و جذاب است. شما هم از اینکه هـمـسـری زیـبـا داریـد،  مغرور و هیجان زده هستید. همه چیز به خوبی در حـال  پیش رفته که ناگهان فرد خود نمایی که خودش را شبیه   هنرپیشه ها در آورده از میان جمعیت رد شده و سر میز  شما توقف میکند. همسر شـما نگاهی به بالا کرده و از  اینکه نامزد پیشین خودش را می بینــد، جـا می خـورد.  هنگامیکه او شما را به آن شخص محترم معرفی میکند،  تلاش می کنید به لبخند زدنتان در حالی که با او خـوش     و بش می کنید، ادامه دهید. در حالی که شما بی هدف    نشسته اید و آن دو به رد و بدل کردن سخنان دوسـتـانـه  خود ادامه میدهند، خون شما تا حدی بجوش می آید و هر لحظه امکان دارد منجر به آن شود که شما او را گرفتهو بروی میز دسر پرتاب کنید. خلاصه اینکه حضور وی باعث میشود شما کنترل خود را از دست بدهید.

    بنظر آشنا میرسد؟

    سناریوی فوق یکی از هزاران مواردی است کـه حـسـادت را تـرسـیم و توصیف می کند. یک احساس طبیعی که ما هرازگاهی بطور غریزی آن را تجربه میکنیم. همانند خشونت  و پارانوئید، حسادت نیز میتواند درجات گوناگونی از شدت را دارا باشـد. صحنـه مـذکـور می تـواند سبـب آن گـردد کـه شـما از حـضور نـامزد پـیشین همسر خود کاملا خونسرد برخورد کنید و یا آنکه وارد یک جدال تمام عیار با او شوید. در ضـمن ممکن اسـت همسر خود را به جهت اینکه به سلام و احـوالـپـرسی نـامـزد قبـلـی خـود پاسـخ داده، متهم به هرزگی کنیــد.

    بــرای برخی از افراد حسـادت یـک مـعضل مهم محسوب میـگردد کـه هر گاه بدون درمان رها شود میتواند شکافی همیشگی بین شما و همسرتان ایـجـاد کنـد و اثری منفی بر روابط آتی شما خواهد گذاشت. خوشبختانه حسادت قابل کنترل میباشد.

    حسادت چیست؟

    مفهوم تحت الفظی حسادت این است: حسـادت به میـل مـفرط به دارایی ها و جایگاه شخصی دیگر اطلاق میگردد. اما در ارتباط با مسایل اجتماعی سبب میـگردد فـردی به شریک زندگیش نسبت به ارتباط با اشخاص خاص و نوع پوشـش و مـکانهایی که رفت و آمد می کند مشکوک گردیده و احساس خطر کند.

    اما همانطور که اشاره کردیم درجات میزان حسادت متفاوت است:

    حسادت ظریف
    حسادت همیشه درخور مفهـوم مـنـفـی خود نمی باشد. گذشته از آن بد گمان گشتن مردان نسبت به همسرشان (و بالعکس)، امری عادی میباشـد. حسادت بدلیل مواردی همچون صحبت در مورد محاسن زنان دیگر و یا تماشای عکــس یک مـرد خـوش تیـپ در مجله سینمایی، نمونه های ظریـفـی هـسـتـنـد که نشان می دهند چـگونه پـاره ای از حسادتها بی ضرر بوده و کاملا یک واکنش طبیعی بشمار میروند.

    حسادت سالم
      گاهی شـما هنگامی که با دوستان خود بیرون میـروید، یـکی از آنها شـروع بـه تعریف از نامزد شـمـا نـموده و یا با او با چرب زبانی صحبت می کنـد و در ایـن شـرایط شـما دچـار احساس حسادت نسبت به او شده اید. اینگونه موارد نیز بـخشی از یـک ارتـبـاط سـالم می باشد. در بـیـشتـر اوقـات فـرد تـنـها مـراقـب سـلامـتـی و در انـدیـشـه خیـر و صلاح و خوشبختی همسر خود می باشد که همسرش نیز آن را ارج می نهد. حتی عدم توجه شما می تواند به منزله توهین به او قلمداد گردد.

    حسادت مفرط و وسواس گونه

    مشکل زمانـی ایجاد می شود که خشونت و سلطه جویی با حسادت همراه می گردد. هنگامی که شما به آن مرحله برسید، به طرز افراط آمیز و وسواس گونـه ای نـسـبت به وفادار بودن و صداقت وی دچار تردید شده و از آن خشمناک میگردیـد. حتـی ممکن است متوصل به زور و برخورد فیزیکی شوید. شما تا حدی کم طاقت هستید که او نمـی تواند حتی به مرد یا زن دیگری نظر بیافکند و از کـنار شما زمانی که هردو بیرون هستید تکان بخورد. از او می خواهـید که همیشه از مـحل حـضور خودش شما را مطلع گرداند و تنها بردن نام مرد یا زنی دیگر، شما را بینهایت غضب ناک میگرداند.



