استرس نتیجه کنکور

سلام. من چند روز پیش کنکور کارشناسی دادم. الان خیلی استرس دارم
از شدت استرس سردرد می گیرم یا بعضی وقتا اینقدر فشار می یاد بهم که گریه می کنم
همش فکر می کنم اگه قبول نشم همه فامیلامون می گن دختره بی عرضه س نتونست کارشناسی قبول شه .
اونا بیشتر از من منتظرن ببینن من قبول می شم یا نه .  حوصله ی هیچی رو ندارم تو این مدت بس که نگرانی کشیدم 4 کیلو لاغر شدم.
کمکم کنید برای کاهش استرس چیکار کنم همش می خوام خودمو با اینترنت سرگرم کنم ولی نمی شه.
اگه خدایی نکرده قبول نشم می میرم از غصه
برام دعا کنین

سلام
(کاش عزیزم این پست رو در بخش "سلامت روان" مطرح میکردی)

در مورد استرس .... کاملا طبیعیه ... هرکسی که واسه رسیدن به هدفی تلاش میکنه به خاطر زحمتی که کشیده انتظار داره... پس استرس هم به دنبالش میاد.

ولی عزیزم اگر این استرس از حد خودش خارج بشه به صلاحت نیست ...

چند مورد رو بهت میگم ...

--- اول اینکه تو تلاشت رو کردی ، پس به نتیجه زیاد فکر نکن... چون با فکر کردن تو نتیجه تغییری نمیکنه... 2 حالت داره...
یا قبول میشی ... یا قبول نمیشی... در هر دو حالت تو با استرس زیاد ، تنها به خودت لطمه میزنی.

--- اینکه نگران حرف این و اون هستی ... عزیزم از همین الان اینو تمرین کن و روی خودت کار کن که نگاه مردم و حرف مردم (زمانی که هدفشون فضولی تو کارته) اصلا برات مهم نباشه... میدونم الان با خودت میگی اینم داره یک چیزی واسه خودش میگه !! مگه میشه؟؟؟؟
آره عزیزم میشه من الان هرکس بخواد پشت سرم حرف بزنه یا تو کارم فضولی کنه حرف زدن یا نزدنش برام مهم نیست! از همین الان شروع کن بعد یه مدتی انقدر راحت میشی.... انقدر راحت زندگی میکنی... که میگی ای کاش از اول همینطوری بودم...  یک چیز جالبتر بگم که به خودم ثابت شد اینکه بعد از مدتی که دیگران تو فامیل و دوستان و... بی تفاوتیت رو نسبت به حرفهاشون (منظورم حرفهای بی ربط هست) میبینن ... اوایلش براشون سخت و عجیبه که چرا نتونستن با حرفهاشون رو تو تاثیری بذارن و به هدفشون برسن ولی بعد از مدتی دیگه کار به کارت ندارن اصلا دیگه حرف هم برات نمیزنن! یه مدتی اینطوری باش به حرفم میرسی.
تو زندگیت خوب باشه ، بد باشه، موفق باشی، نباشی... مردم همیشه حرف واسه زدن دارن! پس این من و تو هستیم که باید اجازه ندیم این حرفها روی ما تاثیرگذار باشن. دست خودته...

اگه بازهم نگرانی یه پیشنهاد دیگه هم در کنارش برات دارم... البته برات آرزو میکنم در آزمون قبول بشی اگر هم خلافش اتفاق افتاد... خیلی راحت واسشون کلاس بذار بگو مثلا فقط فلان شهر رو میخواستم ولی چون درصد قبولیش ضعیفه حاضرم تلاش کنم واسه سال بعد تا به اون چیزی که هدف و لیاقتمه برسم. اونها هم متوجه میشن که با یک آدم سخت کوش و با اراده طرف هستن که حاضره برای رسیدن به هدفش تلاش کنه حتی اگر زمان ببره.

