باز مشکلی دیگر (انحراف جنسی)

باسلام میخواستم راجب بیماری #F.e.t.ish# foot سوال کنم من به تازگی فهمیدم که شوهرم به این بیماری مبتلا هست البته نمی دانم واقعا بیماری هست یا نه واگه هست ایا درمان دارد یا نه من چکار میتوانم بکنم چطور به شوهرم کمک کنم چون شدیدا روانی شده ایا امیدی به بهبود هست یانه؟ خواهش میکنم هرچه زودتر مرا راهنمایی کنید دارم دیوانه میشوم

این نوع رفتار جنسی ناشی از علاقه طرف به خشونت در رابطه می باشد که در بعضیها وجود داره بیشتر میشه گفت تمایلات منفی جنسی تا بیماری
ابتدا باید از نظر روحی و روانی توسط متخصص مورد بررسی قرار گیرند و ریشه یابی شوند
به یه مشاور مراجعه کنید بد نیست تا سریعا مورد پیگیری قرار بگیرند
و هر چه سریعتر به یه متخصص روانشناس مراجعه کنید تا بدتر نشه

سلام رفیق
============
از دو دید میشه این مورد رو بررسی کرد
1- به دید بیماری بهش نگاه کنی.......همینکاری که در ایران میکنن......و دنبال درمان هستند.....و بهش میگن انحراف جنسی......
2- به دید یک اخلاق جنسی بهش نگاه کنی و سعی کنی باهاش کنار بیایی و با لجبازی نکردن و بدتر نکردن اوضاع همسرتو برگردونی سمت مسیر عادی.......کاری که در جهان اول میکنن........در واقع به چشم بیمار بهش نگاه نمیکنن ولی سعی در کنترل کردن افکار و رفتار فرد مورد نظر دارند
==============
فت.یش ..یا فوت فتی ش نوعی رفتار جنسی است که در اون شخص علاقه خاصی به جمع اوری وسایل رابطه جنسیی و استفاده غیر معقول از اونها داره......
این شخص ممکنه اوایل سعی در ÷وشیدن لباسهای عجیب و غریب کنه......زنجیر....دست بند....شلاق .و.خیلی لوازم دیگه که در ذهن ایشون فکرهای فانتزی ایجاد میکنه و باهاشون به اوج میرسه.......
ممکنه علاقه به بوسیدن پای شریک جنسی خودشون داشته باشند.......
یا اینکه علاقه به بردگی برای شریک.......
این نوع فازوخیسم.....یعنی خود آزاری
ولی نوع سادیسم اون معمولا شخص علاقه داره شریکشو برده خودش کنه
در هر صورت اینها همشون دسته بندی دارند و علایم خاص خودشون
شما از کجا پی بردید همسرتون یک فوت ف.ت.ی.ش......ایا به بوسیدن و لمس کردن پاهای شما علاقه داره؟؟؟؟
ایا کفشهای زنانه رو دوست داره؟؟؟؟؟
ایا علاقه داره موقع رابطه جنسی خشونت باشه...؟
ایا علاقه به کتک خوردن یا کتک زدن داره؟؟؟؟؟؟؟
من با توجه به سن شما اینطور نتیجه گیری میکنم که همسرتون سنی بین 40 تا 45 داشته باشه......
و این یعنی هشدار.....
چرا تا حالا نداشته
یا اگه داشته چرا الان خودشو بروز داده که شما بفهمی؟
==================
خونسرد باش.......و به مسیله به چشم دیوانگی و بیماری نگاه نکن وگرنه با دادن موج منفی همسرتو به سمت نابودی سوق میدی
اینو بدون بعد از سالها زندگی مشترک........کمبودها یکی بعد از دیگری به شکلهای مختلف بیماریهای روحی و جسمی خودشو نشون میده......
ناراحتی قلبی یا سرطان......
و ناراحتی های افسردگی یا وسواس
و خیلی مشکلات دیگه
مشکل از کجاست؟؟؟؟؟
تو و همسرت روابط سک سیتون چطوریه؟؟؟؟؟
و چند بچه دارید؟؟؟؟؟؟؟
ایا همسرت خود ارضایی هم میکنه؟؟؟؟؟؟
ایا وسایل رو هم داره؟؟؟؟؟؟
یا فقط از فیلمهای اینچنینی استفاده میکنه؟؟؟؟؟؟؟
تا حالا ازارت داده؟؟؟؟؟؟؟؟
اینها رو بررسی کن......
و حتما برو پیش یک رابطه جنسیولوژیست..........یک متخصص روانپزشک.......که در اینکار خبره باشه......
یا پیش یک مشاور قدیمی و دلسوز........
اونها راهنماییت میکنن
روی این مسئله حساس نشو..........به روی شوهرت نیار.......
مراقب خودت و بچه هات باش......
شبها اجسام خطرناکو از تخت خواب دور کن.........اگر رفتار همسرت کنترل نشدس......
حتی اجسامی که بشه ازون به عنوان طناب استفاده کرد مثل جوراب......
ولی یه طوری که خودش نفهمه.......و حساس نشه
===================
ببین........این مشکل خیلی زود حل میشه....
ولی بزار رک باشم.......مردان وزنانی که دچار این مشکل هستند ........یا در بچگی مورد ازار و اذیت قرار گرفتند.......یا در بزرگسالی نیاز جنسیشون و روحیشون سیراب نشده
احیانا شما زن مسلطی نیستید/؟؟؟؟؟؟ در خانه حکومت نمیکنید؟؟؟؟؟؟؟
یا برعکس........زن بسیار مطیع و حرف گوش کنی نیستید؟؟؟؟؟؟؟
هر دو حالت در حالت افراط مرد رو بیمار میکنه
یا مادر ایشون؟؟؟؟؟؟این دو خصوصیات رو ندارند؟؟؟؟؟؟
=================
ریشه مشکلو پیدا کن و خشکش کن.......

