aazzadeehh نوشته است: من خيلي خوشحالم كه مي تونم از نظرا و صحبت هاي شما استفاده كنم.
شايد بتونه در حل مشكلم كمكم كنه.
آقاي سيروس آزاد با عرض احترام و ادب.
من 4 ساله كه ازدواج كردم. بزرگترين مشكل من تو زندگي مشتركم كم بودن رابطه جنسي با شوهرمه. نمي دونم طبق گفته هاي شما بايد به خودم ببالم كه مي تونم شوهرم و به اوج ارگاسم برسونم يا اينكه بايد به حال خودم تأسف بخورم؟
انسان ازدواج مي كنه كه رابطه جنسي سالمي داشته باشه. من از زماني كه ازدواج كردم فقط اين سوال تو ذهنه منه. امشب يا فردا شب؟ هميشه شوهرم زودتر از من خوابه. به جز تخت خوابمون تمايل به هيچ جاي ديگه نداره. فقط مي خواد سريع كارش و تمام كنه و بخوابه. بي نهايت وسواس به خرج ميده. تميز و كثيف مي كنه.سعي مي كنه منو به ارگاسم برسونه ولي همش با غر و لند. بيشتر مواقع سر اين موضوع بحث داريم.
ديگه خسته شدم. من حقيقتا دختر داغيم. از رابطه جنسی با شوهرم به آرامش مي رسم. ولي هنوز اين و تو اين 4 سال نتونستم به شوهرم بفهمونم. بارها اتفاق افتاده كه در حين رابطه جنسی (البته با دست) خوابش برده.همين حالا هم كه دارم اينارو مي نويسم ساعت 2 نيمه شبه. با هم قهريم چون من ديشب احتياج داشتم و اون بي اهميت سرش به كامپيوتر گرم بود. ديگه نمي تونم اينجوري ادامه بدم. مگه خونه پدرم چي كم داشت؟ مي خواستم يه رابطه سالم داشته باشم. اگر نه 100 سال سياه خودم و اسير نمي كردم.
واقعاً به كمك احتياج دارم چون ديگه بريدم يه آدم آهني شدم كه هيچي ديگه برام ارزش نداره. حتي اعتماد به نفسم را هم از دست دادم. امان از ...
دوست عزیزم غم به دلت راه نده که این مشکل خیلی ها بوده و هست.
اما راه حل هم داره که میتونی اونها را بکار ببری تا انشالله خوشبخت باشی.
شما اولین کاری که میکنی این هست که در قسمت جستجو درباره سوالت حتما گردشی کن جوابهای خوبی میابی خیلی از این جوابها کمکهای بزرگی کرده است.
باقی شم برات نامه خصوص میدم حالشو ببری.
زنونه هست.