کسی که دوستش دارم و منو ول کرد

سلام دوستان
ببخشید من اینجا این تاپیک را زدم چون جایی به نام روانشناسی نداشتیم برای همین زدم اینجا حالا هم اگه میشه جواب بدید
منیه جوان 25 ساله هستم من حدود دو ماه پیش با این خانوم از طریق نت آشناشدم خیلی زود با هم آشنا و به هم دلبسته بودیم این خانوم قصدش ازدواج بودو من هم همین من برای اینکه بتونم حرفم را به این خانوم به اثبات برسونمگفتم من میام با مادرت صحبت میکنم تا هم به تو هم به خانواده ات ثابت بشهو اینکار را هم کردم ولی مادرش مخالفت خود را اینگونه بیان کرد که مااختلاف فرهنگی یا سطحی داریم و دختر خانوم مورد نظر هم گفت شرمنده دیگهنمیتونم باهات باشم ولی من اصرار زیاد کردم تا دفعه اخر به من گفت که وایبه حالت اگه یه بار دیگه زنگ بزنی من هم براش اس ام اس زدم که دیگهخدانگهدار از این حرفها بعد یه ایمیل بهش زدم به نام یکی دیگه و فهمید منمو جواب ایمیل اینجوری داد که تو یه روده راست تو شکمت نیست مادرم حق داشتکه اینکار را کرد و اگه یه ذره تحمل میکردی شاید الان پیش هم بودیم از اینحرفها من اس ام اس دادم که دیگه من برای هیچ وقت باهات کاری ندارم بهد ازاون چند بار زنگ زد من جواب ندادم فرداش 2 دفعه زنگ زد جواب ندادم و دیروززنگ زد جواب ندادم بعد یه اس ام اس زد که گفت( به شرطی که دیگه پیدات نشه) من هم جواب ندادم از دیروز تا حالا در ضمن این خانوم مبتلا به ام اس هستو چند بار هم با هم رابطه جنسی داشتیم البته خودش گفت تو اولین نفر نیستی و منقبل تو با یکی دیگه هم بودم من هم گفتم گذشته برای من مهم نیست از الان بهبعدش برام مهم هست
حالا سوالی که از شما خانومها و آقایون دارم اینه که؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هدف از تماساش با من چی بوده ؟
منظور از اس ام اس آخرش چی بوده ؟
ایااون پیش من برمیگرده باز اونجوری که خودش گفته بود تو اولین نفر بودی کهبا مادرم اومدی صحبت کردی خودش گفت با نفراتی که بودم این کار را نکردن ؟؟؟
در ضمن این خانوم دوست دارم پس نگید چرا با کسی که رابطه داشتی باز میخواهی بمونی یا از این حرفها
بازم ببخشید که تو این بخش تاپیک زدم

دوست من شما  جدی بیست و هشت سالت هست؟

اصلا چی داری می گی؟ صبر کن بابا...بیا بیرون از اون رویایی که واسه خودت درست کردی.

اس ام اس و این حرفها چیه؟

اصلا تمام حرفات حرف بعدی رو  رد می کنه و تناقض گویی تو حرفهای خیلی زیاده.

اول دختره گفته برو پیدات نشه بعد روی با یک ایمیل دیگه بهش چی چی گفتی این حرفها

دوباره زنگ زده و سریش شده.

واقعا بچه بازی هم حدی داره. شما که نمی دونی دارین چکار می کنی.

باهاش که خوابیدی.....ام اس هم که داره. شما هم که نفر اولی نبودی که باهاش بودی

پس آخری هم نیستی. و نفر بعدی هم نفر آخر نخواهد بود.

این همه دختر تو این جامعه بی شوهر ریخته  تا دلت بخواهد. بعد رفتی تو چت روم مخ یک

بابایی رو زدی تریپ لاو برداشتی.  رفتی پیش مامانش گفته نه. بعد اینکه اینقدر حرف مامانش

براش مهم هست . رفتی روش خوابیدی مجانی بدونه تعهدی چیزی.