    منشاء حسادت

    امکان دارد شما این رفتار را بواسطه تجاب پیـشـین خـود با افراد مخـتـلف کـسـب کـرده باشید. اگر در گذشته مورد خیانت قرار گرفته باشید این امکان وجود دارد سبب آن شود که از بیم تکرار آن بیشتر او را تـحت کـنـتـرل، نـظارت و سلطه گری قرار دهـیـد. حـتی در زمانیکه دلیلی برای شک و تردید به او وجود ندارد شما به طور فزاینده ای از ادامه ارتباط با وی مایوس می شوید و می خواهید به هر قیمتی که شده از موقعیت های خطرناک، پنهان و بالقوه اجتناب ورزید.

    همچنین امکان دارد شما فردی باشید که در گذشته وفادار نبوده و خیانت کرده باشید و به قـصـد پرهیز از آن که نکند چنین امری برای خودتان اتفاق بیافتد وسواس بخرج داده و می خواهید مطمئن شوید که تنها فرد مورد علاقه وی هستید.

    اما حسادت اغلب حاصل عدم اعتماد بنفس و عزت نفس خود شخص میـبـاشـد. امکان دارد شما احساس کنید به قدر کفایت لایق و مناسب وی نیستید و تنها از روی اتـفاق، شانس و تقدیر با همدیگر ازدواج نمودید. اغلب دیگران خوش سیما تر وزیبا تر از خودتان بنظر می رسند و این احساس، تهدیدی برای شما محسوب میگردد.

    مشاهـده وی در حـال ارتـبـاط با مردان (یا زنان) دیـگر، ایـن احـسـاس را در شـما بـوجود میاورد که نکند از دست شما ربوده شود. هرگاه زمان اندکی با او باشید ممکن است از رابطه نزدیک و صمیمی وی با دوستانش آزرده خاطر گـردیـد، افـرادی که او در تـمام طـول زندگی خود با آنها آشنایی داشته است.

    چرا حسادت خطرناک است؟

    حسادت در مورد اشخاصی که قادر به کنترل آن نمیباشند، برای ارتباطشان مضر و زیان آور است. چون سبب از میان رفتن عاملی میگردد که دو نفر را به هم پـیـوند می دهـد: اعتماد. هر گاه به نامزد و یا هـمـسـر خـود بـگویـید که وی اجازه ندارد با همکار مرد خود ناهار بخورد مثل آن است که بگویید به او اعتماد ندارید (مگر آنکه به علتی اعتماد شما به وی سلب شده باشد). اگر نـیـاز به اعمال محدودیت های بسیاری پیدا کنید، آیا لازم است که حتما" همیشه در کنارش قرار داشته باشید؟

    حسادت همچنین از کیفیت زمانی که با همدیگر هستید میـکاهد بـطـوری که بی تردید مـنـجـر به نـزاع و مـشـاجـره هـای متـعـددی خـواهـد شـد تـا جـایی که شما تنها بر روی خصوصیات منفی یکدیگر تمرکز می کنید.

    از آن گذشته اکثر وقتتان صرف این فکر احمقانه که ممکن است او به شما خیـانت کنـد، خواهد شد. پیـش از آنکه متوجه گردید، بخـش اعظمی از ارتـباطـتـان صرف اتفاقاتی که ممکن است بیافتد میگردد تا صرف اتفاقاتی که واقعا" در حال افتادن است.

    هر اندازه ارتباط پیشرفت میکند کنترل حسادت دشوار تر می شود. بنابراین اگر شما به مرحله خطرناکی رسیده اید زمان آن فرا رسیده که هر چه سریع تر یاری بطلبید.



    بیاموزید خود را کنترل کنید

    در این بخش 5 راه حل برای تحت مهارکردن حسادت پیش از آنکه کنترل خود را از بدهید و کاری انجام دهید که بعد افسوس بخورید، ارائه شده:

    1- از تجارب گذشته درس بگیرید   ببینید که رفتارتان چگونه بر روابط گذشته یتان تاثیر گذاشته و  از آن بهـره بـگیـریـد تا به شما کمک کـنـد بـهـتـر عـمل کنید. شما خیلی زود پی خواهید برد که این کج خلقی ها موجب مشکلات زندگی عشقی شما میباشند. بدانید دلخور شدن بیدلیل از دست او، کمکی به بهبودی وضعیت زندگی شما نخواهد کرد.


    2- با واقعیت برخورد کنید   به موضوعی که در واقع در حال اتفاق افتادن است تمرکز کنید. نه آنچه شما میـپـنـدارید در حال اتفاق افتادن میباشد. چون بمرور زمان احتمال دارد در تشخیص واقعیت از توهم و خیال دچار مشکل گردید. شما هـم نمیخواهید که روابط عالی خود را بر سر مسایلی که هیچگاه در واقعیت اتفاق نیفتاده تباه کنید. بـه تـخـیل و تـصورات خود اجازه ندهید به شما امر کند که او چگونه فردی است.

    3- خود را محترم بشمارید  آگاه باشید که او بدلیلی شما را برگزیده و هیچ احتیاجی ندارد در جای دیگری بسادگی وسوسه شود. به خاطر داشته باشید که شما به همان اندازه افرادی که نسبت به آنها احساس خطر می کنید، شایسته هستید.

