شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

وسواس؛ علل و درمان

  1. به دست‌هایتان نگاه كنید، خشك و گرم هستند یا سرد و خیس؟ آیا شما تمایل دارید با این دست‌ها، كارهایتان را آن‌قدر كامل و بی‌نقص انجام دهید كه در آخر نمی‌توانید آن را به پایان برسانید؟
    آیا دور انداختن لوازم كهنه حتی اگر ارزش عاطفی نداشته باشد، برای شما مشكل است؟ سرسخت و یكدنده چه‌طور، هستید؟ از محول كردن كارهای خود به دیگران خودداری می‌كنید؟ آیا آن‌قدر خود را سرگرم كار كرده‌اید كه فرصت پرداختن به تفریح و روابط دوستانه را ندارید؟
    این سؤالات، بخشی از آزمون خود تشخیصی اختلال وسواس است؛ اختلالی كه افراد زیادی در اطراف ما و چه‌بسا خودمان، با آن دست به گریبان هستیم. شاید باور نكنید كه 44 درصد مردم ایران از مشكل وسواس رنج می‌برند؛ یعنی چیزی نزدیك به نیمی از جمعیت كشور! «هر چیز جدیدی كه وارد خانه‌مان می‌شد باید می‌شستم و ضدعفونی می‌كردم.
    اگر هم قابل شست‌وشو نبود، دور می‌ریختم، من حتی نان را هم آب می‌كشیدم و می‌خوردم!»
    اینها گفته‌های فردی است كه در گذشته به اختلال وسواس دچار بوده است. «فرحناز قربانپور» كه حالا بهبود یافته و عضو هیأت مدیره انجمن وسواس ایران و نویسنده چند كتاب درباره وسواس است، به این اختلال، لقب شیطان می‌دهد، به این خاطر كه بهترین دوران زندگی را از او گرفته است.

    همان‌طور كه دكتر علی اسلامی‌نسب، رئیس انجمن وسواس ایران، از این بیماری به عنوان یك فكر یا تصویر ذهنی سمج یاد می‌كند. او كه سال‌هاست در یك مركز روان‌درمانی فعالیت می‌كند، می‌گوید: هیچ آمار رسمی از تعداد وسواسی‌ها در كشور وجود ندارد و ما بر اساس مراجعاتی كه داشته‌ایم به این نتیجه رسیدیم كه در حال حاضر 44 درصد مردم ایران، دچار اختلال وسواس هستند.

    تعریف وسواس
    اما وسواس چیست؟ اسلامی‌نسب پاسخ می‌دهد: تفكری كه به شكل خودكار آغاز می‌شود و هرچه فرد سعی می‌كند آن را از بین ببرد، نمی‌تواند.  وسواس، تولید حال بد یا اضطراب می‌كند و بیمار برای خنثی كردن این اضطراب، از پاسخ‌های دفاعی ناكارآمد و مرضی مثل اجبار، اجتناب، افكار اطمینان‌بخش و انزجار استفاده می‌كند.
    در بین مردم تنها بخش كوچكی از اعمال اجباری مثل شستشو و نظم به عنوان وسواس تلقی می‌شود و ریشه‌های اصلی آن، یعنی رفتارهای اجتنابی و انزجاری به‌كلی نادیده گرفته می‌شود.
    این روان‌شناس بالینی، اختلال وسواس را به دو نوع تقسیم می‌كند: اختلال شخصیت وسواس اجبار (OCPD) و اختلال اضطرابی وسواس اجبار (OCD). مورد اول یكی از اختلالات یازده‌گانه شخصیت است كه متأسفانه فرد در ظاهر اصلاً بیمار جلوه نمی‌كند.
    مورد دوم بدترین و خطرناك‌ترین نوع وسواس است و در آن بیمار در اضطراب اعمال وسواسی وامانده است. در ایران 40 درصد مردم به اختلال شخصیتی و 14 درصد به اختلال اضطرابی مبتلا هستند.به گفته رئیس انجمن وسواس ایران، كمال‌گرایی، جزئی‌نگری، كنترل و انعطاف‌ناپذیری، چهار ویژگی شخصیت وسواسی است كه دو ویژگی اول، در ابتدا مثبت به نظر می‌رسد، اما وقتی در كنار موقعیت‌های معمول زندگی قرار می‌گیرد، فرد را دچار مشكل می‌كند.
    او معتقد است: از روی دست‌های افراد نیز می‌توان وضعیت سلامتی آنها را سنجید. اگر فردی دست‌های خشك و گرم داشته باشد، سالم است اما دست‌های سرد و خیس از بیماری‌های روحی افراد حكایت می‌كند. در هر حال، بالا رفتن میزان اضطراب، ایجاد حساسیت‌های ویژه در بعد فكری و عملی، پنداره‌های غلط، كاسته شدن ارتباطات اجتماعی، تغییر تمایلات روزمره و زناشویی از مهم‌ترین علایم بیماری وسواس است.