با تشکر از جوابتون راستش موضوع ما خیلی پیچیده هست درستهای قبلی هم اشاره کرده بودم که ایشان کاملا ناتوانی جنیس دارند واونهم بدلیل بیماری ماکرو ادنوم هیپوفیز هست والان سالهاست که درمان میشوند ورابطه جنسی ما محدود به دو ماه اول زندگیمان هست وبعد از اون ما هیچ گونه رابطه جنسی با هم نداشتیم والبته من همون اول زندگی از بیماری ایشان مطلع بودم در ضمن ایشون هیچکدام از ابزاری که گفتید ندارند و من از سالها پیش مشکوک شده بودم با توجه به سایتهای مربوطه ای که میرفتند ولی راستس به روی خودم نمیاوردم چون نمی خواستم ناراحت بشه تا اینکه چند روز پیش بدنبال مستی اعتراف کرد والبته خیلی هم خجالت میکشید ولی با اینهمه من کلی دلداری دادم وخواستم که فکر نکنه مریضه وضمنا پیشنهاد دادم بریم پیش روانشناس در ضمن ما یک پسر داریم و من شوهرم را بااینکه حتی به من خیانت هم کرد باز دوستش دارم ومیدونم که اونهم منو خیلی دوست داره برای همین اینکه رابطه جنسی نداریم زیاد ناراحت نیستم ولی دنبال این هستم که شوهرم رو خوب کنم چون از لحاظ اعصاب خیلی داغون شده

عزیزم..........من متوجه نشدم.....اگر وسایلشو ندارند.....و اگر هم انجام ندادند..... و فقط .و فقط از طریق اینترنت میرن و میبینن........این یعنی هنوز به اون مرحله که مرحله انجام دادن باشه نرسیدن.....خوب این زیادم بد نیست و جای نگرانی نداره........
بهترین کار همونه که با یه مشاور صحبت کنید........