    4- از عقیده دیگران سود ببرید از یک دوست بخواهید که رفتار شما را نسبت به همسرتان زیـر نـظر بگیرد. ممکن است با بهره گیری از نقطه نظر یک شخص بی طرف کاملا به حد و حدود اعمال و کـردارتان پی ببرید.

    5- برخی قوانین را از همان ابتدا وضع کنید تلاش کنید چند راهــبرد کلی وضع کنید که چه چیز مقبول و مـورد پـسـند شـما است و چه چیز نیست. با این کار هر دوی شما توجیهی برای خشم و ناراحتی خود در زمانیکه هر کدام از شما رفتاری ناشایست و نامناسب داشته باشد، خواهید داشت.



    زیاده روی نکنید

    شما مجازید احساس حسادت کنید البته تا آنجایی که قادر باشید به طریق مثبتی آن را کنترل کرده و از مجرای مناسبی هدایتش کنید. بخاطرداشته باشید گفتگوی دوستانه مردی (یا زنی) با همسر شما امری طبیعی و عـادی است. آن را نوعـی تملق گویی به حساب آورید. تا هنگامی که او فقط نگاه میکند و به او دسـت نمیزند اینهمه هیاهو برای چیست؟

    بخاطر داشته باشید که اعتماد بنیاد هر ارتباط میباشد. شما نباید اجازه دهید احساس نا امنی ارتباط شما را تباه گرداند. از آن مهم تـر بـه هـمسـر خـود هـمان انـدازه احـتـرام بگذارید که خود انتظار آن را از او دارید. اگر قرار است شما هر کاری را که بخواهید انجام دهید او نیز می تواند.

    منبع:پورتال جوانهای ایرانی

    موفق باشید.
     
    این پست توسط دکتر رهام صادقی (مدیریت سایت) تایید شده است
    تشکر شده توسط : ROHAM و 1 کاربر ديگر
  3. با سلام مجدد
    پست شما خیلی مفید بود,اما رفتارهای خود ایشون باعث میشه که من نسبت با ایشون حسادت کنم,مثلا در مورد یکی از دوست دخترسابقش, همش دنبال این که الان کجا زندگی می کنهچکار مکنه و...... یا عکسهای که اون خانم براش میفرسته به ایمل یا حتی شوهرم خودش در انترنت از اون خانم عکس  جمع میکنه و به ایشون گفتم که من دوست ندارم این کارو انجام بدهی و ازش قول می گیرم که دنبالش نباشه باز مخفیانه بارها و بارها انجام مده وقتی بهش میگم باز همون اتفاق مخفیانه انجام دادی خیلی راحت میگه اره برای که تو ناراحت نشی مخقفیانه بود بنظر من اگه باش مهمه که من ناراحت نشم تکرار نمیکرد. این فقط یه نمونه از کار ها ست که این مشکلات انقدر انباشته شده و تبدیل به حسادت شده تا حدی که ترس ار باردار شدن دارم میترسم ه حتی نسبت  به بجه هم حسادت داشته باشم.همسر من هم هرگز حاضر نیست در مورد اتفاقاتی که میاته زیاد صحبت بشه تا حل بشه اون مشکل فقط در حدی یه جمله کوتاه تمام میشه.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  4. سلام دوست عزیز
    ممنونم که پاسخ من را کاملا مطالعه فرمودید.من از همان اول به شما عرض کردم مشکل شما فراتر از این حرفهاست که توی این چند خط نوشته اید.در کل منظورم این بود که همسر شما هم بی تقصیر توی این مشکلات نیستند حتما کاری انجام میدهند که حس حسادت شما تا این اندازه تشدید شده است.همسر شما اشتباهاتی  مرتکب میشوند که به دست خودشون حل خواهد شد.به نظر من همسر شما از اون دسته از مرد هایی هستند که از به جوش آوردن حس حسادت خانوما لذت میبرند؟؟پیشنهاد من به شما این است که مدتی کم اهمیت شوید درسته که همسرتون رو دوست دارید اما مدتی نسبت به رفتار هایش چه خوب چه بد کم اهمیت شوید.تحمل این رفتار سخته اما امتحانش بد نیست.بهترین پیشنهادی که میتونم به شما بکنم این است با یک مشاور خانواده حتما در تماس باشید.تجربه اونها نسبت به ما بیشتره.من حق رو به شما میدهم که باید ناراحت باشید این رفتار شما دیگه حسادت نیست عدم اطمینان شما نسبت به همسرتون میباشد که دلیلش باید ریشه یابی شودوسوالی از شما داشتم؟؟
    برای همسرتون چه قدر ارزش قائل هستید؟؟چه قدر به مسائل عاطفی جنسی و مالی همسرتون اهمیت میدهید.
    به نظر من زندگی یک مثلث متساوی الاضلاع است که نام ضلع   اول نیاز عاطفی نام ضلع دوم نیازهای جنسی نام ضلع سوم نیاز های مالی است.با توجه به این که مثلث متساوی الاضلاع هر سه ضلع اش دارای اندازه یکسانی است پس اگر در زندگی هر کدوم از نیازهایی را که نام های آنها را نام بردیم دچار کمبود شود مثلث از تساوی خارج خواهد شد و زندگی زناشویی دچار اختلاف میشود.زوجین باید توجه داشته باشند اندازه این سه ضلع زندگی مشترک را با رفع نیازهای عاطفی و جنسی و مالی  یکسان نگه دارند.
    آیا شما همه نیازهای همسرتان را رفع میکنید؟؟مرد اعتراض خودشان را با تشدید حس حسادت خانومها ابراز میکنند.!!!!
    منتظر پاسختون هستم.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  5. Nashenas نوشته است: با سلام مجدد
    پست شما خیلی مفید بود,اما رفتارهای خود ایشون باعث میشه که من نسبت با ایشون حسادت کنم,مثلا در مورد یکی از دوست دخترسابقش, همش دنبال این که الان کجا زندگی می کنهچکار مکنه و...... یا عکسهای که اون خانم براش میفرسته به ایمل یا حتی شوهرم خودش در انترنت از اون خانم عکس  جمع میکنه و به ایشون گفتم که من دوست ندارم این کارو انجام بدهی و ازش قول می گیرم که دنبالش نباشه باز مخفیانه بارها و بارها انجام مده وقتی بهش میگم باز همون اتفاق مخفیانه انجام دادی خیلی راحت میگه اره برای که تو ناراحت نشی مخقفیانه بود بنظر من اگه باش مهمه که من ناراحت نشم تکرار نمیکرد. این فقط یه نمونه از کار ها ست که این مشکلات انقدر انباشته شده و تبدیل به حسادت شده تا حدی که ترس ار باردار شدن دارم میترسم ه حتی نسبت  به بجه هم حسادت داشته باشم.همسر من هم هرگز حاضر نیست در مورد اتفاقاتی که میاته زیاد صحبت بشه تا حل بشه اون مشکل فقط در حدی یه جمله کوتاه تمام میشه.