    علت وسواس
    چه كسانی در معرض ابتلا به وسواس قرار دارند؟ اسلامی‌نسب در پاسخ به این سؤال می‌گوید: انسان‌های بسیار باهوش، خلاق و كمال‌گرا. وسواسی‌ها بیشتر از افراد معمولی فكر می‌كنند، دائم در حال تحلیل هستند و همیشه برای هر كاری دنبال دلیل می‌گردند.
    دكتر اسلامی نسب می گوید :وسواس با مسائل جنسی هم بی ارتباط نیست ، معمولاً كسانی كه مشكلات جنسی دارند معضل وسواس هم دارند.
    او خانم‌ها را به این علت كه بیشتر وقتشان در خانه می‌گذرد، برای ابتلا به وسواس مستعدتر می‌داند: «باید حضور خانم‌ها در جامعه بیشتر شود تا بتوانند اعتماد به نفس كافی به‌دست بیاورند.»
    گروهی از روان‌پزشكان نیز به عامل دیگری در ایجاد اختلال وسواس اشاره می‌كنند. آنها دوگانگی آموزشی و تربیتی در محیط‌های درون و بیرون خانه را از عمده‌ترین دلایل ایجاد تناقض و تضاد در شخصیت افراد می‌دانند و معتقدند: افراد با قرار گرفتن در محیط‌های مختلف، دچار تردیدها و دودلی‌های منجر به وسواس می‌شوند.
    به عنوان نمونه، با مقایسه تمیزی خانه خود و یك مسافرخانه سرراهی، نسبت به تمیزی خانه‌شان، وسواس بیمارگونه نشان می‌دهند.از سوی دیگر، گروهی از محققان بر این باورند كه در 40 درصد موارد، وسواس از والدین به فرزندان می‌رسد و 50 درصد عامل ابتلای افراد به این اختلال، شیوه تربیت در دوران كودكی است.
    دكتر «مهدی صابری» روان‌پزشك می‌گوید: سازش نداشتن والدین با كودكان در زمینه خوب یا بد بودن مسایل،  مراقبت از خود، نحوه دستشویی رفتن و موارد مشابه دیگر، هریك می‌تواند در زمینه فكری فرزندان در آینده دور یا نزدیك تأثیرگذار باشد.
    سن 2 تا 3 سالگی، بهترین زمان دریافت ویروس روانی در انسان‌هاست. پدران و مادران سختگیر با ایرادهای بی‌مورد خود می‌توانند فرزندانشان را درگیر افكار وسواس‌گونه كنند.
    رئیس انجمن وسواس ایران نیز نسبت به ابتلای فرزندان بیماران وسواسی به این عارضه هشدار می‌دهد و می‌گوید: وسواس هم می‌تواند ارثی باشد، هم یادگیری و محیط در آن اثرگذار است، در نتیجه فرزندان یك فرد وسواسی به‌راحتی می‌توانند مانند پدر یا مادر خود یك شخصیت اضطرابی پیدا كنند.
    به همین خاطر، اسلامی‌نسب، برای همكاری این انجمن با یونیسف در زمینه وسواس كودكان، اعلام آمادگی می‌كند؛ موجوداتی كه تنها گناهشان، زندگی در كنار یك شخصیت وسواسی است.این همان مشكلی است كه فرحناز قربانپور هم دارد. او حالا بعد از درمان خودش، برای مداوای وسواس دو فرزندش تلاش می‌كند.

