راهنمایی جهت ایجاد رابطه جدید

من یه بار ازدواج کردم و جدا شدم.الان با اینکه میدونم کمتر کسی مثل اون هست چون مریض بود(تعادل روانی نداشت) الان از همه ادما میترسم از اینکه دوباره اذیت شم میشه راهنماییم کنین چیکار کنم

سلام
واقعا از همه آدمها مي ترسين؟

البته اين رفتار شما ترس نيست بدبينيه.و فكر ميكنم نسبت به مردها بدبين شدين

فقط بايد بخواين تا اين بدبيني برطرف بشه . تصور ميكنم در چنين مواقعي اين خود ما هستيم كه بدبيني رو انتخاب مي كنيم

در واقع انتخاب مي كنيم ديگران رو و متقابلا خودمونو چطوري ببينيم.

مثلا وقتي فكر ميكنيم همه مردها بي وفا و خيانتكارن (از آقايون معذرت مي خوام كه اونهارو مثل زدم. من چنين اعتقادي ندارم)در واقع ضعف خودمون رو در واقع بيني و ديدن نكات مثبت و زيباي مردها افشا مي كنيم.

شما انتخاب كردين اينطور به آادمهاي اطرافتون نگاه كنين كه مثلا همشون بيمارن و تعادل رواني ندارن.(همه به جز شما!!!!!) در نتيجه همه ترسناك و آسيب رسان هستن.

يه كم فكر كنيد چطور بين آدمها فقط شما (و احتمالا خونه وادتون)از سلامت رواني برخوردارين و ترسناك نيستين و بقيه از شر شما در امانند؟

شما انتخاب كردين نقصها رو ببينيد.انتخاب كردين كه به اين ديد به مردم نگاه كنيد كه سراسر عيب هستن و شما احتمالا بي عيب و نقص.

بعد از جداييتون با هيچ آدم يا مرد خوبي آشنا نشدين يا برخورد نكردين؟
اين ديگران نيستن كه ترسناكن يا ممكنه به شما آسيب بزنن بلكه اين خود شما و طرز فكر و قضاوت اشتباهتونه كه خطرناك و مضره.

شما از كسي كه زماني در زندگيتون با هم  بودين به عنوان همسر يا نامزد لطمه خوردين.
اتفاق خوشايندي نيست. اما اين واقعه تموم شده و شما الان در امان هستين اون شخص ديگه در زندگي شما حضور ندارن. ولي شما تصمميم گرفتين تا ابد باهاش زندگي كنيد. شما فقط به ظاهر ازش جدا شدين . و اجازه دادين اون و خاطرات تلخش زندگي و افكار شما رو تحت تاثير قرار بده.
تا كي؟اين ديگه به تصميم شما بستگي داره

يه جمله زيبايي ميگه :هر جا كه عشق هست ترس نيست

طرف مقابلتون رو ببخشين. اگه اون واقعا بيمار بوده به عمد قصد آزار رساني نداشته.و اگه اين شما هستين كه به خاطر شدت ناراحتيتون چنين صفتي بهش نسبت مي دين در واقع دارين سعي ميكنيد با مقصر جلوه دادن ديگران بار مسوليت  شكستي كه خوردين رو به دوش ديگران بندازين.

خودتون رو براي اينده اي شاد و توام با عشق،واقع بيني و مسوليت پذيري آماده كنيد

براي اينكار اول بپذيريد كه انتخاب اشتباهي داشتين و مقصر خودتون بودين

بعد سعي كنيد طرف مقابلتون رو ببخشين.در وجود همه آدمها اونقدر خوبي و زيبايي هست كه لايق ببخش و عفو ما باشن

سعي كنيد ملاكها و معيارهاتون رو واقع بينانه بررسي كنيد و به دنبال كسي باشين كه مطابق معيارهاتون باشه

خودتون رو دوست داشته باشين و افكاري كه باعث ميشه زندگيتون به حالت ركود و گوشه گيري در بياد رو از ذهنتون بيرون كنيد.

همه ما سعي ميكنيم در زندگيمون بهترين باشيم،حداقل بر اساس ملاكهاي خودمون. اشتباهات ما در حق خودمون يا ديگران عمدي نيستن كمتر كسي به عمد تصمميم ميگيره ديگران رو برنجونه و از خودش دور كنه

ما در اعماق قلبمون خواستار پيوند  با همه و نزديكي و عشق هستيم چقدر بتونيم به اين خواستمون جامه عمل بپوشونيم به تلاشمون بستگي داره و به انتخابمون براي عشق ورزيدن بدون قيد و شرط

من وقتي از كسي دلخور ميشم و نمي تونم ببخشمش پيش خودم ميگم اين آدم كسيه كه به دليل خوبيهايي كه خدا در وجودش ميبينه و من احتمالا نمي تونم ببينم  مورد مهر و توجه خداست. و بعد سعي ميكنم نكته مثبتي در وجودش پيدا كنم.

همه ما دوست داريم بخشيده بشيم و مورد عشق قرار بگيريم.

همه خاطرات تلخت رو با انتخاب عشق فراموش كن .ببخش و از شادي كه به خاطر بخشش نصيبت ميشه براي ساختن آينده ات بهره بگير.