حتما به روانشناس مراجعه کنید. خدایی می گم............!!!!

شما تو جامعه ده سال پیش نیستی که پسرها لنگ یک دختر بودن. الان کلی انتخاب داری

بنده خدا. چشمات رو باز کن. یکخورده به خودت برس . ورزش کن تیپ میپ ردیف کن.

دخترها خودشون میان دنبالت. مثل خیلی از پسرها.

طرف دختر بیچاره دست نخورده  واقعی هست . جهاز داره.. تحصیلات داره.

رتبه و مقام ورزشی داره.  خوشگل و تریپ مریپ و اخلاق درست داره. رو دست بابا مامانش

مانده.  اون وقت شما رفتی تو نت که بدترین جا برای آشنایی هست. یک مخ اینجوری

با این آپشن ها زدی حالا دست پاچه شدی چکار بکنی؟

مثلا تو رو بپیچونه با این وضعیت که داره .  کار کرده که هست.  تصادف هم داشته

فکر می کنی مشتری داره اون هم برای خرید این مدل ؟ یا اینکه هر کسی دوست

داره باهاش یک دور بزنه و  سوئیچ رو تحویل صاحبش بده.


یک چند مدت موبایلت رو خاموش کن. یک سیم کارت ایرانسل چیزی بگیر. به  فون لیستت بگو

که آقا این شماره جدید منه مدتی به این زنگ بزنید.

بعدش  یک زنگ بهش بزن بگو نامزد کردم با یکی دیگه.  شمارش هم بده یک دختر دیگه

زنگ بزنه بهش بگه من فلانی هستم یک خورده داد بی داد کنه حل می شه.


بعد که طوفان خوابید سیم کارت اصلی رو دوباره روشن بنما.

    

به خودت بگو من هر کسی نیستم که بخواهم با هر کسی بگردم.

بپیچ به جاده ولش کن اصلا فکر کردن نداره همچین موردی.  

البته اگر سر  زبون و مشکلات دیگه داری ولش نکن . بالاخره هر کسی یک قسمتی داره

ولی اگر این داستان ام اس بالا بگیره برات درد سر می شه ها.........گفته باشم.



جایگاه خودت رو و تکلیف خودت رو تو زندگی مشخص کن. وقتی خودت رو بشناسی

خوراک روح و روان خودت رو هم پیدا خواهی کرد.

ولی به صرف اینکه تنها نباشی یا یک حرکتی زده باشی و حالی کرده باشی بخواهی با یکی

باشی ...این حرکت اشتباهه چون این مدل آپشن رو خیلی از این داستانها قرار داره.

اگر می خواهی  واقعا ازدواج کنی  این آپشن مشکل داره.

منظور ت از اختلاف فرهنگی و عقیدتی رو هم بنویس ببینم داستان چیه.

تو مذهبی هستی  و اونها لائیک؟  یا برعکس......

مسئله بالا شهر پایین شهر و این حرفها هم  داری؟

خلاصه  اینجوری فایده نداره.  این مدل حرکت زدن  مهدکودک پیش دبستانی این جورها هست.

شب عالی متعالی......( در زمان حرکت زدن کاندوم فراموش نشود)