    درمان
    تصور رایج در جامعه، وسواس را یك بیماری درمان‌ناپذیر می‌داند و بسیاری روان‌پزشكان نیز درمان دارویی را به عنوان آخرین راه مداوا پیشنهاد می‌كنند.

    اما رئیس انجمن وسواس ایران معتقد است: داروهایی كه در 40 سال اخیر برای درمان وسواس استفاده می‌شوند، تنها اثر كوتاه‌مدت دارند كه تا اندازه‌ای از اضطراب بیمار می‌كاهند و پس از قطع آن، دوباره اعمال وسواسی برمی‌گردد. با قاطعیت می‌توان گفت كه تاكنون هیچ بیمار مبتلا به وسواس با دارو بهبودی كامل پیدا نكرده است.
    خانم زنجانی، یكی از كسانی كه در گذشته از دارو برای درمان وسواس خود استفاده كرده است، همین نظر را دارد: «دكتر به من داروهایی می‌داد  كه تنها انرژی و توان شستن را از من می‌گرفت، اما فكر و تمایل به انجام این كار همچنان در ذهنم پابرجا بود. این داروهای خواب‌آور باعث می‌شد كه من خودم اعمال وسواس‌گونه مثل شست‌وشو را انجام ندهم، اما آن را به افراد دیگری در اطرافم واگذار كنم.»
    اسلامی‌نسب با بیان این‌كه درمان علمی وسواس در همه دنیا، روان‌درمانی است می‌گوید: در این روش از «مواجهه» استفاده می‌شود. این نوع درمان، مانع از آن می‌شود كه بیمار از واقعیت‌ها و مشكلات فرار كند و در واقع او را وادار می‌كند كه با «خود» روبه‌رو شود. این كار اضطراب فرد مبتلا را از بین می‌برد و فكر مزاحم را ضعیف می‌كند.
    در مرحله بعد درمان كه در حال حاضر تنها در ایران انجام می‌گیرد، از روش «مرگ آگاهی» استفاده می‌شود كه در آن فرد با تكرار مواجهه و خودآگاهی از شر اعمال وسواسی خلاص می‌شود و در واقع ترس او كه یكی از علت‌های اصلی بیماری‌اش است، از طریق مواجهه با یك ترس بزرگ‌تر به نام مرگ، از بین می‌رود.
    این روان‌درمانگر به نگاه الهی در درمان وسواس اعتقاد دارد: بیمار باید اراده و ایمان داشته باشد تا بتواند دوباره به زندگی عادی برگردد. به‌زعم او، فرد مبتلا به وسواس درمان نمی‌شود، بلكه شفا می‌یابد، چون درمان تنها كار خداست و بقیه، ابزار و وسیله‌اند.
    رئیس انجمن وسواس ایران با استناد به مشاهدات خود، وسواس را یكی از علت‌های اساسی بزهكاری در جامعه می‌داند و از توجه نكردن مسئولان به آن انتقاد می‌كند. به عقیده او، در ایران به مسایلی چون اعتیاد، ایدز و... خیلی بیشتر از وسواس كه ریشه بسیاری از این معضلات است، توجه می‌شود.
    اسلامی‌نسب می‌گوید: هم‌اكنون در ایران هیچ متولی دولتی برای درمان اختلال وسواس در كشور وجود ندارد، به همین دلیل انجمن وسواس ایران مرداد ماه امسال با هدف اطلاع‌رسانی درباره وسواس و درمان بدون داروی آن رسماً فعالیت خود را آغاز كرده است.
    به دست‌هایتان نگاه كنید: سرد است یا گرم؟ محیط خانواده‌تان چه‌طور؟ دست‌های سرد از محیط‌های خانوادگی سرد و بی‌احساس حكایت می‌كنند. پس با گرم كردن محیط خانه‌تان از رشد بیماری وسواس جلوگیری كنید.
      