    سلام عزیزم
    میدونی این کار همسرا نه تنها کار خوی نیست بلکه اصلا معنی هم نداره
    دلیلی نداره که ایشون در پی رد گیری دوست دختر قبلیشون باشن
    اما بدون برای اقایون کنکاکش توی هیچ شرایطی معنی نداره و معمولا به خاطر خصوصیاتشون اگر بفهمند دارند کنترل میشوند خیلی دیگه سخت میشه باهاشون زندگی کرد هر چند که حق این رو هم داشته باشیم
    پس شما سعی کن این چند کارو انجام بده:
    اولا ببین کوتاهی در مورد ایشون نداشتی خیلی دقت کن زود نگو من کمش نگذاشتم کمی واقع بینانه ببین ایشون از اول اینگونه بودند یا نه به تازگی کنجکاو شدند اگر به تازکیه خوب حتما از شما برای ایشون کمی و کاستی بوده بعد خودت را به گونه ای عوض کن که برای او جذابیت را داشته باشی ببین زیادی به پرو پاش نپیچ و فقط به خودت حریصش کن با جذاب تر شدنت هم در تیپ هم در رفتار هم در رفت و امد منظورم اینه که کمی براش ناز بیا
    بعدشم با مشاوره خوبه در ارتباط باشی اما واقعا مشاور فهمیده باشه که البته من حس میکنم این سایت از مشاوره خیلی بهتر است
    چون هم رازدار است هم بی غرض
    موفق باشی
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  6. سلام خدمت شما<xml><o></o>

    واقعا متشکرم که وقتتون برام میزارید.زیاد براش ارزش قائل بودم .اما راستش مدتی هست که نسبت رابطه عاطفی و جنسی کمی بی اهمیت شودم البته ایشون هم این طورهست.واقعا رفتارخودش باعث میشه من اینطور شدم مثلا با گذشته 5 سال از ازدواج ما هنوز گاهی وقتها حال نمی دونم حالا واقعا یا اشتباها من رو به اسم دوست دختر سابقش صدا میکنه نمیدونم شاید تقصیر خودمه که نسبت اون خانوم حساسیت نشون دادم ,ولی فکر نه کنم چون از قبل اینطور بود.نمی تونم بگم که نسبت من بی اهمیته جون ایشون سرکار که میرن چندبار با من تماس دارن وجویایی حل من میشه اما خدا نکنه که یه کم دلخور باشه تا هر وقت بیرون باشه 1بار هم تماس نمیگیره و خانه هم که هستن بیشیر سعی میکنن سوکت کنن. و در مورد مشاوره باید بگم در کشوری که ما زندگی میکنم براحتی نمیشه به یه مشاور مراجعه کرد.
     