اميدوارم حرفهام ناراحتت نكرده باشه

شاد و سلامت باشي

سلام دوست عزیز
در ادامه پاسخی که خانم مسافر به شما داده اند باید عرض کنم :
مرور زمان و رفت آمد بیشتر با افراد کمک خاصی به شما دوست عزیز در بهتر شدن روحیه و فراموشی این شکست خواهد داشت.
به نظر من این شکست شما یک پیروزی بوده است که خداوند به شما نایت کرده است زندگی با یک شخصی که تعادل روحی و روانی ندارد مثل زندگی در یک زندان است.
یکی از اقوام و آشنایان اینجانب زندگی خودش را تباه فردی کرد که یک دیوانه تمام عیار بود.حتی یک روز قبری واسه این خانوم کنده بود و مدام میگفت منتظر مرگ تو هستم که تورا در این قبر خاک کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما این خانوم نشست و ساخت اما چه فایده اون مرد بهتر شده اما کل شبانه روز با دارو مهار میشود.
به نظر شما این خانوم واقعا طعم خوش زندگی مشترک را چشیده است؟؟
به فکر آینده روشن باش و گذشته تاریک را فراموش و از تجارب اش فقط بهره بگیر.
یک پیشنهاد به شما دوست عزیز دارم و اون اینه که به مدت یک سال یعنی 4 فصل به هیچ عشقی فکر نکن و هیچ پیشنهادی را قبول نکن و به روال عادی زندگی ات ادامه بده.روابط اجتماعی ات را قوی کن رفت و آمدت را با دوستان و اقوام زیاد کن،اگر گفتم 4 فصل دلیل اش اینه که خاطرات 4 فصل یک سال را که به هسر سابقت بودی به تنهایی به خاطر بیاوری و درون خودت به فراموشی بسپاری به عنوان مثال تابستان فلان سفر با همسرت بودی!مطمئن باش تابستان ناخودآگاه چه دوستش داشته باشی چه نداشته باشی این خاطرات به یاد ت خواهد آمد و دگرگونی در تو به وجود می آید که این دگرگونی در تابستان سال آینده به هیچ وجه در تو وجود ندارد.
این روال به مدت یک سال ادامه دارد آخه من هم تجربه جدایی از نامزدم را داشته ام و این روش کمک بسیاری به من کرده است.
به خدا توکل کن و زندگی مشترک بعدی ات را با چشم و گوش باز و با کمک از تجربیات گذشته ات شروع کن
و اینو همیشه به خاطر داشته باش 5 انگشت عین هم نیستند.
سوره ولعصر رو همیشه روزی 7 مرتبه بخون.
موفق باشید.

دوست عزیز
شما در عالم بچگی زمین نخوردید هیچوقت ؟ آیا بعد از زمین خوردن تصمیم گرفتید دیگه بلند نشید ؟!!
زندگی همینه دوست من
مدام زمین می خوریم و بازنده اونی نیست که زمین بخوره ، بازنده کسیه که دیگه بلند نشه ( جمیعا تکبیر )
البته با این وضع اجتماع
اینهمه طلاق
اینهمه طلاق در پی عشق های اولیه
این همه عشق پوشالی
عشق به پول و پرستیز
اینهمه حیله و حربه به اسم عشق
و ...
و با اینهمه طلاق که دور و بر ما رخ میده
و درنهایت با تجربه تلخی که داشتید
بهتون حق می دم که نسبت به آینده و بخصوص مردها کمی بدبین باشید
اما این بدبینی نرمال وقتی هشداردهنده میشه که طولانی بشه و بحالت بیمارگونه دربیاد
به خودتون زمان بدید
ببخشید این مثال رو می زنم
اما اگر من یکبار در قفس شیر گیر کنم و با هزار بدبختی بتونم فرار کنم
اگر با دیدن عکس شیر ، تنم نلرزه نرمال نیستم ! این طبیعیه . البته تا مدتی
بعد از مدتی دوباره اوضاع عادی میشه ( مثال ضایعی زدم خودم می دونم )
ولی فرضا دیدی کسی توی اسکی پاش می شکنه ؟
معمولا طرف می گه من دیگه پام رو توی پیست نمیذارم
اما سال بعد بازم اونجاس !! ( این مثال یکم بهتر بود )

شما به خودت زمان بده ، از تجربه ی تلخی که داشتی برای بهتر انتخاب کردن استفاده کن
اینبار بادقت بیشتر انتخاب کن و باور کن
بین مردها هم انسانهای خوب و باحالی مثل من پیدا میشه !
یعنی بد و خوب همه جا و بین همه چیز هست ، بد بین نباش
من دیدم کسانی رو که ازدواج اولشون یک جهنم واقعی بود
و ازدواج دومشون یک بهشت تمام عیار
هرچند که ایده آلگرایی هم زیادش خوب نیست

مرسی از راهنماییاتون دوستان من اونو از یاد بردم و بیشتر از 1 ساله که جدا شدم ازش با اینکه ادم منطقی هستم بازم... الان یه موقیتی دارم که(اونی که اومده خواستگاری)خیلی از دخترا  ارزوی همچین کسی رو دارن اما من باز میترسم میدونم همه آدما مثل هم نیستن شاید برا اینکه خیلی اذیت شدم  نمیخوام دوباره تجربه کنم.من با خودم رو راستم و واقع بین.حتی همیشه اولین کسی که در مورد یه اشتباه نگاه میکنم خودم هستم میتونم ناتوانایی خودمو ببینم اما...

سلام دوست عزیز
گذشت زمان همه چیز رو درست میکنه.به خدا توکل کن و سنجش دقیق به خواستگارت پاسخ بده.اما صبر بهترین روش برای اینجور مشکلات است.