یه سوال دیکه دارم اینکه شوهرم از این بابت خیلی خجالت میکشه حتی نمیخواد این موضوع دوباره مطرح بشه من چطوری میتونم به اون کمک کنم اصلا چطوری با اون برخورد کنم؟نمی دونم گیج موندم لطفا کمک کنید

سلام دوست عزیزم
اگر همسرتان از این بابت خجالت می کشند، به احتمال خیلی قوی هنوز مشکلشان حاد نیست و فقط در حد یک تجربه جدید و تازه است. ولی اگر شما مراقب رفتارتان نباشید ممکن است حاد شود. اول اینکه نباید به روی همسرتان بیاوردید. (البته در مرحله اول. ) چرا که ایشان آزادانه می توانند رفتار جنسی جدید را روی شما اعمال کنند. شما باید در ابتدا چگونگی رفتار با این فرد را از طریق یک پزشک متخصص این مسئله یاد گرفته و در فاز دوم درمان به کمک ایشان بشتابید. ولی تا آن زمان از بازگو کردن مشکل همسرتان نزد دوستان و خانواده هایتان حتما اجتناب کرده و سعی در محبت به ایشان بوده. زندگی را برای وی آرام تر از قبل نگه دارید و فضای خانه و جمع دو نفرتان را با یاد آوری خاطرات مورد علاقه وی، موسیقی های آرام تلطیف کنید. از طبخ غذاهای محرک برای او نیز (تا آخرین مرحله درمان) بپرهیزید.

سلام خسته نباشيد استفاده دو بسته يا حدودي 20 عدد قرصZINK PLUS  ايا براي بدن مضر است ؟ و از كجا بدانيم ميزان مورد نياز بدن به روي چقدر است؟ زيادي روي در بدن چا تاثيري دارد؟

با سلام وتشکر راستش من کلا گیج شدم چند روز پیش ما باهم صحبت کردیم اون بطور واضح اعتراف کرد که اصلا نسبت به من احساسی نداره با اینکه منو دوست داره ولی هیچ گونه حسی نسبت به من نداره البته بگم کلا خصوصیت اون این هست که همه چی وقتی تازه وکلا اولش از همه چی خوشش میاد بعدا عادی میشه ومتاسفانه در مورد من هم همینطوره الان من دیگه کلا بی تفاوت شدم ومعمولی باهاش رفتار میکنم که باز موجب ناراحتی اقا هست اون انتظار داره من باوجود بی تفاوتیش باز اونو دوست داشته باشم ولی دیگه خسته شدم چون منهم احتیاج به محبت دارم واگه به خاطر پسرم نبود حتما طلاق میگرفتم در ضمن فکر نکنم روانشناس هم بتونه کاری بکنه چون کلا شخصیت مرموزی داره

دوست عزیز
شما میگید محبت می کنید و پاسخ نمی بینید ، گذشت می کنید و باز پاسخ نمی بینید،
دوستش دارید ولی دوستتون نداره ، ....

فکر می کنم دیگه خودتون جواب خودتون رو دادید،
به کسی عشق بورزید که ارزش این عشق رو بدونه، به کسی محبت کنید که پاسخ محبتتون رو بده....

یکطرفه محبت کردن و محبت ندیدن شایسته نیست . این حق شماست با انسانی که قدر و ارزش محبتها و احساسات شما رو میدونه زندگی کنید،
با وجود اینکه ابتدا گفتید خیانت هم از ایشون دیدید ولی دوستشون دارید!!!
کمی به خودتون فکر کنید!
انسان فقط یکبار بدنیا میاد یکبار حق زندگی کردن داره!! پس از زندگیتون لذت ببرید.
یک عمری رو پشت سر میگذارید و وقتی به عقب نگاه می کنید  می بینید جز حسرت چیزی نسیبتون نشده.

پس اگر تلاشتون رو کردید و نتیجه نگرفتید به فکر خودتون باشید .

شاد باشید.