  7. Nashenas نوشته است:
    سلام خدمت شما<xml><o></o>

    واقعا متشکرم که وقتتون برام میزارید.زیاد براش ارزش قائل بودم .اما راستش مدتی هست که نسبت رابطه عاطفی و جنسی کمی بی اهمیت شودم البته ایشون هم این طورهست.واقعا رفتارخودش باعث میشه من اینطور شدم مثلا با گذشته 5 سال از ازدواج ما هنوز گاهی وقتها حال نمی دونم حالا واقعا یا اشتباها من رو به اسم دوست دختر سابقش صدا میکنه نمیدونم شاید تقصیر خودمه که نسبت اون خانوم حساسیت نشون دادم ,ولی فکر نه کنم چون از قبل اینطور بود.نمی تونم بگم که نسبت من بی اهمیته جون ایشون سرکار که میرن چندبار با من تماس دارن وجویایی حل من میشه اما خدا نکنه که یه کم دلخور باشه تا هر وقت بیرون باشه 1بار هم تماس نمیگیره و خانه هم که هستن بیشیر سعی میکنن سوکت کنن. و در مورد مشاوره باید بگم در کشوری که ما زندگی میکنم براحتی نمیشه به یه مشاور مراجعه کرد.



    خوب از نظر مشاوره که حله همین سایت میتونه خیلی خیلی کمک کننده باشه زیاد فکرشو نکن میدونی همین جا میشه خیلی راحت حرف زد و کمک گرفت
    بعدشم ببینم با دوست دخترش هم اسمید یا نه؟
    اما بدون ادم همیشه از روی عشق اشتباهی اسم همسرشو با رفیق قبلیش نمیگه گاهی هم از روی عادته البته اینو گفتم تا خیلی نگران نباشی چون در کل باید روی اقاتون کار کنی

    اما این کار که میگی اقاتون در حالت عادی جند باری میزنگه و حالتون را میپرسه باید بگم که خیلی عالیه و همه مردها اینگونه نیستند پس معلومه دوستت داره حالا یا از روی عادت با اون فرد در تماسه یا از روی درگیری ذهنی پس کمکش کن تا از چاه بکشیش بیرون
    تو و فقط تو دستشو بگیر و نجاتش بده و این کار که میگی از نظر جنسی و عاطفی ارتباطتون کم شده خوب خیلی خوب نیست اما نرماله
    پس سعی کن همونی که گفتم بهش بی توجهی مستقیم نکن حریصش کن کار سختی به نظر میاد اما کمی فکر کنی میتونی
    خانمها در ذاتشون یک نیرویی هست که جذب میکنند پس از نیرویت استفاده کن
    رهاش نکن اما لوسشم نکن درباره عشق و علاقت بهش زیادی حرف بزن و باهاش در این بابا و ایندتون و اهدافتون زیادی صحیت کن البومهای عکس بهترین کمک کننده هستند زیادی عکس نگاه کنید و از خاطرات اونموقع زیادی تعریف کن اگر تمایلی نشون نداد هم انگیزتو از دست نده شاید داره در درونش میجنگه اما شما کوتاه نیا و ناامید نشو
    اما گفتگوهای زیاد خیلی تاثیر داره اما نه در حدی که سردرد بگیره ولی از زندگیتون زیادی باهاشون صحبت کن تا فکرشو متمرکز کنی
    تدابیر دیگه رو هم میگذارم برای بعد
    در پناه حق
     
  8. نه عریزم هم اسم نیستیم .لطفا تا میتونی برام اطلات مفید بده من اینجا که زندگی میکنم خیلی تنهایی تنها هستم کسی دور و برم نیست که باهش صحبت یا همفکریی کنم خلاصه هر انسانی هر قد که بتونه مشکلاتش رو حل کنه باز هم همش رو نمیتونه و احتیاج به همفکری داره. یعنی در واقعای نجا همش خودم میبینم و همسرم رو .و نمیتونم بخاطر چنین موضوعاتی خانوادهام رو نگران کنم.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  9. سلام دوست عزیز
    از شما خواهش دارم شرح مشکلاتتون مفصل بنویسید.
    شوهرتون چند سال دارند؟داخل چه کشوری زندگی میکنید؟از چه زمانی مشکل شما شروع شد؟؟و نوع رفتار های خودتون به همسرتون و همسرتون به شما را با حفظ مسائل شخصی زندگی تون ذکر بفرمایید.تا بتوانیم بیشتر به شما کمک کنیم.
     
  10. با سلام
    شوهر من 43 ساله داره  ومن 23 ساله.از 3سال پیش مشکلمون شروع شود ولی الان 6 الی 7 ماه میشه بیشتر شده.جناب من نمیگم خیلی خودم خوبم وهمه مشکلات از ایشون هست ,خوب من هم کم سن هستم می تونم اشتباهی داشته باشم ,اما رفتارایشون که در پست های قبل گففتم باعث میشه من هم یه سری عکس العمل نشون بدم .مثلا من اصلا از بد دهانی خوشم نمییاد ولی ایشون خیلی بد دهانی دارن هر چی میگم خودت کنترل کن که نگی اصلا گوش نمده, پیش دیگران نه البته.کلا شخصیت ایشون طوری هست هر کس یه بار باهش برخود میکنه مجذوبش میشه من نمی گم کها یشون ادم بدی هستن اما می خوام اون طوری که من با اشون رو راست هستم باشه همین وحس حسادت من رو تحریک نکنه.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  11. سلام دوست عزیز
    ممنونم که اطلاعاتی به من دادی که بتونم نظرم رو بهتر ارائه بدم.اما نگفتی کدوم کشور زندگی میکنی؟؟علت دونستن کشور اینه که میخواهم بدونم آیا همسر شما با فرهنگ اون کشوری که شما داخل آن زندگی میکنید شکل گرفته است یا خیر.دوست عزیز بذارید یک مقدار راحت تر صحبت کنم اما نظر من قطعی نیست.همسر شما دچار نوعی تضاد شخصیتی هست که اینگونه افراد معمولا تعادل رفتاری ندارند.نظرات من طبق گفته های شماست باید پای حرفهای همسرتان بشینیم.مطمئنا اون حرفهای بسیاری داره که بزنه شما هم همین طور.

