سلام دوستان
من برام مشكلي پيش اومده(با دوستم )-شكاك شدم.
يه روز باهاش بيرون بودم موبايلش زنگ خورد جواب داد و بعد قطع كرد، ازش پرسيدم كي بود گفت دوستم(عليرضا) بود ولي يه حسي بهم ميگفت داره دروغ مي گه، گفتم مي خوام زنگ بزنم به يكي از دوستان ولي شارژ ندارم گوشيتو بده، گرفتم و شروع كردم به ور رفتن،ديدم اوني كه زنگ زده بود اسم يه دختر بود(يلدا) و من اونو مي شناختم، خلاصه خيلي ناراحت شدم و بدون خداحافظي رفتم.بعد از كلي زنگ زدن كه من جوابش و نميدادم sms زدو نوشته بود كه يلدا ميخواست هماهنگ كنيم و بريم بيرون براي داداشم كادوي تولد بگيريم.تا سه روز زنگ نزدم بهش، خودش زنگ زد و منم خيلي عادي صحبت كردم وكلا" بي خيالش شده بودم و حالا فوق العاده حساس شده رو اين موضوع، رو بيرون رفتناش، و مخصوصا" رو تلفناش.
هر دوروز يك بارم الكي سر يه چيزاي فوق العاده مسخره بحثمون ميشه.
ممنون مي شم من و راهنمايي كنيد چيكار كنم اين شك از بين بره.
من برام مشكلي پيش اومده(با دوستم )-شكاك شدم.
يه روز باهاش بيرون بودم موبايلش زنگ خورد جواب داد و بعد قطع كرد، ازش پرسيدم كي بود گفت دوستم(عليرضا) بود ولي يه حسي بهم ميگفت داره دروغ مي گه، گفتم مي خوام زنگ بزنم به يكي از دوستان ولي شارژ ندارم گوشيتو بده، گرفتم و شروع كردم به ور رفتن،ديدم اوني كه زنگ زده بود اسم يه دختر بود(يلدا) و من اونو مي شناختم، خلاصه خيلي ناراحت شدم و بدون خداحافظي رفتم.بعد از كلي زنگ زدن كه من جوابش و نميدادم sms زدو نوشته بود كه يلدا ميخواست هماهنگ كنيم و بريم بيرون براي داداشم كادوي تولد بگيريم.تا سه روز زنگ نزدم بهش، خودش زنگ زد و منم خيلي عادي صحبت كردم وكلا" بي خيالش شده بودم و حالا فوق العاده حساس شده رو اين موضوع، رو بيرون رفتناش، و مخصوصا" رو تلفناش.
هر دوروز يك بارم الكي سر يه چيزاي فوق العاده مسخره بحثمون ميشه.
ممنون مي شم من و راهنمايي كنيد چيكار كنم اين شك از بين بره.