alivosogh نوشته است: سلام دوستان
ببخشید من اینجا این تاپیک را زدم چون جایی به نام روانشناسی نداشتیم برای همین زدم اینجا حالا هم اگه میشه جواب بدید
منیه جوان 25 ساله هستم من حدود دو ماه پیش با این خانوم از طریق نت آشناشدم خیلی زود با هم آشنا و به هم دلبسته بودیم این خانوم قصدش ازدواج بودو من هم همین من برای اینکه بتونم حرفم را به این خانوم به اثبات برسونمگفتم من میام با مادرت صحبت میکنم تا هم به تو هم به خانواده ات ثابت بشهو اینکار را هم کردم ولی مادرش مخالفت خود را اینگونه بیان کرد که مااختلاف فرهنگی یا سطحی داریم و دختر خانوم مورد نظر هم گفت شرمنده دیگهنمیتونم باهات باشم ولی من اصرار زیاد کردم تا دفعه اخر به من گفت که وایبه حالت اگه یه بار دیگه زنگ بزنی من هم براش اس ام اس زدم که دیگهخدانگهدار از این حرفها بعد یه ایمیل بهش زدم به نام یکی دیگه و فهمید منمو جواب ایمیل اینجوری داد که تو یه روده راست تو شکمت نیست مادرم حق داشتکه اینکار را کرد و اگه یه ذره تحمل میکردی شاید الان پیش هم بودیم از اینحرفها من اس ام اس دادم که دیگه من برای هیچ وقت باهات کاری ندارم بهد ازاون چند بار زنگ زد من جواب ندادم فرداش 2 دفعه زنگ زد جواب ندادم و دیروززنگ زد جواب ندادم بعد یه اس ام اس زد که گفت( به شرطی که دیگه پیدات نشه) من هم جواب ندادم از دیروز تا حالا در ضمن این خانوم مبتلا به ام اس هستو چند بار هم با هم رابطه جنسی داشتیم البته خودش گفت تو اولین نفر نیستی و منقبل تو با یکی دیگه هم بودم من هم گفتم گذشته برای من مهم نیست از الان بهبعدش برام مهم هست
حالا سوالی که از شما خانومها و آقایون دارم اینه که؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هدف از تماساش با من چی بوده ؟
منظور از اس ام اس آخرش چی بوده ؟
ایااون پیش من برمیگرده باز اونجوری که خودش گفته بود تو اولین نفر بودی کهبا مادرم اومدی صحبت کردی خودش گفت با نفراتی که بودم این کار را نکردن ؟؟؟
در ضمن این خانوم دوست دارم پس نگید چرا با کسی که رابطه داشتی باز میخواهی بمونی یا از این حرفها
بازم ببخشید که تو این بخش تاپیک زدم

سلام دوست عزیزم.ببین زندگی و عشق اینقدرها بی اهمیت نیست که دست هر کسی بسپاریش تا بهش گند بزنه
من خودم الان درگیر 1 مشکلم تو زندگیم و دارم از بچه های همین فروم کمک می گیرم مطالبم رو بخون لطفا! شما داری به کسی ابراز عشق می کنی که خیلیییییییییییییییییییییی مشکل داره.اصلا گیریم که ازدواج کردی باهاش ، با بیماریش می خواهی چکار کنی؟با اینکه با خیلی ها رابطه جنسی داشته آزارت نمی ده؟ به دوست و آشنا می خواهی بگی همسرم چیکارست؟هنرش چیه؟تحصیلاتش چقدره؟اگرچه اونم برای زندگی کردن حق داره اما دقت کن این خانم محترم با اشتباهاتش تا به حال مسیر غلطی رو توی زندگی رفته پس نمی تونه شما رو به تکامل برسونه! بیشتر فکر کن

ممنونم دوستان
ولی اونچجوری که شما فکر میکنید که زمین نخورده دکترش گفته بیماریش خوش خیم هست بعد عزیزان این خانوم از خوشگلی کم نداره و تحصیلات عالیه داره(البته من به خاطر این عاشقش نشدم)بعد دوستان این خانوم صادقانه حرفش را زد و گفت که قبلا با یکی بوده و این مشکل براش پیش امده اون به من گفت بعد چفتون از لحاظ خانوادگی در یه حدیم شاید اونها یه ذره بالاتر باشن بعد من مشکل تیپ اینها را ندارم خدا را شکر قد بلند و چهار شانه هستم بعدشم این اولین نفری نبوده که باهاش بودم و اولین نفری هم نبوده که باهاش رابطه جنسی داشتم ولی نمیدونم چرا دوسش دارم لازم ذکر هست میخوام بدونم این دختر پیشم برمیگرده در ضمن این دختر الان عشق شوهر هست و دوست داره زودتر شوهر کنه میشه بگید اون برمیگرده یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام

اگر زمان کافی برای شناخت درست از یکدیگر رو داشتید اونوقت ، بنظر من مشکل MS نمی تونه دلیل خوبی برای سرباز زدن از ازدواج باشه
اما دو ماه رابطه که شروعش نتی هم بوده ، نمی تونه زمان کافی و لازمی برای عاشق شدن و خواستگاری کردن و این چیزا باشه . من به مادر اون خانم حق می دم که با این وصلت مخالف باشه
و شما هم بهتره خودت رو درگیر مسائل اس ام اسی نکنی
بهرحال در سن شما دوتا و با تجربه ی شما دو تا ، زندگی بیشتر شبیه بازیه و از این بازیهای " ایمیل بصورت ناشناس " و " پی ام عاشقانه " و " اس ام اس مشکوک " چیز خاصی جز وقت تلف کردن و کمی مکدر شدن نصیبتون نمیشه
ببخشید اینو می گم اما با اینکه 25 سالته همینکه بعد از دوماه آشنایی قصد خواستگاری داشتی ثابت می کنه نه شما خیلی باتجربه هستی و نه اون دختر
بهتره ازدواج رو بذاری برای وقتی که کمی با تجربه تر شده باشی
بهتره از اینجا به بعد کمی از تجربه دیگران کمک بگیری و بدونی زندگی زناشویی شوخی نیست که امروز کسی رو ببینی ، فردا بری خواستگاریش و پس فردا بچه درست کنی

و در آخر من اون دو جمله آخرتون رو اصلا متوجه نمی شم !
یعنی پسرا نباید با دختری که باهاش رابطه ج ن س ی داشته اند ازدواج کنند ؟
اینم یکی از مواردی که به من می گه ازدواج برای شما زوده دوست عزیز
چه عجله ای دارید ؟

alivosogh نوشته است: ولی نمیدونم چرا دوسش دارم لازم ذکر هست میخوام بدونم این دختر پیشم برمیگرده در ضمن این دختر الان عشق شوهر هست و دوست داره زودتر شوهر کنه میشه بگید اون برمیگرده یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایشون خوشگل هستند
تحصیلات عالیه دارند
و شما هم نمی دونی چرا دوستش داری !

همه این حرفها به من میگه
حتی اگر دوباره بیاد سراغ شما ، فعلا و حالا حالا ها نباید به ازدواج فکر کنید
ازدواج که بازی نیست دوست عزیز
اینهمه آدم می دونستند چرا همه دیگه رو دوست دارند و 2-3 سالی باهم بودند و خانواده ها نه اختلاف سطحی داشتند و نه مخالفتی ، آخرش به طلاق رسیده  اند اونوقت شما با دو ماه آشنایی و کلی سوال بی جواب و مخالفت ( درست ) خانواده این دختر خانم ، می خوای اگر امروز برگشت فردا بری عقد کنی ؟!
این کار شما عشق نیست یک عملیات انتحاری به تمام معناس
البته معتقدم - با توجه به شواهد - تمام این فکر و خیالات در محدوده شما و فوقش این خانم در جریانه و وقتی کار به خانواده ها بکشه مخالفت می کنند و حقم دارند .
یکم بیشتر به آینده ات فکر کن

sami28 نوشته است:

alivosogh نوشته است: ولی نمیدونم چرا دوسش دارم لازم ذکر هست میخوام بدونم این دختر پیشم برمیگرده در ضمن این دختر الان عشق شوهر هست و دوست داره زودتر شوهر کنه میشه بگید اون برمیگرده یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایشون خوشگل هستند
تحصیلات عالیه دارند
و شما هم نمی دونی چرا دوستش داری !

