بازم سلام
چون من کاربر جدید هستم هر روز یه پست میتونم داشته باشم، از تمامی دوستان ممنونم که بهم جواب دادن،بعد،بعد ..... اهان
یه کم دیگه در مورد خودمو این قضایا توضیح بدهم.من تو یه خونواده ای هستم که فاصله سنیم با پدر و مادرم خیلی زیاده!!!من یه برادر کوچکتر از خودم دارم 18 ساله و خواهر هم ندارم.شاید نوع نگاه من به این مسائل بخاطر نداشتن خواهر باشه چون همونطور هم که گفتم نمیتونم به دخترها یه سلام خشک و خالی درست و حسابی بدم!!!یعنی خیلی خجالتیم!!!! بعدشم دفعه دومی که گند زدم این خانم به من گفت که "دوست پسر"خواهرش کارش داره من که این جمله رو شنیدم شاخ در اوردم گفتم اصلا امکان نداره که .... دوست پسر داشته باشه و داری باهام شوخی میکنی و ... گفت اون باهام کار داره!!! گفتم باهات چیکار داره و خیلی بی جا کرده باهات کار داره و ... بعدا فهمیدم منظورش از دوست پسر "خواستگار "خواهرشه و ... که همه عالم میدونستن این اقا خواستگار خواهرشه (یا علی ) گند دومم اینطوری زدم!!! گفت میخواست ازم یه سوال بپرسه که..... بهش گفتم بابا به خدا بین خواستگار و دوست پسر فرقه!!!همه قصد دوست پسرو میدونن قصد خواستگارم میدونن و ... اینم از دومی !!!
حالا بریم سر جواب دوستان
اقای سامی خیلی ممنون که جوابمو دادی شما گفتین زیر 20 سال که بودین و... بله منم الان یه همچین فکرایی در مورد این خانمها میکنم!!!! از بقیه جوابتونم ممنونم.
saye_a نوشته است:
سلام
ضمن تایید حرفهای بقیه ی دوستان منهم بهتون پیشنهاد میکنم که همین ابتدا خودتون رو تغییر بدید... چون بعد از اینکه زیر یک سقف رفتید دیگه این حالت برای شما طبیعی و نهادینه میشه و تغییرش مشکل.
معمولا کسانیکه در خونواده های مذهبی تربیت میشن اکثرا همین مشکل شما رو دارن. و حتی در نظر خانواده ی شما ممکنه این طرزتفکر شما مثبت هم تلقی بشه!
ولی دوست من اگر میخوای یک زندگی خوب برای خودت و همسرت بسازی ( و مطمئنم که هدفت همین بوده وگرنه دنبال راه چاره نبودی.) چند تا کار مهم باید انجام بدی...
من و شما به صورت ناخودآگاه و ناخواسته بیشتر طرز فکرمون و شخصیتمون تا 18 سالگی در محیط کوچیک خونواده شکل میگیره ...پس هیچکس مقصر نیست... ولی بالای 18 سال این من و شماییم که باید خودمون تشخیص بدیم چی درسته و چی غلط؟!
باید افکار سنتی رو از ذهنت دور کنی هرچند که بهشون عادت کردی ولی می تونی به مرور خودت رو با واقعیتها وفق بدی . واقعیت در زندگی ماها چیزی جدا از سنتهامون هست ، پس باید خودت رو به واقعیتها نزدیک کنی. روش نیاکان رو در پیش گرفتن یعنی در جا زدن... یعنی تقلید کردن... یعنی تلاش نکردن واسه یک زندگی بهتر...
مطالعه ی کتابهای روانشناسی مفید که تعدادشون هم کم نیست خیلی بهت کمک میکنه. (مخصوصا کتابهای باربارا دی انجلیس معرکه است!)
رفت و آمد با دوستانی که در این زمینه ها میتونن برات الگو باشن هم خیلی خوبه.
حتی اگر به صورت ناخود آگاه این حالت بدبینی در تو ایجاد شده باشه ، باز هم من معتقدم هم چیز دست خودته!
و به نظرم تا زمانیکه این مسائل در تو حل نشده به هیچ وجه به ازدواج فکر نکن!
ازدواج نیاز به مهارتهای خاص خودش داره و تا اون آمادگی رو پیدا نکردی و بخوای اقدام به این کار کنی هم به خودت ظلم کردی و هم به شریک زندگیت.
شاد باشی.
مرسی از جوابتون
شما گفتید کتابهای باربارا دی انجلیس معرکه است اما کدوم کتاباش؟؟؟ ممنون میشم اگه اسم کتاباشو بگید!!!
saide نوشته است:
سلام دوست عزیز
شما بدبین نیستی بلکه دیدت به اندازه کافی باز نشده است.تو جامعه ای که دختر و پسر با هم سر کلاس درس میشینن و همکارن و... اگه خنده ای نباشه که می پوسن.ببین شما انشالله مشکل حل میشه به شرط اینکه با دید باز تر و گسترده تری به اطرافت نگاه کنی.
از جواب شما هم کمال تشکر رو دارم
بله ولی وقتی که کسی میاد پیش من حرف از .... و .... و ... و هزاران چیز دیگه میزنه وقتی در مواجهه با ناموسم ببینمش در حال صحبت با ذهنیتی که ازش دارم و میگم شاید داره .... شایدم حدسم درست نباشه ولی .... پس غیرت مرد واسه چیه ؟؟؟
rezasd نوشته است:
راستی چون سنت 20
بهت توصیه میکنم بذار یه 3،2 سال دیگه حداقل ..یه ذره معلوماتت رو ببر بالا.خیلی فرقه
به نظرم پسرا همشون عقیده دارن از 20 تا 23 یا 25 خیلی طرز فکرشون پخته تر میشه.