    منبع :
     
  2. وسواس، فقط یک عادت بد نیست، یک بیماری است که روانپزشکان آن را درمان می‌کنند.
    می‌خواهند از روزهایی از عمر خود سخن بگویند که در حصار افکار مزاحم گذشت، از شب‌هایی که در اضطرار تا صبح بیدار ماندند و با اضطراب صبح تا شب دویدند و لحظه‌ای از زندگی لذت نبردند.
    وسواس، مثل هراس از مهمترین بیمارى‌هاى فکرى و روانى بشر است که اگر درمان نشود، ممکن است به جنون کشیده شود؛ نوعی درماندگى مطلق. آنان که به فکر درمان درد بزرگ وسواس می‌افتند، زخم‌های بزرگی از وسواس برداشته‌اند و رنج عمیقی در جای‌جای زندگی آنان وجود دارد، بی آن‌که گناهی داشته باشند و شایسته ملامت باشند.
    وسواس، یک ایده، فکر، تصور، احساس است با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن. روانشناسان وسواس را نوعى تکانه شدید مى‏دانند که تعادل روانى و رفتارى را از بیمار سلب می‌کند؛ روانکاوان نیز وسواس را نوعى غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مى‏کنند و آن را حالتى مى‏دانند که در آن، فکر، میل، یا عقیده‏اى خاص، که اغلب وهم‏آمیز و اشتباه است آدمى را در بند خود مى‏گیرد، آنچنان که حتى اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وا مى‏دارد که حتى رفتارى را برخلاف میل و خواسته‏اش انجام دهد. بیمار هرچند به بیهودگى کار یا افکار خودآگاه است، اما نمى‏تواند از قید آن رهایى یابد.
    دکتر علی اسلامی‌نسب،‌ روان‌درمانگر و رییس انجمن وسواس ایران می‌گوید: «علائم وسواس را مى‌توان از دیدگاه بالینى به چهار دسته تقسیم کرد: علائمى که مربوط به خود وسواس است. یعنى اگر وسواس عبارت است از افکار، تصاویر ذهنى و تکانه‌هاى ناخواسته و مزاحم که تا خود فرد بیان نکند، کسى قادر به مشاهده آن نخواهد بود، خصوصیات و علائمى که خاص وسواس است را مى‌توان اولین علامت دانست. دوم مربوط به علائم مرتبط با اجبار است.
    مثل انواع شست وشو. به طور مثال: خانمى که به جاى یک بار، چهار بار دستش را مى‌شوید و یا آقایى که اگر هنگام رانندگى اتومبیلش از خط سفید ممتد خیابان عبور کند، احساس اضطراب شدید مى‌کند و در امتداد آن رانندگى مى‌کند و یا مثل مرد وسواسى که نیمه شب به دفعات از منزل به خیابان برگشته و قفل اتومبیل را وارسى مى‌کند.»
    دکتر اسلامی‌نسب در ادامه عامل سوم را اضطراب می‌داند و می‌گوید: « در این حالت فرد، اضطراب شدیدى احساس مى‌کند، به خصوص اینکه هنوز به عمل تکرارى عادت نکرده باشد یا کسى جلوى تکرار عمل اجبارى او را بگیرد. یا حتى اضطراب جدیدى به اضطراب قبلى اضافه شود.» علامت بعدى، افسردگى است. وی در این باره معتقد است: «این افسردگى پاسخى است به ناکامى فرد در ناتوانى از جلوگیرى از عمل اجبارى و تحقیر دیگران.»
    دکتر اسلامی‌نسب با تقسیم عوامل مؤثر در ایجاد وسواس به عوامل هیجانی، جسمی و اجتماعی اشاره کرده و می‌گوید: «از عوامل هیجانى مؤثر می‌توان به هیجان‌هاى جنسى مهار شده، خشم‌هاى فروخورده شده، عوامل افسرده‌ساز، تغییر خلق‌هاى ناشى از تغییرات هورمونى و عوامل جسمى اثر گذار، مثل نقص عضو یا ناتوانى فیزیکى و مشکلات هورمونى اشاره کرد.
    همچنین عوامل اثرگذار چون خانواده، اطرافیان، اجتماع و آموزش‌ها نیز از عوامل بسیار مهم در این زمینه هستند.»