--- این مدت هم تا خبر قبولی تو آزمون... زندگی کن! آره... همون کاری که تاحالا میکردی.
برو یک کلاس ایروبیک اسمت رو بنویس و یکی دوماهی رو هر روز برو کلاس بدنسازی ... حالشو ببر! روزی یکساعت و نیم ایروبیک بقدری ردیفت میکنه که از نظر روحی کمتر فکرت مشغول میشه.
--- سعی کن زیاد تنها نباشی... بیشتر تو جمع باش تا کمتر فرصت فکرکردن راجع به کنکور داشته باشی... بازم میگم تو فکرت رو مشغول کنی یا نکنی در نتیجه تاثیری نداره!

--- با دوستات بیشتر رفت و آمد کن...

--- اگر هم علاقه داری به کارهای هنری مثل طراحی، نقاشی و... بهت پیشنهاد میکنم این یکی دوماه رو بری کلاس یا سرت رو به این کارا بند کن... این طور کارها با شنیدن یک موزیک ملایم بقدری تورو غرق در کارت میکنه که به خاطر به هم نخوردن تمرکزت محاله ذهنت جای دیگه مشغول بشه.

در نهایت اصلا نگران نباش، نتیجه هر چی باشه دنیا هیچوقت به انتها نمیرسه... همیشه واسه من و تو فرصت برای رسیدن به هدفهامون هست گاهی زود... گاهی دیرتر...

شاد باشی.

نوشين عزيز


ميدوني اين مشكل شما از كجا آب ميخوره؟

از فاميلهاتون؟ نه

از خودتون؟ بله

مشكل از اونجايي شروع ميشه كه ما آدمها ديگران رو برتر و مهمتر از خودمون مي دونيم در نتيجه باعث ميشه ما كاري رو كه اونها مي خواند رو دنبال كنيم واگر تو اين راه شكست بخوريم نگران حرفهاي اونها باشيم تا عواقب اون شكست براي خودمون.
چه بسا حتي اون شكست براي ما بد نباشه اما ترس از حرفهاي ديگران باعث ميشه تا ما خودمون از اون شكست( كه حتي ممكنه براي ما نتيجه خوبي داشته باشه) يه جهنم براي خودمون ميسازيم وخودمون رو لايق سوختن توي اين جهنم هم مي دونيم.
مشكل تو فقط مربوط به حالا و كنكور نميشه ، اين مشكل تو آينده تو وجود خواهد داشت وهر بار كه بخواي تصميم هاي بزرگتري مثل شغل ،همسر ويا... هرچيز ديگه ايي رو بگيري دوباره همين مشكل رو خواهي داشت چون همش نگران خواهي بود كه اگه اينطوري بشه فاميل هام اينطوري ميگن اگه اونطوري بشه فاميل هام اونطوري ميگن.

مي دونم شرايط روحيت الان مناسب اين حرفها نيست اما يه مشكل رو بايد از ريشه حل كرد، واقع بين باش شما حتي اگه كنكور رو هم قبول بشي فقط صورت مسئله مشكل شما حل شده دوباره تو يك مسئله ديگه باز همين آشه و همين كاسه .

اگر مي خواي واقعا مشكلت رو حل كني بايد اعتماد به نفست رو بالا ببري بيشتر به خودت فكر كن سعي كن به اين فكر كني كه تو مركز دنياي خودت هستي وهر كاري بكني نتيجش  چه خوب باشه چه بد ماله توئه پس سعي كن از حريم دنياي خودت محافظت كني وطوري با ديگران رفتار كني كه به خودشون اجازه ي اظهار نظر هاي بيهوده رو تو كارهاي شما ندن ( منظورم كساني كه مسايل شما به اونها ربطي ندارس) .

من هميشه ميگم تغيير سخته ولي غير ممكن نيست معمولا تو اين جاها آدمها از هم تفكيك ميشن ، يه دسته آدمها كه براي فرار از مشكلات تو لاك خودشون فرو ميرن و حاضر به انجام هيچ كاري براي تغيير وضعيتشون نميكنند و دسته ديگه آدمهايي هستند كه سعي مي كنند شجاع باشند و به جاي سرزنش خودشون يا ديگران دنبال يه راه جديد ميگردند به اين جمله زيبا فكر مي كنند كه: يا راهي خواهم يافت يا راهي خواهم ساخت.