از شما هم ممنونم!!!انشالله ما هم اینطوری باشیم
sarakhanoom نوشته است:
سلام رفیق
خوب ........میتونم ازت بپرسم برای ایندت چه نقشه ای داری؟
اصلا برای چی میخوای ازدواج کنی؟؟؟؟؟؟
هدفت از ازدواج چیه؟؟؟؟؟؟
دوری از گناه.؟؟؟؟؟
براورده کردن نیاز جنسی؟؟؟؟؟؟؟
شریک داشتن در غم و خوشی؟؟؟؟؟
در خانواده های مذهبی.......ازدواج یعنی دوری از گناه.......یعنی نگاه نکردن به ناموس دیگران......یعنی تیکه ننداختن به دختر مردم.......
کلا ......پسر و دختر جوری بزرگ میشن که تنها راه پاک موندن و دور موندن از هوا و هوس رو ازدواج میدونن.........
این تا یه جایی درسته و جواب میده.......
اما باقی قضایا چی؟؟؟؟
من نمیخوام بهت بگم چی خوبه.......چی بد
ولی بهتر دیدتو عوض کنی.......
نسبت به ازدواج و روابط پسر و دختر
اینکه بخوای پاک بمونی خیلی خوبه.......و مرد اونه در هر شرایطی خودشو حفظ کنه...و البته زن.......
هیچ وقت خنده و صحبت .......انسان رو الوده گناه نمیکنه.........مگر در قلبش.....نیت دیگه غیر از این داشته باشه.........که دراون صورت........حتی با صورت بند و چادر.......با ریش و سبیل........زن و مرد بازهم گناه میکنن.........ولی در خفا........طوری که تو متوجه نمیشی
فکرتو عوض کن.........
دل ادم باید پاک باشه
ذهن انسان باید پاکی رو بخواد.........
چشم انسان باید پاک ببینه.......
چند تا فیلم هست که فکر کنم بهت کمک کنه......
دل شکسته....با بازی شهاب حسینی.......
و زیر نور ماه.....
=============
از شما هم ممنونم
هدفم هم دوری از گناهه و هم داشتن یکی که باهاش راحت باشم و ...
همونطور هم که تو بالا گفتم وقتی که کسی میاد پیش من حرف از .... و .... و ... و هزاران چیز دیگه میزنه وقتی در مواجهه با ناموسم ببینمش در حال صحبت با ذهنیتی که ازش دارم میگم شایدداره .... شایدم درست نباشه حدسم ولی.... پس غیرت مرد واسه چیه ؟؟؟؟؟؟؟
فیلم دل شکسته رو هم دیدم ولی .... باشه یه بار مشدی میبینم!!!!
sara_goli نوشته است:
با سلام
دوست گرامی پیشنهاد من هم مثل باقی دوستان اینه که سعی کنی نگرشت رو تغییر بدی و با دید بازتر و بهتری به اطرافیانت نگاه کنی.
زندگی معادله پیچیده ای است که برای حل اون به یه دید باز و اجتماعی نیاز داریم .
تو این دوره که به هر حال هر خانومی دانشگاه و محیط کار رو پیش رو داره اگه به هر برخورد یا صحبتی به این دید بخواهیم نگاه کنیم زندگی خیلی بغرنج و سخت میشه
امیدوارم با تغییر نگرشتون به روابط انسانی زندگی خوبی رو شروع کنید
از شما هم ممنونم
aliyan نوشته است:
با سلام
دوست عزیز بااینکه به تجربه ثابت شده هر چقدر هم تغییر کنی باز هم یک باریکه ای از اون تربیت در وجودت باقی خواهد موند ولی سعی کن با روزگار حال همراه شوی و سعی ات رو در جهت تغییرات به موازات گذر زمان انجام دهی ضمناً با توجه به توضیحات شما ،این مورد رو هم میبایست در رابطه با شریک زندگی آینده ات ،در میان گذاشته و ایشون هم در صدد تغییر افکارش برآید.و از طرفی منهم معتقدم قدری برای ازدواج شما با این تفکراتی که داری ، زوده ،لذا بهتره در صورت امکان یکی و دو سالی متاسفانه این امر خیر رو عقب بندازی.
در هر حال با عنایت که ماها از واقعیت های موجود در رابطه بازندگی شما دوریم پس شرط عقل آنست که شما با توجه با موقعیت،محیط خانواده،نیازهای خودت،و اهدافت ،با مشاوره با بزرگترهای خانواده تصمیم درست و منطقی را اتخاذ کنید.
موفق باشید..
اقای aliyan از جواب شما هم ممنونم چون با توجه به سنتون و تجربتون کمک خوبی کردید!!!
من با این خانم صحبت کردم و بهش گفتم رابطه محرم با نامحرم اینطور حجاب اینطور و ... ایشون هم قبول کردن ولی من یه کم تو بحث های این چنینی چرا دروغ بگم بی جنبم!!!!نمیدونمم چیکار کنم !!!؟؟؟؟؟؟؟
sara444 نوشته است:
سلام دوست من از اینکه تو این سایت عضو شدی بهت تبریک می گم مطمئن باش تجربه های خیلی خوبی نصیبت می شه ....
شما مشکل نداری فقط باید دیدت رو اول نسبت به خودت تغییر بدی اون موقع میبینی چقدر زود آدم نسبت به اطرافیانش دیدش عوض می شه ....
هم از جوابتون کمال تشکر رو دارم هم از تبریکتون مرسی
از تمامی دوستان ممنوم