    بد دهنی همسر شما به شما یکی از اشتباهات بزرگی است که همسر شما مرتکب میشه که این مشکل هر چه زودتر حل نشه به درازا کشیده خواهد شد و عواقب نگران کننده ای دارد.تفاوت سنی شما با همسرتان یک مشکل بزرگی هست که دیگر نمی شود کاری انجام داد.متاسفانه شما در اوج جوانی هستید و ایشان سر زیری پا به سن گذاشتن.رفتار هایی که همسر شما انجام میدهند واسه اینه که شما ضعف ایشان که همان سن بالا هست نفهمید و به شما ثابت  کنه که هنوز طرفدار زیاد داره و شما پی به ضعف ایشان نسبت به خودتون نبرید.با یاد کردن از دوست دختر های قبلی به شما میگه که من هنوز جوونم! این مشکل راه حل داره و راه حل اون به دست خودتون هستش که به ایشان اهمیت بدید.من فکر کنم چند باری سن خودتون رو به رخ همسرتون کشیدید؟؟؟؟آیا درست فکر میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    بد دهانی ایشون در عصبانیت بروز میکنه یا در حالت خونسردی شروع به بد دهانی میکنند؟؟؟؟

    سعی کنید اطلا عات بیشتری راجع به زندگی تون ارائه دهید.
    انشالله که مشکل شما حل خواهد شد باید بیشتر ریشه یابی شود!
    موفق باشید.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  12. با سلام
    ما در نروژ زندگی میکنیم.من فکر میکنم همون ضعف سنی هست , چون زمانی که بیرون یا حتی تلوزیون که نگاه میکنبم همش به به  وچه چه از دختر ها می کنه.این رفتار ایشون  درست بعد ازدواج ما شروع شد.نه من در مورد سن اصلا چیزی نگفتمو اینکه.در حالت معولی هم میگن ,زمان عصبانیت دیگه به اقوامم میرسه. L
     
  13. سلام دوست عزیز
    شما میتوانید به ایشان ثابت کنید که شما اونو با این سنش قبول دارید و به کسی غیر از اون فکر نمی کنید.سعی کنید بیشتر به اون اهمیت بدید تساوی در مثلثی که براتون مثال زدم یادتون نره بی اهمیتی جنسی بیشتر از هرچیزی آقایون رو داغون میکنه.یک مقاله ای به نام خودداری از روابط چنسی به عنوان مجازات داخل سایت گذاشتم لینکش اینه:
    http://www.roham.ws/web/ftopict-5619.html حتما مطالعه بفرمایید.به گفته ای خودتون روابط جنسی تون کم شده حتما این روابط رو از سر بگیرید.سعی کنید واسش تکراری نشید.همیشه جذاب و پر معنا باشید.به زیبایی خودتون بیشتر اهمیت بدید.
           .البته قبل از این کارها حتما به ایشان بگو که خیلی از دست این کارهاش خسته شدی و عرصه زندگی برات تنگ شده و در صورت ادامه دادن به این کارهایش مجبور به متارکه خواهی شد.البته این یک تهدیده که ایشان بفهمه که زندگی اش در حال نابودی هست. دسته ای از انسانها وقتی خیلی بی اهمیت بشی نسبت به رفتار هاشون ضمن اینکه فکر میکنند کاری خوبی انجام میدهند شدت این کارهاشون رو بیشتر میکنند.چند راه رو باید امتحان کرد تا یکی از راهها به نتیجه برسه.سوالی داشتم ازتون آیا ایشون به خانوادتون و اقوامتون بی احترامی میکنه؟؟احساس نمیکنید فرهنگ نروژ ایشون رو اینجور کرده.؟؟؟در ایران ازدواج کردید یا در نروژ؟؟نحوه آشنایی تون چه جور بوده؟؟؟این سوالها تاثیر بسزایی در کمک به شما داره؟؟مخصوصا نحوه آشنایی شما؟؟معمولا اشخاصی که از طریق دوستی با هم ازدواج میکنند دچار مشکلات عمده ای از جمله عدم اطمینان به یکدیگر و فخر فروشی نسبت به هم میشوند.
    همیشه سعی بر اثبات ارجعیت نسبت به یکدیگر هستند.همن کاری که داخل زمان دوستی شان میکردند وتفاوت دوستی با زندگی زناشویی از زمین تا آسمان است.
    امیدوارم که مشکال شما هر چه زودتر حل بشه.داخل این سایت نه شخصی شما رو میشناسه نه کسی قصد سواستفاده از اطلاعات شما داره همه سنگ صبور شما هستند و قصدی جز ارتقا سطح علمی دوستان و رفع مشکل اونها ندارند.کمی به رفتار های خودتون فکر کنید ببینید چه اشتباهاتی مرتکب شدید.حتما شما اشتباهاتی داشتید؟؟انسان جایز خطاست و خطای انسان ها قابل حل هستند.به خودتون و زندگی تون کمک کنید.بیشتر برامون از زندگی شخصی تون بگید.وقایع زندگی شما بهترین راه حل هست.
    موفق باشید.
     