حالا هم دير نشده بلند شو برو يه دوش آب سرد بگير ، به ذهنت استراحت بده، به كنكور فكر نكن چون ديگه تموم شده، تلفن رو بردار با يكي از دوستات يه قرار پارك يا سينما يا هر جايه ديگه رو بذار، برو وبهش بگو كه نمي خواي در مورد كنكور يا چيزهاي مربوط به اون صحبت كني و به خانوادت هم هين رو بگو.

يادت باشه دارم دوباره بهت ميگم هيچكدوم از اين كارها راحت نيست ولي غير ممكن هم نيست ، ديگه بقيش بسته به خودت داره و يه چيز خيلي مهم ،يادت باشه خدا هميشه با ماست مخصوصا تو لحظات سخت.

برات آرزوي موفقيت ميكنم


به اميد شادي تمام هم ميهنانم

سلام
ما تو دوره ای که واسه کنکور میخوندیم لفظ چاقهای کنکوری شنیده بودیم ولی لاغر...(شوخی کردم)
ببینید چیزی که بوده و هست و خواهد بود اینه که "علاج واقعه قبل از وقوع واقعه"ببینید اگه شما واسه کنکور خوب خونده باشید و حالا از نتیجه کنکورتون راضی نباشید کاملا طبیعیه.مطمئن باشید اگه شما خوب خونده باشید و سوالات کنکور براتون سخت به نظر رسیده باشه برای همه سخت بوده نه تنها شما!!!بعدشم به نظر من هر کی با توجه به استعدادش به جایی میرسه البته با کمک خدا.و اینکه ادم به حرف مردم که نباید زندگی کنه!!!پس شما صرف نظر از نتیجه کنکور باید همیشه این یادتون باشه که شاید حکمت این بوده.من خودم هم زمان کنکور اونقدری خونده بودم که دیگه حداقل جایی که میگفتم قبول میشم قم یا قزوین و رتبم زیر 2000 یا3000 میشه ولی ....الان ازاد میرم.شاید حکمت این بوده.انشالله قبول میشید.همواره از خدا چیزهایی که میخوایدو خوبهاشو  طلب کنید و فال خوب بزنید.
موفق باشید