همه این حرفها به من میگه
حتی اگر دوباره بیاد سراغ شما ، فعلا و حالا حالا ها نباید به ازدواج فکر کنید
ازدواج که بازی نیست دوست عزیز
اینهمه آدم می دونستند چرا همه دیگه رو دوست دارند و 2-3 سالی باهم بودند و خانواده ها نه اختلاف سطحی داشتند و نه مخالفتی ، آخرش به طلاق رسیده  اند اونوقت شما با دو ماه آشنایی و کلی سوال بی جواب و مخالفت ( درست ) خانواده این دختر خانم ، می خوای اگر امروز برگشت فردا بری عقد کنی ؟!
این کار شما عشق نیست یک عملیات انتحاری به تمام معناس
البته معتقدم - با توجه به شواهد - تمام این فکر و خیالات در محدوده شما و فوقش این خانم در جریانه و وقتی کار به خانواده ها بکشه مخالفت می کنند و حقم دارند .
یکم بیشتر به آینده ات فکر کن

ممنونم از پاسخت دوست من ولی میخوام بدونم این دختر باز پیشم برمیگده اگه برنمیگرده میشه راحلی بزاری پیش من تا برگرده لطفا میشه به من کمک کنید

سلام
چند راه داري كه بتوني بفهمي طرف برميگرده يانه

1 بري يه پيشگو پيدا كني و ازش بخواي برات اينده اتو پيش گويي كني اينجوري خيلي از سوالاتت جواب پيدا مي كنن
2 بري سراغ حافظ و به شاخ نباتش قسمش بدي و ازش بپرسي ببيني برميگرده يا نه(اينكارو نكن حافظ گناه داره)

3 بري پيش فالگيرا فالتو بگيرن ببيني تو فالت هست يانه؟(انواع جورواجورشو ميتوني تو سايتهاي مختلف پيدا كني)

4 يه شاخه گل بخر بشين پر پرش كن يكي در ميون بگو:برميگرده،بر نمي گرده .اخريش هر چي افتاد همون ميشه

معذرت ميخوام شيوه هاش همه خرافاتي هستن ولي شما ظاهرا اصلا قصد ندارين از فكرتون كمك بگيرين

فكر نمي كنم بين مديران و مشاوران سايت غيبگو وجود داشته باشه كه اين سوالها رو ميپرسي

مورد دوم

اگه ميخواي برگرده
برو برش گردون و پاي همه چي وايسا

اول بشین با خودت فکر کن ببین که چرا دوستش داری.
و دیگه دروغ نگو بی دروغ بی دقل!
باهاش تماس بگیر و بگو که بهش علاقه داری و چرا,اما اینبار بی هیچ دروغ و دقلی از جانب شما.
اون به شما گفته که قبل از شما با کسی رابطه داشته اما شما چی؟
بیشتر دقل بازی کردید پس دروغگوئی و دقل بازی رو بذارید کنار.
دوست داشتن مربوط به دل آدمه,توی این هم دروغ و دقل!
اگه میخواید برگرده فکر کنید که این رفتار شما دوباره اونو از شما میرونه پس صادقانه رفتار کنید
و انوقت اجازه بدید تا برگرده

ممنونم دوستان من
یه ذره قضیه پیچیده شد ببنید دوستان من اونو دوست داشتم به خاطر اینکه مثل خودم خیلی رک همه چیز بیان میکرد خیلی خاکی بود با اینکه از من بهتر بود ولی خیلی خاکی بود بعدش خیلی با هم راحت بودیم منو خوب درک میکرد منظور از راحتی رابطه جنسی را نمیگم ولی دختری بود که من دنبالش بودم چه از لحاظ فیزیکی چه از لحاظ روحی فقط یه ذره عصبانی بود همین ولی الان که دارم میپرسم که برمیگرده یا نه به خطر اینکه به گفته خودس با پسر هایی که دوست بوده هر کدومشون وقتی به پا عمل رسیده که مثلا بیان با خانواده اش صحبت کنند این کار را نکردند و گذاشتن رفتند ولی من رفتم جلو و با مادرش صحبت کردم که مادرش گفت ما اختلاف سطحی یا فرهنگی داریم با وجود اینکه مادرش خانواده ما را ندیده بود حالا کاری نداریم حالا دوستان یه سوال دارم من که با این دختر اینجوری بودم و باهاشم رابطه جنسی داشتم و به گفته خودش من اگه دروغ بهش نمیگفتم میتونسته مادرش را راضی کنه ولی اینکار را به خاطر دروغگویی من نکرده و بعد یه چیز دیگه اونم اینه که اون هنوز تو نت به دنبال همسر میگردد
حالا خانومها و اقایون به نظر شما من چیکار کنم برگرده و ایا برمیگرده به سوی من
خواهشا آنالیز من چرا دوسش دارم یا چرا اینکار را داری میکنی نکنسید فقط جواب بدید که برمیگرده یا میتونم کاری کنم برگرده