  14. با سلام
    باید بگم استفاده از این تهدید که میگین برای شان بنظرم چیز ناراحت کنده ای نیست حالا درظاهر این طور هست یا واقعا نمی دونم ,فقط این رو می دونم ومطمئن هستم و به من ثابت شده که خیلی دوستم داره, اما نمی دونم چرا ین جور کارها رو انجام میده ,جون بارها به شوخی هم که شده میگن ناراحتی بریم سفارت برای جدایی.در ظاهربه خانواده ام اصلا بی احترامی نمی کنه, ودر واقع باید بگم هیچ دل خوری ازشون نداره بلکه خیلی هم دوستشون داره من فکر میکنم یا یه عادت بد هست یا اینکه میخواد حرص من رو در بیاره و فقط  پیش من این طور مگیه.والا خودم هم مندم دلیل اینکارا چی هست.
    و ما درا یران ازدواج کردیم, اما در اینجا آشنا شدیم و مدت 1 سال بعد از آشنایی ازدواج کردیم.راستش ما از طریق انترنیت آشنا شدیم.
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
  15. Nashenas نوشته است: با سلام
    باید بگم استفاده از این تهدید که میگین برای شان بنظرم چیز ناراحت کنده ای نیست حالا درظاهر این طور هست یا واقعا نمی دونم ,فقط این رو می دونم ومطمئن هستم و به من ثابت شده که خیلی دوستم داره, اما نمی دونم چرا ین جور کارها رو انجام میده ,جون بارها به شوخی هم که شده میگن ناراحتی بریم سفارت برای جدایی.در ظاهربه خانواده ام اصلا بی احترامی نمی کنه, ودر واقع باید بگم هیچ دل خوری ازشون نداره بلکه خیلی هم دوستشون داره من فکر میکنم یا یه عادت بد هست یا اینکه میخواد حرص من رو در بیاره و فقط  پیش من این طور مگیه.والا خودم هم مندم دلیل اینکارا چی هست.
    و ما درا یران ازدواج کردیم, اما در اینجا آشنا شدیم و مدت 1 سال بعد از آشنایی ازدواج کردیم.راستش ما از طریق انترنیت آشنا شدیم.