آشفتگی ، بی نظمی و عدم سازمان دهی در كارها و برنامه ها می تواند تولید استرس كرده ، یا نقطه ای برای شروع آن باشد. در دست داشتن برنامه ها و طرح های متعدد كه به صورت همزمان پیش می روند اغلب منجر به سردرگمی ، فراموشی و احساس ترس از شكستِ طرح های ناتمام می شود. هر زمان كه امكانش باشد طرح ها را یكی بعد از دیگری به انجام برسانید . به این صورت كه طرحی را شروع كرده ، روی آ ن كار كنید تا تمام شود.
2-  محدویت ها و ضعف های خود را بشناسید و آنها را قبول كنید.
بسیاری از ما برای خود اهداف دست نیافتنی ، آرمان گرایانه و غیرمنطقی تعیین می كنیم ، در نتیجه هر قدر هم كه كارایی و عملكرد ما بالا باشد یك نوع حس شكست یا عدم كفایت و صلاحیت در خود احساس می كنیم . این نكته ی مهم را نباید فراموش كنیم كه ما هرگز نمی توانیم كامل و بی نقص باشیم. پس برای خود اهدافی تعیین كنید كه  دست یافتنی و قابل دستیابی باشند.
3-  یاد بگیرید كه در زندگی بازی ، تفریح و سرگرمی داشته باشید.
شما هر از چند گاه  نیاز دارید كه از فشار زندگی فرار كنید و به تفریح و سرگرمی روی آورید. صرف نظر از سطح توانایی و مهارتتان در بازی ، سرگرمی ها و بازی هایی پیدا كنید كه برایتان جذاب و لذت بخش باشند.
4-  شخصی مثبت ، سازنده ومفید باشید.
از انتقاد و عیب جویی دیگران خودداری كنید . یاد بگیرید از چیزهایی كه خوشتان می آید و دوستشان دارید و در وجود دیگران هست تعریف و تمجید كنید. سعی كنید به صفات و خصوصیات خوب و پسندیده ی اطرافیانتان توجه نمایید. اطمینان حاصل كنید كه برای خود ارزش قائلید و صفات خوب و ویژگی های برتر خود را تحسین می كنید.
5-  یاد بگیرید كه گذشت داشته باشید و دیگران وعقاید آنها را تحمل كنید.
تحمل نكردن دیگران و عقاید آنها منجر به یأس ، ناكامی وعصبانیت می شود. تلاش برای فهمیدن این كه واقعاً مردم چگونه فكر می كنند و چه احساسی دارند می تواند باعث شود كه شما آنها را بیشتر بپذیرید. خودتان را نیز باور داشته باشید و از خطای خود چشم پوشی كنید.
6-  از رقابت ها و چشم و هم چشمی های بیجا و غیر ضروری پرهیز كنید.
موقعیت هایی در زندگی وجود دارد كه جنبه ی رقابتی دارد و ما نمی توانیم از آنها اجتناب كنیم . درگیر شدن افراطی ، می تواند ایجاد تنش و اضطراب شدید كند و ما را تبدیل به فردی پرخاشگر كند.
7-  به طور مرتب ورزش كنید.
اگر به جای ورزش و نرمش هایی كه انجام آنها برایتان سخت و طاقت فرساست ، ورزشی را انتخاب كنید كه واقعاً  از آن لذت می برید ، احتمالاً بیشتر به آن خواهید پرداخت و وقت بیشتری را به آن اختصاص خواهید داد.
8-  یاد بگیرید كه روش شما برای استراحت و آرامش ، منظم و عاری از داروهای آرام بخش و مسكن باشد.
مدیتیشنMeditation( مراقبه و تفكر ) ، یوگا یا هر نوع از فنون مربوط به آرامش ذهن را می توان از معلمان و مربیان مختلف و روان پزشكانی كه به صورت رسمی تأیید شده اند و مجوز دارند، فرا گرفت.
9-  مشكلات و مسائل خود را  در درون خود نگه ندارید .
یك دوست ، عضوی از هیأت علمی دانشگاه ، یك مشاور یا یك روان پزشك پیدا كنید تا بتوانید آزادانه و به راحتی با او صحبت كنید. بیان احساسات و تنش های درونی خود به یك شخص درد آشنا و دلسوز می تواند به صورت فوق العاده ای مفید باشد.
10-    تفكر خود را عوض كنید .
این كه از نظر احساسی و هیجانی چگونه حس می كنیم ، بستگی به دیدگاه و فلسفه ما درباره  زندگی دارد . دگرگونی و تغییرعقاید ، یك فرایند مشكل وپرزحمت است . دانش و آگاهی عملی در دنیای پیشرفته برای راهنمایی ما در حیاتمان كمتر وجود دارد . هیچ كس تمام جواب ها را  ندارد، اما بعضی جواب ها در دسترس اند.

اولا کنکور و دانشگاه چیز به این مهمی نیست که انقدر عذاب بدی خودت رو به خاطرش!...
اصلا دانشگاه نری! .. چه فاجعه ای رخ داده ؟!

در حالی که این اتفاق هم نخواهد افتاد ..

اگه قبول نشدی میخونی برای سال بعد ... به بقیه هم بگو انتخابای خوب زده بودم نگرفت!

اصلا نگران حرف دیگران نباش ... ما با بقیه زندگی میکنیم نه برای بقیه..

دائم به خودت یادآوری کن که تلاشت رو کردی و نتیجه ی در خور تلاشت خواهی گرفت ... توکلت به خدا باشه..



رتبه ت چند بوده ؟

بچه های کنکوری رو ایول دی:

من قبول شدم کارشناسی  (مبارکه)




ولی تاپیک و چه جایی خوبی نصب کردی (شوخی)!

امیدوارم قبول شده باشی !