با سلام. میخوام یه سوال بپرسم میترسم این بار آقای سامی از دست این وسواسی ها پا به فرار بزاره!!ولی فکرمو مشغول کرده دست خودم نیست..من چند روز پیش تو wc تعادلم بهم خورد و قسمت تناسلیم به سنگ توالت(جا پاییش) برخورد کرد(آروم) همزمان ترشحاتی از واژنم خارج میشد حالا میگم نکنه در اون قسمت اسپرمی وجود داشته و از طریق ترشحاتم بالا رفته باشه و....امکانش هست؟؟!!!چون صبر نکردم ترشحات خارج بشه و زود از wc اومدم بیرون بیشتر نگرانم.زیر شکمم درد میکنه حالت گرفتگی داره. مرسی
golijoon77 نوشته است:
با سلام. میخوام یه سوال بپرسم میترسم این بار آقای سامی از دست این وسواسی ها پا به فرار بزاره!!ولی فکرمو مشغول کرده دست خودم نیست..من چند روز پیش تو wc تعادلم بهم خورد و قسمت تناسلیم به سنگ توالت(جا پاییش) برخورد کرد(آروم) همزمان ترشحاتی از واژنم خارج میشد حالا میگم نکنه در اون قسمت اسپرمی وجود داشته و از طریق ترشحاتم بالا رفته باشه و....امکانش هست؟؟!!!چون صبر نکردم ترشحات خارج بشه و زود از wc اومدم بیرون بیشتر نگرانم.زیر شکمم درد میکنه حالت گرفتگی داره. مرسی
سلام
سوالا کم کم داره تخصصی می شه . " دیروز رفته بودم آش هم بزنم افتادم مابین کپسول گاز و دیگ آش آیا ... ؟ "
واقعا تصور اینکه شما چه مدلی اونجوری خوردید زمین برام عجیبه
می دونید خانم گلی
چیزی که می خوام خدمتتون عرض کنم اینه که بیشترین چیزی که الان شما باید نگرانش باشید بروز عفونت و بیماری در ناحیه تناسلی هست و نه بکارت و بارداری . بهرحال چینی یا همون سینک توالت اصل بهداشتی نیست
دردی هم که دارید طبیعیه . خب بهرحال ضربه نسبتا محکمی خوردید و احتمالا این درد تا مدتی همراتون خواهد بود .
در مورد بارداری هم ببینید شانس بارداری شما صفر نیست اما همونقدر که احتمال داره من سال تحویل با آنجلینا جولی سر سفره هفت سین بشینم ، شما هم احتمال داره باردار بشید
باید فرض کنیم که ده دقیقه قبل از شما کسی در دستشویی مشغول بوده بعد اسپرمش ریخته روی چینی بعد نشسته بعد شما رفتی و دقیقا روی همون نقطه فرود اومدی و ..... نه خانم احتمالش نیست . زندگی رو انقدر سخت نگیرید .
با سلام گلی جون خیالت راحت باشه یک درصد هم احتمال بارداری نیست...آقای سامی هم صبر زیادی داره با این چیزا فرار نمی کنه..نگران نباش اینجوری که آدم باردار نمیشه...موفق باشی
سلام .مرسی سامی جان مرسی رها جون. به خدا همه اینارو خودمم میدونم اما وسواس پیدا کردم نه فقط رو این مساله مثلا در حال حاضر فکر میکنم ایدز هم دارم فقط بخاطر یه بوسه!!(آقای سامی در جریانند) یا قبلا چیزای دیگه ای هم بود که رفع شد.این وسواسی اعصابموبهم ریخته همیشه نگرانم همیشه تو دلم آشوبه کلا از کاه کوه میسازم خیلی سعی کردم کنترل کنم اما موفق نشدم.اگه از نظر روحی راهنماییم کنین فکر میکنم خیلی بهتره و کمک زیادی بهم میکنین. فکر میکنم سندروم خود بیمار انگاری دارم نمیدونم چطوری درمانش کنم..؟ .سامی عزیز مرسی که صبر ایوب داری! اگه اینجا نمیشه بحث رو ادامه داد یه پست جدید بزنم.<xml><o></o>
golijoon77 نوشته است:
سلام .مرسی سامی جان مرسی رها جون. به خدا همه اینارو خودمم میدونم اما وسواس پیدا کردم نه فقط رو این مساله مثلا در حال حاضر فکر میکنم ایدز هم دارم فقط بخاطر یه بوسه!!(آقای سامی در جریانند) یا قبلا چیزای دیگه ای هم بود که رفع شد.این وسواسی اعصابموبهم ریخته همیشه نگرانم همیشه تو دلم آشوبه کلا از کاه کوه میسازم خیلی سعی کردم کنترل کنم اما موفق نشدم.اگه از نظر روحی راهنماییم کنین فکر میکنم خیلی بهتره و کمک زیادی بهم میکنین. فکر میکنم سندروم خود بیمار انگاری دارم نمیدونم چطوری درمانش کنم..؟ .سامی عزیز مرسی که صبر ایوب داری! اگه اینجا نمیشه بحث رو ادامه داد یه پست جدید بزنم.<xml><o></o>