    به نام خدا<xml><o></o>

    دوست عزیزم سلام<o></o>
    مشکلی که شما مطرح کردید از جهات مختلف قابل بررسی هست ببین اول کار یک نصیحتی به شما میکنم و اینه که الان به فکر بچه دار شدن نباش. چون خودت بهش اشاره کردی میگما، با وجود سن همسرت بدون یک سال اینور و اونور مهم نیست، اما مهم اینه که بچه ایی که قرار شماها بزرگترش باشید تکلیفتون با خودتون مشخص شده باشه مهم اینه که اولش شماها تونسته باشید خودتون را بسازید تا بعدش بتونید بچه داری کنید و مورد بعدی اینکه اشنایی شما قبل ازدواج به صورت اینترنتی و تفاوت سنی شما درسته که تایید نمیشه اما الان دیگه زمان ان نیست که بگیم کارتون درست بوده یا غلط و باید حالا که پیشگیری خوبی صورت نگرفته از درمان خوبی استفاده بشه ok<o></o>
    خوب ببین عزیزم اول از همه تفاوت سنی شما خیلی زیاده و درست زمانی که شما وارد مرحله ایی از زندگی میشوید همسرتون اون مرحله را تمام کرده و خارج میشه پس باید شما سرعت بیشتری برای بزرگ شدن داشته باشید و همسرتون سرعت کمتری برای بزرگتر شدن عزیزم شاید این در نظر خیلی ها مشکل باشه اما اگر بتونی با تدابیری ساده رفتارتو عوض کنی مشکل دیگه اسمش میشه تجربه و قدرت. ببین خوشحالم که میگی همسرت دوست داره و خودت به این موضع واقفی پس برگ برنده در اختیارت هست پس عزیزم همانطور که گفتی و تفاوت سنی را هرگز بروش نیاوردی، حالا هم نیار، چون دلیلی هم وجود نداره که همسران ضعفهای همدیگر را تکرار کنند تا موج منفی در زندگیشون جریان پیدا کنه و نیز این موضوع که میگی همسرت بد دهنی میکنه و ذکر کردی گاهی اوقات است خوب میدونی عزیز این رفتار درسته که بد است اما نرماله. میگم نرمال چون خیلی ها موقع عصبانیت تند برخورد میکنند و بعد خودشون هم پشیمون میشوند پس من فعلا در این پاسخم به این چند مورد کوچک که ذکر کردی بسنده میکنم و موضوع فیل اقاتون که یاد هندوستان کرده را میگذارم در زمانی دیگر پاسخ میدهم<o></o>
    ببین چند تا کارو از امروز انجام بده و بدون توی همه زندگی ها تفاوت ها باعث ناراحتی میشه، اگر بلد نباشید تغییر کنید. پس اولا اگر ایشون موقع ناراحتی بد دهنی میکنند و نه همیشه، سعی کن تا انجا که امکان داره کارتون خیلی موقع بحث بیخ پیدا نکنه و دعواتون نشه نگو نمیشه چون باید بشه مگه ما چکار میکنیم من خودم سعی میکنم درباره موضوعاتی که همسرم را به جر و بحث میکشونه حرف نزنم موقعی که عصبانیه سکوت کن و به ارامش دعوتش کن نگو خوب هر چی تو بگی یا تورو خدا داد نزن بگو عزیزم کمی صبر کن مهلت بده اروم شدی دربارش حرف میزنیم به هیچ وجه خودت در هر شرایطی بد دهنی نکن و به اصطلاح بهونه نده دستش که بعدش صد تا بد دهنیه خودش را با یک حرف تو صاف صاف کنه اما اینکه میگی روزها بهت میزنگه حالتو میپرسه خیلی عالیه پس تو هم اینکارو بکن ببین بگذار یکی از مهره های مار را که باید یک زن داشته باشه را برات بفرستم<o></o>
    شما سعی کن کنترلش کنی شدید اما نامحسوس مثل این پلیس های بزرگراها میدونی منظورم چیه؟؟؟ ببین مردها اگر بفهمند کنترل میشوند خیلی بدشون میاد چه اونی که خطاکاره چه اونی که پاکه پاک چون میگه من بچه نیستم خوب پس سعی کن  با رفتار به موقع و سنجیده عشقشو کنترل کنی لازم نیست هر روز دائم بهش بزنگی یا دائم بگی دوسش داری با رفتارت حالیش کن مثلا روزها هر از چندی بهش زنگ بزن و حالشو بپرس و بگو که منتظری تا زود ببینیش یا توی جیب لباس یا کیفش یک نامه بنویس چند خط که بگی من دوست دارم و تنهایی رو به امید با تو بودن سپری میکنم یا توی بسته غذاش همینطور ببین اینها داستان نیست من نتیجشو دیدم مرد نباید حس کنه زنش داره میپادش یا تحت کنترل باید حس کنه چشمهایی منتظرشن مثلا براش ایمیل بده حالا که دستی در نت داری اما همه اینها رو با مدیریت بده نه زیاد نه کم بعد هم زیادی باهاش حرف بزن وقتی از در میاد خونه زود نگیرش به حرف مردها طبق خصوصیتی که دارند باید اول که می ایند خونه کمی بهشون فرصت بدی بعد باهاش تعریف کن معمولی اما با احساس و سعی کن یاد اوری روزهایی که با هم چت میکردید یا اویل اشنایتون را زیادی به روش بزنی تا همیشه حس خوبی داشته باشه به خونه و زندگیت برس  شنیدی میگن ردها شکم پرستند البته دور از جون اقایون این سایت این حرف خیلی درسته نه اینکه شکممو باشند نه فقط پخت و پز را عشق میدونند که همسرشون برای اونها یک غذای خوب میپزه <o></o>
    من تایید نمیکنم الان تهدیدش به متارکه کنی میدونی من فکر میکنم بهتره تهدیدی تو کار نباشه تا به اینگونه حرفها هم عادت کنه وبگه برو تو که فقط حرفشومیزنی ناراحتی خودت را بهش بگو اما نه با تهدید و نه در لحظه های شادتون و نه در زمانی که از هم دورید در زمانی ناراحتی خودت را ابراز کن که او حواسش کاملا جمع باشه ، در کنارت باشه و از کلمات منفی استفاده نکن و برای مثال بگو من زندگیمونو دوست دارم و دلم میخواهد تو هم اینو به من اثبات کنی<o></o>
    اما حرف اخر یک نصیحت مادر بزرگانه حرفی که در سخن معمولیه اما در عمل اخرشه. به هیچ وجه و توی هیچ شرایطی از همسرت جدا نخواب حتی اگر او رفت و جدا خوابید برو پیشش بخواب نمیگم رابطه جنسی هم داشته باشی این بخودتون مربوطه و اون موقع هم حسش شاید نباشه نازشم نکش اما جدا نخوابید هرگز، اما زن و شوهر باید و باید پیش هم بخوابند تا نفسشون بهم بخوره تا همو فراموش نکنند و جایگزین ذهنی براشون پیش نیاد تنهایی بهترین فرصت است که کسی وارد ذهن همسرت بشه و جا خوش کنه اینها رو انجام بده و لی منتظر بازده زود نباش زمان میخواد اگر عشقتونو محکم کنی که میدونم میگی همسرت تا حدودی عشقیه خیلی بهتر میتونی پای رقیب اینترنتی خودت را ببری.<o></o>
    در پناه حق<o></o>
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©




.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.69 ثانیه (99)