    خصوصیات شخصیت وسواسی – اجباری
    وسواس، یکی از چهار اختلال بزرگ و آسیب‌زای روانی در دنیا است (افسردگی، ‌هراس، سوء مصرف دارو، وسواس) که در ایران حداقل 44 درصد از مردم به آن مبتلا هستند. وسواس در بسیاری از موارد با افسردگی و هراس همراه می‌شود.
    دکتر اسلامی نسب با اشاره به خصوصیات شخصیت وسواسی – اجباری می‌گوید: «شخصیت وسواس – اجبار به ترتیب، قواعد، فهرست‌ها و خلاصه کردن جزئیات امور به قدری اشتغال دارد که رشته امور را از دست می‌دهد. افراد دارای این شخصیت به شدت کمال‌گرا و به عبارت بهتری بی‌نقص‌‌‌گرا هستند و گاهی آنقدر بی‌نقص‌‌‌گرایی به خرج می‌دهند که نمی‌توانند تکالیف محول شده را به اتمام برسانند.»
    مثلاً یکی از همین افراد می‌گوید به دلیل بی‌نقص‌گرایی و این‌که می‌خواست پایان‌نامه‌ای بدون نقص ارائه دهد از دفاع پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود بازمانده بود و در حالی‌که مهلت ارائه پایان‌نامه‌اش به اتمام رسیده بود، هنوز آن را کامل نمی‌دید و مدرک فوق‌لیسانس نداشت.
    دکتر اسلامی‌نسب ادامه می‌دهد: «معیارهای بیش از حد دقیق شخصیت‌های وسواسی یا اصلاً قابل دسترسی نیستند یا دسترسی به آنها بسیار مشکل و مستلزم وقت و هزینه زیاد و گاهی از دست دادن روند عادی و لذت‌بخش زندگی است. افراد مبتلا به شخصیت وسواسی به شکلی افراطی خود را وقف کار می‌کنند و به این ترتیب حتی اگر ضرورت اقتصادی و شغلی در زندگی آنها وجود نداشته باشد معمولاً به تفریح و روابط دوستانه و حتی روابط خانوادگی مناسب و مؤثر با همسر و فرزندان خود نمی‌رسند.
    این افراد بیش از حد با وجدان هستند. اخلاقی‌اند و در مورد مسائل اخلاقی و ارزشی خود به هیچ وجه انعطاف نشان نمی‌دهند. آنها به شدت سرسخت و یک‌دنده‌اند و تعصب افراطی دارند.»
    روانشناسان می‌گویند شخصیت‌های وسواسی معمولاً محتکرند به این معنا که نمی‌توانند اشیاء کهنه و از رده خارج شده یا بی‌ارزش را دور بیندازند. آنها داشتن یک انباری مناسب را جزء لاینفک و بسیار ضروری برای خود می‌دانند، از سپردن وظایف خود به دیگران یا کار کردن با آنها پرهیز می‌کنند به نوعی سلطه‌طلب هستند و فکر می‌کنند هیچ کس مثل آنها از پس انجام امور بر‌نمی‌آید مگر اینکه مطابق روش آنها رفتار کند و یا زیر نظر آنها باشد. هرچند که آنها حتی اگر رییس یا مدیر هم باشند باز هم بدشان نمی‌آید که جزئی‌ترین امور را نیز به دست خودشان انجام دهند.
    اسلامی‌نسب با اشاره به اینکه مبتلایان به این اختلال علی‌رغم ظاهر شق و رق، رسمی و خشک و به ظاهر مقتدرانه فاقد قدرت تصمیم‌گیری‌اند. وی در ادامه می‌گوید: «این افراد هنگامی‌ که بخواهند یک تصمیم مهم بگیرند و یا انتخاب کنند، دچار ضعف و ناتوانی می‌شوند و این امر از آنجا ناشی می‌شود که آنها به شدت از اشتباه کردن می‌ترسند و نمی‌خواهند تحت هر شرایطی اشتباه کنند. بنابراین برای اتخاذ یک تصمیم بارها مطالعه و مشورت می‌کنند و از پذیرفتن مسئولیت تصمیم‌گیری به تنهایی طفره‌ می‌روند.»
    وسواسی‌ها، هیجانات محدود دارند، بیش از حد مرتبند، مداومت و پافشاری می‌کنند، معمولاً در صحبت پیش‌دستی نمی‌کنند و خلقشان جدی است و از این مضطرب می‌شوند که خودشان بر جریان امری مسلط نباشند و به قولی اوضاع از کنترل آنها خارج شود. آنها معمولاً به گونه‌ای رفتار می‌کنند که اتفاق غیر‌منتظره‌ای نیفتد چون در آن صورت شاید نتوانند از پس کنترل شرایط برآیند حتی فکر کردن به این قضیه آنها را مضطرب می‌کند. اگر سؤالی از شخصیت‌های وسواسی بپرسید پاسخ‌های با حاشیه و پر طول و تفضیل می‌‌دهند،‌ به شدت از قواعد پیروی می‌کنند و کوچک‌ترین تخطی از قوانین ذهنی‌شان را تحمل نمی‌کنند.
    دکتر اسلامی‌نسب ضمن بیان اینکه اگر کسی حداقل چهار صفت از صفات بالا را داشته باشد، دچار اختلال شخصیت وسواس -اجبار است و باید برای درمان اقدام کند،‌ ادامه می‌دهد: «متأسفانه افراد مبتلا به این شخصیت اغلب در ابتدا موفق و مثبت به نظر می‌رسند و از سوی والدین،‌ خانواده،‌ مربیان و جامعه تشویق می‌شوند ولی جمع این صفات و شرایط، زندگی را برای آنان سخت می‌کند و آنها در اضطرار و اضطراب دائم به سر می‌برند و کم‌کم قابلیت‌های فردی آنها تحلیل رفته و زندگی‌شان مختل می‌شود.
    اغلب مبتلایان اختلال وسواس – اجبار در معرض تربیت سختگیرانه و کمال‌گرا بوده‌اند و به عبارت بهتر به سبب این تربیت دچار اختلال می‌شوند و تا مدتی به دلیل همین اختلال تشویق می‌شوند. اما به تدریج که نشانه‌ها شدید‌تر می‌شود و به سمت آسیب زدن به خانواده و حتی محیط کار و جامعه می‌رود، از جامعه طرد و منزوی خواهند شد. مثلاً از کار اخراج می‌شوند و یا به دلیل انعطاف‌‌ناپذیری قادر به کنار آمدن با هیچ کدام از محیط‌های کاری نیستند و مرتب شغل عوض می‌کنند،‌ استعفا می‌دهند و ...»