در ضمن اینم بگم ایا با توجه به بیماری ام اس که داره اگر پسری را در نت پیدا کنه به نظرتون پسره باهاش ازدواج میکنه یا نه

والا من فکر کنم شما اصلا صحبت دوستان رو نمی خونید و ادامه این بحث بی فایده است
موفق باشید

دوست عزیز هرکس توی نت دنبال شوهر گشت لزوما دنبال شما نمی گرده !
ضمنا اینکه هرکی حاضر شد بیاد خواستگاری یک دختر لزوما نباید جواب مثبت بشنوه !
من نه در مورد درست یا غلط بودن کار اون دختر می خوام صحبت کنم
نه در مورد شما
حرفام رو قبلا زدم و از خود ماجرا هم مشخصه هردوتون دارید کم تجربگی می کنید .

بنظرم حتی اگر برگشت
هم نباید شما خیلی جدی به بازگشتش نگاه کنی
چون نه اون و نه شما هنوز همه شرایط ازدواج رو ندارید و واضحه که هنوز جا دارید تا به اون پختگی برسید که بخواید برای یک عمر زندگی دست به انتخاب بزنید

شما فعلا در یک سونامی احساسی به سر می بری که به هرطریقی می خوای دوباره به این خانم متصل بشی اما یکم که به خودت وقت بدی اوضاع عوض میشه و متوجه می شی که ازدواج مهمتر از اینحرفاس


( داخل پرانتز بگم که ، توی نت دنبال همسر گشتن ، چه مرد و چه زن ، کار درستی نیست . اگر نخوام بگم کار درستی نیست باید بگم نرمال نیست . ولی در مورد ام اس ، من زوجی رو دیدم که با وجود اینکه می دونستند یکیشون سرطان داره اما باهم ازدواج کردند ، البته از ترس فرهنگ قشنگ ما و حرفهای خانواده ی طرفی که سالم بود ! گذاشتند رفتند خارج و سالهاست باهم زندگی می کنند ، فلسفه زندگی و همسر بودن چیزی بالاتر از اینه که بخوایم فکر کنیم همسرمون مشکل جسمی داره یا نه ؟ البته منظورم فردین بازی نیست . آدم باید با خودش صادق باشه که الان که داره انتخاب می کنه همسر یک بیمار سرطانی بشه چقدر بخاطر ژست انسان دوستانه اس ؟ چقدر بخاطر ترحمه ؟ چقدر از روی رودروایسیه ؟ چقدر به اینکه انتخاب بهتری نداشته مربوط میشه ؟ و چقدر به اینکه بدون اون آدم نمی تونسته زندگی کنه ؟
اگر آدم باخودش رو راست باشه ، اونوقت شاید گاهی هیچ اشکالی نبینه که با یک زن ( یا مرد ) نازا یا یک فرد معلول یا ... ازدواج کنه . توی جامعه بگردی از این موارد پیدا میشه )

سلام ...آقا یه سوالی شما که اینقد دوس داری برگرده پس چرا جواب زنگهاشو نمیدی؟عجیبا غریبا

چرا پسرای ایران اینقد بی جنبه هستن گناه که نکرده قبل شما با یه نفر خوابیده که اینم صادقانه گفته بر میگرده.اما در مورد مریضیش خوب فکر کن میتونی کنار  بیایی؟چت هم که تو مملکت ما شده جای زن و مردای....
مهمتر از همه اینکه شما از احساساتت مطمن باشی هنوز وقت دارین شکست خوردن خیلی سخته هر کسی نمیتونه قبول کنه
فقط خوب فکر کن تا پشیمون نشی نه تو نه اون