عزیزم خواستی یک تاپیک توی سوالات روان درست کن اما بدون دلیل این وسواسی ها از روی بیماری روانی نیست از روی اعتقادات دورین همه ما زنهای ایرانی است نمیگم بد یا خوبه کاری به خود و بدش ندارم اما میدونم از بس خواستند دخترها رو کنترل کنند کار بدی نکنند و از ارهش وارد نشدند این وقایع پیش امده که از هر چیزی ما رو ترسوندند و حالا ما به وسواسی رسیدیم خود من زمانی که عقد بودم یکی گفت اسپرم از روی پوست شکم هم رد میشه مراقب باش خوب من سوادم اینقدر بود که باور نکنم اما تا بعئ عروسیم میترسیدم نکنه ابروم بره و استثنایی پیش بیاد حتی رفیقم که نامزد بود و دید پریودیش عقب افتاده بدبخت شفره نذر کرد این دلیلش فقط افکاریه که برای ممانعت از خطا توی گوش دخترها میکنند اما نمیدونند چقدر عذاب وجدان براشون داره اما شما سعی کن عاقلتر باشی
سلام بلوسی عزیز.بله همینطوره از بچگی خیلی ماهارو میترسونن طوری که وقتی من بچه بودم زشت ترین و رکیک ترین چیز رو آلت تناسلی میدیدم مامانم هم یه اسم براش گذاشته بود که این حس رو بیشتر میکرد و به ندرت هم پیش میومد اسمشو بگه!چه برسه به اینکه خودم به زبون بیارم.یا حتی رابطه با یک پسر حتی اگرم فامیل بود بسیار بسیار شرم آور تلقی میشد ننگ بود(دیگه فکر نکردن بعدها عقده ای میشیم!!!)بخاطر اینجور مسایل یکسری نگرانی ها و استرس ها بهم وارد میشه مثلا وقتی با بی افم قرار میزاریم همو ببینیم همش حس میکنم مامان یا بابام پشت سرم وایسادن و میخوان بکشنم!! نه اینکه اصلا آزادی نداشته باشم دارم اما ترسو شدم تو این چیزا.هیچ وقت نمیگن کی میای کی میری گیر نمیدن ولی خودم بخاطر ذهنیتی که از گذشته برام مونده همیشه وحشت دارم و مطمئنم اگه یه روزی بفهمن با یه پسر دوست شدم سرمو گوش تا گوش میبرن!کلا رابطه برقرار کردن با جنس مذکر حتی خروس و گربه نره برام مشکله!اما وسواسی من راجع به چیزهای دیگه هم هست فقط مسائل جنسی نیست مثلا یه مدت فکر میکردم سرطان خون یا یه تومور بدخیم یا نقص سیستم ایمنی دارم قبلا اصلا به این چیزا فکر نمیکردم زندگیمو کامل بهم ریخته هر روز یه چیز جدید برا خودم درست میکنم همیشه اعتقاد داشتم که هرچی خدا بخواد همون میشه و اصلا هم از مرگ نمیترسم اما بهرحال این افکار مزاحم نمیزاره فکرم آزاد باشه.خوشحال میشم دوستان راهنمایی کنن و نظر خودشونو بگن.باز هم ممنون
گلی جان
کاش یک تاپیک مجزا باز کنی
اینجا آخه تاپیک احتمال بارداری هست . آفت دهان و تومور و اینا هم خداروشکر نشونه بارداری نیست . یک تاپیک مجزا بزن که دوستان هرکدوم تونستن کمکت کنن ...
نگران نباش . همه چیز درست میشه
golijoon77 نوشته است:
سلام بلوسی عزیز.بله همینطوره از بچگی خیلی ماهارو میترسونن طوری که وقتی من بچه بودم زشت ترین و رکیک ترین چیز رو آلت تناسلی میدیدم مامانم هم یه اسم براش گذاشته بود که این حس رو بیشتر میکرد و به ندرت هم پیش میومد اسمشو بگه!چه برسه به اینکه خودم به زبون بیارم.یا حتی رابطه با یک پسر حتی اگرم فامیل بود بسیار بسیار شرم آور تلقی میشد ننگ بود(دیگه فکر نکردن بعدها عقده ای میشیم!!!)بخاطر اینجور مسایل یکسری نگرانی ها و استرس ها بهم وارد میشه مثلا وقتی با بی افم قرار میزاریم همو ببینیم همش حس میکنم مامان یا بابام پشت سرم وایسادن و میخوان بکشنم!! نه اینکه اصلا آزادی نداشته باشم دارم اما ترسو شدم تو این چیزا.هیچ وقت نمیگن کی میای کی میری گیر نمیدن ولی خودم بخاطر ذهنیتی که از گذشته برام مونده همیشه وحشت دارم و مطمئنم اگه یه روزی بفهمن با یه پسر دوست شدم سرمو گوش تا گوش میبرن!کلا رابطه برقرار کردن با جنس مذکر حتی خروس و گربه نره برام مشکله!اما وسواسی من راجع به چیزهای دیگه هم هست فقط مسائل جنسی نیست مثلا یه مدت فکر میکردم سرطان خون یا یه تومور بدخیم یا نقص سیستم ایمنی دارم قبلا اصلا به این چیزا فکر نمیکردم زندگیمو کامل بهم ریخته هر روز یه چیز جدید برا خودم درست میکنم همیشه اعتقاد داشتم که هرچی خدا بخواد همون میشه و اصلا هم از مرگ نمیترسم اما بهرحال این افکار مزاحم نمیزاره فکرم آزاد باشه.خوشحال میشم دوستان راهنمایی کنن و نظر خودشونو بگن.باز هم ممنون
عزیزم منتظر تاپیک جدیدت هستم اینها رو اونجا بگو تا راهنمایت کنم احتمالا این پست اخری من و شما توسطدکتر حذف میشه
موفق باشی
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید
.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریتو با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.