    نخبه‌های وسواسی
    بسیاری از افراد مبتلا به این شخصیت از افراد نخبه و سرآمدان جامعه هستند. آنها معمولاً تحصیلات بالایی دارند و از بهره هوشی عملی فوق‌العاده‌ای برخوردارند. اما بهره هوش عاطفی، ‌اجتماعی‌، انتزاعی آنها رشد نکرده است و فقط بالا بودن هوشبهر، زمینه‌ساز تمایز آنها در مقاطعی از زندگی شده است و گاهی توجه و عطش بیمار‌گونه به تمایز و برترین شدن همراه با سایر عوامل، ‌زمینه‌ساز ایجاد اختلال در آنها شده است.
    برای هر فرد وسواسی رفتارهای اجباری شکل خاص خود را دارند. دکتر مهدی دوایی،‌ روانپزشک و عضو هیأت مدیره انجمن وسواس در این باره می‌گوید: «فرد وسواسی در پاسخ به حال بد و اضطراب خود یا عمل اجباری انجام می‌دهد که این اعمال شامل شستشو و پاک کردن (نجاست یا انواع آلودگی) را در برمی‌گیرد یا اگر نتواند به اعمال اجباری بپردازد،‌ از شرایط و مکان‌ها و یا اشیاء و رفتارهای خاصی اجتناب می‌کند که این اجتناب‌ها نیز بسیار متنوعند: به عنوان مثال شخصی که از رفتن به مهمانی‌ها، رستوران‌ها یا مکان‌های عمومی به دلیل وسواس اجتناب می‌کند و یا حتی افراد مذهبی که آنقدر از انجام غسل و وضو و نماز دچار اضطراب شده و عمل وسواسی انجام داده است که از نماز خواندن اجتناب می‌کند.»
    وی در ادامه می‌گوید: «گاهی هم شخص وسواسی دائماً از اطرافیان خود اطمینان‌گیری می‌کند. به عبارت دیگر برای اینکه در هنگام اضطراب و مواجهه شدن با شرایطی که اعمال اجباری را موجب می‌شود از انجام اعمال وسواسی فرار کند، از اطرافیان خود سؤال می‌کند یا آنها را به نظارت اعمال خود فرا می‌خواند و... مثلاً در مورد نجس بودن اشیاء، عدم نفوذ آلودگی و میکروب، قفل بودن یا باز نبودن شیر گاز و... مرتباً سؤال می‌کند، حتی شهادت کتبی و امضا می‌‌گیرد یا مثلاً در هنگام انجام غسل یا وضو و نماز، مادر، همسر و بالاخره یکی از بستگان نزدیک و مورد اطمینان خود را وادار به نظارت می‌کند.»

    وسواس زمان نمی‌شناسد!
    ظاهراً وسواس سن شروع خاصی ندارد. در هر شرایطى که فشار و استرسى به فرد وارد شود و فرد زمینه وسواس داشته باشد، این اختلال در او آشکار مى‌شود.
    دکتر دوایی در این باره معتقد است: «هر چقدر سن وسواس پایین مى‌آید، عمل وسواسى به صورت ناپخته ظاهر مى‌شود. به عبارتى، وسواس از یک ترس شروع مى‌شود که این ترس براى آن فرد معنادار است و آن ترس عامل آشکارساز است. حال وقتى فرد مى‌ترسد، تمام سیستم عصبى از کار مى‌افتد.
    اگر زمینه وسواسى در فرد وجود داشته باشد، وسواس آن آشکار مى‌شود وگرنه زمینه مشکل جسمى، درد و ناراحتى در یکى از اعضاى بدنش ایجاد مى‌گردد. یعنى پاسخ به ترس بنا به زمینه‌اى که هر فرد دارد ممکن است جسمى یا روانى باشد.»
    وی ادامه می‌دهد: «با این حال اکثر متخصصان دوره ظهور بیمارى وسواس را از ۲۲ تا ۳۶ سالگى مى‌دانند و بیشتر مبتلایان به بیمارى را زنان تشکیل مى‌دهند هرچند که مردان مبتلا زودتر از این سن بیمارى خودشان را نشان مى‌دهند. هرچند که در پاره‌اى موارد کودکان نیز قربانى این بیمارى هستند و بیمارى وسواس در آنان به صورت کندى در انجام تکالیف به دلیل حس کمال‌طلبى شان بروز مى‌کند.»

    آیا درمان می‌شود؟
    تصور رایج در جامعه، وسواس را یک بیماری درمان‌ناپذیر می‌داند و همانطور که اشاره شد، بسیاری از روانپزشکان نیز درمان دارویی را به عنوان آخرین راه مداوا پیشنهاد می‌کنند.
    اسلامی‌نسب با بیان این‌که درمان علمی وسواس در همه دنیا، روان‌درمانی است می‌گوید: «در این روش از مواجهه استفاده می‌شود. این نوع درمان، مانع از آن می‌شود که بیمار از واقعیت‌ها و مشکلات فرار کند و در واقع او را وادار می‌کند که با «خود» روبه‌رو شود. این کار اضطراب فرد مبتلا را از بین می‌برد و فکر مزاحم را ضعیف می‌کند.»
    یکی از بیمارانی که با همین روش مواجهه‌سازی درمان شده می‌گوید: «وسواس من آنقدر شدید بود که حتی نان را هم آب می‌کشیدم و می‌خوردم ولی با این روش مجبور بودم با هرچه که نسبت به آن دوری می‌کردم روبه‌رو شوم. به طوری که اگر حمام کردنم 4 ساعت طول می‌کشید، باید 4 دقیقه‌ای حمام می‌کردم و در شبانه‌روز فقط یکبار دستم را می‌شستم. وسواس من با روش مواجهه‌سازی ظرف مدت دو ماه و نیم کاملاً از بین رفت.»
    در مرحله بعد درمان که در حال حاضر تنها در ایران انجام می‌گیرد، از روش «مرگ‌آگاهی» استفاده می‌شود که در آن فرد با تکرار مواجهه و خودآگاهی از شر اعمال وسواسی خلاص می‌شود و در واقع ترس او که یکی از علت‌های اصلی بیماری‌اش است، از طریق مواجهه با یک ترس بزرگ‌تر به نام مرگ، از بین می‌رود.

    دارو‌درمانی یا...
    «15 سال مبتلا به وسواس بودم. در این مدت چند سال هم دارو خوردم که متأسفانه بدتر شدم و نه تنها وسواسم بهبود نیافت بلکه افسرده هم شدم و خیلی هم چاق شدم. با اینکه از اعمال وسواسی من یک ذره هم کم نشد و باعث شد که من خودم مصرف دارو را قطع کنم.» اینها جملات یک زن 38 ساله مبتلا به وسواس است.
    در مورد این بیماری تصورات غلطی حتی در میان روانپزشکان وجود دارد چرا که خیلی از آنها درمان بیماری وسواس را منوط به مصرف دارو می‌دانند.
    دکتر علی اسلامی‌‌ نسب، روان‌درمانگر و رییس انجمن وسواس ایران در این باره معتقد است: «برخی از مبتلایان به وسواس سال‌ها دارو می‌خورند چون دارو‌درمانی را درمان وسواس قلمداد می‌کنند و پس از سال‌ها تحمل اثرات سوء‌مصرف دارو در کمال ناکامی به این نتیجه می‌رسند که دارو هیچ تأثیری در درمان وسواس ندارد و همه علائم با قطع دارو باز می‌گردد و چه بسا وسواس با شدت بیشتری روح و زندگی آنان را می‌آزارد.»
    وی با اشاره به اینکه عده‌ای از روانپزشکان نیز وسواس را با دارو و آرام‌بخش آرام کرده‌اند، می‌گوید: «ولی آنها از این امر غافلند که وسواسی در خواب هم رویاهای وسواسی می‌بیند و هنگامی که بیدار می‌شود با التماس از هر چیز و هر کس برای انجام اعمال وسواسی یاری می‌طلبد.»
    اسلامی‌نسب ضمن بیان اینکه خواه ناخواه شخصیت وسواسی بر پایه وراثت،‌ تربیت، تحقیر و ترس به وجود آمده و ریشه دوانده است، ادامه می‌دهد: «اجتناب،‌ فراموش کردن و یا حتی دلخوش کردن به درمان دارویی و درمان‌های سطحی هیچ کمکی به درمان وسواس نمی‌کند هر چند مدتی تعدادی از علامت‌ها بهبود مختصری می‌یابد که بعد از مدت زمان کوتاهی دوباره همان علایم با شدت بیشتری دوباره به سراغ بیمار می‌آیند.»

    منبع :
     
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.37 ثانیه (42)